ارتباط سفر عمران خان به امریکا با افغانستان!
اگر امریکا مدد پاکستان را در فراهم آوری زمینه برای برآمدن از افغانستان بخواهد، نه تنها که فاجعۀ افغانستان پایان نیافته بلکه خطرات بس وخیم منطقوی قابل پیش بینی است 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۶    ۱۳۹۸/۴/۲۰ کد خبر: 159389 منبع: پرینت

در طول هیجده سال گذشته دیدار های متواتری بین دولت مردان افغانستان و زعمای پاکستان به سویۀ رؤسای جمهور و صدراعظمان و رهبران حکومت نظامی پاکستان و زرای خارجه و کمیسیون عالی صلح افغانستان و نمایندگان پارلمان دو کشور در کابل و یا اسلام آباد و یا در کنفرانس ها و مجامع منطقوی و بین المللی صورت گرفته است.

داکتر اشرف غنی احمدزی چند روز قبل برای مذاکرات رسمی با عمران خان به پاکستان رفت.
(شاید این تذکر نظر احساساتی و غیر دیپلوماتیک بنماید، ولی اگر من به جای رییس جمهور افغانستان می بودم و از من در میدان هوایی خلاف اصول دپلوماتیک شخصی پایین مقامی عوض عمران خان استقبال می کرد، سفرم را به پاکستان قطع و به خانه بر می گشتم، خوب سیاست نازکی های خودرا دارد. مترجم).

متأسفانه هیچ یک از این ملاقات ها و مذاکرات مثمر ثمری واقع نشده و کم ترین تغییری در سیاست عمق استراتژیک پاکستان در برابر افغانستان وارد نکرده. پاکستان همواره با قباحت، پر رویی و دیده درایی از یک حقیقت شناخته شدۀ بین المللی در مورد پناه دادن مخالفین مسلح افغانستان انکار نموده و بر عکس افغانستان را متهم به عمل مشابه نموده. در عین زمان پاکستان با خدعه، توطئه و حیله به مولا و حامی خود به امریکا خیانت کرده.

بالاخره کاسۀ صبر ابر قدرتی لبریز شد و "دونالد ترامپ" رییس جمهور امریکا در اوایل سال جاری به وضاحت آمیخته با غضب اظهار داشت که پاکستان علی الرغم گرفتن بیلیون ها دالر کمک امریکا بطور علنی ضد منافع امریکا فعالیت نموده دهشت افگنان را در خاک خود پناه داده و سبب نا امنی و بی ثباتی در افغانستان و کشته شدن، معلول و معیوب شدن سربازان امریکا گردیده. ترامپ به پاکستان طی اعلامیۀ شدیداللحنی اخطار جدی داد که به سیاست های کنونی اش تجدید نظر نماید.
اما قبل از مذاکرات صلح افغانستان شرایط به نحوی تغییر کرد، که احتمالاٌ به ضرر پاکستان بوده باشد، ترامپ نامۀ به عمران خان ارسال و خواهان کمک پاکستان در آمدن صلح به افغانستان گردید.

به قرار خبر چند روز قبل صدای امریکا از اسلام آباد "دونالد ترامپ" رییس حمهور امریکا برای یک دیدار رسمی از عمران خان صدراعظم پاکستان دعوت نموده. گرچه مقامات امریکایی در این مورد تا حال چیزی نگفته اند.
مقامات پاکستانی می گویند که در این ملاقات اعادۀ روابط تیره و تار کنونی مملکتین به روابط عادی و دوستانه و رفع اختلافات و سوء تفاهمات تمرکز می یابد.

سیاسیون پاکستان به این باور اند که صلح در افغانستان محراق بحث دو زمام دار را تشکیل خواهد داد، چه پاکستان در مساعد ساختن زمینه برای مذاکرات مستقیم بین امریکا و طالبان مساعی قابل ملاحظه به خرچ داده و شرایط این مذاکرات را مساعد گردانیده اند.
به قول صدای امریکا مذاکره بین دو زعیم قوی در یک فضای انزجار با نگرانی هایی همراه است.
این سفر که به تأریخ ۲۲ جولای صورت خواهد گرفت، عمران خان با اغتنام از فرصت روی مناسبات تیره و وخیم امریکا و ایران با ترمپ مذاکره خواهد نمود.

