>>>   اين سفره افطار ايرانى است نه دسترخوان افطار ما !
بلى قبول دارم كه :
از حجاز و چين و ايرانيم ما // شبنم يك صبح خندانيم ما
چون گل صد برگ ما را بو يكيست // اوست جان اين نظام او يكيست
اما :
سليقه و ذائقه يا به گفته خودما ، مزه دهان ما با مزه دهان آنها فرق دارد.
ما سر دسترخوان افطار بولانى مى مانيم نه جلبى يا به قول همكيشان و همزبانان ايرانى مان زولبيا و باميه !
ما ملت هاى افغانستان ، تاجيكستان و ايران علاوه بر اشتراك دينى كه با ديگر ملت هاى مسلمان داريم ، خون شريك و زبان شريك نيز با همديگر هستيم.
ما مى گوييم : هفت ميوه. آنها ميگويند : هفت سين. ما ميگوييم : سمنك آنها ميگويند: سمنو. ما ميگوييم : شوربا. آنها ميگويند : آبگوشتى.
ديشب سر افطار بولانى درست كرده بودم. عجب بولانى هاى خوشمزه و خوش قوراه شده بود. كاشكى ميشد چندتا عكس از بولانى هايم را به افغان پيپر مى فرستادم.
نوت : لطفا گفته هايم را حمل بر بى اتفاقى و بد ديانتى نكنيد.

>>>   متباقي ماها از كيست
اشرف
يا عبدالله

>>>   ماه رمضان ماه برکت است که درین ماه خداوند در کا و بار فروشندگان مواد خوراکه برکت می افزاید و نرخ و نوای مواد خوراکه چند برابر میشود.
پس کسانی که منکر این برکات ماه مبارک رمضان هستند.خود شان به چشم و سر خود میبینند و نباید انکار کنند.

>>>   اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسان‌های معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسان‌های سالم، و انسان‌های سالم خود را تبدیل به انسان‌های کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است.

اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بی‌خوابی بکشد و مثلًا شب‌ها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه‌ای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمی‌خواهد مردم بی‌جهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسان‌ها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده‌است که بسیاری از روزه داران هستند که بهره آن‌ها از روزه جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان در آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. این از همان امور معنوی و باطنی و ملکوتی است.

>>>   به نظر دهنده چهارم:
ما یک همسایه داریم نصواری است.
چون در ماه رمضان نسوار نمی کشد،اعصاب اش بسیار خراب میشود و هم در خانه هرکسی را داو و دشنام میدهد و هم در بیرون با هرکس پرخاش میکند.
همین که ماه رمضان خلاص شد،نصوار خود را آرام دوباره میزند و اعصاب اش آرام میشود و او هم خوش میشود که رمضان خلاص شد و ما هم خوش میشویم که رمضان خلاص شد و از اعصاب خرابی او خلاص شدیم.
گذشته از آن:
چرا کشور های غربی توانستند فقر و گرسنگی را در کشور های شان محو کنند،اما مسلمانان نتوانستند؟
ما امروز در جوامع غربی نه فقر را میبینیم و نه گرسنگی را و نه اعصاب خرابی مردم را و نه هم تفاوت زندگی مردم را که بکی دارای آسمان خراش باشد و دیگری بی خانه.
یک سیستم اقتصاد ملی بازار آزاد است که در آن هر فرد جامعه حق نان و لباس و سرپناه دارد و هیچ فردی گرسنه نیست که ما بخاط او روزه بگیریم.
پس در عوضی که ما بخاطر خبر شدن از حال گرسنگان،یک ماه هم خود را گرسنه نگهداریم و هم گرسنگان را.چرا یک جامعه بی نسازیم که به اساس عدالت و قانون استوار باشد و هیچ گرسنه یی در اًن وجود نداشته باشد؟

>>>   کشورهای غرب امروز باطن گندیده خود را آشکار کردند اگر وضعیت شهر نیویورک و پاریس را پیگیری کنید خواهید فهمید به شهر ارواح و فقر و قحطی و دعوا سر دیوار توالت و ماسک مبدل شده است

