آخرین چانسِ جزیره‌های قدرت
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۲۰    ۱۳۹۸/۷/۲۳ کد خبر: 160548 منبع: پرینت

هسته‌های قدرتِ مُوازی با دولت که همان رهبرانِ جهادی-تنظیمی است، هماره از چالش‌های فراروی دولت و اعمالِ حاکمیت و فرایند ملت‌سازی بوده است. این هسته‌های قدرت که به جزیره‌های قدرت نیز یاد و شناخته می‌شوند، همانند "دولت در درون دولت" و یا "دولت موازی" اعمال حاکمیت، اقتدار و فرمان‌روایی نموده و حاکمیت و اقتدارِ دولت مرکزی را به چالش می‌کشند.

جزایر قدرت با جهاد مردم افغانستان ظهور نمود و با شکستِ ارتشِ سرخ، در عرصه‌ی مناسبات قدرت حضور یافت و از آن‌روز تا به‌امروز دامنه‌ی سلطه و امپراتوری‌شان تداوم، امتداد و بسط یافته و بر دوش ملت، سوار گشته‌اند و در بستر نازِ قدرت و سرمایه خوابیده و آرمیده‌اند.

جزیره‌های قدرت یا همان قدرت‌های محلی و غیر دولتی خودها را صاحبانِ اصلی کشور و مالکانِ رقابِ ملت و حاکمانِ بلامنازع و مشروع مملکت دانسته و هماره مانع دولتِ مرکزی در اعمال حاکمیت بوده‌اند. در واقع با وجود و حضور جزیره‌های قدرت حاکمیتِ دولت که یک امر بسیط، غیر قابل تجزیه و واحد است، تکه‌تکه و در میان جزایر، منقسم و پخش می‌گردد.

جزایرِ قدرت با استفاده از نفوذ مردمی و قومی در تداوم وضعیتِ شکننده و متشنج می‌کوشند و با دامن زدن مسایل قومی و پیش کشیدن منازعاتِ قومی، تلاش می‌ورزند روی دولت فشار آورده و منافع، مطالبات و خواسته‌های خویش را تأمین و برآورده سازند و در غیر این صورت تهدید به آوردن و هواداران روی صحنه و یا جنگ‌های قومی و داخلی می‌نمایند. از این‌رو، تنش‌ها، شکاف‌ها و بحران‌های داخلی به‌نحوی در راستای بهبود و تأمین اهداف و خواسته‌های جزیره‌های قدرت عمل می‌نماید. و رهبران قومی از این وضعیت بهره‌های کافی و وافی می‌برند.

در این میان، اشرف غنی در پنج‌سال دوران حکم‌رانی خویش، کوشیده است تا شاخِ جزیره‌های قدرت را شکسته و مانع تداوم و امتداد حاکمیت و اقتدار این نیروها و هسته‌های قدرت گردد. تبعید و حذف دوستم از معاونیت و قدرت هم‌چنین برکناری عطا از ولایت و در واقع امپراتوری بلخ، در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.

این رویه و رویکرد مستر غنی جزیره‌های قدرت را به هراس و واهمه افگنده و بنیانِ قدرت و بلکه هستی‌شان را در معرض نابودی و تزلزل قرار داده است. از این‌رو، رهبران قومی و جهادی با منافع و تهدید مشترک، اختلافات قبلی‌شان را معلق و همگی بر محوریت دکتر عبدالله تیم ثبات و همگرایی را ساختند و یا به آن، پیوستند تا متحدانه در برابر پروژه‌ی حذف جزیره‌های قدرت بایستند و از کیان و هستی‌شان دفاع کنند.

در واقع انتخابات امسال، در حکم مرگ و زندگی و آخرین چانس و فرصتِ طلایی برای جزیره‌های قدرت است که اگر به قدرت و پیروزی برسند، بایستی سال‌های متمادی و متوالی دیگر شاهد حاکمیت و اقتدار پارچه‌پارچه بود و برای دهه‌های دیگر این روند تداوم خواهد یافت. ولی اگر بخت یاری نکرد و مستر غنی دوباره بر اریکه‌ی قدرت تکیه زد، آن روز خاتمه و پایان حاکمیت جزیره‌های قدرت خواهد بود و برای همیش، فاتحه‌ی آن را خواهد خواند. تا دید که چه خواهد شد.
به امید افغانستانِ سربلند و قدرت‌مند!

