پمپئو کلاه قدرت را بر سر هرکی که بگذارد بر سر عبدالله نخواهد گذاشت. راهی برای عبدالله و متحدان او باقی نمانده به جز ایستادگی | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ ۱۳۹۸/۱۲/۱۹ | کد خبر: 162531 | منبع: | پرینت |
از مجموعه مذاکرات میان ارگ و تیم ثبات و همگرایی برسر مساله تقسیم قدرت سیاسی پنجاه درصدی دوطرفه و همچنان دیدار خلیلزاد با عبدالله که به نفع غنی عقب بنیشیند، چنین می نماید که داکتر عبدالله هم به غنی و هم به خلیلزاد یک جواب مثبت داده است که زیر بار زور و تقلب نمی رویم.
حکومت متخب آرای شفاف مردم را می خواهیم. رهبران تیم ثبات و همگرایی به شمول صلاح الدین ربانی، جنرال دوستم و محقق و خلیلی و همچنان رهبران چپ و راست و ملی گرای پشتون همه و همه به مثابه یک قوت مردمی در عقب عبدالله ایستاده هستند. حتی کرزی به عبدالله به حیث رییس جمهور منتخب مردم افغانستان می نگرد و از مردم خواسته است که پلان مراسم تحلیف اشرف غنی را سبوتاژ کنند.
تیم ارگ که در آن میان امرالله صالح بسیار خون گرم است که به مقام معاونیت اول تکیه بزند، اعلام آمادگی برای اجرای مراسم تحلیف کرده است. تیم ثبات و همگرایی نیز به رهبری عبدالله در کاخ سپیدار مراسم تحلیف بجا خواهد آورد. دو پادشاه در یک اقلیم سیاسی نگنجد. گفته می شودکه مایک پمپئو به صورت مخفیانه به کابل رسیده است تا میان دو رییس جمهور پادرمیانی کند و از موضع قدرت فراتر از خلیلزاد به یمن لطف اول منافع امریکا کلاه قدرت را بر سر یکی از آن دو بگذارد.
یادمان هست که در انتخابات 1393هجری که جنگ غنی و عبدالله چنان التهابی شده بود که تیم ثبات و همگرایی خیمه های اعتراضی و خیمه حکومت منتخب مردم در سرک هازده بودند، جان کری وزیر خارجه امریکا وارد کارزار التهاب سیاسی گردید. عبدالله در آن زمان زیر بار تقلب رفت. آن را «مصلحت سیاسی» خواند. زخمی که امروز عبدالله و رهبران ثبات و همگرایی و حتی کرزی و سایر پشتون های چپ و راست از غنی در سینه سیاسی دارند از همان اشتباه مصلحت سیاسی است.
پمپئو که قبلا گفته بود ما مواد توفقنامه را عملی می کنیم و عده ای آنجا {در افغانستان} غالمغال راه انداخته اند، اکنون وارد میدان التهاب سیاسی تحلیف دو رییس جمهور شده که هر دو برسر چوکی قدرت غالمغال راه اندخته اند. پمپئو کلاه قدرت را بر سر کی خواهد گذاشت؟ عبدالله بار دیگر در اوضاع و احوال پیچیده سیاسی گیر کرده است که باز به جای غنی ترامپ به زبان پمپئو با او سخن می گوید. قسمی که در انتخابات 1993 اوباما به جای غنی از زبان جان کری با عبدالله سخن می گفت. در آن زمان عبدالله بنام مصلحت سیاسی بیعت به تقلب غنی کرد. در پنج سال چنان خون بینی به رسم قدرت تشریفاتی شد که نه تنها هیچ نقشی در تصنیم گیری های سیاسی نداشت بلکه غنی به انحصار قدرت صلاحیت تقرر والی را هم از کاخ سپیدار گرفته بود.
اوضاع و احوال احتماعی و سیاسی جامعه افغانستان در شرایط امروزی چنان التهابی است که نه تنها تیم ثبات و همگرایی حاضر نیست که راه سیاست اشتباه مصلحت سیاسی را بروند و آزموده را دوباره بیازمایند که ساده لوحی و روی سیاهی ابدی تاریخی همراه با لعنت ابدی مردم است، بلکه طالبان شریک سیاسی امریکا در قضیه افغانستان، نیز از مذاکره با غنی و حکومت ایتلافی با تیم ارگ سربازمی زنند.
شرایط امروز با سال 1393 فرق دارد.
