در بسیاری از کشورها، افراد خلاف‌کار، مردم‌آزار و زورگیر هر محله را شناسایی، سپس دستگیر نموده و بعد از تنبیه‌کردن شان از آن‌ها تعهد می‌گیرند که در محله شما هر اتفاقی از قبیل دزدی، زورگیری، چاقوکشی صورت گرفت، ما ابتدا سراغ شما خواهیم آمد.

به همین دلیل، بسیاری از این افراد از ترس اینکه در محله‌ی شان کدام حادثه‌ای رخ ندهد و پای آن‌ها دوباره به اداره پولیس کشیده نشود، نقش پولیس را بازی می‌کنند و به افراد بی‌بندوبار و سارق دیگر محله‌ها اجازه نمی‌دهند که در محل آن‌ها پرسه بزنند.

در کابل نیز، حوزه‌های امنیتی می‌توانند با شناسایی و جلب افراد نابهنجار و ولگرد هر منطقه، از آن‌ها تعهد بگیرند که اگر در محله و منطقه شما کدام دزدی و زورگیری و یا قتل صورت گرفت، شما مسوول هستید و ما ابتدا سراغ شما خواهیم آمد.

محمد نسيم جعفری

>>>   درافغانستلان وکابل نظر به فرموده رئیس جمهور وزارت داخله مرکز فساد است ، آنانیکه شش صد ملیون پول نان سرباز ر ا میدزدد میتواند امنیت را تامین وذدزدی را منع کند ؟؟

>>>   جعفری صاحب محترم
در افغانستان به خصوص در کابل همه قلدر ها و زور گو ها و دزد و سارق و امثالهم که در کلاس متوسط و پایین عمل میکنند اول برنامه هایشان را با حوزه های مربوط پولیس هم آهنگ میکنند و بعد داخل اقدام میشوند.
آنهایی که کلاس شان بالا است با ارگ هم آهنگ میکنند

>>>   در دیگر کشور ها قانون وجود دارد که مطابق آن قانون ، خلاف کار راتنبیه می کنند
اما در افغانستان آیا قانونی برای تنبیه اینگونه افراد وجود دارد و تضمین آن چیست که خلافکار مذکور دیگر دست به خلافکاری و دزدی نزند؟

>>>   او ولگرد و بي بند و بار و سارق و زور گيرى كه از طرف مقامات دولتي و قوماندانان جهادي حمايت ميشوند پابند تعهد- معهد هم نيستن !

>>>   شنیدم که بعضی ملایان باج بگیر وهابی میخواهند حد شرعیه را جانشین کامل قوانین مدنی بسازند و یک مثال شان هم دست بریدن دزد ها برای حفظ ثروت تاجران خان زاده است.
ای بی عقل ها!
وقتی یک نقطه شرعیت که تنها برای منافع تان سود آور است محکم میگیرید بخش دیگر آنرا که دست گیری، شفقت و تفکیک حرام و حلال است هم بخوانید. اولأ خو منظور از دست گرفتن و مانع شدن دست دزدی است که از روی مجبوریت (که نتیجه غارت تاجران و سرمایه داران از منافع عامه است) دست به دزدی میزند. و اگر بگیریم که منظور از قطع دست است در ینصورت اول باید دست هایی قصر نشینان را برید (امامان و خلفا خود مانند شما قصر نشین نبودند)، دوم کجا است بیت المال؟؟؟ (بیاد دارم مردم از طریق مسجدمحمدیه در جمال مینه استطاعت مادی میشدند تا کاری برایشان دست و پا کنند)، پول صدقه و زکات تان کجاست؟
تنها پول هایی مدارس انتحاری تان کافی است که درد هزاران فامیل بی نوا مداوا شود.
آزاده

>>>   فكر كنم خودت هم دست داري يا بچه ات كه اين سارقين را جرم شانرا نا ديده ميگيري اينجا افغانستان است با كشور هاي دگه فرق دارد مردم را كشته قتل كردند قابل بخشش نيست دلت جمع باشد از اين قاتل ها و دزدان طرفداري نكو ارام در جايت باش براي همين نوسينده مقاله ميگويم .

>>>   همون متل مشهور که میگویند دزد را چوپان گرفته است،در همین جا قدق میکند.

