روی دیگر اتمر به تاجیک ها نمایان شد
قرار است عطامحمد نور و محمد یونس قانونی و محمد اسماعیل خان به دسته انتخاباتی عبدالله بپیوندند که اگر این اتفاق بیفتد، تیم اشرف غنی با چالش جدی رقابت مواجه خواهد شد 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۱    ۱۳۹۸/۵/۹ کد خبر: 159624 منبع: پرینت

گزارش های رسیده حکایت از فروپاشی برخی تیم های انتخاباتی و کنار کشیدن بعضی از نامزدان این دوره از انتخابات ریاست جمهوری دارد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) بحث ایجاد پست نخست وزیری بین حنیف اتمر و عطامحمد نور بالا گرفته و مشاجره لفظی انجامیده است. در این میان محمد یونس قانونی که سمت معاونت نخست حنیف اتمر را داشت، به حمایت از عطامحمد نور، از دسته انتخاباتی حنیف اتمر جدا شده است.
همچنین محمد اسماعیل خان به تبع نور و قانونی، دسته انتخاباتی اتمر را ترک کرده است.

در همین راستا عطامحمد نور به حنیف اتمر اخطار داده است که وی هیچ تبلیغات انتخاباتی را برگزار نکند زیرا وی جلوی تبلیغات اتمر را خواهد گرفت.
قرار بود در روز دوم تبلیغات انتخاباتی، تیم حنیف اتمر در تالار لوی جرگه اولین نشست رسمی تبلیغات انتخاباتی اش را آغاز کند اما به دلیل مشاجره عطامحمد نور این جلسه تدویر نیافت.

پس از جدا شدن عطامحمد نور و محمد یونس قانونی از تیم اتمر، وی رایزنی ها را برای جایگزینی این دو چهره با ضرار احمد مقبل و محمد آصف رحیمی آغاز کرده است.

یک منبع نزدیک به داکتر عبدالله نیز گزارش داده است که قرار است عطامحمد نور و محمد یونس قانونی و محمد اسماعیل خان به دسته انتخاباتی عبدالله بپیوندند که اگر این اتفاق بیفتد، تیم اشرف غنی با چالش جدی رقابت مواجه خواهد شد.

به روایت موسوی: "اگرچه نهایتاً اتمر به نفع غنی کنار می‌رود، اما این انتخابات برای عطامحمد نور، آخرین و طلایی‌ترین فرصت بود تا در پناه و پوشش آن برای خود اعاده حیثیت سیاسی کند. نور به خوبی آگاه بود که یدک کشیدن عنوان «نخست‌وزیری» تیرافکندن در تاریکی است؛ هم به دلیل تضاد آن با مفاد قانون اساسی و هم به دلیل پیش‌بینی‌پذیر بودن شکست دسته صلح و اعتدال یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت، پیوستن آن به دسته دولت‌ساز غنی، اما کار نور به اندازه‌ای در بازار سیاست، زار شده که طفلکی به القاب و عناوین موهوم و پادرهوایی مثل «نخست‌وزیری» هم دل‌خوش است.

قانونی هم با آنکه سال‌ها پیش، خود بر جنازه سیاسی خویش نماز میت گزارده بود، اما از همۀ هویت و حیثیت سیاسی او تنها این دندان طمعش بود که زنده مانده بود. به موجب همین طمع‌ورزی بود که فیل قانونی، هوای هندوستان ارگ ریاست‌جمهوری کرد و او با شرکت در مسابقه بخت‌آزمایی سیاسی، کوشید بخت بسته خود را با ناخن تدبیر اتمر باز کند؛ غافل از اینکه اتمر کسی نیست که به کسانی مثل عطا و قانونی، سواری سیاسی بدهد.

آنچه امروز در تیم صلح و اعتدال روی داد، بیش از آنکه برای اتمر سنگین و جبران‌ناپذیر باشد، بر شانه‌های قانونی و نور سنگینی می‌کند. آن دو نفر جز اینکه یا برای همیشه از خانه‌های مجلل خود بروند رخدادهای سیاسی کشور را رصد کنند و یا با ضعفا و فقرای امت سیاسی افغانستان در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو همراه شوند، چاره و گزینه دیگری در اختیار ندارند".

در همین حال، محمد محقق نیز موقعیت خود را در تیم حنیف اتمر متزلزل دیده و در حال رایزنی با تیم های انتخاباتی دیگر می باشد و قرار است با داکتر عبدالله ملاقات داشته باشد.

