اساساً تجربۀ انتخابات در کشورهای جهان، عاری از تقلب و تخطی نبوده است. امریکا به عنوان یک کشور پیشرفته با سیستم مدرن انتخاباتی، انتخابات عاری از مشکل نداشته است. پروندۀ اتهامِ دست‌برد در انتخابات اخیر امریکا به نفع ترامپ، هنوز بسته نشده است. اتهام تقلب و تخطی در انتخابات اخیر این کشور وجود دارد. این امر نشانگر این است که انتخابات حتا در پیشرفته‌ترین کشورها دچار مشکل و چالش می‌شود. اما لُب کلان این است که میزان این مشکلات در کشورهای مختلف جهان، متفاوت است. در انتخابات اخیر امریکا، روسیه متهم به مداخله به نفع دونالد ترامپ شد. با آنکه این ادعا تاکنون ثابت هم نشده، اما فراتر از این، ادعای جدی دیگری بر پروسۀ انتخابات این کشور مطرح نشد. در کشورهای دیگر، قوانین و اخلاق اجتماعی و شعور سیاسی مردم و سیاست مداران اجازه نمی‌دهد تا با انتخابات و سرنوشتِ انتخابات بازی صورت گیرد.

اما در افغانستان، میزانِ چالش‌های انتخاباتی، به شدت بیشتر و وسیع‌تر از هر کشور دیگری بود/است. تجربۀ چهار دور انتخابات در افغانستان، خیلی خطرناک‌تر از هر کشور دیگر بوده است. انتخابات حتا افغانستان را به لبۀ پرتگاه نابودی و جنگ‌های داخلی کشانده است. انتخابات سال ۲۰۱۴ و اخیراً ششم میزان، نمونه‌های بارز این مدعا است. تقلب و تخطی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۴ کار را به جایی کشاند که حتا یکی از طرف‌ها هُشدار به ایجاد حکومت موازی داد و نزدیک بود افغانستان وارد فاز دیگری از جنگ‌های داخلی شود.

تقلب و تخطی و استفاده از منابع دولتی و حتا منابع نامشخص در انتخابات‌های اول و دوم در افغانستان، نادیده گرفته شد. تصور این بود که چون انتخابات در این کشور تازه تجربه می‌شود، در آینده ممکن است وضعیت بهتر شود و برویم به سمت قوام انتخابات، پروسۀ مردم‌سالاری و درک قاعدۀ بازی سیاسی در کشور. اما شوربختانه با هر دور تجربه، انتخابات به جان آنکه بهتر شود و طرف‌ها قاعدۀ بازی سیاسی را رعایت کنند، انتخابات برای افغانستان تبدیل به تهدید و عامل شکاف اجتماعی و سیاسی شد. در انتخابات‌های اخیر، این پروسه به جای شکل‌دهی حکومت وسیع سیاسی و مشروعیت‌بخشی به حکومت و دولت‌‌داری، افغانستان را می‌برد به سوی بحران و انقطاب سیاسی-اجتماعی.

پیش از برگزاری انتخابات ششم میزان، تصور بر این بود که تیم‌های حاکم با استفاده از منابع دولتی، در پی تقلب و تخطی برای پیروزی در انتخابات خواهند شد. باورها بر این بود که دو شریک حکومت وحدت ملی که برآمده از دل یک تقلب دیگر در سال ۲۰۱۴ بودند، از هر گزینۀ ممکن برای پیروزی در انتخابات بهره خواهند جست. این انتباه به یکباره‌گی هم پدید نیامده بود. دو شریک حکومت در انتخابات سال ۲۰۱۴ ادعای پیروزی داشتند و بعداً در حکومت وحدت ملی هم علیه هم دیگر نیش و کنایه گفتند و یکدیگر را به بی‌کاره‌گی، ناتوانی، ضعف و تبعیض… متهم کردند.

اکنون که رقابت دو تیم پس از برگزاری انتخابات هم گرم است، تازه سندها و شواهد مبنی بر تقلب و تخطی و استفاده از منابع دولتی در انتخابات رو می‌شود. سندهایی که در روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی به نشر می‌رسد، نشان می‌دهد که نامزدان حکومتی برای پیروزی در انتخابات، علاوه بر استفاده از منابع دولتی، دست به دامن نهادهای بین‌المللی و کشورهای خارجی نیز دراز کرده اند. این سندها همچنان بیانگر آن است که سناریوهای پیش‌بینی شده برای انتخابات ششم میزان چندان به دور از حقیقت هم نبوده است. یک نوار صوتی منسوب به شینکی کروخیل، عضو ستاد انتخاباتی «دولت‌ساز» به رهبری محمداشرف غنی در رسانه‌ها درز کرده است. بانو کروخیل در این نوار به سایر اعضای ستاد می‌گوید که «چینل»شان در یوناما از آنان خواسته است تا در پیوند به شکسته شدن قفل دروزاۀ «دیجیتال سنتر» کمیسیون برای‌شان وضاحت بدهند. داوود سلطان‌زوی، عضو دیگر ستاد انتخاباتی دولت‌ساز در گفت‌وگو با رسانۀ آریانا نیوز، صحت این نوار را هم تایید کرده است.

