تقابل هند و پاکستان در افغانستان
اکنون هند و پاکستان در زمین سیاست و جنگ افغانستان در برابر هم قرار گرفته اند که در یک طرف معادله جمهوریت خواهان پشتون تحصیل کرده به رهبری غنی و در طرف دیگر معادله امارت طالبان پشتون قرار دارد 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۸    ۱۳۹۹/۲/۱۶ کد خبر: 163278 منبع: پرینت

پس از سقوط حکومت طالبان {نوامبر2001}، هندوستان رقیب منطقه ای پاکستان، وارد معادلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی افغانستان گردید هند در افغانستان روی منابع آبی و اعمار پروژه های اقتصادی تولیدی و ساخت بند آبی سلما سرمایه گذاری کرده است.

واردشدن کالاهای هندی از طریق شاهراه چاه بهار به افغانستان و از آنجا به آسیای مرکزی، هند را به شریک مهم اقتصادی منطقه ای افغانستان تبدیل کرده است. این جوش خوردگی اقتصادی وحدت سیاسی میان دهلی و کابل در مبارزه با پاکستان را رقم زده است. از سوی دیگر، هندوستان به پشتون های بلوچ-ملی گرایی بلوچشتان آزاد و پشتون های ملی گرا مخالف حکومت پاکستان، در وزیرستان و سوات و پشاور یاری می رساند و با همه نیروهای مخالف اسلام آباد در تماس است. مرکز فعالیت های استخباراتی هند در شهر قندهار بنا شده است.

هندوستان در میدان شطرنج سیاسی جنگ و صلح افغانستان در وجود حکومت اشرف غنی سرمایه گذاری کرده است تا ماشین جنگی ملیشایی پاکستان {طالبان} را در حاشیه قدرت سیاسی در یک جنگ فرسایشی درگیر سازد و در همین زمینه با استفاده از تضادهای قومی سیاسی درونی پاکستان آشوب هایی در مناطق پشتون نشین پاکستان خلق نماید.

کشته شدن عارف وزیر یکی از رهبران پشتون مخالف پاکستان از یاران ارگ که در حمایت از اشرف بابا، مخالفان ارگ را مورد شماتت و تهدید لشکرکشی وزیرستانی و سواتی و محسودی قوم گرایانه دفاغ فاشیستی قرارداد، نشان دهنده آن است که هند در مبارزه با پاکستان پل مشترک بین پشتون های ملی گرا پاکستان و اشرافیت جدید پشتون های تحصیل کرده و قوم گرا مخالف پاکستان که دور اشرف غنی بابا جمع شده اند و با سیاست های پاکستان در افغانستان مخالفت می ورزند پل وحدت سیاسی استراتژیک زده است تا از وجود دولت غنی و بکس داران سکولار پشتون در مبارزات منطقه ای علیه پاکستان سود ببرد و پیوسته مساله خط دیورند را از نو در مبارزه سیاسی علیه پاکستان قرار دهد و احساسات ناسیونالیستی پشتون های افغانستان و پشتون های مخالف حکومت پاکستان را همزمان در مبارزه با طالبان-پاکشتان دوطرفه برضد اسلام آباد به جوش بیاورد.

پاکستان در دهه ی 90 قرن بیستم، افغانستان تحت کنترول طالبان و القاعده را به جبهه عقبی جنگ با هندوستان تبدیل کرده بود. القاعده و جهادی های کشمیر یک هواپیمای جنت بویینگ مسافرتی هندوستان را ربودند و به میدان هوایی قندهار افغانستان تحت کنترول طالبان فرود آمدند. سران آنها حکومت هند را تهدید کرد که اگر رهبران جهادی مسلمان کشمیر را آزاد نسازد همه هندوستانی ها را یک به یک خواهند کشت. دولت هند کوتاه آمد و جان مردم هند را با آزاد کردن تعدادی از قوماندان کشمیر، نجات داد. در اگست 1999، القاعده و طالبان و مجاهدین کشمیر تحت پوشش آی اس آی، در یک رشته علمیات های برق آسا غافلگیرانه بربلندی های استراتژیک هند در کشمیر تحت کنترول دهلی دست یافتند و نظامیان هند را بقتل رساندند.

