سیاست "هرکه با ما نیست؛ از ما نیست"
احمدی مدیر مبارزه با مواد مخدر را سرکرده بدبختی ها قلمداد نمودند در حالیکه این گرفتاری ها قریب چهار ماه قبل صورت گرفته است. اگر قرار باشد در این شهر کسی را به جرم فساد گیرند درون ارگ خالی خواهد شد 
تاریخ انتشار:   ۰۱:۱۶    ۱۳۹۸/۱۱/۲۱ کد خبر: 162131 منبع: پرینت

در دام توطیه افتاد؛
آبله ها کفیده شد و تصفیه حساب عقده های بجا مانده آغاز گردید...!
سیاست "هرکه با ما نیست؛ از ما نیست" تطبیق میگردد.

معلوم میشود وضعیت پیش آمده این گرفتاری های موسمی و با اهداف پیش از اینکه به قاچاق مواد مخدر رابطه داشته باشد دقیقآ توطیه های سازمان یافته و اهداف سیاسی و عقده هایی ننگین در پشت پرده های سیاه از طریق کانال مختلف را دنبال میکند. این در حقیقت به معنی؛ تصفیه حساب عقده های بجا مانده است.

در این یک چند روز در سایت های اجتماعی و صفحات فضایی مجازی زیادتر یک عنوان درشت درشت بتاریخ 6 فبروری سالروان از طرف وزارت داخله با این متن "بازداشت مقامات مبارزه به مواد مخدر به جرم قاچاق مواد مخدره..." در همه جا پخش گردیده بود و آقای احمدی مدیر مبارزه با مواد مخدر سرکرده اینهم بدبختی ها قلمداد نمودند در حالیکه این گرفتاری ها قریب چهار ماه قبل از امروز صورت گرفته است.

گرچه در قدم نخست در حالیکه نغز میدانم که بنیاد این نظام فاسد است ولی از نظر ظاهری نهایت خورسند شدم که هی والله "از کلوخ آتش پرید" زیرا این ارگان بعد از سال ها توانست صفوف خود را به اصطلاح از افراد ناشایسته پاک کند و آن را یک گام بزرگی تلقی نمودم؛ ولی وقتی اندکی مساله را موشگافی نمودم متاسفانه آهسته آهسته سرنخ های دیگری هم بوجود آمد... از جمله اینکه این گرفتاری ها اصلا برمی گردد به گذشته های دور چند ماه قبل؛ سوال اساسی اینجا است که چرا اکنون و آنهم در این شرایط سر و صداها گوش همه را کر نموده است؟

ضمنا از همه مهمتر اینکه طبق معلومات بدست آمده در این گرفتاری ها رول بیرونی ها نیز برازنده تر است. اینکه ایشان همراه بقیه فرار میکردند یانه؛ من دقیق نمیدانم ولی آنچه میدانم آقای احمدی و دوستان دیگر شان از توطیه و گرفتاری خویش کاملا با خبر بودند.

سوال دیگری که ذهن همه را مخشوش کرده است، با اینکه از این رژیم خفاش باری صاحب تقدیرنامه های هم شده بود و حتی چندی قبل قرار بر این بود که این دستگاه برای ایشان بخاطر قلع و قم کردن باندهای تبهکار مواد مخدره و دستگیری این گروه ها از جمله گروه تره خیلی ها حتی مدال و تقدیرنامه ها را مدنظر گرفته بودند، اما چه شد و روی چه علتی که بشکل یگبارگی معاملات برهم میخورد و 360 درجه تغییر میکند که یک آنسان صادق فورا به خیانت متهم میشود و امر گرفتاری اش صادر میشود؟

