خدا افغان ها را از گرفتن کور و زدن کر نجات دهد و پاکستان چرا و چطور قبر خود را بدست خود می کند؟

پاکستان بعد از ختم پروژه جهاد علیه شوروی بین سالهای ۱۹۷۹-۱۹۸۹ اهمیت استراتیژیک خود را نزد امریکا و متحدین امریکا از دست داد. پول سرشاری که برای اجرای این پروژه نصیب پاکستان می گشت قطع شد. پاکستان با بحران عمیق اقتصادی مواجه بود. برای رفع این معضله، پاکستان کوشید حوزه نفوذ خویش در منطقه را افزایش دهد.

از نگاه استراتژیست های سیاسی پاکستان، این کار در صورتی ممکن می شد که پاکستان حکومت دست نشانده خود در کابل را تاسیس بدارد. از روز تاسیس در سال ۱۹۴۷ پاکستان همیشه مورد تهدید هند قرار داشته است. هند از نگاه وسعت هفت بار از پاکستان بزرگتر است. تا بحال پاکستان سه بار در جنگ از طرف هند شکست خورده است.

فضیحت بار ترین شکست پاکستان توسط هند منجر به تجزیه پاکستان گشت. پاکستان شرقی در سال ۱۹۷۱ از پاکستان جدا گشت و بنام بنگله دیش بوجود آمد. پاکستان بعد از تاسیس تا اکنون اجازه نداده یک حکومت ملکی از طریق انتخابات آزاد روی کار آید. این کشور توسط دیکتاتورهای نظامی اداره گردیده است و اداره می گردد. سیاست خارجی و داخلی پاکستان هم از نگاه و دید نظامیان تعیین و اجراء‌ می گردد.

بعد از قتل و سرنگونی حکومت ضیأء الحق، دیکتاتور نظامی پاکستان، از سال ۱۹۸۸ الی ۲۰۰۰م ده حکومت در این کشور دست بدست گشته است. اعاده صلح در پاکستان و زندگی پاکستانی ها زیر قیادت حکومت منتخب بر اساس اراده آزاد پاکستانی ها یک خیال و خواب است. بحرانی که پاکستان با آن مواجه است شامل مشروعیت سیاسی، فساد در بخش اقتصادی، استقطاب بین گروهای مختلف پاکستانی گردیده و این بحرانات هستی پاکستان را با خطر مواجه می سازد.

علیرغم تمام این مشکلات، پاکستان در دو جبهه جنگ های نیابتی خویش را پیش می برد. این دو جبهه عبارت از جبه افغانستان و جبهه کشمیر. پیشبرد سیاست پاکستان در این دو جبهه سبب گشته اسلامگراهای افراطی، قاچاق مواد مخدر، خرید و فروش فراقانونی اسلحه و تشنجات اجتماعی دامنگیر پاکستان گردد. این به این معنا است که پاکستان با اتخاذ سیاست برای دفاع خویش قبر خویش را می کند. در حالیکه پاکستان طالبان را برای افغانستان ایجاد و بسیج می کرد امروز عین طابان هستی پاکستان را بحیث یک کشور مستقل سیکولار تهدید می کند. از اثر سیاست خام پاکستان در تعمیم و ترویج فرهنگ طالبانی، پاکستان بلایی را خلق کرده است که علاوه بر خود پاکستان منطقه را در کل با بی ثباتی مواجه ساخته است.

چیزی که پاکستان درک نمی تواند یا درک می تواند ولی از تجاهل عارفانه کار می گیرد این است که تشکیل یک حکومت پایدار در کابل ولو دست نشانده پاکستان هم نباشد بنفع پاکستان در منطقه است. پاکستان بدون هیچ مشکل می تواند روابط تجارتی در بخش بازسازی، صدور خوراکه باب، مواد سوختی و برقراری ارتباطات با کشورهای آسیای میانه از طریق افغانستان و رقابت آزاد برقرار سازد. اگر پاکستان در کار بازسازی افغانستان از طریق رقابت آزاد وارد گردد کارگران پاکستانی استخدام می گردد و مواد خام تولید پاکستان بازار پیدا می کند. در صورتی که وضعیت افغانستان عادی گردد، مهاجرین افغانستان مقیم پاکستان آبرومندانه به افغانستان برگشته و بار زندگی این مردم بالای پاکستان کم می گردد.

اما روی هر دلیل است، پاکستان از طریق دستگاه استخبارات خویش آی اس آی تا وقتی یک حکومت دست نشانده پاکستان در کابل روی کار نیاید قانع نیست. علیرغم آنکه پاکستان بار بار در اجرای این سیاست با شکست مواجه گشته است ولی بعد از یک تجربه ناکام پاکستان سرشته یک تجربه ناکام دیگر را روی دست می گیرد.

