نگاهی به کنفرانس امنیتی مونیخ
سرمایه داری یکه تاز امریکا که کمر به فتح تمام ثروت های جهان بسته است، امنیت جهان که دچار تلاطم و آنارشیی شده است را تهدید می کند. امریکا می خواهد به قول ترامپ عظمت دوباره جهانی داشته باشد 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۲    ۱۳۹۸/۱۱/۳۰ کد خبر: 162247 منبع: پرینت

پانزدهم فبروری 2020، کشورهای عضو ناتو در کنفرانس امنیتی مونیخ مساله امنیت جهانی را در دستور کارسیاسی قرار دادند. در این نشست چین تهدید برای امنیت جهانی خوانده شد. مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا، در کنفرانس مونیخ گفت: «هیچ بحرانی نمی تواند تمدن غربی را به شکست مواجه سازد.»

کنفرانس امنیتی مونیخ در شرایط و اضاع و احوال تغییر کرده جهان تشکیل جلسه داده است که چین هم در بازار جهانی تجارت وهم در قلمرو تکنالوژی فرآوری در فضا و زمین و دریا چهره یک ابرقدرت جهانی راکشیده است که در جنگ اقتصادی در برابر امریکا و اروپا در بازار جهانی تجارت یک تنه با ذخیره ارزی 3 ترلیون دالری در برابر سرمایه داری شرکت های چند ملیتی {امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، جاپان، ایتالیا و کانادا} ایستاده است و برای حفظ منافع اقتصادی به سرعت نظامی و عظیم الجثه به انواع سلاح های غیرهسته و سلاح هسته ای در دریا و زمین و فضا می شود.

دغدغه سران ناتو و امریکا چین ثروتمند و قدرت مند است که برخلاف محاسبات دکترین کسنجنر که فتح چین بوسیله سرمایه مالی امریکا و غرب را مژده می داد و فتح جهانی بازارها را در دوطرف اقیانوس آرام، بوسیله سرمایه مالی و حضور بانکداران و شرکت داران امریکایی و اروپایی فتح نشد بلکه در خم و پیچ بازی های سیاست اقتصادی استقلال اقتصادی و زیرساخت های صنایع بزرگ دولتی را محکم کرد و پس از چهل سال به صورت غول صنعتی تمام بازارهای جهانی به شمول امریکا و اروپا را در سیل فراورده های کالایی و افزاری فتح نموده است.

در دهه ی 70 قرن بیستم، ریچادنیکسن در پی بازکردن دروزاه های چین به روی شرکت ها و بانک های امریکایی کرد. ولی موسسه دون رهبرحزب کمونیست خلق چین، فاصله را حفظ کرد. هنگامیکه شوروی در دهه ی 80 قرن بیستم، افغانستان را اشغال کرده بود، در زمان ریگان بود که رهبر چین دروازه ها به روی شرکت ها و بانک های خارجی کشود و امریکا و اروپا وارد بازار بزرگ اقتصاد چین و کار ارزان شدند. ولی بازار اقتصاد چین فتح نشد بلکه به بازار فتح کننده دارای ثروت ارزی و ثروت علمی به صورت قدرت جهانی در بازار تجارت جهانی در مقابل امریکا ایستاده است.

چین امنیت جهان را تهدید نمی کند. بلکه نظم برساخته شده سرمایه داری جهانی امریکا را تهدید می کند و در پی برهم زدن معادلات اقتصادی حاکم برنظام بین المللی است که در آن اسکناس دالر و یورو نقش بازی می کنند. دغدغه سران کنفرانس مونیخ چین پرثروت با نرخ رشد 6:8 درصد است که روزبروز در همه قلمروها قوی تر و ترسناک تر در بازار جهانی تجارت می شود. توقف اقتصاد چین کار ناممکن است. اگر اقتصاد چین دچار بحران شود اثرات منفی آن مارکیت امریکا و اروپا و بقیه مارکیت های اقتصادی دنیا را بسوی بحران های زنجیره ای خواهد بُرد.

از سوی دیگر سران کنفرانس مونیخ، به روسیه به عنوان حریف پرقدرت نظامی و فناوری دارای منابع عظیم نفتی و گازی در مناطق پیرامونی جهان تغییر کرده توجه دارند که در دریای مدیترانه در سوریه قدرت نمایی می کند. سرکئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به سران ناتو و امریکا هشدار دادکه از راه اندازی یک جنگ سرد و اجرای مانورهای نظامی در اطراف سرحدات اروپایی روسیه اجتناب کنند. روسیه در پی نزدیک شدن به آلمان و نفوذ در اروپای غربی است. دغدغه سران اروپا و امریکا هم چین و هم روسیه است که هردو خطرناک هستند.

