ستون پنجم و جاسوس و... را معنی کنید
ستون پنجم و جاسوس و نوکر اجنبی و خود فروخته و غاصب و دزد و متعصب و مجرم و ... چه معنی دارد؟ شما وقتی این کلمات را می شنوید ناخودآگاه اسامی یکایک این "به اصلاح" رهبران در ذهن شما خطور نمی کند؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۴۴    ۱۳۹۹/۱/۱۸ کد خبر: 162923 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)اشرف غنی بنا به درخواست رهبران سیاسی، مقرری‌های اعضای کابینه را برای پنج روز متوقف کرده است و این توقف را فرصتی برای تداوم گفتگوهای سیاسی اعلام نموده است.
پس از مراسم تحلیف هردو رییس جمهور خود خوانده، قرار بود اعضای کابینه خود را معرفی کنند، اما عبدالله وقت را به جلسه و نشست با رهبران گذراند و غنی تعدادی از افراد کابینه خود را معرفی نمود.

اشرف غنی روند معرفی کابینه را با گزینش عبدالهادی ارغندیوال به‌عنوان سرپرست و نامزد وزیر وزارت مالیه آغاز کرد. سپس حنیف اتمر را به وزارت خارجه گماشت و طاهر زهیر را هم به وزارت اطلاعات و فرهنگ منصوب کرد. در همین راستا، شهردار کابل و والی هرات را نیز منصوب نمود و از عبدالله نیر خواست تا همکارانش را برای عضویت در کابینه معرفی کند و خودش نیز رهبری شورای صلح را بر عهده بگیرد که این پیشنهاد از جانب عبدالله رد شد.

عبدالله خواهان تغییر قانون اساسی، رسیدن به کرسی صدراعظمی و چهل درصد کابینه است و انتظار دارد در صورتیکه این امر به زودی محقق نمی شود، انتخابات باطل اعلام گردیده و حکومت به روال قبلی باز گردد که این طرح نیز از جانب اشرف غنی رد شده است.

خلیلزاد و نماینده های دیگر آمریکا در امور افغانستان خود را از روال انتخاباتی و زدوبندهای سیاسی رهبران افغانستان کنار کشیده مشغول هماهنگی با طالبان نگهداشته اند و اینبار حل معضل به میان آمده میان غنی و عبدالله را به دیگر رهبران افغانستان واگذار نموده اند. زیرا می دانند که اینها به این زودی به نتیجه ای که مخالف آرمان ها و اهداف آمریکا در افغانستان باشد دست پیدا نمی کنند و برای آمریکا بهتر است که اینها مشغول خود باشند تا آمریکایی ها راحت تر و بدون توجه چشم های نگران مردم افغانستان، به غارتگری خود ادامه دهند.

در این میان، برخی چون حامد کرزی، عبدالرب رسول سیاف، محمد کریم خلیلی، محمد یونس قانونی و برخی دیگر... چنین وانمود می کنند که انگار در پی رفع مشکل به وجود آمده میان غنی و عبدالله هستند، در حالیکه چنین نیست و آنان بیشتر در پی منافع خودشان هستند تا حل معضل انتخاباتی در کشور...! و منافع این افراد همچون گذشته به منافع آمریکا و انگلیس و پاکستان گره خورده است و هیچ ارتباطی با منافع ملی و ملت ما ندارد.

چرا هیچکس طرحی ارایه نمی کند که در آن هم حضور غنی کمرنگ باشد و هم عبدالله و هم دیگر کسانیکه بانام رهبری ملت سال ها است خون مردم را به شیشه کرده اند؟ در حقیقت همینها باعث بدبختی های امروز مردم ما هستند. شما اگر حتی یک آدم پایبند به منافع و اصول اعتقادی و مردمی در میان این "به اصطلاح" رهبران می بینید لطفا معرفی کنید تا مردم بشناسند! در واقع هرکدام از اینها در طول سالیان متمادی فقط زراندوزی کردند و اگر کار دیگری هم کرده باشند برای فرزندان خودشان کردند نه برای فرزندان این مردم! بل کاری که برای مردم کرده اند این بوده است که همواره فرزندان این مرز و بوم را به کشتتن داده اند و میلیون ها زخمی و آواره را بر جامعه رخم خورده ما تحمیل کرده اند.

