تاریخ انتشار: ۰۸:۲۲ ۱۳۹۸/۸/۲۹ | کد خبر: 160962 | منبع: | پرینت |
سالانه کمازکم ۲۰ میلیون افغانی عاید از گردش و نمایش گنجینهی باختر در موزیمهای جهان، بهخزانهی دولت افغانستان میآید.
مسوولان موزیم ملی افغانستان، بهدلیل نبود مکان امن و مصوون برای نگهداری گنجینهی باختر در داخل کشور، برادامهی نمایش این گنجینه در بیروناز کشور تأکید داشته و خبر میدهند که در ۱۳ سال گذشته بیشاز ده میلیون نفر در ۲۱ موزیم جهان از داشتههای این گنجینه دیدن کرده و این نمایشگاهها بیشتراز ۲۵۶ میلیون و۲۸۰ هزار افغانی بهخزانهی دولت، عاید کردهاست.
وزارت مالیه کشور، از دریافت مجموعی عواید گنجینهی باختر چیزی نگفته؛ اما بهگفتهی شمعروزخان مسجدی سخنگوی این وزارت، تنها ۳۴ میلیون افغانی در سال روان ازاین مدرک به خزانهی دولت رسیده و باقیهم بهتدریج خواهد رسید.
یحیی محبزاده معاون موزیم ملی افغانستان بهخبرنگار پیک میگوید که دراین مدت، شهروندان کشورهای فرانسه، ایتالیا، امریکا، کانادا، هالند، آلمان، انگلستان، سویدن، ناروی، جاپان، کوریا، چین و استرالیا، بیشتراز ۲۳۰ اثر گنجینهی باختر را از نزدیک دیدن کرده و از فرهنگ باستان افغانستان، آگاهی یافتهاند. گنجینهی باختر از داشتههای تاریخی و فرهنگی دورههای کهن (یونان باختر) است.
بهگفتهی برخیاز پژوهشگران و نویسندگان در اکادمی علوم افغانستان، از مناطق مختلف کشور (طلاتپه، آیخانم، بگرام، تپهی فلول و تپهی زرگران بلخ) گردآوری شده و تنها نیمیاز اثرهای این گنجینه، مربوط به طلاتپهی شبرغاناست.
«طلاتپه» نام یک پایگاه باستانی در شهر شبرغان مرکز ولایت جوزجاناست که بهگفتهی سرمحقق کتابخوان سعیدی منشی علمی اکادمی علوم افغانستان، شاهان و زمامداران زیادی درنتیجهی کاوشگریهای دورههای گذشته، موفق بهکشف آن نشده بودند؛ تا اینکه در سال ۱۹۷۸م. ازسوی گروه مشترک باستان شناسان افغانی و روسی کشف شد.
بهگفته وی اثرهای بهدستآمده از این مکان باستانی، شامل زیورها، گردنبندهای تزینشده، چاقوهای طلایی، ابزار جنگی، سکههای طلا، تاج طلا، لباس و کمربند است که در موزیم ملی کشور نگهداری میشد. اما در واپسین سال حکومت داکتر نجیبالله، بهدلیل ناباوری مسوولان موزیم از نبود مصوونیت آن، به داخل بانک مرکزی افغانستان منتقل شد.
پیشازاین گزارشهای تأیید ناشده از غارت گنجینهی باختر در جنگهای داخلی دههی هفتاد خورشیدی و امارت طالبان نیز در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شده؛ اما پساز فروپاشی نظام طالبانی، حامد کرزی رییس جمهور پیشین در سال ۱۳۸۲خورشیدی، این گنجینه را در حضورداشت شماری از مقامهای بلندپایه دولتی از داخل بانک مرکزی بیرون آورد و از سال ۱۳۸۵ بهاینسو درحال گردش و نمایش کشورهای جهان قرار دارد.