واقعیت این است که سرمایه داری یکه تاز امریکا که کمر به فتح تمام ثروت های جهان بسته است، امنیت جهان که دچار تلاطم و آنارشیی شده است را تهدید می کند. امریکا می خواهد به قول ترامپ عظمت دوباره جهانی داشته باشد. امریکا باید داور مطلق جهان باشد. نبض اقتصاد سیاسی بازار تجارت جهانی بدست امریکا باشد. ترامپ اهداف اقتصادی و سیاسی دلبخوانه اش را بالای کشورهای جهان تحمیل می کند. کشورهایی که ایستادگی کنند مجازات های جندجانبه همچون ایران و کوریای شمالی می شوند. جنون تسخیر تمام جهان در کله ترامپ بی تابی می کند. امریکا باید باعظمت باشد تا قاف قیامت تمدن اروپا جاویدباشد تا جهان است امریکا و اروپا عالی باشند و شکست ناپذیر.

ولی سنت تاریخ دایم قسمی در خم و پیچ بازی ها نو می شود که هرچیز بسیار قوی باشد دود سیاه می شود. جهان بشر دستخوش تغییرات اساسی شده است که در آن سرمایه داری آسیایی که چین در صدر جدول ثروت قرار دارد در قلب بازار تجارت جهانی اردوگاه سرمایه داری شرکت های چندملیتی قدرت نمایی دارد.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
چین
مونیخ
نظرات بینندگان:

>>>   شما چقدر بیعقل هستید!
سرمایه جهانی نه از امریکا است و نه از چین و نه از اروپا و جاپان و روسیه و دیگر کشور ها.
سرمایه جهان مربوط به سرمایه داران جهان است و کمپنی ها و شرکت های شخصی و سهامی و غیره کمپنی ها میباشد که مردم سراسر دنیا درین شرکت ها سرمایه گزاری کردند.
شما شاید فکر کنید که سرمایه مایکروسافت و گوگل و الفا بیت و آمازون و دیگر غول های اقتصادی امریکا و یا شرکت هواوی و علی بابا چین و یا فولکس واگن و مرسدس بنز آلمان و تویوتا جاپان و غیره شرکت های معتبر سهامی جهان،مربوط این کشور ها است.
این درست نیست.درین شرکت ها از تمام کشور ها مردم شان دارای سهام هستند.
اینهایی که میگویند امیریکا فرست و با چین سکونت،اینها خود را بازی میدهند.
هیچ کشوری نه اول است و نه دوم.بلکه این سرمایه است که جهان را رهبری میکند و این رهبران مثل گدایان با کجکول گدایی خود میخواهند ازین سرمایه داران گدایی کنند و یا مثال آدم ربایان،با تهدید به آنها،از آنها پول رشوه بگیرند.دیگر هیچ کاری از دست شان نمی آید.
هر سال بانک جهانی و صندوق بین المللی پول،در جه رشد اقتصاد جهانی را سه درصد و چهار درصد،اعلان میکند.این بدان معنی است که سه فیصد ث یا چهار فیصد پول اسکناس و یا پول مجازی،به ثروت جهان افزوده میشود.
ناگفته نباید گذاشت که قرض جهانی.چهاربرابر عواید ناخالص ملی جهان است.
عواید ناخالص ملی جهان حدود شصت تریلیون دالر است و قروض جهانی،درصد و چهل تریلیون دالر است.
اگر همین حالا صاحبان قرص خواهان استرداد قرض هایشان شوند،عواید ناخالص ملی جهان قرض آنها را پوره کرده نمیتواند.