بدون شک معاوم میشود بقول معروف زیرکاسه نیم کاسه ی است و دست های نامریی و ناپاک دیگری هم شامل این توطیه هم است... با اینکه هرگز چنین ادعایی ندارم و چنین ادعایی هم نخواهم نمود و به فکر تبریه کسی بوده باشم که گویا این افراد فرشته های زمینی و یا هم نعوذ بالله فرشته های آسمانی اند که اشتباهاتی باخود نداشته اند ولی نه دراین سطح؛ اگر احیانا چیزی دربین بوده باشد نظر به جنایت دیگران شباهت به قطره از دریا دارد...، اگر قرار باشد در این شهر کسی را به جرم فساد گیرند درون ارگ خالی خواهد شد تنها سگ ها باقی خواهند ماند و این وضعیت در تمام سطوح حاکم است. به گفته ملک الشعرای بهار: "گرحکم شود که مست گیرند
در شهر هر آنکه هست گیرند

در حالیکه مفسدین فی الارض معلوم الحال تاریخی میلیون ها و میلیارد ها دالر را ربودند، زمین ها را غضب نمودند؛ مواد مخدره را رشد و انکشاف دادند و سرمایه ملی چور و غارت نمودند؛ چطور شد که از این نقطه کوچک آغاز کردند؟

بدون چون چرا معلوم میشود ریگی در کفش این دولت و حامیان غربی شان در این گرفتاری های وجود دارد. طبق معلومات های بدست آمده مطمین هستم این فقط و فقط تصفیه حسابات دیروزی است که آهسته و آهسته این آبله ها نظر به تقاضایی زمان گفیده میشوند. البته یک قسمت این آبله ها برمیگردد ارتباط نزدیک آقای احمدی با عبدالله که در دوره انتخابات از وی دفاع نموده اند و با تیم حاکم نه گفته بودند و این خود سرنخ عقده ها از همین نقطه آغاز میکردد. من این را یک توطیه میدانم تا یک حقیقت؛ به باور من این توطیه هم شاخ و پنجه های دیگری را هم باخود دارد... که روزی همه چیز افشآ خواهد شد...

در حقیقت اگر اشتباه نکنم آقای "میان احمد احمدی" از یک طرف قربانی بازی های کثیفی شد که وسعت اش ممکن است خود نمیدانست و یا هم میدانست نادیده گرفت و از طرفی هم قربانی روابط بیهوده با عبدالله و وابستگان اش وی را به اینجا رسانید...

بارها گفته ایم با این نظام خونین همگام و هم کاسه نشوید زیرا پر از زهر است و روزی میشود که این توطیه همچون شتر بدبختی در عقب دروازه های هرکدام مان لم خواهد زد و اینهم نتیجه اش چه رسد که آنهم که خدمت صادقانه باشد.

حالا این داکتر عبدالله و حواریون ایشان اند که باغ های بهشتی سرخ و سبز را که به وی وعده داده بودند باید جواب بدهند، انهایی که قول مردی برایش داده بودند و حتی نخواستند به خواست های ارگ لبیک بگویند...

سیاست ترور وحشت، توطیه که هرکه با ما نیست از ما نیست همچنان به شکل فجیع آمیزی ادامه دارد.
گرچه با آقای میان احمد احمدی مدیر مبارزه با مواد مخدر که اکنون در زندان قریب چهار ماه است که در حال بی سرنوشتی بسر می برد با وی آشنایی کامل نداشته و روابط تنگاتنگ و دیرینه هم نداشته و ندارم، ولی تنها همین قدر میدانم وضعیت موجود بیانگر این است که ایشان از عمل کرده و یا نکرده خویش دوباره اشتباه خود را پرداخت میکنند و این بازار گرم ادامه دارد.

ضمنا گماشته های در وزارت داخله نیز بد شان نمی آید برای اینکه غلامی خود را به بادار خویش به اثبات رسانیده باشند که گویی غلام خوب و گوش به فرمان اند بلادرنگ فرمان بابا و نیز آنهایی که از بیرون نان میدهند و فرمان هم میدهند را باید هرچه زودتر عملی کنند. فقط همین مدیر امروزی وزارت داخله که هنوز نمی‌داند در دنیا چه گپ است تازه درک کرده است که "طالبان با استخبارات بیرونی در تعامل اند... به به نظام فاسد یکه میخواهد در دقیقه 90 خاک در چشم مردم و انهم بخاطر سرنوشت انتخابات اینطرف و آنطرف دست بزند از این سرسپرده های خود فروخته را برای مهار دیگران استفاده میکند و از هیچ جنایتی هم دست بردار نیستند از توطیه قیصاری؛ آمر ستار گرفته تا این توطیه موجود از یک مرجع هدایت و رهبری میشوند.