نوار دیگری که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود، منسوب به قاری امید صافی، کمپاینر تیم دولت‌ساز در ولایت کاپیسا است. او در این نوار که ظاهراً به عضو دیگر دولت‌ساز در ولایت ننگرهار فرستاده شده است، می‌گوید که پول‌های کمپاین برای تیم دولت‌ساز میان چهار وکیل این ولایت تقسیم شده و از این کیک، سهمی به او نرسیده است. جالب این‌که قاری امید صافی مدعی می‌شود که بیش از دو هزار جلد شناس‌نامه را برای انتخابات پارلمان از بهر برنده شدنش در انتخابات خودش ستیکر زده و در انتخابات ریاست‌جمهوری از آن به نفع تیم دولت‌ساز استفاده برده است.

در نوار دیگری که منسوب به مطیع‌الله خروتی، عضو تیم دولت‌ساز است، به مولانا محمد عبدالله کمیشنر کمیسیون انتخابات دشنام داده می‌شود. آقای خروتی در این نوار که ظاهراً به یک گروپ تیمی فرستاده شده، می‌گوید که مولانا عبدالله مانع «کار»های‌شان در کمیسیون می‌شود. او در این نوار بیان می‌کند که مولانا عبدالله اجازه نمی‌دهد که رأی‌های بدون بایومتریک شمار شود.

تمام این نوارها و اتفاق‌هایی که در کمیسیون انتخابات در هفته‌های گذشته افتاد، نشان می‌دهد که رقابت تنگاتنگی میان اعضای تیم دولت‌ساز و ثبات و همگرایی در درون کمیسیون جریان دارد. از قراین چنین بر می‌آید که تیم دولت‌ساز پیش قراول تلاش‌ها برای تقلب در درون کمیسیون است. این در تلاش نفوذ در کمیسیون انتخابات است و می‌خواهد رأی‌های تقلبی و غیرقانونی انجام شده در روز انتخابات را مشروعیت بدهد. واقعیت دیگر این است که کمیشنران کمیسیون‌های انتخاباتی با امتحان بزرگی مردم قرار دارند و باید تلاش کنند با حفظ استقلالیت‌شان، از این امتحان موفق بیرون آیند.

بهروزِ سربلند
ماندگار

>>>   این انتخابات نتیجه نمی دهد ما وشما مردم ساده لو را جهان شناخته وروز ما را گم می کند در غیر این صورت در مدت دو روز نتیجه انتخابات را معلوم می کنند غ وغ هر دو شان هم روز گم اند

>>>   باوجود همه نا روای های غنی وتیمش فقط برای جفا به افغانها ومقاومت گران سابق عبدالله خودش کفایت میکند که انچه ازبدی ها باقی باشد اجرا نماید چه کرزی وغنی وحکمتیار از اول عضو سازمانهای استخباراتی اند وانها از امتحان وتجربه موفق بدر امده اند دیگر ازین اضافه هم فعالیت واخلاص نشان ندهند چندان هم مهم نیست اما عبدالله تازه به این سلکها پیوند یافته باید ازخود اخلاص وارادتمندی بیشتر نشان بدهد تا از طاق ابروی ارباب نیفتد ازینرو برای ملت وکشور مفید فایده نبوده فقط بخود ومقامش نزدارباب می اندیشد

خوب وقتی روسای حکومت سابق وزمامداران وقت کاندید ریاست جمهوری باشندحتما برای بقای خود تلاش میکند واز هر طریق ممکن میکوشد تا دوباره به مسند تکیه زده ارزوها وامید های خود وفامیل ونزدیکانش را پوره نماید
بهتر بود که هنگام انتخابات حد اقل مدت یک ماه یک حکومت موقت وکاملا بی طرف زمام امور را در دست داشته باشدتا انتخابات نسبتا بی طرف بمیان اید
قاضی فضل الله

>>>   غنی را آزمودیم
یک حراف
یک جفنگ گو
وعده ده
انسان پر عقده
یک فاشیست
یک مستبد
یک دیکتاتور
یک دزد
یک کسی که
چون دروغ نیابد راست میگوید
بعد از این
احمق تر از ما نیست اگر باز این کثیف را فرصت دهیم تا شرف و عزت این ملت را در ارگ و بیرون از ارگ پامال کند و نسل روباتیک و فاقد اراده را در خدمت گیرد و ملت را به دهل بی بی گل برقصاند.