هند در دهه 90، به جبهه مقاومت مدد مالی و لوژستیکی و استخباراتی می رساند تا ماشین جنگی پاکستان را در افغانستان شکست بدهد. در واقعیت، هند و پاکستان در زمین افغانستان در یک تنش اقتصادی سیاسی-ژیوپلیتیک-استراتژیک گیر افتاده اند که در اوضاع و احوال تغییر کرده هندوستان در زمین افغانستان پاکستان را به چالش های کشیده است که جنرال های پاکستانی را در موج دوطرفه مخالفت ناسیونالیسم قومگرایانه پشتون های نسل جدید تحصیل کرده قرار داده است.

طبقه حاکم بر سرنوشت سیاسی افغانستان امروز پشتون های تحصیل کرده های اروپایی و امریکایی، بکس داران سیاه تکنوکرات های دماغ ناسیونالیسم قوم گرایانه هستند که دور شعار جمهوریت غنی طواف منافع می کنند و در مبارزه سیاسی با پاکستان خط دیورند را روکش می کنند که روح ناسیونالیستی اقوام پشتون را برضد پاکستان تحریک کنند. در همین هیاهوی سیاسی برای مهارکردن اقوام غیر پشتون، سیاست افغانیزه کردن هویت تاریخی قومی فرهنگی ملیت های تاجیک، هزاره و ازبیک و ایماق را در پروژه تذکره هویت الکتریکی ثبت احوال نفوس در دستور کار قرار داده اند تا هویت فرهنگی و قومی اقوام غیرپشتون را «افغان» نامیدن اقوام که افغان نیستند، هویت تاریخی اقوام تحت ستم را مسخ کنند.

اکنون هند و پاکستان در زمین سیاست و جنگ افغانستان در برابر هم قرار گرفته اند که در یک طرف معادله جمهوریت خواهان پشتون تحصیل کرده به رهبری غنی که تصویر خود و تصویر امان الله در سرلوحه جمهوریت پیش آهنگ ساخته است و خط دیورند و حقوق مردم پشتون ماورای خط دیورند را در مخالفت با پاکستان شعار سیاسی کرده است، در طرف دیگر معادله امارت طالبان پشتون که نمایندگی از فرهنگ روستای اقوام قبیله ای پشتون ها می کنند که خط دیورند را سلامی به نفع پاکستان می زنند و مجری سیاست های وزارت خارجه پاکستان در افغانستان هستند و با حکومت غنی و هندوستان مخالفت می کنند.

میان غنی و ملا هیبت الله چندان تفاوتی نسیت هر دو به صورت های متفاوت پشت روی یک سکه پشتون والی قوم گرایانه تعبیضی دارای رگه های برترجویانه فاشیستی هستند. تنها فرق که است یکی تحصیل کرده دانشگاه فرهنگ سرمایه داری است و سودای سیاسی برای حفظ منافع خود دارد و جمهوریت را سپر کرده و خط دیورند را و دیگری تحصیل کرده مدرسی فقاهتی فرهنگ روستایی است که امارت را سپر کرده و در ته نشین فکر سیاسی هدف اش محکم کردن سلطه پشتون بر سایر اقوام غیر پشتون است.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هند
پاکستان
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   عمارت عربي طالبان اگر راستگو بودند قبل ازي كه عبدلله احمق باغني به توافق ميرسيد كارارگ را فيصله مكرد چرا كه امريكا غني را در وسط ميدان تنها گذاشته و اقوام افغانستان از غني حمايت نمكنند. اين بهترين موقعيت براي طالبان قران خور هست اما آنها به جاي ايكه به سمت ارگ يورش ببرند به سمت شمال فير مكنند .

