اقدامات نمادین عبدالله و گفتگوهای بین القبایلی
گفتگوهای بین الافغانی که در آن طالبان به نمایندگی از پشتون ها سر میز بنشینند و نیروهای مخالف شان را هم غنی و یا کرزی رهبری کند، این گفتگوها در عمل، گفتگوهای بین القبایلی و سلطه قومی است 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۴۱    ۱۳۹۸/۱۲/۳ کد خبر: 162291 منبع: پرینت

تحولات چند روز اخیر نشان می دهد یک طرف افغانی جبهه ای جنگ افغانستان یعنی دولت، عملا در حال فروپاشی است. تا کنون که نزدیک به 13 ساعت از آغاز کاهش خشونت می گذرد، گزارشی از درگیری جدی در میدان های جنگ نداریم و این تا حدودی نشان می دهد که طالبان کنترول و انسجام لازم را دارند و اگر این وضعیت در چند روز آینده ادامه یابد، موقعیت آنها را به شدت تقویت خواهد کرد.

برداشت من آن است که امریکایی ها از وضعیت فعلی چندان ناراض نیستند. این وضعیت، دست آنها را در معامله با طالبان و رسیدن به آنچه می خواهند بازتر می کند. فعلا در کابل، حکومت مشروع و قابل قبول برای نیروهای طرفدار دولت وجود ندارد و این واقعیت، گرچند برای تعدادی که دل به حسن نیت طالبان و امریکایی ها بسته اند، خوشایند است، اما می تواند فوق العاده خطرناک باشد، مخصوصا برای حوزه های ضد طالب.

گفته می شود که طالبان ادعا دارند که آنها نمایندگان واقعی جامعه ای پشتون هستند و در گفتگوهای بین الافغانی آینده از همین موقعیت طرح خواست و ادعا خواهند کرد. طبیعی است که اگر این گفته راست باشد (طالبان عملا در این موقعیت قرار دارند)، غنی و یا کرزی نمی توانند از غیر پشتون ها نمایندگی کنند و نباید پیشگام جبهه ای مخالف طالبان باشند. فعلا اما غنی ارگ را در اختیار دارد، و به نظر می رسد که طلسم کرزی تاثیر فراوانی بر رهبران غیر پشتون دارد.

حالا شما گفتگوهای بین الافغانی را درنظر بگیرید که در آن طالبان به نمایندگی از پشتون ها سر میز بنشینند و نیروهای مخالف شان را هم غنی و یا کرزی رهبری کند، این گفتگوها در عمل، گفتگوهای بین القبایلی خواهد بود و چیزی غیر از سلطه ای قومی از دل آن بیرون نخواهد شد.

حوزه های ضد طالب در چنین وضعیتی، نیازمند همبستگی بیشتر و مهم تر از آن نیازمند شجاعت و مخاطرات بیشترند. داکتر عبدالله و دوستانش، نیاز دارند تا فشار را بر غنی و جامعه ای جهانی بیشتر کنند و به آنها بفهمانند که سلطه ای قومی به هیچ عنوان قابل قبول نیست. فشار بیشتر اما با تعیین یک و یا دو والی ممکن نیست.

غنی در ارگ نشسته است و دارد عملا فرمان می راند. عبدالله و اطرافیانش، نیازمند در دست گرفتن ابتکار عمل اند. تا وقتی که غنی احساس خطر جدی نکند، حاضر به عقب نشینی نخواهد شد، و اقدامات نمادین، کمکی جدی به عبدالله و طرفدارانش نخواهد کرد، وقت را ضایع خواهد کرد، باعث فروکش احساسات و شور در میان مردم هوادار خواهد شد، و در نهایت به تقویت موقعیت غنی خواهد انجامید.

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گفتگوهای بین القبایلی
طالبان
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   Sakharov Taj
نظر شما در مورد ایستادن پشت نظام کنونی در برابر طالبان چیست؟

