مستعمره انگلیس نبودیم که استقلال گرفته باشیم
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۳۲    ۱۳۹۸/۴/۲۹ کد خبر: 159484 منبع: پرینت

ما هیچگاه مستعمره انگلیس نبودیم که استقلال گرفته باشیم.
در قرن ۱۸، ۱۹ و ۲۰ نزدیک به هشتاد کشور تحت مستعمره انگلیس قرار داشتند. انگلیس‌ها در این کشورها نظام ایجاد می‌کردند، بودجه و مالیه وضع می‌کردند، بنادر، راه، فابریکه و... می‌ساختند و در تعیین افراد اداری-حکومتی نقش مستقیم داشتند که ما هیچ یکی از این شرایط را نداشتیم.

دخالت و گاهی هم لشکرکشی انگلیس‌ها به افغانستان محکم کاری پشت جبهه و ایجاد کمربند حایل میان هند و تزار روس بود. بلی ما چند جنگ به خاطر راندن انگلیس‌ها از افغانستان داشتیم ولی هیچ‌وقتی مستعمره آن‌ها نبودیم که استقلال گرفته باشیم.
بهتر است سالروز راندن آن‌ها را بگیریم تا جشن استقلال.

سیامک هروی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انگلیس
استقلال
نظرات بینندگان:

>>>   هروی صاحب خوب گفتی ،واقعیت همین است آهسته آهسته مردم واقعیت هارا درک میکنند وتاریخ افغانستان باید از نو نوشته شود
ر

>>>   اگر اینطور باشد پس باید جشن استقلال ما از سال 1747 زمان احمد شاه درانی حساب شود که 272 مین سالگرد استقلال میشود

>>>   بجا فرمودید خیلی ها متوجه نیستند که ما به کدام سمت در حرکتیم

>>>   آقایی سیامک بهتر است قبل از تبصره تاریخ تاریک سدوزایی ها و محمد زایی ها (یعنی زایی ها!!!!) رابدقت بخوانی، امان الله خان با آن که از همین سلسله بود مگر شور و شخصیت جداگانه یی داشت. در دوره نادر غدار و پسرناخلف اش، حضرات مجددی بمثابه گورنر هایی انگلیس در امور مملکت دست داشتند.
وای بحال این ملت خوابیده.
آزاده

>>>   به تایید گفته های شما همان انگلیس حیله گر با چهل کشور دیگر مصروف غارت و کشتار مردم بیگناه ما ميباشند ، کور اند استقلال گویان فاشیست که وحشت انگلیس و امریکا را در گوشه گوشه این قلب خونین آسیا نمی بینند.
کوه کن

>>>   سیامک جان کاش این حرف ها را در زمان کرزی که در ریاست جمهوری بودی میگفتی چرا آنوقت چپ بودی .

>>>   زنده باشی

>>>   به ارزش استقلال و آژادی کسانی میفهمند که افکار شان مطابق ارزش های آن باشد نه منافع گروهی و شخصی شان. صدمین سالگرد استقلال کشور با ازادمنشان و ازاد ایدیشان کشور مبارک باد.

>>>   آقاي هروي،
اين درست است كه ما فابريكه وغيره نداشتيم ولي انگليس ها در همان زمان اختيار كل دولت و حكومت را داشتند واز طريق جاسوسها و خائنين خاك ودين انرا اداره ميكردند.

>>>   در زمان سلطنت امیر حبیب الله خان پدر امیر امان الله خان،افغانستان در سیاست داخلی خود مختار بود،اما در سیاست خارجی مقید به تصامیم کمپنی شرقی(است اندین کمپنی) انگلیس بود و خود حبیب الله خان سالانه مستمری و یا معاش به مقدار چند میلیون روپیه و یا کلدار از دولت انگلیس میگرفت.
بعد از ختم جنگ دوم جهانی که تمام کشور های اروپایی،بشمول انگلیس در جنگ زیاد تلفات مالی و جانی را متقبل شدند،خواهان جنگ دیگر و یا توان جنگ دیگر را نداشتند و دولت امان الله خان با کمک مالی و نظامی دولت انقلابی روسیه تحت رهبری لنین برعلیه انگلیس اعلان استقلال کرد و انگلیس نیز این استقلال را پذیرفت.
افغانستان با روسیه در زمان لنین ردابط خوب داشت .
اما با نفوذ روسیه به آسیای مرکزی و تشکیل دولت شورا ها و جماهیر شوروی و فرار پادشان بخارا به افغانستان،امان الله خان از طرف روس ها خود را در خطر دید و در نتیجه این روابط به سردی گرایید.خصوصاً رمانی که امان الله خان با رقیب شوروی در متطقه بالکان و بحیره سیاه،روابط نزدیک برقرار کرد،باعث ناخوشنودی روس ها شد و در نتیجه برعلیه او توسط حبیب الله بچه سقاو کودتا صورت گرفت.
عیناً زمانی که داود خان به کمک خلق و پرچم و شوروی به قدرت رسید،اما بعداً روابط نزدیک با ایران و عربستان و پاکستان پیدا کرد و از شوروی برید،بر علیه او توسط حزب خلق و پرچم کودتا صورت گرفت.
بعداً نادرشاه از فرانسه آمد و وارد افغانستان شد که هم مورد قبول روس ها و هم انگلیس ها قرار گرفت و پادشاه افغانستان شد.
اما در اثر تیره گی روابط بین امان الله خان که در تبعید در ایتالیا به سر میبرد و نادرشاه که یک تعداد کسانی را در استقلال دست داشتند و طرفدار امان الله خان بودند و نادرشاه آنها را محبوس کرده بود،منجر به قتل برادر نادرشاه عبدالعزیز پدر داودخان و نعیم خان شد و بعداً این تیره گی روابط نیز منجر به قتل نادرشاه شد.
هاشم خان برادر نادرشاع که از خود فامیل و زن و اولاد نداشت،پسر نادرشاه یعنی ظاهرشاه را به تخت سلطنت نشاند،اما رهبری دولت را خودش به دست گرفت.
بعد از آن که ظاهرشاه بزرگتر شد،خودش امور دولت را به عهده گرفت و کاکای دیگر خود را که شاه محمود خان بود،صدر اعظم مقرر کرد و بعد از شاه محمود خان پسر کاکایش داودخان صدر اعظم شد و بعداً اویه جرگه دابر شد که در آن تصویب شد که اعضای خاندان سلطنتی نمیتوانند در پست های بلند دولتی کار کنند و در نتیجه داود خان برطرف شد و صدر اعظم های مختلف دیگر بشمول داکتر یوسف،هاشم میوند وال،نور احمد اعتمادی،داکتر ظاهر و موسی شفیق مقرر شدند و بالاخره در سال ۱۹۷۳داودخان توسط کودتا رییس جمهور شد و بعد از پنج سال توسط کودتا عفت ثور داود خان از بین رفت.

>>>   متاسفانه تا همین امروز هم استقلال حقیقی نداریم از کدام استقلال گپ میزنیم وقتی حق تعیین سرنوشت یک انتخابات نداریم و وزیر خارجه آمریکا میایه دست نامزد متقلب را بالا کرده و بعنوان ربیس جمهور تعیین مینماید!

>>>   سقاو فکران از بس مرض ضد امانی دارند، اصلا توجه نمی کنند که با این طرز نظریات خود امیر عبدالرحمن و پسرش را تبرئه میکند.
شاه امان چون نگینی در تاریخ کشور ما می درخشدو غبار سقاوی نمی تواند درخشش را خیره سازد. با همه اشتباهتش تاریخ معاصر کشور همتایش را ثبت نه کرده است
شعیب


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است