تاریخ انتشار: ۲۳:۰۶ ۱۳۹۹/۲/۲۵ | کد خبر: 163405 | منبع: |
پرینت
![]() |
باور کن با پوشیدن لباس ملیت خاصی هرگز نمی توانی خودرا بر آنها تحمیل کرده و دل شکسته و خونین شان را به دست آری، اندکی مسئولیت پذیر و نترس باش تا با هر لباسی که هستی با افتخار در قلب همه ملیت های این سرزمین حکومت کنی!
باور کن همرای تو هیچ دشمنی نداریم، وقتی حمایت و جانفشانی مردم دنیارا از رییسجمهور های شان میبینیم اشک در چشمان مان حلقه می شود و آرزو میکنیم کاش ما نیز حتی یک روز در سرزمین مان آرامش داشتیم تا سر و جان خودرا در طبق اخلاص نذر زعیم خود می نمودیم اما افسوس!
فقر و بیچارگی را تحمل می کردیم اما در عوض کارگر ما نان خشکی را که با هزار رنج و مشقت خانه می برد با خیال آسوده از گلویش پایین می رفت.
حاضر بودیم سالها با معاش کم کار کنیم تا وجب به وجب خرابه های این وطن آباد شود اما در عوض امنیت داشته باشیم.
حاضر بودیم دو برابر مالیات بپردازیم اما در عوض شفافیت وجود میداشت.
حتی تک تک ما حاضر بودیم سلاح بر دوش بکشیم و از مرزهایی خود در برابر متجاوزین و همسایه های نا اهل دفاع کنیم اما در عوض معامله گری نمی بود و دست وطن فروش ها از حاکمیت کوتاه می شد.
کشاورز ما حاضر بود دشت و دامان این وطن را با خون دل و اشک دیده آبیاری کند و نان در آورد اما در عوض انگیزه وجود می داشت، صادرات و واردات قاچاق نمی شد.
تاجر و سرمایه دار ما حاضر بود در خرابه های وطن سرمایه گذاری کند تا به استقلال اقتصادی برسیم بشرط آنکه دست اختطاف چی از دامن جگرگوشه اش کوتاه می بود و به جرم پولداری تنش قطعه قطعه نمی گردید.
قول میدهم که این سرزمین زخمی و پارچه پارچه در کوتاهترین زمان ممکن جور می شد اگر کار به اهلش سپرده می شد.
حاضرم قسم بخورم که هیچ مغزی فرار نمی کرد اگر امیدی به آینده این وطن می بود که تو رییس جمهورش هستی و یک گله گرگ گرسنه هم به جایگاهت دندان تیز کرده اند.
به کم خود می ساختیم و به اتحاد و باور های مان افتخار میکردیم اگر انتحاری دست و پا و تکه های بدن مان را در جاده ها لیلام نمی کرد...
آقای رییس جمهور!
خیلی دوست دارم تورا دوست داشته باشم اما نمی توانم وقتی از دریا های خون کابل، ننگرهار، کندهار، غزنی، هرات و..... یادم می آید.
وقتی به سرهای بریده ی سربازان دست خالی ما در جبهات و پوسته های امنیتی در شاهراه ها می اندیشم.
خیلی دوست دارم عکست را به عنوان رییس جمهور با افتخار در اطاقم آویزان کنم اما وقتی به آمار سرسامآور کشتار غیر نظامی وطنم می اندیشم نمی توانم.
آقای رییس جمهور!
میدانی وقتی به انتخابات شرکت کردم و سهم رای خود را باطل کرده برگشتم گریه کردم؟ و چرا گریه کردم؟
چون هیچ انتخابی نداشتم و توهم در دور قبلی زعامتت دلم را شکسته بودی...
می خواهم از تو با افتخار یاد کنم اما وقتی از زنان حامله و نوزادانی که در چند قدمی تختت به گلوله بسته شدند و انتحاری ها از آنها استقبال کرد، یادم می آید نمیتوانم.
وقتی یادم می آید که جانیان و قاتلان اطفال معصوم، جوانان محروم، مادران و پدران مظلوم این خراب شده به فرمان تو از زندانها رها می شوند نمی توانم بی تفاوت باشم و دوستت بدارم...
