جمعيت و چگونگى مرگ حضرت سليمان (ع)
جمعيت اسلامى سالها قبل مرده است، اما پيروانش جسارت بيان آنرا ندارند. در حال حاضر ما به فيلى نياز نداريم تا جمعيت را له كند تا همه بپذيرند كه ديگر وجود ندارد. بلكه به مورچه اى محتاجيم تا اين حقيقت را به همه تلقين كند 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۳۱    ۱۳۹۸/۹/۱۱ کد خبر: 161171 منبع: پرینت

در اساطير و منابع غير مؤثق آمده است: حضرت سليمان كه پيامبرى و پادشاهى در او جمع شده بود و بر انس و جن و حيوانات حكومت مى كرد. زمانى كه عمرش به پايان رسيد، عزرائيل او را در محراب و محل عبادت قبض روح نمود. طوريكه ايستاده بود و پيشانى اش را بر عصايش گذاشته بود.

خلایق گمان كردند او در تفكرى عميق فرو رفته است و مزاحمش نشدند. او چنان هيبت و صولتى داشت كه احدى را ياراى بهم زدن خلوت او نبود. همه منتظر ماندند تا خود، سرش را بالا كند. اما اين صحنه چهل سال طول كشيد. تا اينكه مورچه ى وارد عصاى او شد و آنرا از درون خورد تا شكست و يا اينكه زير عصايش را كاويدن گرفت تا آنكه تعادل عصا بهم خورد و حضرت سليمان به زمين افتاد و همه دانستند كه او چهل سال قبل وفات نموده بود.

سرنوشت جمعيت اسلامى هم چنين است كه سالها قبل مرده است. اما پيروانش جسارت بيان آنرا ندارند. در حال حاضر ما به فيلى نياز نداريم تا جمعيت را له كند تا همه بپذيرند كه ديگر وجود ندارد. بلكه به مورچه اى محتاجيم تا اين حقيقت تلخ را به همه تلقين كند كه ايها الناس تمام شد.

بدون شك جمعيت يكى از جريانات نيرومند ايديالوژيك، سياسى و نظامى افغانستان شمول در دهه هاى قبل بود كه كارنامه درخشان مبارزه عليه نظام فرتوت ظاهرشاهى، استبداد داودخانى، حكومات توتاليتر چپ، مقابله با تجاوز سرخ و سياه، رهبرى جهاد و مقاومت و تشكيل دولت اسلامى را در كارنامه اش دارد.

اما با توافقات بُن شيرازه آن از هم پاشيد و در طول اين سالها سير نزولى را پيموده تا به نقطه صفر رسيده. رهبرى آن ميراثى، اساسنامه و مرامنامه اش كلاسيك و از دل آن چند شاخه مختلف منشعب شده. قانونى افغانستان نوين، احمدولى مسعود نهضت، سيد ابراهيم عماد شوراى انسجام و حفيظ منصور هم نهاد جمعيت فكر و عمل را تأسيس نموده اند.

حالا كار از انشعابات فركسيونى به اختلافات شخصى رسيده. در انتخابات قبلى كه صلاح الدين ربانى و عطا محمد نور از كانديداتورى داكتر عبدالله حمايت مى نمودند، احمدضياء مسعود معاون جمعيت در يك اقدام فردى وارد تيم غنى شد و در مقابل حزبش قرار گرفت. در اين دور كه ربانى و ضيا مسعود از داكتر عبدالله پشتيبانى مى كنند، نور ریيس اجرایي جمعيت پا را بر روى هم حزبى هايش گذاشته، بعنوان نوكر بى مزد مدافع غنى شده. چگونه حزبى است كه رهبر و معاونش مردم را به تظاهرات دعوت مى كنند و ریيس اجرایی آن تقاضاى سركوب هم حزبى هايش را مى كند؟

وضعيت رهبرى يك جريان سياسى كه اينگونه باشد، فاتحه صفوف آنرا بايد از قبل خواند. يك تصميم جسورانه، واقعبينانه و قاطع نياز است تا جمعى از رهبران و خرده رهبران جمعيت حاضر شوند و اعلان كنند كه جمعيت با آرمان هاى قبلى اش به آخر خط رسيده، كه بايد نقطه پايان به آن گذاشت. اما مبارزه ادامه دارد و بنابر قول معروف: روز از نو و روزى از نو. تشكيلات جديد، اهداف به روز با نيروى جوان و فعال امروزى اساس كار و پيكار جديدى را بنا نهند.

