آیا با هرچه حکمتیار میگوید مخالفت کنیم؟
حکمتیار بدامن امریکایی ها افتاد، توبه کرد و در ظاهر مخالف غنی شد و اینک از خزانه ملت شاهانه زندگی میکند. در واقع حکمتیار و غنی مانند دو برادر دوقلوی تبعیض گرا و شوونیست اند که یکی حرف میزند و دیگری ماهرانه عملی میکند 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۲    ۱۳۹۸/۶/۲۴ کد خبر: 160164 منبع: پرینت

حکمتیار چه گفت؟ آیا با هرچه او میگوید مخالفت کنیم؟
گلبدین حکمتیار را هیچ وقت نخواهم بخشید.

ـ به خاطر قتل سیدال عزیز، مرد دوست داشتنی، فرزند فقر ولی با آرمان های بزرگ برای مردمش. محصل پشتونی از لوگر که به زحمت توانایی تآمین مالی زندگی خود را داشت ولی تعطیلات دانشگاهی خود را میرفت هزاره جات (یکاولنگ) تا فرزندان مردم نادارتر از خود را مجانی درس ریاضی و ساینس بدهد. امروز بسیار اند جوانان مدعی خدمت به مردم که کشور را برای جستجوی زندگی بهتر ترک میکنند و از شهر های اروپا و امریکا شعار های انقلابی میدهند ولی ترس دارند حتا برای تعطیلات کابل بروند (بشمول خودم)

ـ بخاطر کشتار مردم بیگناه کابل، مردمی که زیر راکتباران حکمتیار و گلوله باران و جنایات جنگی دیگر تنظیم ها دسته دسته جان دادند.
ـ بخاطر کشتن حد اقل ده انسان مترقی و مبارز بعد از اختطاف آنها در پشاور.
ـ بخاطر افراطیگری او که مظهرو پیش درآمد تمام گروه های تروریستی (بگفته غربی ها جهادی) بود.
ـ و بخاطر دروغ گویی (نگفته بود که خودش هیچوقت کاندید ریاست جمهوری نخواهد بود)، تفرقه افگنی ( کامپین بر ضد هزاره ها وتاجیک ها)، ضدیت با فرهنگ درخشان پارسی (زبان پارسی را که مهد اصلی آن افغانستان امروز است زبان خارجی دانستن) و ....

اما آیا هرچه را که دشمن گفت دربست رد کنیم، گرچه واقعیت باشد؟ آیا هرحرف نادرست و یاوه گویی دوست را بپذیریم، چون گوینده را دوست داریم؟
فیسبوک پر بود از انتقاد از سخنان امروز حکمتیار. رفتم سایت طلوع بیبینم باز چه چرندیاتی گفته. آنچه را که طلوع از مهمترین بخشهای گفته های او نقل میکند خواندم. تعجب خواهید کرد ولی همه انچه که خواندم با واقعیت مطابقت دارد. بارها این حرف ها را من خودم زده ام. در مورد نیروهای امنیتیو ارتش، در مورد "حکومت وحدت ملی" و اشرف غنی مانع صلح، در باره رهایی زندانیان طالبان توسط اشرف غنی و بکار گیری امکانات دولتی برای کامپین خود، اینکه غنی "مجرمین" دیروز (قیصاری و...) را امروز به نفع خود قدرمیکند و افتخار میبخشد.

حکمتیار کسی است که بدامن امریکایی ها افتاد، توبه کرد و آمد کابل و از خزانه ملت شاهانه زندگی میکند. هدف امریکایی ها ضعیف ساختن طالبان و پایه دادن به حکومت اشرف غنی بود. هدف تسلیم شدن حکمتیار به بازی گرفتن اشرف غنی که عاری از تشکیلات و حزب سیاسی نیرومند است، بود. وی که تشنه قدرت است حتی به قیمت جان هزاران انسان، خود را مرد قدرتمند رژیم تصور میکرد. اما هیچیک از این ها تحقق نپذیرفت و حکمتیار تبدیل شد به مخالف غنی. ولی در واقع هردو مانند دو برادر دوقلوی تبعیض گرا و شوونیست اند که یکی حرف میزند و دیگری آنرا ماهرانه عملی میکند.

کریم پاکزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حکمتیار
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   مصاحبه حکمتیار را دیدم. کوتاه می‌گویم که حکمتیار تغییر نکرده است. فکر می‌کنم برای یک سیاست‌مدار و کسی که خود را رهبر یک سازمان سیاسی می‌داند، زننده‌ترین انتقاد همین است که در باره‌اش گفته شود که، او تغییر نکرده است. معنایش این است که او از چهل سال جنگ و سیاست چیزی نیاموخته. هرکه ناموخت از گذشت روزگار-نیز ناموزد ز هیچ آموزگار-«رودکی»
جدا از سیاست و جنگ، اگر حکمتیار اندکی هم رسم عیاری و سپاسگذاری بلد می‌بود، در مورد قهرمان ملی اظهار نظر سبک‌سرانه نمی‌کرد. به یاد دارم روزی را که حکمیتار را طالبان فراری ساختند و تمام قلمرو او را تسخیر کردند و او برای فرار از افغانستان به ایران، نزد احمدشاه مسعود آمد. مسعود با نادیده گرفتن جفاها و خصومت‌های حکمیتار، رسم مهمان‌نوازی بجا آورد و حکمتیار را صحیح و سلامت به ایران فرستاد. این لطف کمی در حق یک دشمن نیست! لطفی که حکمتیار هیچ انگار به خاطر ندارد!!
نورالله وليزاده

>>>   ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا
براى آقاى حكمتيار شنيدن موسيقى وقت ضايع كردن است و جايگاه اصلى و روحانى يك زن در نظام اسلامى، پرورش يك (قهرمان) در خانه است!
باور بامیک