اکنون پمپئو چطور این غالمغال را فرو می نشاند؟ با گذاشتن کلاه برسر غنی قضیه سیاسی داخلی کشورمان هیچگاه حل نمی شود. از سوی دیگر، طالبان حاضر به مذاکره با غنی نیستند. آنها حکومت ارگ را نامشروع می خوانند. ترامپ، تیر سیاسی توافقنامه صلح باطالبان را در گرماگرم جنگ سیاسی قدرت میان ارگ و ثبات و همگرایی بسوی غنی و عبدالله پرتاب کرده است. ترامپ، به غنی احوال داد که فعلا از خیر مراسم تحلیف بگذرد تا بهتر شدن اوضاع و در همان حال در فکر وارد کردن تیر سیاسی طالبان در قلب انتخابات بود.
آیا ترامپ، اجازه خواهد داد که غنی مراسم تحلیف به جای آورد؟
حال پمپئو به انتخاب ترامپ، کلاه را بر سر کی خواهد گذاشت؟
بر سر هرکی که بگذارد بر سر عبدالله نخواهد گذاشت. راهی برای دکتر عبدالله و متحدان او باقی نمانده است به جز ایستادگی جانبازانه برای نجات آزادی و عدالت و غرور و عزت مردم افغانستان. کوچکترین اشتباه تیم ثبات و همگرایی را به پرتگاه دو حلقه دام گیر می اندازد که پایان تلخ باخت سرنوشت ساز سیاسی در عرصه مبارزات آزادیخواهانه برای رهبران است که نتوانستند از حق مردم حمایت کنند. رهبران تاجیک، هزاره و ازبیک و ترکمن و ایماق و حتی پشتون های چپ و راست مخالف ارگ و سیادت پاکستان در روکش طالبان در بحران آفرینی های سیاسی ترامپ، هم اکنون در دو چرخه ترور گیر کرده اند. یکی چرخه ارگ. دو دیگر طالبان آی اس آی. حمله به مصلای شهید مزاری در غرب کابل بوسیله سلاح های سنگین و ماشیندار در 16 حوت سال جاری، رهبران تیم ثبات و همگرایی را نشانه گرفته بود که دکتر عبدالله و محقق و خلیلی تصادفا نجات یافتند.
مصلحت سیاسی دیگر بی معنی است. مصلحت سیاسی و معامله گری بود که غنی را یکه تاز میدان کرد. عبدالله و متحدین وی همزبان و همدل و هم عهد و فا و پیمان راستین از مصلحت سیاسی به سوی مقاومت ملی با هزینه کردن جان شان گذر کنند. همانطورکه به غنی و سیاف و خلیلزاد نه گفتند و با تقسیم قدرت گردن خمی در برابر تقلب نکردند و تا برگزاری مراسم تحلیف پیش رفتند، به پمپئو و ترامپ هم نه بگویند و در چهارچوب «قانون» از مطالبات برحق شان یعنی آرای شفاف مردم حمایت کنند. عقب نشینی در برابر زور و فشارجز بردگی سیاسی، برداشتن بار ستم نیست. هرآیینه به مطلب نرسید هرکس که بار ستم را بر دوش حمل کرد.
محمد صدیقی
>>> بهتر است که یا لاندی شود یا باندی
>>> صلح کلمه نهایت مقدس برای تمامی مردم جهان وخصوصا برای ملت مومن وجنگزده افغانستان میباشد که بیشتر ازچهل سال درحال جنگ خانمان سوز در وطن شان هستند.ملت مومن واقشار مختلف افغانستان بدانند که تاریخ نشان میدهد که هر جنگ داخلی وبین المللی سر انجامش با صلح خاتمه یافته اند.درقران کریم هم درصلح تاکید گردیده است طوریکه درقرآن کریم خداوند متعال فرموده: الصلح خیر.یعنی صلح یک عمل نیکو وخیر است.ملت مومن وزجر کشیده افغانستان درچهل سال حکومات مختلف را با آیدیولوژی های مختلف تجربه کرده اند ازحکومت چپگرای کمونیستی ، بعد حکومت مجاهدین و هم تسلط بنیاد گرای امارت طالبان تا بالاخره حکومت دیموکراسی ووسیع البنیاد موجوده که توسط جامعه جهانی برای حل منازعه ومحو جنگ طولانی درافغانستان تجربه گردیده است.بدبختانه نظامیان شوروی که درحکومت داود خان و دراردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند با یک عده صاحب منصبان پایین رتبه اردوی افغانستان و چپ گرا که تمایل به افکار شوروی سابق داشتند با کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ شمسی تحت قومانده مستقیم منشی حزب کمونیست حکومت وقت شوروی برژنف ملعون وفاشیست قدرت سیاسی را بدست گرفتند.