>>>   Abdula Watandar
سوال درست و به جایی است. متاسفانه گاهی ما را به مسایل نه چندان ریشه ای و اصلی مصروف می کنند. شما حتما می دانید که چپاول اصلی را کرزی و دوستانش کردند. مثلا وطن گروپ، برادران کرزی، شرکت های امنیتی مانند شرکت فاروق وردک، و حتی شرکت های خصوصی مثل الکوزی و ... در این میان سران جمعیت هم دستی داشتند و سهمی کمی بردند و در کل راهبران غیر پشتون، دزدی شان هم مشروط به رضایت کرزی و تیم برگشته از غرب بود. مهم اما این مسایل نیست. مهم این است که ریشه ای نزاع افغانستان، چگونگی مدیریت قومی قدرت است. این اصل و ریشه ای مساله است. در طول بیست سال گذشته، کرزی و اشرف غنی و ... با ایده بازسازی دولت یعنی همان دولت های قومی تلاش کردند و تا حدودی موفق هم شدند. این ایده فعلا دارد با واکنش روبرو می شود. طالبان و کرزی و اشرف غنی از این نظر در یک موضع قرار دارند گرچند در بسیاری از مسایل اختلاف هم دارند اما هیچ کدام حاضر به پذیرش برابر اقوام پشتون در قدرت نیستند و ادعای سلطه ای قومی شان مشترک است

>>>   Вали Комилов
حوزه ضد تالب و اساس فکری شانرا را کمتر واضح کنيد همه چيز واضح ميشود، البته حقيقت صحنه را خوب درک کرده ايد.

>>>   Mehran Muwahhid
بدون این‌که بخواهیم قابلیت‌ها و فضائل شخصی داکتر عبدالله را نادیده بگیریم، این نکته غیر قابل انکار است که داکتر عبدالله مثل همۀ رهبران تأثیر‌گذار دیگر آدمی بختیار و خوش‌اقبال است. قضا و قدر بارها فرصت‌هایی را فرا روی او گذاشته تا او میدان‌داری کند و نقش‌اش را در شکل‌گیری روندهای مهم تاریخی ایفا کند. اینک نیز فرصتی فراهم شده تا او با ایستادگی در برابر پاسبانان جعل و جور، نقطۀ عطف تاریخ کشور را رقم بزند و جریان عدالت‌خواهی را جان دوباره ببخشد و صدای اکثریت خاموش را منعکس کند. آیا او موفق خواهد شد از این فرصت به سود توده‌های محروم و اقشار مستضعف جامعه استفاده کند؟

>>>   Saboor Raheel
مسوول بردوباخت عبدالله کسانی اند که همین حالا از خورد و بزرگ او را حمایت می‌کنند- خوردها به اندازه خود و بزرگان به اندازه خود. اگر عبدالله خیانت کند- مسوولش همین بزرگان (صلاح الدین ربانی، جنرال عبدالرشید دوستم، عبدالکریم خلیلی، حاجی محمد محقق، انوارالحق احدی) و کلیه کسانی اند که در گروپ اویند.

اگر اینها اختیار را به دست عبدالله بگذارند و هیچگونه میکانیزمی برای کنترول امور ایجاد نکنند و به تصامیم یک فرد تن بدهند- خیانت می‌کنند. در گذشته نیز آنهایی مسوول بوده اند که عبدالله را بدون قید و شرط برگزیدند و هیچ راهکاری برای کنترول عبدالله نسنجیدند. عبدالله باید فقط سخنگوی جمع باشد، نه یک مقام تام‌الاختیار.

حالا نیز همین‌هایی که از عبدالله حمایت می‌کنند مسوولیت دارند که از درجا زدن،‌ فروختن، معامله کردن و کوتاه آمدن عبدالله جلوگیری کنند. کوته‌فکری و ناسنجیدگی ساده‌لوحانه گذشته باید این بار برطرف گردد.

به قول استاد باختری!

وای اگر قافله سالار به بی‌راهه رود
با چنین بار امانت که به دوش من و توست

>>>   محمد نسيم جعفری
غنی با عبدالله، فرهمند با صالح و دانش با سعادتی کشتی بگیرند، هر که برنده شد، قدرت را بگیرد.

>>>   Angelica Babak
نکند که همی عبدالله عبدالله باز مردم را مانند گذشته فریب داده امروز و فردا کرده تا یکباره طالبان سر مردم بریزند ، مردم را غافلگیر کرده ازادگانی هم که کم و بیش مانده از تیغ بکشند ؟
پنجشیر را راسن تسخیر و بعد قصه عبدالله را هم مفت کرده او را بکشند ؟
من همینطورخواب دیدم از وحشت تب کردم .