در نهایت می خواهم بدانی مسوولیتت به عنوان سرقومندان علی و فرد اول این مملکت بیشتر از محکوم کردن جانیان و قاتلان در لفظ است و هرگز نمیتوانی با پوشیدن لباس یک فرهنگ رسالتت را در برادر یک ملت مظلوم به انجام برسانی و توقع داشته باشی همه چیز را فراموش کرده دوستت داشته باشیم!!!
طلوع صالحی
>>> آيا "گفتن «هزاره جات» کدام توهین نیست?" پس آيا گفتن «پشتونجات» يا «تاجيکجات » و «افغانجات » يا «فغانجات » کدام توهین نیست?
يک- گفتن و نوشتن «هزاره جات» غلطى دستور زبانى است.
دو- گفتن و نوشتن «هزاره جات» ناميدن ضد بشرى انسانى و آدمى حتى همه زنده جانى وحتى به حيوانات غلط است. اى آدمى زاد: شير مفرد شيران جمع است! مرد > مردان و يا پسوند "گان" است: جمع پناهنده > پناهندگان; جمع هزاره : هزارگان! اطلاق "هزاره" به عنوان يک عدد و يا صورت شماريشى ا لجبرى وگاهنامه اى = تقويمى يک ملت و مليت و طايفه وتبار در ذات خود معنای و مفهومى ضمنی دادن تحقيرى و توهينى به "اشياسازى انسانى" يا "شیانگاری" است:
«جات » يا «ات » علامت جمع عربى زبان تازیان بعض کلمات فارسی مختوم به «ه » غیرملفوظ را تعریب (عربى و معرب) کرده به جمع بسته اند، و ایرانیان جمع معرب را از تازیان اقتباس کرده و کلمات دیگر را نیز بهمان گونه استعمال کرده اند .نظامی عروضی سمرقندی ( 1110 1161 ميلادى ) شاعر ایرانی و نویسندهٔ کتاب "چهار مقاله" است . (چهارمقاله چ لیدن ص 86). و همچنین نسخجات دیوان ... و "تعلیقجات" مناصب (تذکرة الملوک ص 10). سایر عرایض را عضدالملک بدفترخانه ٔ عریضجات. تاريخ ادبيات پارسى ادوارد بروفند چ نيويارک 1902 جلد دوم Edward G. Browne
جمع سازى اسام يا نامها با پسوندان زبان پارسى اقسام گوناگون دارد. اين گونه پسوندان به دو دسته عمده تقسيم مى شوند:
الف: پسوندان براى اسام جاندارو زنده جان و اسام غير جاندار و غير زنده يا شى ها ! پسوند «جات » پسوند جمع سازى براى غير زنده جانان ياغيرانسان و غيرحيوان است :ادویه جات، سبزيجات، میوجات ، غله جات ، مرباجات ، نشئه جات، ادارجات، خوردنى جات و نوشدينى جات ، وغيره..به معنى اسام جانداران نيست بلکه براى ا شىيا وچيزها ى غيرجاندار است.
ب: پسوندان جمع نمودن اسام پارسى براى زنده جانان يعنى انسان يا آدمى زاد و حيوان ( معرب) «ات » و پارسى هندو ايرانى و هندو جرمنى : انگليسى: يتى; آلمانى : "هيت" و" کيت"; پارسى: «ات » "يت" و"ان" "گان" و "ها" . مى باشد
پسوندان جمع مؤنث عربی «ات » و پارسى «يت» براى حيوانات، مرکبات، اطلاعات، اصلاحات، امکانات، اقدامات، ، اعلانات، وغيره براى انسان و يا بشر و آدم از پسوند استفاده مى شود يا از اسماى معنى منعوى با اشاره يا با پيوند به ويژه گى هاى انسانى مانند افغانتباران (پشتونها) و افغانشده گان (غير پشتونان ) انسانيت، بشريت، آدميت و شرافت واستقلاليت، اخلاقيت، پشتونيت ، افغانيت٬ ايرانيت .
