کابل چرا آسیب‌پذیری کشمیر را بدوش کشد؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۲    ۱۳۹۸/۵/۲۰ کد خبر: 159762 منبع: پرینت

در بیت‌المقدس نشستی گروه از متخصصان امور جهانی پیرامون کشمیر راه اندازی شد.
کشمیر جنجال عمیقی است. دامنه‌ی این جنجال می‌تواند کابل، ریاض، اسلام‌آباد و پایتخت‌های غرب و شرق را در بر گیرد. اما ضعیف‌ترین‌ها، آسیب‌پذیرین‌ها هستند. چنین‌است تحلیل امروز پژوهشگران بین‌المللی.

خوب معلوم‌است که ضعیف‌ترین کی‌است. من اینجا گفتم: «ما در بحران سیاسی و امنیتی آغشته هستیم. از یک‌سو برنامه‌های صلح بدون حضور و نقش افغان‌ها و از سویی‌هم نمایش‌نامه‌ی انتخابات بر ما تحمیل شده‌است.
این دو آفت کشنده به‌نام صلح و دموکراسی، روزانه جان ده‌ها انسان فقیر سرزمین من را می‌گیرد. حالا کافی نبود که آفت و بلای دیگری به‌نام کشمیر بر ما تحمیل می‌کنید؟

کابل چرا باید آسیب‌پذیری جامو و کشمیر را بدوش کشد؟
آیا می‌دانید که هر انسان سرزمین من عضوی یا اعضای خانواده‌اش را در راه‌های که شما طرح می‌کنید، از دست داده‌است؟
آیا می‌دانید که روح سرگردان یک‌ و نیم ملیون قربانی در کشور من آواره است؟
آیا می‌دانید که دو میلیون معلول، سه ملیون معتاد و بقیه بیست میلیون آسیب‌دیده‌ی زخم‌های روانی در این کشور به‌سر می‌برد؟
آیا می‌دانید که فقط هزار نفر در افغانستان خود را خوشبخت احساس می‌کنند؟ هزار نفری که پول‌دارترین‌های منطقه، تفنگ‌دارترین‌های منطقه و عیاش‌ترین‌های منطقه هستند؟
آیا می‌دانید کی این گروه را حمایت می‌کند؟ بقیه همه خدمت‌گذاران این هزار تن هستند. سرباز برای‌شان خون می‌ریزد. کودک، زن و مرد فقیر برای‌شان مشروعیت می‌دهد تا شما برای‌شان پول‌های فراوان گسیل کنید و جوانان برای‌شان کار می‌کنند و مالیه می‌دهند.
کشمیر چه ربطی به این فاجعه‌آباد دارد؟

یگانه چیزی‌که می‌توانید از ما دریابید، سربازان جنگ خواهد بود. شما می‌توانید از میان جوانان بی‌کار و روزگار ما سربازگیری کنید تا در راه کشمیر و «جهاد»ی که از اینجا رهبری می‌شود، بجگند.
پس از صحبت من رییس نشست گفت: «انتظار این واکنش را نداشتم.» بلی او برحق بود. ما همیشه در برابر بی‌عدالتی سکوت کرده‌ایم.

ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کابل
کشمیر
نظرات بینندگان:

>>>   رئیس جمهور بمناسبت صدمین سالگرد فرمانی صادر ودران نام وزارت داخله به( وزارت دزدان داخلی جمهوری اسلامی افغانستان) تغیرداده شده است
قبلا رئیس جمهور گفته بود:
وزارت داخله مرکز فساد است ، چند روز پیش رسانه ها خبردادند که روسای مرکزی این وزارت توانسته اند شش صد ملیون افغانی پول نان سربازان خودرا بدزدند،
سفیر امریکا از این مهارت دزدان ابراز رضائیت کرده وگفته است :
افسران وزارت داخله دیگر نیاز به تریننگ ندارند حالا خود کفا شده اند،
ر

