هر رقم که به مساله نگاه کنیم ما حق نداریم به ملای هراتی، کابلی، قندهاری، مزاری، بدخشی و شمالی و ... بگوییم که (تغییر کن) و (اصلاح بشو).
منظور ما از بیان این خواست چیست؟
او چرا باید دین، خدا و پیامبر هزاران ساله اش را فراموش کند؟
ملا کتابی دارد به نام قرآن، سنت و قانونی دیر پا دارد به اسم شریعت، تقویمی دارد هجری شمسی، که از تاریخ هجرت پیامبر اش گرفته شده است و از همه مهمتر خدایی دارد که الله می نامد و میلیون ها معتقد در سرتاسر جهان، حکم الله، داد خدا و سنت پیامبر راه و روش شان است.

واقعا پیش از اینکه از ملا بخواهید تغییر کند و اصلاح شود، از خود پرسیده اید که ملا چی نیازی به اصلاح دارد و اگر ملا نباشد کی باید باشد؟ روشنفکر، لیبرال، کمونیست، فمنیست و یا ... ملا هیچ کدام این تیپ ها نبوده و نخواهد بود، او برای همیشه با دستار سفید بر سر و ردای سیاه بر تن، ریش بلند و چشمان نافذ بر فراز تریبون های مسجد ها، راست و بلند می ایستد و مردم را به پیروی از خدا، پیامبر و ارزش های اسلامی اش فرا می خواند و اگر لازم شد به زور شمشیر و تحریک احساسات مذهبی مردم، دگر اندیشان بماند، که حکومت ها را ساقط کرده و خواهد کرد.

حالا معترض به ملا کیست؟
تعدادی انسان های پراکنده و سرگردان. دگراندیشانی که در طول تاریخ کشور شان قادر به نوشتن حداقل هزار جلد کتابی که مبانی فکری شان را واضح سازد، نشده اند. حتی صد نفر از اینها نمی دانند و نمی فهمند که چگونه و از کجا با کاروان صد ها ساله یی مدرنیته جهان به عنوان میراث مشترک خرد و عقل انسانی همراه بشوند، کی ها را بخوانند، به کدام زبان بدانند و چگونه خط فکری خودشان را راه بیندازند.

پیشروان و پرچم داران دگر اندیش ها کی ها هستند؟!
مردی که عشق به آزادی و رهایی در دلش شعله می کشد، ظاهرن دین و باورهای میراثی مذهبی اش را فراموش کرده، نماز نمی خواند، مشروب می نوشد و یا هم نمی نوشد ولی به مشروب خورها کاری ندارد، مالکیت را بر تن و زنده گی زن و اولادش پیاده نمی کند و با زمزمه های تغییر و اصلاح جامعه همراه می شود؛ اما همین مرد به زنی که صدها روز عاشقش بوده و با هم روزگار تلخ و شیرین را سپری کرده اند، ازدواج نمی کند. او به دختری که بدون نکاح و تشریفات رسمی با او وارد رابطه شده است، اطمینان و باوری ندارد، او سر راست می اندیشه که دختری چنین جسور و خودمختار تهدیدی برای زندگی خصوصی و حیثیت اجتماعی اش خواهد بود. این مرد مثلی داستان ما، عشق را در سینه می کشد، آزادی را به عنوان یک فرد در خودش و عشقش خفه می کند، مادرش را به خواستگاری می فرستد و دختری از اقوام که پیشینه رفتاری اش مشخص باشد به نکاح می گیرد، زنش بچه ها می زاید و بعد شوهر، چون جوکر های مدرن، به جامعه لبخند از شکل افتاده اش را هدیه می دهد. این مرد ثابت می کند که می تواند در کله دگر اندیش باشد ولی در عمل به سبک زنده گی ملا مجیب الرحمان انصاری وفادار بماند.

