این‌که یک افسر سازمان استخبارات پاکستان، زیر نظر آی‌اس‌آی، کتابی بنویسد (تَلَک خرس) و در آن مدعی شود که جهاد افغانستان را ما رهبری می‌کردیم و مجاهدین مو به مو برنامه‌های ما را عملی می‌کردند اتفاق عجیبی نیست. طبعاً وقتی عضو سازمانی استخباراتی کتاب می‌نویسد اولین و آخرین هدفش از این کار هدفی تبلیغاتی است و از این‌رو، کمال ساده‌لوحی است که از چنین شخصی انتظار داشته باشیم حقایق را به تمام و کمال در نوشته‌هایش منعکس کند و با عینیت‌گرایی به مسایل بپردازد.

برخلاف ادعای دشمنان، جهاد پرافتخار افغانستان، در دوران جهاد بیشترین بار جنگ را کسانی بر دوش می‌کشیدند که نه تنها پیرو پاکستان نبودند بلکه به شدت با سیاست‌های برتری‌طلبانۀ این کشور سر ستیز داشتند. شهید احمد‌شاه مسعود یکی از رهبران مجاهدین بود که پاکستان‌ستیزی‌اش شهرۀ خاص و عام بوده است. او به حدی در این راه پیش رفت که در مواردی اعتراض برخی از همسنگران نزدیکش را نیز موجب شد. مسعود در جنگ جلال‌آباد که زیر نظر پاکستان راه‌اندازی شده بود به هیچ نحوی شرکت نورزید و حتی طرفدارانش را در داخل رژیم کابل تشویق به مقاومت در برابر طرح‌های پاکستان کرد.

خدا به ما عقل داده که در مواقع ضرورت از آن استفاده کنیم. اگر ادعای پاکستانی‌ها در مورد عامل اصلی بودن‌شان در جهاد افغانستان درست است، چرا با آن‌همه تلاش و تقلا نتوانستند پایتخت افغانستان را به دست نیروهای وفادار خود سقوط دهند و تطبیق اهداف استراتژیک خود را بدون عیب و نقص به مرحلۀ اجرا بگذارند.

مشکل دیگر رویکرد کسانی که می‌خواهند نقش پاکستان را در وقایع سیاسی و نظامی دهه‌های هشتاد و نودِ میلادی بسیار برجسته جلوه دهند این است که نقش عوامل و فاکتورهای داخلی را نادیده می‌گیرند و به مردم افغانستان توهین می‌کنند که گویا همگی آلت فعل خارجی‌‌ها بوده‌اند و به استقلال و حاکمیت ملی خود ارزشی قایل نبوده‌اند و صاحب هیچ طرح و ابتکاری نبوده‌اند.

به نظر می‌رسد افرادی که کتابی تبلیغاتی را همانند وحی‌ای مُنزل تلقی می‌کنند و سرچشمۀ اصلی تحلیل‌های خود قرار می‌دهند بیشتر از این‌که تابع دلیل باشند تابع علت است. جهاد مردم افغانستان بر‌ضد شوروی یکی از افتخارات بزرگ مردم دین‌باور این سرزمین بود و سکولارها و بی‌دینان هیچ سهمی در خلق این افتخارات نداشتند که هیچ بلکه اکثریت آن‌ها در کنار اشغال قرار گرفتند و مقدم اشغال‌گران را گل‌باران کردند. حالا نسل دوم و سوم این بی‌دینان با زیر پرسش قرار دادن جهاد برحق مردم این آب و خاک، به نحوی می‌خواهند از احساس شرمساری تاریخی خود بکاهند و در کنار تشفی خاطر آبرویی برای خود کمایی کنند.

مهران موحد

>>>   از توهم گذشته رسمی مزدور هستند ،پاکستانی ها آنقدر از جهالت طالبان کمائی کردند که عربستان وایران از معادن نفت وگاز خود نگرفته اند وهنوز هم پاکستان از بابت جهالت طالبان ملیون ها دالر از امزیکا میگیرد
پاکستانی ها از سنگ روغن می کشند ، جهل طالب چقدر نزد پاکستانی ها ارزش دارد جنرال حمید گل و مشرف میدانند
ر

