حقانی: گفتگوها نباید به معنی ترک راه جهاد تلقی شود
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۴    ۱۳۹۹/۳/۱۵ کد خبر: 163656 منبع: پرینت

سراج‌الدین حقانی، معاون گروۀ طالبان می‌‎گوید در حالی‌که گفتگوهای صلح یکی از راه‌های حل بحران افغانستان است، اما این گروه در ادامۀ جهاد و پیشرفت در توانایی‌های نظامی‌اش غفلت نخواهد کرد.
او در پیامی که به مناسبت پایان دورۀ آموزش گروهی از انتحاریان این گروه فرستاده‌است، تاکید ورزیده‌است که گفتگوها دربارۀ صلح نباید به این معنا دانسته شوند که این گروه راه جهاد را ترک خواهد کرد.

در بخشی از پیام، حقانی آمده است: «ما گفتگوها را راه حل می‌دانیم. سیاست شریعت نبوی یکی از راه‌های جهاد و مبارزه ما است؛ اما کسی سیاست و گفتگوهای ما را به این معنا نگیرد که ما از جهاد و پیشرفت توانایی‌های نظامی خویش غافل شویم.»
به گزارش طلوع، ملا یعقوب، معاون گروه طالبان و مسؤول نظامی این گروه نیز در پیامی که به همین مناسبت فرستاده نیز می‌گوید: «با تمام توان کوشش می‌کنیم که نیروهای نظامی و جهادی امارت اسلامی بیشتر تقویت و نیرومند شوند.»

در همین حال، در گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد آمده‌است که به تازگی گروهی زیر نام "حزب ولایت اسلامی" که مخالف گفتگوهای صلح است، از بدنۀ طالبان جدا شده‌است و در بیرون از افغانستان تشکیلات ساخته‌است.
این نخستین بار است که شورای امنیت سازمان ملل متحد از ایجاد این گروه ناراضی در میان طالبان از توافق صلح با امریکا پرده برداشته‌است، اما طالبان این موضوع را رد می‌کنند و می‌گویند که هیچ گروهی از آنان از دستورهای رهبری شان سرکشی نکرده‌است.

با این همه شورای امنیت سازمان ملل متحد گفته‌است که همین‌اکنون هراس‌افگنان خارجی به‌شمول ۶۵۰۰هراس‌افگن پاکستانی در افغانستان حضور دارند. در تصویری‌که از مراسم جنازه سه جنجگوی پاکستانی در خیبر پشتونخواه نشر شده‌است، نشان می‌دهد که این جنگجویان روز چهارم عید پس از درگیری با نیروهای مرزی افغانستان در ولسوالی دند پتان ولایت پکتیا کشته شدند.

یکی از فرماندهان محلی خیبرپشتونخواه در این مراسم می‌گوید: «سه تن از دوستان ما به درجه عالی شهادت رسیدند که یکی از آن‌ها به وزیرستان شمالی تعلق داشت.»
شورای امنیت سازمان ملل متحد به این باور است که طالبان بیست و یک ولسوالی را به گونۀ کامل در ادارۀ شان دارند و شمار جنگجویان طالبان را در افغانستان میان ۵۵ تا ۸۵ هزار تن گفته‌است.
در این گزارش آمده‌است که احتمالأ نمایندگان دفتر طالبان در قطر ماهانه ده هزار دالر معاش می‌گیرند.

کد (9)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حقانی
جهاد
گفتگو
نظرات بینندگان:

>>>   خداوند ملا یعقوب و سراج الدین حقانی را به غضب ابدی خود گرفتار کند و خداوند یار و مددگار مردم مسلمان افغانستان شود ومسلمانان افغانستان را ازین خونخواران وحشی نجات دهد. خداوند طالبان القاعده گل بدین ها و داعش و امثال این خونخواران را نیست و نابود کند آمین.

>>>   حقانی ها از جنوب است چهره .... دارن و دم هم دارند. مردم جنوب افغانستان روی باسن خود درست نشسه نمی توانند چون از جای دم خود اذیت می شوند. ای مردم جیره خوار عرب ها بودن و هستن ، هیچ در مورد تمدن اگاهی ندارند.

>>>   سگ های پاکستان را بگذارید که غو غو کنند.
طالب نه آدم است و نه ارزش پرداختن به غو غو شان وجود دارد.