ستون پنجم و جاسوس و نوکر اجنبی و خود فروخته و غاصب و دزد و متعصب و مجرم و ... چه معنی دارد؟ شما وقتی این کلمات را می شنوید ناخودآگاه اسامی یکایک این "به اصلاح" رهبران در ذهن شما خطور نمی کند؟
فرد فرد اینها پیش آمریکایی ها و انگلیسی ها و پاکستانی ها نقطه ضعف دارند و سال ها است که خود را و وطن را در مقابل حفظ آبروی دنیوی شان به آنان فروخته اند، از اینها نمیشود انتظار یاری ملی داشت و به نتیجه کارهای شان دلخوش بود.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غنی
عبدالله
رهبران
نظرات بینندگان:

>>>   ستون ۵ در حکومت شهید دوکتور نجیب ، کاویانی ،مزدک، دوستم و تنی بود، در حکومت ربانی حکمتیارو مسعود، در حکومت طالبان متوکل و امثال ان، درحکومت کرزی فهیم و شورای نظار مسعود، در حکومت غنی بابا عبدالله و دوستم و محقق هستند، دزد شمالی بچه سقاو حکومت امانی را سرنگون کرد و شورش یاغیان شمال باعث سقوط داکتر نجیب و سقوط تمام نهادهای دولتی و فلج تمام سیستم و تخریب کابل و تشکیل گروهای تخریبکار جهادی که فاجعه تاریخ نام یافت.

>>>   جاسوس یعنی سیاستمداران و کمیشنکارانی که بخاطر منفعت شخصی خود توسط سیاست ناسالم و حتی خشونت قوم خود را فریب داده یا احساساتی میسازد و از ایران یا پاکستان پول میگیرد و به آینده و نظم وطن خود خیانت میکند.
همی کسانی که همیشه با ایران یا پاکستان ارتباط دارند و امتیازات و حتی درآمد از ارتباط با دولت یا سازمانهای آن کشورها دارند میتوانند جاسوس باشند چون آن کشورها افغانستان را محل تنش زدایی و سودجویی خود میدانند وگرنه خودشان نیروی کار متخصص تر از اینها دارند تا برایشان درست تر کار کند.
افغانستان جغرافیای تفرقه اندازی و دسیسه چینی قدرتها و همسایه هاست و هر کسی که از بیچارگی هموطنان خود به نفع خود و کشورهای پنهانکار استفاده میکند بدترین جاسوس است و مطمئن باشد که روسیاه خواهد شد.

>>>   تحلیل شما کاملا درست است

>>>   بحث تغییر قانون اساسی امروزه بیشتر در سر زبانهاست میگویند اعطای پست صدارت عظمی برای عبدالله خلاف قانون اساسی است مگر ریاست اجراءیه دوره ای گذشته در کجای قانون اساسی موجود است؟!!!ویا تقلب در انتخابات وزیر پاگذاشتن بیش از ۵۰۰مرتبه مواد قانون اسا سی رادر دوره چهارساله قبلی غنی وپیش بردن وزارت خانه های سرپرست بیش از بیست روز واستفاده های نا مشروع غنی ازبودیجه های دولتی ومصرف نمودن ان در کمپاین های انتخاباتی و...بسیاری ها امریکا وانگلیس را بی طرف ومیانجی منازعه میدانند همین که انها در مراسم تحلیف غنی اشتراک کردند کسی عاقل باشد دیگر به وعده های خارجی ها دلگرم نمیکند خارجی ها با به رسمیت شناختن تقلبات انتخاباتی بالای دموکراسی نام نهاد خود که به بهانه ای تامین دموکراسی اینجا لشکر کشی نموده بودند خودرا روسیاه وشرمنده ساختند اما ازین همه کار ها اهداف بلند مدت دیگری دارند که خیلی مرموز وپوشیده میباشد
حاجی ولایت خان صافی از کاپیسا

>>>   ++++++خیلی ها عالی فرمودید...++++++++++

>>>   نویسندهٔ گرامی!
حقیقت واقعاً همین است که شما اظهار نموده اید. مع ذالک، مشکل اصلی در سطح شعور سیاسی مردم این سرزمین نهفته است، مردمی که متحد نیست و توانائي تفکیک خوب و بد و تعیین مستقلانهٔ سرنوشت خود را ندارد.
داود

>>>   MG Alijan Sarwari
رهبران محترم سیاسی!
افغانستان با تهدیدهای امنیتی و بحران‌ های گوناگون از جمله آفت ویروس کووید - ۱۹ که حیات مردم ما را آماج قرار داده، مواجه شده و تنش‌ های سیاسی موجود به آن افزوده است.