>>>   مگر جناب ربانی در زمان قدرت‌خود اظهار نداشته بودند که " اگر قانون اجازه می داد ، حمید گل را بصفت مشاور نظامی خود می گماشتم". همه مجاهدین تنظیمی منجمله جمیعتی ها با پاکستانی در تخریب کشور خود کمک‌کردند. مسعود هم بعد از قدرت گرفتن آدم های بیکاره ، فاسد و بی سروپا را در راس امور مهم قرار داد.
شمس تمنا

>>>   راستگوی
او برادر نوکری مجاهدین به پاکستان مثل افتاب روشن است. وطن را همین مجاهدین خراب کردند چیزی که پاکستان میخواست. هر که به این مجاهدین پول بد هد برایش خدمت میکنند و نامش را میگدارند جهاد حتی اگر کشتن پدر و برادرشان باشد. چند ماه پیش وقتی پاکستان یک دعوت کرد همه همین مجاهدین مثل سگ به اسلام آباد دویدند. امریکا را همین مجاهدین به افغانستان اوردند در برابر دالر. همین حالا اگر به یکی از همین مجاهدین من پول بدهم بالای خودت جهاد میکنند به نام الله (دالر). اگر دالر امریکا و کلدار پاکستانی نمیبود نه جهادی بود و نه اردوی افعانستان از بین میرفت. ظرورت به کتاب افسر پاکستانی نیست. ویدیو های خود رهبران مجاهدین به شمول احمد شاه مسعود که از خدمت خود و دوستی خود با پاکستان به افتخار یاد میکنند.
لطفا خود را سفله سفله نساز.

>>>   قبل از آمدن انگلیس ها به هندوستان،در هندوستان از چندین صد سال بدینسو،سلطنت های مختلف مسلمانان که از مجموعه یی از بازمندگان مغول ها که مسلمان شده بودند و همچنان افغانهای شامل افغانستان در دوران غزنویان و غوریان و درانی ها سلطنت میکردند.
بعد از آمدن انگلیس ها در نیم قاره هند،اولاً جنگ ها بین هندو ها و مسلمانان توسط انگلیس ها براه انداخته شد که جنگ پانی پت یکی از آنها است.
انگلیس ها مثل امریکایی ها.هردو طرف را تسلیح و تجهیز میکرد و در نتیجه هردو طرف ضعیف شدند و انگلیس ها خودش زمام امور هند را تحت نام کمپنی هند شرقی بدست گرفت و آخرین سلطان سلسله سلاطین هند ،بدست انگلیس ها اسیر و در تبعید در یکی از کشور های جنوب شرق آسیا وفات نمود.
بعد از جنگ جهانی اول و ضعیف شدن کشور انگلیس و تشکیلات جدید جامعه بین الملل،انگلستان مجبور شد،آهسته،آهسته از مستعمرات خود بیرون شود و در سال ۱۹۴۷مجبور شد،هندوستان را نیز ترک کند.
اما بعد از بر آمدن،دولت انگلیس رهبری دولت هندوستان را برای کسانی که از دست شان گرفته بود،نسپرد،بلکه به هندو ها واگزار شد.
مسلمانان هند خواهان تشکیل حکومت وحدت ملی.مثل که فعلاً در افغانستان جنجال اش وجود دارد،شدند و خواهان،یکی از پوست های ریاست جمهوری و یا صدر اعظمی،همراه با پنجاه فیصد کابینه شدند،اما این درخواست مسلمانان مورد پذیرش هندو ها قرار نگرفت،در نتیجه محمد علی جناح،خواستار جدایی مسلمان ها از کشور هند و تشکیل دولت جدیدی بنام پاکستان شدند،که در نتیجه جنگ ها و مهاجرت ها شروع شد و میلیون ها نفر مهاجر و کشته و زخمی شدند.
چون خط دیورند در زمان حکومت انگلیس ها منحیث سرحد بین افغانستان و حکومت هند بریتانوی بود،بنأ پاکستان صندوق های رای گیری را در مناطق قبایلی گذاشت و برایشان دو گزینه انتخاب کرد:
یا با هندوستان یکجا شوند و یا هم با پاکستان.
بنأ مردم قبایل به گزینه پاکستان رای دادند و به دولت جدید التشکیل پاکستان پیوستند.
پاکستان بدون شمولیت مناطق پشتون نشین در خاک پاکستان،موجودیت اش در حطر بود و هر لحظه بیم آن میرفت که دوباره توسط هندوستان اشغال شود.
اما موجودیت قبایل پشتون در زمره خاک پاکستان،سبب ترس و هراس هندوستان میشد و هندوستان دست به اشغال پاکستان نمیزد.
هرچند هردویشان سه مرتبه با یکدیگر جنگ کردند.
بنأ قبایل پشتون پاکستان نیز روی دین مشترکی که میان آنها و پاکستانی ها بود،بخاطر کمک به پاکستان بخاطر حفظ موجودیت پاکستان.مجبور شدند،تن برای یکجا شدن با پاکستان بدهند.
اما دولت افغانستان بدون در نظر داشت ضرورت پاکستان به قبایل پشتون نشین،برای حفظ پاکستان،سر مخالفت را با پاکستان گرفت و در مجمع ملل متحد به تشکیل دولت پاکستان اعتراض کرد و دولت پاکستان را به رسمیت نشناخت و دست دوستی بطرف هندوستان دراز کرد.
این دشمنی با پاکستان سبب شد که پاکستان متحد جدیدی برای خود پیدا کند و آن عبارت از امریکا بود که پاکستان شامل پیمان سنتو و یا پیمان بغداد شد و افغانستان نیز روابط نزدیک با شوروی پیدا کرد و قوای مسلح خویش را توسط سلاح های روسی مجهز کند و دولت هند کوشش کرد روابط میانه را در پیش گیرد که هم روابط نزدیک با امریکا و هم با شوروی داشت و از هردویشان سلاح میخرید و این روابط او تا بحال با هردویشان ادامه دارد و از هردویشان سلاح میخرد.
تحولات بعدی افغانستان را شما خودتان شاهد بودید و حاجت به تشریح و تفصیل آن نیست.

