هفتم ثور سالروز کودتا علیه داودخان و روی کار آمدن رژیم کمونیستی است و هشتم ثور سالروز پیروزی مجاهدین بر رژیم کمونیستی!
آیا هفتم ثور 1357 را سرآغاز جنگ ها و بدبختی های سه دهه اخیر افغانستان بود و یا هشتم ثور؟

هرچند بسیاری هفتم ثور را آغاز جنگ در افغانستان می می دانند اما بسیاری دیگر هشتم ثور را شروع بدبختی های مردم قلمداد می کنند.
متاسفانه بي تدبيري، کم تجربگي، فزون خواهي و قدرت طلبی برخي از سران و گروه ها و دخالت پنهان و آشکار آمریکا و برخي از همسايگان و قدرت هاي فرامنطقه اي مانع تشکيل حکومت پايدار و فراگير در افغانستان گرديد.

به هر حال نکته مهم این است که باید از این اتفاقات درس گرفت؟ درسی که رهبران ما نگرفتند!
این هفته از شما خوانندگان عزیز می پرسیم: مهمترین علت شکست مجاهدین در آستانه پیروزی چه بود؟
آیا تفاوتی بین این دولتمردان و دولتمردان آن زمان وجود دارد؟

(10)

>>>   8 ثور یک روز سیاه در تاریخ کشور ثبت شده است اماگفته نمیتوانیم که ما چرا این روز را تجلیل میکنیم ایا ما خبر داریم که این روز باعث بدبختی امروزی کشور ما است.این روز باعث شده که امروز ما بدبخت و محتاج دیگر کشورها شدیم

>>>   به اساس فرمان رئیس جمهور بمناسبت هـفـت ثور هزاران زندانی آزاد میشوند

>>>   خلاصه :
نه کل به نه کدو لعنت به هردو

>>>   جناب اشرف غنی باید با ملا غیبت اللاه اینگونه برخورد کند:
سردارانی که بخاطر آوردن حبیب الله کلکانی فعالیت نموده ودرراس آنان سردارمحمد عثمان خان قرارداشت بعدها دراثرفشاروحرکات وحشیانه سقاوی ها به این فیصله رسیدند تا حبیب الله را ترور نمایند ولی حبیب الله ازپـلان آنها خبرشـده سـرداران - ذکورراگرفتارکرد.سردارمحمد عثمان خان را دریک صندوق گذاشته زنده دفن نمود وبالای آن شلغم کاشت .سردارعبدالمجید خان وسردارحیات الله خان پسران امیرحبیب الله عبدالحمید خان توخی وقاضی محمد اکبرخان را اعدام نمود. قاضی عبدالرحمن خان را درپلخشتی بندبند جدا ساخته سراو را درهمانجا آویزان کرد
ر

>>>   نقش حضرت ها درتخریب افغانستان ومزدوری بهه انگریز :
نقش حضرت محمد صادق درطرد امان الله و آوردن سقاو اندک نبود مخصوصاً حضرت فضل عمرنورالمشایخ برادر او که در دیره غازی خان جان گرفته وبه کوچی ها تبلیغ می نمود تا برضد امان الله خان قیام نمایند روابط وی با بچهء سقاو آنقدر نزدیک بود که بنا به دعوت او (کلکانی) به کتواز آمده و در آنجا قرارگاه گرفت ودریک مرتبه چهارهزار سلیمانخیل را برضد امان الله فرستاد سپس امارت سقاو را شرعاً تائید نمود. درلنگر او همه روزه 15 راس گاو و 30 راس گوسفند ذبح می شد روغن،برنج،چای وشکر آنرا نیزهمین طورقیاس کنید،این همه را کی میداد؟ مردم منطقه این توان را نداشت وخود حضرت صاحب چیزی نداشت،شما قضاوت کنید که او ازکجا تمویل می شد؟
- سقاو شخص ساده بود او انگلیسها را کفار دانسته وروسها را دشمنان بخارا می شمرد ولی استادان مخفی به او گفته بودند تا احترام همفریز سفیرانگلیس را نماید.
- افواه مشهورکه شاید حقیقت هم نداشته باشد ولی بدون هیچ هم نیست که دریک مجلس گفته بود من ازسفیر انگلیس بسیار راضی هستم، هم معاش او را زیاد بسازید وهم رتبه، اورا بلند گردانید

>>>   هفت ثور روز اذادى طبقه محکوم ، کارګر و دهقان و زن از ظلم و روز هشت ثور روز به بردګى کشاندن دوباره انان بود ، اولين صدراعظم هزاره مقرر شد و اولين زن وزير ګماشته شد و اقليتها را به اسمان بالا کردن

>>>   7ثور+8ثور=کشتار مردم بیگناه افغانستان

>>>   آمار کشته ها وتلفات وارده به ملت بیگناه ومظلوم افغانستان وخسارات وارده به کشور ومنابع ملی وسوئ استفاده از قدرت توسط نوکران بیگانگان (آمریکا واسرائیل وعربستان و...) از8ثور وبعدازان وحشتناک تر بیشمارتر از7ثور میباشد که فقط یک حکومت باکشته شدن حاکم ودستیارانش تغییرکرد آیندگان دررابطه با 8ثور بسیار خواهند شنید

>>>   من که حوادث ۴۰ سال اخیررا باچشم های گنهگارم خود شاهد بودم.روشنفکران پس ازحمله داود کودن درمسیر دفاع برحق وضدحمله دولت داودراساقط کردند٫ازاولین روز پیروزی این نهضت نجات بخش تاامروز اشرار کثیف با سواستفاده ازاحماقت سراتاسری دست به وحشت ودهشت زدند که تاامروزادامه دارد.
عاقل

>>>   هشتم ثور تمامی امیدهای مردم را به یاس و ناامیدی مبدل کرد.
نادانی رهبران سیاسی باعث گردید تا وضعیت ما به خرابی امروز برسد.
کسی نیست از این رهبران بپرسد شما که نمیدانستید سیاست چیست غلط کردید وارد عرصه سیاست شدید و مردم را سردان کردید.
شیما کابل

>>>   هشتم ثور نمک بر زخم های مردم ومـــرچ برچشم های مردم ، هشت ثور روز ورود گوریلاهای تربیه شده درپاکستان برای ویرانی افغانستان

>>>   سی سال بعد هیچکس از نسل اول به اصطلاح جهاد ونسل دومش درصحنه حضور نمیداشته باشند آنوقت نه هشت ثور است نه هفت ثور بلکه صرف 28 اسد تجلیل خواهد شد ومردمان سی سال بعد زندگی بهتری خواهند داشت
چون دران زماهن جنگ سالار قانون شکن قوماندان باقی نمی ماند

>>>   و امسال غنی ....بتاریخ 8 ثور نمکهای فراوان بر زخمهای مردم پاشیید!!!