وضعیت کنونی از شما خودگذری، آینده نگری و وحدت ملی را می طلبد. امیدواریم درین برهه ی بس خطرناک، همه کنار هم برای دفع ویروس کشنده کرونا و ادامه موفقانه ی پروسه ی صلح با طالبان بسیج شده، دشمنان وطن را مایوس ساخته و به هموطنان مضطر و درمانده قوت قلب شده و به آنها یاری رسانید.
در همچو حالت نباید به خاطر منافع شخصی، گروهی و زبانی، نظامی که خود را حامی آن میدانید، به دست خود ساقط سازید.

در ادامهٔ اختلافات هیچ بردی نخواهد بود و فقط باخت و باخت را با بدنامی تاریخی کمایی خواهید کرد و برد همانا از آن دشمنان وطن و مردم افغانستان و ستون های پنجمی آنها خواهد بود.

>>>   ستون پنجم دکتر نجیب بود در حکومت کارمل

>>>   ستون پنجم یعنی تعدادی ملای نامـــــلا :
قیاس کنید که با ملاهای جاهل چی باید شود؟
ولی آریا
با یکی از دوستان در افغانستان صحبت می‌کردم. می‌گفت از بس که ملا امامان تبلیغ کرده‌اند که ویروس کرونا عذاب الهی برای کفار است، یکی از دوستان مذهبی‌اش که علایم این بیماری را داشته از ترس این که متهم به بی‌ دین بودن نشود ازین علایم به کسی چیزی نگفته و حالا نه‌ تنها که وضع خودش بد‌تر شده بلکه به اعضای خانواده‌‌اش هم منتقل شده است.
عجب مصیبتی!
این هم یکی دیگر از دلایلی که چرا آمار رسمی مبتلایان به این ویروس در بعضی از کشور‌های اسلامی پایین است

>>>   غنی خود ستون پنجم است.
غنی با تاسف که فرصت محاکمه پیدا نمیکند مگر به حر حال باید کار کرد های غنی از زمان رفتن به بیروت تا روز مرگش موشکافانه پی گیری شود تا حقایق بر ملا گردد.

>>>   کسانیکه به اجنبی ها دل بسته اند روزگار شان از این بدتر میگردد و این دلبستگان همیشه مردم را سپر خویش قرار میدهند و. در حالیکه ما همه شاهد. هستیم که این دلبستگان هیچ نوع بهبودی در زندگی مردم بیچاره نیاوردند و. فقط خودشان و اعضای تیم شان از کرزی گرفته تا عبدالله و. غنی همه شان خود را فروختند و. خیانت بزرگی را در حق مردم مسلمان افغانستان نهادند ،فعلآ که شرایط جهت یک صلح پدید امده حتی این شیاطین کوشش میکنند که بخاطر به قدرت داشتن وجمع کردن زر وسیم موانع در این جهت خلق کنند و. باز هم هزاران مسلمان افغان چه از تاجک ویا ازبک و. یا پشتون جان های شرین خود را از دست دهند تا باشد. این خبثین قدرت داشته باشد .
عبدالله ریحان

>>>   اینه ستون پنچم بخوان:
مژورنالست حمود: به عنوان یک پاکستانی میخواهم بدانم که روابط میان افغانستان و پاکستان بعد از آزادی افغانستان چگونه خواهد بود؟ مسئله پشتونستان چگونه خواهد شد؟ زیر این قضیه را انگلیسها میان ما خلق کردند.

حکمتیار: همانگونه که اشاره کردید انگلیسها بعد از بیرون کشیدن قوا از کشورهای مستعمره، قضایایی را میان آنان به میراث گذاشتند، قضایایی که همیشه باعث ایجاد کشمکشها و درگیریها میان کشورها میشوند. میان افغانستان و پاکستان مسئله پشتونستان؛ میان هند و پاکستان مسئله کشمیر؛ همچنان میان ایران و افغانستان و میان عراق و ایران … تا به این وسیله عامل نزاع و کشمکش همیشه میان این کشورها باقی باشد.