>>>   نصرت رحیمی سخنگوی وزارت داخله از یک دست آورد بی نظیر ادارات کشفی وزارت داخله خبرداد:
رحیمی گفت: پرسونل همیشه بیدار کشفی وزارت داخله با براه اندازی یک عملیات موفقانه تحت نام (طوفان کابل) توانستند با موفقیت دوپاکت پر از پتاقی را که طور خیلی ماهرانه درجیب یک پسر بچه ده ساله جابجاسشده بود بالفعل کشف واستخراج نمایند ، موصوف به جرم خویش اعتراف وجهت تحقیق بیشتر به پنجه قانون سپرده شده است،
همچنان این بچه ده ساله دراثر شکنجه اعتراف نموده که تمام حملات انتحاری درکابل کاراو بوده ، او گفت مولانا پشم الرحمن پاکستانی برایش تریننگ داده بود ، تا اینکه در آخر توسط منسوبین همیشه بیدارکشفی وزارت داخله زنده دستگیر شد!!!

>>>   این نبشته پر بها در چوکات دربچه فیسبوک، آری که کمی دراز است
مگر، اگر بخوانی و بدانی ارزش او را، سرنوشت ترا دگر ساز است

بخوان و بدان و برگزین راه آزادی را، هممیهن گرامی!
از خامه تفنگ شکن علی تقوایی:
«احیای اقتدار فرومانده سیاسی درگرو پیوستن به تیم دکتر پدرام!
************************************************
اشاره : نتوانستم که چنین مطلبی که ازنظرمن مهم می آید و هم برای تاریخ نوشته ام ، مختصر بنویسم. ازتطویل آن پوزش میخواهم. امید که تاآخربخوانید.علی تقوایی.
احیای اقتدار...
**********
فروپاشی تیم « صلح واعتدال » نشان داد که اتاق فکرخونتای ارگ در یک قرارداد نانوشته ازدوران عبدالرحمن تا اشرف غنی - اتمر، همچنان به عنوان کانون توطیه عمل کرده ومیکند. کنارزدن جوامع محروم از مشارکت ملی ، اعمال تبعیض سیستماتیک ، سرکوب بی رویه وسرانجام به حاشیه راندن نخبگان سیاسی این جوامع ازبسترقدرت سیاسی، بمثابه استراتژی حکا مان فاشیست قبیله، استمرار تاریخی داشته است.
از همان نخستین روزهای تشکیل تیم « صلح واعتدال » وافشای مکالمات تیلفونی آقای قانونی مبتنی برتعهد این تیم به نظام نیمه ریاستی وصدارتی ، حنیف اتمر بلافاصله طی اعلامیه ی واکنش نشان داد وگفت که :« ما به قانون اساسی کشور متعهد هستیم وپارا فراترازاین قانون نمیگذاریم .» یعنی ما نظام متمرکزریاستی که درقانون مسجل شده است، بدان وفادارمیباشیم ونه چیزی دیگر. اما آقای قانونی ، استاد عطا واستاد محقق هیچگونه واکنشی براین ردیه اتمر نشان ندادند. آنها بیشترروی صدراعظمی استاد عطا پا فشردند و ماهیت نظام استبدادی متمرکزریاستی را زیر سوال نبردند. بالاخره اتمربه تلویزیون طلوع آمد وگفت که ما نظام صدارتی دوران اعلیحضرت ظاهر شاه را میخواهیم. یعنی رئیس جمهورصلاحیت عزل ونصب صدراعظم را داشته باشد. ولی هم تیمی های تاجیک وهزاره وازبیک صلح واعتدال، به ظاهرمصاحبه اتمرچسپیدند که چرا درمصاحبه ودر پوسترهای تبلیغاتی ازاستاد عطا به عنوان صدراعظم آینده سخن گفته نشده وچرا عکس های اودرکنارمعاونان نیامده است؟
اما داستان فرو پاشاندن تیم « صلح واعتدال » از سوی اتمر، عمیقتر ازآنچیزی بود که درظاهرتصورمیشد. دریک نگاه گذرا، عملکرد اتاق فکرخونتای ارگ اززمان کرزی تا احمدزی میرساند که این اتاق با هوشمندی تمام برای به حاشیه راندن نخبگان سیاسی جوامع محروم، عمل کرده است که به فرازهای آن اشاره میکنیم :
- تشکیل جبهه ملی به رهبری احمد ضیاء مسعود، جنرال دوستم واستاد محقق وشرکت دونفرازسناتوران فدرال خواه امریکایی در جلسه این جبهه ، وسپس پاشاندن این جبهه توسط ایادی کرزی وممنوع الدخول کردن این دونفرسناتوردر افغانستان تا امروز.