کمڀنى هند برتانيوى امیر محمدافضل خان را با همکارى سومین پسر عبدالرحمن خان سرنگون کرد . عبدالرحمن خان (1880–1901) استقلال سياست خارجى نداشت . و ازهمين سبب نيم "خاک پشتون " به نقل از شعرى احمدخان ابدال "پشتونخواه" را فروخت و سرحدکشى بين هند و بلوچستان انجام شد. "کنوانسیون يا توافقنامه کابل" يا "معاهده دیورند" که در تاریخ 12 اکتبر 1893 میان امیرعبدالرحمان خان و سِر هنری مورتمور دیورند به امضاء رسید. براساس اسناد تاریخی، عبدالرحمان خان پس از امضاء معاهده دیورند در سخنرانى اش در کابل، این معاهده را یکی از دستاوردهای مهم خویش دانست. گذشته از آن، براساس ماده هفتم معاهده دیورند، مقرر شد که در مقابل امضای این معاهده، مقرری (دریافتی) سالیانه عبدالرحمان خان از سوی بریتانیا، از یک میلیون و دوصد هزار روپیه هندی، به یک میلیون و هشتصد هزار روپیه هندی افزایش یابد. قيمت خط ديورند در همين سال 180.000 و پول سالانه 120.000 پوند استرلينگ بود .برتانيه به دولت عبدالرحمان اسلحه بى شمار مى فرستاد که حاکميت پشتون را سر غير پشتونان تحميل و تحکيم سازد.
انگليس به سلطنت قاتل عام در سياست داخلى دست آزاد داد تا زير نام "ملک الطوايفى" (اصلا جنبه منفى: کشورها و هم امريکا نظام خود را فدرالى گذاشه ) جنگ هاى ضد طايفه هاى گوناگون مردمان و اقوام و تباران غيرپشتونان حاکميت قبايل طايفه هاى پشتونتباران را گشترش دهد.
در دوران اين حاکم ظالم پشتون بر ضد "کافرستان" (نورستان امروزی در آنزمان مسلمان نبودند) لشکر کشی نمود و آنها را جبرا به دین اسلام وادشت. نسلکشی طایفه ها و اقوام بزرگ بومی پارسى زبانها ، تورانيان (اوزبيک و تاجيک و هزاره ها) یا اقدام به نابودی کامل همين طایفه که منجر به کاهش شصت درصد ى ساکنان ديرينه دانسته میشود. ظلم و ستم سلطنت عبدالرحمان بر ضد هزاره ها و جزيه گرفتن از هندوباوران و کافران وهزاره ها ويژه گى سلطنت ترورىستى و فضاى تاريک دود آتش و باروت اين جانى بشرى برجسته تصوير نموده است. در زمان اين حاکم با بيرق سياه وسفيد هزاره ها به غلامى و کنيزى (برده دارى) گرفته شدند.
اصلا در سرزميهاى هندو ايران و توران حتى پشتونان برده غلام و کنيز نبود. برده دارى در مصرباستان 4600 سال پيش - يونان 2500 سال پيش وجود داشت که با رستاخيز اسپارتاکوس داشت کم شد. اما برده دارى تنها در زمان همين شخص منفور تا به آخر قرن نوزده و دهه سوم قرن بيست وجود داشت. اماناله نوه اش برده دارى را ممنوع کرد .
برده غلام و کنيز حلقه بگوش منحيث شى و چيز يا "جات" فروش مى شد. جمع اقوام با جات غلط است هزاره - هزار سال = يک ملينوم ;
آيا "هزاره" اطلاق باستانى براى يک ملت نبوده ؟ اى افغان ! اى بى اخلاق ٬اى بى فرهنگ ٬ اى بى دستور زبان ! پدر گرامر يا "امام نحو" اولين دستور زبان عربى "الکتاب" را " زبان شناس پارسى" سبوبيه شيرازى" 1200سال پيش درقرن هشتم ميلادى (قرن دوم خ) تاليف کرد.