>>>   شاید داکتر عبدالله نخستین جمهوری باشد که پیش از معرفی خودش( مراسم تحلیف) به معرفی والی پرداخته است.
چند نکته:
۱_ به قول یکی از دوستان در سرپل، آقای محمود نور رحمانی( اوزبیک‌تبار) بعنوان والی و یک تن از قوم هزاره بعنوان معاون، دستور داکتر و با پشتیبانی افراد مسلح غیر مسئول، وارد ساختمان ولایت سرپل شده‌اند و والی اصلی به اردوی ملی پناه برده است. سر پل و جوزجان بیشتر اوزبیک‌نشین و وفادار به جنرال دوستم هستند. تاجیک‌های این منطقه بیشتر پیرو عطا نور می‌باشند که داکتر عبدالله نفوذ چندانی در بین‌شان ندارد؛ هزاره‌های این منطقه طراحی دار آقای خلیلی و محقق هستند. گویا داکتر عبدالله توانسته از نیروی ازوبیک‌ها استفاده کند. تا دیده شود وضعیت پنجشیر و پروان( موقعیت اصلی داکتر عبدالله) به کجا می‌رسد.
۲_ تیم ثبات و هم‌گرایی در حالی با چنین عمل‌کردی می‌خواهند به آمریکا ضرب شصت( جهت جلب توجه و به رسمیت شناخته شدن) نشان می‌دهند که دیشب هفته‌ی کاهش خشونت به توافق طالبان آغاز شده است. برخی به این باورند که سران مجاهدین با این‌که مدت هژده سال زیر لوای قانون و حمایت خارجی در ساختار حکومت بودند، بازهم رفتارشان مانند دهه‌ی هفتاد سلیقه‌ای و قلدور‌مآبانه است. جالب این‌که طالبان( که بعنوان گروه غیر متمدن و یاغی شناخته می‌شوند) در یک خط سیر مشخص و اصولی به فکر ورود در عرصه قدرت هستند. سوال این است که با ورود طالبان،ذاین رفتار سران مجاهدین می‌تواند به سود ایشان تمام شود؟
۳_آقای غنی انتخابات و نتایج آن‌را تمام شده حساب می‌کند، مجوز مشروعیت خود را از کمسیون انتخابات دریافت نموده و در آخر این هفته مراسم تحلیف خود را برگذار خواهد کرد. شب گذشته بیانیه‌اش را در مورد کاهش خشونت صادر کرده و گویا( مطابق ادعایش مبنی بر طرف اصلی مذاکرات صلح با طالبان) یک تنه وارد برنامه‌ی صلح شده است.
۴_ آقای غنی تا اکنون در مورد رفتارهای تیم ثبات و همگرایی، واکنش جدی و رسمی نشان نداده است؛ گویا نمی‌خواهد عجولانه تصمیمی بگیرد که بر وخامت اوضاع بیفزاید. احتمالا حساب‌رسی در این مورد را به بعد از تحلیف و دیدگاه آمریکا در این مورد موکول کرده است. بسیاری بر این باورند که سران مجاهدین با ایجاد این کشمکش‌ها، بر علاوه‌ی ایجاد حس بی‌اعتمادی در بین حامیان خارجی، از برنامه‌ی صلح نیز عقب خواهند ماند. کردیت خود را در امتیاز‌گیری‌های حکومتی( در صورت قانع شدن‌شان) به مصرف می‌رسانند و سهم زیادی را در آینده( بین حکومت فعلی و طالبان) از دست خواهند داد.
رسول عبدی

>>>   Śoráyá Śhojáei
چند بکس دالر امریکا از دنبال طیاره بین شان بی اندازد گپ خلاص است دل آموخته خون می بارد چون از ابتدا امریکا این ها را دالر خورآموخته کرده همین آدما بودن که به بهانه جنگ ومبارزه با طالبان ملیارد ها دالر از امریکا گرفتن وبخود قصرهای مجلل جور کردن فرزندان خودرا به خارج برای تحصیل روان کردن وانهای که بخاطر همین قلدوران جنگ کرده شهید شدند امروز زن بچه شان کنار جاده ها گردایی می کنند هر کسی با اینها باشد سر نوشت خوبی نخواهد داشت ؛ خودشان به مردم افغانستان ثابث می کنندکه باعث بدبختی و ویرانی چهل سال کشورهمین آدم ها بوده اند واین را جهانیان هم خوب درک کرده اند .