>>>   8 ثور روز تباهی افغانستان بود د.... حرفوی مانند گلب الدین مسعود ربانی دوستم سیاف وسایر جاسوسان ....قرن داخل کابل شدند و دار ونه دار کشور را دوذدی کردند به ناموس مردم تجاوز اردو ملی پولیس وسایرنهادهای نطامی را ازبین بردند سلاح مهمات را به بادار شان پاکستان فروختند بد تر ازاین که ربانی ....واګذار ی افغانستا به پاکستان توسظ یک پروتوکول با نواز شریف به فروش رساندند قبور این ....بایدمحاکمه شود
کیلانی

>>>   سالروز سقوط رژیم مستبد وخونریز خلق وپرچم رابه همه ملت تبریک می گویم وبه روح شهدای پاک تاریخ وطن درود می فرستم وازخدامی خواهم که لکه های قدرت طلبی جنگ جویان کابل را از حساب شهدای برحق جهاد مرم جدا سازد.
از مردم نیز می خواهم که جهاد شان را ارج گذارند وحساب جهاد را از مجاهدین آلوده به گناه جدا ببینند.
جوادازغزنی

>>>   کاش رهبران جهادی تقدسیت جهاد را حفظ میکردند. امروز به مردم ثابت شده است که رهبران مجاهد نه بلکه معامله گران بوده اند. آنها فی سبیل الله جهاد نکرده اند بلکه از اول تا حال مصروف اندوختن سرمایه و رسیده به قدرت بوده اند. افرادی که به راستی جهاد نموده بودند امروز حتی نان خشک نمی یابند. به نام های مختلف از دولت رانده شدند و صرف چند رهبر که با خارجی ارتباط دارند در قدرت باقی مانده و هنوز هم به چور بیت المال مصروف اند.
داکتر ادریس
از کابل

>>>   سلام به همه هموطنان شجاع ودلیر افعانستان ارزو میبرم که تمامی افراد جامعه افغانستان روز های خوش زندکی را در پیشرو داشته واز گزند مشکلات در امان باشید هموطنان شهید پرور و رنجدیده افغانستان ازادی هشتم ثور را به کافه ملت قهرمان تبریک گفته و به شهدای افغانستان جنت الفردوس تمنا میبرم روحشان شاد باد .
یک نکته را باید زکر کرد افسوس به اینکه ازادی کشو ر به خون ملت خریده شد اما دوباره خاینین ملت انرا مروختند.
مطیع الله از مسکو.

>>>   بنده نه مجاهدم ونه هم دشمن مجاهد اما دلم واقعا به حال راد مردانیکه سردر کف گرفتند واز حریم این خاک دفاع کردند سخت می سوزد.
بدون تردید اطراف مختلف در به بن بست کشیدن او ضاع اوفغانستان پس از سقوط رژیم تحت الحمایه شوروی مقصر اند اما باید متذکر که متاسفانه پاکستان نقش بسیار ویرانگری در این مرحله بازی کرد، نقش پاکستان در ارتباط به افغانستان هر چند تا ایندم هم مخرب ومنفی است اما در آن زمان بادست باز و بدون هیچ گونه مراقبتی ونکوهشی از جانب کشور های غربی ومجامع حقوقی، برای ویرانی وایجاد اختلافات قومی از میان جوانان افغان در جنوب وجنوب شرق سرباز گیری می کرد وبا شستشوی مغزی آنها در کار خانه های ملا سازی پشاور ، کویته ، پندی وپنجاب به نقاط مختلف در افغانستان اعزام می کرد .
این درحالیست که دولت وقت افغانستان با تما م وجود خواهان تقویت روابط با پاکستان بود اما سازمان استخباراتی پاکستان که متاسفانه جنرالان متعصب در آن حضور پر رنگ دارند افغانستان را ملکیت بلا منازع خود می دانستند وبرای ایجاد جبهه ی عقبی مطمئن در این کشور در مقابل رقیب سنتی خود هند به هر وسیله حتی تحقیق سیاست زمین سوخته در این کشور دست می زدند.
بلی احزاب جهادی در افغانستان مقصر اند اما با ید ملتفت بود که پاکستان به عنوان مجری سیاست های کلان غرب در قبال افغانستان با حمایت امریکا، پلان گذاری انگلیس، کمک های مالی سعودی وامارات نقش کشنده ای در ویرانی وبربادی هست وبود کشور ما ایفا کرد ....وحتی در شرایط کنونی که استخبارات کشورهای غربی وحتی بلوک شرق من جمله روسیه وهند در افغانستان فعال است ؛ هنوز سازمان استخباراتی پاکستان همان راهی را طی می کند که قبلا پیموده است .... ریشه مشکل به نظرم اینجاست...

>>>   من كه واقعاً سر در نياوردم از كلمه پروزي كدام پروزي ؟؟.
من فكر ميكنم كاش اين اتفاق بنام پروزي اصلاً و ابداً پديد نمي أمد كه در ان صورت اين خون زنان طفلان پيرمردان در جاي جاي اين مملكت ويرانه ريخته نمي شد و هزاران زن بيو صد ها هزار طفل يطيم و هزاران خانه ويران و هزاران هزار خوانوار مجبور به ترك وطن نمي شد واي از اوارگي هزار واي از مهاجرت چي زخم زبان هاي نا بجاه و مهم تر از ان چي به ناموسي هاي كه در حق زنان و دوختران مردم افغانيستان نه شد ديگه بس بس بس فقط و فقط ارامي
داوود ميرزاي مهاجير دور از وطن ملبورن استراليا

>>>   اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود.
هشم ثور روز ماتم ملي است نبايد تجليل نشود زيرا روز آغاز چپاول - خونريزي و تباهي افغانستان است
ن كابلي

>>>   نمیدانم بکدام دست آورد این روز افتخار کرد, به غارتگری که صورت گرفته, به کشتار که انجام داده شده, به مخروبه های که باقیمانده,به جنایات هولناک و تکاندهندۀ که تحقق پزیرفته, یا به فراری دادن و کشتار دانشمندان, و یا به حکومت توأم با زورگوئی و بیداد که تحت رهبری مشت بیخرد بر مردم تعمیل شد.
خلاصه اگر 7 ثور بد بود جایش با بدترین تعویض شد, حالا هم قدرت بدست این قلدران است, اگر مردم رهائی یافت و زبان شان باز شد ,آنوقت به تمسخر و تحقیر از این روز تجلیل خواهد شد.

>>>   سیاه ترین , تاریک ترین و منفور ترین دوران تاریخی صد سال گزشتۀ کشور همین 8 ثور است.
مردم فکر میکردند با سفوط استبداد رجیم کمونیستی ما شاهد یک دور از عدالت, شگوفائی و خوشبختی خواهیم بود,زیرا رهبران که بطور کافی از تجارت خون شهدای گلگون کفن و گمنام که اکنون خانواده ها و بازمانده های این شهدا در نهایت فقرو بدبختی بسر می برند,از هیج خود بطور کافی زر اندوزی نموده اند و حالا بادرنظرداشت آبروی جهاد و تمثیل چهرۀ واقعی حکومتداری به شیوۀ اسلامی عدالت تأمین وآرزو ها براورده میشو.
واویلا ,در عوض کشتار,چور و چپاول,بیداد , ویرانی, نا امنی و تجاوز به حریم مردم تا سطح که از بردن نام آن لرزه بر اندام ها می افتد حکمفرما شد و دست آوردش طالبان و رجیم کرزی است که همه لاف از جهاد و مجاهد بودن می زنند.
حمید از المان

>>>   هشتم ثور روز است که مردم افغانستان شوروی هارا از کشور خارج کردند . ولی بد بختی افغانستان بیشتر شد ، بخاطریکه اشخاص جاطلب وچپاول گران روی صحنه آمد ه بود که اقلیت های قومی را پذیرفته نمی توانست ، روحش شادباد مجاهدین واقعی افغان

>>>   بنام جهاد عرب و عجم را اوردند و ګردن بريدنها و انتحار و انفجار را ياد ګرفتن و ملت ګوسغندى را قصابى کردند و وطن را به خرابه تبديل و پلها و مکاتب و فابريکات را تخريب و معلم و متعلم و باسواد را کشتند و بانکها و موسسات دولتى را چور و زمين ها را غصب کردند و کابل زيبا را وىران و هزارها کابلى را شهيد و مردم را به فقر واداشتندو اواره و سرګردان به پاکستان مجبوراش کردند و انجا دختران افغان را بنام ،، کابلى،، به فحشا غرق ساختند و مرتکب هزار ها جنايت شدند، و در جهاد شان هم صادق نبوند و با کافر يکجا وارد کشور شدند و وطن را اشغال بيګانه ، کدام جهاد؟ شرم و نفرين نثار شان ،
انها دشمنان قسم خورده مردم افغانستان هستند و در لباس اسلام پنهان شده اند ، اخوانيت ، جهاديستها، و طالبان و داعش و غيره فرزندان و نواسه هاى ملاى پلچرخى اند که چهل سال تمام مردم را نماز داد و باز فرار کرد و ګفت که من کافر بودم !

