روند تکاملی ملت شدن
کشتی توفان زدهٔ مملکت به سخره سخت دریا برخورد خواهد کرد و به جزایر کوچکی در میان مداخلات خارجی، منقسم خواهد شد. پس بیایید مسوولانه حرف بزنیم و عاقلانه گام برداریم 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۲۱    ۱۳۹۸/۱۱/۲۷ کد خبر: 162206 منبع: پرینت

ملت شدن؛ یک رنگ سازی و ادغام فرهنگ ها نیست و فقط با قرار گرفتن شکلی ای چند چهره از اقوام مختلف با ماهیت فکری سلبی، متضاد و کمتر همسو در کنارهم، میسر نمی شود بلکه فراينديست كه در يك بستر فرهنگی تاريخی و بهره مندی عادلانه از منابع طبيعی، اشتراك منافع و ارزشهای معنوی و سرزمینی و دفاع مشترك از آن در برابر دشمن و ... در يك جغرافيای واحد، شكل گرفته و به عنوان یک باور در میان انسان های آن سرزمین، تبارز می کند.

جوامع انسانی این توانایی را دارند که باورهایی را بسازند و یا آن را تغییر دهند که در جامعه شناسی سیاسی به آن «فرآیند باورسازی» و «فرآیند تنظیم باور» گفته می شود. بررسی معقولیت باورها از مباحث کلیدی معرفت شناسی می باشد.

بنابرين؛ براي ملت شدن - نه ملت ساختن - اقوام ساكن در يك سرزمين، همانطوری كه گذار عالمانه و عاملانه و هم ديگر پذيرانه آنان از گذرگاه های تنگ و تاريك هويت هاى قومی و قبيله يی، به وادی دلكش هويت متعالی ملی، يك امر الزامی پنداشته می شود به همان پيمانه و حتی بيشتر از آن رعايت و به رسميت شاختن حقوق اساسی، فرهنگی هويتی آنان از سوی دولت های حاكم در عرصه های فرهنگی سياسی و اقتصادی و توزيع عادلانه ای قدرت و ثروت ملی در يك کشور، که تقویت و قوام ناسیونالیسم میهنی را فراهم می کند در روند ملت شدن و حين گذار از تنگنا های هویتی، از اهميت حياتی برخوردار است.
در واقع اين مسايل از بديهى ترين حقوق و وجایب شهروندان يك كشور است كه بايست تا پای جان، پای آن بايستند.

زمانه به طرز معجزه آسايی تغيير يافته است، اقوام و هويت های قومی آگاهانه به باز تعريف هويت های فرهنگی و حقوق اساسی شان پرداخته اند، می خواهند حضور و نقش فعال، برابر و عادلانه ای خود را، با تعریف تازهٔ كه از خويشتن خويش ارايه داده اند، در امر دوباره ساختن كشور شان ادا، نمایند.

پذيرش متقابل ارزش ها و باور هايی پسنديدهٔ فرهنگی تاريخی و ميهنی همديگر، از مولفه هاي انكار ناپذير و تسهيل كنندهٔ روند ملت شدن، می باشد.
برای دستیابی به این امر مهم و حیاتی، حلول و ظهور پدیدهٔ « منش ملی » در نهاد های رهبری و اداری دولت، واجب و الزامی پنداشته می شود.

اما، منش ملی در جوامع ای پدید می آید كه در آنجا همبستگی ملی و ناسيوناليسم ميهنی نهادينه شده باشد و هويت ملی با مؤلفه های پذيرفته شده آن، مانند؛ همديگر پذيری، و تسامح، و تساهل، و احترام به حريم ارزش ها، افتخارات و اعتقادات پسنديدهٔ تاريخی، فرهنگی، زبانی و دينی کتله ها و هویت های فرهنگی قومی كه بخش اساسی و انكار نا پذير، هويت مردم يك جامعه را تشکیل می دهد، بصورت بهم پیوسته و يك پارچه به عنوان يك ارزش گرانبها در روح و روان مردمان يك كشور حلول كرده باشد و برای حفظ و نگهداشت آن قربانی بدهند.

