صحنه ای از جهاد افغان ها در جنگ اول افغان و انگلیس و انگیزه های آن؟
جهاد عبدالله خان اچکزی جنبه خصومت شخصی با برنس، نایب الحکومه انگلیسی، در دربار شاه شجاع سدوزایی را داشت. عبدالله خان اچکزی از صراف هندو پول قرضدار بود. وقتی وی از برنس خواهش کرد که قرضداری وی را بپردازد برنس قبول نکرد. این عدم قبولی برنس سبب خصومت عبدالله اچکزی علیه برنس گردیده و انگیزه جهاد عبدالله خان اچکزی علیه انگلیس ها را سبب گشت. عقیده بر اساس دین و ایمان مطرح نبود. اگر برنس برای عبدالله اچکزی پول می داد هیچ گپ نبود. علاوه بر آن، یکی از زنان لچر عبدالله اچکزی از خانه وی فرار و به خانه برنس پناهنده گشته بود. قابل یادهانیست که زن لچر به زنی اطلاق می گشت که از نگاه ناز و عشوه سردمدار حریف های حریم باشد. عبدالله خان اچکزی آدم های خویش را خانه برنس می فرستد و از او تقاضا می کند که زنش را بر گرداند ولی برنس در شروع منکر بود که چنین زنی بخانه وی پناه گرفته باشد. وقتی ثابت گشت که زن در خانه برنس است برنس از تسلیمی وی به عبدالله خان اچکزی باین دلیل خوداری کرد که زن برضا و رغبت خود پناهنده گشته. اگر عبدالله اچکزی براستی به ننگ و ناموسداری پای بند است باید زنان شان را مجبور نسازند که بخانه یک متجاوز کافر انگلیسی پناهنده گردد.

غیر از این گپ ها یک زن برادر عبدالله خان اچکزی از خانه شوهر فرار و خود را تسلیم افسران انگلیسی در قسمت شهر کهنه نموده بود. نزد عبدالله خان و قوم و قبیله وی این یک قضیه بی نهایت جدی بوده و تجاوز بر ننگ و ناموس وی تلقی می گشت. از نگاه عبدالله خان اچکزی فرار زن های شان از خانه یک بدنامی و پناه گرفتن شان در خانه انگلیس های متجاوز بدنامی بزرگتر تلقی می گشت. هیچ دلیلی نمی ماند که این زن ها با انگلیس ها رابطه جنسی برقرار نمی ساختند. عبدالله خان اچکزی با توسل به حیله جهاد و دفاع از اسلام مردم عامی را به شورش علیه انگلیس های کافر تحریک می کرد. واقعیت گپ این بود که وی از زن خویش در خانه محافظت نمی توانست و باید بهر شکلی باشد زن خویش را با جبر و زور از خانه انگلیس ها بکشد. انگیزه پول نیز در شروع اغتشاش زیر نام جهاد نقش داشت. این انگلیس ها پول کافی در خانه برنس و همکاران وی ذخیره می کردند. در آن وقت در کابل بانک نبود. تصرف و دزدی این پول ها نیز انگیزه قوی جهاد برای مجاهدین افغان بوده و شده می توانست.

