چگونه کشور وارد بازی بحران آفرین شد؟
در برزخ “صلح و انتخابات” با نابرابری کامل، بخاطر نه گفتن به تروریزم، نه گفتن به گدایان صلح طالبانی، بمنظور تداوم نظام سازی، تن به انتخاباتی دادیم که پیآمد ناگوار آن معلوم بود 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۲    ۱۳۹۸/۷/۲۲ کد خبر: 160533 منبع: پرینت

انتخابات یا افغانستان، کدام یکی را بردیم و چی را باختیم؟
چگونه کشور ما وارد این بازی بحران آفرین شد؟

نه فرصت طلب هستم، نه پوپولیست، نه حریص قدرت و نه هم‌گدای ثروت. خدا را شکر گزارم‌ که احساس دارم، ارزش ها را میشناسم، اصول و چارچوب های اخلاقی را در سیاست مراعات مینمایم و اگر فکر خیر و قصد خدمت نبود، هیچ انگیزهٔ برای سیاست ندارم. طی مدت ۱۸ سال بیرون از اریکهٔ قدرت و ثروت هرآنچه در توان‌ داشتم، بدون هیچ چشمداشتی در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی بکار بردم و‌ هرکه آهنگ خدمت کرد برایش دست دادم.

در کارزار انتخاباتی، با مشورهٔ فرهیختگان سیاست و وعده های چهره های جهاد و مقاومت و نزدیکان آمرصاحب شهید که سالها از آنان بگونهٔ پشتیبانی کردم، وارد میدان شدم. هرچند به قول بیشتر آنان مطمئن نبودم و به وعدهٔ شان دل نبسته بودم، اما تصورم این بود که هژده سال تمام عمریست که آدمی را به پختگی و مناعت از سود جویی میرساند.

در اوج بحران، تهدیدات چارسو، بیچاره گی مردم و سردرگمی کشور، برای انجام یک رسالت عدالتخواهانه، وارد پروسهٔ انتخابات شدم. اینکه با اعلام یک روایت جدید بگوییم؛ فقط حق طلب نیستیم، بلکه ما نیز صاحب خانهٔ مشترک افغانستان میباشیم، در اقتدار و تصمیم گیری های کشوری مشارکت عادلانه داشته باشیم، ذهنیت منحط اکثریت و اقلیت، درجه یک و دو را در یک وفاق جدید حل کرده باشیم، ثابت کنیم که حوزهٔ جهاد و مقاومت در پهلوی دفاع از وطن، دیدگاه، برنامه و ظرفیت دولتداری نیز دارد. با این روایت جدید، در مسیر تغییر ساختارهای سیاست و قدرت، تغییر فرهنگ سیاسی، انتقال قدرت به نسل جدید و جوان کشور طرح نو و میثاق پایدار بسته باشیم.

با وجود تمامی کمی و کاستی ها و نابرابری های انتخابات با خود و خدایم تعهد کردم، هرچه نتیجه باشد، حتا برای آخرین یک رأی ایستاده خواهم ماند و ریسک ها را بجان خواهم خرید، اما با اعلام حضور در صحنه و پرچم تغییر تا آخر راه خواهم رفت.

به آنچه دلگرم بودم، پاسخ نسل جوان برای تغییر بود که بحث جداست، اما تغییر قاعدهٔ بازی انتخابات اولویت فوری مان را تشکیل میداد. بدون زمینه سازی یک انتخابات نسبی شفاف و عادلانه نتیجه آش همین است که امروز غرق بحرانیم. در جهت آماده سازی یک انتخابات قابل قبول، نزدیک به یکسال تلاش های فراوان داشتیم. موضع گیری ها، نشست ها، کنفرانس ها، پیشنهادات، حتا هشدار به تحریم و سرانجام در ۲۳ سنبله آخرین اعلامیهٔ رسمی شورای کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۳۹۸ را مبنی به تأخیر انتخابات برای ساماندهی و انسجام بهتر انتخابات، به منابع و مراجع ذیربط داخلی و خارجی فرستادیم.