بنآ اگر بحال نیایید این توطیه ها نه اولش و نه هم آخرش خواهد بود.
فرض کنید که چنین اتهامی وارد بوده باشد و این جای تعجب نخواهد بود، زیرا این دیگ است و همین کاسه. مگر این نظام گندیده فاسد در جهان از نظر فاسد بودن خویش به شهرت کامل نرسیده است و مقام عالی در جهان کسب ننموده است؟
آیا امکان دارد نظامیکه بنیادش را جعل و فساد تشکیل میدهد توقع شفافیت داشت؟ پاسخ معلوم است که هرگز نه.!

بلی هموطن گرامی!
هنور سوالات و معماهای زیادی باقیمانده است که باید برایش پاسخ دریافت نمود.
بالاخره یک چیز در نظام های فاسد آشکار است و آن اینکه این ناجور آمده است که عاقبت اش اینچنین است؛ ورنه تا دیروز گل و گلزار بود.
متاسفانه و با هزاران درد و دریغ که تعدادی از هموطنان ما خواسته یا ناخواسته فهمیده و یا نافهمیده و ضمنآ تعداد دیگری هم بنابر عقده های قومگرایانه دسته تبر فاشیزم شدند و در پی نشر این مطلب بدون اندک ترین آگاهی پرداختند و صفحات را سیاه نمودند.
امیدوار هستم روزی این حقایق بیرون شود تا همه بدانند.

به گفته حافظ بزرگوار:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

عطا صفوی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مواد مخدر
احمدی
نظرات بینندگان:

>>>   به همه وطندارانم سلام !
اگر این شخص موردنظر همان بازمحمد احمدی باشد، اوصافش چنین است اوکه دراول قومندان فرقه 8درقرغه بود،چندین جریب زمین مربوط فرقه رافروخت ، بعداٌکه قومندان فرقه 7 ریشخور شد- آنقدر زمین های این فرقه وباغ شامحمود خان رافروخت که شهرک هابالای آن اعمار شدودرآخر هم که معین وزارت مواد مخدر شد - گانگسترهای یزرگ مافیای مواد مخدر را در بدخشان وشمال رهبری مینمود حتی درولایت نیمروز فعالیت این مافیارا رهبری میکرد- واگر کسی دیگری باشد درمورد اواطلاعی ندارم

>>>   عارق مرده شما شاید در کدام مملکت دیگر و یا کدام کلیسا نشسته باشید و لاولهب می‌گوید کسانیکه دستگیر شده اینها همه از خونخوار ترین ها بودند که هزاران نفر را راوان به زیر پل سوخته نموده است واینکه شما احمق از هیچ خبر نیستید و احمقانه مینوسید این از همان خریت شما وانمود میسازد

>>>   آقای اعطا صفوی مردم واقعا از این کيانه ومتلک گفتن های که به هیچ جای نمی رسد خسته شدن.اگر شما به جای چنین موارد حرف تشویق کننده که به نفع مملکت و مردم باشد به اندر کاران بزنید بهتر خواهد بود.فعلا وضعیت مملکت ما طوری است که باید با همدیگر بسازیم بخاطر روحیه های نسل های بعدی.کذا این اعمال زشت و ناراحت کننده که شما توضیح دادید درسراسر دنیا وجود دارد فقط کشور ما نیست.من مطمئن هستم که اگر جناب عالی یک پست و مقام در همین حکومت اگر داشته باشید.از تمامی این موارد چشم پوشی وبه اعتمال زياد حمایت هم میکنید


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است