حکومت تا حکومت، شهردار تا شهردار!
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۳    ۱۳۹۹/۲/۲۳ کد خبر: 163369 منبع: پرینت

فکر کنم سال‌های آخر زمامداری داوودخان بود؛ کودک بودم. رفتم نانوایی که نان بخرم. در همان زمان یک موتر آمد و یک نفر دریشی‌پوش، از داخل موتر پیاده شد، به کسی که نان را به مشتری‌ها می‌داد گفت: یک دانه خوب و برشته بده. فروشنده گفت: صبر کن. او متوجه نشد که این مشتری عادی نیست، بلکه مامور دولت است.
خلاصه مامور صبر کرد تا یک دانه نان برایش داد. وقتی نان را گرفت گفت: چرا نانت سبک است. فروشنده نان گفت: همی که هست. نمی‌گیری پس بده و برو از جای دیگر نان بخر.
خریدار خود را معرفی کرد و رفت داخل نانوایی. نان را در ترازو گذاشت. دید سبک است. نانوا را گفت چرا نانت کم است؟ نانوا گفت: صایب شاید این اشتباه شده باشد. مامور بطور اتفاقی چند خمیر را از میان خمیرها انتخاب کرد و وزن نمود. دید که همه سبک اند و وزن شان کم است.
فورا به افراد داخل موتر دستور داد که نانوا را دستگیر کنند. داخل تنور آب انداخت و آتش را خاموش و نانوایی را برای چند مدت پلوم کرد. نانوا را دستگیر و صلاحیت نانوایی را از او گرفت. بعد خبر شدم که در مرکز شهر نیز چندین نانوایی را به همین شکل کنترل نموده و متخلفین را دستگیر کرده اند.

آیا حکومت امروزی که این قدر شعار تطبیق قانون را سرمی‌دهد و گوش فلک را کرساخته و به چشم مردم خاک می‌پاشد، به یک چهارم مسوولیت‌های خود عمل می‌کند؟
جناب شهردار کابل که مانند قهرمانان فیلم‌های هندی و امریکایی اکت و ادا نشان می‌دهد، اصلا چیزی از اداره و کنترل می‌داند؟ او می‌داند کم از کم در نانوایی‌های شهر کابل چه می‌گذرد؟ ده‌ها موردی نان سوخته و کم وزن، بدون کمترین عذاب وجدان و ترس از قانون و کنترل حکومت، از سوی نانوایی‌های کابل به مردم فروخته می‌شود! البته جامعه هم در این باره کوتاهی می‌کند که در برابر چنین تخلف‌های آشکار واکنش جدی نشان نمی‌دهد.

شکور اخلاقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حکومت
شهردار
نظرات بینندگان:

>>>   چــــــرا آن مامور چنین کرد ؟؟؟
همه اجراات مامورین پائین رتبه رنگ می گیرداز نحوه اجراات سردمدار ،
آن داود خان درکندهار روزی میرود نانوائی وبدوند اینکه کسی چتری را بالای سرش بگیرد نانش را وزن میکند می بیند سبک است گویا بار اول اخطارش میدهد اما روز بعد که می بیند بازهم نانش سبک است این مراتبه نانوا را داخل تنور می اندازد این قصه مشهور است ،
برای همین آن مامور چنین اقدام کرد ، اما نسبت بستن نانوائی جرمه کردنش بهتر است تا مردم محل دنبال نانوائی سرگردان نشوند وهم چیزی به خزانه دولت یا کـــــد 91 فعلی برود
ر

>>>   نان های سوخته و خمیر در خبازی های نان کمکی دولت است نه در خبازی های دیگری اگر همشیر ما در برابر نان سوخته و خام و فتیر نانوایی های قرار دادی دولت اعترض کند برایش گفته میشود نان خیراتی است میگری بگیر و نمیگیری برو از دیگر خبازی نان به پولت بخیر که خاصه خور هستی چون کنترول درست از پخت نان های کمکی دولت صورت نمیگیرد شهر دار بفکر سلفی گرفتن خود است با اکت و اکتوری خودش بنابر ان مردم عادی بیچاره نیازمند چه کرده میتواند تا جلو خودسری های نانوایی های نان های کمکی را بگیرند وظیفه شهرداری است تا خبازی های قرار دادیرا از نگاه وزن درست و نان قابل قبول کنترول کند در صورتخلاف رفتاری شان مطابق قرار داد بر خورد جدی کنند اما شما دیدید کهشهر دار با نفر چتری بادار اش جز فلم سلفی گرفتن دیگر چه کاری را انجام نداده .