>>>   دروازه های اقتصادی چین بعد از مرگMAO در سال ۱۹۷۶ توسط یار قدیمشDENG XIAOPING بعد از انکه مردم چین سالهای متمادی تحت زعامت MAO ضربات و صدمات و رنجهای بیشمار را بخاطر تطبیق پلاتفارم انقلاب فرهنگی متحمل گردیده و قربانی های بیشمار داده اند صورت گرفت.فراموش نباید کرد که اگر امروز سناریوی اختلافات اقتصادی میان امریکا و متحدینش با چین وجود دارد ولی در گذشته ها سالهای هفتاد و هشتاد قرن بیستم جمهوری خلق چین از همکاران نزدیک امریکا در سرکوب جنبش های ازادیخواهی در جنوب شرق اسیا و اسیای مرکزی بود. چین از حامیان جدی خمر های سرخ ماوویست بود الی سال ۱۹۸۵ چین به تنهایی سالانه مبلغ ۱۲ ملیون دالر به گوریلاهای خمر میداد و هم با امریکا انگلستان چین در خاک تایلند به تاسیس پایگاه های تربیت نظامی خمر ها دست زد و امریکا به تمام کشور های جنوب شرق اسیا اخطار دادند تا با کمبودیا و ویتنام تجارت نداشته و هم بر بانک جهانی و بانک جنوب شرق اسیا خاطر نشان ساختند تا تمام کمک ها و یا قرضه های وعده داده شده را به تعلیق در اورند و در عرصه ای سیا سی چین و امریکا در سال ۱۹۷۹ بخاطر کرسی کمبودیا در سازمان ملل متحد به نفع خمر های سرخ که توسط ویتنام (۱۹۷۴-۱۹۷۹) ازقدرت بر انداخته شدند رای داد .
کرسی کمبودیادر سازمان ملل متحد برای خمر ها که مسوول قتل یک ونیم ملیون مردم کمبودیا میباشد تا سال ۱۹۹۳ریزرف باقیماند.. چنین وضعیت علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان در سالهای هشتاد صورت گرفت و جمهوری خلق چین یکی از کمک کنند ه گان بزرگ مالی و نظامی برای تنظیمهای های افغانستان بود.
همه میدانیم که صدور سرمایه به جایی صورت میگیرد که نیروی کار ارزان باشد .چین با داشتن قوای بشری و نیروی فوقالعاده ارزان کار توانست جلب
سرمایه کند و امروز جمهوری خلق چین که تا دیروز اتحاد شوروی را سوسیال امپریا لیزم و ریویزیونیست میخواند امروز به یک کشور بزرگ سرمایداری با داشتن صد ها بلیونر مبدل گشته است و حزب کمونیست چین ماشین نظامی و پلیس را برای سرکوب مردم در اختیار دارد طور مثال سال ۱۹۸۹سرکوب هواخواهان دموکراسی و سرکوب جوانان در هانکانگ ۲۰۱۹و اختطاف و نقض ابتدایی ترین حقوق شهروندی برای اقلیت UIGHUR این مشت نمونه ای خروار است. این کشور مثل اختاپوت خود را بدور قاره ای افریقا پیچانده و از این کشور های فقیر که دوصد سال توسط استعمار انگلیس و فرانسه و ایتالیا و جرمنی و بلجیک و دنمارک...غارت شدند امروز تا گلو زیر قروض چین غرق اند. چین مالک صنعت ماهیگیری فلزات قیمتی و کمیاب و تیل افریقا گردیده است ...چین خودرا در کنار هند نیز رسانده و با عقد قراداد ۹۹ ساله با سریلانکا برای اعمار بند رگاه عظیم تمام صلاحیتها به شمول مسایل امنیتی را به خویش محنحصر ساخته است..چین خطر بزرگ برای کشور های اسیای مرکزی نیز است و تاکنون چندین بار محل اقامت چینایی ها در قرغیزستان توسط قرغیزی ها به اتش کشیده شده است و همچنان در ترکمنستان و قزاقستان. جمهوری خلق چین برای بقای کشور های کوچک کمتر و یا زیاد تر از امریکا و متحدینش خطرناک میباشد. چین حتی امروز افغانستان را از طریق دهلیز واخان میان تاجیکستان و افغانستان زیر نظر دارد و تاجکیستان را که با فقر دست و پنجه میکند در محور توجه خود قرار داده است. ما خیلی ساده خواهیم بود اگر چین را تعویذ خوب نسبت به امریکا و غرب بدانیم کشوری که در ان نقض حقوق بشر امر روزانه به شمار میرود. چین با قامت رسای اقتصادی اش شیوه های جدید استعمار را به میان اورده است.نفوس عظیم قدرت عظیم مالی و نظامی تهدید جدید برای بقا و امنیت کشور های منطقه میباشد.
فخر اهنگر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است