>>>   ما نه به هندو ضرورت داريم نه به باكستانى نه به امريكايى نه به جينايى نه به اروبايى نه به ايرانى ونه به وروسى . ....

>>>   کاملا برداشت تان در مورد تقابل هند و پاکستان غلط و نادرست است. افغانستان بعد از اشغال روسها به پاکستان پناه بردند و از طریق پاکستان روسها را از خاک کشیدند. بنا برنامه تسخیر افغانستان توسط پاکستان از همان وقت اغاز شده است و تاامروز ادامه دارد ایا هند مانند پاکستان میخواهد افغانستان را اشغال و تسخیر کند که جواب نخیر است.
اینگونه تحلیل غیر واقعبینانه مردم را راه گم می سازد و جنایات پاکستان و طالبان مزدور را توجیه میکند. به عباره دیگر به این معنی است که افغانستان گویا همیشه زیر سلطه هند قرار داشته و فعلا هند و پاکستان در تصاحب ان رقابت دارند.من نمیدانم که چرا تاریخ که در پیشروی چشمان تان قرار دارد انرا درست دیده نمیتوانید.

جایگاه هند و پاکستان در موضوع افغانستان مانند افتاب معلوم و واضح است که حتی یک شهروند که هیچ سواد نداشته باشد هم این موضوع را میداند این قتلها که تعداد شان به 150 هزار رسیده است اینها همه نادیده گرفته میشود و تحلیل غیر منطقی و غیر واقعی را به رخ می کشند.

زابلی

>>>   پاکستان روی صرورت یک قسمت خاک افغانستان را که صوبه سرحد است،جز خاک خود ساخت و بدینصورت مانع از اشغال پاکستان توسط هند شد.
اگر از ترس پشتون های سوبه سرحد نمی بود.حالا وقت هندوستان،مثل کشمیر،پاکستان را نیز تسخیر کرده بود و هندوستان همسایه افغانستان میشد و مثل دوران موریا ها و کنشکا،دوباره افغانستان را به کشور بودایی تبدیل میکرد وبت های بامیان را نیز دوباره ترمیم میکرد و سالانه میلیون ها نفر هندو برای زیارت به بامیان می آمدند و تمام افغانستان را رام و شام و بگوان و غیره میگرفت.

>>>   Hasan Ali Adalat
هم جنگ ادامه دارد و هم رهایی طالبان از زندان ها !
ارگ کابل راجع به جنگ و صلح در موضیع پسیف و بی برنامگی کامل قرار دارند و دارند صلح را از طالبان که یک لشکر جنگی ، مذهبی و قومی هستند گدای می کنند .
طالبان می کشند ، انفجار می دهند ، و پایه های برق را روزمره نابود می کنند اما ارگی ها بدون هیچ گونه نرمش از جانب طالبان ، طالبان را گروه گروه از زندان ها رها می نمایند تا جبه خون و کشتار سربازان ، افسران و مردم را بیشتر تقویت نمایند در حال که شعار طالبان همان شعار کهنه است که ما کشته ایم و به تکرار می کشیم .
هیچ کسی نمی‌داند که رهای طالبان از زندان ها برای چه است ؟

>>>   طالبان کاملاً راه مخالف پیغمبر شان را گرفته اند.
پیغمبر در مکه بر ضد بت پرستی قیام کرد.
برای حفظ جان خود و مبارزه خود.به مدینه مهاجرت کرد و از انصار یعنی مسیحیان مدینه،بخاطر مبارزات اش یاری جست.
انصار نیر به او کمک کردند و او به مکه حمله کرد و بت ها را شکستاند و بت پرستی را در مکه از بین برد و دین اسلام را آورد.
حالا نیز در همسایگی افغانستان و پاکستان،کشور هندوستان بت پرست موجود است.
در عوضی که از ناتو و عساکر امریکایی،منحیث انصار،برای اشغال هندوستان و رهایی مسلمانان و منع بت پرستی در هندوستان استفاده کنند،برضد عساکر ناتو و امریکا میجنگند.
فکر میکنم که طالبان در اصل چاسوس های هندوستان هستند و برای بقای هندوستان و بت پرستی در هندوستان مبارزه میکنند.
در مرحله اول برای مسلمانان چه شیعه باشند.چه سنی،همراه با انصار،مبارزه برضد بت پرستی در هندوستان ضرور است.
این که در مرحله دوم و سوم با انصار و بین خود چه میکنند،همان وقت و همان مصلحت.

