این خط مرزها باید شکسته شوند
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۴۳    ۱۳۹۸/۷/۲۱ کد خبر: 160511 منبع: پرینت

ماریو بارگاس ، نویسندهٔ مشهور ، در کتاب "جنگ آخر زمان"در نقد وطن پرست ها و ناسیونالیست ها میگوید:
" این کلمهٔ «وطن» یک روز از بین میرود، آنوقت مردم به پشت سرشان به «ما» نگاه میکنند که خودمان را داخل مرزها حبس کرده بودیم و سرِ چند تا خطِ روی نقشه همدیگر را می کشتیم! بعد میگویند: اینها عجب احمق هایی بودند..."

او در ادامه مینویسد: باید از خود همیشه دربارهٔ اتفاقات و پدیده های مختلف جامعه سوال کرد، دربارهٔ میهن پرستی باید از خود پرسید، این میهنی که در ما عشقی را ایجاد کرده است که کوچکترین انتقاد را به آن نامحتمل میدانیم و برایش حکومت ها حاضر هستند با دیکتاتوری هزاران و میلیون ها نفر را بکشند، چیست؟
این میهن چیزی نیست به جز خط های جغرافیایی که طی جنگ های مختلف شکل گرفته است.
اما آیا میتوان ادعا داشت که یک نژادی در دنیا پست و نژاد دیگری برتر است؟ درصورتیکه دانشمندان و بزرگان تاریخ هیچگاه منحصر به نژاد خاصی نبوده اند و از همه مهمتر آنقدر مهاجرتها و جنگها و اختلاط های جنسی با نژادهای دیگر شکل گرفته است که نمیتوان ادعا کرد نژادی در دنیا صد درصد نژادِ خالص است.

افکار میهن پرستی، ناسیونالیسم، شوونیسم و در کل افکاری که به جای شعور و درک انسانی به مرزها و تعلقات انسانی می اندیشند، در تضاد کامل با انسانیت است و جایی برای عقل و انصاف نمی گذارند . میهن پرستان همواره از تجزیه طلبی به عنوان خیانت نام میبرند و اگر قدرت در دست داشته باشند، خواه ناخواه آنهایی که استقلال فرهنگی و آموزشی برای خود میخواهند را سرکوب میکنند، سرکوبی که علل نداشتن منطقی برای قانع کردن عقاید مخالف خود و بودن‌ِ تعصب است.

نخستین اصل آزادی این است که ما باید بپذیریم حقی نداریم که دیگران را برای عقاید خود زیر سلطه ببریم. تجزیه طلبی علل بی توجهی دولت ها به فرهنگ های متفاوتِ یک کشور و ندادن آزادی فرهنگی به آنها است که شکل میگیرد، نه خیانت به مملکت.
ما حق نداریم که فرهنگ های دیگران را با تفاخر به فرهنگ خود، به سخره و سلطه بگیریم. وقتی که بر انسان خرد و گرایش به آزادی فرمانروایی کند، عناوین دین و میهن برایش بی معنا و پوچ میشود.
دنیای امروز بیشتر به جای میهن پرستی نیازمند انسان دوستی و ترویج انسانیت با قبول اختلافات فرهنگی است.
راه حل رسیدن به آزادی کشورها تنها دوری از نژادپرستی ها و برتری طلبی ها است و رسیدن به تفکر انترناسیونالیسمی که انسانها با معیار انسانیت سنجیده شوند نه رنگ پوست و مذهب و فرهنگ متفاوت.

ناسیونالیست ها همیشه در پی افسانه سرایی و تحریف تاریخ و تایید فرهنگ خود بوده اند به گونه ای که هر گونه انتقاد را با پاسخ احساسی سرکوبگرانه و تحقیر کننده پاسخ میدادند و میدهند.
دنیای امروز نیاز به این دارد که خط مرزهای کشورها و استانها و شهرها برای نزدیک شدن انسانها به هم، باید شکسته شوند.

رزاق رحیمی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خط مرز
دنیا
نظرات بینندگان:

>>>   ما چهل سال پيش خط مرزها مون رو با افغانستان برداشتيم ميليونها نفر به ايران پناهنده شدند اما تا الان داريم خسارت اقتصادي و اجتماعي و... و ميبينيم تازه اين نيكوكاري ما باعث شد افغانها از ما متنفر باشند به قول جورج اورول در كتاب آس و پاس در لندن و پا ريس ميگه وقتي به نيازمندان كمك ميكني اونها كمك تو رو فبول ميكنن اما در دل نسبت به تو كينه و دشمني ميگيرند و اين جزو صفات طبيعي انسان هست و نشا حسادت داره بخاطر همين اون فر. نيازمند وفتي تو آسيب ميبيني خوشحال ميشه نه ناراحت

>>>   بجز دوره بی ثبات ۳یا۴ ساله حکومت طالبان، بیشتر ۲۵ سال، همین اکثریت قاطع بنام جهادگران ، رهبران ، نماینده گان ، شریکان و ... نیز خانه جنگی ، نفاق افکنی ، ثروت اندوزی و خلاصه دزدی کردند و حالا هم به هر چیزی ،از طالب گرفته تا تکرار خانه جنگی و نفاق ... و غیره، متوصل هستند و مردم بیسواد و ضعیف ما را معامله میکنند. پس تا کی ما حساسیت جغرافیایی و مشکلات موجود را درک نکنیم و گپهای وارداتی پشتون/غیرپشتون ، امریکا/منطقه ، دولت مرموز ، فدرالی/مرکزی و دیگر گپهای مشکل آفرین و حداقل تکراری شما را تبلیغ نماییم؟
آمریکا در ماههای اخیر چین منحیث قدرت اقتصادی حاکم را خپ و همراه کرده و روسیه را دودل ساخته، ما مردم رو به هلاکت افغانستان کی باشیم که بجای قدردانی از هدیه آزادی بیان و جمهوریت نسبی، به گپ منزوی شده های اقتصاد جهانی و سایر دیکتاتورهای منطقوی، احساساتی شویم و نظام نسبی داخلی خود را بر سر خود ویران تر کنیم؟
خانزادی کیلانی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است