مولانا يا «مولوی» زبان خود را 29 بار پارسى ناميد و نواده اش از 800 سال مى زيستند و حتى"رقص درويش" تا اکنون نگهدارى مى کنند ، در مورد " تناقض زبانى" يا " ناسازنما ى زبانى" ناخردى زبانى در بخش ۹۰ » مثنوی معنوی » دفتر اول چنين شعر فرمود:
ای زبان تو بس زیانی بر وری
چون توی گویا چه گویم من ترا
ای زبان هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش درین خرمن زنی
در نهان جان از تو افغان میکند
گرچه هر چه گوییش آن میکند
زبان زخمى مى کند ودرتقابل زبان هم مرهم است: استفاده جات که حتى به از نظر دستور زبانى حتى به حيوان زيبدنده نيست . افغان با هزاره پسوند مى دهد . پسوند مکانى يا جايى ويا گاه اى "ستان" و" گاه" و" ان " و "آباد "است : يعنى "ستان هزاره" در اين صورت "هزار ستان" بهترين نام براى شان است. افغان اى افغان باز وحدت ملى مى خواهى ? . دستور زبان فارسى و دستورادب پارسيان است وپشتون افغان بر همشهرى ات ت انسانى واز جمع جات شى اى استفاده مى کنى . افغان پارسى را - زبان دل وجان را زبان عالى و بلند را به "درى ورى" تقليل داده اى.
>>> اشرف غنی یک مزدور و یک خآئن خایف است که وظیفه مدیریت تنظیم و تسلیح و تمویل داعش را دارد و هر آنچه باداران امریکائی اش امر کنند همان میکند. نصیحت های اخلاقی و خطاب به وجدانش که ندارد هیچ دردی را دوا نمیکند.
این مزدور بی غیرت منحوس است و باید از ارگ و از افغانستان رانده شود ورنه وضع بد تر و بد تر خواهد شد.
>>> با عرض سلام طلوع صالحي صاحب ! از نظريات نيك تان درمورد زعامت كنوني تشكر . اما يك نقطه را نبايد فراموش كردكه افغانستان با داشتن ذخايرومعادن فراوان از لاجورد، مس.طلا گاز وغيره.... وهمچنان موقعيت ستراتيژيك در منطقه كشورهاي غربي وهمسايه منافع خودرا درهمين حالت جستجو نموده واز جانب ديگر CIA-iSi-kJB وغيره سازمانهاي ترورستي در اين جاه فعاليت گسترده دارد. وديگر اينكه ما خود كفا نيستيم هميشه محتاج بوديم. وهمچنان برچيدن تخم نفاق از وطن يك زعامت مردمي كه با هيچ كشوري وابسه نباشد وفادار به منافع علياي كشور باشد نياز دارد.
ب،م از كابل
>>> ریشه دشمنی «غنی» با تهران چیست؟
محمد حسین جعفریان
«از هر آنچه به فارس و فارسزبانها مربوط شود، بهطرز حیرتآوری نفرت دارد...» این جمله بهعلاوه تواناییهای مثبت و منفی دیگری را چند دهه پیش، دوستی بلندمرتبه در افغانستان درباره آقای غنی برایم نقل کرد.
به گزارش مشرق، «محمدحسین جعفریان» کارشناس ارشد مسائل افغانستان یادداشتی در قدس آنلاین درباره رابطه اشرف غنی، با ایران و حتی با فارسی زبانها نوشته است.
متن این یادداشت را در ادامه می خوانید:
«از هر آنچه به فارس و فارسزبانها مربوط شود، بهطرز حیرتآوری نفرت دارد...» این جمله بهعلاوه تواناییهای مثبت و منفی دیگری را چند دهه پیش، دوستی بلندمرتبه در افغانستان وقتی از او درباره شخصیت آقای غنی پرسیدم، برایم نقل کرد. بعدها که اشرف غنی رئیس دانشگاه کابل شد و من هم آنجا بودم، اینها را به چشم دیدم. زمان ریاست جمهوری او این عنادها به اوج رسید.
در حالیکه ۷۰ درصد آبهای افغانستان از جنوب و از منطقه پشتونشین وارد خاک پاکستان میشود، غنی نهضت سدسازی را در غرب افغانستان بهراه انداخت تا جلو ورود اندک آبها را به خاک ایران بگیرد. سهمآبه رسمی ما را از هیرمند و سد کجکی نداد تا منطقه هامون، دشت سیستان و شهرستان زابل ایران رسماً نابود شود. غیررسمی تهدید کرد به سازمان منافقین درشیندند پایگاه داده و آنها را از آلبانی به مراکزی در خط مرزی استانهای نیمروز و فراه و هرات، یعنی مقابل بیرجند و مشهد منتقل میکند.