زن دگر‌اندیش و اغلب فمنیست و همیشه منتقد ملا و سنت کیست؟
زنی متوقع، عصبی، کوتاه فکر، بی برنامه، ناشکیبا که اغلب از خودراضی و مفت خور و ریاکار هم تشریف دارد. سواد لازم برای فهم مسایل ریز و بزرگ اجتماعی را ندارد، زحمت تحقیق و تولید فکر انتقادی و سالم را به خود نمی دهد، مشغول خود خوری و مرد خوری است، از صبح تا پگاه بستره زندگی اش در فیس بوک پهن است و قصه یی همیشه گی اش (ننه من غریبم)، (بسیار مظلوم هستم) و (خیلی خیلی مبارز هستم)، را لوله کرده و به حلق مردم فرو می کند. نوشته هایش و فکرهایش و سیاست بازی و جامعه شناسی بازیش در نهایت به تولید نوشته های شبیه روزنامه های زرد می انجامد که دلسوزی همان مرد جویده شده و مردمی که فحش داده است را بر می انگیزد. این نوشته ها فاقد هرنوع ارزش سیاسی، اجتماعی و گروهی بوده که بعد از سه یا چهار روز همراه با صد ها لایک و ده ها کامنت در قبر فیس بوک گور شده و فراموش می شود. این زن مثلی قصه ای ما، با ریاکاری زنانی، که سبک زندگی شان متفاوت است را فاحشه و هرزه خطاب می کند و خودش را با خود نمایی زنی قربانی، پاک، سر به راه و در نهایت سنتی به مردم می فروشد. زن مورد بحث ما در کله دگر اندیش است ولی به سبک زندگی زن ملا مجیب الرحمان انصاری وفادار باقی می ماند.
پرسش اصلی این است که چرا مجیب الرحمن انصاری بشود آن مرد و زن دگر اندیش مثلی ما؟ شما جای ملا باشید، آیا آن ثبات تاریخی، فکری، اجتماعی و سیستماتیک باورهای چند هزار ساله تان را به نفع این زن و مرد متناقض دگر اندیش تر ک خواهید کرد؟

سبک زندگی ملا ادامه دارد و خواهد داشت تا زمانیکه ما شهامت، سواد، اعتقاد، تعهد و اراده یی خلق روایت و سبک زندگی خود را پیدا کنیم. ملا وقتی عقب نشینی خواهد کرد و به بخشی از سهم خویش راضی خواهد شد که صف مقابل را محکم، با اصول و قدرتمند بیابد.
جوان عزیز دگر اندیش ما! تو نمی توانی مجیب الرحمان را حذف کنی، پدر و پدرکلانت نتوانسته؛ اما تو می توانی با صدای بلند گلوی آزادی های فردی ات باشی، به عشقت باور کنی، سبک زندگی ات را عملی کنی، دست معشوق ات را بگیری و به (تخت صفر) ببری، رویش را صادقانه ببوسی، عاطفه ات را در دلت خفه نکنی، به چادر و پوشش زنت کار نداشته باشی و بگذاری که در صف نخست تغییر پوشش زنان شهرات قرار بگیرد.

روش زندگی مقابل مجیب الرحمان باید علنی گردد، شکل بگیرد، ادامه یابد، صدا داشته باشد و دیده شود. تکثر و زیست های متفاوت اجتماعی تنها راهی است که ملا را از حذف و تهدید من و تو مایوس خواهد کرد.
فمنیست عزیز، دست از تلاش برای فاحشه خواندن و نقد شیوه عشق ورزی و علاقه ی خواهر فکریت بردار، خودت را تکه تکه کنی، در نهایت و از چشم جامعه ای سنتی، تن فروش جاده لیلامی هرات با دختر و زنی که به خواست خود ازدواج می کند، کتاب می خواند و منتقد سنت است، یکی است.

ما دگراندیشان، روشنفکران، فمنیست ها، کمونیست ها، رادیکال ها، محافظه کارها همانقدر در عقب ماندگی جامعه مقصریم که مجیب الرحمان انصاری است، ما نتوانستیم روایت و سبک زندگی خویش را خلق کنیم، به پایش بمانیم، قربانی بدهیم و میراثی ارزشمند مدرنیته را به دست های کوچک و ناامید دختران و پسران خویش بسپاریم، ما روسیاه تر از مجیب الرحمن هستیم!