- مقاومت وپیشروی استاد عطا دربلخ وکشانیدن گروه ، گروه برای حمایت از طرح های استاد عطا وحمایت مردم درقالب تجمعات گسترده وشعرهای توصیفی از استاد . سرانجام با فرستادن استانکزی وسلام رحیمی از سوی غنی به مشوره اتاق فکرخونتای ارگ، این مقاومت درهم شکست.
- تشکیل ائتلاف نجات درمحوراستاد عطا ، جنرال دوستم واستاد محقق وخلق امیدواری ها برای مهارفاشیزم از طریق این ائتلاف وسرانجام با دخول عناصر شناخته شده ای قبیله ، این ائتلاف ازهم پاشانده شد.
- توطیه ایشچی درپای جنرال دوستم ، تبعید وی به ترکیه وسرانجام با پادرمیانی استاد محقق واستاد عطا کشانیدن اودر کابل وسرانجام خلع کامل اوازفعالیت های اجرایی در حکومت به عنوان معاون اول رئیس جمهور، ودراین روزها راه اندازی توطئه ای قیصاری.
- امضای پروتوکول غنی با استاد عطا و پا گذاشتن غنی برهمه ماده های امضاء شده درمتن این تعهد نامه. که همان امضای نادرخان را برحاشیه قرآن با حبب الله خان تداعی میکرد.
اینها فرازهای بسیارروشنی ازعملکرد اتاق فکرخونتای ارگ برای به حاشیه راندان رهبران سیاسی جوامع تاجیک ، هزاره وازبیک بود که فقط به دانه درشت های آنها بسنده کردیم ولی دهها مورد دیگری هم وجود دارند که برای احتراز از تطویل کلام منصرف شدیم.
اما تشکیل تیم صلح واعتدال وفروپاشی آنرا هم باید دراین راستا فهم کردو مورد ارزیابی قرارداد. اتمردرهمسویی با غنی واتاق فکرخونتای ارگ، برای بزیر کشیدن اتوریته سیاسی رهبران جوامع محروم تاجیک ، هزاره وازبیک ، تیم صلح واعتدال را تشکیل داد وبعد ازهم پاشاند، تا به دوهدف اساسی دست یابد :
1- راه را برای پیروزی تیم غنی مساعد سازد.
2 - تمام اتهاماتی که از سوی استاد عطا، استاد محقق ، اسماعیل خان وگاهآ هم آقای قانونی چون : قبیله گرا، خادیست ، کمونیست، طالب پرور وداعش پرور، مزدورانگلیس، روسیه وپاکستان وغیره براتمروارد شده بود، به یکباره به عنوان رهبراین متقدان خویش تبدیل گردید و پس ازآن، آنها ازاو یک قدیس ساختند وشخصیت اورا کاریزماتیک تعریف کردند. چندی قبل استاد محقق واستاد عطا گفتند که درمورد اتمرصاحب اشتباه کرده بودیم. او شخصیت بزرگ سیاسی افغانستان می باشد.
حال که این تیم ازهم پاشیده است ، استاد عطا ، استاد محقق ، آقایان قانونی واسماعیل خان ودیگران اگر با عقلانیت سیاسی وبا هوشمندی تاریخی عمل نکنند، زمان کنونی که آبستن حوادث بسیاربزرگ درافغانستان است ، برآنها رحم نمیکند. اینبارتاوان بزرگ خواهند پرداخت. مهم این است که تنها به تیم های انتخاباتی باید فکر نشود، بلکه با توجه به امضای تواففقنامه طالبان با امریکا که شاید تا چندروزمحدود با آن فاصله داشته باشیم، اوضا ع سیاسی کشوربه شکل دراماتیک دگرگون خواهد شد. دراین میدان بازی اگرجوامع محروم تاجیک ، هزاره وازبیک، متحد وهمبسته وارد عرصه نشوند، مطمیین باشند که هرکدام بطورجداگانه مقدرات سیاسی مردم شان را به حراج میگذارند. این نفاق تاریخی سبب میشود که ملت در زیر تازیانه های خونین قداره بندان مذهبی وفاشیستی طالب، جدا ، جدا سرکوب گردد. آیا میتوان به چنین خطای بزرگ تاریخی وخیانت جبران ناپذیرمردمی، پاسخ مسئولانه داد ؟