>>>   اوج تعصب،
گلبدین ؛
احمد شاه مسعود هرگز قهرمان ملی نیست .!
_ع_ف_خراسانی

>>>   اصل حقیقیت اینست که برخلاف ادعای گلبدین حکمتیار هیچ حزب چپی و راستی در افغانستان نفوذ و ریشه عمیق در جامعه افغانستان نداشته و ندارد. بزرگترین حزب سیاسی در افغانستان حزب دیموکراتیک خلق( جناح خلق+پرچم) بود و زمانیکه در ۷ ثور ۱۳۵۷ قدرت را توسط کودتا بدست آوردند در همان اوایل با افتخار و غرور اعلان کردند که اعضای حزب دیموکراتیک خلق افغانستان ۱۳۰۰۰ نفر است. به همین ترتیب نظر به ارقام و آمار دقیق همان زمان، مجموعه جمعیت اخوانی ها یعنی نهضت اسلامی از ۳۰۰۰نفر در بین جمعیت ۱۸ ملیونی افغانستان تجاوز نمی کرد که حتی ٪۱ نفوذ افغانستان را هم تشکیل نمیدهد.
اما این اشغال افغانستان توسط قوای شوروی و موضعگیری کشور های غربی و دولت های خلیج و داغ شدن جنگ سرد بود که توده های میلیونی را سیل آسا بسوی تنظیم های جهادی کشانید اما احزاب جهادی توان و ظرفیت آنرا نداشتند که این نیروی خداداد و رایگان را در راه صحیح و درست رهبری و هدایت کنند و بمرور زمان محبوبیت و نقش خود را در بین مردم ازدست دادند چنانچه امروز اکثریت این احزاب و تنظیم ها بشمول حزب گلبدین ریشه و نفوذی در بین مردم ندارند. گلبدین در دوران جنگ های داخلی از ناگزیری از جاهل ترین افراد قوم کوچی مانند زرداد خان،چمن خان و قلم خان منحیث قومندانان جنگ استفاده کرد اما حالا بدروغ لاف میزند که حزب در بین مردم نفوذ و ریشه دارد در حالیکه در همه قصبات و ولسوالی ها افراد گلبدین اگر موجود بود توسط طالبان کشته شدند و تعدادی هم به شهر کابل فراری گردیده اند.
شاه محمود

>>>   حُسن دموکراسی!
برادرحکمتیار امیر حزب اسلامی با آوازخوان خانم نغمه بر سر آوازخوانی در یک حکومت اسلامی مشاجره کردند.
اگر دموکراسی در سایه بی ۵۲ در افغانستان نمی آمد، چنین صحنه ای را شما در خواب هم نمی دیدید.
دموکراسی با تمام بدی هایش این حُسن را دارد که حکمتیار و نغمه را هم سقف می سازد و نغمه را مستنطق حکمتیار.
محمد اکرام اندیشمند

>>>   طالبان با ماسکو رابطه بسیار عمیق برقرار کرده اند و علت آن هم ترس مسکو از غربی ها است که مبادا داعش را در افغانستان تقویت نکنند و همچنین روسیه رابطه خوبی را با پاکستان برقرار کرده اند که بالاخره آمریکایی ها را وادار به خروج از افغانستان می‌کنند ، علت شکست آمریکا در افغانستان ارگ کابل است که با ترویج فساد ، دزدی فحشا و برادر خواندن طالبان زمینه شکست آمریکایی ها را آماده نمودند و هنوز هم آمریکایی ها در خدمت یک حلقه کاملاً فاسد در افغانستان قرار دارند
عبدالحمید

>>>   این آدم از همه چیز انکار کرد، از راکت پراگنی ها که روزانه دهها انسان را به خاک و خون می کشاند، از پناهگاه های امن تروریستان در خاک پاکستان، از لقب قصاب کابل، از قهرمانی شهید احمدشاه مسعود و امان الله خان و از وطن دوست بودن داکتر نجیب الله.
مصاحبه عبدالجبار ثابت به یادتان است که گفت در اثر اصابت تنها یک راکت وی بر یک سرویس شهری، بیشتر از شصت تن از مردم بیگناه کابل به شهادت رسیدند.
خوب است که عدالت الهی را در پیشرو داریم و همه ما در روز محشر به پیشگاه خداوند قهار از اعمال خود شدیداً پاسخگو هستیم.
برای من آمدن خانم نغمه و سوال کردن آن، جالب ترین بخش مصاحبه بود.
بصیر ایوبی

>>>   درود به رهبر دل‌ها، حکمت‌یار صیب!
هنگامی‌که گفت‌و‌گوی دیشب شان را در #طلوع‌خبر دیدم، دریافتم که:
- یگانه رهبری، که تا هنوز هیچ اشتباه و گناه‌ نکرده اند و مانند ۱۴ معصوم، معصوم اند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که بسیار شرم دارند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که هیچ دروغ نمی‌گویند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که در ویرانی و کشتار مردم غیر نظامی و بی‌گناه کابل در گذشته هیچ سهمی نداشته اند، ایشان اند.
- یگانه رهبری که هنوز به پاکستان و سازمان استخباراتی «آی. اِس. آی» وابسته و وفادار نیستند و نمانده اند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که هنوز هم جسورانه و بدون پروریی می‌توانند با مردم روبه‌رو شوند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که سزاوار تن‌پوش افغانیت و اسلامیت و رهبری آینده‌ی کشور اند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که هیچ تعصب ندارند، ایشان اند.
- یگانه رهبری، که الگوی پرهیزگاری اند، ایشان اند.
- و سرانجام یگانه رهبری، که می‌سزد سخنان او را با نعره‌ی «تکبیر» بدرقه کرد، ایشان اند.