خالده خرسند

>>>   مجیب الرحمن رو سیاه ترین ، افراطی ترین و خطرناک ترین مولوی است ، که هرات در صد سال گذشته در خود دیده است ، فردیکه نوجوانان هرات را تشویق میکند به خانم های که موی شان دیده میشود حمله کنند به تشخیص خوداش کرچه شراب نوشید و یا دزدی کرد در مقابل ( آرانگاه خواجه عبدالله انصاری ) که با افتخار ترین شخصیت های عرفانی هرات می باشد ، شلاق بزند و یا دست قطع کند . این فرد حاضر است مزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان شود ، تا بتواند مردم هرات را بیشتر شکنجه دهدو آرامی نسبی مردم هرات به خصوص بانوان را روی دست بگیرد . گفته شده نوجوانان زری درس او گاهی به مکم داغش می روند و این مولوی تمام امکانات خود رااز پادشاه عربستان سعودی که منعکس کننده وهابیت است می پردازد او هر از گاهی برای پول جمع آوردن کردن به کشورهای عربی که با وهابیت نزدی هستند می رود و از آنها برنامه می گیرد . فرهنگیان ، دانشگاهیان ، خوانان ، بانوان حقوق زنان همه با هم جلو این مولوی خطرناک را بگیرد و به او مجل ندهد توانمند شود ، که بعدا جلوگیر او بسیار مشکل خواهد شد .طوریکا والی نرسو هرات از او وحشت دارد و دیگران نیز سکوت می کنند این ادم از کامران علزوی خطرناک تر است لطفا به نجات شهروندان هرات برسید .
رازق از باغ دشت هرات

>>>   خالده خرسند
من که کمی سواد دارم در نهایت نفهمیدم که تو کیستی و از من چه میخواهی؟
آیا فراخوان خودت
مقابله با دین است؟
با خداباوری است؟
با اسلام است؟
با قرآن است؟
با ملا است؟
یا با مجیب رحمن؟
اینکه یک جوان دست خواهر من یا تو یا کسی دیگر را بگیرد و برود تخت صفر و در بی نهایت وجودش سفر های عاشقانه کند چه دردی از درد های این وطن را دوا میکند؟
اگر این دوای درد ما است پس خودت لطف کن و فردا در جاده مزدهم شهر دست کسی را که دلت میخواهد بگیر و کاری که دلت میخواهد بکن باشد که مشکلات این ملت و این مملکت حل شود.
حماقت مجیب رحمن از فرومایگی مسوولین هرات و در راس والی بی کفایت و ترسویی آن است.
قصه کوتاه و خلاص

>>>   یک مولوی، بیش از 100 بار بر این کودک معصوم تجاوز جنسی کرده
یک پسر 10 ساله بیش از صد بار توسط معلم مدرسه دینی در مانسهره، خیبر پختونخواه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، پسر خردسال در وضعیت صحی وخیم قرار دارد.
به گفته پزشک "شفاخانه ایوب" پسر خردسال بدلیل اینکه بیش از صد بار در معرض آزار جنسی قرار گرفته موجب خونریزی از چشم وی گردیده است.
ملا مدرسه که شمس الدین نام دارد همراه با سه همدست دیگر به طرز وحشیانه ای به این پسر خردسال تجاوز کرده و او را تحت شکنجه های غیر انسانی قرار داده است

>>>   مجیب الرحمن مزدور سعودی، داعش، طالب و اربانان آنهاست. به زور دالر و کلدار و پویلهای نفت آنها به جنگ مردم هرات برخاسته است و اخلاق را بهانه کرده است. مردم هرات میدانند که خود این ملای وهابی غرق فساد ذهنی و بیماری روانی است. اگر زمینه برایش آماده شود سلاخ داعش میشود زیرا از آزار و شکنجه و توهین به دیگران لذت میبرد. خدا و پیغمبر را وسیله ساخته است همان کاری که داعش و طالب و افراطیون میکنند. بیشترین تجاوزها در سالهای اخیر از طرف ملاهای افغانستان به دختران صغیر شده است و به پسران صغیر. آن وقت مجیب الرحمن کجا بود. هدف مجیب الرحمن جلوگیری از آزادی برحق زنان است. او میخواهد زنان را به عصر سنگ و قرون تاریک برگرداند و از افغانستان ویران شده در جنگ کشور تاریک عصر حجر بسازد. همه باید با افرطیت مبارزه فرهنگی و عملی بکنیم. یگانه راه اتحاد زن و مرد افغانستان است. ارگ کابل و حامیان خارجی دولت کابل نیز در پشت این قضایا میباشند.

