آب مسموم را باید از سرچشمه خشکاند؛ ورنه خاک ریختن در بستر رودخانه کاری عبث و بیهوده است. باید به سهمداران نزاع بینالافغانی حقالسکوت پرداخت | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ ۱۳۹۹/۲/۲۷ | کد خبر: 163419 | منبع: | پرینت |
با جریان طالبانیزم و اینکه آبشخور آن از کجا نشات میگیرد و چه سیاستها و دولتهایی در پس پرده از آن حمایت میکنند، تقریبا آشنایی مُکفی داریم. کشور ما متاسفانه ظرفیت رشد این پدیدهء شوم را در خود دارد. در جامعهای که با فقر اقتصادی و بیسوادیِ خفقانآور دست به گریبان است، کشتن چند یا چندین طالب راه چاره نیست. هر روز فرد دیگری به این صف میپیوندد و برای امرار معاش و نیل به بهشت حاضر به انتحار و شهادت میشود.
مافیای قدرت و کارتلهای ثروت -داخلی و خارجی- در درون وزارتخانهها، پارلمان، ارگانهای کلیدیِ امنیتی و ... نفوذ چشمگیری دارند. باج میدهند و باج میگیرند. میتوانند به راحتی افراد را تهدید و تحدید کنند. در چنین فضایی توقع کار شفاف و بدور از فساد حرفی است دور از واقعیت و ناشدنی.
اگر وطنپرستترین افراد جامعه را هم بر ادارهی امور بگمارید، راه به جایی نمیبرید؛ چنانچه هر روزه شاهد ترور و حذف فرزندان صدیق و میهنپرست کشور هستیم.
بر همه پرواضح است که جنگ زرگریِ «غنی» و «عبدالله» بر مبنای مصالح ملی نیست، که دعوا بر سر کسب قدرت و سلطه است. عملکرد شان گویای این است که اینها اصلا پروای حال و آیندهی ملت را ندارند.
«غنی» به خوبی میداند که «عبدالله» و حامیانش را هنوز نمیتواند به حاشیه براند. باید مهرههای بیشتری از مخالفانش را تضعیف کند و با زور و تزویر به تحلیل ببرد؛ ورنه اینها نمیگذارند که آب خوش از گلویش پایین رود.
طالبان برای تحت فشار قرار دادن دولت و قبولاندن خواستههای شان، راه انتحار در -اماکن عمومی و اجتماعات ملکی- را سرلوحهی کار شان قرار داده اند. با اِعمال فشار روانی بر جامعه، در تلاش ایجاد تشنج و نابسامانیِ بیشتر و ایجاد بیاعتمادیِ مردم نسبت به دولت اند. مسلم است که در چنین حالتی اگر مردم سکوت کنند - که نمیتوانند- دولت به بیاعتنایی و بیعرضگیاش ادامه خواهد داد؛ و اگر مردم اعتراض کنند، هم تلفات بیشتری میدهند و هم بر «فشار بر دولت» میافزایند، که در هر دو صورت بازیِ برد-برد برای طالبان است.
اگر مسالهی کرونا و موضوع قرنطینه در میان نبود، یقینا در ماه رمضان- که مراسم عبادی و تجمعات بیشتر برگزار میشوند- حملات انتحاری و تلفات بمراتب بیشتر میبود.
احساس میشود که طالبان از روی ناچاری به شفاخانهی زنان حمله کرده اند.
کشتن بنام طالب یا وطنفروش و مزدور بیشتر باعث هرجومرج و بینظمی میشود. ارگانهای استخباراتی و امنیتی افغانستان قادر به تمیز دادن دقیق دوست از دشمن نیستند. کما آن که، پس از اکثر حملات هواییِ دولت و نيروهای خارجی، تظاهراتی به خونخواهی قتل افراد ملکی به وقوع میپیوندد.
از طرفی دیگر در این بستر آماده به سوءاستفاده، هرکسی میتواند مخالفین خود را به خیانت و فساد متهم کند و به این بهانه از میان بردارد. با این دستگاه قضایی دیگر سنگ روی سنگ بند نمیماند.