از این رهبر معظم سپاس‌گزاریم که سرانجام دیشب این توهم من و همانندان مرا دور کرد که در مدرسه‌های پاکستان ترورست و انتحاری پرورش می‌یابند و ایشان گویا، خاک بر دهن ما، قصاب کابل اند.
نتیجه‌گیری: اگر فرشته‌یی را بتوان در روی زمین یافت، آن فرشته تنها و تنها ایشان اند.
پ.ن: پس بیایید در انتخابات ۶ میزان ۱۳۹۸ همه به ایشان رای بدهیم تا آرمان‌های ما برآورده شود.

باور بامیک

>>>   از ګلبدین سخن زدن بمعنی کفر ګفتن است!
این ... به سطح اسیا و جهان است!

>>>   گلبدین قاتل و جنایتکار جنگی است باید محاکمه و بدار آویخته شود.

>>>   حکمتیار گفت که با طالبان گفتکو کردم و با هم به توافق رسیدیم که علیه یکدیگر اقدام خصمانه نکنیم، و در بخشی دیگری از یک سوال؛ جنگ طالبان را بخاطر استقلال و آزادی با دولت و خارجی ها جهاد خواند.
همه میدانیم که؛ طالبان هر تعداد گروهی که باشند اهداف شان یکیست، مثلا انتحار، انفجار، تخریب تاسیسات عام المنفعه، کشتار بیرحمانه افراد ملکی و نظامی اعم از زن، مرد، طفل، پیر و جوان.
لطفا از گروهی از طالبان را نام ببرید که چنین عملکرد نداشته باشند؟
همه میدانیم عملکرد وحشیانه ای طالبان علیه مردم و دولت یکسان و بیرحمانه و اظهر من الشمس است، پس این اظهارات آقای حکمتیار در قلب دولت و پهلوی ارگ چه توجیهی دارد؟

>>>   توقع بي جاي و غير منطقي!

نبايد از آقاي حكمتيار توقع قهرمان ملي خواندن شهيد مسعود را داشت!
او حريف ديرينه و داغ ديده و شكست خورده قهرمان ملي است.

اگر آدم مخالف نداشته باشد، فرشته مي شود!

آقاي حكمتيار بارها گفته است:
جنگ ميان ما و جمعيت به دليل ائتلاف آنها با كمونيست ها بود!

جناب حكمتيار صاحب!
عبدالوكيل وزير خارجه حكومت داكتر نجيب در كتاب خود مي نوسيد:

در آن اوضاع پر از اضطراب تصمیم گرفتم که به وزارت داخله بروم تا مگر بتوانم حد اقل تا آمدن مجددی، همۀ ما یکجا حضور داشته باشیم و انتقال قدرت به طور صلح آمیز و آبرومندانه صورت گیرد.

بسوی وزارت داخله رفتم. در نظام قراول وزارت داخله، با چهره های ناآشنا در لباس های غیرنظامی
روبرو شدم.

در منزل اول به یاور پکتین برخوردم و از وی پرسیدم که آیا وزیر صاحب تشریف دارد؟

با تردد و ترس گفت بلی و پیش از من با عجله خود را به دفتر وزیر که در منزل بالایی قرار داشت، رسانید. وقتی به دفتر پکتین داخل شدم، دیدم که اسلم وطنجار و اسدالله پیام نیز با وی در آنجا هستند.

در همین اثنا و در یک چشم بهم زدن، متوجه شدم که شخصی به سرعت به تشنابی که در گوشۀ دفتر بود، داخل شد. دقایق می گذشتند ولی آن شخص از تشناب بیرون نیامد.
من که حس کنجکاویم تحریک شده بود، به بهانۀ رفع مشکل به تشناب رفتم، اما هرچه کوشیدم در را باز کنم مؤفق نشدم، زیرا شخصی که به داخل تشناب بود، دستگیر در را محکم گرفته بود.
حاضرین درین مورد جواب نداشتند که برایم بگویند. ناچار به تشنابی که در دهلیز بود رفتم.

به احتمال رياد غيرت بهير داماده حكمتيار بوده است!

افراد مربوط به حزب اسلامی حکمتیار و جبار قهرمان قبلاً در قرارگاه وزارت داخله و حوزه های امنیتی جابجا شده بودند و همه از این موضوع آگاهی داشتند.

جز پکتین، همه پیشنهادم را قبول کردند تا باهم یکجا برویم، اما بعد از آنکه پکتین در گوش وطنجار و اسدالله پیام رئیس امور سیاسی وزارت داخله، چیزی گفت آنها هم از رفتن با ما، اِبأ ورزیدند.»] (عبدالوکیل،

جلد دوم، صفحات 939 ـ 941)

پرسش من از آقاي حكمتيار فرمانده شرفمل يكي از فرمانده ارشد حزب اسلامي در دره غوربند با افرادش در داخل وزارت داخله چي مي كردند؟!

آيا ائتلاف باكمونيست ها نبود؟!

بعد جسد شرفمل با ريش ترشايده از داخل وزارت داخله پيدا شد!
اين همه دال به اينست كه شما بيشرمانه حقايق را پنهان مي كنيد...

حمید رهگذر

>>>   چرا قیافه میگیرید؟
از چه تعجب کرده اید؟
وقتی اشرف غنی احمد زی، طی یک معامله کاملا یکجانبه قومی حکمتیار ، را که در حالت انزوا و نابودی در اوج بد نامی قرار داشت، به کابل آورد، همین شما ها که امروز گویا سخنان حکمتیار ، باعث خشم و تعجب شما شده است برای اشرف غنی کف ز دید و عده یی بر سر راه گلبدین صف بستید و بنام استقبال از صلح توجیه کردید.
از حکمتیار، از غنی، از کرزی و از این نسل نیندرنال ها سپاسگزار باشید که به شما راست میگویند و چشم در چشم شما انداخته به باور ها و آرزو ها و امیال تان می خندند و شما را در حضور خود تان تحقیر میکنند.
آری؛ از گلبدین تشکری کنید چون به آنچه باور دارد پابند است و از گفتن آن دریغ نمی کند، و از خود بپرسید که تظاهر و الچه مذهبی خوب است یا چسپیدن و پا فشاری به افکار و باور های ولو نادرست ؟
کنار آمدن با استبداد عاقبت خوش ندارد.
احمد بهار چوپان

>>>   واقعا و بدون تردید نجفی از حکمتیار ترسید!
بالای آقای اشرف غنی و عبدالله عبدالله با طرح سوالها و دریافت جواب زیاد فشار وارد کرد، و اما از پهلوی حکمتیار با آهستگی رد شد .
میدانید چرا ؟
از زهر خنده های حکمتیار ترسید!
باید هم میترسید !!!