عبدالحمید

>>>   بعد از آن که عمران خان به امریکا سفر کرد و از رییس جمهور امریکا خواست تا در مسئله کشمیر بین پاکستان و هند وساطت کند،دولت هند خود مختاری را که برای کشمیر از آوان تأسیس هند و پاکستان داده بود،برطرف کرد و کشمیر حالت نظامی را بخود گرفت.
عمران خان توقع داشت تا کشور عربی این کار هند را از طریق وزارت های خارجه شان تقبیح کنند،اما کشور های عربی،بخصوص عربستان سعودی در مسایل داخلی دیگر کشور ها،مثل ایران مداخله نمی کند،مثلی که در فلسطین و یمن ودلینان و سوریه و عراق و دیگر کشور های منطقه،ایران مستقیماً توسط بیانیه ها و سپاه پاسداران و پلان های راهبردی مداخله میکند.
ازین لحاظ دولت پاکستان میز ردابط خود را با هند نزدیک کرد و زیارت بابه نانک،موسس دینی مذهب سکه های هندی را که در خاک پاکستان موقعیت دارد،بر روی زایران هندی باز کزد.
این عمل عمران خان با عث خشم جمعیت العلمای پاکستان شد،که شاید هم در عقب آن دست عربستان باشد،و به بهانه ناکار آمدی دولت عمران خان،جمعیت العلمای پاکستان و رهبر آن.مولانا فضل الرحمن،برضد عمران خان مظاهره کردند.
از طرف دیگر یک هیأت اروپایی نیز به کشمیر هند سفر نموده است ،تا از وضعیت مردم منطقه و مشکلات شان با خبر شوند.
شاید هم در آینده هیأتی از کشمیر به اروپا سفر کند.
این که نتیجه این رفت و آمد ها،مثل رفت و آمد احمد شاه مسعود به اروپا چه نتیجه خواهد داد،آینده معلوم خواهد کرد.

>>>   شــرو فساد به واقعیت فساد های شانرا ثابت ساختند قصرها در دبی ،ولاف خدمت زدن درافغانستان ، جواب خبرنگار دیلی میل را به هیچ زبان نه پشتو نه دری نه انگریزی ندادند ، چون میدانند دزدی شان افشا شده ، حالا دیلی میل یکتراتبه به زبان عربی ازین ها سوال کند دیده شود که حجواب میدعهند یانه ؟میتوانند درعربی بگویند که این پول ها غنیمت بوده،
پاروک وردک پول هاای مکاتب خیالی را که درافغانستان ساخته بود اصل وواقعی شانرا در دو محل شهر دبی ساخته است ، براستی کهپاروک وردک مجاهـــــد است !!!
ر

>>>   اته ممد پلیتک میزنه باز
سر موسیچه تکتیک میزنه باز
سر پشتون قره قل می گذاره
شتل در کون تاجیک میزنه باز
سمق
فرانکفورت

>>>   تاریخ جعل و فزیب
تاریخ پنجهزار سال جعل و فریب
نام کشور جعل
قانون اساسی جعل و دست خورده
تذکره تابعیت جعل و فریب
ترکیب پارلمان جعل
نام پول کشور جعل
سرود ملی جعل و فریب
دین رهبر کشور جعل
بلاخره چهار انتخابات اخیر کشور جعل
آنهایکه قفل زندان ها را برای رهایی هزاران تروریست شکستاندند دستبرد به قفل رای پاک مردم را هم شکستاندند
نمیدانم چرا تقدیر کشور و ملت با جعل م تقلا گره خورده است ؟

>>>   آیا طالبان ماورای کوکچه و سواحل دریای آمو تا بغلان و فاریاب را هم پاکستان کمک و تجهیز می کند یا ارگ نشینان و کسانیکه آنها برادران ناراضی می خوانند؟

>>>   افغان( اوغان ) یعنی پشتون.
لطفا واژه ی افغان را برای همه مردم خراسان زمین ( افغانستان ) بکار نبرید، چرا که هشتاد درصد مردم خراسان/ افغانستان افغان یا پشتون نیستند.
شما با این کار تان خواسته یا ناخواسته به شعور مردم و به شعور خود تان توهین می کنید.