از طرفی هم خلیل رومان معاون داکتر سید نورالله جلیلی نسبت اینکه موصوف به احترام به سرود ملی در جلسه نامزدان انتخاباتی از جای خود برنخاسته از این تیم فقهر کرده است.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اتمر
قانونی
نور
اسماعیل خان
نظرات بینندگان:

>>>   او عالی جنابان عطاء و قانونی :
اینریاست نمیدانید که اتمر نفر خاص اشرف غنی است و نمیدانید که بالاخره به نفع اشرف غنی رای شما را میفروشد و نمیدانید که با این تکتیک شما را منفرد میسازد .
بروید بهترین راه همین است که عطاء قانونی و محقق به دسته انتخابات داکتر صاحب عبد الله عبد الله یکجاه شوید تا حرف معلوم شود که کی چقدر رای دارد و بدانید که اینها هرگز هرگز هرگز از ما نمیشوند .
بنا بدون تعصب و بدون دشمنی راه حل و منطقی اینست که سه قوم یکبار یکجاه شده و یک کاندید مشخص را که عبارت از عبد الله است معرفی شود تا نفوس و رای همه اقوام معلوم شود تا چه وقت شعار 75 فیصد دروغین را قبول مینمائید .
با احترام
میثم از کاپیسا

>>>   بیچاره غنی
قرار بود اتمر در دور اول با شکستن جمع تا جک و هزاره انتخابات را بین غنی و عبدالله و یا احتمالا خودش به دور دوم بکشاند و در دور دوم دوباره به غنی بپیوندد
خداوند رسوایشان ساخت و حال باید وحدت اول با خود وحدت کند و جمعیت هم با خود کنار بیاید و همه با هم بروند با عبدالله و کار را در دور اول یکطرفه کنند
باقی مسائل قابل حل است
مهم یک برنامه قوی است که باید ملت را به دور آن برنامه جمع کرد و بعد نوبت کارگزاران میرسد
همه با هم برای شکست غنی
یا هوووووووووو

>>>   عبدالله آغوش خود را باز کن
باز می‌آیند یاران قدیم
ای غنی تو هم بغل را باز کن
می‌رسد اتمر به عنوان ندیم

از قراین و احتمالات چنین بر می‌آید که دسته‌ی انتخاباتی صلح و اعتدال دسته‌یی نیست که تا فرجام کارزار انتخابات بماند. اتمر سکه‌یی‌ست که در یک روی آن نقش غنی و در روی دیگر آن نقش خودش است. برنامه‌ی غنی و اتمر یکی‌ست. اتمر از ریاست شورای امنیت فقط برای این کنار رفته بود و آمده بود تا ایتلاف بزرگ سه قوم به رهبری آقایان دوستم، نور و محقق را برهم بزند که زد. پروژه‌ی بعدی او سرگرم‌ نگه‌داشتن اعضای این ایتلاف و برخی از مدعیان رهبری جهاد بود که از این آزمون هم پیروز به‌در آمد.

پیامد پروژه‌‌ی جدایی اتمر و ساختن دسته‌ی صلح و اعتدال و اکنون ازهم پاشیدن احتمالی آن، نشان‌دادن ناپخته‌گی سیاسی این سران و گسستن و تضعیف‌کردن پیوند آنان با مردم و در نهایت خالی‌کردن پشت آنان از مردم و هواداران شان بود. اگر در فرجامین لحظات اعضای ارشد این دسته با هم توافق نکنند_ که به احتمال زیاد توافق شان نیز گول دیگری‌ست که این سران از سوی اتمر می‌خورند_ این دسته‌ی انتخاباتی از هم فرو خواهد پاشید و با فروپاشیدن آن اتمر به احتمال بسیار به دسته‌ی دولت‌ساز خواهد پیوست و آقابان قانونی، نور و دیگران دو گزینه در پیش رو خواهند داشت.

یک- پیوستن به دسته‌ی اصلاحات و هم‌گرایی به رهبری دکتر عبدالله
دو- به قول آقای نور چراغ سبز نشان‌دادن به طالبان و رویای تشکیل حکومت موقت

گرچه گزینه‌ها و دسته‌های دیگر و بهتری نیز چون دسته‌هایی به رهبری آقایان پدرام و تمنا برای پیوستن این اعضای پراگنده‌ی وجود دارند، اما پیروزی آن دسته‌ها در انتخابات پیش رو بعید به نظر می‌آید.