>>>   ملا مجیب ارحمن همان ملای .... جاسوس استخبارات بیگانه است که گاهی بنام شیعه و سنی و گاهی بنام ابن و ان میخواهد در شهر هرات شورش و نا امنی بنفع طالبان دشمنان دین و اسلام و ملت افغانستان بر پاکند اگر این ملای نفاق افگن ضدیت با زننان روشن قکر جامعه را مسولین دولت محلی نگیرند این ملا از خود حکومت موازی با دولت میسازد و جوانان را با فریب خدعه بدور خود جمعه کرده هر انچه دلخواه خودش انهم بدستور اربابش باشد انرا عملی میکند فرق بین طالبان جاسوسان و اجیران ای اس ای پاکستان با این ملا مجیب رحمن دیده نمیشود و والی بی کفایت هرات که اظهار کرد چون مجیب رحمن دوست و رفیق من است من در مقابل ان نیمی ایستم این والی رفیق باز بدرد بخور مردم هرات در مقابل قانون شکنان نیست باید در قدم نخست این والی از سمتش سبکدوش گردد و بعد اش دهان این ملا را بست در غیر ان روزی خواهد رسید که شهر هرات یک حکومت موازی با دولت تحت امر و فرمان همین ملاگک خواهد بود .

>>>   متن جالبی بود البته نی خیلی. برای اینکه زن ها جایگاه خود را در جامعه اسلامی سنتی ما بدانند، همشیره های عزیزم را راجع می سازم به کتاب حقوق زن در اسلام، نوشه استاد مطهری. اگر خانم های گرامی این کتاب را را بدقت مطالعه کنند اولین چیزی که برای شان روشن خواهد شد جایگاه خود شان است. چون ما در قرآن داریم در سوره نور که اول خطاب به مردها است که بطرف زن ها نبینید بعدش به زن ها می گوید حجاب خود را حفظ کنید. یگانه مشکلی که در جامعه ما وجود دارو اینست که زن ها حقوق خود را در جامعه سنتی ما از دیدگاه اسلام نمی دانند.

>>>   خانم خرسند.
اینکه جامعه مدنی که شمایان خود را پیشروان آن میدانید روسیاه تر از مجیب الرحمن هستند شاید یک فرار به جلو باشد. اما متاسفانه واقعیت دارد و به شکل زننده اش هم برای همه رونما شده.
شما اول از خود بپرسید که چرا کسانی مثل مجیب قدرت عرض اندام یافتند؟ چرا مردم هراتی که در دوران نجیب تساهل گونه مینی ژوب و برقه پوش کنار هم قدم میزدند یکهو به چنین ادمی رو کردند؟
یکی از دلایلش شماهاهستید. شمایی که یک قرایت بسیار ابتدایی و خام از روشنفکری به مردم ارایه کردید. شمایی که با تقلید از آتیست ها و خداناباوران غربی به یکباره سر از گریبان تازه تجات یافته دوران طالبان بر اوردید و مردمی که تشنه آزادی واقعی بودند را با شعارهای ناسنجیده متعجب کردید. شماهایی که به یکباره علم بر دست گرفتید و فریاد فمینیستی سر دادید بدون آنکه واقعا بدانید یک فمینیست چه میگوید و چه میخواهد.
شما صد پله را یکی کرده و بدون اعمار یک پشتوانه علمی و درک اجتماعی برای برابری حقوق زن و مرِد یکباره داد برآوردید که زنان از مردان برترند و زن حق دارد حتی اگر ازدواج کرده باشد هم بدنش را در اختیار مدار خود بگیرد و هر چه با آن خواست بکند. چنین قرایت ها بسیار تندروانه امثال شما بود که مردم را از آنچه به نام آزادی برایشان عرضه میشد فراری داد. مقصر علم کردن و بزرگ کردن کوتوله هایی مثل مجیب شما هستید و شخص خود شما یکی از این مقصران اصلی هستید. با مغلطه و مویه و گلایه نمیتوانید اشتباه تان را جبران کنید.

