گلبدین بخاطر حرف‌هایی که با نغمه داشت، آن‌روی زن‌ستیزی‌اش را، مردم نشانه‌ گرفتند، مگر در زمان دولت ربانی (مشهور به حزب میانه‌رو اسلامی) چند بار صدای خواننده زن از رادیو و تلویزیون کشور شنیده شد؟

گلبدین متهم به قدرت‌طلب بر مبنای قومی نیز می‌باشد، مگر آقای مزاری بخاطر رد پیشنهادش ( فکر کنم هفت وزارت به هزاره‌ها) از طرف حزب جمعیت، که حکومت را در انحصار خود در آورده بود، به آغوش گلبدین پناهنده نشد؟
همان گلبدینی که بخاطر راکت‌هایش لقب قصاب کابل گرفت، همان که حاضر شد با طالبان همسو شود ولی با همسنگران جهادی‌اش نه.
مزاری هم در کنارش حاضر شد سلاح را به طالبان بدهد ولی در مقابل جمعیتِ (تاجیک‌تبار) کم نیاورد، حاضر شد خود را سپر طالبان در مقابل جمعیت قرار بدهد... تا جایی که جانش را در این راه، دو دستی تسلیم طالبان نمود.

گلبدین متهم به جنایت جنگی‌ است، مگر نه این است که انوری، محسنی و اکبری با همکاری سیاف و ربانی و مسعود و ... به جنایت جنگی و نسل‌کشی در منطقه‌ی افشار کابل پرداختند؟

گلبدین متهم به خلف وعده است، مگر نه این است که مزاری (در ادعاهایش) بخاطر خلف وعده‌های مسعود در معاهده‌ی جبل السراج، با حضور دوستم و مزاری که هر سه نفر پای آن توافقنامه شصت و امضا کردند، به گلبدین پناهنده شد؟

نهایتاٌ این‌ها، در یک خطِ مشترک، اما با روش‌های گوناگون قابل تعاریف‌اند.
گلبدین صرفا قسمتی از ادعاهای‌اش دوره‌ی جهادش را می‌تواند بیان کند، ولی دروغی در حرف‌هایش نمی‌بینم. بخلاف بسیاری که تا دیروز با لنگی و پکول امتیاز می‌گرفتند، امروز به شگرد دیگری با نیکتایی و کت‌و‌شلوار، از تقسیم‌بندی‌های قومی و زبانی سود می‌برند و به ریش ملتِ همیشه در صحنه می‌خندند!

رسول عبدی

>>>   ونادان را هم از هرطرف بخوانیم نادان است.
ما مردمی نادان هستیم.

>>>   فهم من این است که گلبیدین مانند طفل قاروک هیچگاه با هیچکس در هیچ مورد نتوانست به توافق برسد.
اختلاف دیدگاه چیز طبیعی است اما قبول نظر اکثریت یگانه راه معقول برای حل مسائل است و این چیزی است که گلبیدین و غنی هردو مرغ شان یک لنگ دارد و بس. جز نظر خودشان هیچ نظر دیگری را قبول ندارند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است