طی این همه مدت از غیرقانونی بودن حکومت پس از اول جوزا و ایجاد میکانیزم دو گزینهٔ سرپرستی حکومت سخن گفتیم، به خیر جمهور پیشنهاد دادیم و بصراحت و بارها از بحرانی شدن انتخابات تحت اشراف رهبری حکومت وحدت ملی هشدار دادیم. از تخلفات مستمر حکومتی، از مهندسی تقلبات، از استفادهٔ بی حساب و بی رویهٔ امکانات و منابع دولتی و از ده ها اعمال نامشروع حکومت اطلاع رسانی نمودیم. متأسفانه همهٔ تلاش های مان از جانب حکومت، کمیسیون های انتخاباتی و جامعهٔ جهانی بی پاسخ ماند. افزون برآن، جمعی از دیموکراسی خواهان آماتور، بخصوص در خارج، رها از دغدغهٔ کشور و‌مردم، برگزاری حتا “بدترین انتخابات” را عاجل و یگانه گزینهٔ مطلوب تبلیغ کردند. این جمع بدور از واقعیت های داخل، فقط با عینک های سیاه و سفید، گزینه های خوب و بد، همه را کار فرصت طلبان در کمین نشسته بنام صلح با طالبان تصور کرده، از خیر عموم و عارضه های آن گذشته بودند.

ما در برزخ “صلح و انتخابات” با ناباوری کامل، نابرابری کامل و بسیاری “نا آمادگی” های دیگر، بخاطر نه گفتن به تروریزم، نه گفتن به گدایان صلح طالبانی، نگرانی از گسست انتخابات و مردمسالاری و بمنظور تداوم نظام سازی، تن به انتخاباتی دادیم که پیآمد های ناگوار آن برای مان معلوم بود ‌و چند روز قبل از آن، انتظار تأخیرش را داشتیم.

آری، امروز شاهد برآیند همان ناسنجیدگی ها در برگزاری “بدترین انتخابات” با پایین ترین سطح مشارکت ۱۱٪ از جمع ۹:۵ میلیون رأی دهنده، یعنی تحریم، خاینانه تربن تخلفات، بالاترین و سیستماتیک ترین تقلبات، بن بست موجود و بحران پیشرو میباشیم. پس از گذشت نزدیک به دو هفته از زمان انتخابات، جدیدآ متوجه می‌شوند که کشور را بخاطر منفعت یک شخص چگونه دو دسته تحویل بحران دادند.

انتخابات افغانستان تحت اشراف حکومتی که خود محصول تقلب دیروز، عامل بحران های امروز میباشد، برگزار گردید. تیم های حکومتی، هر روز خودها را پیروز میدان می‌خوانند، یک تیم، دیگری را تهدید می‌کند که هیچ قدرتی نمیتواند او را از قلعهٔ قدرت و خانهٔ ثروت ارگ بیرون کند. تلاش دارد با هزار ترفند، نتایج را به نفع خود برهم زند.

اکنون سؤال ما همچنان باقیست، آیا بهتر نبود که میکانیزم جدید ایجاد میگردید، ادارهٔ بیطرف، ملی و مستقلی بمیان میآمد که خود در میدان انتخابات، شریک و ذینفع نمیبود؟ نظام انتخاباتی عادلانه، قاعدهٔ بازی هموار، زمینه های برابر همهٔ کاندیداها و روند انتخابات شفاف ایجاد می‌کرد؟ این چه منطقی است که “خود کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش باشند!؟ آنهم بگونهٔ غیرقانونی! چگونه ممکن بود در میدانی که فقط در گرو دو تیم دولتی بود، یک تیم انتخاباتی مردمی فقط با هزینهٔ مصوب کمیسیون، بدون امنیت فیزیکی و دیگر هیچ، می‌توانست در مقابل تیم ۲۰۰ ملیون دالری با پشتوانهٔ هزاران نیروی امنیتی، به اضافهٔ کمپاینر های دولتی، والی ها، قوماندانان امنیه، حکومات محلی، رقابت عادلانه میکرد‌ و پیروز میدان میگردید؟

با این حال هرچند سرنوشت سایر نامزدان روشن است، اکنون دیده شود که از بین دوتا نامزد دولتی کی دست کدام یک را بلند می‌کنند و این قهرمان تئاتر انتخابات چگونه روی پرده ظاهر میشود، اما پرسش بزرگ ما این است، آیا واقعآ افغانستان و مردمش برندهٔ میدان انتخابات ۱۳۹۸ میباشند؟