>>>   Naeem Sherif
متاسفانه در بین رهبری سیاسی مجاهدین خود محوری و امتیاز گیری یک اخلاق است هیچ سستم تیمی مقتدر در تشکیلات شان وجود ندارد وهمین موضوعات باعث میشود که این سازمان ها وگروها نتوانند یک حکومت یا یک انسجام را تشکیل کنند ودر نهایت طالبان جایشان را در حکومت آینده خواهد گرفت البته با در نظر داشت اقدامات راهبردی شان در طی شش ماه گذشته که الحال هم جریان دارد

>>>   Jalaledin Arian
حق ، عصیان و شورش !
نباید در گرفتن حق تأخیر صورت گیرد ، زیرا حق را نمی توان از پستو های سکوت بدست آورد . چنانچه دانشمندی گفته است : حق ، هنگامی که به جنبش در آید صدایش باز شناخته می شود .
بگذار تا عصیان به شورش مبدل شود ، زیرا به قول هوگو : شورش مجاورت به دماغ دارد و عصیان با معده !
شورش ، اشتغال آتش غضبی است که از حقیقت برون می آید . امروز پایه های تمامیت خواهان به لرزه در آمده است . آن ها به هراس افتیده اند و می ترسند ، چون می دانند که این مردم ها بوده اند که سال ها بالای شان استبداد شده است و از همه امتیاز های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی محروم بوده اند ؛ اما امروز آنها بیدار شده و به پا برخاسته اند . از همین جهت همچون کرم های که در فضله های حیوانات و سرگین های گندیده در تهیج می باشند ، این خاک فروشان و ستمکاران قرن ، به ارتعاش آمده اندو دیوانه وار به هر طرف تکان خورده و به حرکت افتاده اند .
هموطنان عزیز ! به قولی : یک شورش و قیام را زمانی می توان پسندیده گفت که به جلو رود . توقف و شکست این رستاخیز ، سبب می شود که دشمن با شمشیر بران و خشم آتشین خویش یک بار دیگر همچون نادر غدار بالای تان تاخته و به کشتار های دسته جمعی دست زده و از کشته ها پشته ها خواهند ساخت !

>>>   ‏محمود منجم زاده‏
داکترعبدالله یکی ازموفق ترین سیاستمدان افغانستان درصحنه جهانی
پس ارشکست رژیم خلق و پرچم درافغانستان درمدت بیش از۲۷ سال گذشته مانند داکترعبدالله کسی درتاریخ سیاسی افغانستان چنان نقش فعالی نداشته است
داکترعبدالله قبل ازطالبان و پس از طالبان سال ها به عنوان وزیر خارجه افغانستان بوده و با اکثریت رهبران جهان آشنایی نزدیک داشته و به سیاست جهانی خصوصا درمنطقه ازآشنایی ویژه ای برخور دارمیباشد
داکترعبدالله به عنوان یک سیاست مدار معتدل و با سنجش توانسته توجه جامعه جهانی را به افغانستان جلب نماید و نشان دهد که افغانستان زبان دیپلوماسی را میشناسد.
این درحالیست ، که جهان یک تصور نسبتآ تنش آمیز درمورد سیاستمدان افغانستان داشته چنین تصورمی شود ، که اکثرسیاستمداران افغانستان ازطریق تنش به حل مشکلات سیاسی افغانستان می پرداختند ، درچنین شرایطی داکترعبدلله در زمان مامورت اش به عنوان وزیرخارجه افغانستان نشان داد ، که منطق، اعتدال و تنش زدایی می تواند در پروسه حال مشکلات بسیارموثر باشد . کنفرانس بن اول نوامبرسال 2001 میلادی زمانیکه جهان درباره افغانستان و آینده آن دربن مذاکره میکرد ، و درباره ختم جنگ وتشکیل یک دولت موقت راه های تفاهم را با مقامات وقت افغانستان شهید استاد ربانی و داکترعبدالله و دوستانس مورد بررسی قرارمی داد ، داکترعبدالله درکابل انتقال مسالمت آمیزرا تدارک دیده ، به عنوان یک سیاستمدارآگاه رسالت خود را به مردم افغانستان و جامعه جهانی نشان داد . درزمستان سال 2001 میلادی زمانیکه در ورزات خارجه افغانستان درباره ی پالیسی سیاست خارجی افغانستان بحث می شد ، بنده افتخار حضور درچند جلسه در وزارت خارجه را داشتم حضور ده ها دیپلوماتی ، که درزمان رژیم طالبان به خارج رفته بودند به افغانستان برگشته دراین بحث ها شرکت داشتند .