حکومت چپگرای کمونیست ها که فرهنگ وعقاید مردم وجامعه افغانستان را به صورت حقیقی درک نکرده بودند باشعارهای ظاهرا انقلابی وچپی شان خیلی زود تصفیه دراردو وپولیس وارگان های دولتی را شروع کردند وهم بسیاری از سیاست مداران واقعی ووطن دوست ،روحانیون، مولوی صاحبان و عالمان دینی، صاحب منصبان اردو وپولیس ،استادان پوهنتون ودانشگاه ها،معلمین ومتلعمین مکاتب،تجاران،کسبه کاران ،دهاقین وزمینداران زحمت کش،افراد شاغل درادارات دولتی، اشخاص ملی وبانفوذ افغانستان ،روشن فکران وطن پرست عم ازذکور واناث واقشارمختلف ملت مومن افغانستان را تحت نام های مختلف واتهام کاذبانه به محابس انداختند وبالاخره درشب های تاریک درپولیگون ها زنده زیر خاک کردند که لیست نشرشده پنج هزار نفر شهدای ١٣٥٧ و١٣٥٨ زمان حکومت خلق وپرچم شاهد چنین ادعا است.خلقی ها وپرچمی ها بامقاومت خاینانه وجنون آمیز شان چهار ده سال با ملت مومن وآزادیخواه افغانستان جنگیدند درنتیجه میلیون ها نفردرکشورهای همسایه ودور مهاجر گردیدند وهزاران نفر معیوب معلول وکشته گردیدند.بالاخره حکومت چپگرا به مردم آزدیخواه ومجاهدین افغانستان تسلیم شدند. متاسفانه بعد ازسرنگونی حکومت کمونیستی ، حکومت مجاهدین بی تجربه نیز مرتکب اشتباهات جبران ناپذیر شدند وباجنگ های خونین گروه های مجاهدین ،شهرکابل به ویرانه تبدیل شدند وهزاران انسان بیگناه بی خانمان ،آواره وکشته شدند.بعدابا رویکار آمدن قشر بنیاد گرایی طالبان تحت رهبری مستقیم بعضی اعراب متعصب وجاهل نیز جنگ ادامه پیداکردند وهزاران انسان ازاقشار مختلف درکنج وکنار افغانستان و درشهرها و مسافرین بیگناه درمسیر های عبور ومرور دستگیر وکشته شدند.جامعه جهانی وممالک دور ونزدیک با درک ازوضعیت آشفته وخطرناک درافغانستان تصمیم به حل بحران دراز مدت افغانستان گرفتند ویک حکومت وسیع البنیاد وهمه شمول را درافغانستان جنگزده بنیان گذاری نمودند قوای نظامی جامعه جهانی برای جلوگیری دوباره رشد وتقویت تروریستان خارجی وبین المللی باالموقع وارد افغانستان گردیدند وامنیت نقاط مختلف افغانستان راگفتند.قانون آساسی جدید نظر به شرایط واوضاع جدید باشرکت علما ء،روحانیون ودانشمندان تدوین وجامعه مدنی گردید.اردو وپولیس که برای تامین امنیت داخلی ودفاع ازسرحدات افغانستان ضروی ولازمی است تشکیل گردیدند.مکاتب وپوهنتون هاودانشگاه های دولتی وشخصی برای رشد وترقی افغانستان وارتقای تعلیم وتربیه ودانش شروع به تعلیم وتربیه جوانان وفرزندان کشور عم ازذکور واناث به تدریس نمودند ،بازسازی ونو سازی ساختمان های دولتی با سرعت زیاد درنقاط مختلف افغانستان شروع به فعالیت نمودند و پروژه های کوچک وکلان درتمامی نقاط به مرحله اجراگذاشتند وتاحال هم بازسازی ونوسازی پروژهای دولتی خوشبختانه باسرعت درتمامی نقاط افغانستان ادامه دارد.ازهمه مهمتر برای اولین بار احزاب مجاهدین واحزاب قدیم و نوین دروزارت عدلیه افغانستان ثبت وراجستر گردیدندواحزاب سیاسی درتمامی مسایل سیاسی واقتصادی واجتماعی باقوه سه گانه افغانستان همکار هستند.جراید، اخبار ومجلات وآزادی مطبوعات وتلویزون ها دولتی وشخصی شروع گردیدند انتخابات برای انتخاب زعیم کشوردعملا صورت گرفته اند.پارلمان های ولایتی وولسی جرگه ومشرانوجرگه درمرکز با شرکت نمایندگان ملت شروع به فعالیت نمودند.