عبدالحمید

>>>   برنس بهتر برنز مانند s پس از واکه (حرف صدادار e ) ز تلفظ می شود.
کپتان الکساندر برنز (Alexander Burnes ) متولد در شهر مونتروز اسکاتلند (1)
الکساندر برنز (16 مه 1805 - 2 نوامبر 1841) (دارای نشان گل خار و جایزهٔ همکاری انجمن سلطنتی) دیپلمات و کاشف بریتانیایی بود که از عوامل اصلی "بازی بزرگ" در منطقه آسیای مرکزی به شمار می‌رفت. در انگلستان به او لقب "برنز بخارایی" دادند چون توانسته بود برای نخستین بار با شاه بخارا ارتباط برقرار کند و آن نواحی را شناسایی نماید. کتاب وی با عنوان سفر به بخارا پرفروش‌ترین کتاب سال 1835 میلادی در انگلستان شد.
حضور بریتانیایی‌ها در هندوستان و شرق ايران (نام افغانستان هنوز اختراع نشده بود ولى چرا قدرت سياسى بدست نواده - بيست و يک نواسه يا نحوه -بنيادگذار دودمان درانى بود. واژه درانى که معلوم نيست از در "دُر" آمده و يا دوران? يعنى احمد خان ابدال و يا اودار لقب خان چنگيزى خود را از پدر ملتانى خود به ميراث گرفت و سرباز و سردار - سردار به معنى جنرال يا سپهسالار اکنون "سترجنرال" سپاه شاهنشاهى نادر افشار از سال 1736-1747 بود تيمور در سال 1748 در مشهد در نزد مادرزن و پدرزن در قصر افشارى تولد شد دو خانم تيمور نحوه هاى نادر افشار تورکى و يا تورانى ايران و دو نابو اش دو دختر از عالمگير تورکى و يا تورانى هند تيمور شاه 17 دانه زن در حرم سراى حَرَم‌سَرا، در قصر بود که زنان و کنیزهای شاه، سلطان یا خلیفه در آن زندگی می‌کردند. ) باعث شد که روسيه امپراتورى خود را در اين منطقه حايل (پفر با بفر ) دفاع نمايد.
دولت هند بریتانیا الکساندر برنز را به گونه جميزباندى در لباس اهل بخارا در سال 1831میلادی از طریق مسیر کابل آغاز و به بخارا فرستاد. تا اطلاعات بدست بياورد:
https://de.wikipedia.org/wiki/Datei:Sir_Alexander_Burnes.jpg
سر برنز به لرد اوکلند حاکم هند بریتانیا پیشنهاد داد از دوست‌محمدخان حاکم کابلستان پشتیبانی کند اما وی نظر سر ویلیام هی مکناتن را ترجیح داد و شاه شجاع درانی را حاکم افغانستان دانست. روسيه جانب دوست‌محمدخان را گرفت.
کمپانی هند شرقی شاه شجاع را در سال 1839 ميلاى به تخت سلطنت کابلستان نشاند. برنز نماینده رسمی سیاسی دولت متبوع خود در کابل شد.ملکه ویکتوریا
به برنز لقب شوالیه (سر) را داد.
سر الکساندر برنز "جک تورن" شد (طنز)
در سال 1842 گزارشی از فعالیت‌های برنز تحت عنوان سفر به بخارا: گزارش سفر از هند به کابل، تارتاری و ایران منتشر گردید.
در سال 1860 مشخص شد که برخی از مراسلات برنز از کابل در سال 1839 تغییر داده می‌شده‌اند تا نظراتی را شامل شوند که از آنِ برنز نبوده‌اند.
گفته می‌شود سر الکساندر برنز به دلیل زن‌بارگی و خشم روزافزون مردم افغانستان از اشغالگری بریتانیا توسط یک جمع شورشی در سال ۱۸۴۱ مورد حمله قرار گرفته و به همراه برادرش کشته شد.
زن بارگی. همان معنی خانم بازی در گفتار روزمره را دارد.
بهتر است که اوغان سر زنهاى خود ظلم وستم نکنند. که نزد بيگانه پناهنده شوند. اين حيوانک ها را لت و کوب نکنند. بينى بردگى و زبان بردگى نکنند.
(1) در ممالک اشغال شده ايران خاورى يا مناطق خراسان که قدرت سياسى افغانان بگونه عمده بدست حاکمان اسکاتلندى تبار برتانيه بود کپتن در ايران زمين "سروان" و در کشور نامنهاد "افغانستان" توسط اسکاتلندى تبار مونت استورات الفنستون درسالهاى "کفتان" . ترکيه ارتش کابل را آموزش مى دادبه زبان تورکى بود. سپس "تولی مشر" در سالهاى شصت ميلادى به زبان پشتو و در سالهاى 1980-1993 تورن مثلا به کپتن عربى کفتان (" سر وان" پارسى اکنون تورن (تولی مشرسابق ).

>>>   از اول تا آخر همه همینطور بوده ، حالا دیگر کسی بنام غیرت فلان فلان فریب نمی خورد از برکت انترنت خودرا خوب شناخته ایم که ما با تاریخ پنجهزار ساله وصرفصد سال استقلال که آنهم زیر سوال است چگاره بوده ایم ،

>>>   ههههههههههههه، حال که لندغرهای که زوال شان نزدیک شده میرود به دشنام دادن و فتنه های ناموسی که خودشان ندارند دست میزنند. این چرندیات شما که ازشکم گنده تان کشیده اید جای را نمی گیرد. مبارزین مثل عبدالله خان اچکزی در قلب تاریخ جای گرفته و به دهن هر کس نام نامی او کم رنگ نمی شود. زمانیکه عبدالله خان اچکزی زخمی شد و از زخم هایش خون میریخت انگریزها افوات پخش کردند که عبدالله خان کشته شدن و به این وسیله روحیه مردم را تضعیف میساخت که تا حد کار هم کرد، در این وخت خلاف توصیه داکتران عبدالله خان اچکزی خودرا به آسپ محکم بست و به گشت زنی در شهر کابل پرداخت که مردم با دیدن او روحیه گرفتند و با جوش و خروش به مبارزه خود ادامه دادند. ولی عبدالله خان از همان زخم ها جان به جانان سپرد. به دهن هر کرگس دریا مردار نمی شود. اینک غلام بچه ها به شیرمردان تاریخ دست ناموس یاد میتن؟هههههههه.عقل تان در شکمبه تان است غلامان.

>>>   راست ګفتی!
افغانها هیچ با انګلیس جنګ نکرده!
ازهمین سبب است که تاج کوستان ازاد و افغانستان مستعمره بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ها ها ها ....
هزاره ها خو بغداد را هم فاح کرده بود!

>>>   یک کسی آمد و یک فرضیه را مطرح کرد.
بدون تحقیق نه رد باید کرد و نه قبول

>>>   آنچه نوشته شده باید در موردش مورخین در یک برنامه زنده مناظره کنند تا واقعیت معلوم شود.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است