>>>   منفور ملت!
مه پنج هزار دوست فیس بوکی دارم که از اقوام مختلف کشور هستند. از میان این پنج هزار نفر حتی یک نفر هم از حکمتیار پس از مصاحبه‌اش از او تقدیر و حمایت نکرده است.
فرهاد میهنپور

>>>   این گـرگ پیر تاحال صرف یک خدمت کرده است آنهم د ربخش نظامی ،
میگویند از بین کتاب های که گلو با کاپی وپست تالیف وچاپ کرده است از یک کناب آن حتی امریکائیها استفاده میکنندونام آن کتاب ( زاویه وکروکی شهر کابل )نام دارد که در زمان انداخت ها ازان استفاده میشود، آنقدر دقیق است که ختی یک متار از هدف تغیر نمیکند درین کتاب نوشته شده مثلا از کوه زنبورک می خواهید مندوی کابل را هدف قراردهید طور دقیق فاصله زاویه طول البلد عرض البلد تعین شده است که خطائی ندارد یا مثلا از چار آسیاب ده افغانان را می خواهید با راکت بزنید زاویه فاصله ارتفاع عرض بالبلد طول البلد همه درین کتاب طور دقیق تثبیت شده

>>>   نه امان الله خان قهرمان است ونه احمد شاه مسعودّ قهرمان اصلی جنرال حمید گل وگل بی دین هستند ،

>>>   درجمع تمام رهبران یگانه کسی از انها که ملحد دروغگوی جاسوس و غلام اجنبی تا اخر عمرش است و خرابی افغانستان خوبی برای پاکستان را در فکر و زهنش دارد همین خاین گلبیدین راکتیاراست خداوند این جنایتکار قوم شرم را نابود کند که کشور و مردم ما را به اثر غلامی اش به پاکستان کشور و مردم ما را در چنین حالت انداخته است نمیدانم که با کدام روی و با کدام کار نیک و خوب اش خود را کاندید ریاست جمهوری کرده است اگر کمی شرم و وجدان وجود میداشت باید که بعوض کاندید شدن خود را خود نابود میکرد که نه تنها که چنین کار را نکرده حتی یک معذرت خواهی را از مردم هم نکرده است فرعون صفت گلبیدین حکمتیار قصاب کابل.

>>>   تمام سخنرانی های حامد کرزی و صبغت الله مجددی، همه جیغ کشیدن های ساختگی و شعر خواندن و سجده به جای رکوع کردن و امام حسین را نواسه ی خدا معرفی کردنِ اشرف غنی و سرخی سفیده و لبسرین عبدالله آن قدر ما را تا به حال به خنده نیاورده بود که مصاحبه ی اخیر گلبدین حکمتیار در تلویزیون طلوع کشت ما را از خنده. یعنی، در ۵۱ سال عمرم انسان ها و سیاستمداران بی حیی، دیده درا، بی عاطفه، مکار و حیله گر کم ندیده ام اما آدمچهره یی مانند این روباه مکار و به قول حافظ "عروسِ هزار داماد" واقعن ندیده بودم.
با آن که همه می دانیم که این شیطان لعین از نگاه سیاسی دیگر مرده بود و با وساطت اشرف غنی دوباره زنده شد و بر گرده ی مردم نشانده شد، با آنهم حتی سگِ همین اشرف غنی بر این قصاب بی وجدان شرف دارد. اصولن هر سگی بر این شغال شرف دارد. به این می ماند که بعد از جنگ جهانی دوم، هیتلر در انتخابات آلمان شرکت می کرد و در مصاحبه ی تلویزیون طلوع آلمان می گفت "بسم الله الرحمن الرحیم، ما فقط چهار بار جنگ کردیم و هر بار یهودیان بر ما حمله کردند و ما از خود دفاع نمودیم و به هیچ کسی ضرری نرساندیم و هرگز هم کسی را نکشتیم، از همان آغاز هم جانبدار انتخابات بودیم و حالا هم برای برقراری دموکراسی اسلامی مبارزه می کنیم که برای زن حقوق بیشتر نسبت به مرد در آشپزخانه قایل است!" و یکی از گوسفندان اش جیغ می کشید "نعره ی تکبیر" و بقیه گوسفندان داد می کشیدند "الله اکبر!"
و ما می گوییم "نعوذ بالله من الشیطان الرجیم، لعنت به شغال!"
و شما می توانید بگویید: "آمین یا رب العالمین!"
کاوه شفق

>>>   سلام ودرود جناب عالی محترم حکمتیار صیب.
مصاحبه مکمل شما را تماشا کردم قابل افتخار هستید
البته با معذرت مردم کشورم ترا مشهور به قصاب می شناسند .
اما من چون بشما احترام دارم سلاخی گویم شمارا.
گلبدین حکمتیار
من افتخار میکنم که مرا قصاب کابل می گویند و😳
حکمتیار .حقوق زن مساوی نه بلکه بالاتر میباشد .
یعنی اگر مرد چند شلاق بخورد زن سنگسار وبعد کشته در استدیوم ویا در مظهر عام.🤭

سوال در اینجاست که شما بسیار آرزو ها راجع به کشور که نام اش افغانستان است و تو هم تولد یافتهء همان خاک پاک هستی .
با تاسف که چقدر جنایت را مرتکب شدی