کومک های اقتصادی برای بازسازی افغانستان ازطرف جامعه جهانی وکشورهای همسایه ودوست وممالک ذیعلاقه به دولت افغانستان داده شدند. متاسفانه یکعده گروپ های مسلح غیر مسئول تاحال هم به جنگ خانمان سوز دربعضی مناطق روستایی ودهات وهمچنین درشهرها ادامه میدهند و با ترور وانفجار وانتحار باعث کشته شدن مردم بیگناه افغانستان گردیده وهم باعث تشویش وپریشانی ملت مومن وجنگ زده افغانستان میگردند.اکنون که جامعه جهانی و حکومت مرکزی و سیاست مداران دلسوز ووطن دوست و ملت مومن وجنگزده افغانستان برای تحقق پروسه صلح عادلانه پایدار،آشتی ملی وامنیت داییمی درتلاش هستند تاازهر طریقی ممکن صلح عادلانه پایدار وامنیت دایمی را درافغانستان مورد تطبیق قرار دهد تا انشالله روزی ملت مومن وجنگزده افغانستان دارای یک کشور متحد و غیر قابل تجزیه و بدون جنگ وخونریزی ودارای امنیت دایمی ودیموکراسی واقعی درافغانستان باشد.اکنون وظیفه حب الوطنی وایمانی تمامی سیاست مداران افغانستان ازهرقشر ودارای هر ایدیولوژی وعقاید سیاسی، اشخاص بانفوذ ملی ،روش فکران وطن دوست ووطن پرست ،روحانیون وعلمای محترم دینی وجامعه مدنی درداخل وخارج عم ازذکور واناث درجهت تحقق صلح عادلانه وآشتی ملی وحقوق بشر،حقوق اناث درتمامی امورات دولتی درافغانستان تلاش خستگی ناپذیر وصادقانه نمایند. وازطرف دیگر گروه های مسلح غیرمسئول بدون درنظر داشت ملحوظات سیاسی و خواست های شخصی شان تلاش همه جانبه وصادقانه نمایند تا درپروسه صلح عادلانه پایدار ،آشتی ملی وامنیت همیشگی افغانستان وظایف ایمانی وحب الوطنی خودهارا ادانمایند تا به یاری خداوند جل جلاله روزی ملت مومن وخسته از جنگ شاهد صلح عادلانه داییمی وامنیت پایدار درافغانستان جنگزده باشند.به پیش به سوی پروسه صلح عادلانه پایدار ،آشتی ملی ،تحقق واقعی حقوق بشر ، حقوق زنان درتمامی امورات دولتی ، ترقی ،رشد، دیموکراسی وانکشاف متوازن درافغانستان جنگزده ،زنده باد وحدت و آشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان ،محو و نابود باد گروه های ماجراجو وجنگ طلب ونفاق افگن وانواع فاشیزم درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری از آسترالیا
>>> انگلیس نقشه شیطانی خودرا از زمان شاندن عبدالرحمان خان تا نواسه هایش بازی نموده یگانه کشوریکه مخالف اقوام دیگر هستند انگلیس به کمک پاکستانی هااستند و این نقشه هرگز اوغانستان را آباد و به پیشرفت سوق نمیدهد بلکه عقب برده میرود . شما بروید مناطق اوغانهای جنوبی را نگاه کنید گویی در قرن ۵ و ۶ میلادی زنده گی میکنند این سران اوغان که به کمک این و آن بر اریکه قدرت آورده و سرنگون میشوند همه تنهابخاطر منافع شخصی خود کار میکنند نه ملی . یگانه راه حل کشور قطع نمودند دست خارجی هاست و بعد تصفیه حساب با اوغانهای وطنفروش و ناموس فروش که غلام هرمتجاوز شده این خاک را به تباهی سوق داد اند . در اوغانستان یک جنگ قومی و سمتی میتواند مشکل را حل سازد
>>> همه میدانند که خارجی ها با وطنفروشان کهنه کار بهتر معامله میکنند و میدانند که اینها در وطنفروشی و ناموس فروشی تجربه خاص دارند پس چطور نزد عبدالله بروند ؟ شما خودرا در جای کشور های متجاوز قرار دهید زمانی که با کسی معامله میکند شما یک شخص تجربه دار را انتخاب میکنید یا تازه کار را ؟ طبعیست شخص کهنه کار و باتجربه را پس خارجی ها هم از اوغانها همان غلام تر و همان سفاکترش را برای خود انتخاب میکنند و میدانند تنها همین هاستند که بالایشان سوارشوید و هرسو به دل شما میروند.
>>> امریکا برای نجات موافقتنامه با تروریستان طالب و ادامه آن تا انتخابات امریکا هر روز باج میپردازد.
تازه ترین باج قبول اجرای مراسم تحلیف غنی در ازای آزادی ۵۰۰۰۰ تروریست طالب.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است