"مناظره" اى را كه قرار بود ميان دو كانديد، غنى و عبدالله، از طرف كانال آريانا اجرا شود، ديدم و اينک نکاتی در پیوند به آن:

۱- از لحاظ اخلاقی، عدم حضور آقای غنی را می توان علیه ایشان حساب نمود ولی از لحاظ سیاسی این غیاب به نفع ایشان محاسبه می شود.

۲- اگر غنی حضور می یافت در آن صورت شاید آقای عبدالله می توانست بخش زیادی از مسوولیت را به دوش غنی بیفگند ولی حالا در اینجا شریک ایشان مسوولیت پاسخدهی به کاستی های حکومت مشترک شان را به دوش گرفتند.

۳- اگر من در جای عبدالله می بودم این مناظره را به مصاحبه تبدیل نمی کردم بلکه می آمدم و با ذکر نکاتی و اینکه حریفم شانی خالی کرده است، بر می گشتم.

۴- عبدالله می توانست به مسایل خیلی اساسی اشاره نماید ولی ایشان وقت خویش را به ذکر جزئیات پراگنده و کم اهمیت ضایع ساختند.

۵- من با این توجیه تیم غنی موافق نیستم که حریف ایشان به مسایل خصوصی می پردازد بلکه این غیاب را خیلی محاسبه شده می دانم.

۶- غنی قوانین قدرت را می داند، اینکه چقدر به بعد اخلاقی آن توجه دارد مساله جدا است، ولی آقای عبدالله تنها پاسخی که در کوتاهی هایش در پیوند به دفاع از حق تیمش دارد این حرف است: آیا تفنگچه را در گوشه سرش می گذاشتم؟ پرسشی که من از ایشان داشته ام، شما به عنوان سیاستمدار مطرح کشور آیا شیوه دیگری را بلد نبودید تا اراده موکلان تان را تمثیل می نمودید. اگر پاسخ تان “نه” است، پس راه را باز کنید.

۷- سخن اخیر من اینکه جناب آقای عبدالله نباید خود را برای بار سوم کاندید می نمودند و به این باورم که اگر آقای غنی هم به تیم ایشان بپیوندند، کاری نخواهند توانست. با این شیوه نمی شود جلو افزون طلبی های حریف خویش را گرفت.

می دانم در اوج تنشهای مسخره انتخاباتی کمتر کسانی می توانند آزاد و بیطرفانه بیندیشند و صاحب این قلم در فکر این نیست که چه کسی از ابراز دیدگاهش خوش می شود و‌چه کسی خفه.

بشیر انصاری

>>>   Hasan Ali Adalat
فرار اشرف غنی احمدزی از مناظره باخت قطعی مناظره به عبدالله عبدالله است !

بالاخره کارنامه اشرف غنی احمدزی در دوره پنج ساله آن قدر سیاه ،ننگین و شرمگین بود که در مقابل شریک جرم خود حاضر نگردید و بگیل شد .
تا همین روز گذشته فیسبوک چلونکی های ارگ که از طرف مرتضوی رهبری می گردد ادعا می کردند که عبدالله عبدالله توان حاضر شدن در مناظره را ندارد اما امروز همان مرتضوی می گوید که عبدالله عبدالله برنامه ندارد ، فرار از مناظره زیر هرنام و عنوان که باشد به معنای باخت است و در این مناظره اشرف غنی احمدزی در مقابل عبدالله عبدالله بگیل شد .

>>>   Neema Soratgar
در برنامه مناظره دیشب من آماده بودم تا با داکتر عبدالله در مناظره بایستم
پیشنهاد خوبی بود برای شان

>>>   سید محمد خیر خواه
داکتر عبد الله ریس اجراییه وشریک حکومت
وحدت ملی در مصاحبه امشب خود اعتراف کرد :
که بواسطه سلامت کشور واجتناب از بی ثباتی واختلافات بیشتر همه رنج ها – بی صلاحیت بودن ها – وترک دوستان خود را پزیرفته که به واقعیت انکار ناپزیری اعتراف کرده است . کاشکی دیگران هم چنین جرات اخلاقی را میداشتند تا با اشتباهات خود اعتراف میکردند

>>>   غنی قصد دارد تا در پایان روز انتخابات با عجله خود را برنده اعلان دارد و باقی کاندیدا را به کمیسیون شکایات راجع کند مگر ملت قیام خواهد کرد قیامی که غنی را با بی بی گل به آمریکا مسترد خواهد کرد و طالبان را در گودال بین افغانستان و پاکستان مدفون خواهند کرد.