>>>   کمتر مردمی را در روی گیتی سراغ میتوان داشت که مانند ما قربانی احساسات و هیجانات و غرور کاذب بوده و بر خر جهالت سوار باشد.
عجب مردمان خوش باور و ساده لوح و احساساتی٬ که هرباری شمال کوچکی وزیدن گرفت به رقص و پایکوبی شروع میکنیم٬ و معیار قضاوت ما هم همان ظاهر بینی گذرا و عقل کل بودن ماست؛ بدون اندیشیدن پیرامون موضوعی با قاطعیت فتوا صادر میکنیم بدون اینکه فکر کنیم که هیجگاهی هیچ حادثه ای بدون انگیزه ای صورت پذیر نبوده و آنهم انگیزه ای استخباراتی. به همین دلیل است که در نیم قرن اخیر همه مرچ و مصالح این دیگ توطیه و دسیسه استخباراتی ما مردم احساساتی و به اصطلاح خود ما مردم باغیرت بوده ایم.
نسل های دهه شصت و هفتاد مگر فراموش کرده اند که چگونه یک شایعه ای کوچک استخباراتی در مورد عضویت مرحوم میوندوال صدراعظم وقت در دستگاه سی آی ای به یکبارگی مانند جرقه آتش مشتعل شد٬ همانند شایعه پراگنی هایی در مورد سوزاندن برگه های قرانکریم. بعدها هم اتهام راه اندازی کودتایی توسط آن مرحومی در زمان داوود و بالاخره هم شهادت آن بزرگمرد تاریخ توسط باند سیاه سردار دیوانه.
از قتل علی احمد خرم تا میراکبر خیبر برای راه اندازی کودتای هفتم ثور و پایان تراژیک آخرین بقایای آل یحیی با کشتار سبعانه داوود و تمامی اعضای فامیلش.
به جراات میتوان گفت که: ما یگانه انسانهای روی زمین هستیم که احساسات مان همیشه بر خرد جمعی مان غلبه داشته است٬ آنهم در صورتیک که اگر ایزد متعال واقعآ عقل و خردی را نصیب مان کرده باشد.
سال پار زمانیکه طالبان شرط رهایی دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان را رهایی سراج الدین حقانی و ملا یعقوب گذاشتند٬ صفحات رسانه های اجتماعی و نشراتی و تصویری پر از تبصره های چیز فهمان و دگراندیشان ما بود٬ مبنی بر اینکه: فشار آرآعامه شهروندان امریکا دولت آن کشور را مجبور به رهایی ان دو استاد دانشگاه از بند طالبان ساخته و دولت امریکا جبرآ باید به این خواست طالبان تن دهد. ازینرو بالای دولت دست نشانده اش فشار می آورد تا دو جنایتکاری که حکم اعدام شان مدتها قبل صادر شده است را رها کند.
با چنین برداشت ها و تبصره ها و تحلیل ها٬ چیزفهمان مااز یک واقعیت پشت پرده استخبارات یا غافل بودند یا اینکه خود جزیی ازین دسیسه بودند برای اغفال مردم از برنامه های پنهان استخباراتی که شاید سالها قبل درین مورد پی ریزی شده بود؛ و آن اینکه گروگان گیری استادان جزیی از برنامه ای استخباراتی بود و زمینه ساز هم خود ایشان. و شاید هم این دو استاد (کارمند استخباراتی)در طول مدت گروگان بودن شان مهمان استخبارات دولت دوست پاکستان بودند تا گروگان دست طالبان؛ و سراج الدین حقانی هم همزمان درین مدت طولانی برای نمایش زیر حلقه چوبه دار هر لحظه منتظر تطبیق حکم اعدام بود٬ اما تا امر ثانی استخبارات حلقه دار در تعطیل.
با ایجاد چنین صحنه سازی٬ استخبارات جهانی برنامه داشت تا چهره فلمی هالیوودی دیگری را پیداکند تا جانشین ستاره فلمی قبلی (ابوبکرالبغدادی) گردد٬ زیرا تاریخ انقضای این مهره ختم و میعاد سودمندی اش نهایی و پروژه داعش در سوریه و عراق نیز در حال اختتام بود.
در چنین شرایطی مگر به غیر از چهره جوان و جذاب و تروریست شناخته شده سراج الدین حقانی چهره بهتر دیگری به پروژه جدید داعش خراسان پیدا میشد؟
همان نقشی را که چهره جذاب و جوان و بنیادگراترین جهادی مهره استخبارات آی آس آی و سی آی آی ( گلبدین حکمتیار) در طول چهار دهه بازی کرد.
از جانبی هم هردو دستگاه استخباراتی با راندن تروریستان و داعشیان از مرز قبایل وحشی وزیرستان به داخل کشور و به همکاری استخبارات داخلی در راس حنیف اتمر قبلا زمینه ای به وجود آمدن داعش را طی چندین سال گذشته در شمال کشور آماده ساخته بودند.