این را باید بگویم که هرکدام شما پایگاه اجتماعی ومردمی خودرا دارید. تنها مشکل شما دراین است که با هوشمندی سیاسی عمل نمیکنید وبد بختانه غرورکاذبی ذهن ودماغ شما را فرا گرفته است که به مشوره های سیاسی سیاستگران جوامع تان ارزش نمیدهید وبه نحو دچارخود بزرگ بینی شده اید. نتیجه اش همان شد که سرگردانی سیاسی را برای شما رقم بزند. وبه سرگوشی های رو آورید که اگر به حرف های آنها باردیگر باور کنید، ازهمین اکنون فاتحه مطلق سیاسی خودرا نیزبخوانید. - منظورم سرگوشی دیروزاستاد عطا وقانونی با عمر داوود زی ورحمت الله نبیل بود -
همچنان شما داکترعبدالله را در این 5 سال قدرتش، آزموده اید. او درآینده هم نمیتواند، نمایندگی واقعی ازمردم خود بکند . درافغانستان پرازخون وآتش، سیاستمدارعقیم نه تنها برای جامعه مفید نیست بلکه این عقامت پرده ستبری برجنایات فاشیزم قببلوی ومذهبی می اندازد. داکترعبدالله این سیاستمدارعقیم، دراین 5 سال ماهیت خودرا برملا ساخته است. ازسوی دیگرآقای احمد ولی مسعود در طی این سالها خود شا هد فاجعه ها ومصبیت ها وتراژیدی ها ی خونین زیر نام وحدت ملی بوده است. ولی اوبه زبان دیگروحدت ملی را به « وفاق ملی » ترجمه کرده وازسرعجزوبیچارگی گویا برای تیوریزه کردن این وفاق ملی ، اجندای ملی را هم به آن پیوند زده است وبه نظر خودش سنگ تمام برای نجات افغانستان گذاشته است. در حالیکه هرگونه ویرایشی که پیرامون وحدت ملی ارائه شود، ماهیت استبداد فاشیستی، اعمال تیعیض وستم بارگی حاکمان قبیله درهیاهوی کاذب وحدت ملی مستتر نمیشود، تا نظام ممترکز به نظام عدالت محور فدرالی تعویض نگردد، شعار وفاق ملی درواقع پوشش وحافظ نظام تک محور قبیله ای است وبس.
برای رقم زدن تاریخ فردا، برای رهایی از فاشیزم قبیلوی، برای جهیدن از بازیهای شیطانی، برای همسویی همگانی، برای نجات جوامع محروم ازهیولا های طالبی وداعشی وبرای جهیدن ازچنبره های خونتای ارگ، غنی، اتمر وعبدالله وسرانجام برای دفاع ازمام میهن وبخصوص جغرافیای شمال و مرکز، باید فراترازانتخابات که تدویرآن درمظان شک قرارگرفته است، فکر وعمل نماییم. اینبارباید آن جبهه پایداروشکست ناپذیررا درعرصه سیاسی و دفاعی طوری شکل بدهیم که همچون سد سکندرودیوارچین ازنفوذ دشمن درآن خبری نباشد.
برای جلوگیری ازسقوط سیاسی، برای زایل کردن شبهات پس ازفروپاشی تیم صلح واعتدال، برای پاسخگویی به پرسشهای نسل آگاه وجوان، برای رفع شایبه ها واتهامات همچون : معامله گری، تجارت سیاسی، تمایل به انباشت مالی دربانک های خارجی وغیره به اعضای فرومانده تیم صلح اعتدال تاجیک ، هزاره وازبیک پیشنهاد میکنم که به تیم « آزادی، امنیت وعدات » به رهبری دکتر پدرام بپیوندند.
چرا تیم آزادی، امنیت وعدالت ؟
درمیان همه کاندیدهای ریاست جمهوری که نامزد شده اند، تیم داکتر پدرام، برنامه محوربوده با اهداف بلند سیاسی واجتماعی از جمله تحقق نظام عدالت محور فدرالی درکشوروارد میدان شده است. نظام فدرالی که باری استاد عطا در بلخ از « شبه فدرالی » سخن گفت. آقای قانونی از نظام « نیمه ریاستی » حرف زد. امیر اسماعیل خان در صحبت های خصوصی خود بارها نظام فدرالی را ستوده است. استاد محقق میخواست که آخرین خط حرکت « جبهه ملی » ( زمان کرزی ) به سمت نظام فدرالی سوق داده شود. این دوستان هرکدام به نحو نسبت به نظام فدرالی بی میل نبوده اند. و درعمل تجربه کردند که حاکمان قبیله حتی حاضر به انتحار سیاسی میشوند ولی نمیخواهند که نظام تک محورریاستی ومتمرکزرا از دست بدهند. چون اقتدار حاکمیت شان درچنین نظامی ضمانت میشود. همچنان شهید مزاری یکی ازبنیاد گذاران اصلی طرح نظام فدرالی وخواستار جمهوری فدرال درافغانستان بود وبه همین مناسبت دستور تدوین قانون اساسی جمهوری فدرال وقانون اساسی ایالات فدرال را داد که در180 ماده تدوین گردید. اما تا امروز برای من محقق نشده است که چرا پیروان شهید مزاری این مساله مهم تاریخی را که درواقع ترسیم نقشه راه عدالت درکشور بود، کتمان کردند؟