>>>   هند و پاکستان
هر دو در کشور ما بدون هدف کاری نمیکنند و صرف به ... های خود کمک میکنند نه به ملت ما.
... های هردو از یک قوم خاص هستند، انتحاری و گنده غر ها و متقلب های خائن.
متقلب اعظم ... هندو ها است و گنده غر های انتحاری ... پاکستانی ها.
ملت ما به کمکی که در آن فتنه و اهداف سیاسی خاص نهفته باشد ضرورت ندارد.

>>>   تقتبل هند و پاکستان از ۱۹۴۷ آغاز شد و تا موجودیت پاکستان و هند در قامت جغرافیای موجود دوام خواهد کرد.
اصل قضیه روی کشمیر است.
آیا قضیه کشمیر راه حل ندارد؟
هیچ مشکلی در جهان نیست که راه حل نداشته باشد
اما چرا حل نمیشود؟
جان مطلب این جا است.
قضیه کشمیر یک گاو سیاسی است که نظامیان پاکستان و به خصوص ISI از آن تغذیه میکنند و به این بهانه بیشترین بودجه و امکانات نظامی و رفاه شخصی را در اختیار دارند.
طرف دیگر که هندوستان است هم گاو سیاسی اش از پاکستان کرده قابل تر است.
نظامیان و سیاسیون هندوستان هم از متاع تا بی نهایت سود میبرند و امتیاز میگیرند .
و این جا است که کسی در فکر حل قضیه نیست.
اما برای تازه نگهداشتن و هر از گاهی به رخ ملت های خود کشیدن و قهرمانی خود را نشان دادن مجبور هستند که گاه گاهی با هم شاخ به شاخ شوند.
اگر این رویا رویی در کشمیر صورت بگیرد ترس آن وجود دارد که از کنترل و خارج شود و به جنگ تمام عیار بینجامد که در نهایت به ضرر آقایون نظامی و سیاسی است.
پس راه بهتر اش تغیر میدان جنگ و استخدام گروه های نیابتی است چیزی که اکثر کشور های دارای منازعه با یک دیگر امروز انجام میدهند.
و چه میدانی بهتر از افغانستان برای جنگیدن و چه نیرو های بی عقل تر از افغان ها برای در استخدام در آمدن برای این جنگ نیابتی.
حال که اینجا شده میدان کمپانی
پس هر شوقی یی شوقش را اینجا می آزماید.
هند مقابل پاکستان
ایران مقابل عربستان
چین مقابل آمریکا
آمریکا مقابل روس
چین مقابل هند
و شاید هم سایرین
اما اروپا و آمریکا یک بهره دیگر هم میبرند و آن استفاده افغانستان به مثابه میدان تطبیق برای نیرو های نظامی شان که شامل تمرین عملی جنگ در اراضی دلخواه برای پرسنل بدون هیچ محدودیت و مسوولیتی و همزمان آزمایش سلاح های مختلف جدید و قدیم در برد های مختلف از جمله مادر بمب ها.
اگر حد اقل ۱۰ فیض پول ساخت مادر بمب ها را به مردم محل میپرداختند ریشه داعش را در زمین ننگرهار خشک میکردند مگر هدف داعش نبود هدف امتحان این بمب در شرایط تقربا" معادل هدف اصلی و بعد بررسی نقاط قوت و ضعف.
خوب قضیه بدینگونه است و هر کس راه حل دار بسم الله
دا گز و دا میدان

>>>   انصار مسیحی نبودند تازه مسلمانان ساکن مدینه که از پیامبر دعوت کردند که به مدینه برود بودند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است