باور بامیک

>>>   کار خوب شده است.
میکویند آزموده را آزمودن خظاست

>>>   اين معامله نشان دهنده غير امانتداري آقايان نور و قانوني بود. اينها رأي مردم شريف را كه خود يك آمانت است ، بخاطر قدرت وزر أندوزي شخصي خود با پليد ترين چهره ، با يك قاتل ، با يك فاشيست و با يك جاسوس حرفوي معامله كردند. اين معامله نشاندهنده خام بودن اين دو آقا در سياست بود كه اينها توقع تغير در قانون اساسي را از يك تماميت خواه به تمام معني ميكردند. تمام اقوام شريف افغانستان بايد دست بدست هم داده خود سرنوشت وطن را در دست گيرند و راه خودرا از رهبران خود ساخته و معامله گر جداكنند. ما بقدر كافي ظرفيت هاي جوان، دلسوز و ملي داريم. سياست بيست سال اخير وطن را همين چند نَفَر معامله گر با باداران خارجي شان رقم ميزنند. بيست سال قدرت، زر و زور برايشان كفايت ميكند. اينها وطن و مردم را گروگان گرفته اند و اگر ملت بيدار نشود، اين زندگي طفيلي انها به قيمّت جان و مال ما پيش ميرود. اينها حالا در فكر ميراثي ساختن سياست استند. حالا نسل بعدي شانرا اماده تداوم قدرت خود ميكنند. ملت را بجان هم انداخته، خود سرداري ميكنند. بيدار شويم. هيج كدام اينها حتي به قوم خود دلسوزي ندارد. ابنها فقط براي خود، اولاد و فاميل و اطرافيان خود كار ميكنند.

>>>   اتمر غنی و تمام اوغانهای فاشیست و متعصب روی اصلی ندارند بالای اینها اعتماد کردن غلطی بزرگ است کدام اوغان در طول تاریخ ۳۰۰ ساله اوغان باعث خیر و صلاح بین اقوام دیگر شده است ؟ هیچ کدام همه سران اوغان که به کمک کشورهای متجاوز همیشه بالای گلوی مردم حاکم شدند خاک فروش ناموس و غلام بوده و هنوز هم غلامی فرهنگ این جنس زنده جانهاست

>>>   برادران هزاره و اوزبیک ما متوجه باشیدکه فریب اوغانهای خاک فروش و غلام را نخورید ببینید قیصاری یکبار جنایت کار معرفی کردند حالا که انتخابات است اورا بی گناه شمرده رهایش میکنند یعنی همه این دسایس شیطانی ارگ بوده بی عزتی قیصاری و آویزان کردنش از چرخ بال آن را کی حساب میدهد ؟

>>>   از اول پیدا بود که این نقشه اشرف و اتمر است. اما این رهبران غیر پشتون هستند که همیشه در دام فریب دشمنان خود قرار گرفته اند. اتمر تا قبل از رسیدن فضای انتخاباتی ریاست جمهوری از صمیم قلب هماکر غنی بود و معاونت امنیت ملی را به عهده داشت که تمام فعالیتهای امنیتی به عهده او بود ناگاهان از این سمت استعفا داده و هیچ مانعی هم دربرابر استعفای او قرارذ نگرفت، و یک راست به جنگ زرگری خود با اشرف غنی آغاز نمود و در حقیقت تمام کارهای خود را که برای اشرف غنی انجام داده بود زیر سؤال برد. این رفتار بسیار ناشیانه او برای اغفال تاجیکها و هزاره ها و ازبک ها از پیش برنامه ریزی شده بود و دقیقا همه این اقوام فریب این رفتار او را خورده و علیه اقوام خود در کنار اتمر قرار گرفتند به این امید که او مخالف اشرف غنی است. غافل از اینکه او چاکر و نوکر اشرف غنی است و برای پیروزی اشرف غنی خود را مخالف او جلوه داده و خود را یکی از کاندیدها قرار داد تا در آخر کار به نفع اشرف غنی کنار رفته و قدرت را دوباره تصاحب نموده و پروژه ناتمام خود شان را علیه اقوام غیر پشتون در پنج سال دیگر با هم به پایان برسانند.

>>>   پایان کرزی، اتمر و اشرف غنی
به نظر می رسد که دوره کرزی، اتمر و غنی رو به پایان است. اکنون عامل پشتون در قدرت، طالبان اند. این ها از آدرس بسترعمده پشتون سرقدرت آمدند؛ با یک دست با طالب جنگیدند؛ با دست دیگر به طالب کمک رساندند. هدف ازین دوگانه گی، گروگیری سهم پشتون در قدرت و مقابله مجبوری با طالب بود. بنا برین، دشمنی طالب ها با این ها سر سخت تر است؛ چون در قدرت گیری رقیب خانه گی طالبان و در عین حال هنگام ائتلاف با نیروهای ضد طالبان، علیه طالبان جبهه می آرایند. اما طالب یک نیرویی است که آینده ندارد. یک نیروی تروریست و صرفاً نیابتی و جنگی بود، هست و خواهد بود. تعریف ساختاری طالبان هرگز تغییر نمی خورد. به همین علت است که هند و ایران، تحت هیچ شرایطی حاضر به استقرار رهبران سیاسی طالبان در کابل و حفظ اردوی جنگی آنان نیستند. خطری که پلان امریکا را تهدید می کند، همین است. هندی ها کاملاً با طالبان مخالف است و در ناگزیر ترین حالت طرحش این است که این گروه فقط در سرحدات نگهداری و قرنطین باشند