با خط دیورند اقوام و قبایل واحدی را تجزیه کردند و مسئله را به حیث قضیه متنازع فیه میان افغانستان و پاکستان جا گذاشتند. روسها سعی کرده‌اند تا ازین مسئله به نفع خود استفاده نمایند. مسکو از زمان تاسیس پاکستان با موجودیت این کشور به عنوان یک کشور مستقل مخالفت نموده و حکومات منحط و وابسته در افغانستان به اشاره روسها مسئله پشتونستان را عنوان کرده‌اند. داعیه پشتونستان همیشه برای ارضای روس و هند عنوان گردیده‌است. روس میخواهد پاکستان را تجزیه کند، به فکر تجزیه افغانستان نیز میباشد، میخواهد مناطق دو طرف هندوکش را به عنوان ریاستهای مستقل درآورد، سند و پنجاب را تجزیه کند، قسمتی را به هند واگذار کند و یک قسمت دیگر تحت سیطره روسها باشد تا به این‌صورت کشورهای مستقل و نیرومند در منطقه از میان برداشته‌شوند و راه برای روسها تا بحر هند باز گردد.

سیاست ما در رابطه با پشتونستان همیشه چنین بوده‌است: اگر در پاکستان رژیم اسلامی حاکم باشد و در افغانستان نظام اسلامی حاکم نباشد، ترجیح میدهیم پشتونستان با پاکستان باشد. اگر در پاکستان حکومت غیراسلامی و در افغانستان نظام اسلامی حاکم باشد، ترجیح میدهیم پشتونستان با افغانستان باشد. اگر در هر دو کشور نظام اسلامی حاکم باشد، ترجیج میدهیم مرز از میان برداشته‌شود و دو کشور مبدل به یک کشور گردد. دیگر مسئله‌یی به نام پشتونستان وجود نخواهد داشت.

>>>   نظر دهنده اولی:
"به هر رنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت میشناسم "
من با ادبیات شما فاشیست هایی "افغان ملت" از خیلی جوانی آشنا ام. زبان پارسی دری را استفاده می کنی مگر لحن ات شرارت بار است.
آزاده

>>>   هر یک از ما دیگری را ستون ۵ میدانیم! چون ما یک فرهنگ مشترک نداریم وقتی افغان مظاهر تاجیک و هزاره و خراسان کهن ما را توهین میکند برای ما ستون ۵ و عامل مخرب شناخته میشود افغان جنوبی هم فکر میکند چون ما حاضر نشدیم زیر بار قلدری افغان رویم ما را بیگانه میشناسد آری این گونه میشود که شمالی برای جنوبی و جنوبی و برای شمالی بیگانه میشود.

>>>   Amanuddin Manavi
مردم مطمین باشند!
شکل‌گیری دسته‌ی انتخاباتی ثبات‌و‌هم‌گرایی نتیجه نیم‌قرن تجربه از فضای سیاسی در افغانستان بود که با تمام توطیه‌ی که علیه آن جریان داشت، یک مرحله سخت و نفس‌گیر را در کنار مردم موفقانه به پایان رساند.

امروز رهبران و شخصیت‌های سیاسی دولت همه شمول با قاطعیت در صف حمایت از پروسه مردم‌‌سالاری قرار دارند. برای یک حلقه کوچک و متقلب که به هیچ ارزشی در این کشور پابند نیستند، کرسی حکومتی اولویت دارد. اما رهبری دولت همه‌شمول مصمم اند که کشور را از بحران کنونی نجات و برای مردم از پایان دادن به حاکمیت استبدادی و خلاف اراده شان اطمینان می‌دهند.
از بالا و پایین رفتن چهره‌هایی مطمین باشید، نه این صف شکستنی است و نه این #داعیه‌ملی برگشتنی.