>>>   در زمان تجاوز سرخ روس و حاکمیت کمونیست ها اشرف غنی احمدزی در کنار نجیب احمدزی ایستاده بود و نجیب دست نشانده روس.
در زمان تجاوز سیاه پاکستان و حاکمیت طالبان غنی احمدزی و کرزی در پهلوی طالبان ایستادند و طالبان نوکران پاکستان.
در زمان شکست طالبان و حاکمیت کرزی پروژه بازسازی طالب را کرزی ایجاد کرد و این غیر قابل انکار است.

>>>   افتاب به دو انگشت پنهان نمی شود همه ایشان فروخته شده و جاسوس بودند ....به بسیار بی شرمی به نام اسلام ‌جهاد برای کی جی بی روس کار می‌کرد بعضی شان برای ایران منافق وبعضی شان برای پاکستان بی دین ولی جهاد را مردم ساده واز دنیا بی خبر مردم عام کرد و خود را ناحق بخاطر جاسوس ها قربانی کرد واین جای افسوس است که یک انسان لجوج و نا خبر از اسلام مجاهد نامیده اید

>>>   یکی ازین قماش مردم استانکزی جوان وردکی است که با لفاظی و توهین و تحقیر بجانب مجاهدین خود را بدربار متقلب اعظم نزدیک کرد و حالا صاحب مقام و پول گردیده است گپ ازین زده میشود که حکومت رو به جوان سازی و روشنفکریست روشن فکران جوان کشور ما که نه بخاطر خدا و ملت و کشور بل بخاطر چوکی و مقام و دسترسی به پول اند که بطورمثال از فرامرز تمنا و خانم تمنا و جوانک بنام بلوچ و شیوای شهر و محب و استانکزی جوان وردکی و مرتضوی و امثالهم نام برد اینها استند و دیگران شان که ادعایی روشنفکری و جوانسازی دستگاه حکومت را دارند و بمجردیکه بچوکی دست یافتند همه چیزی شانرا فراموش کرده نه درفکر ملت هستند ونه در فکر کشور و نوع کار حکومت .