>>>   پشتون، دایه مهربانتر از مادر برای دیگر اقوام
جناب پشتون! اگر واژه افغان به نظرت ارزش معنوی بسیار بالا دارد چرا آن را نزد خود نگه نمی داری تا گنجینه های معنوی قوم پشتون غنی باشد؟!
تو چگونه اینقدر سخاوتمند و نسبت به ما غیر پشتون ها اینقدر روادار شده ای که طبق ادعا و قول خودت می خواهی واژه افغان که از ارزش معنوی بسی بزرگی برخوردار است را با ما شریک ساخته و ما را به افغانیت مفتخر سازی؟!
تو دایه مهربانتر تا چه حد ما را دوست داری و نسبت به ما صداقت داری که تاجیک، هزاره و ازبک بودن را برای ما مضر تشخیص داده و می خواهی ما را با افغانیت عزت و سربلندی ببخشی؟! اما حقیقت این است که تو شیطان، تو خبیث و تو منافق حتی رودار به نفس کشیدن ما نیستی!
تو حتی روزی با پاکستانی و عرب همدست شده و خواستی نسل ما را از این خاک نابود کنی! یادت رفت آن روزی که پیشاپیش اعراب و پاکستانی ها بر زنان، کودکان و مردان شمال حمله کردی و نسل کشی ها را در شمالی، بامیان و بلخ انجام دادی؟!
آیا حداقل تو به عنوان یک هم میهن من حتی یکبار مانیفست "سقاوی دوم" را که سراسر طرح ها و دستور العمل های سیاست "زمین سوخته" در برابر تاجیک ها و سایر اقوام است محکوم کردی؟! بلکه حتی تو بارها از آن استقبال کردی و آن را برابر با حقیقت خواندی.
من چگونه به حیث یک هم میهن نسبت به تو حس خوبی داشته باشم؟! یگانه هدف تو از افغان خواندن ما فقط جلوگیری از بروز هویت اصلی ما می باشد و بس.

>>>   مرز های سیاسی امروز مرز های فرهنگی و مرز زبانی شده نمیتوانند، ورنه زبان اوغانی پشاور و اوغانی قندهار هم دو زبان میبودند.

>>>   Shafaq
"پانی پت" دروغ است!
اصلن هندی ها غلط می کنند که سیاحت های علمی احمدشاه جان ابدالی و همراهان معصوم و دانشمند اش را تجاوز جلوه می دهند! آ مسلمانا، این چه گونه همسایه داری است که هندی ها یک بخش تاریخ پر افتخار ما افغان ها را طوری تحریف می کنند که گویا پدران ما برای غارت و چور و چپاول به هندوستان می رفتند. این دگر در کدام "پته پانی پت" آمده است؟
مگر هندی ها فراموش کرده اند که از خیرات سرِ کی امروز قدرت اتمی هستند؟ مگر فراموش کرده اند که این همه متخصص در رشته های کامپیوتر و باقی علوم را از کجا کرده اند؟ طبعن که همه اش از خیرات سر احمدشاه جان ابدالی و همراهان دانشمند اش است که هر سال بر اساس یک پروژه ی دوامدار تعلیماتی و بشردوستانه به هندوستان می رفتند و کورس های تعلیمی، آنهم به صورت رایگان، دایر می کردند.
مگر همین ما افغان ها نبودیم که در سفر علمی مشهور به "پانی پت" باعث شدیم که بعد متخصصین انگلیسی بیایند و برای هندی ها زبان انگلیسی را تدریس کنند؟
گذشته از این، اگر پدران ما به ریاست احمدشاه جان ابدالی واقعن چور و چپاول می کردند، پس کو دو تا قصر یا حد اقل دو تا ساختمان مجللی که برای خود ساخته باشند؟ هندی ها بروند و در تمام قندهار بگردند، به نام خدا اگر با ذره بین چیزی بیابند که نمایانگر ثروت احمدشاه جان باشد، یعنی نه قصری، نه ساختمان جالبی، نه مکتبی، نه مجسمه یی، نه هنری، نه حتی مسجد جالبی، نه یادگاری از شعر و ادب، مخصوصن ادب، حتی یک کافی شاپ در حد کافی شاپ های هالند نمی بینی با وجودی که اکثریت دود می کنند . . . اصلن تا چشمت کار می کند چیزی نمی بینی، هیچ، مطلقن هیچِ در هیچ! مگر هندی ها کتاب های تاریخ مکتب ما را نخوانده اند که واقعیت تاریخ پر شکوه ما را بدانند؟ حتمن خوانده اند اما زور شان داده و خود را به کوچه ی پانی پت می زنند.
خب، با وجود این همه اسناد معتبر، حالا هندی ها می خواهند بر احمدشاه جان ما تهمت ببندند که گویا به هند رفت و چور و چپاول کرد و حتی بسیار کشتار کرد و دزدی کرد. عجب مردم تهمت گر بودند این هندی ها. حتمن همه شان جاسوسان ایران هستند.
اگر واقعن احمد جان ما آن قدر دزدی کرد، کو؟ چه شد آن همه سرمایه؟ وقتی در دیگر کشور ها می رویم، به وضاحت می بینیم که دزدان شان چه قصر ها و ساختمان ها و شهر هایی به یادگار گذاشته اند اما از همین احمد جان ما و اولاده اش چه به یادگار مانده است؟ هیچ! واقعن هیچِ در هیچ!
پس نتیجه می گیریم که احمد جان ما اصلن دزدی نکرده، دست سخاوتمند اش به خون یک گنجشک هم آلوده نشده و با اسناد معتبر ثابت کردیم که یک پول هم سرمایه نداشت، نه سرمایه ی مالی و نه هم حتی از آن دیگر اش.
حالا باید ما افغان های هنرپررو هوشیار باشیم و فیلم مستندی به جواب فیلم "پانی پت" هندی های تهمت گر بسازیم تا جهان واقعیت را بداند، در غیر آن همین هندی ها فردا فیلم دیگری خواهند ساخت و تمام سیاحت های علمی و بشردوستانه ی محمود جان غزنوی ما را نیز تجاوز و غارتگری و قتل و کشتار و چور و چپاول معرفی خواهند کرد.
بس است دگر، نیکی و گذشت هم یک حد و اندازه دارد، تا چه وقت صبورانه بگوییم: "تو نیکی میکن و در دجله (1) انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز". ریشخندی خو نیست!
.
(1) دجله یعنی بحر هند

