تاریخ انتشار: ۱۳:۲۲ ۱۳۹۸/۸/۹ | کد خبر: 160728 | منبع: | پرینت |
-از شوونیستها نمیترسم. ثابت کردهام.از خیانت های داخلی میترسم. میترسم که نکند از پشت برما خنجر بزنند.
-از ثروتمندان نمیترسم. از فقری میترسم که نزدیک به کفر است، و شماری از تهی دستان که از سر جبر وناگزیری در خدمت دشمنان خود قرار میگیرند.
-از بیسواد های بینوا نمیترسم. آن ها مثل زندگی شان ساده و بیپیرایه هستند. نیک و بد خود را از کسی پنهان نمیکنند، پنهان کاری نمیکنند، راست و مستقیم از دل صاف شان با همنوعان شان سخن میگویند.از قلم به دستانی میترسم که، بر خلاف میل و وجدان خود مینویسند، برای رفع جوع و حل مشکل و تامین نفقه ی اهل و عیال، وبه نادرستی آن چه مینویسند آگاه اند.
-از آدم های جابر نمیترسم، از آدم های مجبور می ترسم چرا که جبر از الزامات قلمرو آدمیان است، نه طبعیت که قانون و نظم دارد.
-از سیاست مداران اصول گرا نمیترسم. از بی اصول هایی میترسم که به نرخ روز نان می خورند و هیچ نوالهی ناگزیری را رد نمی کنند.
-از نفس سیاست و کار سیاسی نمیترسم. از روش ها و ساز و کار های سیاسی میترسم که آدم های رذل و فرومایه و سود جو را بر اریکهی قدرت سیاسی مینشاند.
-از دروغگویان و شایعه پردازان نمیترسم، از آن هایی میترسم که به قول شمس "سخن حق برزبان و اندیشهی باطل در دل دارند" و با بلند کردن شعار های دروغین، انجمن ساختن های فریبکارانه، و خلق کردن امید های کاذب جنبش ها و حرکت های راستین و اصیل داد خواهانه را، در اوج پیشرفت و باروری، به سود دشمنان به تعویق میاندازند و فرصت ها را برباد میدهند.
-از وحدت نمیترسم، از تبلیغ برای حقنه کردن وحدت ملیی میترسم که وجود ندارد، و به حال ستم دیده گانی افسوس میخورم که در معاشرت نا برابر با ستمگران و ستمپیشهگان، ادا و ژست ستمگران را در میاورند، تا ارواح خبیث و ضعیف خود را با دروغ قانع بسازند.
لطیف پدرام
>>> از فرو مایگانی که عزت نفس ندارند و در هوای رسیدن به این یا به آن در نهایت هم از این میمانند و هم از آن باید ترسید.
از کسانیکه نه خود ظرفیت مرد میدان بودن را دارند و نه هم جرءت پذیرش رهبری مردان مرد را دارند باید ترسید.
(مرد به معنی متعارف قبول شده اش نه از نظر جنسیتی اش)
از کسانیکه آرمان های متعالی و معنوی را وسیله رسیدن به آب و علف میکنند باید ترسید.
و در نهایت به هر ریسمانی که چنگ انداختیم و پنداشتیم که حبل الله است مگر ماری بود پر خط و خال و آنچنان گزیدمان که حال جرءت نزدیک شدن به و دست انداختن به هیچ ریسمانی را برای نجات نداریم.
>>> -از دروغگویان و شایعه پردازان نمیترسم، از آن هایی میترسم که به قول شمس "سخن حق برزبان و اندیشهی باطل در دل دارند" و با بلند کردن شعار های دروغین، انجمن ساختن های فریبکارانه، و خلق کردن امید های کاذب جنبش ها و حرکت های راستین و اصیل داد خواهانه را، در اوج پیشرفت و باروری، به سود دشمنان به تعویق میاندازند و فرصت ها را برباد میدهند.
>>> زنده باد پدرام عزیز رهبر تمام اقوام افغانستان
>>> آنقدر از اوغان ها نترسید که باید از دزدان شمالی وشروفساد بترسید
>>> تـجــــــــارت پـوسـتـه :
سیگار گفته است : تلفات نیروهای امنیتی درحالی زیاد است که آنها نه درتعرض بلکه دردفاع متحمل میشوند !
یک مساله دیگر نیز از چشم مردم عوام پنهان نگه داشته شده است. برخی معامله گرهای خاین، قطعات و پوسته های امنیتی تحت امر خود را در بدل پـــــــول به دشمــــن فروخته اند. نتیجه این که لزوم امحای شبکه های خاین در داخل امری حیاتی است
سال 1398 تاجران ملی ودزدان دولتی در دوبخش تجارتی عاید زیاد بدست آو.رده اند
1- تجارملی درفروش پسته وجلغوزه مفادکرده اند
2 - دزدان حکومتی وزارت داخله ووزارت دفاع از طریق فروش پوسته های امنیتی پولیس واردوی ملی پول حرام زیادی کمائی کرده اند طوریکه حالا آنها هم میتوانند شیرپور داشته باشند وخود کفاباشند
ر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است