>>>   28 سال قبل که این وحشی های احيوان صفت به شهر ها داخل شدن و شهر نشینان افغانستان نظر به آداب و معاشرت و احترام به مهمان نوازی که از اجداد شان به ارث برده بودند از ورود مجاهدین به شهر ها استقبال گرم نمودن ازیک سو واز سوی دیگر فقط از فاصله های دور شنیده بودند که این ها علیه تجاوز شوروی سابق جهات فی سبیل الله صورت گرفته بدون اینکه اطلاعات در باره این ها داشته باشند .مردم شریف افغانستان از ورود مجاهدین به شهر ها به مهمان نوازی هایشان ادامه دادن اما نميدانستن که چه بر خورد های غیر انسانی و اخلاقی خشن درانتظار شان است مردم به مجاهدین احترام می گذاشتن اما این وحشی ها فکر میکردن که مردم از ما می ترسند و برای همین به ما احترام می گذارند و همین برخورد های خشن این ها سبب شد که مردم برای آمدن طالب ها لحظه شماری بکنند

>>>   هرکدام از سران این کسانی راکه مجاهد میگوئید یک فرعون است اینها بخاطر غنیمت یاغی گری دزدی جنگیدند

>>>   ســــــــیاه ترین روز درتاریخ افغانستان وجهان است بعد از وقوع این روز سیاه اصطلاحاتیکه خیلی سرزبان ها افتادند : وند ،غصب ،اختلاس ،دزدی ، تجاوز ، شیرینی ، فتح، راکت ، ماین، وبرای هرموی کشال بی نظافت قوماندان خطاب کردن، ، تقسیم چوکی ها ،استاد فلانی ، استاد فلانی،

>>>   آیا اعمال امروزی طالبان جهاد است؟؟؟؟
همین هشت ثوری ها هم عین کارها را میکردند مثلا همانند اینکه جنایتکاران طالب لیبن برق ازبکستان را قطع میکنند وهزاران فامیل رابه مشکل گکرفتار نمیکنند اینها همولین برق سرب لین برق گجگی را قطع میکردند ، همین هشت ثوری ها تمام پل ها وپلچک هارا تخریب کردند مانند طالبان که سرک قیر رابا بولدوزر تخریب میکنند وتراکتور زیرپل ها ماین می گذارند صرف درهمین دوهفته یک پل کلان را درتخار ویک پل دیگرذ را درالسوالی شهرک غور تخریب کردند با این جنایت این وحشی ها ملیون ها افغانی به بیت المال خساره وارد شد ،همین هشت ثوری ها همم معلنم می کشتند مکتی آتش میزدند حتی داخل موتر ملی بس برقی ماین جابجا کردند وده ها آدم بیگناه را غرق درخون کردند اینرا جهاد می خوانید؟؟
هشت ثوری ها هم مانند این طابانن سیاه دل وسیاه معز که بر امریکائی ها حمله نمیکیدند این هشت ثوری های موی کشال وحشی مانند بر شوروی ها حمله نمیکردنداما زمانیکه قطار سربازان داخلی راکه برای نمردم شهرها آرد وروغن وخوراکه انتقال میدادند مانند گر گ ها حمله میکردند مواد را حریق .سربازان را بقتل میرسانیدند ، وبعدا از جنایت خودبرای پاکستان گذارش میدادند ، حتی قصد انفجار درونته سروبی وسالنگ را داشتند ، همه پلان های شان توسط جنرال حمید گل وسایر جنرالان تقاعدی پاکستان طرح میشد وبرای این مزدوران داد ه میشد تلابرای ویرانی وطن خود عملی سازند

>>>   شــوروی هارا غربی ها بیرون ساختند نه اشزار

>>>   درشهر بلخ که کرونا خیلی رشد نموده زورمندان یا همین هشت ثوریها کیت های تشخیص کرونارابه خانه برده خود ونزدیکان شانرا غیر ضروری معینه میکنند آیا اینهارا حالا هخم مجاهد می خوانید ؟؟

>>>   ای مردمک های گوسفندی افغانستان بدانید و آگاه باشید که باعث تماما بدبختی های دیروز و امروز خلقی ها و پرچمی های بی دین ومذهب اند . اگر هفت ثور نمی بود هشت ثور هم نمی بود .

>>>   سلام.
هشت نامقدس ثور روز بربادی ،چور ،کشتار تباهی،وبیناموسی توسط افراد وحشی وجنایتکار جمعیت اسلامی نامسلمان وشورای نظار غارتگر بود که بفضل خداوند رهبران شان بسزای اعمال شان رسیدند.باقی مانده خس وخاشاک شان نیز به کیفر اعمال شان خواهند رسید.که بعد ازنابودی شان تاریخ وانمود خواهند ساخت.
واین مقبره های مجلل شان که از پول چور بیت المال ودارائی های عامه ساخته شده اند به خاکتوده مبدل خواهند شد.نفرین بر طرفداران هشت ثور وجنایتکاران.
باشنده کابل.

>>>   سیاوش هروی
هشــت ثـــور مصادف است با اولین روز پیروزی مجاهدین که در آن آخرین سنگر پوشالی رژیم تحت الحمایه شوروی سقوط کرد، و بیرق سبز مجاهدین با شعار کلمه مقدس بر فراز ارگ ریاست جمهوری و تمام نواحی شهر به اهتزاز در آمد. این پیروزی شکوهمند مجاهدین، مهر تایید بر باطل السحر کمونیزم در افغانستان کوبید، و یکبار دیگر حماسه پیروزی غازیان افغان بر قوای اشغالگر تکرار گردید.

ملت شهید پرور و مجاهدِ کشور یکجا با شجاعت تمام و از خودگذری های فراوان به دفاع از ارزش های دینی و تمامیت ارضی در برابر رژیم و تهاجم شوروی پیشین برخاسته و با اهدای خون های زیادی کشور را از چنگ اشغالگران آزاد کردند.
رژیمی که حمایت یکی از بزرگترین قدرت های جهانی را با خود داشت سرانجام پس از چهارده سال مبارزه جان‌بازی و فداکاری مردم افغانستان و به جا ماندن میلیون ها شهید، معلول و مهاجر در هفتم ثور سال 1371 در برابر اراده مردم و ملت کشور به زانو درآمد و سرنگون شد.

اما تجربه تلخ امروز بر می‌گردد به عدم اتحاد و همبستگی سران مجاهد، به ناهماهنگی بین رهبران و تنظیم های جهادی، خودخواهی های فردی و قومی برخی از جناح ها و رهبران جهادی، دست اندازی بیگانه ها اعم از کشور های منطقه و غرب و بقایا رژیم کمونیستی ... از جمله عواملی است که عدم موفقیت مجاهدین را در قالب حکومت قوی و مقتتدر مرکزی نمایان ساخت.

در آخر باید بدانید که کشتی شکسته‌ی افغانستان تنها با آقای یک قوم یا متمتع بودن یک نژاد به ساحل نجات نخواهد رسید، شهروندان این کشور دریک تعامل انسانی و سازنده از ابرهای بحران عبور خواهدکرد. با تآمل به گذشته وبه امید آنروز، شما مردم عزیز، با صلابت و باوقار مسوول باشید.

>>>   Mohsin Zardadi
قوماندان امنیه و آمر جنایی و بادی گاردهای ان ها را دستگیر و زنجیر پیچ به ولسوالی می آورند . یک فیر تفنگ هم از طرف بادی گارد ها ، صورت نمی گیرد و بینی پشک هم خون نمی شود..
راستش بگویم ، برای خودم یک کمی جای سوال وجود دارد .
من دقیق نمیدانم که طرفین قضیه کی هستند و از کجا هستند ؟؟ اما هرچه باشد :
اول - لطفا موضوع را بیش از حد قومی نسازید !
دوم - موضوع را به تمام جاغوری ها تعمیم ندهید. و شماتت نکنید !..
سوم - آنهای که از هزارها کیلومتر دور تر از جاغوری ، رگ های گردن خود را می پندانند و موضوع را ناموسی می سازند ؛ اگر انقدر دلسوز هستند ، مهربانی کنند و بروند به جاغوری و عملا از مردم و ناموس آنها دفاع کنند. ..
چهارم- تا حکم نهایی محکمه ، هیچ کس مجرم نیست. فقط متهم می باشد. لطفا در انتخاب واژه ها که بار حقوقی دارند ، دقت فرمایید!!