>>>   ایم مولوی نا امنی و بی ثباتی را در هرات دامن میزند ، او می خواهد فرد اول هرات باشد و با جیغ زدن هایش میخواهد جوانان مارا خشن و بی رحم بار بیاورد و به جان مردم بیادازند
عمر سرک کج هرات

>>>   بالاخره از نوشته خانم خرسند فهمیده نه شد که لیلی مرد بود یازن. خانم محترم این اخوند و ملا و چلی و مولوی است که بر ضد مدرنیته حدیث و روایت خلق میکند و هرعمل را با سنگ ترازوی دین (به گفته سیمین بهبهانی ) وزن میکند و اگر وزن دلخواهش نه بود باهمان سنگ ، سنگ بارانت میکنند امروز یک ملای دیگر هراتی میگفت که این وظیفه ما بود تا اصف جلالی را تنویر میکردیم حالا دیر شده و او حتمن در دوزخ است . میبینید مرحوم جلالی را که فقط مردم را میخنداند اهل دوزخ می‌گوید اما برادرش گلبدین را که عمل انتحاری را استشهادی می‌گوید تایید میکند پس این مکروبهای جامعه — ،ملا ها— استند که زنجیر در پای همه چیز انداخته اند

>>>   اینه روسیاه تر از ما شما وملا هم یافت میشود:
همی شروفساد ودزدای شمالی ماوشمارا ببنید برای رسیدن به چوکی از پدر مادر وبرادرخود انکار می ورزند:
ازگذارش نامه :
برادریونس قانونی به امرالله صالح: مرا از جمع یونس قانونی حساب نکنید!

درگرماگرم بن بست انتخاباتی و مزمن شدن بحران، یونس قانونی بار دیگر درمجالس شکم پروران میدان باخته و ابتکار از دسته داه، پیوسته پدیدار شده است. ایشان اصولاً در محور حامد کرزی نفس می کشد و نسیم تشکیل یک حکومت عبوری کم کم وزیدن گرفته است.
به حواله گزارش رسیده؛ اما در بُعد شخصی، یک ضرورت خانواده گی سبب تپ وتلاش موصوف به شمار می رود. برادرانش از کار بی کار شده و کار «اولاد ها و نورچشمی ها» درسفارت ها نیز رو به اتمام است.
نمایشی راه می اندازند تا به اشرف غنی گوشه چشمی زده شود تا برادران را دو باره به کار گماشته و نورچشمی ها هم بی سرنوشت نشوند.
اخیراً نجیب امان یکی ازبرادران یونس قانونی بعد از سه ماه خانه نشینی نزد امرالله صالح آمد و اعلام کرد که لطفاً مرا از جمع قانونی حساب نکنید ودر یک کاری مقرر کنید. امرالله حسن التفات نشان داد اما اشرف غنی انتصاب برادر قانونی را درمقامی درخور، رد کرد. جالب این جاست نجیب امان علی رغم آن که از استخبارات انگلیس منظم معاش می گیرد، بازهم برای رسیدن به یک مقام دولتی تشنه گی می کشد. این گونه است روزگار نخبه گان خود خوانده.
گزارش دیگری مشعر است که ارگ برنامه تجزیۀ گروه وفادار به دکترعبدالله را در دستور کار قرار داده است.
ر