>>>   مشكل اينجاست كه در هيچ كشور دنيا دو قوم موازي وجود ندارد به جز افغانستان و بلجيم. در بلجيم قدرت را پنجاه پنجاه بين فرانسوي زبان ها و هالندي زبان ها تقسيم كرده اند و هيچ كدام شان در منطقه طرف مقابل دخالت نميكنند و هر كدام نصف كشور را اداره ميكند و تا جايي توانستند مشكل را بدون خشونت حل كنند . ولي در افغانستان دو قوم بزرگ ان هر كدام ميخواهد يكه تازي كند و اين باعث شده كه هم يكه تازي نتوانند و هم كشور را ويران و ضعيف نمايند و باعث جنگ و كشتار و عقب ماني كشور گردند كه عاقبت اخر ان تجزيه خواهد بود.
سياسيون افغانستان باييد از عقل و منطق كار بگيرند و از الگوي بلجيم تقليد كنند كشور را به دو بخش فدرالي تقسيم كنند هم مشكل حل ميشود و هم كشور از خطر تجزيه و بد بختي هاي چند صد ساله نجات ميابد .
سلطان سنجر

>>>   اقای ماندگار کلیپ تازه قلات وال وکیل زابل یکی دیگری از وابستگان تیم تقب کاری غنی در رسانه ها برامده که قلات وال شکایت از نرسیدن مبلغ شش و نیم ملیون افغانی که از طریق صرافی کابل به زابل برای سه تقلبکار تیتم غنی قلات وال و ریس شورای و یکنفردیگر فرستاده شده بود و اما ریس شورای ولایتی زابل تمام پول شش ونیم ملیون افانی و علاوه بر دو ملیون افغانی دیگر فرستاده شده ارگ را از صراف زابل به تنهایی بخودش گرفته و برای وکیل قلات وال وشخص دیگر نداده تمام هشت و نیم ملیون افغانی راریس ولایتی زابل خودش به جیب زده شکایت تلیفونی قلات وال از نگرفتن پول حق و سهم خودش جنجال بین قلات وال و ریس شورای ولایتی زابل و شخص سومی بوی و گنده گی دیگری از تیم به اصطلاح خود شان دولت ساز و اما بزبان مردم تیم تابوت ساز خیانت از تقلبکاری تیم غنی را بیان و نمایان کرده است اهسته اهسته بوی و گندی تیم غنی از تمام ولایت ها در مورد راه اندازی تقلبات شان در صندوق های رای روز تا روز بیشتر بلندمیگردد .

>>>   جالب است همه مردم شمال از غنی از عمق وجود و قلب متنفر هستند اما در عمل چی کار میتوان کرد ؟!
آخر یک روز شیشه ستم خواهد شکست و مردم خراسانی ما از بیداد و ستم رهایی خواهند یافت.

>>>   بلجیم (=یا بلژیک) به علت دوزبانگی کشور همواره با بحران وحدت و هویت روبروست. گرچه اختلافات بیشتر در ظاهر، جنبه زبانی و فرهنگی دارند، ولی در دهه‌های اخیر مؤلفه اقتصادی نیز بیش از پیش در آن‌ها عمده شده‌است.
در فلاندر حزب ناسیونالیست «ائتلاف نوین فلامن» که هدف نهایی‌اش تجزیه بلژیک است، در سال ۲۰۱۱ بیش از ۳۰ درصد آرا را کسب کرد و در والونی، سوسیالیست‌ها که به شدت خواهان ادامه موجودیت بلژیک هستند، با آرایی مشابه پیروز انتخابات شدند.
منبع : ویکیپدیا

>>>   در پیگیری نظر آقای سنجر=
نیمه جنوبی بلژیک که در همسایگی با فرانسه قرار دارد به زبان فرانسوی سخن می‌گویند و از لحاظ فرهنگی و رفتاری هم به فرانسوی‌ها شبیه هستند اما در نیمه شمالی، اغلب مردم به زبان کشور همسایه خود یعنی هلند حرف می‌زنند.
فرهنگ در این بخش از کشور، بخصوص در شهرهای کوچک تا حدودی متأثر از فرهنگ هلندی است. به این ترتیب مقر اتحادیه اروپا، سرزمینی بی‌زبان است که گویش مردمانش مشخصا نام دو کشور همسایه را در خود جای داده است؛ هلندی و فرانسوی!

>>>   سلطان سنجر راست میگوید کشور ما دقیقا همچون بلجیم است دو قومیت تاجیک و گروه عام تر عمومیت فارسی زبانها فرهنگی از تبار تاریخ خراسان و متفاوت با مردم جنوبی قومی_قبیلوی پشتون نشین دارند مردم های پشتون ما به سمت جمعیت پشتون های پاکستان کشش دارند و مردم فارسی زبانهای ما که وارث تمدن خراسان هست بخصوص مردم تاجیک و هزاره و قزلباش سمت ایران و تاجکستان کشش دارند.
غلامعلی مزاری

>>>   به همین غول های بیفرهنگ یکی بفهماند که تنها موجودیت برچست در عقب برگه رای معنی بیومتریک را نمیدهد۰

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است