برخیاز باستان شناسان و نمایندگان مردم در شورای ملی بهاین باوراند که گردش و نمایش این گنجینه در کشورهای مختلف جهان، از یکسو نمایانگر تاریخ و فرهنگ دیرینهی افغانستان را بهنمایش میگذارد و این روَند باید ادامه یابد.
نعمتالله کریاب عضو کمیسیون دینی و فرهنگی مجلس نمایندگان بهخبرنگار پَیک میگوید:
«هنوزهم شرایط لازم برای بازگرداندن گنجینهی باختر در داخل کشور مهیا نیست و بهتراست که تا چندین سال دیگرهم در گردش و نمایش باشد، تا هم از خطرهای احتمالی محفوظ باشد و هم یکمقدار عواید هم بهخزانهی دولت بیافزاید.»
چنانکه آقای محبزاده معاون موزیم ملی نیز، بر ادامهی نمایش این گنجینه در موزیمهای جهان تأکید داشته و میافزاید که حتا همیناکنونهم، بسیاری از اثرهای تاریخی پوشیده و سروی شده وجود دارد که بهدلیل ناامنیهای روزافزون، قادر به استخراج و حفاظت آن در داخل کشور نیستند.
کد (9)
>>> نعدادی از افراد همیشه ناکام ودغل امنیت ناملی در وزارت خانه ها برای اینکه خود را مهم جبلوه دهند گذارش هاای دروغین وجعلی پخش میکنند که کگویامثلا: راپور موثق برای ما مواصلت کرده که دشمن می خولاهد با موتر بم این اداره را انفجار دهد!!! بنا مانموری ن وموترها دقیق تلاشی شوند!!!این دروغ چوپان های دروغگو باعث تشویش وبعضا غیابت مانمورین نمخصوصا اناث میشود
اگر براستی این اداره ناکام انقدر راپورهایش دقیق است چرا درجریان هژده سال یک مراتبه از یک حادثه براستی جلوگیری وکشف نکرد؟؟؟؟ اما بدروغ وخیالی و در خواب از هزار بیشتر حوادث را پیش از وقوع کشف وخنثی کرده اند!!
>>> انسانهای اولیه معمولاً از طریق شکار حیوانات و چیدن میوه ها و گیاهان و خوردن آنها امرار معیشت میکردند و در غار کوه ها ،بخاطر حفظ جان شان از حملات حیوانات درنده و همچنان بخاطر دوری از سرما رندگی میکردند.
بعد از پایان دوره یخبندان در روی زمین،تقریباً حدود ده هزار سال قبل انسانها مسکن گزین شدتد و به کشت ودزراعت و مالداری روی آوردند.
در نتیجه فراوانی محصولات زراعتی و حیوانی،آنها توانستند وقت فراغت زیاد تر پیدا کنند و در نتیجه باعث پیدایش تمدن در میان انسانها شد.
اما معمولاً آغاز این تمدن ها،در اطراف دریا های بزرگ مانند دریای نیل در مصر،دجله و فرات در بین النهرین ودیا سوریه و عراق امروزی،رود سند در بین پاکستان و هندوستان ،دریای سرخ در چین و غیره مناطق جهان،شروع شد.
در افغانستان تیز دریا های بزرگی مانند دریای آمو و دریای هلمند و دریای کابل و فراه رود و هریرود ث غیره دریا ها وجود دارد که اگر بصورت دقیق در مناطق اطراف این دریاها کاوش گری های باستانی صورت بگیرد،امکانات پیدایش تمدن های قدیمی وجود دارد.
در بعضی حالات در اثر این کاوش گری ها،بقایای چندین تمدن کشف میشوند که بر روی هم قرار دارند و هر چقدر کاوش گری ها عمیق تر صورت بگیرد،به تمدن های قدیمی تر و اولیه دست یابی صورت میگیرد.
زیرا بمرور زمان بعضی تمدن ها از بین میروند و در همانجا و همان منطقه،تمدن های دیگری در جایش بنا نهاده میشود.
بنأ باستان شناسان باید درین رمینه ها،تحقیقات همه جانبه را انجام دهند تا به کشف تمدن های باستانی بیشتر در افغانستان موفق شوند.