>>>   سلام
خواننده ها در مورد درک و فهم نوشته های تان مشکل دارند. مشخص و ساده وکوتا بنیویسید. حالا که جنگ در منطقه در راه است مردم را اماده و اگاه کنید و هدایت نمایید...مثلا عزیزان شیعه بدانند وطن شان افغانستان خانه شان و افغانها عزیزان شان اند...
زبان پارسی. وقتی لرها بنام ساسان و ساسانی قدرت گرفتند به مردم خود اعتماد نکردند و مردمان کولاب تاجک را از شمال امو و هراتی را وارد ایران کردند و ارتش را به انان سپردند تا ان زمان زبان ملی وجود نداشت تنها زبان دربار اسکانیان بنام درباری و دری بود
اشکانیان که خود بعد از اشک بیست و دوهم که نام شاه بالاس بالاچ بلوچ بود بعد از او اشکانیان بنام بلوچ معروف شدند . وقتی ساسان کودتا کرد دری را زبان ملی کرد و نام اش را پارسی گفت. چون لحجه دری گویش سکایی ها یا سیستانی ها بود که دوستان بلوچ ها بودند, سه هزار سال قبل سه برادر سکاها اری هری یا اریایی ها و تازیک یا تاجیک ها کنار هم بودند هراتی ها در ازبکستان کنونی سکایی ها در ترکمنستان کنونی بودند. اما ترک ها انان را اخراج کردند.
ترک ها خود بوسیله چینی ها از شمالشرق چین اخراج شده اند دیوار چین را از ترس ترکها ساختند چون برای دزدی و غارت میرفتند و دایم در حال کوچ بودند و مانند کوچی زندگی میکردند . دو هزار سال پیش روم شرقی را از رومگرفتند و حالا مملکت نیمه شرقی نیمه اروپای و سفید اند. سه هزار سال پیش ایران زیر اثر اسور بود بعد ماد های کرد ازادش کردند و دو هزار سال پیش بلوجهای ایمروزی بنام پارت به رهبری اسکان یا اشکانی حاکم شدند. وقتی تیمور لنگ بند کمالخان را ویران کرد نیمروز زیر اب رفت سیستانی ها کابل رفتند قبلا سیستانی های یعقوب لیث کابل را از دست زمبیل شاه و زمبورک شاه فتح کرده و دوازده هزار عسکر سیستانی در کابل و بنام کاکه های کابل معروف شده بودند سیستانی ها مردمان بومی را از هر به دور دست کوج دادند و کابل را مخصوص بخود کردند.ایرانی ها دستکاری های غیر علمی و افسانه و دروغین وارد تاریخ ایران کردند. حتی نام سرزمین ایران اری نبوده

>>>   اگرجلو مولوی انصاری گرفته نشود ، جوان مولوی به بانوان هرات مشکل ایجاد خواهند و مانند امر به معرف زمان طالبان با چوب و شلاق به جوانانی حمله خواهد کرد ، که ریش شان تراشیده و به زنان اجازه کنف شانه بلند ندهند گفته میشود مولوی انصاری جوان هرات را به برای پشتیبانی داعش به سوریه روان میرده و در هرات برای داعش سرباز گیری می کرده است . مردم هرات با این خطر آگاهانه برخورد نمایند .
توفق از شهر نو هرات

>>>   تو نویسنده ی این متن و جامعه ی مدنی ات روسیاه ترین اید و کوششهای تان بی هوده خواهد بود، از کرده ها ی خود و راه منحرف تان بسوی اسلام عزیز برگردید!
عزت دنیا و آخرت تان در اسلام است، شاید به اندازه ی کافی معیشت های غیر اسلامی کرده باشی به اسلام رو بیاور، اسلام دینی نیست که ملاها ی افغانستان معرفی میکنند!
ع فهیم

>>>   هر ملا مثل بلا است
و در اصل عدو خدا است!

>>>   کار یک سیکولر جز خیانت به دین وارمان مقدس جیزی دیگری نیست .بی حیاترین مردم در افغانستان همین طبقه ملحد است.بست

>>>   همه میترسند علیه ملا و جنایاتش چیزی بگویند، چون در کشور های عقب مانده همه خدا و فرمان آن را در خشتک ملا ها و رهبران سیاسی شان میبینند، چرا از جهاد که فساد بود پشتیبانی شد؟ چرا طالب نفوس دارد؟ چرا فرخنده را کشتند با بی رحمی؟ به نظرمن کسی که موسیقی نمی شنود او انسان خشن و وحشی به بار میاید و از او هرچه امکان دارد.