تبصرۀ مترجم:
در مورد افغانستان، اگر هدف ختم جنگ و تأمین یک صلح پایدار، عادلانه با صیانت منافع ملی و آسودگی مردم افغانستان باشد و در حصول آن امریکا ارادۀ قاطع و جدی سیاسی داشته باشد، شرائط کنونی پاکستان این زمینه را برای امریکا مساعد ساخته که هم روابط خود را با پاکستان بهبود بخشد و هم افغانستان را از این مصیبت جانکاه هفده سال جنگ تحمیلی وارهاند. و این زمانی دستیاب می گردد که پاکستان را توسط هر فشاری که در اختیار دارد، اقتصادی و یا نظامی، وادار سازد که سیاست فعلی خود را در قبال افغانستان تغییر دهد.
و اما اگر امریکا مدد پاکستان را در فراهم آوری زمینه برای برآمدن از افغانستان بخواهد، نه تنها که فاجعۀ افغانستان پایان نیافته بلکه خطرات بس وخیم منطقوی قابل پیش بینی است.

جانب پاکستان جداً نیازمند ایجاد روابط حسنه با امریکا است. بر اساس راپور های مستند، اقتصاد پاکستان رو به زوال و نظام مالی اش مواجه به ورشکست است. اگر کمک های اخیر امارات عربی و عربستان سعودی نمی بود پاکستان از عهدۀ پرداخت اقساط قرضۀ صندوق وجهی بین المللی برآمده نمی توانست. کمک های چین به پاکستان همگون به پرداخت های نقدی امریکا از وزارت خزانه اش به حساب بانکی حکومت پاکستان نیست.

پاکستان از لحاظ اقتصادی در وضع ناگوار قرار دارد و از جانبی اسلحه و وسایط ثقیلۀ هوایی و زمینی اش ساخت امریکا است و برای حفظ و مراقبت آن به پرزه جات فالتو و کمک مالی و تخنیکی امریکا ضرورت شدید دارد و علاوتاً برای تداوم رقابت نظامی با هندوستان به اسلحۀ عصری امریکا نیازمند است.
البته این یک فرصت بس مناسبی برای امریکا است که بالای پاکستان اعمال نفوذ نموده آن را به یک شریک صادق و وفادار ستراتیجیک خود تبدیل نماید که این وضع برای تأمین امن و ثبات در افغانستان مؤثر واقع می شود.
ولی شرایط عینی مبین آن است که حکومت های غیر نظامی(انتخابی) پاکستان همواره در بند زنجیر اسارت آی اس آی و دستگاه نظامی پاکستان بوده و سیاست های افغانستان و هندوستان توسط این دو قوه تنظیم، تدوین و رهبری می شود. آیا عمران خان در موقفی است که از طرف این دو قوت به ترمپ تضمینی بدهد. و به قرار راپور ها عمران خان را نظامیان پاکستان به قدرت رسانیده و حمایت می نمایند.
اما درب های امیدواری برای ملت افغانستان باز شده و دیده شود که ملاقات ترمپ و عمران خان تاچه حد این امیدواری ها را به حقیقت مبدل می سازد.