>>>   محمد اسلم سلیم
هر طرحی که میانجی آن سیاف " شیخ فتنه و کرزی جاسوس باشد ، برای مردم ما عزت نه بلکه ذلت به بار می آورد.
سیاف ، کرزی و غنی احمدزی دارای یک تفکر اند!

>>>   هشت ثور، پیروزی مجاهدین افغانستان مبارک!
#اشاره یی کوتاه بر مشکلات حکومت دوره مجاهدین
به روایتی پیروزی 8ثور، پیروزی حق بر باطل بود، اما اینکه این حکومت"حق" چرا دوام پیدا نکرد جای تأمل دارد.
با بیان این پرسش که چرا این پیروزی در یک برهه تاریخ از منظر افکار عمومی مقام مبارکی به خود اختیار کرد و در برهه ی دیگر از سوی برخی منتقدین انگشت انتقاد بسوی فاعلین آن دراز شد. به پندار من مجاهدین پیش از پیروزی و بعد از پیروزی گرفتاری خلاء های ذیل شدند/ بودند:
1- اولین کشوری که پیش از پیروزی و پس از پیروزی مجاهدین به شکست و بدنامی شان برنامه ریخته بود، کشور پاکستان بود که منبع مالی و نظامی مجاهدین به دست پاکستان رقم خورده بود. چه کمک های خود کشور پاکستان و چه هم کمک های امریکا و سعودی وغیره همه از طریق پاکستان به دسترس مجاهدین افغانستان قرار می گرفت و بنابرین تنها پاکستان بود که نقشه جنگ های افغانستان را در دست داشت. در این فرصت پاکستان برای خرابی افغانستان از طریق مجاهدین، به تعدد و چند حزبی سازی این گروه ها کوشید که تقریباً هفت تنظیم جهادی را شکل داد و هریک را جداگانه حمایت می کرد. پرسش جدی اینست که واقعآً اگر پاکستان برای مردم افغانستان و مجاهدین صادق می بود پس چرا مجاهدین را به تاسیس یک تنظیم تشویق نکرد...و حتا وقتی به چگونگی تقسیم کمک های پاکستانی ها به این نهضت ها دیده می شود به وضوح مسایل زبانی و قومی را پاکستانی ها دامن می زدند و از کمک های امریکا و سعودی برای یکی بیشتر و برای دیگری کمترین حق را قایل می شدند. در کنار آن برای خلق اختلاف در میان نهضت ها برنامه های بسا ویرانگری را وضع می کردند و همینکه مجاهدین را پیروز ساختند، آتش اختلاف درون تنظیمی را مشتعل تر ساخته و تا امروز چی آفت های را که بر ما تحمیل نکردند.
2- نبود یک تئوری حکومتداری از سوی مجاهدین برای کنترول اوضاع و رسیده گی به مشکلات پس از پیروزی؛ مجاهدین از لحاظ تئوری حکومتداری هیچ برنامه برای مهار وضعیت پس از پیروزی نداشتند، در یک کلام هنوز نمی دانستند نوع نظام شان چه باشد. بلکه ناجیان تنها بجای تئوری بیشتر در عمل گرایی می کوشیدند... رفتاری که دیری نپایید و به شکست مواجه شان ساخت.
3- مشکل دیگر تنظیم های هفته گانه که در پاکستان شکل گرفت این بود که این تنظیم ها همه ی آنها از لحاظ وابسته گی مذهبی وابسته به مذاهب چهارگانه اهل تسنن بودند و در تشکیل حکومت خویش تنظیم های اهل تشیع را که در تهران تاسیس شده بود نادیده گرفتند. در کشوریکه در تعریف ساختار اجتماعی اش متشکل از اقلیت های چند پارچه قومی_ زبانی را بخود دارد این یک اشتباه بزرگ بود.
4- پس از پیروزی مجاهدین، تمام چوکی های وزارت خانه ها تنها بین تنظیم ها تقسیم شد؛ نه تنها اینکه تمام افراد غیرحزبی از حکومت محروم ماندند؛ بلکه عده یی از مجاهدین نیز از این میراث آگاهانه مطابق خواست پاکستانی ها محروم بودند.
5- خلاء دیگر سران تنظیم ها این بود که در راس حکومت انتقالی رهبران دو حزب ضعیف قرار گرفت بود؛ رییس جمهور صبغت الله مجددی و صدر اعظم سیاف بود...
6- بروز اختلافات شدید میان رهبران تنظیم های جهادی در سرتقسیم قدرت و انشعاب یک تنظیم به چند تنظیم دیگر؛ در حالیکه تکثر نهضت ها از وحدت مان می گرفت و بر نفاق مان می افزود.
7- رفته رفته نهضت های آزادی بخش افغانستان رنگ و بوی قومی بخود گرفتند که در حقیقت این رنگ و بوی اساس تعصبات، قومی و زبانی را به شدیدترین رقم دامن زد.
8- نبود یک منابع مالی داخلی برای تنظیم های جهادی، تا وقتیکه پاکستان نان می داد در کنار نان فرمان نیز می داد و همینکه کشورهای بیرونی کمک های مالی شان را قطع کردند، تمام این نهضت ها از کمر خشکیدند.
9- آغشته گی برخی رهبران احزاب به فساد؛ جای شکی نیست که نفس جهاد بنابه ضمانت متون دین برای همیش مقدس میماند، اما افراد بودند که پس از پیروزی جهادافغانستان با استفاده از این نام راه فساد را پیش گرفتند( البته استثناهات وجود دارد) و مردم قضاوت خود را نسبت به آنها کردند.
10- عدم هماهنگی در میان نهضت های اسلامی و برچسب های ناقضین حقوق بشر، جنایت کاران جنگی و امثال آن از سوی نهادهای جهانی، همچنان یکی دیگری از خلاء های بود که مجاهدین برای جلوگیری از آن تدبیری به موقع سنجیده نتوانستند. و تا امروز این اصطلاح از سوی بسیاری ها به صراحت بر مجاهدین برچسب زده می شود که قطعاً اعتبار آنها را بیشتر از پیش صدمه می زند.
پ.ن: تمام اختلافات درون تنظیمی که عامل کشتار هزارها نفر در کابل و سایر ولایات افغانستان شد، زاده یی سیاست های پاکستان بود که از ناتوانی رهبران تنظیم ها به نفع خودشان استفاده کرده، ملت مظلوم و بی دفاع افغانستان را بار بار به گلیم غم شانده و از فضای اختناق آمیز ساخته ی خودشان به نفع خویش سود بردند. در خاتمه؛ تا ما چنین باشیم، پاکستان همچنان خواهد بود.
پاکستان نه تنها اینکه در افغانستان حکومت ضعیف نمی خواست/ خواهد، بلکه هیچ حکومت و اداره ی را نمی خواهد.
نوت: بازنشر از سالهای گذشته با اندکی اصلاح.
باحرمت
راغب