>>>   ا این متن گنگ است خواننده نمی فهمد نویسنده در اندیشه چیست و چه سبکی برای زندگی مردم پیشنهادت می نماید. اما خیلی تهاجمی بود

>>>   اسلام اسلام است ، ملا ملا است
هردو را مردم خوبتر میشناسند

>>>   ع فهیم
دمت گرم

این بانو تلاش برای توجیه بی دینی اش تحت عنوان مدرنیته و به گمان خودش برای به پا خواستن مردم علیه ارزش های دینی شان کمر بسته است. باید بداند این کشور مسلمان بود، است و خواهد بود و غیر از روسیایی چیزی حاصل شان نخواهد شد ان شا ء الله

مسایلی را که اینها به شکل بسیار زیربنایی مطرح نموده اند و اراده خفی شان در لابلای نبشتۀ شان هویداست واضحآ کینه و کدورت شان را با دین نشان میدهد اصلا موضوع ملای هراتی به مثابه یک عامل عمل نموده تا چرندیات شان خارج شود. تو اگر فلسفه میدانی درین کشور به قول خودت غیر از ملا بسیار مردمانی هستند که نه ریش دارند و نه دستار اما در هر قدم هر مفکوره آتیستی تو را با تمام شاخ و برگ و کانسپت هایش که جهت منحرف ساختن مردم از دین بکار میبید، به بسیار سادگی ناکارا ثابت خواهند ساخت هم از دید عقلی و هم نقلی.

و نه دین در انحصار ملا و مولوی است
و ما علینا الی البلاغ

>>>   هموطن نازنینم!
انچه میخواهم به کمال ادب خدمتت عرض کنم وبه درست بودن ان عقیده کامل دارم اینست که هیچ ملایی به دین٫اسلام٫قران٫خداورسول قطعا باورندارند٫ولی انها من وتورااحمق مسازند٫تهدیدمان میکنندوخودبا استفاده ازین عبارات عربی ترش کرده وبوی گرفته برای خوداقتدار٫شهرت وپول کمایی میکنند. من وقت ۶-۷ درمدرسه بودم خودشاهدتمسخر انها بالای حدیث وقران خداوپیغمبر بودم. انها میپنداشتند این طفل چیزی را نمیداند. درحالیکه من همه چیزرا درک میکردم وبرایم زیاد جالب هم بود.
عاقل

>>>   هندو٫یهود ونصارا شاید به احترام مسجد کسی را در داخل مسجد موردتجاوز جنسی قرارندهد٫ ولی این ملاهای که خودبه اسلام هیچ معتقد نیستند بالای اطفال خوردسن با قباحت این جنایت رااجرا میکنند. بیایید همه دست بهم دهیم وخودودیگران راازشراین اوباشان نجات دهیم.
بشیر

>>>   خواب بردگان عمیق قرن۲۱ سلام.
۴۰ سال است که به حرف ملا گوش کردید وبه ان عمل کردید٫اگر وضع فعلی وطن مطابق مرادتان است٫پس ادامه.
درغیران به این اوباشان وبی ناموسان نه بگوییدوبه مسیرانسانی واخلاقی تعغیرجهت دهید.
فلک

>>>   بعضی از ملا ها دیگر کار شان تمام شده غیر از لاف زدن و تعویض دادن و فریب دادن مردم و یا شعار عیله زنان . کشی میداند این ملا چرا اینقدر جیغ میزند و نوجوانان را احساساتی می کند. او فقط منتظر طالبان است ، تا به انها نشان دهید که یک طالاب افراطی است و میتواند برای طالبان خدمت کند و نو جوانان خود را نیز در خدمت طالبان قرار خواهد داد ، تا ریشس مردم را اندازه بگیرند .