>>>   Arif Rahmani
دکتر غنی باید در مناظره امشب حاضر می بود. فعالانه شرکت می کرد. دکتر عبدالله را به چالش می کشید و نشان می داد که او همچنان در میدان، رهبری سیاست کشور را در بحرانی ترین شرایط به عهده دارد. به گمان من هرکس او را به جا خالی دادن و حاضر نشدن به مناظره توصیه کرده یا آدم دانا و دور اندیشی نبوده یا جز دشمنان و مخالفان سرسخت او بوده است. امشب دکتر عبدالله با حضور فعال در مناظره و انگشت گذاشتن روی نقطه های ضعف دکتر غنی او را در شرایط بسیار بدی قرار داد.

>>>   یکساعت گفتگو آقای عبدالله گذشت؛هنوز هم مصروف گله ها، اتهمات، وهتاکی به پنج سال گذشته است. برای پنج سال اینده یک کلمه هم شنیده نشد!
محمد داود

>>>   اشرف غنی چیزی به گفتن ندارد انچه که عیان است چه حاجت به بیان است از اوضاع مملکت می شود همه چیز را تشخیص داد

>>>   راستش اینست که اینها از کمک الهی ولطف پروردگار یا منکر ویا مایوس اند نه رعیت وملت دارند ونه به ان اتکا مینمایند وحتی اراده واختیار انتخاب شدن وکاندیداتور شدن ونشدن را هم ندارندپس چه اند وچرا به صحنه می ایند؟ در کشور های مستعمره مهره ها ونمایندگان را استعمار گر تعیین وساحه ومیدان عمل راهم برایش معین مینمایند مثلا به عبدالله میگویند تا سرحد پیروزی تورا پیش میبریم وچنان مینمایم که گویا تومحبوب وهردل عزیز هستی ولیکن باخبر در ارگ ریاست راه نمی دهیم وهمین قدر وبس وبرای غنی میگویند هرقدر سبکی و خواری وتوهین رابرایت روا میداریم در انظار عامه تورا ملامت نشان داده ومسول نا کامی ها وخونریزی ها مینمایم ومفسد درجه اول دنیا قرار میدهیم ودوصد هزار عسکر وپنجصد هزار افغان را به ادرس خودت میکشیم ولی در نهایت تورا در صدر غلام ها واجنت ها جا میدهیم و جاه ومقام خودت را درنوکری به کسی دیگری نمیدهیم پس بیجا وبی مورد خواهد بود که بگویم غنی باید چنین میکرد وعبدالله چنان اینها رباتک های بیجان وبی اراده ای بیش نیستند با ریموت حرکت میکنند وتعداد استفاده گر وسود جو هم اینطرف وانطرف کف میزنند وسهمیه ای خویش را میگیرند وباز ارام می نشینند وملت بیچاره را از بس ظرف چهل سال به سر سرشان کوبیده اند گنگس وگرنگ گردیده راه را گم کرده ونمیداند چکار کند وکجا برود چه خوش فرمود صوفی عمر بیسواد وضعیف در مسجد شیر اباد مزار شریف هنگامی که امام مسجد می پرسد صوفی صاحب به رای دادن نرفتید؟ با صدای لرزان میگوید<ای مولاوی صاحب رویم ویا نرویم رای بتیم ویا نتیم کار ها وقت جور شدگی!!!> وشاید صوفی عمر یگانه کسی بوده که کمتر گنگس شده بود
قاضی فضل الله سابق مشاور ارشد وزارت تعلیم وتربیه

>>>   خوانندگان گرامی در نخست سلام و احترام :
بیائیم برادروار، صمیمانه و بی طرفانه همین قضاوت را منحیث یک مسلمان واقعی چنین تعبیر و یا تفصیل کنیم :