>>>   اگر در کابل هر حکومتی باشد حال چه مزدور ویا مستقل دارای ها ووسایل ملکی ونظامی مال ملت است وهرکه دران اموال خیانت نماید خاین ملی گفته میشود وباید محاکمه گردد وسخت ترین مجازات را مستوجب گردد شاروال فعلی کابل اقای داود زی یک طیاره ای جت کشور را به پاکستان گریزانده وبه نظامی های پاکستان تحویل داد وامروز به جای مجازات خودش شاروال وخانمش از مشاورین خاص اقای غنی میباشد پس ازین نوع حکومت تقاضای عدالت نمودن یک ارزوی بیهوده وبی ثمر میباشد
حاجی ولایت خان صافی

>>>   داود خان نانوا را در تنور داغ انداخت و کشت.
اگرتنها نانوا ها در تنور سرد انداخته میشدند و بعداً کشیده شده بندی میشدند،روز دیگر که از مجبس می برآمد،مثلی که طالبان به جبهه جنگ میگزدند،نانوا ها نیز دوباره از ذغاله میزدند.
خوب یاد من می آید که آن نانوا در کارته سخی بود و نام اش نیز حسین کربلایی بود.
حتی داود خان یک سال تجلیل ماه محرم را نیز منع کرده بود.بخاطری که آن نانوا حسین کربلایی نام داشت.

