هزاره ها عجب "جانوران سیاسی" هستند!
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۳    ۱۳۹۸/۷/۲۹ کد خبر: 160622 منبع: پرینت

"در این روزها در پست های این و آن به مجادله میان محمد ناطقی، شاه حسین مرتضوی و اعلا رحمتی بر میخوردم و از پستها و کمنتها زود میگذشتم و در نتیجه از موضوع سر در نمیآوردم. چند لحظه قبل در صفحه ام یک پست محمد ناطقی ظاهر شد (نمیدانم چرا در این روزها این چنین میشود، او در لیست دوستان مجازی من نیست). از خواندن آن بازهم نفهمیدم موضوع از چیست. فقط پست محمد ناطقی پر از کنایه حقارت آمیز علیه مرتضوی و رحمتی بود. حتی وی یکی از آنها را در زمان "جهاد" ملازم خود معرفی کرد. بگذریم از اینکه در آن زمان آقا و ارباب واقعی کی بود و ملازمان کی (آشنایی مستقیم با اوضاع آن زمان آنها داشتم) من از توهین و پایین آوردن منزلت یک انسان بدم میاید. این نه بحث است نه انتقاد. چون من یک آشنایی دور با ناطقی دارم (اگر همان ناطقی که لباس طلبه و روحانیون را داشت و اشتباه نکرده باشم)، مرتضوی را هم بخاطری میشناسم که به جرم صراحت گویی مرا بلوکه کرد و رحمتی را هم کمی بیشتر میشناسم، در پای پست محمد ناطقی کمنت زیر را گذاشتم:

" شما ها، هزاره ها، تا زمانیکه مانند گربه و ... روی مسایل خورد و ریزه و تمایلات و جاه طلبی شخصی باهم جنگ و جدال دارید و از کینه و کنایه علیه همدیگر دریغ نمیکنید، اصل و جوهر سیاست افغانستان را نادیده میگیرید، هر کی باشید، در هر مقام و جایگاهی که قرارداشته باشید یا قرارتان بدهند، از ملازمی بیرون نمی آئید. برای بیرون آمدن از آن آزادی، آگاهی و همبستگی و وحدت لازم دارید، چیزی که ندارید.

پ. ن. مطمئنم که فهمیدید که منظور من یک فرد نیست، با هیچ یک از شما "پدرکشی" ندارم. مجموع قشر سیاسی هزاره است. "
پ.ن . "جانور سیاسی" یک اصطلاح فرانسوی است که به یک سیاستمدار زبردست و با هوش اطلاق میشود. راستی من نمیفهمم که این چه مرضی است که این قوم را فرا گرفته. انگار آنها متحدانه تصمیم گرفته اند که هرگز متحد نشوند!

کریم پاکزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هزاره
کامنت
نظرات بینندگان:

>>>   Zia Sadr
هر چند قضاوت کار چندان درست نیست، اما به نظر بنده رشد هزاره‌ها سرطانی است، یعنی اضافی یک جایشان همیشه برجسته می‌شود و این برجستگی باعث ناخن نشان شدن‌شا می.گردد.
هزاره ها مثل دیگر اقوام در سیاست کارشان مزدوری است. هنوز موضع سیاسی ملی و یا ملیتی خاص ندارند.
اما به لحاظ ذهنی دارای کمترین بار اضافی روانی هستند و به راحتی حاضرند به وضع جدید و مدرن تن دهند.
دیگران از این لحاظ بسیار عقب مانده‌اند.
ضیا

>>>   محمد نسيم جعفری
هزاره‌های بدبخت
________
هزاره‌های طرفدار غنی و عبدالله، بیشترین فعالیت‌ را برای به قدرت‌رساندن آن‌ها انجام می‌دهند؛ حتی نزدیکترین دوستان شان را هتک حرمت می‌کنند، به یکدیگر دشنام می‌دهند، کلان کلان آدم‌ها، به خاطر غنی و عبدالله خود را بی‌عزت و رفقای شان را بی‌حرمت می‌کنند، اما در سپیدار و ارگ، اصلا حضور ندارند و کسی آن‌ها را در ته صف هم قبول ندارند.