خداوند ادم را هست کرده برای زندگی برای علم ودانش وپیش رفت سهولت زندگی وما هست کننده آن هستیم تا زنده هستیم خدمت به بشر و در پیش رفت زندگی قدم گذار باشیم
تا از فقر و گرسنگی جهالت افراط بدون تحلیل ظلم کشتار قتل فاصله گرفته و دنیای بهتر را برای نسل ها آینده بگذاریم
این عقده ودین دروغ فریب که شما در پیش دارید جز قتل ادمی وحشت و نه گرسنه ء را سیر نه بیکاری را کار دار نه جاهل را هشیار نخواهد ساخت.
و خودت از دوران بلوغیت یک خواب دیده بودی که خودت را دچار تکلیف روانی کرده بود تااین سرحد تربیه طالب پرورشگاه ها طالب با پول و اسلحه اسرائیل کشتار مردم بی گناه ملت .
گرفتن پول از کفار و به قدرت رسیدن و قتل انسان و ادم ستیزی و زن ستیزی بود
که به قیمت هر جنایت که از دوران جوانی شما وجود داشت انجام دادید تابه این مقاصد شوومت برسید یعنی ریس جمهور.

وقتی خانم نغمه که نغمه ء دل ها پر درد مردم را با آهنگ شاد میسازد جواب خودت این بود می گذاریم برای دموکراسی ؟؟
وقتی خانم نغمه سوال کرد که به استدیوم آواز بخوانیم.
ترا به تفکر پر تعفن و معیوب ات که زنان را سنگ سار و زیر شلیک های شما بی مذهب به استدیوم به قتل می رسید وجواب نداشتی .
تو باید به همان استدیوم محکمه وجواب گوی باشی ؟
متاسفم .
دین و قانون و مذهب تو بربریت دیکتاتوری ‌سنگسار شدن و شلاق سر بریدن است کدام دموکراسی خودت یاد کردی ؟
خودت نه هست کننده زنده جانها هستید و نه پیغمبر جز تو و گروه هایت آماده آشامیدن خون ادمی و نفرت مقابل علم وپیش رفت اما آن چیز را برای دختر های زیبا رویت نخواستی هر یک در لیله با پسران کفار به آمریکا درس خواندن پس چرا تولد دختران خودرا زنده بگور نکردی ؟
از هیچ نوع ظلم و استبداد بالای مردم گوسفندی و شریف مردم دریغ نکردید .
که عبارت از ؟
فیرآتش باران توسط راکت ها؟
اسید پاشی دختران نو جوان مکاتب کابل که روشنایی زندگی شان را با کور کردن بینایی شان دنیای شانرا به شب تاریک همیشگی قرار دادید ؟
مکاتب را آتش زدید؟
فرار وتورور دختران کابل توسط گرو های شما ؟
تجاوز ها جنسی توسط گروهی شما ؟
یقین دارم که به خاطر داری که به بی بی مهرو توسط راکت های شما از یک کوچه هفتاد جنازه برآمده بود در یک روز ؟
حالا می خواهی ملت را آباد کنی ؟
چون حالاکه پایت به لب گور رسیده می خواهی خودرا ببخشی که مقابل آن وحشت ویران گری که کردید دیوار وجدان ات را آباد کنی ؟
اما باید بدانی وجدان نه به خرید است و نه به ترمیم است.
امید داریم به آن آرزوهای شووم که بنام امارات اسلامی خودت وقاتلین هم سویه شما دارید هرگز موفق نشوید چون جز ظالم و استبداد چیزی دیگر نخواهدبود .
منالایتوفق.
ر.اختری

ظلمت زند بشبانه ما تازیانه ها
از آسمان گلوله بریزد شبانه ها
هر صبح خون تازه چند روی جاده ها
هر لحظه انفجار دهن واکند دریغ
آماج گاه آن همه آغوش بیگناه
تیری که می جهد همه شب از کمانه هااااا
بیرنگ کوهدامنی .

>>>   رزاق مامون
پارسی ستیزی
استاد واصف باخترى مى نويسد:

در زمان صدارت سردار محمد داوود خان یونسکو از کشور های جهان خواسته بوده تا مفاخر فرهنگی و علمی شان را معرفی کنند.
افغانستان خوشحال_ختک، رحمان_بابا، حمید_بابا، پیرمحمد_کاکر و اشرف خان را به یونسکو معرفى كرده.

بعدن یونسکو یک فهرست بزرگی را به صدارت ارسال کرده بود که در آن فهرست از ابن سینا بلخی، مولانا جلا الدین محمد بلخی، دقیقی بلخی، ابو ریحان بیرونی، سنایی غزنویی، حکیم ناصر خسرو و چندین تن دیگر از بزرگان علم و دانش خراسان / افغانستان درج بود و نیز تذکر داده شده بود، که محققین یونسکو نظر به تحقیقات تاریخی و علمی خویش اینها را شامل مفاخر فرهنگي و علمي افغانستان / خراسان نموده اند. «استاد باختری»

داوود خان که خود یک شخص قبیله گرا و تعصب خاصی روی زبان مادری خود داشت دست به تغییر و تبدیل واژه های از درجات افسری زبان پارسی و بعضی از واژه های دیگر زد.
و همچنان ناگفته نباید ماند که واژگان زیاد پارسی یا عربی مروج، بوسیله حاکمان پشتون در سالهای پیشتر و تا خال تغییر و تبدیل شدند.