>>>   Ahmad Firoz Ahmadi
هشتم ثور، سالروز پیروزی جهاد مردم افغانستان است. این روز پر میمنت و پر افتخار را، به همه مردم آزاده و قهرمان افغانستان تبریک میگویم.
هشتم ثور، محصول مبارزات، قربانی ها و فداکاری های یک ملت برضد اشغال کشور شان توسط اتحاد جماهیر شوروی و رژیم کودتایی دست نشاندهٔ آنها بود كه هدف اساسي اين مبارزات را پاسداری از آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور و برپایی نظام مبتنی بر اراده واقعي مردم، حقوق شهروندی، تامين عدالت اجتماعی و مشارکت معني دار مردم در لایه های مختلف ساختار نظام و مراحل مختلف تصمیم گیری های ملي، شكل ميداد.
جهاد مردم افغانستان با فداکاری هاي بیشمار و قربانی هاي بیدریغ در برابر بزرگ‌ترین قدرت نظامی عصر به پیروزی رسید، اما ادامه مداخلات دست هاي پيدا و پنهان خارجي مانع به ثمر نشستن آرمان هاي مردم ما و برپایی یک نظام مردم سالار مبتني به خواست و اراده عمومی مردم شد. به همین دلیل، فصل دوم پر افتخار تاریخ مبارزات مردم ما که مقاومت علیه تروریزم بود، به هدف دفاع از استقلال و تماميت ارضي كشور و قوام نظام مبتنی بر اراده مردم، شکل گرفت.
پس از شکست تروریزم، طی نزدیک به دو دهه اخیر، با حمایت و همکاری های جامعه جهانی تلاش هاي فراواني با دادن قربانی ها ي بیشمار در راستای مبارزه عليه تروريزم و برپايي یک نظام مردم سالار مبتنی بر حقوق شهروندی، مشارکت ملی و عدالت اجتماعی که در خدمت مردم و پاسخگو به آنها باشد، صورت گرفت، اما موازی به آن، تلاش های مخرب به هدف جلوگیری از اعمال اراده واقعی مردم در قالب و شکل های گوناگون ادامه یافت، تا کشور و جامعه دوباره به سمت نظام استبدادی و انحصارطلبی بر گردد.
متأسفانه به دلیل همین تلاش های ویرانگر و اغماض برخي از جریان ها و شخصیت ها در سطوح ملی و متحدان بین المللی افغانستان، نسبت به این جفاهای تاریخی در مقابل اراده عمومی، دلگرمی و باور مردم نسبت به پروسه ها و روندهای ملی و نقش آنها در جهت تعيين سرنوشت شان، با گذشت هرروز كمتر شد که میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، گواه روشن این ادعا است. اغماض و بی تفاوتی بیشتر از این در برابر کودتاهای انتخاباتی، نتیجه اش بازگشت به استبداد و انحصارگرایی و روی کار آمدن حکومت هایی خواهد بود که با جامعه و نیازهای آن فاصله دارند.
همین اکنون که شیوع ویروس کووید ۱۹ نظم زندگی بشری را مختل کرده و جهان با این دشمن نامرئی دست و پنجه نرم میکند، مردم ستمدیده افغانستان مستحق داشتن حکومت مشروعِ مردمی و مسئولی اند که فهم ‌و درک درست از نیاز های اصلی جامعه و مطالبات مشروع آنها داشته و خود را به مردم پاسخگو بداند.

مردم شریف افغانستان!
ما باور راستین به اِعمال حاکمیت رأی ‌و اراده واقعی شما داریم و به هیچ قیمتی با هرگونه کودتا علیه رأی شما کنار نمی آییم.
در مبارزه خویش در این مسیر نیز دنبال هیچگونه مأموریت و امتیازطلبی نبوده ایم و‌ نیستیم، بلکه هدف ما، شکل دهی نظامی است که مردم به صورت مستقیم و غیر مستقیم در فرایندهای تصمیم گیری مشارکت داشته باشند و اين هدف، بدون تغییر ساختار کنونی نظام سیاسی و توزیع افقی ساختار قدرت میسر نیست و ما براي نيل به اين هدف، به مبارزه خویش تا حصول آن ادامه خواهیم داد.

>>>   ‏پیمان مهرزاد‏ ‏‏‏نگران‏ است.
فکر می‌کنم آنچه در ۷ و یا ۸ ثور انجام شده، همه می‌دانند. برای ما مهم ۷ و ۸ ثور های حاضر و آینده است که چگونه می‌‌توانیم در زندگی خود و دیگران تغیرات وارد کنیم.
باقی مرحمت کلان

>>>   Abdul Hamid
افغانستان و افغان ها از اصلاح نیستند!

داکتر عبدالواسع سراج، نواسه امیر عبدالرحمن، مضمون حقوق تجارت را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل در اوایل دهه ۱۹۷۰م تدریس می کرد. وی در مورد نظام قضایی افغانستان می فرمود:

سوال می گردد که چرا فیصلجات محاکم افغانستان در جریده رسمی نشر نمی گردد تا مردم بفهمند در این نظام چه می گذرد؟
پاسخ این است: در عدم نشر آن قضات افغانستان پیش همدیگر آبرو و عزت ندارند و اگر نشر گردد آبروی قضات بسویه مملکتی و جهانی می ریزد!

با اشغال افغانستان توسط شوروی در دهه ۱۹۸۰ و امریکا در اوایل قرن ۲۱ قضیه افغانستان بین المللی گشت. بعد از سقوط طالبان آوازه در حلقات سیاسی و قضایی افغانستان زبان به زبان می گشت. افغانی نزد حنیف اتمر وزیر امور داخله حکومت حامد کرزی رفته و از وی تقاضا می کند که به قضیه رشوت خوری در ارگان های این وزارت رسیدگی نماید زیرا مردم از وجود این مرض بجا رسیده اند.

حنیف اتمر بعد از یک مکث می گوید: از اینکه مرا متوجه مشکل در بین کارمندان وزارت داخله ساختید ممنون تان. حال لطف کرده بفرما چند دادنی هستی تا من باین قضیه رسیدگی نمایم؟