دکتر پدرام وتیم اش، امروز یگانه سنگرسیاسی، پایگاه مطمیین عدالتخواهی، بلند گوی ابهت وعظمت تمدنی وفرهنگی خراسان، احیا گرفرازهای مبارزاتی داعیه داران ملی، رهرو جسورراه همه مبارزان قهرمان افغانستان است که در طول تاریخ این کشور برضد استبداد برخاستند وحماسه های ماندگارملی را با خون سرخ شان بردل تاریخ ثبت کردند. پدرام سخنگوی عدالت ملی است وعدالتی که در طی قرنهای اجحاف وکشتار وستمگستری فاشیزم، خونش را ریختاندند وبنام وحدت ملی تا امروزمیکشند و میدرند و تاراج میکنند. ویک فاشیست تمام عیاررا برسکوی قدرت نشانده اند. غنی درسخنرانی پکتیا با صراحت اعلام جهاد علیه « جنگسالاران » میدهد. عنوانی که درطی این سالها به شما مجاهدین دادند وزیرهمین نام بهترین هارا ترورهم کردند. پیوستن به تیم دکترپدرام را نباید شما کسرشان تان بدانید، چون پدرام هم حرفی برای گفتن دارد و جرات وجسارت اودربیان داعیه ملی برهمگان روشن است. رابطه او با جامعه بخصوص نسل دانشگاهی رابطه بسیارگسترده است. امروزدردنیای مجازی بدون آنکه خودش درآن دستی داشته باشد دهها صفحه ازنام اوایجاد شده است واندیشه هایش را تکثیرمیکنند. نباید ازپیوستن به تیم دکتر پدرام با نوعی بزرگ بینی برخورد گردد. عمده ترین دلیل شکست جوامع محروم این بوده که درعین سرکوب شدگی ازسوی فاشیزم به نحوی دردرون خود دچارخود بزرگ بینی میشوند. مراجعه خودی را ، ازنوع مراجعه سلطان به رعیتش فهم میکنند درحالیکه مراجعه به دستگاه فاشیزم آنهم درحد معاونیت، همچون آب خوردن برای شان آسان است. ازسوی دیگردردنیای سیاست یکی ازارکان مهم مبارزه سیاسی ایجاد رابطه درونی وارزش گذاری به سیاسیون خودی است. برای اینکه درک شود که اتاق فکرخونتای ارگ چگونه سیاست میکند به دومثال اکتفا میکنم :
1 - اشرف غنی بعد ازجنجال های انتخاباتی، خانه مولوی تره خیل رفت روی دوشک او نشست با اوچای خورد وازاین طریق زبان اورا بست وهمسویی قبیله ای خودرا برای مولوی تره خیل نشان داد.
2 - همین دیشب اشرف غنی در پروگرام لایف قاری عیسی مقیم آلمان آمد وسخن گفت ورسمآازقاری عیسی بخاطر فعالیت هایش تشکروقدردانی کرد.
باید ازاینها بیاموزیم وبرای فردای مغشوش افغانستان وآینده نامعلوم مردم مان، کنار هم بیاییم وبرنامه ها ی مشترک سیاسی - دفاعی را پی بریزیم. من این را به صراحت میگویم که درهرتیمی که بروید، اقتدارسیاسی گذشته تان را احیا کرده نمیتوانید به جزازپیوستن درتیم دکترپدرام. چون تنها مساله انتخابات مطرح نیست، بلکه حوادث بسیارمهمی درراه است که برای حراست از شمال ومرکز وکل افغانستان چه بایدکرد ؟ این چه باید کرد تنها راهش از تیم « آزادی ، امنیت وعدالت » میگذرد. ما این را برای تاریخ نوشتیم ، تا نسل امروز وفردا بدانند که توان وظرفیت حراست از مردم وجلوگیری ازفاجعه های درراه، وجود داشت اماسیاسیون جوامع محروم، درپناه جزیره های نفاق شان زیستند و به یکدیگر تمکین نکردند. برعکس اشرف غنی به عنوان رئیس جمهورافغانستان ازکوبیدن دروازه متعصب ترین ونافهم ترین افراد قبیله اش، اباء نورزید وبرای خود ننگ و عارهم ندانست.»