درجه های افسری در زبان پارسی:
پارسی پشتو
رییس ستاد ارتش : ( لوی درستیز)
ارتشبد : جنرال چهار ستاره فرمانده کل قواه ( استرجنرال)
سپهبد : جنرال سه ستاره ( دگرجنرال)
سرلشکر : جنرال دو ستاره (تورن جنرال)
سرتیپ : جنرال یک ستاره ( برید جنرال)
سرهنگ : ( دگروال)
سرهنگ دوم : ( دگرمن)
سرگرد : (بجگرن)
سروان : ( تورن)
ستوان : ( بریدمن - اول، دوم)
استوار : یا ضابط اول و دوم
گروهبان : فرمانده 8 الی 12 سرباز (دلگی مشر)
سرجوخه : یعنی فرمانده 4 الی 5 سرباز
سرباز : یعنی سپاهی و لشکری

و اما بخش انتظامی: نیروی اصلی مسوول حفظ امنیت داخلی یک کشور است که افزون بر پلیس میباشد.
ارگان های نظامی بزبان پارسی:
پارسی. پشتو
یک دسته : ( بلوک)
گروهان : ( تولی)
گردان : ( کندک)
هنگ : ( غند)
تیپ : ( لوا)
لشکر : (فرقه)
سپاه : ( قول اردو)
.
و بعضی واژه های دیگر:
پشتو. پارسی
درملتون > دارو خانه
ولایت > استان
سارنوالی > دادستان
لوی سارنوالی > دادستانی کل
شاروالی > شهر داری
لویه جرگه > شورای (جلسه) بزرگ
ولسی جرگه > مجلس نمایندگان
ولسوالی > شهرستان
پوهنتون > دانشگاه
ولسوال > حاکم
پوهنزی > دانشکده
مشرانو جرگه > شورای بزرگان(مجلس بزرگان )
ستره محکمه > دیوان عالی کشور(دادگاه عالی )

پارسی ستیزی خاصِه امروز نیست !

>>>   آشتی‌ناپذیری حکمتیار با افغانستان جدید

مصاحبۀ گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی و نامزد ریاست‌جمهوری با طلوع‌نیوز، بازتاب گسترده‌یی یافت. حکمتیار در مصاحبۀ یک‌ونیم ساعته، دربارۀ جنگ و صلح، آزادی‌های اجتماعی، حقوق زنان، حقوق بشر، عدالت انتقالی، انتخابات، قانون اساسی، ساختار نظام و ... دیدگاه‌هایش را مطرح کرد.
گلبدین حکمتیار پس از سال‌ها جنگ با حکومت افغانستان، سه سال پیش به پروسۀ صلح پیوست و از مبارزۀ مسلحانه دست کشید و به فعالیت سیاسی روی آورد.

جنگ‌های داخلی

گلبدین حکمتیار یکی از طرف‌های اصلی جنگ‌های داخلی دهۀ 90 در کابل است که به مرگ هزاران تن و بی‌جاشدن میلیون‌ها افغان انجامید. حکمتیار در مصاحبۀ اخیرش مسوولیت ویرانی کابل و کشتار و خون‌ریزی‌ها را بر عهدۀ جنرالان حزب دموکراتیک خلق انداخت. درحالی‌که حزب دموکراتیک خلق در جنگ‌های کابل هیچ نقشی نداشت. چون پس از پیروزی مجاهدین، عملاً حزب دموکراتیک خلق، فروپاشیده بود. اما حکمتیار مدعی است که افسران حزب دموکراتیک با جمعیت اسلامی یکجاشده و جنگ علیه حزب اسلامی و دیگر احزاب را سازمان دادند. او در مصاحبه‌اش از جنرال نبی عظیمی و جنرال آصف دلاور، دو نظامی بلندپایۀ حکومت داکتر نجیب‌الله یاد کرد.
حکمتیار تلاش ورزید که از حمله به رقبا و حریفان سیاسی‌اش به ویژه جمعیت اسلامی و دیگر احزاب و جریان‌های سیاسی پرهیز کند. او عامل تمام بدبختی‌های افغانستان را به رژیم وابسته به شوروی سابق نسبت داد. درحالی‌که حکمتیار در طول 40 سال مبارزه‌‌اش، هرگز با هیچ نظام و حکومتی سازش نکرده و سلاح خویش را به زمین نگذاشته است.

حزب اسلامی و طالبان

حکمتیار تلاش ورزید که نوعی همسویی و اتفاق نظر را با طالبان به نمایش بگذارد. او جنگ طالبان را «جهاد» نامید و از توافق پنهانی با این گروه پرده برداشت. حکمتیار در تشریح تفاوت‌های حزب و طالبان روی چند نقطه کلیدی انگشت گذاشت: حزب اسلامی پیشتر از طالبان به جنگ با ناتو پرداخت. طالبان به افرادشان دستور دادند که از حمله به نیروهای خارجی خودداری کنند؛ اما حزب اسلامی به نیروهایش دستور داد که تمام تمرکز و نیروی‌شان را در برابر نیروهای خارجی به کار ببندند. طالبان از انتخابات سخن نمی‌زنند، اما حزب اسلامی یگانه راه نجات افغانستان را در برگزاری انتخابات شفاف جستجو می‌کند.
حکمتیار دو روز پیشتر گفته بود که سربازان و افسران نیروهای امنیتی افغانستان، به خاطر امرار حیات و پیداکردن نان شب و روز به صفوف قوای مسلح پیوسته‌اند. این اظهارات سبب شد که ریاست جمهوری از رهبر حزب اسلامی بخواهد از نیروهای امنیتی معذرت بخواهد. حکمتیار گفت که روزانه 300 تن از افغان‌ها در جنگ کشته می‌شوند و در نظام کنونی 1 میلیون افغان جان باخته است.