>>>   7 ثور + 8 ثور = ... / سید اسحاق شجاعی
7 و 8 ثور در افغانستان دو روز تاریخی و تأثیرگذار است. در روز 7ثور 1357خورشیدی حزب دموکراتیک خلق، دست به یک کودتای خونین زد که تاریخ کشور را در مسیر دیگری سوق داد و حکومت گروه چپ با ایدئولوژی کمونیسم بر کشور حاکم گردید. مردم مسلمان افغانستان در مخالفت با برنامه‌های ضد مردمی حکومت دست‌نشانده سلاح جهاد و مبارزه به دوش انداختند و جهاد معروف کشور به میان آمد.
سرانجام در سال 1371خورشیدی جهاد مردم به نتیجه رسید و گروه‌های جهادی سوار بر موتر جهاد مردم، خود را به ارگ ریاست جمهوری رساندند و نتیجه جهاد مردم را تصاحب کردند. گروه‌های رنگارنگ مجاهدین با خودخواهی، قدرت‌طلبی، بی‌تدبیری، تعصب و لجبازی کشور را در باتلاق جنگ‌های داخلی غرق کردند. دریایی از دشمنی، کینه، کشتار، ویرانی و تباهی در کشور جاری ساختند. سرانجام طالبان آمدند و از پس آن لشکریان کشورهای غربی سرازیر شدند که این جریان هنوز ادامه دارد.
درباره 7 و 8 ثور سخن زیاد است. ما در این فرصت کم برخی از ویژگی‌های مشترک این دو روز را برمی‌شماریم. در آغاز باید اشاره کنیم که 8 ثور میوه طبیعی جهاد و تلاش و شهید دادن و آوارگی مردم بود. مردم افغانستان خون دادند و با حکومت ضد دینی و ملی مبارزه کردند به این امید که یک حکومت عادلانه و مردمی ایجاد شود. اما رهبران نالایق، با قدرت‌طلبی و خودخواهی، جهاد مقدس و بزرگ مردم را در جنگ‌های داخلی و برادر کشی به باد دادند و افتخارات جهانی جهاد را تبدیل به ننگ و نفرت کردند. از این نظر تفاوت بزرگی در بین این دو روز هست؛ اما شباهت‌های زیادی هم بین این دو روز وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1- ایدئولوژی زدگی: سردمداران هردو جریان، کار خود را براساس یک ایدئلوژی توجیه می‌کردند؛ گروه‌های چپ براساس ایدئولوژی مارکسیسم مبارزه می‌کردند و می‌خواستند براساس برنامه‌های آن حکومت تشکیل داده جامعه را اداره کنند. اما گروه‌های اسلامی که رهبری جهاد مردم را به دوش داشتند، شعارشان عمل کردن به ایدئولوژی اسلامی بود. هرچند بعدها معلوم شد که هردو دسته به ایدئولوژ‌های خود چندان اعتقادی نداشتند و صرف برای فریب مردم و توجیه رفتار خود از آن سوئ اسفاده می کردند.
ناگفته نماند که هردو گروه با عملکرد منفی خود، ایدئولوژی‌های خود را خدشه دار کردند. با این تفاوت که مردم مسلمان افغانستان دین اسلام را از عمل‌کرد رهبران حکومت جدا و اعتقاد خود را به اسلام حفظ کردند اما ایدئولوژی مارکسیسم آبروی خود را در تمام جهان از دست داد.
2- وعده‌های بزرگ: هردو گروه در شعارها و سخنرانی‌های خود به مردم وعده بهشت برین می‌دادند و می‌گفتند افغانستان را چنان بسازند و چنان حکومت عدالت‌گستر ایجاد کنند که از بهشت برین چیزی کم نداشته باشد؛ اما در عمل هردو افغانستان را به جهنم تبدیل کردند. کشتند، آتش زدند، سوزاندند، ویران کردند و رها کردند.
3- انقلابی بودن: هردو گروه خود را پیشوای انقلاب معرفی می‌کردند و هر کدام از سران احزاب اسلامی و چپ خود را رهبر انقلاب تبلیغ می‌کردند؛ یکی رهبر انقلاب سوسیالیستی و دیگری رهبر انقلان اسلامی افغانستان؛ اما هردو از انقلاب نامی شنیده بودند و چیزی بیشتر از آن نمی‌دانستند. هردو گروه با رفتارهای ارتجاعی خود آبروی هرچه انقلاب است بردند.
4- قدرت‌طلبی: رهبران هردو حادثه قدرت‌طلب، خود محور، مستبد و ضد مردم بودند. هردو می‌خواستند مردم را با زور و فشار تسلیم قدرت خود نمایند. هردو گروه تک‌محور بودند و قدرت را تنها برای خود می‌خواستند و حاضر نبودند کس دیگری را شریک کنند.
5- نداشتن برنامه: هردو گروه برای اداره کشور و سازندگی آن هیچ برنامه‌یی از پیش نداشتند. می خواستند حکومت کنند اما نمی‌فهمیدند چگونه.
6- وابسته‌گی به خارج: زمام هردو گروه در دست کشورهای بیرونی بود؛ 7 ثور متکی به اتحادجماهیر شوروی بود و 8 ثور به قدرت‌های غربی و کشورهای همسایه. یکی از عوامل اصلی شکست این گروه‌ها نیز همین مسأله بود.
7- آرمان‌گرایی: هردو گروه آرمان‌گرا بودند و می‌خواستند براساس ایدئولوژی‌های خاص خود عمل کنند. حقیقت‌های اجتماعی و اقتصادی و مشکلات کشور را نمی‌دیدند. از سوی دیگر براساس همین آرما‌ن‌گرایی خود با مردم براساس نزدیکی و دوری‌شان به باورهای خودشان رفتار می‌کردند. آرمان‌های خالی، چشم‌آنان را کور کرده بود.
مشترکات دیگری نیز این دو روز دارد که به دلیل پایان ظرفیت نوشته بدان‌ها اشاره نمی‌کنیم. در ختم کلام تأکید می‌کنیم که جهاد مردم افغانستان یک حرکت خودجوش دینی و ملی بود که شهدای بسیاری نیز در این راه دادند اما سرانجام رهبران جهادی، نتیجه جهاد مردم را در قدرت‌طلبی و ثروت‌جویی خودشان خلاصه کردند و جهاد مردم را به باد دادند. به همین دلیل 7 و 8 ثور در پهلوی هم قرار گرفتند و نتایج یک‌سانی برای کشور و مردم به بار آوردند. آمدن گروه طالبان و غربی‌ها نتیجه 7 و 8 ثور است.

>>>   نتیجه 7 & 8 :
مـولود هفــت ثـور : شـروفساد
مـولـود هشت ثــور : طالیبان

>>>   Nazar Mawj
هفت و هشت ثور و اسلام سیاسی
هفت ثور یک گسست تاریخی برای افغانستان بود که برای اولین بار در تاریخ این کشور سیطره حقوقی دین از قامت دولت برچیده شد. این رخداد اگر با تدبیر و تفکر مدیریت می‌شد، بسیاری از مشکلات اساسی مردم افغانستان از جمله عصیبت های قومی و زبانی کمرنگ می‌شد و شالوده های توسعه نیز پایه‌گذاری می‌گردید. ساده انگاری سیاسی و جزم اندیشی‌های ایدیولوژیک حزب دموکراتیک خلق افغانستان سبب گردید که عصیبت های دینی مردم به نام جهاد اسلامی علیه کفر، مورد حمایت مالی و لوژیستیکی واشنگتن و همپیمانان آن قرار گرفته و بخشی از منازعات جنگ سرد شود.

مجاهدین آن روز مثل طالبان امروز بودند، مکاتب را آتش می‌زدند، پل ها و پایه های برق را ویران می‌کردند، به مناطق مزدحم کابل موشک شلیک می‌کردند، در میان خود نیز به جنگ‌های خونین مبادرت می‌ورزیدند. بسیاری از فرماندهان مجاهدین بصورت مستقیم توسط اداره ای اس آی و با اهداف تعریف شده تمویل و تجهیز میگردیدند. در پشت این بازی اما یک پروژه ویرانگر قرار داشت که با دو هدف متفاوت توسط امریکا تمویل و توسط اسلام آباد مدیریت می‌گردید. هدف امریکا شکست شوروی در جنگ سرد بود و هدف اسلام آباد ویرانی افغانستان که دست کم برای یک قرن نتواند سر بلند کند.

هیچ انگیزه ای اما بهتر از اسلام سیاسی با ماهیت ایدیولوژیک نمی‌توانست این پروژه را به موفقیت برساند زیرا هیچ امری مثل اسلام سیاسی عقل برانداز نیست. واشنگتن برای تبلیغ و ترویج اسلام سیاسی از هیچ گونه تلاش دریغ نورزید و میلیاردها دالر را هزینه کرد تا اسلام سیاسی جان بگیرد و به یک نیروی تعیین کننده تبدیل شود. اوضاع چنان بود که حتی کارمندان "سیا" در پیشاور مبلغ اسلام بودند. من یادم می آید که یک منبع امریکایی در پیشاور هزاران جلد قرآن شریف را با یک مبلغ قابل توجه برای یکی از فرماندهان جهادی که در مناطق هم مرز با تاجکستان و ازبکستان فعالیت داشت، سپرده بود که به مسلمانان آن سوی مرز توزیع نماید.

مجاهدین پیروز شدند، شکست خوردند، طالبان به عنوان نسخه دوم مجاهدین بر جای مجاهدین نشستند و سرانجام توسط بمب افگن های امریکایی سقوط کردند. امریکایی ها در افغانستان مستقر شدند، افغانستان صاحب نظام دموکراتیک شد جنگ اما پایان نیافت و اسلام سیاسی بیشتر جان گرفت.

تردیدی نیست که بقای پاکستان با اسلام سیاسی گره خورده است سوال اساسی اما این است که آیا ایالات متحده هنوز عاشق اسلام سیاسی به عنوان یک پروژه مطلوب در راستای تامین منافع امریکا در منطقه است؟ بلی، دلایل متعددی را می‌توان برشمرد که اسلام سیاسی ارزانترین و مناسب ترین گزینه برای دوام تنش‌های پرهزینه در خاورمیانه و مشخصا در افغانستان است که میتواند خواب چین و روسیه را نیز پریشان کند. ادامه جنگ در این بخشی از جهان، بازار فروش اسلحه را گرم تر می‌سازد، امکان توسعه این منطقه را به درجه شاخص های توسعه جهان اول، غیر ممکن می‌سازد که در این صورت شاخص های توسعه جهان اول از ثبات بیشتر و مطمین تر برخوردار خواهد ماند و در نهایت دست رسی شرکت های بزرگ جهان اول را به منابع این منطقه آسانتر و ارزان تر می سازد. از همین رو اسلام سیاسی در اشکال و ابعاد متفاوت مصیبت پایدار در این منطقه خواهد بود که سرنوشت ما را برای سالهای نامعلوم با خون و خاکستر گره بسته است. این بازی اما عوارض جانبی نیز دارد که احتمالا کمتر به آن دقت شده است.