چرا در جنگ قدرت بین غنی و عبدالله در صف‌مقدم باشید، ولی در جلسات و تصمیم‌گیری‌های مهم کسی شما را با دوربین هم پیدا نتوانند؟ چرا به خاطر غنی و عبدالله که اصلا شما را شیغی هم حساب نمی‌کنند، اینقدر به یخن یکدیگر چسپیده و همدیگر را دشنام می‌دهید؟.

نوت: عبدالله بدتر از غنی است، حداقل در جلسه‌ غنی یک بانوی هزاره (ناهید سرابی) حضور دارد، اما در جلسه عبدالله هیچ هزاره‌ای نیست.

>>>   جعفري صاحب نظريات خودت خوشم ميايه ! هميشه رو راست و رُك گوي هستي. راستي لالا جان ؛ اي "شيغي" اش چه معنا ميته ديگه ؟! همي اصطلاح برِ مه تازه گي داره.

>>>   هزاره های عزیز !
مانند دزدان شمالی موقع شناس وپله بین وابن الوقت باشید تا به جائی برسید،

>>>   نظریات جالب اما هیچ کدام یک راه حل اساسی برای بیرون رفت از مشکلات که بحث روی سیاست مردم هزاره نگاشته اید دیده نمی شود انتقاد کردن وقضاوت های تعصبی آسانترین کاری است که مردم افغانستان بلداند اما هیچ کس (طرح، برنامه، کشفیات، و نوآوری) برای خروج ازوضعیت غیرقابل تحمل ایرایه نمی دهند ویا توان مطرح کردن این گذینه هارا ندارند.

>>>   تا زماني كه ما مقلد سياسي ديگران باشيم، قوم هزاره بد بخت را هم جانور ميناميم. به خاطري كه نويسنده يك لغت فرانسوي ياد گرفته، بدون كرامت
انساني هزاره را كه هر روز به ماتم نشسته، جانور مينامد.
اينهم دفاع از حق هزاره. باز هم جاي تأسف است.

>>>   مردم هزاره صدها سال میشود که از سیاست و لذت قدرت محروم بودند چشم شان خالی و گرسنه کسب مقام دولتی اند این ها برای رسیدند به یک مقام ناچیز دولتی حاضر اند تمام حیثیت رفقا و قوم اش را قربانی نمایند در تاریخ هزاره تنها کسیکه برای بهبود وضعیت بد و محرومیت هزاره فدا کاری نمود رهبر تکرار نا شدنی عبدالعلی مزاری رحمت الله علیه بود و بس,

>>>   هزاره های عزیز!
لطفا به سخنان .....ګوش ندهید! شما را می فروشند!
پاکزاد! چرا به هزاره ها توهین می کنی؟
;.....

>>>   به نظر من همۀ نظریات گفته شده در فوق یک راهکار هستند برای بیرون رفت مردم هزاره از وضعیت موجود و موصوف،برادر هزاره اوصاف و ویژهگی های که در فوق گذشت برای تو یک ننگ است، عار است، ذلت است، حقارت است و در شأن تو نیست بس کن تو لیاقت خیلی چیز های دیگر را داری و لیاقت تو این نیست، تو هزاره وقت به جایگاه واقعی دست می یابی که 1) در کنار یکدیگر قرار گرفته و از اقدامات فردی دست بر داری که تو را ذلیل تر می سازد 2) کار گروه انجام دهید.3) در عرصۀ افغانستان رقبای تان را بشناسید .4) تاریخ تان را فراموش نکید و بار ها و بارها تاریخ گذشتۀ تان مطالعه کنید که چه بر سر تان آمد است . آنها کی بودند و...

>>>   دقیقا مردم هزاره به مرض اختلاف و تفرقه گرفتار هستند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است