تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ ۱۳۹۹/۱/۱۹ | کد خبر: 162930 | منبع: | پرینت |
فکر میکنم که در ماه ها و سالهای آینده متفکرین علل و نتایج کوید۱۹ را در بخشهای مختلف جامعه انسانی مورد مطالعه و تحلیل قرار خواهند داد. در مورد تحولات مهم ژئوپولیتیکی این ویروس از همین حالا عناصری وجود دارد که میتوان آنرا نظر به دید و نگاه متفاوت از ضعف نظام های لیبرال، بویژه امریکا، در برابر یک اپیدومی میتوان صحبت کرد. یا عنصر همدردی وارزش انسان را در این نظام ها عمده کرد. از هر جانبی که نگاه کنیم نمیتوانیم یک واقعیت را نادیده بگیریم که در دموکراسی های اروپا (که سپس امریکا از روی اجبار به آن تن داد) به انسان بیشتر ارزش دادند تا به اقتصاد. از روز اول پیدایش این ویروس ابتدا در فرانسه و سپس در سراسر اروپا و جهان (بعد از چین زادگاه ویروس) بحث علمی و سیاسی روی دو نوع مقابله با ویروس میچرخید:
* روش اول، بگذاریم که ویروس فراگیر شود و پعد از آنکه ۶۰ یا ۷۰ درصد مردم به آن مبتلا شدند، حالت ایمنی در کشور بوجود میآید زیرا اکثریت در وجود خود ماده ایمنی ضد ویروس را میسازد و به این ترتیب ویروس از توانایی ضربه زدن خود باز میماند. ولی در این صورت باید مرگ حداقل یک درصد جمعیت را (اکثریت افراد مسن و یا کسانی که به امراض دیگری دچارهستند) پذیرفت. در این صورت اقتصاد صدمه نمیبیند.
* روش دوم، روشی است که انتخاب شد و آنهایی را که از نگاه ایدیولوژیک همیشه اعتقاد داشتند که نظام سرمایه داری در بطن خود روی نفع و سود استوار است و حیات انسان چندان ارزشی ندارد، به تعجب واداشت. نظام سرماید داری امریکا که در آن فقط پول است که حرف اول را میزند و بخش وسیع مردم، کارمندان و کارگران امنیت اجتماعی مانند بیمه های صحی رایگان و یا حق پرداخت مزد در صورت بیکاری را ندارند، به این عقیده قوت میبخشید. ولی اروپا تصمیم گرفت با عمومیت بخشیدن به قرنطینه که حداقل نصف چرخه تولید را بیکار ساخت، حداکثر جان انسانها را نجات ببخشند. این روش به سرعت توسط شهروندان فهمیده شد و همبستگی بزرگی را در جامعه بوجود آورد. قدردانی از کارکنان پزشکی زاده این واقعیت است.
بیش از ۷۰ درصد کسانی که در بیمارستانها مرده اند بیش از ۷۰ سال عمر داشته اند. افراد آسیب پذیری که به امراض جانبی دیگری مبتلا بودند و احتمال مرگ آنها را شدت میبخشید. این ها حداقل ده روز تا دو هفته در بیمارستان بودند. در سیستم بیمه مجانی پزشکی سنگین که در فرانسه و در کشورهای شمال اروپا حاکم است از نگاه تاریخی محصول حکومت های سوسیال دموکرات بعد از جنگ عمومی دوم میباشد، در چنین حالات و در چنین نظام امنیت اجتماعی آست که تفاوت میان ثروتمند و نادار از میان میرود. درعدم وجود چنین بیمه صحی مجانی یک شب در بیمارستا ن با تداوی سنگین در حدود ۳ تا ۴ هزار دالر مصرف دارد. البته انتقال مریض توسط هواپیمای ویژه و دیگر وسایل گزاف را در نظر نگیریم، دولت فرانسه برای هر فردی که ده روز در بیمارستان بوده در حدود ۴۰ هزار دالر مصرف کرده.