>>>   فضای سرد کمپاین های انتخاباتی در فصل گرم هوایی کابل و ولایات بیانگر این است که گویا انتخابات در کار نیست ، هرچند دوتیم دولتی با استفاده از امکانات رسمی تلاش های دارند ، اما طالبان ، امریکا و دیگران از قطر تا اسلام اباد اماده امضا توافق خروج اند ، گزارشات همچنان نشان میدهد که طالبان اماده حملات جدی بر تجمعات انتخاباتی اند ، نخستین روز کمپاین با خون و اتش همراه بود، فقط تیم حاکم است که بدنبال تمدید قدرت از طریق برگزاری انتخابات است ، احتمال تحریم انتخابات بسیار بالا است و این موجب خواهد شد که نهاد های بین المللی به عدم بر گزاری رای دهند ، دولت حاکم هیچ گونه مشروعیت حقوقی ، سیاسی ندارد و غربی ها نیز جواب کردند ، دشواری های بی شماری در راه است .
جاوید کوهستانی

>>>   قانونی، عطا ، محقق ، مسعود و پدرام در کنار عبدالله یک تیم تشکیل دهند پیروز خواهند شد

>>>   شری برخیزد که خیرما باشد
فروپاشی تیم صلح و اعتدال قبل ازهمه این را ثابت کرد، که سیاست مداران افغانستان پیش از رسیدن به توافق و اتحادنظر کامل، اقدام به تصمیم گیری های سیاسی می کنند و تکت و تیم سازی می نمایند و این به نظرم هم نشانه خامی و صغارت است وهم به معنای شوخی با قدرت و سیاست.
اتمر وقتی با معاون و دیگر چهره های کلیدی تیم اش سر نوع نظام سیاسی و چگونگی تقسیم قدرت به تفاهم و توافق کامل نرسیده بود، چرا تکت و تیم ساخت و اعلام حضور در انتخابات کرد؟ مگر توافق و تفاهم افراد یک تیم مقدم بر تشکیل تیم و اعلام حضور آن نیست.
اتمر حتما با طفره روی و چال بازی قصد فریب همکاران تیمی اش را داشت، ولی قانونی و عطا هم بچه نیستند که این قدر ساده فریب اتمر را بخورند.
حدس ها و گمان های اولیه حکم می کند که تیم صلح و اعتدال دوباره قابل بازسازی، با مهره های قبلی نیست و بازسازی با مهره های دیگر نیز کار از پیش نخواهدبرد. این تیم متولد ناشده مرد اما مهره های بیرون آمده از این تیم با تیم ثبات و همگرایی کنار خواهند آمد نه با هیچ تیم دیگر. احتمال خیلی کم وجود دارد، که قانونی و عطا به تیم دولت ساز بپیوندند. فروپاشی تیم صلح و اعتدال به سود تیم ثبات و همگرایی تمام شد.
اعضای تیم ثبات و همگرایی حتما این ضرب المثل فارسی را زمزمه می کنند (شری برخیزد که خیرماباشد)
صفرمحمد مظفری

>>>   آفرین به کارشان زنده باد تیم اصلاحات وهمگرایی
بااحترام زینب پنجشیری

>>>   كار بسيار نيك صورت گرفته و به نفع اته است. بايد اته باهم يكجا شده از عبدالله باجود كه او هم دو رگه است يكجا شده و انتخابات وا در درو اول ببرند. و از شر تعصب و ظلم دولت و طالب خود را نجات دهند.
اته ( ازبك تاجك هزاره)

>>>   .... به کسانیکه باز هم پبروی از ګروه بدنام شرو فساد رامیکنند که عبارت از قانونی نور عبدالله اسماعیل و امثال آنها این مردم نمی دانند که اینها تنها به نفع خود می اندیشند نه به مردم اګر مردم باز هم پشت سر این احمقترین ها و مزدوران می استند خدا لعنت شان کند.
فهیم از کارته نو کابل