>>>   نورالله وليزاده
معرفی والی‌ها از سوی تیم ثبات و هم‌گرایی در تاریخ سیاسی افغانستان یک رویداد بی‌سابقه است. اکثریت تحلیل‌گران هنوز به دلیل تازگی این رویدادها، چارچوب تحلیلی دقیقی برای آن پیدا نکرده و به سیاق گذشته و با ذهنیت‌های گذشته اوضاع را تحلیل می‌کنند. همه یک نوع شوک دیده‌اند. جامعه جهانی نیز دست‌پاچه و تعجب‌زده به نظر می‌رسد. برای تحلیل و مدیریت اوضاعِ روبه انکشاف جدید، نیاز به فکر نو و راه‌کارهای مدیریتی نوین است. منطقه ما از نقطه نظر تحولات اجتماعی-سیاسی آبستن تحولات ژرفی است. ایران، پاکستان، عراق، سوریه و یمن موج جدیدی از حرکت‌های مردمی بیدارانه در برابر حکومت‌ها را شاهد بوده و در حال تجربه کردن این تحولات هستند. افغانستان به دلیل جنگ‌زده بودن و حاکم بودن خارجی‌ها به سرنوشت مردم تا حدودی از تحولات سیاسی-اجتماعی منطقه‌ای به دور نگهداشته شده است. بعید نیست که این تحولات به افغانستان نیز گسترش پیدا کند و ما در مسیری قرار بگیریم که مدیریت آن از توان چند دپلمات امریکاییِ خسته از مذاکره با طالبانِ لجوج بیرون باشد. بحران آفرینان اصلی باید متوجه عواقب رفتار شان باشند.

>>>   Zabihullah Behjat
فرض کنید داکتر عبدالله عبدالله رییس‌جمهوری افغانستان می‌شد، چه تغییراتی می‌آمد؟
ولایات سمت شمال به شمول گمرکات مربوط جنرال دوستم، ولایات جنوب غربی از جمله هرات با مرز اسلام قلعه به اسماعیل خان، ولایات مرکزی به محقق و خلیلی و متباقی هم بین انورالحق احدی، حکمتیار، حامد کرزی، نادری‌خیل‌ها و چهار پنج زارخور دیگر تقسیم می‌شد و همه چیز ختم به خیر می‌گردید. خلاصه همان فرهنگ قومندان‌بازی و گوی در گویی دوباره اوج می‌گرفت و در این وسط ملتی که هیچ ارتباطی با دوایر دولتی ندارند تنها بازنده میدان بودند.

>>>   حوزه جهاد و مقاومت
حوزه ملیت های غیر پشتون
حوزه احزاب سیاسی ناراضی از قلدری و دیکتاتوری
همه با هم روی مشترکات خود کار کنند و از یک موضع واحد با حوزه طالب داخل گفتمان سازنده صلح شوند و با داد و گرفت سیاسی به یک نقطه نظر واحد برسند و این کشور را از این حالت نجات بدهند.
نه طالب و نه هم حوزه مقابل طالب به تنهایی و با تک روی چیزی به دست نمی آورد.
تکیه بر خارجی چه غربی باشد یا شرقی پایدار نیست و نه نتیجه داده و نه نتیجه میدهد.
پس راه حل در حاشیه راندن تیم متقلب قریه داری ارگ و گرفتن تصمیم های جسورانه و رسیدن به یک راه حل معقول بین حوزه طالب و حوزه مقابل طالب است.

والیان با درایت و با فهم را در همه ولایات تحت نفوذ خود مقرر کنید و نه از آسمان بترسید و نه از ریسمان.
کسی اگر کاره یی می بود با تمام قدرت و نیرو حال راه فرار نمی جست و در سایه دیوار ذلت نمی خفت.