محمدرضا دانش


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   تحليل خيلي منطقي و واقع بينانه !
ما نميخواهيم براي چند دههء ديگر، شاهد ملوك الطوائفي در كشور خود باشيم. بهتر است گليم جزاير قدرت - اين لاشخواران معلوم الحال- جمع گرديده و كشور و نظام ما به سوي شگوفايي و اقتدار ملي ، سوق داده شود.

>>>   جزایر قدرت در داخل که وابسطه به جزایر قدرت در خارج کشور هستند،از طرف آنها تمویل و پشتیبانی میشوند.
در شرایط فعلی تمام کشور های منطقه بشمول روسیه و چین و پاکستان و ایران و کشور های عربی و حتی کشور هند که مخالف سرسخت بنیاد گرایی اسلامی در منطقه است،نیز در خفا از موجودیت قوای خارجی در افغانستان حمایت نمیکند.
حتی در زمان موجودیت قوای روس ها در افغانستان ،نیز از موجودیت قوای روس ها در افغانستان در هراس بود.
زیرا آنها میترسند که اگر یک قدم دیگر این قوای خارجی به پیش بروند،داخل خاک هندوستان میشوند.
همچنان چین و روسیه نیز از موجودیت قوای امریکا در کوریای جنوبی خوشنود نیستند و روی همین ملحوظ،از کوریای شمالی حمایت میکنند.
بنأ تا زمانی که پشتیبانان وطرفداران و تمویل کنندگان جزایر قدرت در افعانستان،که در همسایگی افغانستان قرار دارند،از آنها پشتیبانی میکنند،این جزایر قدرت یا به شکل علنی و یا هم به شکل غیر علنی وجود خواهند داشت.
حتی گروه طالبان نیز ازین جزیره های قدرت که اپوزیسیون دولت هستند،منحیث آله فشار علیه دولت استفاده میکنند.
تا بحال گروه طالبان در چندین جلسه چه در ماسکو بوده است و یا قطر،با سردمداران این جزایر قدرت گفتگو کردند،اما با دولت هیچگاهی نمیخواهند گفتگو کنند.زیرا دولت را به رسمیت نمی شناسند.
بنأ از بین رفتن جزایر قدرت به این زودی ممکن نیست.
گذشته از آن،همانطوری که روس ها در زمان موجودیت قوای شان در افغانستان از دو حزب خلق و پرچم استفاده میکردند،زیرا اگر یکی ازین احزاب نا غرمانی میکرد،حزب دیگری را به قدرت میرساندند،از عین پالیسی امریکایی ها نیز استفاده میکنند.
امریکایی ها نیز ازین جزیره های قدرت در مقابل دولت،در صورت نافرمانی آنها استفاده میکنند.
بنأ سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن،یک سیاستی است که در طول تاریخ از اًن استفاده بعمل آمده است.
در موجودیت دموکراسی و آرادی،امکانات اتحاد موجود نیست،زیرا آزادی بیان خودش نمایانگر نظریات مختلف و عدم اتحاد است.
با رژیم دیکتاتوری امکانات اتحاد موجود است.اما امکانات دموکراسی و آزادی بیان وجود ندارد.
افغانستان یک دولتی مانند چین ضرورت دارد،که در آن امنیت توسط دیکتاتوری و تحت نظر داشتن مردم صورت بگیرد و در عین حال زمینه برای سرمایه گزاری برای سرمایه داران خارجی فراهم شود و اقتصاد کشور رونق پیدا کند.
وضع اقتصادی مردم که خوب شد،خود بخود مردم متحد میشوند و اتفاق میکنند و از دولت خویش که در راه رونق اقتصاد کشور ودبهبود زندگی شان کوشش میکند،حمایت میکنند.
نا گفته نماند که درست است که رونق اقتصاد چین با سرمایه گزاری های خارجی صورت گرفته است،اما تولید توسط مردم صورت گرفته است و صورت میگیرد و شما باید شب و روز کار کنید .برای یک چینی روزانه چهارده تا شانزده ساعت کار،یک مسئله عادی است و آنها حق اعتراض بر آن را ندارند.اتحادیه های صنفی وجود ندارد.
این دیوار چین را که بطول چند هزار کیلومتر میبینید،در زیر آن استخوانهای میلیون ها کارگری دفن است که در جریان کار زندگی خویش را از دست دادند