بیشتر بخوانید:
اشرف غنی : من امروز هزاره و شیعه هستم +عکس
فاطمیون را تروریست اعلام کرده و اجازه ورود پهپادهای صهیونیستی را به افغانستان میدهد. آشکارا هم به تهران گفت اگر آب میخواهید نفت بدهید! اما تنها کسی که به فکر آبهای خروجی از افغانستان به پاکستان بود، یعنی آن پروفسور معروف ژاپنی، ترور شد و قاتلش هم پیدا نشد.
اینها یک از هزار است. سعودیها برای وارد کردن تروریستها به ایران در تمام مرزها به در بسته خوردند. اما هنوز یکجا باقی بود؛ غرب افغانستان. چنانکه سخنگوی وزیر خارجه گفت بارها به دولت غنی گفته شد پاسگاههای مرزی را در این منطقه فعال نگه دارد. حتی خودمان دهها پاسگاه مجهز با بودجه خودمان برای آنها در خطوط مرزی ساختیم اما آنها این پاسگاهها را تخلیه کردند.
هواپیماها از دبی، ریاض و دوحه بلند میشدند بدون کنترل در فرودگاه هرات مینشستند و با تجهیزات جنگی کامل به بهانه شکار به مرزهای ما میآمدند و همزمان قاچاق انسان از این مرزها بدون کمترین ممانعت اشرف غنی ادامه داشت و دارد. در این سالها بگویید یک نفر را اینها به جرم قاچاق انسان به ایران گرفته باشند، نگرفتهاند؛ حال آنکه ماهانه نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر در این مرزها که خدا میداند در بینشان چه کسانی سر خوردهاند قاچاقی به ایران، آنهم جلو چشم نیروهای غنی رفت و آمد میکنند.
بگذریم. در یک انتخابات خندهدار که شمردن یک میلیون و ۸۰۰ هزار رأی از سی و اندی میلیون شهروند افغانستانی، بیش از ۶ ماه طول کشید، غنی خودش را با کمتر از ۵۱ درصد رئیس جمهور اعلام کرد. حال آنکه بررسی دقیق ۳۰۰ هزار رأی تقلبی مورد اعتراض رقیب، چنانکه آنها میخواستند انجام نشد. غنی بدون توجه به اعتراضات شدید مردمی مراسم تحلیف برای خودش گرفت و دکتر عبدالله رقیب او که در تقلب گسترده یقین داشت نیز برای خودش مراسم تحلیف گرفت. ماجرا از اینجا شروع شد.
ایران که حقیقت را میدانست نمایندهای به مراسم تحلیف غنی نفرستاد، هر چند به مراسم رقیب او هم نرفت. این رفتار، غنی را بهطرز هولناکی عصبانی کرد. او آماده بود برای ضربه زدن به تهران حالا دیگر هر کاری بکند. رفقای آمریکایی و عربیاش هم آماده استفاده از این مهره برای صدمه زدن به ایران بودند.
آقای اتمر که یک کمونیست باسابقه است و یک پایش در جنگ با مجاهدین قطع شده و مشهورترین چهره اطلاعاتی افغانستان در این سالهاست با آنکه دشمن غنی بود ناگاه از سوی او به سمت وزیر خارجه منصوب شد و اندکی بعد اخباری علیه تهران شکل گرفت. سخنگوی وزارت خارجه ما میگوید از ابتدای ماجرای اتهام غرق شدن مسافران در هریرود بارها به مرزبانی افغانستان نامه زده که آمادگی همکاری و پاسخ دارد اما آنها حتی جواب ندادهاند. در عوض هر روز در فضای مجازی هیزم بر آتش ریختند.
وقتی معاون رئیس جمهور و مشاورش بهجای مراجعه رسمی و پاسخ، به فحش و کنایه در فضای مجازی پناه میبرند شک نکنید ریگی به کفششان است، وگر نه یک دیپلمات باید حداقل رفتارهای سیاست را بلد باشد، مگر آنکه غرض دیگر داشته باشد.