>>>   Dr-Shirshah Azizi
من شخصا" عاشق واقعی افغانستان هستم.
نه از جدایی طلب ها حمایت می کنم. نه می خواهم بین مردم تفرقه بیاندازم. نه نفوذی حکومت هستم ونه مربوط به ستون پنجم
و نه از طرف دستگاه اى اس اى وظيفه گرفتم تا وطنم را آتش بزنم وغیره. من فقط خسته ام و زخم خورده. از این همه درگیری و توهین اقوام افغان به یکدیگر. مردم افغانستان به شدت اسیر نژادپرستی و تعصب شده اند. پشتون ها را طالب و تاجكها هارا از تاجكستان و ازبك ها را هم طور ديگر وهمچنان هزاره هارا چيزى ديگر خطاب می کنند. نژادپرستان تاجك به پشتون ها حمله مى كنند و نژاد پرستان پشتون به تاجك ها و خواستار جدایی از این حکومت می شود سیل فحش و بد و بیراه از همه سمت، من می خوام بدانم چند مرز و یا اسم به نام اين سر زمين چقدر ارزش دارد كه ما به خاطرش به یک انسان توهین کنیم و حتی پای میز محاکمه و دار بکشيمشان؟ فراموش شده که کشور برای رفاه اقوام ایجاد شد تا مرزی باشه بین اقوام مختلف برای حفظ منافع شان ؟ فراموش شده که کشور برای انسان ایجاد شده نه انسان برای کشور ؟ چرا نمی خواهیم بفهمیم که خراسانى بودن و افغانستانى بودن می تواند نژادپرستی باشد . اين همه نشانه ازمرزپرستی و زمین پرستی است ؟ چرا نمی خواهیم بفهمیم که ارزش هیچ زمین و سرزمین و دیاری از ارزش انسان و انسانیت بیشتر نیست ؟
چرا حاظر هستيم به بزرگان كه اقوام شان براى شان احترام دارند توهين و تحقير كنيم.
چرا هر روز به بزرگان و سياسون هم ديگر كه بزرگان همين سرزمين هستند تهمت مى زنيم ويك ديكر را به جاسوسى متحم مى كنيم.
چرا حاظر نيستيم كار خوب را خوب و خراب را خراب بگويم بدون اينگه بدانيم كه شخص مربوط كدام قوم است.
هموطنان عزیز، ازهمه شما خواهش می کنم بیایید تا دست در دست هم با نژادپرستی مبارزه کنیم. ولی قبل از ان مرزپرستی راهم در درون خودما از بین ببریم.

>>>   نورالله وليزاده
امریکایی‌ها که بخواهند می‌توانند کاری انجام دهند. مثلا فرمان«سلطان» ما را با یک تویت و یک مقاله لغو می‌کنند. فقط ما به خود نمی‌آییم که به حدی از درک وشعور و تعهد نسبت به منافع مردم و کشور خود برسیم که زمینه مداخله خارجی و تحقیر شدن توسط باداران را فراهم نسازیم. افسوس به ما!
کرونای واگیر سیاسی ما را رها کردنی نیست. گردش این ویروش در کشور ما دستکم صد سال زمان برده است و هنوز تاری و جاری است!

>>>   محمد اسلم سلیم
حکومت گذار راه حل منطقی !
دوام حکومت به اصطلاح وحدت ملی ادامه فاجعه شش سال گذشته خواهد بود.
ایجاد حکومت گذار یا انتقالی برای یک سال ونیم که در راس آن یک شخصیت غیر پشتون و مصلح قرار داشته باشد.
این حکومت در قدم اول باید مجلس بزرگ ملی را فرابخواند و همه مواد قابل بحث در قانون اساسی را در مطابقت به خواست اکثریت مردم در کشور تعدیل نماید.
قانون انتخابات را تعدیل و کمیسیون های انتخابات و شکایات انتخاباتی را با گزینش کمشنران جدید ، برای تدویر انتخابات ریاست جمهوری تو ظیف نماید.
دکتر عبدالله ، غنی احمدزی و حامد کرزی اجازه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری آینده را نداشته باشند.

>>>   در شرایط فعلی و برای مدت های طولانی آینده تمام غیر اوغان های کشور ما از هر قومی غیر اوغان که هستند باید شدیدا با هم متحد شوند چون بزرگترین دشمن همه شما همین تمامیت خواهی اوغان ها یا پشتون ها و انحصار قدرت توسط اوغان ها است نه هیچ چیزی دیگری بشمول داعش وغیره۰
اوزبیک هزاره تاجیک ترکمن پشه ئی بلوچ ایماق سادات و غیره تمام قوم های غیر اوغان با هم متحد باشید و بر ضد تمامیت خواهی و انحصار گرائی اوغان با هم یکجا ایستاد باشید، در غیر آن هویتتان را از دست میدهید تاریخ تان را از دست میدهید و اولاد اولاد تان مجبوراً غلام اوغان میشوند و ناگذیراً تسلیم تقلب و جعل کاری های اوغان خواهند شد۰