یا اینکه بقول روزنامهٔ دپلومات، انتخابات ریاست جمهوری، نشانه های جدی مرگ دموکراسی در افغانستان است. و یا هم بروایت کتاب “چگونه دموکراسی میمیرد” دموکراسی ها بیشتر بوسیلهٔ حکومت هایی مرده اند که خود در نتیجهٔ انتخابات روی کار آمده اند. مرگ دموکراسی ها بیشتر از درون صندوق های رأی بیرون میآید تا از طریق رژهٔ تانک ها در خیابان ها” در افغانستان پس از پنج سال خیانت به الفبای دموکراسی، امروز شاهد حذف و قتل آن میباشیم.

برای من طی یکسال اخیر، تجربهٔ دورهٔ کوتاه کمپاین های انتخاباتی به پیمانهٔ یک عمر آموزنده بود، اینکه مصمم تر شوم تا به یاری خدای بزرگ، همراه و همگام با فرهیختگان آگاه، وطندوست، ارزش محور و متعهد در مقابل این همه سیاست های خاینانه و بازی های ظالمانه ایستاده شویم و در مسیر عدالت برای همه تا آخر بجنگیم.

احمد ولی مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسعود
انتخابات
نظرات بینندگان:

>>>   Ebn Amin Yamin
ایکاش از اول متوجه این بازی ها میشدید.
انشاءالله که حال جوانان وطن بیدار شده وا بازی های موش پشک پند آموخته اند.
تصمیم شرط اول موفقیت است با آن عزم واراده که مسعود بزرگ در مبارزه اش داشت،می‌شود که بادرنظرداشت همان گزینه که فاتح جنگ سرد شده بود،کاروپیکارراآغازنمود.

>>>   محمد ابراهیم
مصون استقامت و پایداری شما در مسیر درستی که برای خود و جامعه زجردیده افغانستان ترسیم نموده اید درخور بهترین ستایش هاست و به یقین شما الگویی به تمام معنا از اخلاق سیاسی، تعهد ملی و آیینه تمام نمای وفاق ملی در عمل بوده و هستید.

>>>   نورالله وليزاده
در رهیافت و دریافت و تحلیل شما هیچ تردید نیست جناب مسعود صاحب اما در یک نظام دموکراتیک صرفا سخن گفتن و تحلل کردن کارساز نیست و برای یک سیاستمداری که قصد ورود به عرصه سیاست به صورت فعال را دارد و میخواهد که نقش تعیین کننده داشته باشد، این بسیار مهم است که برای به کرسی نشاندن حرف و برنامه اش، باید اهرم فشار داشته باشد. شما این اهرم را درست ناکرده وارد سیاست شدید و به همین دلیل حرف تان جدی گرفته نشد.

>>>   Mir Yazdan Bakhsh Ebrahimi
جناب مسعود عزیز به توانایی و درایت شما شکی نیست.خوب بلی اینجا افعانستان است و در هر برحه اتفاق افتاده ان مرگ دموکراسی را شاهد بودیم تا ایجاد یک نظام دموکراتیک و مردم سالار به مبارزه خود ادامه بدهیم و در مقابل دژ خیمان قرن قامت بر افرازیم.

>>>   علی آرمان
مولایی اطهر به توانایی،علمیت و صداقت شما هیچ شک و تریدی وجود ندارد و این تحلیل شما هم بیانگر واقعیت های کشور ماست،اما واقعیت امر این است که در افغانستان سیاست مبتی بر اصول و قواعد خاصی امکان پذیر نیست،سیاست ما باید پوپولیست و عوام فریب باشد.
امروز در افغانستان به علمیت و دانش شما کسی نگاه نمی کند، شما باید در زد و بند های سیاسی افغانستان شامل شوید، عوام فریبی را یاد بگیرید، پول گزاف را بدست داشته باشید، حمایت یکی از کشور های قدرتمند را با خود داشته باشید و هدف تان هم تنها رسیدن به قدرت باشد نه خدمت به مردم، آن زمان است که بالای شما حساب باز می کنند.

