از ضرورت به نوکری تا افتخار به نوکری
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۰۲    ۱۳۹۹/۱/۳ کد خبر: 162713 منبع: پرینت

دوستی در پای یادداشت قبلی من نوشته است:
"عجیبه هر چی متن رو زیر و رو کردم به آمریکا حمله نکرده بودی! اتفاقی افتاده؟"
من می دانم که تعداد دوستانی که هنوز هم دل به امریکا و خلیلزادش بسته اند کم نیستند. حالا، برای آنکه این دوستان را نا امید نکرده باشم، بگذارید اشاره هایی در این مورد بکنم:

فعلا روزانه صدها نفر ایتالیایی جان شان را از دست می دهند. دیروز نزدیک به 800 نفر در این کشور جان دادند. سیستم صحی ایتالیا دارد فرو می ریزد و این کشور فورا به کمک نیاز دارد. هیچ کشور اروپایی حاضر به کمک به ایتالیا نشده است و همین است که ایتالیا از چین، کوبا و ونزویلا درخواست کمک کرده است. چین و کوبا تا کنون به ایتالیا امکانات و پرسنل طبی فرستاده اند و تعدادی باور دارند که بخش هایی از ایتالیا با استفاده از تجهیزات ارسال شده از سوی چین به مبارزه شان در مقابل کرونا ادامه می دهند. اما در همین حال، اول هیچ گزارش معتبری شما در این مورد در رسانه های امریکا نمی بینید و اگر می بینید معمولا همراه است با هشدار ها و در آنها به اهداف سیاسی چین بیشتر پرداخته می شود تا به اهمیت این کمک ها برای حفظ جان آدم ها. از آغاز بحران کرونا تا کنون، حجم عظیمی از تبلیغات ضد چینی از سوی آمریکایی ها (دولت و رسانه ها) علیه چین، کار دریافتن واقعیت ها را سخت و دشوار کرده است و ما در مورد تحریم های امریکا بر کوبا، ایران و ونزویلا که زمینه مرگ انسان ها را فراهم می سازد هم می دانیم.

همین چند روز پیش نیورک تایمز نوشت که تعدادی از مقامات امریکایی، ترامپ را تشویق به حمله نظامی به ایران کرده اند و استدلال شان هم این بوده است که ایران زیر فشار بحران کرونا است و یک فشار نظامی حسابی، وادار به مذاکره اش می کند. این حمله را می خواسته اند به جواب حمله شبه نظامیان شیعه بر پایگاه های امریکایی ها انجام بدهند. حتما به یاد دارید که پارلمان منتخب عراق از امریکایی خواستند که از عراق خارج شوند. یعنی فعلا امریکایی ها در عراق، متجاوز هستند و بر خلاف خواست مردم عراق در آن کشور، حضور نظامی دارند، اما عراقی هایی را که خواهان خروج شان است، تروریست می خواند.

سوالی که ما می توانیم از خود بپرسیم این است که امریکایی ها که سرنوشت ما را در دست دارند و بر زمین و هوای کشور ما مسلط هستند، تا کنون چه کمکی برای مبارزه با کرونا کرده اند؟ در چند ولایت افغانستان، امکانات تست کرونا وجود دارد؟ شاید بگویید که خوب، کمک نمی کنند، مگر زور است. خوب، اشغال کشور ها و سلطه بر سرنوشت ملت ها مسوولیت هم می آورد. فقر ما برایش مهم نیست، آوارگی ما برایش مهم نیست، مرگ ما برایش مهم نیست، بدبختی ما برایش مهم نیست اما برای ما دولت می سازد، رییس جمهوی وارد می کند، نتایج انتخابات های ما را تعیین می کند، در کشور ما هر کسی را خواست مرگ و یا زندگی می بخشد.

من بر ضرورت نوکری در زندگی ما افغانی ها واقفم، اما ضرورت به نوکری، افتخار به نوکری را توجیه نمی کند. بدبختانه با تمام شعارها و افسانه ها، تاریخ معاصر ما افغانی ها را می توان تاریخ نوکری هم دانست.شاید همین است که نوکری حتی اگر بی مزد هم باشد برای ما افتخار است، و دلیل بر هوشمندی و زرنگی.

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نوکری
آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   اگر امریکا نباشد پاکستان است بنا بودن امریکا بهتر از بودن پاکستان است
ر

>>>   همه به یکدیگر وابستگی دارند و ضعیفتر ها تا قویتر شوند بیشتر وابستگی دارند؛ از وابستگی ایران به ادویه ، تکنالوژی ، صنعت هوایی ، دفاعی و ... خارجی ها و روسیه و وابستگی شدید اقتصادی پاکستان به خارجیها ، وابستگی ۸۰٪ کشورها به صنعت هوایی امریکا و وابستگی اکثریت کشورها به تکنالوژی امریکا ، و ... خلاصه همه با هم منافع متقابل دارند و افغانستان هم بخاطر موقعیت مهم جغرافیایی اش منافع متقابل با امریکا یا بهترین متقاضی دارد وگرنه بیش از این توسط ایران و پاکستان چور میشود و آب ، نیروی کار و دسترنج خود را در اختیار نخواهند داشت و حتی امکان دارد معادن خود را هم بجای فروش به امریکا به پاکستان و ایران قاچاق خواهند باخت.

