عبدالله... را هرگز نبخشید!
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۲    ۱۳۹۹/۳/۶ کد خبر: 163542 منبع: پرینت

خیانت یک فرد در مقیاس کوچک و بزرگ قابل سنجش است، اگر فرد عادی مرتکب دزدی، فریب، قتل و... شد این بخشی از روال تضاد میان خیر و شر در طول تاریخ بشر است که خللی در مسیر فرایند یک جامعه ایجاد نمی کند اما اگر خیانت در سر دسته کاروان یا رهبران و پیشگامان برای تغیر وضعیت موجود باشد خنجر زدن به سینه لشکر بزرگی که به پشت آن در حرکت و انتظاراتی که دارند است.

آقای عبدالله در حدود بیست سال میشود در حرف زدن مخالف و مقابل کرزی و غنی است اما در عمل در کنار کرزی و غنی قرار دارد، وی در اجلاس بن به نمایندگی از مردم و دولت کرزی را تحمیل کرد، به وی در انتخابات ها رای دادند پیروزی ها و جشن های مردم را به عزا تبدیل کرد، صفوف مبارزان آزادی و عدالت طلبان اجتماعی را گسست و درهم کوبید، نا امیدی و تردید میان عطا، محقق، دوستم، صالح، خدام، پدرام، صلاح الدین، سردار محمد اوغلو، بهزاد و... به وجود آورد و در یک جمله همه را با هم بیگانه کرد!

این خیانت ها و شکست ها خُرد شدن کمر آزادی و عدالت طلبی مردم سلحشوری است که امید به تغیر داشتند و آرزوی نظامی داشتند که در آن از قوم، قبیله، زبان و مذهب خبری نباشد بلکه بنای آن نظام بر اساس انسانیت و شایستگی فردی باشد که همه این آرمان‌ها و امید ها را عبدالله بر باد داد و سال‌های متمادی دیگری را باید قربانی داد تا آن جان فشاری ها جبران و آن لشکر عظیم دوباره جمع شوند و آن ایمان و اراده و اعتماد مردم به آزادی و رهبری باز گردد.

گل امیری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
نظرات بینندگان:

>>>   استاد عطا محمد نور را بخاطر دو مورد، سرزنش و به الفاظ تند نقد کرده بودم.
یکی بخاطر عدم حمایت او از عبدالله و دوم بخاطر قرار گرفتن در کنار غنی.
حالا، در مورد اول او را برائت می دهیم چون موضع او برحق بود ، اما همدست شدن او با غنی هنوز هم از نظر ما یک عملکرد نا درست می باشد.
توافق اخیر عبدالله و غنی به اثبات رساند که آنها هیچگاهی اراده و اندیشه برای بهبود وضعیت ملت و مملکت نداشته اند ، اگر هردو بزرگوار چوکی داشته باشند و منافع آنها تأمین باشد، نه تغییر نظام برای آنها هدف است، نه قانون اساسی و جمهوریت خواهی برای آنها یک اصل.
حرف آخر، با آنکه به اراده ملی، به اعتبار و عزت ملی کشور شدیدا بی احترامی صورت گرفت، اما چهره های منفعت پرستان مانند آفتاب روشن گردید. منبعد نه آن یکی ستاره جهاد و مقاومت پنداشته می شود نه دیگر آن بابا و حامی جمهوریت.
پس بیایید یک صف محکم را ایجاد کنیم که جوانان در آن حرف اول را داشته باشد و بخاطر حصول اهداف اسلامی و انسانی خود، مشترکأ تلاش و مبارزه نماییم.
(محمد جواد رحیمی)

>>>   محترم گل امیری صاحب!
گله گزاری، شکوه و شکایت از عبدالله عبدالله مانند آنست که گرگی را نگهبان رمه بسازند و وقتی سایر گرگهای بیابان آمده و گوسفندان را تار و مار کردند باز گرگ گله را مواخذه نمایند که چرا جلو حمله گرگهای بیابان را نگرفتی که گوسفندان دریدند و خوردند.درد ناک وقتی است که این گرگ دو سه مورد در گذشته نیز امتحان خود را داده و خیانت اش به رمه و رمه دار ثابت شده باشد.
بگذار که این ملت گوسفندی را این رهبران معامله گر در منجلاب بدبختی غرق شان کنند.

>>>   خیانت تاریخی عبدا لله کشور ومردم ازاده افغانستان به سی ملیون دالر به امریکا فروخت قابل بخشش نیست

>>>   جواد رحيمي براءت ميتي وسرزنش ميكني تو كدام شنگ بولاني....
ب، م

>>>   مگر گوسفندان خود میتوانند که از خود نگهداری کنند؟
به جای گله و گریه از گوسفند بودن بر آیید و خود اداره و امنیت خود را به دست گیرید.