>>>   به جواب نفراولی که نوشته در حکومت طالبا ملا متوکل ستون پنجم بودو میخواهی ملا عمر کور را که کسی نه زنده ان مفلوک را دیده نه جسد مرده ان کثافت رامشروعیت ببخشی . طالبان .....دستپرور چتلستان استند- ترکی کودن -امین- ببرک ونجیب غوایی اصلن خودشان دست نشاندگان روس بودند وروسها ضرورت به ستون پنجم در حکومت انها نداشتند. کرزی خودش ایجنت پاکستان است. درمورد جکومت امانی این محمدگل مومند بابایتان بود که بعد ازفرار ازمحبس امانی در اثز خیانت درجنگ استقلال با ایجاد شورش درشنوار و مهمند پایهای حکو مت امانی را سست ساخت و باعث به قدرت رسیدن کلکانی شد

>>>   رئیس جمهور آینده تعین شد.
یک هفته منتظر باشید و بعد در دنیای بدون غنی راحت زندگی کنید.

>>>   ستون پنجم دکتر نجیب بود در حکومت کارمل،،
بجواب شما
شورویها دوکتور نجیب را نسبت بلوغ و درایت و دلیری و وسعت نظر اش نسبت به کارمل بهتر دریافتن و لازم رهبری ، و مردم افغانستان هم به او ضرورت داشتند و همان شد ، کارمل حق لجاجت و توطه را نداشت برعکس اورا همکاری میکرد و سبب دوام زندگی هر دو میشد که نکرد و نشد، کارمل را شورویها پس میکردند اگر دوکتور نجیب نمیبود کسی دیگری را ، و اما عقده کارمل باعث سقوط حاکمیت دموکراتیک شد که صدسال دیگر مردم مبارزه کنند تا پس حاکمیت دموکراتیک را نصیب شوند

>>>   عبدالله ستون پنجم است

>>>   ملتی که کور کورانه ازین دزد ها و خائنین حمایت و پیروی میکنند جزای شان همین است....
نویسنده عین حقیقت را نوشته اند، اما این ملت هنوز به غفلت اند...

>>>   نجیب گاو اگر انسان درست یا رهبر خوب برای کشور میبود ملک ما از دستش به این بدبختی نمی لغزید۰
میگویند در آنوقت کشور مجهزترین و قوی ترین اردو را داشت ولی چون در راس یک خائنی چون نجیب خاد قرار داشت مثل موش شکست خورد و تمام قوایش متلاشی شد۰
جفنگ گوئی ها و فالبینی های روز های آخرش مثل خینه بعد از عید بودند و به درد خودش هم نخوردند۰