>>>   افغان‌ها ، بهترین‌های تاجیک هارا میکشند !
جرمش فقط فهم و دانشش و تاجیک بودن و پنجشیری بودنش بود !

پروفيسور عزيز احمد پنجشيرى استاد دانشگاه کابل و یکی از چهره های شناخته شده آکادمیک در اوغانستان ( خراسان ) امروز صبح , در مسیر بغلان از سوی سیه دلان وحشی و قتاع الطریقان افغان( طالبان ) برادران کرزی و احمدزی به شهادت رسید

>>>   Estalefi
پیر فرتوت و قامت خمیده ی با عصای میراثی مُعجزه گر موسی ، برای اولین بار وارد قصر جادویی کرملین شد و داستان مراسم حج سلطان سلاطین « ترامپ » را به وسیلۀ تُرمپت به گوش پهلوان فاتح دمشق نواخت و افزود : پارسیان تروریست پرور اند ، پهلوان که واقعیت را می دانست گفت : چه فرمودید ؟! دستان پیر خرفت لرزید و گفت : نسل جوان من گلیم اتاق طلسمی ارتجاع و فریب را می بندد ، تا آل سعود به حال سقوط نرسد .

>>>   افغانستان و ایران هرگز به صلح و ثبات وآرامش و امنیت و پیشرفت نخواهد رسید، زیرا محور استقلال کشوری که بر مبنای دین و مذهب و نژاد باشد با هم سازگاری ندارد. استقلال بر اساس نژاد و زبان مشترک بوجود آمده و بطریق، جدایی دین از دولت و استقرار دموکراسی و رعایت قوانین حقوق بشر جهان کشورها به صلح و ثبات و پیشرفت می رسد که هیچ کدام از این شرایط در افغانستان موجود و حاکم نیست. کسانی که به آمریکا ایراد گرفته و عامل نا امنی در افغانستان می دانند باید بدانند که بدون آمریکا اولاً طالبان وحشی هنوز هم در افغانستان حکومت کرده و سر انسان می برید، حتی دولتمردان و یا مردم افغانستان یک روز هم نمی توانند در افغانستان صلح و آرامش و امنیت ایجاد کنند و چنانجه فردا یا طالبان در حاکمیت خواهد بود و یا نفوذیهای جمهوری اسلامی ایران.. تاوان ضعف و بی عملی و عقبماندگی خود را از آمریکا طلب نکنیم. من اتحاد با آمریکا حول محور آزادی و دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان را مقدم و ارجحتر از اتحاد طالبان وحشی و متحدین ضد آمریکایی آنان می دانم.

>>>   مناسفانه در این کشور مزدورهای امربکایی زیاد داریم که در ابتدای اشغال افغانستان ناموسشان را فروختند طالب و داعش و القاعده همگی خود محصول اشتراکی آلسعود و امریکا هستند. مردم بیچاره را بین دوگانه رعب و وحشت امریکا و داعش قرار دادند تا امریکا را تحسین کنند و نوکر شوند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است