>>>   ملت ها سزاوار رهبرانی اند که دارند. همین ملت و همین رهبران معامله گر و دزد و دروغگو.
شما وجدان را قاضی ساخته و بفرمایید از زمره این قشون چند صد نفری به اصطلاح رهبران حتی یکی را نشان دهید که به نحوی درین حلقه خبیثه شامل نبوده و شهامت آنرا داشته باشد تا بدون ترس از دست دادن مقام و چوکی و حفظ آبرو و عزت النفس در مقابل یک کارمند خارجی ولو پایین رتبه بنام منافع ملی و مردمی سر مخالفت از خود نشان دهد.
تمام ارزش های ملی و انسانی نزد این نخبگان همانا منافع ثروت و قدرت شخصی و خانوادگی؛ و خشنودی و رضایت خاطر باداران اجنبی است و بس. درین مورد هیچ استثنایی را قایل نمیتوان بود. نه استثناآت قومی و قبیلوی و مذهبی؛ و نه هم استثناآت ایدیالوزیک. نه تفاوتی بین پیروان خانه کعبه و نه هم پیروان کرملین را میتوان دید؛ از گلبدین تا شهنواز تنی و از سیاف و معلم عطا تا علومی.
آنها فقط به یک قبله رو میآورند؛ قبله ثروت و قدرت و یگانه التجاو استدعا هم؛ همانا خشنودی و رضامندی باداران غربی.
درین کتله نامتجانس انسانی که به هیچصورت نمیتوان ملت خواند؛ کسانی اگر خودرا چیز فهم و صاحب نظر و اندیشه میدانند؛ نباید دیگر پشت این خود فروخته ها بروند و نه هم تبصره ای در مورد خوب و بد ایشان نمایند. در سراغ راه نجات دیگری باید بود. هر آنگو بعد ازین اگر تلاش نماید برای گمراهی عوام الناس تفاوت های را میان این گروه مافیایی قایل شود وی را نیز مردود باید شمرد.

>>>   آقای امرالله صالح غلامبچه رييس جمهوران پشتون است و افغانشده است. هم آقای عبدالله نيمه پشتون وهم آقای امرالله صالح غلامبچه در خیانت دزدی، فریب مردم آزاى و وطنفروشى با رييس جمهوران مثل شاهان پشتونيستى با پالان ها و چپن هاى نوين خود .
هر دوی شان امکان تشکیل جبهه بزرگی از ملیت های غیر پشتون را به عنوان یک ائتلاف بزرگ برای کنترل و انتقاد از ناکامی دولت مانع شدند ، دولت که بطور انحصاری توسط پشتون ها تشکیل شده اند یا در مواضع کلیدی ، عمدتا توسط پشتون ها هدایت می شوند ، در حالی که غیر پشتون ها فقط به نظر می رسد وزیر و مدیر ، بدون قدرت و بدون عملکرد هستند. همه چیز با قانون پشتون ها تعیین می شود.
عبدالله عبدالله با احساس غیر پشتون ها بازی کرده است ، به آنها خیانت کرده است.

خیانت عبدالله و صالح به مردم و کشور ، خیانت به ملت ها است. هردوشان فساد ، سوءاستفاده از پول ، گمراه کردن جمعیت ، کلاهبرداری و دستکاری نه تنها در انتخابات ، زیر یک پتو پشمی دولت های حاکمان پشتون دفاع از خود مى کنند . در مورد تقلب در انتخابات نیز غیر پشتون ها بار بار بازى دادند. امرالله صالح غلامبچه در واقعيت امرخيل در عمل دست امرخيل گوسپند پر را از پشت بست از امرخيل در اين کار برتری داشت و گمراه تر بود. اگر امرخيل ميليونها برگهاى تقلبى آرا را هديه گوسپند شکم پر به هم فرهنگ و همزبان پشتونوالى خود پرکرد ٬ امرالله صالح غلامبچه حتى نتوانست شکم چند توله شير را بااندک برگ راى تقلبى پر کنند.
هردوشان احساس همبستگی مردم را کاملاً ناامید کردند. نیمه تاجیک و تاجيک افغانشده در پيش پشتونحاکمان هم سر تعظيم بر زمين فرود آوردند. شيران (هم کرزى و هم غنى احمدزى خود را شير گفتند )بالاى شان سوار شدند هردوشان يک ونيم تاجيک در رده و دسته خائنان حاکمان قرار گرفت.
من اين اشخاص و حاکمان پشتون راهرگز نبخشم. يکى از دلايل و انگيزه ها حذف اسم فارسى وجاي نيشنى درى بود.

>>>   شما در حد خود فکر دارید داکتر عبدالله در حد جهان فکر میکند زنده باد داکتر عبدالله

>>>   داکتر عبدالله میگوید که بخاطر گل روی کرزی صاحب و گلبدین،میخواهم با برادران قبلی کرزی صاحب و برادران فعلی گلبدین صاحب صلح کنم.
از همین رو رهبری شورای عالی صلح را بدوش گرفتم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است