>>>   فضیلت هاى ده گانه اى را به معنای آن ده فضیلت سياسى، اخلاقى، عاقلانه اى، عارفانه اى مانند عدالت ، اخلاق ، امنیت جمعیت ، کاهش فقر و بیکاری ، نان و کار براى شهروندان ، تأمین محافظت و حمایت از سرزمين مرزها ، محافظت و حمایت از جان و مال جمعیت و اتباع ، محافظت و حمایت از جان و مال "اقليت" هاي اش برنامه هاى کاريابى و ضد خشونت تا مردم کشور زادگاه خود را ترک نکند و به سرزمين ديگر ى پناه نبرد.
اين دولت يک قومى توان محافظت و حمایت از سربازان و سپاهيان خود را ندارد. همه پولهاى سرازير شده امريکا بابا و چهل دزد اش به کيسه هاى حاکمان پس از سرنگونى پى درپى از حکومت و دولت باهمرايى دولتان خارجى نيکتايى پوش و دستار پوش باربار کابل گيرک ها مى شود. و رتبه ها و لقبهاى نظامى عسکرى زبانهاى خارجى و بيگانه مانند ژنرال و مارشال شدند که دولت هميشه درمانده و شکشت خورده و ناکام دو مارشال و يک نامزدمارشال مانند لقب بيگانه زبان روسى نامزد اکادميسيون شوروى يعنى در کنار قوم و قبايل پشتون پرستى ٬ بيگانه و خارجى پرستى لقب هاى خارجى را هم مى پرستندو ملت و مليتها و مردمان غير پشتون را در سرزمين ديرينه کنار مى زنند و سرشان ظلم و ستم مى کنند و اقوام غير پشتونى را قتل عام مى کنند تعبيض تبارى و نژادى وگروهاى قومى پشتونان تروريستى را ترغيب و تشويق مى کنند که مردمان غير پشتون را در جغرافيه دولت خود شان انفجار وانتحار واختطاف کنند.
مشروعيت و قانونى بودن ده گانه يک دولت حکومت و کشور از نگاه فلسفه و فلسفه سياست فلاسفه يونان "پوليس" (Polis)دولت اتحاد همه شهر وندان شهرهاى یونان باستان همچنین می‌توان به معنای تابعیت يا شهروندی هم بود. کلمه «پولیس» يا شهروند نتها به شهرها استفاده مى شد بلکه به اطراف شهرهم و همه حقوق و وظايف يک سان دارند در قرن سوم ميلادى در زمان شاهنشاهى پارتها ايران يا آريانا و يا امپراتورى پارس ويا عگم (عجم) يا جام جم (جام جمشيد )
ارانشهر و در زمان ساسانيان ايرانشهر (Ērānshahr) گفته شده است. Āran و Ērān اران و ايران منطقه بزرگ در فققاز ایروان آذربايجان طربستان و اصفهان ناميده مى شد. قابل ياددانى است که نامهاى ارمنى با پسوند "يان" که در زبان پارسى هم معمول است و پسوندان مکانى "ان" در نامهاى هاى شهرها و استانها و روستاهاى فلات ايران در ارمنستان با خانواده زبانهاى هندو ايرانى شاخه کلان هندوجرمنى (امروز اروپايى مثلا فنلندى و هنگرى... زبان هندوجرمنى نيست بلکه شباهت به تورانى و ترکى دارند ) ایروان٬ هرازدان٬ چارنتساوان٬ سوان٬ بوویان٬ آرارات (اوستا زردشتى)٬ سیسیان ٬کاپان ٬ایجوان٬دیلیجان وغيره يک تعداد اسامى زبان پارسى اند يا مانند نظامى آذربايجانى در گنجه که نظم کرد شعر مشهور اش: نظامى که نظم درى کار اوست به درى نظم کردن سزاوار اوست.
نظامى نظم درى در زبان پارسى را دوبار شيوه نظمى ادبيات فارسى ناميده و نه اسم زبان درى و دوازده بار در اشعار خود نام زبان خود را پارسى خواننده .
همان جغرافيه اى سياسى که تقسيمات سرزمينى در زمان حاکميت و ماموريت و مدريت استعمارگران مانند امپراتورى برتانيه وروسيه تزارى دولتکشورهاى ساختگى و جعلى مانند سمارق کشيدند که کشور نامنهاد "افغانستان" در کتاب نامگذار اش مونت استوارت الفنستيون برتانيا چاپ 1842 لندن تدوين و طرح يرزى شد.
شهرستان ایرانشهر یکی از شهرستان های استان سیستان و بلوچستان است.
فضيلت هاى دهگانه فلسفه يونانى گهواره نظريه و عمل ديموکراسى ومشروعيت و قانونى بودن يک دولت پوليس را در اين فهرست مى خوانيم:
1- Autarci خودگردانی سیاسی و خود دولت توسط شهروندان آزاد و نه غلامان و يا وابسته گان.
2- (Isonomia)برابر بودن همه شهروندان باقانون کانون که ابن سينا قانون طبابت cannon of medecus .
3- پیگیری استقلال داخلی از طریق قوانین خودمختارى (Autonomía) و نهادهای سیاسی. ادارات با انتخاب ادارات اعطا نمى شوند
4- اصول استقلال خارجی از طریق اقدام نظامی بر اساس یک سرویس عمومی و اجرائیات نظامی (Eleuthería = freedom) ونه خلق وپرچم (شوروى) طالبان ( امريکا پاکستان امارات عربستان) و کرزى وغنى (امريکا )
يعنى امنيت داخلى عليه تجاوز حمله و قطع مداخلات بيگانه گان
5- استقلال اقتصادی . خانوار شهروندان (Autarkia)
6- Poleis ( مانند گروه هاى اجتماعى امروز احزاب سياسى) ساختمان های عمومی (به عنوان مثال ساختمان های شورا) و یک محل ملاقات مرکزی (agora) بود. در تمام سطح ها سراسر کشورى شهرى و روستايى و اجتماعى حتى محله اى و همسايه گانى
7- گاهنامه و برنامه کارى سياستمداران
8- پاسدار فرهنگ ها و ارزشها جشنواره ها و حرمت های خود؛ برای هر پلیس نیز یک جامعه مذهبی با یک "خدای نگهبان" (به عنوان مثال آتنا پولیااس برای آتن) بود.
9- سکه خودى٬ ارتش خودى٬ نه پول گرفتن از خارجيان بلکه ماليه از روزه شهروندان پس از حاصلات و در جشن ميزان يا مهرگان و شکرگذارى در زمان درو و کشت و کاشت نوروز
10 در فرایند تصمیم گیری سیاسی یک پلیس بالغ (سياسيتمدار) ، شهروند و گاهی اوقات با مهارت های خاص دارایی (دفاتر اغلب بدون افتخار پست های افتخاری) بخشی از جمعیت درگیر بود. گرچه زنان در انتخابات و اشغال موقعیتی نداشتند، همانطور که در دوران پیش از مدرن معمول بود، زن در افغانستان در اجتماع نيست در زير چادر وجود دارد. فقط عده غرب ديده و از عرب آمده در اجتماع داخل است.
در اينجا ميتوان دريابيد که ده از مشروعيت دولتى يک امنيت حياتي امنيت خارجى است و 9 بار ديگر در مورد مشروعيت دولتى امنيت داخلى را در بر دارد
راى گيرى کردن تنها قانونيت و مشروعيت دادن منطق عقلانيت سياسى نيست.
ازاين جهت جان باختن انسان نابودى حيات انسان چه ازطريق تفنگ بيگانه خارجى و چه ازنيروهاى دولتى و غيردولتى و چه از بيکارى و گرسنگى حفاظت و حمايت از هر شهروند و شهروندان و کرامت انسانى در قانون اساسى به اصطلاح کشور افغانستان فقط روى کاغذ و کاغذ صبور است.
اگر يک شخص آزاد (با مسووليت) امنيت ده گانه هسته خانواده خود را (کوچکترين بخش فاميل = پدرومادرو فرزندان) گرفته نتواند خود را شرمنده حس مى کند بزرگان خانواده و مردم به او چه خطاب مى کنند???
امکان دارد اين لقب ها شايد بکار برده شود: عدم غيرت ننگ و ناموس
جمعبندى يا فشرده
مگر خود حاکمان پشتونان وزارت هاى کليدى مانند وزارت ماليه و غيره را نداشتند؟
مگر حاکمان پشتونان خود را "اکثريت" نمى پندارند? در پندار و گفتار حاکمان پشتونان خود را "اکثريت" ٬ در کردار و رفتار حاکمان پشتونان به گونه اقليت ناڇيز عمل و کارکرد شوم مى کنند.
حلقه شوم و فساد و مرگ خون ريزى در اين کشوردولت ناکام چرخ دايمى مى خورد. صلح در اين کشور سراب است
"فاتا مورگانا" : اثر نوری یا بازتاب هوا و پندار ديدن آب روى زمين هر چه نزديک آيى پژواک نورى هوادر روى زمين دور تر رود.