>>>   Sarwary
آمریکا بسیار هوشیار است یا ما بسیار نادان هستیم ؟

ببینید؛ ۳تا دانشجوی افغان-آمریکایی و ۳تا هم‌دوره...
اولی را زلمی‌خلیلزاد نامند که نماینده‌ی تام‌الاختیار آمریکا برای صلح این ماتمکده است؛
دومی را عباس استانکزی گویند که نماینده‌ی ترور و وحشت و جنگ و کشتار و خونریزی است؛
سومی را اشرف‌غنی نام است که کرسی‌نشین ارگ می‌باشد.

یعنی سرنوشت ما به دست همین ۳تا اندیوال، همدوره و تحصیل‌کرده‌ی آمریکا است؛ اونوقت ما از تاریخ پنجهزار ساله‌ی خود میلافیم و غرق جشن‌و‌پایکوبی یکصدسالگی استقلال خویش هستیم🤔

>>>   غنی یهودی می خواهد در قدرت تا ابد باقی بماند و می گوید من صلح بدون قید و شرط می خواهم بی خبر از اینکه طالب هم در طول ۱۸ سال شهید داد به خاطر وطن و حالا بدون کام امتیاز برای تو یهودی رها کند

>>>   ملک ستیز!
ّقهرمانان جهاد افغانستان دفاع پاکستان!!! مزدوران پروژه بزرگ پاکستان است! این دولت دولت جهادی است که اشرف غنی و همسایگانش معلوم است!