>>>   اگر همه نامزدان باهم ائتلاف کنند بازهم جناب اشرف غنی برنده است چون نتیجه را تعداد رای تعیین نمیکند بلکه زور پول قدرت تقلب وصلاحیت حکومتی تعیین میکند، آیایک تعداد وکلای راه یافته به مجلس نتیجه رای بود یا اینکه خوش ساختن دل دیگران ؟
از همین حالا معلوم است که اشرف غنی برنده اعلان میشود بهرصورت خواه رای بگیرد خواه نگیرد

>>>   (( ر ))
این متن گرچه کمی کشاله دار است اما حتما آنرا بخوانید
:در مکالمات افلاطون، پدر فلسفه یونان، سقراط به شدت به دموکراسی بد بین است. در کتاب ششم جمهوریت افلاطون، سقراط با شخصی به نام آدمانتوس وارد بحث می شود و سعی می کند با تمثیل جامعه به یک کشتی، ضعف های دموکراسی را برایش نمایان کند. سقراط می پرسد: "اگر یک سفر دریایی در پیش داشتید، بهترین کسی که می تواند انتخاب کند که چه کسی کشتی را هدایت کند کیست؟هر کسی و یا کسی که با دریانوردی آشنایی دارد؟" آدمانتوس جواب می دهد: مشخص است که باید آشنایی داشته باشد و سقراط در جواب می گوید: "پس چرا ما فکر می کنیم که هر کسی صلاحیت دارد قضاوت کند چه کسی "رهبر بهتری برای یک کشور است؟
نکته ای که سقراط به آن اشاره می کند این است که رای دادن یک مهارت است و نه یک توانایی ذاتی. و همانند هر مهارت دیگری نیاز دارد که به مردم آموزش داده شود. رای دادن همه ی شهروندان بدون آموزش های لازم همانقدر غیرمسئولانه است که سپردن انتخاب ناخدای کشتی به کسی که از دریا هیچ نمی داند.
سقراط در تاریخ از اولین کسانی است که از حماقت رای دهندگان بزرگترین آسیب را دید. در سال 399 قبل از میلاد، به جرم ایجاد فساد در جوانان آتن به دادگاه فراخوانده شد. 500 نفر از شهروندان آتنی برای رای دادن جمع شدند و با اختلاف بسیار کوچکی بین رای های موافق و مخالف، سقراط مجرم شناخته شد و به دستور دادگاه با دست خود جام شوکران نوشید. این رویداد برای افراد متفکر همانقدر تراژیک است که مصلوب شدن مسیح برای افراد معتقد.
بسیار مهم است که توجه کنیم که سقراط در معنای عام کلمه نخبه گرا نبود. او اعتقاد نداشت که فقط تعداد محدودی باید رای بدهند. ولی اصرار داشت که فقط افرادی باید نزدیک صندوق رای شوند که در مورد موضوع عمیقاً فکر کرده اند و اطلاعات لازم برای قضاوت را دارند.
ما تفاوت بین دموکراسی هوشمندانه و دموکراسی به عنوان حق طبیعی همه افراد را فراموش کرده ایم. ما حق رای دادن را بدون در نظر گرفتن آگاهی افراد به همه داده ایم. و سقراط به خوبی می دانست نتیجه این دموکراسی چه بود. نتیجه آن سیستمی بود که یونانی ها از آن واهمه داشتند: عوام فریبی.
یونان باستان آسیب های فراوانی از عوام فریبان خورده است. مثلاً آلسیبیادس که فردی متمول، کاریزماتیک و خوش صحبت بود، از آزادی های معمول جامعه دموکراتیک استفاده کرد و مردم را تحریک کرد که لشکری ساخته و به سیسیل حمله کنند که چیزی جز شکست و خرابی به بار نیاورد. سقراط می دانست که افرادی که خواستار رای مردم هستند چطور می توانند با جواب های ساده و گفتن چیزی که مردم نیاز به شنیدنش دارند اعتماد عام را جلب کنند. او از مردم می خواست که تصور کنند بین یک دکتر و یک فروشنده خوش صحبت باید یک نفر را انتخاب کنند.
فروشنده راجع به رقیب خود می گوید:
"ببینید، این آقا کلی به شما بدی کرده است. بدن شما را به درد می آورد، به شما محلول های تلخ مزه می دهد و از شما می خواهد غذاها و نوشیدنی هایی را که دوست دارید نخورید. او هیچگاه برای شما مهمانی ها و لذت هایی که من فراهم می کنم، نمی کند."
دکتر می گوید: " من بدن شما را به درد می آورم ولی بیماری چندین ساله ی شما را درمان می کنم. عمر طولانی تر می دهم ولی باید برای آن سختی بکشید. بر خلاف لذت های شما کار می کنم که بتوانم کمکتان کنم.
و سقراط از ما می خواهد عکس العمل مردم را در نظر بگیریم. فکر میکنید عوام به کدام رای می دهند؟

>>>   کاشکی تاجیک ها و اوزبیک ها و هزاره ها بلاخره ترفند پشتون ها را درک کنند و سر عقل بیایند .