>>>   نه دکتور نجیب الله ستون پنجم در حزب بود و نه ببرک کارمل برخورد عقده یی نسبت به تغییرات در حزب داشت.دکتور نجیب الله خواهی نخواهی از محبوبیت زیاد در بین اعضای حزب برخوردار بود و یکی از کاندید های جدی بعد از ببرک کارمل در حزب شمرده میشد به همین خاطر حزب وظیفه ای خطیر و بس دشوار خاد را به عهده ای او گذاشت. در درون حزب محمود بریالی نیز محبوبت داشت و هم برادر رهبر حزب بود ولی از انجاییکه ببرک کارمل سخت شخص اصولی بود هیچگاهی در فکر انتقال قدرت بعد از خودش به برادرش نبود زیرا موصوف تمام عمر خود را در راه اصولیت سپری کرده بود .. این انتقال قدرت طور میراثی در میان تنظیمهای اسلامی مروج است تا همیشه بنام جهاد خون ملت را بچوشند... به نظر ببرک کارمل رهبری جنبش چپ کار خستگی نا پذیر و پیگیر میخواست البته حزب کاندیدهای شایسته ای دگر نیز داشت اما دکتور نجیب الله محبوب همه بود.ببرک کارمل شاید در اخرین سفر رسمی خویش به اتحاد شوروی با اعضای بیروی سیاسی در صحبت رو در رو با میخاییل گرباچف روی خروج قوتهای نظامی برخورد جدی لفظی نمود... که البته بعد ها گرباچف از طریق چینل های مربوط از شخص کارمل معذرت خواسته بود این معذرت خواستن به معنی این نبود که شوروی از کارمل هراسی داشت بل صرف جنبه ای احترام به شخصیت کارمل و هم جنبه ای تشریفاتی داشت.اما تصامیم گرفته شده بود و تغییرات باید اعمال میشد که شد .اما بزرگترین اشتباه رهبری حزب در این رابطه به نظر شخصی من این بود که حزب باید تحت رهبری شخص کارمل باقی میماند و دولت تحت ریاست شخص نجیب الله انگاه پاکستان تماشای شکست های پی در پی خودرا میکرد. برای اکثریت مطلق وفادار به ببرک کارمل دشوار بود که نجیب الله را بپذیرند و برای نجیب الله مشکل بود که در میان حزب قوای مسلح و حتی ملشای دوستم اتوریته ای ببرک کارمل را کسب کند.ببرک کارمل هم چون شخص اصولی بود نه ماجراجو نه خواست علیه نجیب الله اقدامی کند بلکه به فیصله ای حزب گردن نهاد و دوباره به زندگی شخصی خویش در اپارتمان مکروریون شروع کرد که حوادث بعدی را دوستان میدانند...البته افراد مفتن و موقف طلب در درون حزب بودند که در موجودیت کارمل نمیتوانستند به پله های بلند حزبی و دولتی برسند از جمله احمد فرید مزدک عبدالظهور رزمجو و دگران ... انهاوضعیت حساس کشور را فراموش کرده و در پی منافع شخصی خویش در حزب و دولت بودند از جمله شخص عبدالوکیل که خویشاوندی نزدیک با شخص کارمل داشت و لی ببر کارمل موصوف را نظر به خصوصیات مضر روشنفکری
نمیخواست ارتقای حزبی و دولتی دهد ولی بعد از کناره گیری رهبر حزب شخص نجیب الله او را در سطح عضو بیروی سیاسی ووزیر خارجه ارتقا داد و دو روز بعد از سقوط نجیب الله شخص وکیل در صحبت تلویزونی شخص دکتور نجیب الله را توهین کرد...اما معاون رییس جمهور انوقت عبدالرحیم هاتف که موقتا ریاست دولت را به عهده داشت و به تالار پارلمان امد و صرف از تغییر وضع صحبت کرد و جوان مردانه هیچ حرفی علیه شخص نجیب الله نه گفت.
دوستان گرامی .. وضعیت کنونی کشور شبیه اندوره ها است اما نه اشرف غنی و نه دکتور عبدالله شهامت دکتور نجیب الله و ببرک کارمل را دارند که وضعیت وموقف خود و کشور را درک کرده از خر شیطان فرود امده به حال ملت فکر کنند و بگذارند مردم رهبر واقعی شانرا تعیین کند نه امریکا نه پولهای باد اورده ...شرایط کنونی با شرایط کارمل و نجیب از نظر مخالفین خارجی فرق فاحش دارد در ان هنگام تنظیمهای پاکستانی و ایرانی خسر بره ای ۴۳ کشور جهان بودند و یکجا با پول شیوخ عرب بر ضد نجیب الله میجنگیدند و هم ا کنون همین ۴۳ کشور در سطح بین المللی طرفدار جمهوری اسلامی اند هم مساعدت مالی و نظامی کردند زیرا ایالات متحده اب در صدر مسایل قرار دارد.اما امریکا و غرب از خادمین افغان شان سخت ازرده خاطر اند در این هیجده سال به جز دروغ فریب ریا تذویر خیانت و چاپلوسی عمل دگری از اینها ندیده اند ...
پامیر

>>>   نجیب خاد هم چندان شهامتی نداشت، ورنه خوانواده خود را قبلن به هند انتقال نمیداد، ورنه مثل موش فرار نمیکرد و مثل دزد گرفتار نمیشد۰ این نامرد تمام همرزمانش را در میدان رها کرده کجا فرار میکرد؟ این بیغیرت بی شهامت خائن نامرد۰

>>>   بد تر از این نمیشود.
در بن گذشت کردیم.
در حکومت ۱۴ ساله کرزی گذشت کردیم
در انتخابات دور اول غنی گذشت کردیم
و در انتخابات فعلی برنده شدیم مگر کودتای تقلب راه افتید و غنی ارگ را غصب کرد و حال از ما میخواهند که گذشت کنیم.
شاید پنج سال بعد باز هم ما باید گذشت کنیم
مگر ما فقط برای گذشت خلق شده ایم و تیم فاشیست برای تقلب و حاکمیت.
دیگر وقت گذشت بگذشت
یا حق خود به دست آریم یا بر حق خود کشته شویم.
هیچ راه دیگری غیر از این نیست
دا گز و دا میدان
غنی فاشیست این را بدان


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است