سرانجام تدبیر قرنطینه توسط اکثریت کشورها عملی شد و به اقتصاد و چرخه تولید ضربه ای وارد کرد که بعد از جنگ عمومی دوم سابقه ندارد. تنها در امریکا بیش از ده میلیبن نفر را به بیکاری سوق داد. با آنهم اگر از یک نگاه خشک ریاضی به مسئله نگاه کنیم جمعیت جهان ۷،۵ میلیارد نفر است. تا امروز ۷۵ هزار نفر جان خود را از دست داده اند یعنی ۰،۰۰۱ % مردم . در مقایسه طاعون قرن ۱۳ نصف جمعیت جهان را نابود کرد. درست یک قرن پیش "انفلویزای اسپانوی" صد میلیون نفر را در جهان کشت.
آیا دنیای پسا کووید۱۹ دنیای بیشتر معنوی، همدردی، همبستگی خواهد بود. دنیای که در آن انسان کمتر خودخواه و بیشتر واقع بین باشد. دنیای که در آن پیشرفت علوم و ساینس همان مثل معروف را صادق نسازد که "هرچه بیشتر فکر می کنیم، بهتر می فهمیم که هیچ نمی دانیم"
کریم پاکزاد
>>> روش سوم : اینست که همین ملاهای مانند ملای انصاری هرات رابه شفاخانه ها بیاورند تابا بیماران کرونائی کمک کنند چون آنها مسلمان هستند ومسلمان را ویروس آسیب نمیرساند !!
>>> آقای پاکزاد از عینک کسی که بر نوک برج ایفل نشسته در توجیه سوسیال دموکراسی تیوری پردازی میکند. بیقین او اگر در میان صد ها هزار مهاجر افغان و ایدانی و سوریایی میبود و رنج اینها را حس میکرد یا اقای پاکزاد خود از کسانی میبود که بعلت گرسنگی مجبور به تن فروشی در یونان میشد به ماهیت واقعی سرمایه داری و سوسیال دموکراسی اروپا پی برده و فریب نمیخورد همان سوسیال دموکراسی که چون سوداندوختن را مثل ارباب شان امریکای ترامپ مهمتر از زندگی مردم میدید تا همین جند هفته پیش هم بطور جدی برضد کرونا دست بکار نشد و گذاشت ایتالیه و اسپانیهدر تنهایی به مسلخ کرونا تبدیل شوند تا اینکه از آن دور ها چین «ملعون» کمونیست به یاری انها بشتابد. آقای پاکزاد اگر از دلباختگان سوسیال دموکراسی یعنی سرمایه داری با چادر زیبا و دلفریب سوسیالیزم و دموکراسی بر سر و از نان و نک خوردگان آن نمیبود باید در ابراز نظر راجع به سرمایه داری به امریکا و اظهارات رهبران آن میپرداخت تا عمق فاجعه را می فهمید و جواب میداد که پیشبینی ابتلا و مرگ میلیونی در این ثروتمندترین کشور دنیا بعلت طمع بیکران سرمایه داری است یا بقول علی خامنه ای جنایتکار حمله «اجنه»؟ نشریات امریکایی حتی نیویارک تایمز مجبور به محکوم کردن دولت در برخورد به کرونا شده اند.از اینها گذشته همین حالا که افغانستان در بیم غلبه کرونای حاکمیت یافتن طالبان بخود می پیچد ناشی از چیست آقای پاکزاد ناشی از تصمیم سرمایه داران امریکا و متحدین سوسیال دموکرات اروپایی اش یا اجنه خامنه ای؟ برای امریکا مهم حفظ منافع سیاسی و اقتصادی سرمایه اش است یا خون و خاکستر نشدن چند باره افغانستان توسط طالبان غنی و عبدالله؟ شما باید ماهیت واقعی سرمایه داری امریکا و اروپا را در کشور ما و قاره افریقا و خاورمیانه و امریکای لاتین میدید و نه موهبات بیمه صحی اروپا. جهان بعد از کرونا خود بخود متفاوت نخواهد بود مگر اینکه دولت امریکا و کلیه شیفتگان بومی و غیر بومی اش با بازوی قدرتمند مردم امریکا و سوسیال دموکراسیهای اروپا و کلیه مدافعان بومی و غیر بومی اش با بازوی قدرتمند مردم اروپا سرنگون شده و اداره امور به کارگران تعلق گیرد. و آن وقت ما مردم افغانستان نیز دیگر رنج و تحقیر سلطه باند های جنایت پیشه طالبان و گلبدین و محقق و سیاف و خلیلی و ع و غ را نخواهند کشید.
فرزاد ویس
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است