>>>   سلام عليكم ورحمة الله من فیصل استم نظر من در باره مولوی مجیب الرحمن انصاری این است که هرکس که به این شیخ تهمت میزند خودرابرای اتش جهنم امده سازد چراکه این شیخ رامن می شناسم که این بامن در مکتب از صنف سوم تا دوازدهم جوره بودم این حرفها دروغ است و از شما می خواهم که سر این شیخ تهمت نبندین که تهمت سخت عزاب دارد زنده باد مولوی مجیب الرحمن انصاری

>>>   به جواب فلک
درین 40 سال ملا یک بخش از قضیه بوده گپ در ابتدا از کمونست ها بوده سپس از انجینیران و داکتران و پروفیسوران و در آخر هم از بی کفایتی همه اینها یک ملا از کنج مسجد برخواست و همه را دواند. و در بیست سال اخیر هم حقوق دانان ، داکتران و فعلا هم که متفکر جهان
امیدوارم کمی واضح شده باشد
سرگردان

>>>   اقای سرگردان!
-نام اصلی من وشما به خدا معلوم.
-خداکند روزی از سرگردانی رهایی یابید.
-احتراماتم را پذیرا شوید.
-تاحدی با شما موافقم٫دوکتوران وانجنیران ماهم کدام شایستگی خاص ارایه ندادند٫ ولی رول ملاها دراحمق ساختن کلی جامعه ما ازنظرم کاملا برازنده ومشهوداست واین پروبلم عمده است.
فلک

>>>   ما هنوز بسیار بسیار بسیار بیسواد هستیم،هروقت باسواد شدیم ضرورت به قانون سال ۱۹۰۱ فرانسه می افتد که مارا به سمت آزادی فکری و پیشرفت اقتصادی ببرد لذا باید کوشش کنیم خود وملت را با سواد بسازیم.

>>>   خالده جان خوار راست گفتى !
عجب قدرت و هيبتى دارند اين ملا ها !!!
جناب كارل ماركس به شيخ شامل لقب ( قهرمان بزرگ ) داده بود.
ملا اردوغان را ديدى چطور زمام امور تركان دگر انديش و نو انديش را به دست گرفت.
ملا هاى ايران را مى بينى چگونه با ابر قدرت دنيا شاخ به شاخ ميشوند.
ملا علاوه بر قدرت جادويى ، جذابيت عشقى نيز دارد :
بيا كه بريم به مزار ملا محمد جان // سيل گل لاله زار واوا دالر جان
ملا علاوه بر قدرت و جذابيت ، ملاحت نيز دارد.
ترا خدا مرد مليح تر و با نمك تر از ملا صاحب نصرالدين ديده اى يا شنيده اى !؟
خواهر جان دستت به انگور نمى رسد ميگويى ترش است.
با احترام :
زن ملا

>>>   ممنون آقای فلک از تمنیات نیک تان
مسئله اصلی را که من خواستم خاطر نشان سازم همین است که بی کفایتی در طبقه داکتران ، انجینیران و به اصطلاح روشنفکران است. از ملا گله نیست. همانقدر که مسلمانان بیچاره از ین پدیده یعنی ملا رنجور اند اسلام عزیز نیز از جهالت اینها طی قرون متمادی ضربه های غیر قابل برگشت را دیده است و متآسفانه همه به نام اسلام خاتمه یافته است. کفار نیز همین نقطه را مورد هدف قرارداده و روز بروز علیه اسلام این ها را استفاده میکند و مسلمانان بی خبر به شمول همین بانوی که تحت تاثیر پدیده های فکری مانند فیمینزم قرار گرفته اند به پرتگاه ارتداد نزدیک شده میروند.
به نظر من مشکل اصلی در خصوص موضوع مورد بحث این است که همانطور که یک قاتل قتل میکند تنها یک یا چند نفر را میکشد اما یک ملا که میکشد و الله اکبر گفته میکشد از یک سو مرتکب گناه عظیم میشود و از طرف دیگر به گمان خودش به آن مشروعیت میبخشد و خطر سیستماتیک را به سایر مسلمانان متوجه میسازد. در عین حال کسانیکه پیرو افکار بی دینی و ارتداد میگردند از یک سو خود را در منجلاب بدبختی غرق میکنند و از طرفی دیگر با مثل زدن اعمال ملا ها ، حرف خود را توجیه میکنند.
مردم عادی از ین همه تا سر در بیارند جریان های اجتماعی که در رآس رهبری آن نیز جریانات طاغوتی است افکار عامه را به سمت دلخواه شان سوق داده رفته رفته بدبختی شکل عمومی پیدا میکند و هیچ کس نمیداند ما به کجا میرویم.
سرگردان

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است