در نخست به همه ملت و حتی جهانیان معلوم است که جناب داکتر عبد الله یکبار با 57 درصد آرا کرزی صاحب را پیش نمود بار دوم با بدست آوردن 53 یا 55 درصد آرا غنی را نیز پیش نمود و برنده انتخابات شد که متآسفانه برایش اجازه ورد به ارگ را ندادند.
دوم انصاری صاحب اینرا نگوئید که عبد الله به عوض مناظره به مصاحبه تبدیل شد و یا چرا گفت که تفنگچه را زیر گلویش بگیرم چه کنم - اولآ که ایستاده گی و مردانه گی او همین بود که باید همینطور حضور میداشت و اگر میرفت شاید غنی میگفت که چرا رفتی و من آمدنی بودم و دوم که اگر به موکلینش نگوید که حق را غنی نمیدهد پس چی بگوید حقیقت را که نگوید خود را نا خورده معامله گر نمی سازد .
سوم اگر غنی میامد و قسمیکه نطاق های دست نشانده ارگ همیش از عبد الله میپرسند که شما هم شریک 50 فیصد هستید همین 50 فیصد عبد الله هم مربوط به غنی بود چرا که غنی بعد از صلب قدرت یک ماه بعد به تمامآ وزارت خانه ها و ارگانهای افغانستان فرمان داد که بجز از امضاء من امضاء هیچ کس دیگری در تقرر، تبدل، مسایل مالی و کلان قابل چلش نیست و از اجرای احکام و فرمان های دیگران جلوگیری نمائید .
پس معلوم شد که همه قدرت نزد غنی است و باید او تمام سوالات را پاسخ دهد نه عبد الله .
در اختتام اینرا بگویم که اشرف غنی به جز از عوام فریبی، چیغ زدن، حرف دل مردم را زدن مثلآ دیشب گفت، من که از لوگر هستم بازی اتن را یاد ندارم اما در قرصک پنجشیر شانه های من میلرزد آیا برای رئیس جمهور آنهم ریش سفید همین حرف و یا تمسیل لازم است تا چی وقت عوام فریبی تا چه وقت دروغ، تا چی وقت از این نیرو ها که همیش میگوئی نیرو های شجاع و دلیر از آنان استفاده سوء میکنی بخدا قسم که جز حفظ قدرت بالای این نیروهای امنیتی این شعار هاداده میشود بس.
جمع بندی به اینکه : دست آورد آقای غنی فقر، انتحاری، روی آوردن جوانان به اعتیاد و عوام فریبی بیا به دل مردم حرف بزن و خنده بده و اگر منطق و دانش میداشت پس چرا در مناظره حاضر نشد آیا این حرف از زدن است که عبد الله برنامه نداشت و من نیامدم به تو چی که داشت یا نداشت صرف تو برنامه خود را میگفتی و از کارکرد 5 سال گذشته ات دفاع میکردی.
با احترام
بارک مزاری
لطفآ نشر نمائید

>>>   جناب انصاری صاحب شماهم درکاسه استادعطانان خوردین گناه تان نیست به مانندامپراتورصاحب شماهم به چهره تغیردادن آغازنمودین ده کشورمایک زمان میگفتن که انسانهای دوپشته ودورویه زیاداس ولی حالی قسمیکه میبینیم همگی تان تبدیل به شش رخی گشتین

>>>   خوش میشوم، اکر کسی برایم بگوید که عبدالله درین چهار سال دولتداری خود برای مردم افغانستان چه که لااقل برای مردم پینجشیر چه کار کرده است - جز جنجالش با غنی به خاطر اینکه دست جنگسالاران جمیعت را از مقام های بلند و پول های بادآورده قطع کرد. و جز از چکر زدن در مغازه های قیمتی لندن و دوبی ووو برای خریداری لباس های قیمتی برای خودش و فامیلش.

