خواب های دموکراسی قلابی حرام تان باد.
آنهایی که ناعاقبت اندیشانه و به شکل نهایت سبکسرانه وحتی احمقانه خواب دموکراسی را برسرمی پرورانیدند و داشت و نداشت خلاصه همه چیزخویش را در زیر پایی به اصطلاح دوستان بین المللی خویش فرش کردند، وقتی امروز مردم ما با دست خالی کاری کرده نمیتوانید؛ این افراد در معاملات ننگین به جیب انداختن چند روپیه حرام یکجا با کرزی، غنی و خلیلزاد همدست شدند خود و مردم خویش را زیرنام دایاک، DDR با نام های مختلف خلع سلاح که خود به معنی خلع قدرت است نمودند و حالا این وضعیت اسفناک موجود که هرجنایتی که بالای این مردم از طر ف این رژیم خونین تطبیق گرد، قطعا هیچ کسی قادر به دفاع خود نبوده و نیست. مسعود به خون جگر جمع کرد، ولی چند دانه خود فروخته به شاخی همه چیز را باد کرد.

به یاد فکاهی پوتین افتادم و بدون چون و چرا فکاهی «پوتین» شباهت کامل به همان "دایاگ" (خلع قدرت سیاسی - نظامی) من و شما دارد، باور کنید هرباری که به این فکاهی پرمعنی پوتین گوش میدهم، دقیقا در فکر آن صحنه ها و عملکرد های دردمنشانه و نابخردانه چند دانه معامله گرا شرف باخته که به فرمان فاشیزم قبیلوی افغان تبار چون خلیلزاد، اشرف غنی، کرزی... عمل کردند فرو میروم و حالا بعد از گذشت زمان خود در بیچارگی و سردرگمی فرو رفته اند و درد اش را همه مان میکشیم.
ضر ب المثل مشهوری داریم: "دریا را نادیده موزه کشیدن کاری است نا درست...".

پوتین این فکاهی معنی دار را چندی قبل در نشست سالانه خبری در حضور هزاران ژورنالیست ملی و بین المللی در برابر پرسش یک خبرنگار در مورد دفاع از خاک و تمامیت ارضی روسیه چنان پاسخ کوبنده را البته همراه با فکاهی شوخی آمیزی ارایه نمود که حاضرین خود را از خنده گرفته نتوانستند.
پوتین گفت «یک شوخی مدرن عصری وجود دارد»:
« پدر (یک افسر متقاعد) از پسرش می پرسد: فرزندم اینجا شمشیر من بود، حالا کجا است؟ پسر در جواب میگوید: پدر جان خفه نشو، من آنرا با ساعت دیواری پسر همسایه مبادله نمودم، پدر میگوید: ساعت را نشان بده، بلی پدر ساعت بسیار خوبی است.
خوب پسرم ! اگر فردا باندیست و تروریست ها نزد ما بیایند، برادر، مادر تو را را بکشند، خواهرت را مورد تجاوز قرار بدهند، تو به آن‌ها چه خواهی گفت؟
حتما خواهید گفت: شام تان بخیر، ساعت 12:30 به وقت مسکو است."

با اینکه تمام حاضرین نشست کنفرانس با این شوخی پوتین لحظاتی با صدای بلند خندیند. باورکنید که هر وقتی من به یاد این فکاهی می افتم وجودم درد میکند، به دلیل اینکه امروز توسط همان "خنجر های" تبادله شده در مقابل معاملات ننگین توسط این سبکسران هویت فروش معامله گر سرم را از تنم جدا میکنند.
دقیقآ این نامردان ما هم تمام خنجر ها را به ساعت دیواری معامله کردند.

فراموش نکنید هر آنچه که امروز من و شما در این بدبختی و بی سرنوشتی فرو رفته ایم، باخت آن قماری چند نفر معامله گر بیکاره است که امروز مردم با پوست و استخوان اش حس میکنند و هنوز از انجام این تونل تاریکی هم خبری نیست.

عطا صفوی

>>>   عطا جان تشویش نداشته باشید.
خانه گرگ بی استخوان نیست.
وقتی بادار در حال گریز است نوکر جرآت ایستادگی را ندارد.

>>>   سلام واحترامات بنده را قول نمایید.
موضوع را که شما نوشته نمودید کاملآ درست ومبنی به رویداد های فعلی میباشد.

>>>   صفوى اينقدر پوف نكن!! در همان وقت كه تا دندان مصلح بوديد و از طرف روس ، ايران، هندوستان و ديگر حلقات استخباراتى كمك مى شديد و شيرك برفى و ديگر دزدان تان زنده بودند چهار دانه طالب از سرحد انطرف تير تان كرد!! بلى به ناموسى و قتل و دزدى خصلت همين قهرمان شما و پروفيسور شما و به اصطلاح مارشال شما بود!! افشار و به ناموسى مردم اهل هنود ما از جمله هزاران جنايات هست كه به نام همان قهرمان استعمار أورده شما ثبت تاريخ هست! ان وقت هنوز در ذهن مردم زنده هست كه شما نا خلفان زير ركاب استعمار و اشغال مثلى نوكر و كنيز مى دويديد و به دوستان بين الملى تان مى گفتيد كه "بم هاي كلانتر پرتاب كنين"!! حالًا هر چيزيكه سر تان مى ايد هيچ كسى با شما نيست!! شما دزد، وطنفروش، خاين و نا افغان هستيد!! خداوند جزاء شما را بدهد قسميكه داده مى رود!!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است