اولاً دزد ها و سارقین تنها در یک منطقه دست بکار نمیشوند،بخاطر آن که زود گیر نیایند،بلکه در مناطق مختلف شهر دست بکار میشوند.
دوم این که بعضی ازین دزدان در شبکه های جنایی تنظیم هستند و ایندشبکه ها با مامورین امنیتی و عدلی و قضایی ارتباط دارند که در صورت دستگیری افراد شان،رشوه داده رها یشان میکنند.
سوم این که خود مسؤلین امنیتی نیز در بعضی حالات خود شان درین سرقت ها دست دارند و خود شما میدانید که اًنها چندان معاشی ندارند که کفایت زندگی شان را کند.
و بالاخره چهارم این که خود دولت برای مقاصد سیاسی خود،بعضی عملیات انتحاری و قتل های زنجیره یی را براه می اندازد و از رهبری این گروه ها و باند های جنایت میخواهد که یک نفر را منحیث عامل این رخداد برایشان معرفی کند و دولت در محکمه علنی او را متهم به جرم میکند ودله ده تا بیست سال حبس محکوم میکند و چند وقت بعد این محبوس یا در مولود شریف و عید های فطر و عید قربان هفو میشود و یا زمینه فرار او مهیا میشود و او فرار میکند و یا چند وقت مثل شاهزاده ها در مجبس و یا مهمانخانه امنیت ملی زندگی میکند و بعداً رها میشود.
مقصد من این نیست که تمام این مجرمین در گروپ های مافیایی تنظیم هستند.
هستند در میان اًنها بعضی پودری ها و خس دزد ها که از روزگار بد دست به چنین دزدی ها میزنند.آنها گرفتار میشوند و مجازات میشوند و بعضاً آنها را نیز به گروپ های مافیایی غرض استفاده معرفی میکنند.
شاید کسانی که سن و سال بزرگتر دارند،فلم هندی روتی زا که راجیش کهنه کار کرده است،دیده باشید.
راجیش کهنه طفل است و مادرش که بیوه است گرسنه است و سخت بیمار است.
راجیش کهنه به شهر میرود و میخواهد از دوکان نانوایی یک نان را دزدی کند.نانوای او را محکم میگیرد و میخواهد به پولیس معرفی کند.
اما یک نفر پولدار و رییس یک باند ضمانت او را میکند و او را از چنگ نانوای نجات میدهد و برایش نام میخرد و بچه گک خوشحال به خانه می آید که نان را له مادرش بدهد،اما میبیند که مادرش فوت کرده است.
بچه گک نا امید میشود و سرش را بالا میکند که همان کسی را بالای سرش میلیند که او را از چنگ نانوای نجات داده است و برایش مان خریده است.
مرد دست اش را بر روی سر او میکشد و او را نوازش میدهد و میگوید که بچیم:
روزگار و زندگی سخت ناجوانمرد است.کسی که ضعیف است،همیش روزگار و زندگی اودرا پایمال میکند و لگد میزند.
امید وارم که تو راه مادرت را تعقیب نکنی و مثل یک مرد زندگی کنی.
دل بچه گک پر از غم و غصه و خشم میشود و خشم بالای او غلبه میکند و میگوید:
نه.من راه کادر خویش را انتخاب نمی کنم.من مثل یک مرد و مردانه رندگی خواهم کرد.
مرد مذکور میگوید:آفرین بجیم.بیا با من.
این مرد از راجیش کهنه بررگترین دزد شهر جور میکند.خو خلاصه داستان اًن دراز است،بالاخره پولیس او را محاصره میکند و برایش میگوید که تسلیم شو و او تسلیم نمیشود و پولیس او را تیرباران میکند و به قتل میرساند.
بنأ هستند نیز دزدان و جنایت کارانی که روزگار بد آنها را مجرم ساخته است.
خلاصه کلام:
هیچ کس در دنیا مجرم تولد نمیشود.بلکه این جامعه و اطرافیان شخص مذکور و روزگار و زندگی است که از آنها مجرم میسازد.

>>>   خود وزارت داخله هم میتواند جنرالان بیشمار مرکز وزارت را بگوید اگر دیگر کسی تیل را فروخت یا پول نان سربازان را دزدی کرد ما شمارا میگیرم چون دزدان مخرکز با دزدان حوزه ها وولایت درارتباط وتعامل هستند دیگر نمیتوانند دزدی کنند خوب فارمول است،
ر

>>>   فرزندان دزدان شمالی وجنگ سالاران برای اینکه پدرشان مجبور شود تا آنان را بخارج بفرستد آدم میکشند بعد پدر آنها برای اینکه فرزندش دستگیر نشود اورا به خارج توسط طیاره می فرستند مثالش فرزند الماس زاهد درپوهنتون کاردان ،

>>>   هههههه از حوزه چنین توقع خواب وخیال راه درآمد حوزه ها همین دزد ها هستند.
HA.AF

>>>   پسر الماس زاهد یک تن از منسوبین قوای مسلح را به دلپری پدراش الماس زاده مشاور خاص ریس ارگ غنی ان بیچاره را توسط تفنگچه دست داشته اش کشت و به کمک محافظین اش از صحنه فرار کرد نه پولیس و نه ارگان دادستانی کل در راس اقای حمیدی ریس دادستانی کل شاگرد وفادار غنی هیچ اقدامی به دستگیری پسر قاتل زاهد الماس را نکردند دادگاه عالی که در راس ان اقای حلیم است قانون و شریعت را فدای خواست غنی کرده در هر جا که بند بخورد فورا اقای حلیم در خدمت غنی قرار میگیرد و طبق فرمایش غنی حکم قانون زیر پا کرده صدور فتوا دلخواه به غنی را صادر میکند غنی را دخوش نگه میدارد تا قلب گنجشکی غنی ملال نگردد و خدا ناکرده با شنیدن نظر خلاف بخواست اقای غنی قلبک گنجشکی ان غیر فعال نگردد وبی متفکردوم جهان از دست نداده باشیم .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است