>>>   بهر هر نوع و طریقی که طرفداران اشرف غنی احمدزی در ظاهر ملقب به متفکر دوم جهان اما در اصل پوچ مغز چرچری صدای دل خراش حاضر ناشدنش در مناظره با داکتر عبدالله عبدالله نهایت ضعف و ناتوانایی در دفاع از کارکرداش و ترس و حراس از خیانت های پنهانش که نزد داکتر عبدالله است مزید بر ان بگفته شاه حسین مرتضوی مشاور خاص غنی که گفته قرار اطلاع موثق که ما دریافت کردیم داکتر عبدالله از غنی خواندن قل هوالله و خواندن کلمه را امتحان میگرفت بدین خاطر از مناظره منصرف شد بهر صورت اشرف غنی در مقابل داکتر عبدالله نسبت عدم حضورش در مناظره غنی احمدزی به اصطلاح عام بگیل شد و تیم دولت ساز به تیم فراری در بین جامعه بنام تیم فراری مسما گردیده است اشرف غنی جز لاف و پتاق و وعده دادن های بدون عملی و عوام فریب چیزی دیگری نبوده و نیست دیگرمردم را با چنین وعده هایش فریب داده نمیتواند .

>>>   با شان یک متفگر مناسب نیست که با یک آدم بی مسئولیت مانند عبدالله مناظره کند

>>>   واقعت امر اینست که اشرف غنی مجری و مدیر عامل پروژه داعش در پنج سال افغانستان را به فاسد ترین، فقیر ترین، خطر ناک ترین، نا امن ترین، کشور جهان مبدل ساخت. انتحار و انفجار، تفرقه قومی، فقر، بیکاری، بی‌ عدالتی، تعصبات قومی، بیداد میکند. طالبان از یک گروه کوچک تروریستی به یک حرکت سیاسی شناخته شده در جهان مبدل شدند ( به برکت خدمات اشرف غنی) و امروز بیشتر از پنجا در صد افقنیستن تحت کنترول‌شان است، داعش که اصلا در افقنیستن وجود نداشت به مدیریت اشرف غنی اول در جلال ابعاد و بعد در تمام افغانستان لانه کرد. با این همه "خدمات" اشرف غنی صرف نظر از رسوایی‌های که نه نماز بلد است و نه آیت و حدیث و نه قادر به خواندن خط از روی کاغذ است، و نه توان دکلمه شعر را دارد، با این همه افتزاهات ثابت شد که این مرد یک "مرد متفکر" نه، بلکه یک بیسواد تحصیل کرده است که به درد افغانستان نمیخورد . حالا این مرد چگونه جرات کند که به یک مناظره تلویزیونی حاضر شود؟ طرفداران اشرف غنی هر بهانه و دلیل و برهان را برای فرار شرم آور اشرف غنی تکرار کنند، جایی را نمیگیرد. اشرف غنی یک عروسک با د کرده امریکایی است که بر مردم ما تحمیل شده است.

>>>   باید امرالله صالح را می فرستاد تابا ع مناظره میکرد

>>>   انصاری، اگر تو بجای عبدالله میبودی و تفنگچه گذاشتن کنار گوش این ....کوچی هم فایده نمیداشت پس چه میکردی۰ گپ مفت آسان است۰

>>>   اگر غنی می آمد ابرو ماندگی اش هم برباد می رفت.