>>> در زمان پارتها که اسکندر آمد تا انتقام یونان باستان را گیرد زیرا دارا یا داریوش در قرن پنج پیش از میلا د به یونان رفت و در آنجا هم یک همآغوشی فرهنگی هندوایرانی و یونانی صورت گرفت. آیا در آن هنگام افغان و پشتون و یا افغانستان وجود داشت؟
"طلا باکتر" که نام اش در منابع فرهنگی دنیا ثبت گردیده گذشته پیش از گیرکوباکتری دارد. باکتریا نام سرزمین بلخ است.
بلخ نام یک کشور بزرگ بود و بلخ یک نام شهر هم بود که او را مادر شهرها نامیده شده است. در آن هنگام هیچ منبع و سندی وجود ندارد که افغان و پشتون و یا روهیله و پتهان در ساختن فرهنگ و هنر و زبان پارسی باستانی و تاریخی مانند گاتها و یا سرودهای زردشتی اویستا سهیم بوده باشند.
در آن زمان در بلخ حاکمیت افغان نبود چون اصل افغان پسر ارومیه از نواده شاوول در بابل زیر شکنجه بخت النصر یا نبوکو نصر دوم قیصر بابل و یهودیان در حالت مهاجرت به سوی ایران و توران. کورروش بزرگ این ستمدیده ها را نجات داد و دعوت به آریانا نمود.
لطفا چرندیات افغان را بررسی نماید زیرا انها تقلب و دروغ و جعلکاری می کنند تا بی هویتی و بی هنری و ادبی خود را پیشیینه و گذشته فرهنگی دهند.
چطور و چه زمانی افغان در این آثار تاریخی نقش داشته باشند که در آن زمان در جغرافیایی فرهنگی آن نبودهاند.
آری از مدت یک و نیم قرن است که افغان و یا پشتون در همین جغرافیای سیاسی قدرت و حاکمیت سهیم است ولی در جغرافیای معنوی و اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی این سرزمبن نیست.
زرتشت را قبول ندارند آثار زردشتيان را خراب نمودند. شهر کابل را تا سال 1950 تخریب نمودند بخاطر که پاپا غلام وردک جاده میوند بساز. کاریزهای زمان دارا با داریوس و یا داریوش بزرگ را تخریب کردند.
این قوم که غیرت را در پیشانی خود نشانی زده اهمیت آثار هنری و فرهنگی اقوام غیر پشتونی این سرزمین را آثار افغانی می نامند.
با پر دبگران کمبودی و حقارت خود را پر میکنند.
>>> در بخش استخبارات کشور ریس داخل ارگ کسانی را در چوکی ها گماشته است که سوار شدن به موتر های زرهی و پوشیدن کالا های مود و فیشن خارجی و سف سطحه سرایی دیگر از هیچ چیری خبر ندارد وهم وابسته به ارگ و طرفدار ارگ و اغا بلی به ارگ اند نه از پرسونل خود خبر دارد که چه میکنند و در چه کار مصروف هسند استخبارات سابق تا امروز از زمین تا اسمان فرق دارد.
>>> آدمی زاد خود را پدر همه کارهای نیک می دانند. ولی افغان پشتون که خود را تنها افغان می نامند طایفه ایست از زمان ابدالی خود را باغریت و پدر جنگ و خونریزی اشغالگر ممالک غیر پشتون و گاو ها را در پیش روی خود رانندن یعنی اینکه در جنگ روراروی با مردم هند خود را در عقب گاو پت کردند یا پته جگره کردن که این کار تخطی از قوانین پشتونداری است که در لندی پشتو نوشته شده بود که در نبرد روراروی علیه دشمن بجنگ. این مرده هند چه دشمنی علیه افغان که جمع جمع اش افاعنه می شود. مانند مشکل و مشکلات که افغان "مشکلات تاتا و یا مشکلات ها هم می گویند.
