در رابطه به انتخابات پرسش هایی را مطرح است که در چند نکته به آن می پردازم:
1- من در این انتخابات، به اصطلاح، نه ناقه ای دارم و نه جملی. در هیچ تیمی نیستم و با هیچکس خصومت شخصی هم نداشته ولی در قضایای مهم کشور اندیشه و نظر خویش را بدون هیچگونه ملاحظه ای بیان می دارم.

2- ترور شخصیت با اتهام همکاری با تیمی و گروهی، بیانگر خبث و رزیلت و نا مردی برخی افراد و گروه هایی می باشد که فردا روی شان سیاه خواهد شد. از هیجده سال بدینسو در حالی که آقایان کرزی و غنی را بیباکانه نقد نموده ام، برخی کاندیداها، یاران گرمابه و گلستان ایشان بوده و مسئولیت بخش اعظم آنچه را که در کشور می گذرد به دوش داشته اند.

3- گروهی موقف مرا عقده مندانه خوانده اند. ایشان درست می فرمایند. راستش را بگویم من خیلی عقده مند هستم ولی این عقده شخصی نبوده و در جریان ده سال بیکارگی و نافهمی و بی برنامگی کسی در من تراکم نموده است که در آن زمان کاندید من بود. در حالی که یک میلیون اعتراض بالای آقای غنی دارم و از رویکرد قوم محورانه، و ناکامی در عرصۀ امنیت، و ایجاد حکومت در دل حکومت و صد ها عیب دیگر او آگاهم، ولی با او طرف نیستم، چون کاندید من نبوده و از ایشان توقعی هم نداشته ام.

4- من معتقدم که برای برون رفت از بحران های بزرگ به نقد خویشتن نیاز داریم. اگر هزاران پیر و جوان شب و روز مصروف برس کردن کفش های برخی سیاستمداران ما اند، در عین وقت به افرادی نیز نیاز داریم تا حقیقتی را برهنه و بدون ملاحظه اعلام دارند.

5- سخن اخیر اینکه احترام داکتر صاحب عبدالله در جایش ولی ایشان را شایستۀ نمایندگی از خودم نمی دانم دیگران را اختیار شان. عمر ها کوتاه اند و دیدیم که ده سال فرصت چگونه در پیش چشم همه آب شد. به عنوان نمونه، یکی از این فرصت های طلایی، مناظرۀ اخیر بود که بجای بهره برداری درست، به مصاحبه ای تبدیل شد که یک طرف ضعیف حکومت، در غیاب طرف نیرومند آن، باید پاسخ همه ناکامی های آن را می داد.

6- قدرت دارای قوانینی است که باید از آن اطلاع یافت و قوانین آن را نمی توان از راه موعظه و فکاهی و قصه و پرزه پرانی و گلایه و تمسخر تغییر داد.

هدف از نغمۀ نرم این پیام در میان این همه دهل زنی های تند انتخاباتی اشاره به پاره ای از همین قوانین است.
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر
هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر

بشیر انصاری

>>>   داکتر صاحب انصاری محترم
مردم باید رای بدهند و از همین ۱۷ نفر موجود
غنی که به سن تقاعد رسیده است
گلو که بازنده به دنیا آمده و بازنده خواهد رفت
عبدالله را هم که شما رد کردید
میماند ۱۴ نفر
اگر من رای دهم و از شما مشورت بخواهم چراغ سبز تان به کی خواهد بود؟

>>>   همی شروپساد ماوشما دوروپیه مردم نیستند امروز با این هست فردا با آن پس فردا بادیگری که تا یکساعت پیش علیه او صحبت میکرد وصد عیب شرعی دروجود او میدید اما بعد از یک ساعت دوباره اورا فرشته معرفی میکند
همو لنگ چی نامدارد/ ها قانونی چند روز پیش با احمد مسعود بیعت کرد حالا با غ پس پسک دارد ، اگر ای لنگ نمی بود چی میکرد؟

>>>   اشرف غنی که در بیشتر از پنجسال ریاست جمهوری اش جز فقر و بیکاری بیشتر و نا امنی بیشتر و فساد مالی و اداری و اخلاقی بیشتر و جابجایی اقوام و زبان خودش با دانش و بی دانش در پست های کلان دولتی و والی ها و سفارتخانه ها و ایجاد پست های جدید به اقوامش و دور زدن مردمان فارسی زبانان چون تاجیکان و هزاره ها و همچنان ازبیک ها و نفاق اندازی قومی و زبانی دیگر هیچ کاری را نکرده من و اکثر مردمی را که با من هم کلام شده به تیم اشرف غنی احمدزی رای خود را نمیدهیم و یک فیصدی کمی است که روی هر منظوری است شاید به اشرفغنی رای بدهند و اگر انتخابات شفاف بدون جعل و تقلب برگزار گردد بیقین گفته میتوانم که صد در صد اشرف غنی ناکام است حتی بدور دوم هم راه پیدا کرده نمیتواند در غیر ان اگر تقلبکاری و دزدی ارای مردم به نفع غنی صورت بگیرد سودی هم نخواهد داشت فاجعه را بار میاورد و نا امنی و قتل و کشتار بیشتر صورت خواهد گرفت .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است