>>>   پاکستان خودش هم تا حدی هزینه ها و خصوصاً قربانی زیادی از حمایت مجاهدین و طالبان را پرداخته ولی ایران که هیچ قربانی هم نپرداخته چرا از زمان حزب حرکت اسلامی ، اوایل جمعیت اسلامی ، حزب نصر (وحدت) ، سپاه محمد و ... گرفته تا سالها و خصوصاً ماههای اخیر بیشتر از پاکستان و حتی تمام کشورهای مداخله گر منطقه، طالبان را تسلیح ، تجهیز و تمویل میکند ، جمعیت اسلامی را دشمن نظام و حتی دشمن آینده قومش کرده ، از کلانترین اختشاشات اجتماعی تا تخریب کوچکترین امکانات عامه (پایه های برق) دریغ نمیکند و ... تا بلکه درد افغانها به از تحمل خارج شود و به شورش تبدیل گردد؟؟؟
متآسفانه از بیسوادی و خصوصاً عقده های قومی خودمان استفاده میکند و یک قوم خاص مان (در این روزها) و خصوصاً یک ولایت خاص مان (ولایت شمال شرق) را شستشوی مغزی داده که تا بی آبرویی و نابودی آینده قوم خود، جاسوسی و خودزنی میکند و بی خبر از اینکه ایران ذاتاً یک کشور خودخواه و خودبین است و به مراتب بدتر از پاکستان خود را باکلاس تر و برتر از جهانیان میدانند و هیچ قوم افغان را نزدیک و دوست خود حساب نمیکنند.
این مملکت از دست و اختیار خودمان رفته و قدرت بزرگی بنام امریکا خریداری نموده که اگر هم بخواهیم به ایران پاکستان چیزی از آنان داده نمیتوانیم و فقط به ناحق همسایه های ما به ما چنین درد میدهند و فقط عقده های خود را خالی میکنند و ما را هم غرق در عقده های بیشتر و وابستگی های بیشتر به امریکا میکنند و بس.

>>>   احمد شاه مسعود هم ايران حمايت مي كرد چون آرامش افغانستان باعث آرامش ايرانه اما جنگ در افغانستان به نفع پاكستان و هند است تا داخل خاك خود نجنگند و همينطور به نفع كشورهايي اروپايي و آمريكايي تا هم سلاح هاي جديد خود را آزمايش كنند هم ايران رو محاصره كنند چين رو تهديد كنند روسيه را بترسانند

>>>   فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه انهای که از روی مجبوری چیز های حرام را به اندازه ای سد رمق تناول نمایند گناهی بر انها نیست

مجاهدین در برابر یک لشکر پر قدرت وظالم مواجه شدند دشمن سفاک باندازه ای کافی این ملت را کشت وبست ودر زندانهای مخوفش محبوس نمود انهای که بخاطر رضای خدا ولی بدون مسلح بودن به دانش جهاد ومبارزه قیام نموده بودند برای نجات کشور وعقیده شان از سیل کمونیزم وبی خداءی هر طرف دست وپا زدند وتلاش نمودند تاجهاد ومبارزه ای شان زودتر ثمر دهد ووطن وفرهنگ اصیل اسلامی شان از دست برد گرگان سفاک در امان باشددر ابتدا چنان می نمود که گویا یک تعداد از ملت هم به تبلیغات ملحدین فریب خورده وفرامین ظاهراسودمند انها را پذیرفته اندچون اکثریت ملت عزیز ما باوجود مسلمان بودن در شرایط سخت اقتصادی ومشکلات زندگی پنجه نرم مینمودند رژیم کمونیستی را سبب خلاص مشکلات زندگی دانسته به انها همکاری نمودندویک جنگ نابرابر وظالمانه در برابر مقاومت گران اغاز شد وانطوری که استاد رفعت استاد پوهنتون در تلویزیون طلوع اسباب اغاز جهاد را برشمردند کاملا درست نبوده همه ای انچیزی را که ایشان گفتند واقعیت نداشت رفعت عملکردهای قساوتمندانه ای رفقای کمونیستش را اشتباه میخواند واشتباهات مجاهدین را که اکثرا از دانش اسلامی کامل برخوردار نبودند گناه تلقی می نماید قاعدتا اول مجاهدین به سلاح علم ودانش اسلامی مجهز شوند وانگاه به جهاد ومبارزه اغاز نمایند ولی این فرصت برای ملت عزیز ما میسر نشد وچون اکثریت ملت ما از نعما سواد واقعی برخوردار نبودند کار برخودشان مشکل گردید ونا خود اگاه یک تعداد شان اسیر دام طماعان واستعماگران گردیدندتا اینجا بحث ما روی مبارزین داخلی بود ولی انهای که در پیشاور به دام ای اس ای وسی ای ای وسایر سازمانهای استخباراتی اسیر شده بودند واز انها امکانات ووسایل دفاعی میگرفتند حساب شان از دسته ای اول جدا بود ولی کم کم سلاح های متجاوزین عصری میشد وفشار بالای ملت زیاد تر میگردید بدون این که از ماهیت وکیف وکان این مدعیان رهبری اطلاع داشته باشند هرکدام به یکی ازین احزاب ارتباط گرفتند وبخاطر دفاع از میهن و عقیده شان اسباب مقاومت را تهیه می نمودند ویک تعداد که مجبور به مهاجرت وترک خانه وکاشانه های خود شدند باز روی مجبوریت با تنظیم های ساخت پیشاور ارتباط قایم کردند ودران زمان ملت وحکومت پاکستان را هم برادران مسلمان خود می پنداشتند ومانند حکمتیاردر فکر ناسیونالیزم اسلامی ویک دولت ومحیط اسلامی وسیع بودند!!! بیخبر ازین که در ان هنگام وهنوز هم قانون پاکستان لایک وغربی بودومانند دولت فعلی مافقط اسمش اسلامی بود ودر اصل به ناسیونالیزم پنجابی و<قومی مفادات >ایمان داشتندودر فکر مفکوره ای اسلامی نبودندوهرچه را برای کشور ومردم خود میخواستند ووطن عزیز مارا لقمه ای بسیار سهل الهضم میدانستند نه تنها اینها عین نظر ومفکوره را کشور های غربی وسازمانهای استخباراتی غربی نیز داشتند انهاپاکستانی هارا صرف تکه داران وژاندارم منافع خود می اندیشیدند وسایر کشور های منطقه الا ما شا ءالله همه درخدمت غربی ها قرار داشتند درمیان این همه کشمکشها و دوست نما های طماع از فیض عده ای از جهاد گران واقعی ملت وکشور برای یک مدتی کوتاه از چنگال این دشمن های ملی ودینی نجات یافت وخون بر شمشیر غالب امداما ازین که همه جهان در برابر انها قرار گرفته بجز خداوند منان هیچ مدگار وهمکار نداشتند وحتی رفقای کمونیست رفعت هم بخاطر این که از رزمندگان ما انتقام گرفته باشند درصف دشمنان دیرین شان امپریالیز بین المللی قرار گرفتند وروسها هم نگام خروجشان از افغانستان شرایط غربی ها را کاملا پذیرفتندازین لحاظ رزمندگان بی الایش ووطن دوست بلااخره خود در برابر توطیه های دشمن های داخلی وخارجی قربان گردیده انواع طیاره ها ووسایل جنگی عصری وپیشرفته وملیاردها دالر وریا ل ودرهم ودینار ووین به مصرف رسید وستعمال گردید تا ملت عزیز مجاهد ومقاومت گر بعد از قربان گردیدن رهبران واقعی شان اسیر خواسته های متجاوزین واشغالگران شدند
تبنگچی