>>>   آقای وطندار!
نوکری را نمی توان به همه مردم افغانستان تعمیم بخشید. هیچ ملتی آقا و یا نوکر زاده نشده است. هیچ مردمی ذاتاً نوکر نیست. آزادی و آزادی خواهی جزء طبیعت انسان است.
حقیقت مسلم این است که نه مردم، بلکه مدعیان رهبری اند که به نوکری تن در میدهند (و یا ندراتاً در راه آقائی مردم خود قدم بر میدارند). اگر نوکری ای در کار باشد، احمقانی نظیر غنی و عبدالله اند که نوکر اند، نه فرزندان آزادمنش ولی برهنه پای مردم افغانستان.
داود

>>>   از سوء حظ وشرایط ناگواری که بر ما طاری گردیده مارا کس به مزدوری هم قبول ندارد وقتی فرمودیدانهازور دارند واز نیرو وقوه کار میگیرند ویاهم با خرچ دلار کار ها وبرنامه هاوتیوری های اشغال را پیش میبرند ودرین راستا بسیاراند از ضرورت مندانی که در صف استاده اند وبرای یک مشت پول از همه چیز خود وافتخارات وتاریخ درخشان وطن عزیز میگذرند ومبخواهند ان مثل معروف را پیاده نمایند که گفته اند<گور سوزد خیر است که دیگ بجوشد > انها نه از امروز بلکه از سالیان متمادی بدینسو گروه از خوش خدمتان ومزدور های بی مزد وارزان را در اختیار دارند که هر کدام به افتخار این بار ملامت را بدوش خواهند کشید وملت ووطن خویش رادر بهای نا چیز به بیگانگان هدیه خواهند کرد بی جا نگفته بودند که <من از بیگانگان هرگز ننالم--- که بامن هرچه کرد ان اشنا کرد > از قضا این ملت سلحشور وبا وقار چنان عاجز وبی وسیله شده که ما نند کبش قربانی همه در قربانگاه اماده ای ذبح وکشتار اندوهیچ توان ونیروی مقاومت وقوه ای رادعه برایش نمانده است چه از چهل سال بدینسو برای همچو یک روزی انهارا به انواع مصایب دچار نموده واخرین بار هم تیر تفرقه واختلاف نهای را بسوی انها خلاص نمودند تا مجروح ونیم جان گردیده وصید شان اسان گردد
ولایت خان صافی از کاپیسا

>>>   آنکه جاسوس نیست سلطان کی شود

>>>   " تعداد دوستانی که هنوز هم دل به امریکا و خلیلزادش بسته اند کم نیستند" این جمله را کاملأ تایید میکنم. ۹۰٪ افغانهایی را که من در ملبورن استرالیا میشناسم اگر دریک هفته یکبار از دل خدا بگویند (آنهم برای برکت برمال شان) مگر روزی بیشتر از ۲۰ مرتبه از عمق دل امریکا می گویند.
آزاده

>>>   همین خادیست ها اکنون هم بنام مشاورین امنیتنی دروزارت خانه ها مصروف کاراند وبنابه عادت دیرینه خود هنوز هم بهمان اعمال خود دوام میدهند :
«جوا سیس خاد» که دست آموزان ونوکران (K.G.B) در افغانستان بودند، وبخاطر کسب رتبه ومدال ومقام ومعاشات فوق العاده مردم را حق وناحق بدام می انداختند،وسر به نیست میکردند، پس از سقوط دولت پوشالی، اکثراً به روسیه فدراتیف فرارکردند. آنان در روسیه هیچگونه ارزش واعتباری نداشتند وهرروز از سوی پولیس و نیروهای ماسک پوش معروف به "آمون"لت وکوب وتحقیر وتوهین میشدند ونشان دادن کارتهای خاد وجاسوسی شان نیز فایده ای بحال شان نمیکرد وهرچه در روز از دست فروشی در هوای سرد دربازارهای سرباز پیدامیکرند از ایشان گرفته میشد. فقط رده های بالائی خاد که با پشتاره های دالرواسعار خارجی به روسیه رسیده بودند، با اجارهً منازل گران قیمت واستخدام بادی گاردهای شخصی میتوانستند ازمنزل خود بیرون بروند، ولی چون هیچ خارجی کله سیاه در روسیه مصونیت جانی ندارد، آنها هم بزودی از روسیه بدر رفتند ودر کشورهای اروپای مرکزی به عنوان پناهنده پذیرفته شدند. گفته میشود بیشترین "جواسیس خاد" در هالند وآلمان ودنمارک وسوئد بسر می برند وگروهک های صنفی زیرسقفی (انجمن های فرهنگی ویا سیاسی) درست کرده اند وخود را در پناه این اتحادیه ها تسلیت میدهند.

>>>   اغاى وطندار، در قسمت نوكرى بايد شوراى نظار ، ربانى، محقق، سياف، خليلى، دوستم مليشه، فهيم قسيم، قانونى، برادان مسعود و گلر مرجان و ديگر خاينين ملى را به دار اويخت!! اينها همان نوكران استعمار هستند كه دست به دست مى شوند چون تكت هاى بازار سياه!

>>>   سلام به عزیزان:ضرب لامثلی است که میگوید از آتش خکستر به وجود میآید واز خاکستر آتش. پس نا امید نباید باشی که نا امیدی به کفر میبرد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است