>>>   نظر دهنده اولی،
داود یک دیکتاتور و یک کودتاچی خودخواه بود۰ او به مردم دموکراسی وعده کرد ولی دیکتاتوری مطلق ایجاد کرد، انتخابات آزاد وعده نمود ولی مردم را با مسخره ترین لویه جرگه تاریخ خاک در چشم زد۰
در آن لویه چرگه قلابی یکی از چُندُک های داود صدا زد، که کسی است در داخل تالار یا خارج تالار تا خودش را در مقابل داود کاندید کند؟ آن بود دموکرسی داود شاهی۰

>>>   آفرین به شما که حافظه ای کوکی تان آنقدر رسیده بوده که جز به جز میگویید
شاید دران وقت کودک بیست و پنج ساله بودید.
حبیب الله شیراز

>>>   منظورت سراب است.
همین دولت غنی نمونه اش است.
همه وعده ها به پنج سال بعد.
اگر این حقانی و مالی خان و امثالهم اعدام میشد دیگر طالب جرئت جنایت در رمضان را نمی داشت.
چند تا انتحاری اعدام شده؟
کجا شد داعیشیانی که گرفتار شدند چرا در تلویزیون ها اعترافات شان را نمی گذارید و چرا محکمه علنی نمیکنید؟
....

>>>   از چتری زوی شاروال ایکه از خارج برای پرکردن جیب آمده است ، چه توقع دارید. دولت در دست گرگان درنده‌و وجدان است .
شمس تمنا


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است