>>>   از غنی بابای فراری خبر داری که در تیم انتخاباتی ان چه کسانی از صاحبان قدرت چنگسالاران مثل اقبال صافی وکیل در پارالمان و الماس زاهد وکیل دور گذشته پارالمان که از خود ارگان و خرگاه و بزرگ حکمروایی و اختطاف اشخاص و افراد و نگهداری ان در ان قلعه و پس از باجگیری رها میگردند و یا بقتل رسانده میشوند و خریدن قوماندان گل حیدر به پول هنگفت با پای در میانی اقبال صافی ودها های دیگری است که از حوصله این جا بدور است به همین اکتفا میکنم اینها جزایر قدرت نیستند کی ها هستند هرکدام شان به صد ها میل سلاح غیر قانونی با خود دارند و مردم از ترس نفرات مسلح انها صدا بلند کرده نمیتوانند شما ها اینرا هم میگفتید که اشرف غنی دزد و مفسد نیست بر علاوه گذشته در همین چند روز خیانت بزرگ در بیت المال باساس فرمان غنی که از بانک دولت کشیده شده بود و به نفر های خاص غنی داده شده بود و علاوه بر ان به تازه گی از دادن چندین قرار دادهای دولت به یک نهاد خصوصی بنام موثردولت هارا غنی احمدزی انرا در سال ۳۰۱۳ ایجاد کرده بود از طریق وزارت مالیه داده شده که سالانه ۲۵۰ هزار دالر شخص قیومی بنام معاش در سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ از طریق ان نهاد بدست اورده است ایا ازین خیانت و دزدی غنی با مشاور خاص اش و سرپرست وزارت مالیه که حق وسهم قیومی در دو سال بیشتر از پینصد هزار دالر به قومی نفع رسیده به غنی که ایجاد گر این نهاد و متلق بوی است چهمقدار از پول های قرار داد داده شده بوی رسیده خیانت های غنی انقدر به ملت ضرر وارد کرده که هیچ کسی دیگری به این اندازه ضرر نرسانده است نفاق افگنی بین اقوام و قومگرای و تعصب را بگذارید در جایش تنها اگر خیانت های مالی که غنی درین پینجسال ریاست جمهوریش نموده به ملیون ها دالر میرسد قتل مردم و قوای مسلح و خرابی های کشور را بانید در جایش رهایی ترورستان طالبان بطور دسته جمعی و انفراد و همکاری با ترورستان طالبان قوم و زبانش را بنید در جایش چه خوبی دارد غنی جز خیانت که کسانی از ان حمایت نشان میدهند .

>>>   جنگ بر سر لحاف ملا است

>>>   ازآقای مجمدرضا دانش میپرسم که غنی بابایتان جزیره قدرت شخصی وحکومت تک قموی نساخته تمام پست ها کلیدی را بدست یک قوم خود نسپرده ؟؟اقوام دیگر غیرپشتون درتصمیمگیری قدرت وثروت به حاشیه رانده نشده اند؟وزرای پشتون با وجود خیانت ,چوروچپاول دارایی عامه,اختلاسهای بزرگ,ارتشا,فساد اخلاقی,قومگرایی ,تقلبکاری,مکتب خیالی,معلمین خیالیوغیره راکتمان وازمحکمه معاف اند.مانند فاروق وردک معلوین خیالی,چهار وزیرمالیه,وزرای دیگر پشتون.برعکس وزرای هزاره]ازبیک وتاجیک را با چه نوع برخورد فاشیستی به حاشیه راندند یا وزیر خارجه را بی صلاحیت سختند.پس بابای شما هم یک جزیره قدرت نامشروع است یانه؟منتظر پاسخ منطقی وواقعی هستم
بااحترام عبید.

>>>   شکر خدا را که این دزدان تاریخ بشریت به گودال تاریخ می اندازد!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است