به اين ترتيب هم از لجن مال شدن آن دوره درخشان جلوگيرى ميشود و هم بن بست و محدوديت كنونى شكسته خواهد شد. جمعيت بايد از تجارب ديگران بيآموزد. سازمان دموكراتيك نوين معروف به شعله ى ها در دوره حكومت شاهى، بنابر دلايل مشخصى به بن بست مبارزاتى رسيده بود. رده هاى دوم و سوم حزب در يك اقدام عاقلانه كنگره ى داير و آن جريان سياسى را منحل اعلان نمودند. داكتر اكرم عثمان در كتابش بنام پسمنظر تاريخ اين روند را تشريح نموده. سپس از ويرانه هاى آن حزب، چندين شاخه سياسى نظير، رهايى، اخگر، ساما، ساوو، پيكار و و بنابر علائق و سلايق پيروان آن ايجاد شد.

در خارج از افغانستان جريان اسلامگراى تركيه كه با رهبرى نجم الدين اربكان آغاز بكار نمود. در مسير مبارزات سياسى شان و بنابر اقتضاى زمان، بار ها تغير نام، تشكيلات و رهبرى داد كه ميتوان از اسامى رفاه، فضيلت، سعادت و عدالت و توسعه نام برد.

تنش هاى لفظى ميان احمدضيا مسعود و عطا محمد نور و ضعف رهبرى صلاح الدين ربانى، آخرين ميخ ها بر تابوت رسوايى جمعيت است. اين جريان سياسى هنوز كه هنوز است، داراى پتانسيل بالقوه نيرومند و كدر هاى تحصيلكرده، مجرب، مخلص و ورزيده ايست كه بدليل انحصار طلبى ها، مافيايى شدن كار حزبى و روى صحنه آمدن مهره هاى وابسته به بيگانه در درون جمعيت، در انزوا بسر مى برند. كه براى آينده افغانستان بسيار مفيد و مؤثر اند.

محمد عارف منصوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جمعیت اسلامی
حضرت سليمان
نظرات بینندگان:

>>>   جمعیت زنده است.
و هسته مرکزی جمعیت جوان تر و قوی تر از دیروز است فقط در حال پوست انداختن است و کهنه زدایی.
جمعیت یک تفکر است تا یک سازمان سیاسی

>>>   مشکل جمعیت عدم توجه به دایر کردن کنگره آن حزب است. پنجشیری ها، بدخشانی ها و مزاری ها این حزب بزرگ را با قشرگرایی های خویش به زلو در آورده اند. اگر جمعیت از سلطه و سیطره این سه نوع اعضای غرض آلودش پاک سازی گردد و سرنوشت و مدیریت آن به اعضای مخلص، متعهد، صادق و وفادار اصلی اش سپرده شود آن گاه این حزب دوباره جایگاه خود را در مسیر آینده افغانستان پیدا می کند. عطا محمد نور و صلاح الدین ربانی هرگز به آرمان های والای جمعیت وفادار نبودند و نیستند. چند تا دانگیی حالا زیر نام جمعیت تیشه به ریشه این حزب زده روان هستند. محمد یونس قانونی و داکتر عبدالله دو مار آستین جمعیت بودند که در جلسه بن میخ به فرق این حزب زدند. حالا قرتک های مانند امرالله صالح هم تلاش دارند نعش جمعیت را لچ بر روی اوراق تاریخ پهن کنند.

اگر جمعیتی‌های اصلی حرکت نکنند این حزب به راستی توسط جمعیتی نماها در گودال تاریخ احزاب پیشین دفن می‌گردد.
کاش شوی شار به جای عطا محمد نور رییس اجراییه جمعیت اسلامی افغانستان می‌بود تا حداقل دل جوانان را به دست آورده می‌توانست.

با روی کار آمدن طالبان توسط امریکا جمعیت به کلی نابود خواهد گشت. دشمن اصلی جمعیت پنجشیری ها، مزاری‌ها و چپی‌های بدخشانی هستند که خودها را به دروغ جمعیتی می‌تراشند.
راستی که از آتش خاکستر باقی می‌ماند.