>>>   اگر واقیعت گفته شود غنی حق داشت با ای شاکوکو جان تمام صحبت وی گریز از مسئو لیت وغیبت شکوه از غنی بود اول باید از ای پریسا مرسل پنجشیری پرسان شود کشما هم مثل مسعود بیناموس هستید وی هم شرینی مزاری هزاره و دوستم ازبک ها خوب چوشید هر کدام شانرا خر خود ساخت تا کابل به توپ تانک دوستم گله خام و قومندانان هزاره های میخکوب تا کابل رساندند در تمام قطعات و لوا های نظامی لند غران واوباشان پنجشیری ها را جا بجا کرد در اخیر یک بی ادبی می کنم کیر خودرا در دست برای شان گرفت باور کنید در اول هزاره ها چنانی جنایت در حق پشتونها کرد من خودم در عقب لیسه حبیبیه بود باش می کردم اولین حمله ملیشه های بد نام هزاره وحدتی قتل و کشتن وگروگانگیری پشتونهای ساحه غرب کابل بود اما ای روباه صفت ملیشه های مزاری و دوستم را بازی داده بود که اول شما پشتونها را از کابل گم کنید بعداً ما وشما خو هستیم جنگ با گل بیدین شروع شد بمبار وحشت بربریت پنجشیری ها گل بیدین ها وحدتی و دوستم ها در کابل شروع شد بعد دید که از دست گل بیدین مسعود...... که شکست خوردر سناریوی دوم را به ضد مزاری وهزاره ها شروع شد مسعود ..... دست خودرا دندان گرفت جنایت دیگر بالای مردم مظلوم هزاره تجاوز وحشیانه در افشار سیلو توسط ملیشه بد نام سیاف شروع شد دید که باز هم هزاره های وحدتی شکست نمی خورد بالای دوستم کله خام دست درازی کرد اینبار چنانی ملیشه های دوستم را قتل عام کرد شما یک بار با بابه جلندر کور بچه کاکای مسعود پدر لعنت پرسان کنید که در یک شب جنگ زما نیکه میدان هوایی بدست شورای نظار افتاد 1200 جوانان ملیشه گلم جم را در تپه بی بی مهرو زیر خاک کرد . کچا ای سران بد نام وقوم فروش مانندی خلیلی محقق سیاف گل بیدین . دوستم ...... سخن راست وحقیقت را برای مردم خود می گو یند
اینبار باز هم همان سناریوی را عبدالله با غنی میخواست تکرار کند اما غنی چنانی ای شخص بی هویت را خلع سلاح کرد که هیچ قدرت و صلاحیت در تشکیل دولت نداشت صرف در چند وزارت که صلاحیت داشت همه کارمندان انرا اولاده پنجشیری و سران شورای نظار دررتبه بالا بودند نه هزاره های محقق و دیگران شما بروید در وزارت خارجه همه سفیران و کارمندان اناداره را پنجشیری ها گرفته بنام مخقق و دیگر هزاره را بازی داده بود شما دیدید که غنی به هیچ کدام جنگ سالار اهمیت و چنانی در غار کرده بود که از سوراخ هم برآمده نمی توانست اینبار اگر دولت یک طرفه شود قدرت را شخصی دیگر بدون جنگ سالار بگیرد اگر غنی هم نباشد راه را برای جرئت در دور کردن پنجشیری ها و جنگ سالار پیدا شد به خیر اینبار همه در کولاب یا ایران یا ازبکستان ویا گلی بیدین در پاکستان فرار خواهد کرد

>>>   عبدالله عبدالله هم درانتخابات سال ۱۳۹۳ازمناظره اسلامی مفرورګشته بود

>>>   خوب اگر قبول کنیم که عبدالله برنامه ندارد و غنی را از خواندن سوره های قرآن ترساند حال تو بیا از غنی بگو.
غنی کوچی نباید میترسید، میگفت من سیاستمدار هستم ملا یا کدام چلی نیستم، و من را به درست یا نادرست خواندن عربی کاری نیست.
واقعیت آنست که کوچی هم چیزی در چانته ندارد و مهم تر از آن که کوچی تظاهر دروغگویی و عوامفریبی آنقدر کرده که حال آنها را جمع کرده نمیتواند.
خود غنی کوچی گفته بود که در پاکستان یکسال سیرت نبی خوانده. پس حتمن آنرا هم دروغ گفته بود.
راستی همین برنامه غنی چه است که از بیان آن اینقدر ترس داشت؟
برنامه پنچ سال گذشته او که خلاف همه توافق ها تمام قدرت را غضب کرده بود چه نتیجه داده که به پنچ سال بعد او امیدوار باشیم.

>>>   با ادم نادان بحث کردن وقت را ضایع کردن است، دیگر اینکه این چلی های شورای نظاری مناظره را میخواستند به مناقشه و بداخلاقی که همه اینها به او الوده هستند کار بگیرند. تیراوباش های معلوم الحال و دزدان سرگردنه به خاک خورد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است