حزب اسلامی و پاکستان

حکومت‌های افغانستان مدعی بوده‌اند که تمام مراکز آموزشی، تربیتی و نظامی جنگجویان طالبان و دیگر گروه‌های شورشی در خاک پاکستان قرار دارد.
اما گلبدین حکمتیار باور دیگری دارد. او می‌گوید که این توطیۀ کسانی است که علیه مدرسه و آموزش‌های دینی هستند. به باور حکمتیار، وقتی طالبان بالاتر از 50 درصد خاک افغانستان را کنترل می‌کنند، چه نیاز دارند که در خاک پاکستان مراکز آموزشی، تربیتی و تسلیحاتی خود را داشته باشند؟
پاکستان دست بالایی در میان طالبان و دیگر گروه‌های شورشی دارد. هیچ کسی نقش و نفوذ اسلام‌آباد را در میان گروه‌های شورشی انکار نمی‌تواند. اسلام‌آباد نه تنها در صف مخالفان مسلح، بل در صف نظام جمهوری اسلامی، هواداران و عوامل زیادی دارد که از منافع آن کشور دفاع کرده و اطلاعات را با اسلام‌آباد شریک می‌سازد. اما حکمتیار چنین نقش و نفوذ را کتمان می‌کند. زیرا، وی خود از مهره‌های درشت اسلام‌آباد در افغانستان بوده و از سوی این کشور مدیریت می‌شود.

دیدگاه حکمتیار دربارۀ انتخابات

کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که حکمتیار به نیابت از حزب اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود. اما او به منظور احیای حزب اسلامی و تثبیت جایگاه‌ از دست‌رفتۀ خودش وارد رقابت‌ها شد. اما نتوانست جایگاه برتری در میان نامزدان به دست آورد. براساس نظرسنجی‌ها، حکمتیار در جمع سه نامزد برتر انتخابات حضور ندارد. به همین دلیل، او در تلاش تعامل و ائتلاف با دیگر نامزدان است. حکمتیار در مصاحبه‌اش با طلوع‌نیوز راه‌ را برای تعامل و ائتلاف باز گذاشت. حکمتیار هرگونه توافق با اشرف‌غنی را مردود دانست و اما دربارۀ عبدالله عبدالله سکوت اختیار کرد. منابع می‌گویند که دو طرف سرگرم مذاکره هستند. حکمتیار به خوبی می‌داند که اگر وارد رقابت‌ها شود، نه تنها به هدف خویش که تثبیت جایگاه از دست رفتۀ حزب اسلامی است، دست نخواهد یافت، بل بیشتر از پیش تضعیف شده و جایگاه کنونی خود را نیز از دست خواهد داد. حزب اسلامی رسمی افغانستان به رهبری عبدالهادی ارغندیوال، از اشرف‌غنی حمایت کرده است. با این حال، حکمتیار هرگز در صفی قرار نخواهد گرفت که رقبای داخلی او حضور دارند. حکمتیار پیشتر به خاطر بدقولی غنی در اجرای مفاد توافق‌نامۀ صلح نیز لب به شکایت گشوده بود.

حکمتیار و صلح

برخی‌ها تجربۀ صلح با حزب اسلامی را یک موفقیت حکومت اشرف‌غنی می‌دانند. اشرف‌غنی نیز تلاش می‌کند که تجربۀ توافق با گلبدین حکمتیار را در مذاکرات صلح با طالبان به رخ بکشد. اما حکمتیار مدعی است که امتیاز توافق صلح آنها به شخص خودش بر می‌گردد.
حکمتیار، مذاکرات صلح امریکا با طالبان را اجتناب‌ناپذیر می‌داند و می‌گوید که دو طرف چاره‌یی جز گفت‌وگو و مذاکره ندارند. او احتمال برگشت امریکا و طالبان به میز مذاکره را محتمل دانست.

دیدگاه حکمتیار دربارۀ زنان و آزادی‌های سیاسی- اجتماعی

حکمتیار که مواضع تندروانه دربارۀ زنان، رسانه‌ها و آزادی‌های اجتماعی دارد، همواره با پرسش‌های سخت زنان و فعالان جامعۀ مدنی روبرو شده است. در مصاحبۀ اخیر، حکمتیار در پاسخ به پرسش خانم نغمه آوازخوان مطرحِ نیم قرن اخیر افغانستان، دربارۀ این‌که آیا پس از پیروزی وی در انتخابات، هنرمندان می‌توانند در غازی استدیوم کنسرت برگزار کنند، گفت که در حکومت مورد نظر او، نغمه خواهان آوازخوانی نخواهد بود. او تلویحاً گفت که در نظام او دموکراسی کنونی وجود نخواهد داشت. به باور حکمتیار، زنان نمی‌توانند رییس‌جمهور شوند و به تنهایی به بیرون از کشور سفر کنند.

مواضع قومی حکمتیار

حکمتیار مواضع قومی و گروهی بسیار رادیکال دارد. او به اکثریت و اقلیت در جامعۀ افغانستان باور دارد و برخلاف باور حاکم مدعی است که حقوق اکثریت توسط اقلیت‌ها نقض شده است. رهبر حزب اسلامی، حساسیت عجیب در برابر واژگان و ادبیات فارسی دارد. باور این چهرۀ سیاسی این است که زبان فارسی، دری و تاجیکی سه زبان جداگانه می‌باشند. از همین رو، در استفادۀ کلمات فارسی حساس است.
حکمتیار به خاطر استیلای حاکمیت قومی در جامعۀ افغانستان، خواهان نظام متمرکز ریاستی است. اما در مصاحبۀ اخیرش دربارۀ اقوام و گروه‌های اجتماعی با احتیاط برخورد کرد. جالب این‌که او گفت که در سفر کمپاینی‌اش به ولایات بدخشان و تخار و بغلان در شمال افغانستان، بسیاری از دیدگاه‌هایش عوض شده است.
حکمتیار مدعی شد که هیچ دست‌آوردی را در 20 سال اخیر افغانستان نمی‌بیند. درحالی‌که واقعیت این است که تفاوت‌های گسترده‌یی میان افغانستان امروز و 20 سال قبل به میان آمده است. امروز یک نسل تحصیل‌یافته و متخصص پدیدار گشته است؛ هزاران زن در نهادهای دولتی مصروف خدمت هستند؛ رسانه‌های دموکراتیک ظهور کرده است؛ آزادی‌های اجتماعی و مدنی به وجود آمده و اساس یک نظام نیم‌بند سیاسی شکل گرفته است. اما گویی حکمتیار چشم‌هایش را در برابر واقعیت‌های امروز جامعۀ افغانستان بسته است. او نمی‌خواهد واقعیت‌های امروز جامعۀ افغانستان را بپذیرد. او در دوران جنگ سرد و جهاد به سر می‌برد. در واقع، هیچ تغییری در افکار آقای حکمتیار پدیدار نگشته است