نویسنده یک عضو دایمی جمعیت اسلامی افغانستان

>>>   خدا انصاف تان دهد
داستان مرگ حضرت سلیمان و این که کرم چوب باعث بروز خبر مرگ او شد، در متن قرآن کریم است.
نه روایت ضعیف است و نه هم اساطیر دروغ.
خداوند همۀ ما را هدایت کند.

فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ ۖ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ . سورة سبأ(14)
«و آنگاه که مرگ او را فیصله نمودیم، خبر نداد برای آنها از مرگ او مگر کرم زمینی که میخورد عصای او را، وقتی افتاد جنیات دانستن که او مرده است، ای کاش غیب را می دانستند و این مدت در عذاب خدمت به سلیمان علیه السلام سپری نمیکردند
»

>>>   جناب منصوری
بنده یکتن از علاقمندان به نوشتار ها وتحلیل های شما در صفحات اجتماعی میباشم ، تحلیل هااکثرا رنگ تعصب قومی وگروهی را دارد ودربسا مورد نمایانگر فهم واگاهی ضعیف شما از متون اسلامی میباشد. من به عنوان یک پنجشیری شما از جناب عالی تمنا دارم در آموزش قران وحدیث نزد یکتن از علمای نواندیش دین زانو زنید،خداوند همه را در راه کسب علم همت دهد.

طارق پنجشیری
نیوزیلاند

>>>   اول كه حزب جعميت هيچ وقت يك سازمان افغان شمول نبود!!! كه اين هم يكى از دلايل شكستش در مقابل طلبا بود. اكثريت جميعتى هاى رده بالا مردم متعصب و بدون روحيه ملى بودند كه شوراى نظار هم از بطن همين موافقت فكرى بوجود امد!! انها هيچ وقت باور به اين نداشتند و ندارند كه از طريق جايز برس حكومت قرار بيگرند! از اين لحاظ هميشه سعى كرده اند كه از راه نا مشروع و شرمناك بر سر قدرت برسند و باشند!! مثال زندهش اتش بس با روس ها و در ركاب اسب امريكايى دويدن هست!! مگر حالًا مردم روشن شده و اين دلالان را با بوت و چپلك از كرسى دولت مى رانند!!!
زنده باد مردم ازاده افغانستان مرگ بر وطنفروشان و خاينين ملى!!!

>>>   مرده یی چهل سال به روی عصاتکیه داده. چهل سال مردم آمدند ودیدند ورفتند وفکر کردند که اودرحال مراقبه است.دروغی به این بزرگی نشنیده بودم.اگر درقران چنین چیزی ذکرشده چرادرتورات که کتاب آسمانی یهودیان است اشاره یی به آن نه شده است؟

>>>   قوت جمعیت دردوچیز نهفته بود یک ایدیالوژی بنام اسلامی که بعد ازّپیروزی به چور اسلامی مبدل گشت ودوم دراییتلاف با پرچمی های از ایدیولوزی خود گشتگی ووطنفروش که هردو برملا شد ومردم همه دانستند که این گردان جزیک پلنگ کاغذی چیزی بیش نیست

>>>   قوت جمعیت دردوچیز نهفته بود یک ایدیالوژی بنام اسلامی که بعد ازّپیروزی به چور اسلامی مبدل گشت ودوم دراییتلاف با پرچمی های از ایدیولوزی خود گشتگی ووطنفروش که هردو برملا شد ومردم همه دانستند که این گردان جزیک پلنگ کاغذی چیزی بیش نیست

>>>   اولآ باید نطام سیاسی را تغییر داد نسخه آی دموکراسی به شکل موجود
در نزده سال تجربه نشان داد که ناکام است ناکام ناکام ....
ما ترجیح میدهیم که یک نظام دادشاهی مشروطه از نسخه ء بریتانیا در
افغانستان قبول شود .
حاجی حکیم بهادر

>>>   بهتر است بالای اصل موضوع که به قول نویسنده محترم مشکل داخلی حزب
است اگر میخواهید حرف زد . از تداخل داستان مرگ حضرت سلیمان با یک موضوع سیاسی که هر حزبی به چنین ها یا چنان ها مبتلا و در گیر است وجای آن( به مصداق هر سخن جایی و هر نکه مکانی دارد)
احتراز باید کرد .
م . زاهد

>>>   به کوری چشم تنگ نظران فاشیست باید بگویم که جمعیت اسلامی هم زنده است وهم افغانستان شمول و هم با قامت استوار همیشه ناظر در صحنه.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است