>>>   Farid Azim
۷ و ۸ ثور دو رویداد بزرگ تاریخی است که هر دو با قربانی و عشق به میهن به دست آمده است
بجای دشنام دادن به یک دیگر باید وارد گفتمان شویم و از تجربیات هردو نسل جدید را بیاموزانیم

>>>   مقصود حیدریان
نیمه‌ی خالی هشت ثور این است که من پدرم را از دست دادم تا تو صاحب لندکروزر شدی.

>>>   دیشب ساعت 8:45 اشرار طالبی پایه برق وارداتی را منفجر ساختند آیا این جهاد است ؟
همین هشت ثوری ها هم همین کار هارا می کردند ومی گفتند ما جهاد کردیم،

>>>   این خلقی ها پرچمی هارا ببینید حتی مصرف برق خودرا نمیدهند:
فهرست قرضداران
بر بنیاد فهرستی که شرکت برشنا در اختیار رسانه‌ها قرار داده است، مصرف انرژی برق مقبره برهان‌الدین ربانی در ۱۲ دوره «۸۶۱۲۰۲» افغانی، عبدالرب الرسول سیاف در شش دوره «۱۴۸۲۸۶۵» افغانی، سید منصور نادری در پانزده دوره «۱۳۲۳۸۱» افغانی، ریاست جمهوری در سه دوره «۵۳۱۲۲۴» افغانی، حاجی الماس زاهد نماینده پارلمان و مشاور رئیس جمهور در ده دوره «۱۳۰۷۰۶۷» افغانی، نجیب‌الله کابلی در سه دوره «۸۰۰۹۹۳» افغانی شده است.
در این فهرست چندین شبکه‌تلویزیونی از جمله آیینه، تمدن، دعوت، نورین، ژوندون و شرکت‌های مخابراتی‌ ام.تی.ن، اتصالات و افغان‌بیسیم نیز دیده می‌شوند. شرکت برشنا همچنان فهرست دیگری از قرضدارانی را پخش کرده که باقی‌داری شان به بیش از ۱۰۰ هزار افغانی می‌رسد. در این فهرست نام عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاست جمهور نیز دیده می‌شود که «۳۴۸۸۰۸۵۱» افغانی پول صرفیۀ برق را نپرداخته و «۱۶۵۹۶۲۹» افغانی نیز هزینۀ برق دو مهمان‌خانه معاون اول رئیس جمهور است که تاکنون پرداخت نشده است.
فهرست دیگر شرکت برشنا نشان می‌دهد که کریم خلیلی، معاون دوم رئیس جمهور پیشین «۵۳۲۳۴۶۷» افغانی از این شرکت قرضدار است. همچنین لالی حمید زی نماینده پارلمان و خویشاوندانش «۱۰۷۸۷۸۳» افغانی از شرکت برشنا قرضدار هستند.
آقای توحیدی گفت آن عده قرضدارانی که بیشتر از ۱۰۰ هزار افغانی قرضدار هستند، می‌توانند قرض شان را قسط وار بپردازند. به گفته توحیدی از تمام قرضداران تنها ۶۰ درصد آن‌ها حاضر به پرداخت پول برق شده‌اند. در حالی که ۴۰ درصد دیگر جاضر به پرداخت این پول نیستند

>>>   ۲۸ اسد یک تاریخ جعلی است.
به بحث های تاریخی گوش کنید و تاریخ بخوانید و بعد حکم کنید.
۷ ثور ادامه خباثت ۲۶ سرطان بود.
۸ ثور ثمره نهال های ۷ ثور بود.
جهاد یک ضرورت تاریخی بود اینکه درست رهبری و سمت دهی نشد مشکل همیشگی وطن ما است نه مشکل مجاهد و جهاد.
از ۲۰۰۱ تا حال بحران عدم صداقت و درایت و رهبری چه فرصت های تاریخی راکه به باد داد.
همین حالا غنی با لجاجت مملکت را با نابودی می کشاند.
پس ملت باید از گوسفند بودن بر آیند و با اعتراضات مردمی حتی در همین وضعیت کرونا و با حفظ فاصله غنی را مجبور به تمکین برای حفظ نظام و مسولیت همگانی در رهبری دولت کنند چون کمیسیون ها به نفع غنی خیانت کردند.
سیل گرسنگان باید به خیابان ها بریزند و با حفظ فاصله دولت را مجبور به کمک غذایی برای مستمندان بسازند.
با سیل بینی کاری انجام‌ نمیشود.

>>>   ریاست جمهوری در طی یک فرمان بمناسبت هـــفــت ثور تعداد زیاد زندانیان جرمی آزاد میشوند

>>>   مسیح ارزگانی
تکرارِ تاریخ و تجربه
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
در سال‌های جهاد این جمله ـ صحیح یا ناصحیح ـ بر سرِ زبان‌ِ بخشی از مبارزانِ هزاره بود: دولت ایران، اسلحه و مهمّات و تجهیزات طبی و دالرهای نفتی را در اختیار حزب اسلامی و جمعیت اسلامی قرار می‌دهد؛ اما تصاویر امام خمینی و آثار مطهری و سربندهای بسیجی و کست‌های آهنگران و دعای توسل و دیگر مواد تبلیغی و فرهنگی را در اختیار هزاره‌ها قرار می‌دهد».
به نظر می‌رسد در نوزده سال اخیر (حضورِ پررنگِ غرب و جامعه‌ی جهانی) بار دیگر آن سناریوی سرچپه تکرار شد. بند، سرک، مکتب، شفاخانه، دانشگاه، کارخانه، آبادانی، سازندگی و ... نصیبِ سایر اقوام گردید؛ ولی استیلای فرهنگِ مبتذل و ارزش‌های مستهجنِ غرب و شیوعِ فساد و بی‌بند و باری و برهنه‌گی و می‌خواره‌گی و افیون‌کشی و هرزه‌گی و بی‌اخلاقی و بی‌عفتی و خودباخته‌گی و مدنی‌بازی و ... نصیبِ ما هزاره‌ها گردید.
امروزه بخش بزرگی از نیمچه‌باسوادان ما عملاً و علناً جوالی‌های رسانه‌ای ـ فرهنگی‌ای غرب و مبلغِ بی‌اجر و مزدِ ارزش‌های ویرانگرِ غربی در جامعه‌ی خود هستند. شبه‌روشنفکرانِ ما به جای آنکه محقق یا منتقدِ فرهنگ غرب باشند، غالباً مقلّد و مروّج فرهنگِ غرب هستند.
آنچه طی روزهای اخیر در جاغوری رونمایی و رسانه‌ای شد، بخش اندکی از بحرانِ عمیق و عظیمِ اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی در جامعه‌ی پریشان هزاره است.

>>>   الان انقلاب هفت ثورافغانستان مصادره شد ه است غنی آمریکایی ریاست دارد.
عبداله ایران

>>>   جای نورمحمدتره کی وحفیظ الله امین وببرک کارمل وداکترنجیب الله خالی است انها در7ثور حکومت راتغییر وحاکم راحذف کرده کشور را به مردم واگذارنمودند لیکن در8ثور کشور وملت به آمریکا واسرایل و عربستان و... سپرده شده وایشان باچاپیدن وبه یغمابردن منابع وثروت ملت افغانستان بدنبال منافع خود هستند وهیچ کدام از 8ثوری هارا قبول نداشته ونمی پذیرند.
عبدالرخمن کرتی

>>>   یاد7ثور گرامی باد
>>>   ارزش چهل سال گذشته بیشتر از فلاکت ۷ ۸ خشتک ما نیست.