محمد عارف عباسی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عمران خان
ترامپ
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   دو ابر قدرت بزرگ جهانی وقت که عبارت از شوروی و امریکا بودند،اما حالا روسیه که میراث دار شوردی وقت است،شاید از نگاه نظامی ابر قدرتی خویش را حفظ کرده باشد و شاید توسعه هم داده باشد،اما از لحاظ اقتصادی و جیوپولیتیک دیگر ابر قدرت نیست،بزرگترین اشتباه را قصداً و یا سهواً در هنگام لشکر کشی خویش به افغانستان انجام دادند و آن عبارت بود و یا عبارت است از عدم کشیدن دیوار مرزی غیر قابل نفوذ میان افغانستان و پاکستان است.
زیرا هر کشوری که به افغانستان لشکر کشی کند،باقیمانده کشور ها چه منطقوی و چه فرامتطقوی،برعلیه نفوذ کشور مذکور در افغانستان متحد میشوند و در نتیجه از پاکستان منحیث تخته خیز بر ضد این ابر قدرت استفاده میکنند.
این که شوروی وقت این کار را بخاطر فریب رهبران افغانستان که پشتوتستان جز خاک ما است و ما مردمان آنطرف سرحد را برضد پاکستان میشورانیم و در نتیجه پشتوتستان از پاکستان جدا میشود و جز خاک افغانستان میشود و در نتیجه شوروی زودتر به آب های گرم بحیره هند راه می یابد،انجام نداد و سرحد بین افغانستان و پاکستان را بسته نکرد،امکان دارد.
اما این که در شرایط فعلی امریکا با وجود داشتن این تجارب از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی،این کار را انجام نمیدهد و سرحد را نمی بندد که شاید بیش ار یک ملیارد دالر مصرف نداشته باشد و در مقایسه به مصرف تریلیون دالری امریکا در افغانستان در ظرف هژده سال گذشته،سوال بر انگیز است.
درینجا من دو امکان را پیش بینی میکنم:
اولاً امکان دارد که بخاطر استراتیژی امریکا در آسیای مرکزی و آسیای جنوبی،امریکا خواستار باز بودن این سرحد و در نتیجه استفاده از مبارزه علیه ترویزم،در فکر توسعه نظامی و سیاسی و اقتصادی در منطقه باشد.
ثانیاً امکان دارد که رهبران سیاسی و نظامی امریکا،منجمله اعضای کنگره امریکا،تحت نام مبارزه علیه تروریزم در انظار عامه و تحت نام توسعه نظامی و سیاسی و اقتصادی در منطقه،در خفا و قبولاندن این سیاست بالای سیاستمدارانی که این طرح را پلان گزاری میکنند،سؤ استفاده مالی از جنگ افغانستان میکنند و از بودجه پنجاه ملیارد دالری مصارف جنگ افغانستان و دیگر مصارف افغانستان و شاید هم قاچاق مرا مخدره و غیره،سؤ استفاده کنند.
بهر صورت تا بحال بعد از جورج بوش پسر که عامل این جنگ در افغانستان بود،دو رییس جمهور دیگر بر سر قدرت آمدند،اما این جنگ هنوز خاموش نشد.
این که دوتالد ترامپ موفق به این کار خواهد،هنوز بعید است.زیرا:
در آغاز مبارزات انتخاباتی اش در مورد موجودیت قوای امریکایی در افغانستان،بخاطر داشتن سلاح اتمی پاکستان،دونالد ترامپ طرفدار موجودیت این قوا در افغانستان بود،هرچند به شکل یک سوال از مردم نیز خواهان ابراز نظر شان روی این موضوع شد.
همچنان اخیراً دونالد ترامپ دوباره اظهار داشت که افغانستان به یک دانشگاه هاروارد تروریزم جهانی تبدیل شده است.
اما نکته یی که مهم و قابل تذکر است،عبارت از قطعی بودن تصامیم دونالد ترامپ،در مورد اظهارات اش است که بعضی اوقات یک موضوع را عجولانه از طریق تویت خویش بیان میکند،اما بعد از چندی متوجه اشتباه خویش میشود و از تصمیم خویش صرف نظر میکند.
دو نمونه مثال:
اول در مورد جدایی اطفال از والدین شان،از مهاجرانی که به شکل غیر قانونی وارد خاک امریکا میشدند،فرمانی صادر کرد که هم مورد مخالفت خانم اش و هم مورد مخالفت باقیمانده جامعه امریکا واقع شد و در نتیجه این فرمان خویش را لغو کرد.
مورد دوم عبارت از متهم ساختن قطر به پشتیبانی از تروریزم بود،که بعد از آن که وزیر خارجه وقت اش او را متوجه داشتن پایگاه نظامی امریکا در قطر کرد،که شاید دونالد ترامپ خبر نداشت،او ازین اتهام خود صرف نظر کرد و دیروز در هنگام ملاقات با امیر قطر،قرار داد های ملیارد دالری میان امریکا و قطر امضأ کردند.
بنأ ببینیم که سرنوشت جنگ افغانستان به کجا خواهد کشید و بالاخره کی این گره کور را باز خواهد کرد؟
هرچند بر آمدن قوای خارجی از افغانستان شاید پیامد خوب امنیتی داشته باشد و شاید هم با ادامه جنگ های داخلی نداشته باشد.
اما ار نگاه اقتصادی صد فیصد با قطع کمک های امریکا و جامعه بین المللی،افغانستان به پروبلم اقتصادی دچار خواهد شد و این خواب و خیالی که ما دو تریلیون دالر معادن زیر زمینی داریم و آنرا استخراج میکنیم ،به حقیقت نمی پیوندد.
زیرا افغانستان نه امکانات تخنیکی آن را ندارد و نه زمینه سرمایه گزاری موجود است و نه هم عواید سالانه آن چنان خواهد بود که مصارف واردات چند ملیارد دالری سالانه افغانستان را تکافو کند.

>>>   اقای عباسی!
پرواضح است که درین ملاقات ترومپ برمنافع امریکاوکرکت خان برمنافع پاکستان مینگرند.مگر انها افغان اند که به منافع افغانستان بیاندیشند؟
عاقل

>>>   پاکستان همیشه برنده است وافغانستان عهمیشه بازنده ،


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است