ما در دورهای زندگی میکنیم که چنانچه در اتاقتان عطسه کنید، فردا تصویرش در اینستا و فیس بوک و غیره تقدیم تمام دنیا شده است. اطلاعات منتشر شده از طرف افغانستان که به واسطه بی بی سی فارسی تهیه شده، گفتوگو با خانواده چند فوت شده و گاه با شخصی است که مدعی است دوست آنهاست؛ آن هم نه در منزلشان، در مزار خواجه عبدالله انصاری. چرا نگذاشتهاند خبرنگاران به منزل جانباختگان این واقعه بروند؟ مدتها گذشته، چرا تصویر یک سنگ قبر مدفونان این ماجرا نشر نشده (اگر چه ساختن اینها آسان است)، چرا از بازماندگان تنها با یک نفر حرف زده میشود و او هم فقط رفتارها را میگوید؛ نه نامی، نه نشانی! به هر حال آنها ۲۴ ساعت و یا بیشتر و کمتر نزد نیروهای ایرانی (به ادعای دولت آقای غنی) بودهاند.
آیا نام یک سرباز، افسر یا همانها که اینها را به کار اجباری وادار کرده یا چنانکه مدعیاند شکنجه کردهاند را نمیتوانند بگویند؟ مگر نه آنکه کلی آدم جان به در بردهاند؟ چرا برای اینها کنفرانس مطبوعاتی نمیگذارند تا خبرنگاران، مستقیم، نه از عوامل آقای غنی بلکه از خود آنها بپرسند چه بر آنها گذشته است. وقتی یک کشتی در اقیانوس هم غرق میشود، حداکثر پس از یک هفته تمام اجساد پیدا میشوند. چطور است در هریرود که عمیقترین بخشهایش به ۱.۵ متر هم نمیرسد پس از این همه مدت، انبوهی از جنازهها به ادعای عوامل آقای غنی همچنان ناپدیدند؟
رود نیل هم اگر بود تا کنون جنازهها پیدا شده بود! چرا تمام جنازهها به سمت افغانستان رفته و یکی هم به ساحل ایران نیامده! میگویند غرق شده و شکنجه شدهاند. گفتم امروز دست همه تلفن هست چرا تصویر لحظه گرفتن یک جنازه از آب با این همه دوربین موجود نیست؟ چرا تصویر یک جسد شکنجه شده به فضای مجازی راه نیافته؟
چرا خبرنگاران اجازه ندارند با بازماندگان یا حتی خانواده کشته شدهها بدون حضور نیروهای امنیتی غنی در منزل خودشان حرف بزنند! چرا پاسخ دهها نامه مرزبانی ما را ندادید؟ با تأسف عدهای از مهاجران و حتی از دوستان ایرانی بیآنکه احتمال رفتار هولناک و زشت پشت پرده این قصه را در نظر بگیرند شروع به مرثیهسرایی یا فحاشی و... کردهاند. صبر کنید تا حقیقت روشن شود. این رفتار بیش از همه به ضرر مهاجران است و غنی از این هم بدش نمیآید، زیرا باز هم فشاری بر ایران است. توصیه میکنم منتظر روشن شدن واقعیت باشید. واقعیت بسیاری را شگفت زده و بسیاری را خجالت زده خواهد کرد.
>>> اشرف غنی اصلا برای این درددلها شایستگی ندارد. اصلا او شایسته این نیست که یک انسان با او سخن بگوید. شرم باد بر کسانی که در کنار او بر سر یک میز و بر سر یک سفره می نشیند.