>>>   Mutaref
محمد اشرف غنی، نه حالا و نه هیچ وقت دیگر به صلح با طالبان تن نمی‌دهد. این وسط هربهانه‌ی آورده شود، دو‌نزاع در این قضیه نقش اصلی دارد. نخست این که در حضور طالبان جایگاه نخبه‌های قوم محترم پشتون کجاست. حالا روشن شده است که طالبان یا در صحنه و یک‌طرف اصلی اند و‌یا در وضع موجود شان ادامه می‌دهند. منازعه دوم منازعه قومی است. شکاف غلجایی درانی در عهد آقای اشرف غنی به بحرانی ترین نقطه خود رسیده است. پذیرش طالبان از این ناحیه نیز برای آقای غنی آسان نیست. به باور من آنچه غیر از این گفته می‌شود روکشی بر روی واقعیت ناسازگاری اشرف غنی با طالبان است.
فاجعه اصلی این است‌که در این میان فرزندان مظلوم این سرزمین درقالب نیروی‌های امنیتی و‌مردم عادی این کشور، قربانی مسایلی می‌شوند که به منافع عموم و خیر این کشور ربطی ندارد.

>>>   Ariaie
حرفى كه ما هميشه تاكيد كرده ايم. فرزندان تان را فداى اجنداى ناپاك قبيله نسازيد. اين جنگ ميهنى نيست. جنگ ميهنى مقاومت بود وممكن باز تكرار شود. خون خود را در راه تحكيم و يا
اختلاف نظر قبيله نريزانيد
فريب شعار هاى ناسيونالستى مكاران قدرت و مزدوران فرا قومى انها را نخوريد. اگر فردا جاى انها در قدرت معلوم شود با طالب مشكل نخواهند داشت.

>>>   اشرف غنی را با امان الله خان مقایسه نکنید زیرا امان الله خان کفار را از وطن کشید اماغنی کفار را دوست خود ودختر خود گرفت

>>>   اصف آشنا
چشم به راه 35 انتحار و رویداد خونین باشیم!
تروریستان که در زندان امنیت ملی نگهداری می‌شوند، تروریستان عادی نیستند. خطرناک و حرفه‌ای اند. آزادی 35 زندانی طالب از زندان امنیت ملی با آزادی سازی های قبلی از زندان پلچرخی، فرق دارد.
#تابوت_ساز_بابا از 2014 تا هنوز، زندانی آزاد می‌کند و انتحار و انفجار حساب می‌گیرد.
پ.ن: مواظب شعار "حساب می‌دهیم و حساب می‌گیریم" باشیم.

>>>   Salam
موفقیت و مشروعیت طالبان محصول سیاست های فاشیستی کرزی و غنی بود و است ، این هردو تا جای که توانستند نگذاشتند طالبان مهار شود و حتا با تلاش این دو سران طالبان از لست سیاه ملل متحد خط زده شد ، این هردو طالبان را به شمال انتقال دادند و چندین شهر و استان در شمال را پایگاه اساسی طالبان ساختند ، و حتا جنگ با طالبان را در شمال معادل نسل کشی پشتون ها قلمداد کردند ، دوستم را به جرم طالب ستیزی رسوا و بی صلاحیت ساختند ، طالبان را در شهر کابل داخل ساختند و آیس کریم دادند و هر چه در توان شان بود در سطح ملی و‌جهانی از آنها قباحت زدایی کردند ، اکنون که طالبان در چند قدمی پیروزی قرار دارند ، اشک شان برای از دست دادند موقف های شان است ، اگر فردا طالبان غنی را معاف کنند و‌در حکومت آینده راه دهند ، غنی دوباره مانند زمان مقاومت سخن گوی طالب خواهند شد .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است