اينجا است كه مفهوم ملت و نا سیونالسیم میهنی با خطوط قرمز منافع ملی، نه اين كه ساخته می شود بلكه ظهور می كند.
شناخت جامع از منافع ملی و تامین عدالت اجتماعی تضمين كننده فرايند همبستگی ملی است. همبستگی ملی بستر و تكيه گاه مطمئين ثبات سياسی پنداشته می شود.

جوامع انساني به عنوان نیروی اجتماعی سیاسی با حفظ و نيكو داشت و صیانت از هويت های فرهنگی شان زنده و پويا باقی می ماند و به قله های فلاح و رستگاری، دانايى و توانايى صعود نموده و با تبیین ناسیونالیسم میهنی، قدرت ملی را می سازند. قدرت ملی ای که پایه های استوار و مستحکم دولت ملی را تشکیل می دهد. مهندسان و معماران این فرایند سیاسی فرهنگی اجتماعی از منش ساسی و فرهنگ سیاسی ایجابی و همدیگر پیذیرانه و اعتماد زا، برخوردار می باشند.
در غير آن ملت شدن و يا ملت ساختن مردمان يك سرزمين، برغم آرزو های نیک، سرابي بيش، تلقي نخواهد شد.

پر واضح است که با اعمال سیاست زمین سوخته و نسل کشی، تحكم و استبداد و تماميت خواهی، جنگ و زور گويی و سر بریدن و تبعيض و تعصب، خود بزرگ بینی و اکثریت خوانی؛ همچنان کما فی السابق، افق تاريك و ره مان به تركستان و ماوای مان ناكجا آباد، خواهد شد.
کشتی توفان زدهٔ مملکت به سخره سخت دریا برخورد خواهد کرد و به جزایر کوچکی در میان دریای پر تلاطم حوادث و مداخلات خارجی، منقسم خواهد شد.
پس بیایید مسوولانه حرف بزنیم و عاقلانه گام برداریم.

توریالی غیاثی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سیاست
ملت
نظرات بینندگان:

>>>   آقای غیاثی!
چنانکه گفته اید: ملت ها (مخصوصاً به زور برچه و فرهنگ کشی) ساخته نمی شوند، بلکه در بستر فرهنگ هم پذیری و تدبیر سیاسی و تحمل تنوع مردمی رشد می کنند. ملت سازی (nation building) از مفاهیم جعلی ای است که غربیان به منظور استثمار و استعمار سرزمین های شرق اختراع کرده و از طریق دلقک هائی نظیر غنی و همکاران در عمل پیاده می کنند.
آنچه شما شرایط پیدایش آن را بیان کرده اید، محض در چهارچوب حکومتداری مردمی به شیوهٔ فیدرالیستی امکان پذیر خواهد بود.
داود

>>>   باید به خویشتن خود بر گشت و یک محاسبه سر انگشتی انجام داد که سود و زیان ما در پیوستن با این موج بیرونی غربی چه بود.
سود و زیان باید بر مبنای اهداف والای جهاد و مقاومت سنجش شود نه رسیدن این یا آن به این مسند و یا آن مسند.
و در نهایت اینکه
برای آینده ما خواب های وحشتناک دیده اند.
مارا در گیر با جاهلان پسا مدرن به نام حزب تحریر میکنند که از سر خوردگی جوانان ما استفاده کرده در سنگر شیران خفاشان را در حال پرورش هستند.
در طول زمان این درگیری فاشیسم قبیله از نوع مسلمان و نیمچه مسلمان و نا مسلمان همه دست به دست هم میدهند و یک سجده همگانی به درگاه شیطان بزرک به جا می آورند و برای سال های سال باز هم بر این دیار و این مردم قریه داری خواهند کرد.
پس هشدار را جدی بگیرید
ریشه های خوارج زمان، حزب تحریر را بخشکانید و صفوف جهاد و مقاومت را باز سازی کنید و آماده مقابله با خناسان زمان باشید.
بخواهیم نخواهیم فاشیسم قبیله طوق لعنت غلامی شیاطین جهانی را به گردن انداخته و در کمین راهزنی ایمان مجاهدان و مسلمانان اند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است