>>>   خیام هاشمی
به باور این ملت که من تاجاییکه جستجو دارم برای جهادیون حتی خرچرانی هم بخداوندی خدا قسم یادمیکنم روا ندارد وهمه این ملت به ارزوی چنین روزی است که همه شان درمحاکمه قرار گیرد تا تاوان این همه بدبختی های راکه کشیده انددرطول چهل سال جوابگو کند

>>>   Taiba Noorei
در افغانستان تا حال هيچ سياست مدارى نتوانسته از همه نماينده گى كند. خصوصا تاجك ها. وقتى به قدرت رسيده بيرون از ولايت خود را تاجك نشمرده از همين خاطر ناكام ترين بوده اند. و هم اقوام ديگر را ناديده گرفته اند. پس چگونه خواب برنده شدن ميبينند.

>>>   Ebn Amin Yamin
ایکاش از اول متوجه این بازی ها میشدید.
انشاءالله که حال جوانان وطن بیدار شده وا بازی های موش پشک پند آموخته اند.
تصمیم شرط اول موفقیت است با آن عزم واراده که مسعود بزرگ در مبارزه اش داشت،می‌شود که بادرنظرداشت همان گزینه که فاتح جنگ سرد شده بود،کاروپیکارراآغازنمود.

>>>   حالا چون طالبان در افغانستان روند رشد سیاسی و اقتصادی را سد و ترور و خشونت و خونریزی می کند، مردم باید کشور را بدست طالبان بسپارند بروند؟ شما نعل وارونه زدید چرا که معلوم هست شما از کجا تشریف آوردید، همانهایی که کشورهای همسایه و کل خاورمیانه و مسلمانان را به بهانهً مبارزه و ضدّیت با اشغالگری آمریکا و استکبار به جنگ و خونریز و خشونت و ویرانی هدایت و کشانده معلوم و ثابت شده است و این خطوط و افاضات برای کسی هم پوشیده نیست.اگر دولت کنونی نتوانسته در افغانستان به صلح و ثبات برسد، مقصر آمریکا و یا فقط خود دولت حاکم نیست، بلکه دستهای شومی هست که بنام خدا و پیغمبر و اسلام از احساسات مذهبی سوء استفاده و خشونت را راهی برای رسیدن به بهشت دانسته و مردم بیدفاع را قربانی و در کشور نا امنی و رعب و وحشت راه می اندازند می باشد، آیا درک و فهم این حقایق و خظوط و برنامه های ویرانگر مخفی و مرعی و نا مرعی خیلی مشکل هست؟

>>>   دیدید که خیلی اندگی بنام جهاد ومقاومت رای دادند ، یعنی این حرفها دیگر کسی را فریبداده نمیتواند بازار این حرف ها کساد است

>>>   معسود با خده بسیار مهم جلوه میتی اما اوچن مهم نیستی ، گپای کلانه به کلانا بان.
، با برو . چی چتیاط گفته راییستی .
شیشه چینی که صدا میکند با صفت خویش ادا میکند .

>>>   چونکه در این کشور مزد گورکنها بیتشر از خادمین واقعی و صادق و دلسوز کشور می باشد. لذا دزد بازاری و رقابتهای مذهبی و تزویر و ریا و آلت دست شدن و آدمکشی بیداد می کند.

>>>   بسيار خوب ګفها بود معلوم نيست که کي برايت نوشته کرده بود چرا خودت از سواد سياسي محروم هستي و نام امر صاحب بد ميکني برو در سويدن و لندن در کزينها قمار بزن مردم شما ميشناسد ديګر بس است ما خودت خوب ميشناسم

>>>   اوغان نه آنقدر فرهنگش را دارد و نه هم مغزش آنقدر انکشاف کرده که به مردم سالاری، انتخابات پاک، و به احترام حقوق شهروندی همه باور داشته باشند. بازهم راه های تقلب، خیانت، و جنایت را پیدا میکنند و باز هم همان وحشت و دهشت را که در سرشت خود بصورت طبعی دارند درین موارد نیز بنمایش میگذارند.

>>>   آقای احمد ولی دیگر خیلی دیر شده است اشتباهات شما جبران ناپذیرند. شما با سرنوشت حتی برادر زاده ی تان بازی کردید. خامی جز این معنی ندارد.

>>>   اینها هرزمانی نفع شخصی شان درخطر شد از بحران حرف میزنند ، حکومت باید همین اصطلاح (بحــــران ) را ممنوع سازد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است