>>> غنی یهودی خوب مردم لوده افغانستان را بازی می دهد هر زمانیکه مردم علیه این یهودی به قهر شوند کار های می کند که گویا مردم طفل است
>>> طلوع صالحی بی وقت طلوع کرده اید مایک ونیم کیلو ریس جمهور داریم ولی با یک ملیون دزد مبارزه میکند شاید دزد هم من ویا تو باشیم که هم پاره میکنیم و هم میدوزیم قبیله گفته گلو را پاره میکنیم بعد خود ما دست به فجایع میزنیم در دهه هفتاد ما وشما طلوع کردیم افغانستان تا گلون از پول ثروت سلاح نیرو همه چیز پر بود ولی چی شد ایا من و تو بدون یک پیراهن تنبان چیزی دیگری داشتیم وحالا یک بار دیگر طلوع کن ودر شهر کابل احصایه کن که این آسمان خارشها از من وتو است ویا از ریس جمهور یک نیم کیلویی ما این را یقین دارم که اشک من وتو از شرمنده گی خود در مقابل مردم بیچاره ماست که من وتو انرا به گدایی نشانده ایم نه ریس یک نیم کیلوی مااین اشک خجالتی در مقابل وجدان مردود خود میریزانیم که چقدر بی وجدان هستیم نه بخاطر ریس جمهور های بیگانه در دیگر کشور ها مردم ریس جمهور میسازد نه ریس جمهور مردم را مردم برای وطن خود کار میکند ولی من وتو بخاطر دزدی خود بخاطر پول چتل اولاد مردم را اختطاف میکنیم میکشیم ولی مردم دیگرکشورها از زخم ها کف دست خود پیدا میکند ولی خون همسایه و هم وطن خود را نمینوشد اگر من تو دزد و خاین نباشیم ریس جمهور خاین شده نمیتواند
>>> به سربازی که در شیرین تگاب است :
مطمئن باش که وزیر دفایت این مرتبه گلچین کرده ومرسل مهر رابحیث مشاور خود نعین کرده است
باقی را خودت بدان > یک دختر که تاحال سننش به سی هم نرسیده و یک روز هم درس نظامی نخوانده چگونه میتواند وزارت مهم مانند دفاع را ومخصوصاد درین شرایط مشوره بدهد ، صد هاجنرال باتجربه ارکانحرب وتحصیل یافته درخانه بیکار نشسته اما من این پری چهره را انتخاب کردم تا بیشتر بتوانم خدمت کنم !!!
>>> کسی که نه رنگ دارد ونه بوی و نه خوی پهلوی انهم عوام فریبی و قومگرایی علاوه گردیده چه گونه باید انشخص را دوست داشت اقای غنی دربین اکثریت مردم مانند گروه مزدور و بد نام طالب منفور و منحیث دشمن به ان دید دارند کمترین فرق بین طالبان ترورست و اقای غنی دیده نمیشود طالان با استفاده از نام دین اسلام ترور و خود کفانی میکند در حالیکه خلاف دیدگاهاسلام و اسلامیت است و اقای غنی با استفاده از نام قانون اساسی کار های خلاف بر قانون اساسی را انجام میدهد و با این عمل غیر قانونی هم از نگاه نیروی انسانی و هم از نگاه اقتصادی ضربات شدید وارد کرد همه چیز را در هم وبرهم کرده بازهم از چنین خود سری های قانونی اش با خود خواهی و تکبر ادامه داده و حتی پروسه صلح را هم ه مخاطره انداخته و هدف ان ازینکار دوام قدرت برای پینجسال انده خود و تیمش که نقش مده در رای های تقلبی داشتند است نه امدن صلح و تطبیق قانونی بالای همهبطور یکسان بشمول خودش .
>>> افغانستان تاوقتي كه مشكلاتش ترورهاي كه ميشود انتحاري ها فقر مردم و غيره را از چشم كشورهاي ديگر ببيند هيچ وقت درست نمي شود حاكمان فكر جيب خودشان هستند و مردم افغانستان هم ساده ترين راه را انتخاب ميكنند اتهام به ديگر كشورها هنوز نمي دانند كه مال خود را سفت بچسب ولي همسايه ات را دزد نكن هر كشوري كه ضعيف عمل كند توسط كشورهاي ديگر استثمار مي شود و حداقل چهل سال است كه افغانها ضعيف عمل كردند و خواسته هايشان را از كشورهاي ديگر خواستند نه مسئولان كشور خودشان
>>> بایدبه شهدای بیمارستان دولت غرامت پرداخت نماید
>>> غنی کور و کر و گنگ است.
فقط یاد دارد که چیغ بزند و جیغ هم میدانید که اجازه نیست و بد ترین صدا ها هم که معلوم است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است