>>>   کودتای کمونیست ها سر آغاز تمام بد بختی ها خون ریزیها , مهاجرتها , یتیم شدنها بیوه شدن ها , چور چپاول شدنها , اقتصاد وطن از بین رفتن, پولیس و اردو ازبین رفتن و صداها صدها مشکل دیگر است اما حکومت مجاهدین که شکست خورد فقط یک دلیل دارد که خیانت گلبدین خیانت کلبدین البته دیگر دست ها هم دخیل بودن که رد نمیشود.
سمندر فراهی

>>>   7ثور =آزادی افغانستان 8ثور= سقوط افغانستان به دامان آمریکا واسرائیل وعربستان و...

>>>   بعد از هفت ثور 57الی 7ثور 71 اصطلاح رشوت اختلاس غصب فرا موش شده بود.از 8ثور 1371 د.بارهخ زنده وصد چند افزایش داشتند

>>>   کودتای خونین هفت ثور 1357 شمسی که توسط باند جنایتکار وخاین احزاب خلق وپرچم صورت گرفت آغازبد بختی وکشتار بیرحمانه درافغانستان آغازگردیدند. کودتاچیان فاشیست وملعون باشعارهای دروغین وفریبنده نان ولباس وخانه مردم مومن افغانستان را دراوایل کودتای شان فریب دادند.احزاب فاشیست وخاین خلق وپرچم که هدف نهایی شان فقط تصاحب قدرت سیاسی بود خیلی زود دچار انشعاب شدند.ورهبران بی خرد ومزدور پرچم را به کشورهای ایران ،پاکستان،چکوسلواکیا، آمریکا بحیث سفیران مقرر نمودند تا پرچمی ها ازقدرت سیاسی به دور باشند.بعد خلقی ها جلاد به تصفیه اردو ،پولیس ،ادارات دولتی وپوهنتون ها ومکاتب شروع نمودند.درنتیجه این تصفیه های سیاسی وخایینانه خیلی از نظامیان وطن دوست وخدمتگذار واستادان لایق ودانشمند را ابتدا به محابس وبعدا زنده زیر خاک کردند.جنایت کاران هفت ثور به این هم اکتفا نکردند علمای دینی ،روحانیون،سیاست مداران لایق ووطن دوست ،دهاقین، موچی ها،لیلامی فروشان،شورنخودفروشان ،تجاران ،مالکین زمین،محصلین، متعلمین وکارگران عادی را نیز بااستفاده ازقیود شب گردی ازخانه شان کشیده روانه محابس نموده و بدون تحقیق زنده زیر خاگ کردندکه لیست پنجهزار شهدای سالهای 1357 و 1358 شمسی گویای این واقعیت تلخ ونافراموش شدنی است.جنایت کاران خلق وپرچم باشعار اینکه،هرکه باماست ازماست وهرکه باما نیست برضد ماست نابودشان میکنیم صدها هزارنفر عم ازذکورواناث واطفال را یادرمحابس ویاتوسط عساکر وقوای متجاوز شوروی به شهادت رسانیدند.حزب دیموکراتیک خلق مرگ را به جای نان و کفن به جای لباس وقبر به جای خانه رابالای ملت مومن وآزادیخواه افغانستان علمی کردند.قیام عمومی وجهاد برحق ملت مومن افغانستان به سرعت پایه های حکومت ننگین حزب دیموکراتیک خلق افغانستان را به لرزه آوردند وبیشترازهشتادفیصد خاک افغانستان درظرف دوسال ازکنترول حاکمیت حزب خلق وپرچم آزاد گردیدند.حزب دیموکراتیک خلق باکومک قوای متجاوز شوروی در دوره زماداری شان بانیرنگ های مختلف ودسیسه های شیطانی شان کوشیدند که درصفوف مجاهدین وآزادیخواهان نفاق افگنی کنند اما باهوشیاری سیاسی وزیرکانه ملت مومن افغانستان نقشه های شیطانی شان به موقع خنثی گردیدندبالاخره حکومت ننگین و شکست خورده حزب دیموکراتیک خلق به مصالحه ملی روی آوردند که آزادیخواهان نیزفریب این شعارهای دروغین شان را نخوردند وتا سقوط کامل حکومت فاشیستی و دیکتاتوری کودتاچیان خایین به نبردهای قهرمانانه شان ادامه دادند و حکومت کودتاچیان فاسد و آدم کش با تمامی شعارهای فریبنده ودروغین شان به ذباله دان تاریخ سپرده شد.زنده باد شهدای برحق مجاهدین ومبارزین وطن دوست وآزادیخواهان افغانستان.،ننگ ونفرین ابدی باد به کودتاچیان فاسد وفاشیست وملعون هفث ثور. ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   اتباع کشور افعانستان که در بعد تصرف کشور وملت توسط افراد واشخاص مرتبط با8ثور کشته شده ومحروح وقطع عضو شده اند بیشمار وغیر قابل باور وقبول توسط ملت افعانستان است ذخایر ومنابع ملی که توسط بیگانگان ازقبیل آمریکا وسایرین به یغما رفته وهنوز ادامه دارد از نتایج 8ثور است کسانی که به بهانه حهاد (که معلوم نیست چه حهادی است) افغانستان راتصرف نموده وامنیت ورفاه وآزادی را ازملت گرفته اند با کشاندن پای بیگانگان به کشور موجب سقوط کشور وملت به فقر وربدبختی وبیچارگی وفساد اجتماعی و...شده اند وخودشان هم نمیتوانند آنرا اصلاح نمایند وآمریکا هم به علت داشتن منافع درافغانستان با تمام ایشان که باخود نیز درگیرهستند همکاری می نماید ملت مظلوم افغانستان تاکی باید برای 8ثور قربانی وهزینه پرداخت نمایند؟ لطفآ منتشر فرمایید لعنت خدا برکسانی که برای منلفع خو د مظلومین را فدا می کنند
عبدالصمد صمدی

>>>   مه فکر میکنم در پشت انقلاب هفت ثور.انگلیس ها بودند تا تجلیل بیست و هشتم اسد را و یا جنگ سوم افغان و انگلیس را مردم فراموش کنند.
در پشت انقلاب هشت ثور مجاهدین،روس ها بودند تا به مردم افغانستان نشان دهند که شما از زیر چکک به زیر ناوه آمدید و در گیر یک طایفه بی سواد و نا فهم و جاهل و از کوه پایین شده که سالها از تمدن به دور بودند،افتادید.
در پشت آمدن طالبان فکر میکنم که مجاهدین قرار داشتند که به مردم افغانستان نشان دهند که شما فکر میکنید از ما کرده وحشی تر و بی سواد تر و دور از تمدن وجود ندارد؟
اینه بفرمایید،اینهم طالبان برایتان تقدیم میشود.
بالاخره یک جوانمرد پیدا شد و گفت که راه حل را من پیدا کردم.
من دموکراسی را در افغانستان پیاده میکنم.
این امریکا بود.
بیست سال مکمل زد و کند و زد و کند.دید که درین مملکت نه تنها دموکراسی امکان پذیر نیست،بلکه بسته مملکت به دزد تبدیل شده است و پول تمام دنیا درین مملکت آمد و گم شد.
بالاخره این جوان خاصه تصمیم به فرار گرفت و یک پیمان نیم و نیم کله با طالبان بسته کرد و گفت فقط همراه مه دیگر جنگ نکو.مه در ظرف یک و نیم سال تمام سربازان خود را ازینحا بیرون میکنم و شما میدانید و افغانستان.
دل تان که افغانستان را در ....میزنید و یا به قرون وسطی میبرید.
حالا باز همان خرک و همان درک میشود و طالبان دوباره به افغانستان می آیند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است