>>>   هـرکسی کودال دهد فرمان دهد
( جنرال حمید گل مشاور رئیس جمهور اسلامی افغانستان )

>>>   موحد صاحب سلام
مطالعه شما بسیار اندک و ضعیف بوده یا اینکه شما نو فارغ 12 شده اید.شما از کودنا 7 ثور اشغال روسها زنده بگور کردن،ناخن کشیدن زنده،بمباردمان 50 تنی روسها شهادت 2 میلیون مردم افغانستان و 5 میلوین اواره اطلاع ندارید که اینگونه یک عنوان توهین امیز را به تاریخ افغانستان نگاشته اید. ایا بطور روزمره اطلاع ندارید که طالبان و نیز مزدوران طالبان در داخل دولت یک سره مجاهدین را به شهادت رسانیده اند. شهادت رازق خان،داود داود،سیدخیلی،مطلب بیگ،استاد ربانی شهید،امرصاحب شهید ووووو را فراموش نموده اید. مطالعه کنید معلومات بیشتر حاصل نماید. مجاهدین در تاریخ 5 هزار ساله یگانه افتخار برای مردم افغانستان به شمار میرود دیگر تاریخها همه جعلی و دروغ اند.
ذلکی ابدی

>>>   بدی کار اینجاست که تنها یک کتاب و یک شخص نیست که همگی جهادی ها را مزدور ثابت میکنند، کتاب تلک خرس، تمام کتاب های استیو کول، صد ها جلد کتاب و سند. دروغ بعدی تان که انکار میکنید در جنگ جلال آباد شرکت نداشتید. کتاب شورای نظار و جنگ جلال آباد - از احمد شاه وحدت را مطالعه کنید.
گیریم که شما مزدور نبودید و .... حال که همگی به ثروت رسیدید چرا خاموش هستید؟؟؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است