>>>   جزای تان ازین بد تر شما برای مردم نه بلکه برای جیب تان چنه میزنید

>>>   عبدالله هم که صدارت را به احدی, رهبر فاشیزم افغان ملتی, بخشیده. خدا که قانونی را میشرماند ...

>>>   عجيب تحليل و عجيب تبصره ها ، گويا افغانستان آزاد و مستقل است ، فلان اين ميکند و فلان آن ميکند ، بيخبر ازينکه رئيس فلانيها را وزير خارجه امريکا بشکل ذليل و زبون مانند يک غلام انتخاب و خريداری ميکند .
هرکه در وفا و غلامی برای مالک جلوتر گردد مقامش بهترست ، امريکا مذهب و قوم را نميشناسد .

>>>   شما هر ایتلاف که دارید باهم بپیوندید زور تان بخرچ دهید ! مگر گوسفند چاقکن و گوسفند چران ها برای چه از قبل در چهار جهت خود گماسته ام مگر اینها خواب برده که شما آرزوی ریاست جمهوری را درکله های خود زمزمه میکنید؟ یک پشم تان گریه و یک پشم تان خنده . خواهید دید که پنج سال دیگر هم حکومت گوسفندی بالای تا ن حکومت میکند.
زنده باد گوسفند چاقکن و چوپایم
زنده پایه دار و مثتمر باد حکومت گوسفندی .
دفتر تبلیغات کمپاین انتخابات گوسفندی.

>>>   تنها راهی که باقی مانده ومعاون شوندگان
اینکه کاری نمایند
قانونی واستاد عطا شورای نجات از بحران بسازند واحمد ولی مسعود را با داکتر پدرام یکی ساخته ویکی شان را به میدان کشیده تا حوزه ضد طالبانی ومردمی که هم طالب را نمی خواهند وهم سیستم میراثی را یک قدرت قوی بر علیه خود سری ها وکشتار مردم ما ایجاد نمایند در غیر ان خود کشی کنند تا اخرت شان کمی کم جنجال باشد
حبیب

>>>   در جامعه اى كه شهروندانش از اندك ترين حقوق شهروندى خود آگاهى نداشته باشند
در جامعه اى كه احزاب ملى و فراقومى ايجاد نشده باشند
در جامعه اى كه شهروندانش حق انتخاب آزاد را نداشته باشند
در جامعه اى كه شهروندانش بزور ميله تفنگ جنگسالاران و مافياى قدرت به پاى صندوق هاى رأى دهى مى روند، در آن جامعه برگزارى انتخابات در واقع براى تحكيم بخشيدن پايه هاى قدرت مافيايى دولت است و تمثل دمكراسى قلابى براى يك دور ديگر.
ض، بهارى

>>>   نویسندۀ گرامی نظر خودش را ارئه داشته است اما خواننده گان محترم چه چیز جدیدی را در این نوشته دریافه اند که قابل دقت باشد؟
عطا نور، قانونی، اسمعیل خان و امثال شان کسانی نیستند که با پیوستن شان به تیم عبدالله عبدالله تغیر قابل ملاحظه ای در این ببار بیاورد، مگر اینان جمعیتی نیستند؟ استند! مگر اینان در یک حزب با داکتر عبدالله عبدالله عضویت ندارند؟ دارند!
جاه گرفتن شان در کنار اتمر هم از خود دلیلی دارد و آن اینکه جمعیت اسلامی حالا از آن حیثیتی برخوردار نیست که بتواند یک تکت انتخاباتی قوی را تشکیل بدهد، اینان در شکل دهی تکت های انتخاباتی خواستند تجربۀ هزاره ها را امتحان کنند و به همین دلیل در تکیت های انتخاباتی خود را تقسیمات نموده اند تا از این طریق بتوانند منافع شخصی و گروهی شان را حفظ نمایند.
این عالی جنابان بر همه ملت حساب گوسفند را باز نموده اند اما بیخبر از آنند که همه ملت گوسفند نیست! بروند به هر کجاییکه میروند، ملت افغانستان انتخاب خود را خواهد داشت ولو که رأی شان حساب هم نشود، که حساب نخواهد شد.
میهن زرغون

>>>   در اين شرايط بحراني اين چوكي پرست ها چهره هاي كثيف را هر روز نمايان تر ميكنند اين كثيف ها صرف به خاطر چوكي مقام خود را به در ميزنند قول و قرار ندارند خصوصأ معلم عطا مقام پرست مثل پشك حيران است در كدام طرف طرف بدود تا لقمه گوشت را بدست بيارد بكلي از اين چهره از اين نام ها خسته شديم خدايا چرا رحم نمي كني اين ها را نابود كن مردم بيچاره مارا به گروه گان گرفتند.