خوب خو روشن است که کی ترور می کند و تروریست است که تروریسم را ساخته و کی با تروریست ها همکاری می کنند و که خاک غیر پشتون را به تروریست ها یعنی منافقین تروریسم پشتونی در اسلامی دودسته تفدیم می کنند. کی تروربستهای پشتونی را آزاد می کنند و کی تروریست های پشتونیست و عربی و اسلامی را به کشور های شمالی و غربی تورانرمین و ایرانرمین می برد.
همین تروریستها که در کشور ناله و فریاد از تخمه و نطفه پشتون در فابریکه های چوچه کشی نسل پشتونان طالبان و گروه های راکتپرانی و یا موشکپرانی حقانی و دیگر تروریست های نسل شاوول افغانا پسر ارومیه نبیره شاوول از قبایل گمشده نسل بنی اسرائیل بهودی.
وحید مژده هم قربانی همین تروریستها شد باوجود اینکه در زمان طالبان در سامانه رژیم صهیونیستی تروریستی و آدمکش پشتون افغانی خدمت می کرد.
بیادم است که وحید مژده (- البته مرگ سیاسی او باعث مژدگانی است ولی مرگ بدنی و جسمی و انسانی محرومی هیچ گاه از انسان باعث مژده نیست. فقط تروریست از مرگ یک انسان خوشحال می شود.) پس از ترور پیکره های بودا دلایل اساسی قصد و نیت و عزم - طالبان نه تنها انسان را ترور و انتحار و انفلاق می کنند بلکه اعضای هوادار جوانان هنوز بلوغ جنسی و فکری نشده را خودکفک می کنند و پیکره های گوناگون آثار فرهنگی تاریخی همین سر زمین خورشید را.
همین دین بودایی در سرزمبن خورشید در کابلستان و بلخ و بامیان و سمنگان و میدان (تغیر به وردک) با پایتخت میدان شهر و غزنی رشد نمود. هفت نیکوکاری زردشتی اویستا + تمرکز مساوی به بودیزم. هندویزم و زردشتی و و میتراییسم واقعیت تاریخی و حاد است مانند همه ادیان دیگر در این جهان. کشور ساختگی با نام منحوس خود ناف جهان و اسلام نیست و نه اسلامگرایان و نه افغان این دو لت کشور را نجات داده می تواند نه 50 کشور ناتو و اتحادیه اروپا.
چرا ملا عمر پیشوا آمریکایی پستونتبار امر تندیس های باستانی را داد. قرار گفته وحید مژده ملا عمر شنید که افغان فرهنگ پنج هزار ساله دارد. ( فردوسی یک هزار سال پیش از فرهنگ پیشدادی و کیانیان پنج هزار پیش نام برده بود . اما عمر خان
پنج هزار را شش هزار نساخت چرا چون افغان تخنیکهای فرهنگی نمی دانند. فقیر و حقیر اند در فناوری و فن های فرهنگی ).
ملا عمر و دارو دسته پشتونی اش به موزیم و یا عجايب خانه کابل رفت تا آثار پنج هزار ساله افغان را تماشا و لذت ببرد. هر طرف که رفت به غیر از خنجر هندی و چاقوی کابلی که به وزیر اکبرخان نسبت داده شده بود دیگر همه آثار فرهنگی تاریخی شش هزاره در آن چهره های ماندگار هزاره ها تورانیان و ایرانیان و هندوایرانیان دیده می شد.
آنها پراهن و تنبان پشتونی ندانشتند . بتهای بودیزم سکه های دوران تیموریان و گرگانی و بابریان و سکه های نادر افشار صاحب قران و سامانیان و غزنویان و همه به زبان پارسی.
بسیار قهر شده بود. گفت این آثار از افغانستان نیست از هزاره هاست. ویران اش کنید. چون در چهره و گونه این آثار به مغول های هزاره می ماند.
از این جهت مژده وحید باعث خوشحالی و قتل بزدلانه اش باعث غمگینی من است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است