باید بپذیریم که طالب نیز فرزند همین آب و خاک است. هریک از ما ظرفیت تبدیل شدن به یک هیولا و جانی را داریم. اینکه تا بحال در آن شرایط قرار نگرفته ایم و یا شرایط به نحو دیگری برای ما رقم خورده است، دلیلی بر اظهار فضل و خرد ما نیست؛ کم ندیدهایم کسانی را از بین همین شهرنشینانِ مکتبرفته و خطخوان ما که مسحور ایدیولوژیهای نامیمون شدند و حلقهی غلامیِ بیگانگان را بر گوش آویختند.
چرا دور برویم! خود ما، همینحالا هم بهترین فرصتهایمان را با سهلانگاری از دست میدهیم و تا بناگوش غرق در مرداب تعصبات قومی و زبانی و عقیدتی هستیم.
جان کلام اینکه: در این مقطع، تنها راه خروج ازین منجلاب، دیپلماسی و گفتگو با جناحهای متخاصم است. باید به سهمداران نزاع بینالافغانی -که امروزه بیشتر از خارج مرزها هدایت میشوند- حقالسکوت پرداخت. باید زمین داد و زمان گرفت. این تن زخمی باید ابتدا «جان» بگیرد تا توان بپاخاستن و مبارزه را پیدا کند.
آب مسموم را باید از سرچشمه خشکاند؛ ورنه خاک ریختن در بستر رودخانه کاری عبث و بیهوده است.
با مهر
محمد بنایی
>>> همی شروفساد ماوشما وطالب یکی هستند هردو پاکستانی ها هستند ، همی طالب جنایت کار بالای بند برق زیر ساختمان مچلغو جمله میکند وشروفساد پایه های برق کابل را میزند چی تفاوتی بین اینان است؟
>>> جناب محمد بنایی این نوشته شما در واقع تطهیر وتوجیه جنایات طالبان است. تعبیرات حمله به شفاخانه زنانه از سر ناچاری توسط طالبان، یعنی جنایت ضد انسانی از ناچاری است این تعبرات نشانگر ذهن ومفکوره مریض خود تان را نشان میدهد که کشتار غیر انسانی زنان در حال زایمان و اطفال نوزاد ازنظر شما کاری از سر ناچاری میباشد. وا مصیبتا همین میگوید در افغانستان واگراییحاکم است نه وحدت یک نمونه اش همین احساس درونی شما است که جنایات نابخشودنی در حق دیگر اقوام و ملیتها از نظر شما کاری از سر ناچاری است.
امین از غزنی
>>> در تمام بدنه امنیتی کمونیست ها و خادیست های بی خدا جا گرفته اند و این از برنامه دراز مدت حنیف اتمر است که پلان رئیس جمهور شدن بعد از غنی را دارد و از حالا برنامه ریزی میکند.
همه آتش افروزی ها زیر سر کمونیست های بی خدا است که از اتمر و علومی و خلقی ها متشکل شده اند.
با رسیدن به صلح رئیس جمهور شدن اتمر مهال است و به این دلیل غنی برای تداوم قدرت و اتمر برای رسیدن به قدرت از داعش های موجود در مهمان خانه های دولتی استفاده میکنند.
از طرف دیگر طالب یک وسیله است و هیچ گونه صلاحیت ندارند فقط پاکستان تصمیم گیرنده است و خواست پاکستان به خاک و خون کشاندن افغانستان و ایجاد یک حکومت دست نشانده است.
خداوند کرزی را در غضب خود دچار کند که این موجودات .... را دوباره زنده ساخت و در اختیار پاکستان قرار داد.
زود است که در سوگ میرویس با سیلی به روی خود بزند.
>>> آقای بنائی!
آشکار است که اظهار حقیقت در افغانستان امری است که هواره با بهتان و اهانت پاسخ گفته می شود. از تبصره های بی اساس در مورد نبشتهٔ خود مأیوس نشوید و به کوشش خود در راه کشف حقایق و اظهار نظر مستقل ادامه دهید.
زمان حقایقی
>>> از وطنپرستان و میهن پرستان باید تقاضای چنین مقالات شود ، ولی خدا پرستان از چنین الفاظ خشن در مورد مسلمین اجتناب میکنند .
>>> از وطنپرستان و میهن پرستان باید تقاضای چنین مقالات شود ، ولی خدا پرستان از چنین الفاظ خشن در مورد مسلمین اجتناب میکنند .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است