>>>   Hafiz Ravand
شمه ای از دروغ های شرم آور گلبدین جنایت کار ! او در گفتگو با خبر نگار تلویزیون طلوع چه کرد هایش را آغاز از دوران جهادش در دانشگاه کابل که به واژه دانشگاه هم سخت حساسیت نشان داد ، عضو ((اتحادیه جوانان مسلمان )) بوده وبا کشتن دانشجو دیگری بنام سیدال که خلافش فکر میکرد به پاکستان فرار نموده است اینک پیرامون حوادث چند دهه اخیر کشور چنین پاسخ میدهد : او کشتن هفتاد شهروندان بی گناه کابل را به 6000 کشته وزخمی در چهار جنگ خلاصه مینماید و ازروی جنازه های خونین مردم طوری میگذرد که توگویی اینها همه بخاطر بقدرت رسیدن ایشان باید کشته میشدند. او فرمانده هان رژیم دکتور نجیب الله را عامل وتداوم جنگ معرفی مینماید چونانی که در زمان جنگ هم از چهار آسیاب راکت میزد و هم میگفت :(( تایک ملیشه در شهرکابل باشد من راکت پرانی مینمایم ))، سرانجام خودش باپرداخت جزیه نقدی دالری به جنرال دوستم ملیشه شورای هم آهنگی جنگ را بر ضد دولتی ساخت که خودش نخست وزیر آن بود و بخاطر رئیس جمهور شدن راکت پرانی میکرد . او از رابطه وائتلاف مجاهدین شمال با سران دولت وقت میگوید ؛ در حالیکه خودش دوسال پیش از فروپاشی حکومت دوکتور نجیبالله با شهنواز تنی وزیر دفاع ، قادر اکا قوماندان عمومی قوای هوایی ومدافع هوایی و اعضای دفتر سیاسی حزب چون نیاز محمو مومند وتعداد دیگری ائتلاف کرده کودتا نمودند که خوشبختانه کودتا ناکام وسرکوب گردیده در نتیجه کودتا چیان به پاکستان فرار نموده توسط آی ، اس ، آی باوی هم آغوش شدند . اودر پاسخ به پرسش دانشجو بادرد وبا احساس قندهاری که از حضور تعدادی ازباز مانده گان قربانیان شهرکابل در تالار که خواستار عذر خواهی وی ازمردم هستند ، بابی شرمی تمام جنایات نابخشودنی و فراموش ناشدنی خویش را با جنایات هولناک طالبان ترورست پاسخ داده میفرماید که :(( حالا هم روزانه هزار نفر کشته میشود ). به همی ترتیب او شرایط موجود ودموکراسی حاضر را به پوز خند گرفته به اصطلاح از نظام سوچه اسلامی دم میزند ، در حالیکه او از برکت همی دموکراسی بفرمان امریکایی ها ، به بهانه صلح توسط آی ، اس ، آی با پادر میانی غنی احمدزی از تهکاوی های پشاور به کابل انتقال داده شده و واز پول مالیات مردم صاحب دم ودستگاه سلطنتی بوده و اکنون کاندید ریاست جمهوری نیز میباشد و فراموش کرده است که میگفت :(( تا یک امریکایی داخل کشور باشد ، من بنده خدا و امت رسول خدا نباشم که به کابل بیایم )) در نتیجه ایشان با تشریف آوری خویش درکابل از سیاست تف به بالا پیروی کردند که مبارک شان باشد . از اینها که بگذریم شهروندان کابل کلبدین را بخاطر کشتن هفتاد هزار انسان بی گناه کابل قصاب و راکتیار نام گذاشتند که خودش با بیشرمی تمام آنرا به کشتن سربازان فرانسوی ارتباط داده خودرا قهرمان در کشتن نیروهای خارجی در کشور معرفی مینماید . از جانب دیگر همگی مردم میدانند و رسانه های بین امللی گزارش دادند که اومیرویس جلیل خبرنگار را بعد از انجام مصاحبه اش کشته است ، ولی به ادامه دروغهای شاخدار گذشته اش در برابر چشمان بینده ها اسرار میوزرد که اورا نکشته است ، ای وای براین دیده درایی و بی حیایی که از حد گذشته است . در پایان سوال من از کلبدین حکمتیار اینست : تو که دم از صلح میزنی و ادعای داشتن 30000 تفنگی در جنویب و جنوب شرق کشور را میکنید ، با تسلیم شدنت به امریکایی ها وپیوستنت به دولت غنی احمدزی چقدر در تامین صلح موثر و مفید بوده اید ؟

>>>   ما باید معیار و شاخصهای ملی و حقوق بشری جهانشمول داشته باشیم و حول محور آن با هم متحد شده و به صلح و ثبات و ترقی برسیم و نه اینکه هرچه طالبان و مریدان و متحدانش بخاطر مصالح و منافع خودشان اعلان و بیان می کنند، گوش داده و عمل کنیم.زنده و پیروز باد صلح و آزادی و مردم افغانستان.

>>>   ما باید معیار و شاخصهای ملی و حقوق بشری جهانشمول داشته باشیم و حول محور آن با هم متحد شده و به صلح و ثبات و ترقی برسیم و نه اینکه هرچه حکمتیار و طالبان و مریدان و متحدانشان بخاطر اهداف شرعی و اسلامی و مصالح و منافع خودشان حکم و بیان می کنند، گوش داده و عمل کنیم.زنده و پیروز باد صلح و آزادی و مردم افغانستان.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است