>>>   ۱_ حکومت در اوج نابساماتی، از تمام ابزار بهم‌رخته‌ی دولتی که در اختیار دارد برای بقای آینده‌ی خود در کمپاین‌ها، سواستفاده می‌کند
۲_ آمریکا، قدرت سیاسی طالبان را مشروعیت بخشید، طالبان برای نمایش اقتدار و سهم بیشتر در فراچنگ آوردن قدرت، هر روز بیشتر و بیشتر می‌کُشند
۳_ احزاب فلج و نابکار بر هر طبل رسوایی می‌کوبند، بی‌شرمانه بر ساختار نیمه‌جان چنگ می‌اندازند، با دشمنان مردم هم‌کاسه می‌شوند. از هر بهانه‌ای سواستفاده کرده و بخاطر منافع شخصی، تبر بر ریشه‌ی منافع ملی می‌زنند
۴_ در این میانه، در خلال اقتدار حاکمیت و قدرت‌طلبی‌های یک عده انسان‌های بی در و پیکر، مردم بیگناه همچنان جان می‌دهند
۵_ نابسامانی حکومت، مشروعیت‌بخشی آمریکا، موتور آدم‌کشی طالب فعال‌تر نموده و کاندیدها از جان‌بختن مردم علیه یکدیگر تاخته و بهره‌ی سیاسی می‌برند...
رسول عبدی

>>>   عطا چور قانونی وند باز به تیم ایزک یکجا می‌شود ویگانه چیزی که به دست بیاورند این خواهد بود که یک اتحادیه ایزک ها را ایجاد خواهد کرد وبازار لب سرین رونق پیدا خواهد کرد

>>>   من اگر افغانستان بودم غیر لطیف پدرام از کسی دیگر حمایت نمی کردم.
لطیف پدرام اگر سر قدرت بیاید خیلی چیزها تغیر می کند.
او از دیر بعد به این سو به آنچه باور دارد مصمم مانده، برای رسیدن به قدرت باکسی معامله نکرده و لاف گزاف هم نگفته است.
من غیر از او هیچ کسی دیگر را پابند به اصول که باورمند است نمی بینم، انتخاب اولم پدرام است.
Dawood Hazaristani

>>>   جواب(برادران هزاره و اوزبیک ما متوجه باشیدکه..)
برادر تاجیک اتفاقا نزدیک ترین قوم به ما هزارها شما تاجک ها هستید و زبان و فرهنگ و تاریخ مشترک با هم داریم اما متاسفانه چند بار وقتی ما به تاجیک اعتماد کردیم ما را نا امید و پشیمان ساخت نمونه آخرش رای دادن به آقای رحمانی بود چرا وی بر علیه رمضان بشر دوست تهمت دروغ وارد نمود.
ما بارها میگویم ایران دوست تمدنی ما هست و نسبت به پاکستان رابطه صادقانه تر دارد این پشتونها میخواهند کشور را به پاکستان بفروشند در این حال اگر راه درست اتحاد بر علیه فاشیست اوغانی است چرا در ایحال بین ما فارسزبان ها اختلاف جدید انداخته شود؟

>>>   این شروپساد نام تاجک ها مجاهدین حتی اسلام را بد ساخته اند ،این معلامله گران غاصب ائتلاف گر چوکی فروش منبع این همه بدبختی فساد وناکامی های ماست

>>>   او مردم هموطن آیا خبر دارید که تمام قریه جات اطراف غزنی بدست طالبان افتیده و سقوط کرده است خود غزنی هم در وضعیت امنیتی خوب وجود ندارد همه این ها از آفات حکومت فاشیستی قوم پرست اشرفغنی میباشد شما را بخدا قسم دیگر به این فرد جنایتکار رای ندهید
ما فیعلا آرامش و امنیت خود که اولین خواست هر انسانی است را نداریم.
غمدارخراسانی

>>>   لطیف پدرام وقتی بقدرت خواهد رسید که دست آمریکا را ببوسد و بس .زیرا افغانستان آزاد نیست وانها کسی را انتخاب میکنند که در آینده بدرد شان بخورد .فکر نکنید که چشم چپ و ابروی راست شان برای آرامی ویا امنیت ما نپریده .یکبار به سرنوشت کشور های به ظاهر اسلامی جهان در بیست سال اخیر نظر بیندازید .جنگ ، آواره گی و قحطی و بیچارگی چیزی دیگری نصیب نشده اند .تمام مراجع وسازمان های بین المللی در خدمت چند کشور محدود میباشد

>>>   مه خو میگویم که همی محقق، علومی هم باید درتیم عبدالله بیایند تا این تیم قاتلین، ویرانگران کابل و کودتاچیان بر پلان صلح ملل متحد تکمیل شود. مردم به هیچ صورت این قاتلین و مزدوران بیگانه را نمی بخشند.

