حقوق مجموع قواعد، نورم ها یا احکامی است که در جامعه در موعد معین رواوط میان انسانها و روابط میان دولت و شهروندان را تنظیم و حکم میکند. سیاست هنر حکومت کردن است، هدایت و رهبری تصامیم عمومی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی ... ) و ارگانیزاسیون قوه های مختلف است.

در یک دموکراسی و یا در یک اداره که واقعآ به آن نام یک حکومت را داد، این حکومت در برابر مردم از طرق مختلف مسوولیت دارد، مانند مسوولیت در برابر پارلمان، مستقیمآ در برابر مردم از طریق رفراندم و یا مانند افغانستان در برابر "لوی جرگه". ولی در هر حالت در جوامع مدرن مسئولیت حکومت، بویژه شخصی که آنرا رهبری میکند، کسی که قدرت را عملآ انجام میدهد، رییس جمهور یا نخست وزیر (وابسته به شکل دولت است)، خود را در برابر افکار عمومی مسوول میداند و به این مسوولیت احترام میگذارد. اینگونه بود که ترزامی، نخست وزیر انگلستان بعد از شکست مذاکرات اش با اتحادیه اروپا در مورد خروج انگلستان از آن، استعفا نمود. و اینگونه است که دونالد ترامپ علیرغم مخالفت اکثریت مردم امریکا نه تنها استعفا نمیدهد بلکه دوباره هم خود را کاندید نموده (مانند اشرف غنی). نه در مورد ترزامی، نه در مورد دونالد ترامپ قانون آنها را مجبور به استعفا نمیکند. فقط ترزامی خود را مسوول شکست سیاست اش دانست و استعفا نمود.

در افغانستان که ما به نام یک جمهوری ولی عملآ ما یک رییس جمهور بیکاره مانند کرزی داشتیم و یک "رییس جمهور" اتوریتر و خود کامه نظیر شاهان افغانی داریم که بگفته دوستم "هیچ کس انتقادش را گوش نمیته سر به خود زده راهی است"، اشرف غنی بوسیله سخنگویش به این انتقاد دوستم چنین جواب داد: "جنرال دوستم، معاون اول رییس‌جمهور است و وی پاسخگوی انتقادها بر حکومت نیز می باشد".

فهمیدید، جنرال دوستم مانند اشرف غنی مسوول کشته شدن ده ها هزار نیروی امنیتی در این ۴ سال اخیر بود، اقتصاد مملکت را بجایی رسانده که بیش از نصف مردم در زیر خط فقر زندگی میکنند، دوستم است که با عذر و زاری از طالبان میخواهد که مذاکره کنند و گروه گروه آنها را از زندان ها رها میکند ولی بازهم آنها او را برسمیت نمیشناسد.
ارگ که بزرگترین محل نقض قوانین، بویژه قانون اساسی میباشد، حالا تفسیر حقوقی میکند و جنرال دوستم را هم جوابگوی سیاست های اتوریتر اشرف غنی میداند. دوستم "پاسخگوی انتقادها بر حکومت" مرا که به خنده انداخت، شما را چه؟

کریم پاکزاد

>>>   چرا نی؟
بعد ازین که او به ایشچی تجاوز کرد و سارنوالی اورا مورد پیگرد قانونی قرار داد و او به ترکیه گریخت و تمام کار ریاست جمهوری و حتی کار های معاونیت اول ریاست جمهوری نیز به شانه های اشرف غنی انداخته شد و در نتیجه کار زیاد،اشرف غنی نتوانست برای امور امنیتی و اقتصادی کشور،بصورت درست رسیدگی کند.
اگر او به ایشچی تجاوز نمی کرد و به کار خود در ریاست جمهوری منحیث معاون ادامه میداد،او که مسئول بخش سپورت و جوانان افغانستان بود و به گفته خودش رونالدو افغانستان بود،شاید سربازان زیاد تر سپورت میکردند و تلفات سربازان کمتر میشد.

>>>   اقای پاکزاد!
بامعذرت که افسانه( بودنبود یک دیوانه بود ویک بیسواد)برایم انقدر جالب نبود.
عاقل

>>>   اقای پاکزاد اگر در طول بیشتر از پینجسال گذشته کار اشرف غنی احمدزی در چوکی ریاست جمهوری نظر اندازی کنیم جز دروغ و اغوا و فریب جعلکاری و تقلبکاری و خاین پروری قومگرایی و تعصب حرف ناشنویی زیر پا کردن قوانین و حتی قانونی که خود انرا توشیح کرده انرا زیر پا کرده قربان قومگرایی خودش کرده است خیانت و نفاق افگنی و چور و چپاول از بیت المال که در زمان حکومت اشرف غنی صورت گرفته در هیچ زمانی چنین خیانت و جنایت صورت نگرفته بود دزدان و جعلکاران و تقلبکاران پس از انکه مردم از دست شان به ستوه امادند و صدا های شانرا پیوسته بلند کردند سر انجام بدون تحقیق ومحکمه انها را بنام مشاوران خود با عین امتیازات گذشته شان تعین و مقرر کرده است که فعلا هم هستند که میتوان از کمیشنران متلقبکار و جعلکار کمیسون انتخابات سال ۱۳۹۳ و فاروق وردک وزیر معارف دزد ملیون ها دالر از معارف کشور و ضیاالحق امر خیل ریس دبیر خانه و نور محمد نور سخنگوی کمیسون انتخابات ۱۳۹۳ نامبرد در انتخابات پیشرو هم زمنه تقلب و جعلکاری را بنفع اشرف غنی در پیش گرفته است و عمر داوود زی این انسان پولپرست خاین حامی جنایتکاران وزیر داخله زمان انتخابات ۱۳۹۳ بحیث همه کاره در موضوعات مختلف منجمله کمپایناتور عمومی بنفع غنی از پول بیت المال که وزیر مالیه طرفدار غنی در اختیار ان گذاته کار گرفته زمینهتقلب کاری را مانند دور قبلی کار میکند غنی شخص فاسد و مفسد پیروانش و هوا خواهانش در داخل ارگ اش مفسدین و خاینین ملت را برای پینجسال دیگر در گروگان بگیرند .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است