>>>   اگر ما منتظر بنشینیم تا اول غنی غلزوی با ملا هیبت غلزوی به توافق برسد و بعد تیم غلزوی ها با تیم کرزی درانی به توافق برسد و بعد پشتون های داخل افغانستان به یک اجماع برسند و بعد جرگه لر و بر دایر شود و در نهایت پشتون های دو طرف سرحد دیورند به توافق برسند و آنگاه باب مذاکره شهروندان افغانستان با پشتون های زمین باز شود فکر میکنم چند صد سال نوری از شروع قیامت هم خواهد گذشت و با آنهم همچو یک خیالی مهال است.
پس راه خود را بروید و به دیگران فرصت بدهید که اگر خواستند با شما همراه شوند و اگر نخواستند راه خودشان را بروند

>>>   همگي برادرابم

>>>   تو کی و کارت چی؟ برو بچیم شب خانه یک لقمه نان ببر

>>>   Homaira Omar
یک عده مردم به این عقیده اند که در بحران کنونی ،اشرف غنی در مقابل جنگسالاران ایستاده گی نموده .
عده دیگر فکر می کنند که عبدالله عبدالله از حقوق تاجیکان دفاع مینماید .
یک عده اوزبیک ها به این عقیده اند که دوستم ناجی و مدافع حقوق آن ها است .
طالب به این عقیده است که آنها در مقابل کفر می جنگند و مدافع اسلام هستند.
اما درحقیقت،اینها همه اجیران امریکا اند، که جهت منافع امریکا درمقابل همدیگر سنگر گرفته اند ،زیرا همه آنها توسط امریکا تغذیه وحمایت مالی میشوند . با تاسف باید گفت که یگانه قربانی سیاست های تفرقه بیانداز و حکومت کن امریکا ملت فقیر افغانستان است و بس !
لطف نموده به خاطر دفاع از چند عنصر فروخته شده و نوکر امریکا، به همدیگر دشنام نه دهید . زمستان میگذرد رو سیاهی به ذغال می ماند !

>>>   هوشدار!
تعين والى هاى جديد به فرمان داكتر عبدالله (كودتاى ادارى در شمال) و اعلان حكومت موازى زمينه تجزيه افغانستان را مهيا مى
سازد، اما از گوشه اى ديگرى.
اگر جنرال دوستم و داكتر عبدالله در شمال افغانستان، آنطورى كه چند روز پيش گفته بودند حكومت موازى اعلان كنند، با اين كار آنها طالبان كه در شمال افغانستان مسلط هستند قدرت سياسى را در اين مناطق تمامأ بدست گرفته و حكومت موازى دوستم - عبدالله را تصاحب خواهند كرد.
چون جنرال دوستم و داكتر عبدالله و حاميان شان در شمال افغانستان حد اقل در اين ده سال اخير اگر توانايى و قدرت مى داشتند طالبان در شمال اين كشور هرگز مسلط نمى شدند، امروز طالبان در سراسر شمال مسلط اند از ناتوانى و بى كفايتى همين رهبران شمال.
ض، بهارى

>>>   عطا صفوی
جلسه بازی را با این مکارو درنده تاریخ دیگر بس کنید....!!
" آزموده را باز آزمودن خطاست "
-----------------------------------------------
کسانیکه خلیلزاد را تا حال نشناخته ودراهداف شوم وی بازهم شک دارند ، این بدین معناست که نااعوذباالله تا الحال نه خدا ونه هم رسول اش را نشناخته اند. مذاکره با ایشان درشرایط موجود به معنی وقت کشی ودرصدد مهار کردن وضعیت به نفع ارگ وادامه اش جز نوشیدن جام زهر قطعآ چیزدیگری بوده نمیتواند .
اینکه عبدالله ، دوستم ومحقق بنابر دلایل نامعلومی نمیخواهند خواست اصلی خلیلزاد را طی این نشست های مکرر از طریق رسانه ها بامردم خویش شریک نمایند ، واقعآ مایه نگرانی وسوال برانگیز است. درحالیکه این گرگ درنده سالهاست گوسپندان راطعمه خویش نموده است.

>>>   Ali Adili
گفته می شود که غنی روز پنجشنبه مراسم تحلیف برگزار می کند.
تیم عبدالله ظاهرا تا همان زمان وقت خواهد داشت. بنابراین، احتمالا این هفته، یک هفته زدن و کندن خواهد بود.
نوت ۱: دفتر معاونت دوم، یعنی دفتر استاد دانش، را از کمیسیون آمادگی برای مراسم تحلیف حذف کرده اما دفتر شاه حسین مرتضوی را در کمیسیون شامل کرده:-)
نوت ۲: حالا طرفداران استاد ما را متهم می کنند که استاد را تخریب می کنیم (به اصطلاح خدا مره ده او روز نرسیننه که استاد را تخریب کنوم، مو فقط امی چیزا ره ده چیشم سر خو اوش مونیم):-)


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است