>>>   ملت بيدار شويد، رأي تانرا به شخصيت جوان و دانا جناب داكتر صاحب تمنا داده و اين بحران قوم گرائي و سمت گرائي و مقاومت گر و مليشه و خلقي و جهادي نام نهاد را ختم نموده و روند سياست و حكومت داري را از شكل ميراثي بودن بطرف ملي بودن و عوام گرائي تغير دهيم.

>>>   حال هر کسی با هر گروهی بخاطر ریاست جمهوری و قدرت با هم کنار می آیند مشکلی نیست همه اقوام با هم برادر و همه ما یکسان هستیم و باید هم باشیم اما برای شخص خود من چی را به مردم وعده میدهد که گلی را آب خواهند داد. نه این اصل که احمد محمود و آن و این. یک اصل که بایست پنهان نکرد او این هست که همه آنها غارت گران و فاقد وجدان هستند و بخاطر کسب پول و قدرت حتی ناموس را هم خواهند فروخت البته هستند کسانی که اکر سجده رواه میبود سجده برایش میکردم مثل رمضان بشر دوست.
غروال

>>>   فکر میکنم چال اتمر بر رخ خودش چپه فیر.
چال اتمر این بود که اتحاد گروه مخالفین غنی و مخالفین حکومت ریاستی مقتدر مرکزی را پارچه پارچه کند و در صورت امکان حتی خودش جای غنی را بگیرد.

>>>   خجالت بکشید او عطا قانونی ومحقق سالها با تفکر اتمر جنک کردید حالا دست وچپش میشینی جوانان مردم ارزش نداشت یا شما بکلی ازراه تان پشیمان شده ای

>>>   فکر میکنم چال اتمر بر رخ خودش چپه فیر.
چال اتمر این بود که اتحاد گروه مخالفین غنی و مخالفین حکومت ریاستی مقتدر مرکزی را پارچه پارچه کند و در صورت امکان حتی خودش جای غنی را بگیرد.

>>>   مسئولیت ایجاد صلح و ثبات سیاسی اجتماعی کشور افغانستان وظیفهً حاکمان و به عهدهً ماست، پس با انحراف افکار عمومی صلح را از بیگانه تمنا نکنیم. کسانی که بر علیه آمریکا و صلح و امنیت شعار می دهند، در اصل در جبهه طالبان و متحدان ضد آمریکایی طالبان و تروریستها ایستاده و آنانرا نمایندگی و حمایت می کنند.چپیهای ورشکسته و تروریستها و حامیان آن هرجا که نقصان داشته و کم می آورند، به آمریکا می زنند و ضعف و بی مدیرتی و ندانم کاری و بیعملیهای خود را به خارج ربط و نسبت و حواله می دهند. به این شکل هرگز در افغانستان صلح پایدار نخواهد شد. ما باید قبل از همه تکلیف خودمان با خودمان را مشخص کنیم که آیا شاخص و معیار و ترازوی ما برای تشخیص و تفکیک و شناخت دوست دشمن چیست؟ در کدام جهت و جبهه آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و یا در طرف تحجر و ترور و جنگ و عقبماندگی فعالیت کرده و ایستاده ایم؟ اگر این مرز و جبهه بندی برای هر آدم عاقل و سیاسی و مدعی و وطن پرستی مشخص شد، آنوقت می توان علت و چاره دردها و مشکلات کشور را نیز پیدا کرده و حل نمود. پیروز باشید

>>>   اتمر و عطا
حنیف اتمر، بست صدارت اعظمی را، حتی در حد سیاست اعلامی هم به عطامحمدنور واگذار نخواهد کرد. زیرا؛ اتمر به تمام معنی می‌داند، در صورتیکه بحث صلح جدی‌تر شود، که شده است، انتخاباتی در کار نخواهد بود و باتوجه به نداشتن جایگاه مردمی در بین هزاره‌ها، تاجیک‌ها و ازبیک‌ها، نمی‌خواهد جایگاه و پایگاه پشتونی خود را در بین قوم پشتون از دست دهد.
اصغر سروش


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است