>>>   ما نخورديم نان گندم ، ديديم دست مردم !
ما مردم از كجا به كجا ها كه نرسيديم ؛ از كوچه خرابات و سر كوه چنداول تا به پاريس و لندن و نيويورك و استكهلم و ...
خاله ام در امريكا زندگى ميكند. دختر يكى از خاله هايم در استراليا و مادر و برادر و خواهرانم در يكى از كشور هاى اسكنديناوى. برادرم ميگويد : زمستان ها در سويدن به حدى سرد است كه آب چشم و بينى آدم يخ ميزند اما در همين هواى سرد ، كسانى از مردمان اروپاى شرقى با همان چشمان سبز و مو هاى زرد ، روى زمين و كودكان خردسال در بغل نشسته اند و گدايى ميكنند و دولت مدافع حقوق بشر و جان نثار حقوق حيوانات آنها را ناديده ميگيرد و ملت متمدن و از ما بهتران به خونسردى از كنار آنها مى گذرند. از وقتى بلاى كرونا آمد ، ماسك و وسايل ضد عفونى كننده در اين كشور متمدن و مرفه ، شير مرغ شده است.
خاله ام از امريكا ميگويد : به سخى جان كه در امريكا فقر است ، كارتون خوابى است و محله هاى سياه پوست و سفيد پوست از هم جدا است.
دختر خاله ام از استراليا ميگويد : دولت انگليسى تبار استراليا چنان باقى ماندگان انگشت شمار بومى را به مواد مخدر و مشروبات الكلى معتاد كرده است كه براى هميشه يادشان برود كه كى بودند و چكار ميكردند. هر كس كه در استراليا خانه يا موتر نو بخرد بايد چند درصد از درآمد خود را به حساب ملكه انگليس واريز كند.
يكى از برادر هاى مادرم در بين ما به ( ماما رفيق ) معروف است چون بنده خدا از رفقاى روشنفكر پرچمى بود. ماما رفيق مظلوم نتوانست خود وا از كابل بيرون بكشد. هر چند وقت يكبار در صفحه فيسبوك خود تمام خرابى هاى مملكت و بدبختى هاى ملت را به گردن اسلام مى اندازد.
بچه كاكايم تا صنف شش درس خوانده است. به علتى كه ميدانم و ميدانيد يك سند دانشگاهى جور كرد. فعلا خدا را شكر در يكى از ادارات دولتى مشغول به كار است. اين بچه كاكاى ما چنان مسايل تاريخى و دينى و فلسفى را تجزيه و تحليل ميكند كه سقراط و افلاطون و ماركس و هگل هم چهار زانو و با ادب در محضرش مى نشينند. يك روز در جمع خانواده ميگفت : مسلمانها هىچ وقت پيشرفت نكرده و نميكنند و نخواهند كرد چون پنج نوبت از وقت خود را به نماز خواندن تير ميكنند. روزه گرفتن باعث ميشود كه خون به مغز آدم نرسد براى همين مسلمانها تروريست هستند.
در زمان خلافت امير المومنين على كرم الله وجهه يك نفر از ايشان پرسيد : چرا در زمان تو اين همه جنگ و دعوا است در حاليكه در زمان سه خليفه پيشين نبود ؟ حضرت فرمودند : آن سه خليفه بر افرادى چون من حكومت ميكردند اما من بر افرادى چون تو حكومت ميكنم.
امروز عقب ماندگى كشور هاى اسلامى براى اين است كه افرادى چون من و تو و بچه كاكا بر اسلام حكومت ميكنيم.

>>>   در فلسفه یک متل است که میگویند:
هر معلول یک عامل و یا علت دارد.

شما که بخاطر درک حال و احوال گرسنگان در کشور هایتان روزه میگیرید،پس باید طبقه گرسنگان وجود داشته باشد که شما برای آنها روزه بگیرید و از حال و احوال آنها خبر شوید و گرسنگان نیز روزه بگیرند که از حال و احوال شما سیر ها در ماه رمضان خبر شوند.
پس روزه نگیرید و کار کنید تا جامعه یی را بسازید که در آن فقر و گرسنگی وجود نداشته باشد.
چرا دولت کمونست شوروی و چین توانست چنین جامعه یی را بسازد و شما موفق نشدید؟
در ولایت بدخشان دو درواز وجود داشت،یکی درواز افغانستان و دیگری درواز تاجکستان.
پنجاه سال مکمل مردم درواز افغانستان گرسنه بودند و علف میخوردند و همراه گاو قلبه میکردند و در خر سوار بودند.
دهقانان درواز تاجکستان با تراکتور قلبه میکردند و در موتر های خود رفت و آمد میکردند و از آنطرف دریا به دروازی های بدخشان افغانستان میگفتند:
خوب کون ات عرق پر شده گرفته است؟
یعنی از زحمت زیاد کونت عرق کرده است؟
شما نیز میخواستید همین دین و جهاد و گرسنگی تان را به آنطرف دریای آمو انتقال بدهید.اما مردم آنطرف دریای آمو بشمول تاجکستان و ازبکستان و ترکمنستان،هوشیاری کردند و مانع این کار شما شدند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است