رهایی سراج الدین حقانی و پذیرایی شاندارش در دوحه و ملاقاتش با شریک پروژه(استاد رهاشده)امر تصادفی نی بلکه پلان شده برای به سر کشیدن جام موفقیت پروژه بود.
قدم بعدی هم نوشتن همان مقاله به نام جناب سراج الدین حقانی در نشریه مشهور امریکایی که با دقت تمام دکته شده توسط استخبارات بود.(همانند نوشته هایی دیکته شده آی اس آی در طول چهل سال تا امروز که از بان و یا قلم گلبدین شنیده یاهم خوانده می شود).
این مقاله بازهم به خاطر مطرح ساختن و شخصیت دادن به سراج الدین حقانی تروریست بود و بس.
پروژه استخباراتی قرین موفقیت بوده؛
قدم بعدی هم رهایی پنج هزار جنایتکار آدمخوار و انتحاری و انفجاری طالب بود که به اساس تلاش های دوساله مزدور شناخته شده خلیل زاد باید به کرسی شانده میشد.
اما توافقنامه امریکا و طالبان برای رهایی زندانیان کافی نبود؛ زیرا دولت دست نشانده نمیتوانست به سادگی و یکبارگی قفل زندان را بشکند و گله وار این قاطران را رها سازد٬ ولو که یونیفورم های سفید٬ واسکتهای سیاه انتحاری٬ لنگوته های شمله نیغ و جیلی های پشاوری از قبل آماده و بندل های جیب خرچی هم از کود ۹۵ حواله.
اما دولت مزدور از عکس العمل مردمی در مورد آزادی بی قید و شرط بیم داشت و باید هم اطمینان حاصل میشد تا با آزادی قاتلان مردم قیام سرتاسری رخ نمیدهد.
به همین دلیل دست به مکارگی و شیطنت همیشگی برای اغفال مردم ساده لوح ما زد؛ و آن اینکه برای رهایی زندانیان تقاضای کاهش خشونت را مطرح ساخت تا جلو احساسات مردم را بگیرد.
طالبان به قول بزرگان به نیرنگ « به مرگ بگیر تا به تب راضی شود» متوسل شدند. همان بود که در تفاهم با دولت مزدور و باداران امریکایی نه تنها خشونت را کاهش ندادند بلکه به وحشتی دست زدند که در طول بیست و پنج سال خشونت و وحشت شان بی سابقه بود و آن کشتار نوزادان و مادران در زایشگاه.
بازهم چند تقبیح از قبل آماده شده از جانب رییس جمهور که آنرا امتحان الهی میدانست و نهادهای بین المللی منافق چون سازمانهای جقوق بشر و نماینده یونیما و جامعه اروپایی که همه درین جنایات دخیل و از برنامه ها آگاه.
آخرین مرحله تطبیق پروژه داعش افغانی (شاخه خراسان) همانا به نمایش گذاشتن آرایش نظامی و ساز و برگ قشون حقانی جلو کامره های جهانی بود؛
همانگونه که ساز و برگ داعش در آغاز با پول عربستان و امکانات و تجهیزات نظامی امریکا(یونیفورم٬ وسایل و وسایط و تجهیزات پیشرفته زرهی و سلاح و مهمات)٬ هزاران وسایط نقلیه از جمله دهها هزار پیک اپ های قیمتی فرمایش عربستان از کمپنی تویوتا به همین منظور. حتی تا گردن زدنهایشان و تخریب آثار باستانی سه هزار ساله تمدن بشری جلو کامره های تلویزیونی رسانه های جهانی به نمایش گذاشته میشد.
حالا هم نوبت به البغدادی الافعانی السراج الدین الحقانی الخراسانی رسیده است تا به شیوه ای بمراتب بهتر از البغدادی را به نمایش بگذارند.
البته برنامه خصوصی سازی جنگ توسط ترامپ و سپردن آن به کمپنی بلک واتر ایریک پرنس که موصوف از چندین سال باینطرف در تپ و تلاش بدست آوردنش بود نه تنها از بین نرفته بلکه حالا به نام « بلک واتر افغانی» که از طریق رسانه های مربوط استخبارات به خورد اذهان عامه داده میشود٬جز همین پروژه بوده و رهایی پنچهزار آدمکش سفید پوش از زندانها که یونیفورم های سیاه شان از قبل آماده بوده از پیش قراولان قشون همین «بلک واتر افغانی» یا داعش خراسانی میباشد.
این داعش خراسانی الحقانی الافغانی که به مراتب مجهز تر و آموزش دیده تر و مخوفتر از داعش البغدادی است٬ مانند گرگان درنده به دریدن مردمان خراسان زمین به زودی فرستاده خواهند شد.
ناگفته نباید گذاشت که تعدادی از قوماندانان مشهور جهادی نیز( همانند راجاهای زمان استعماری در خدمت کمپنی شرق الهند قرن نوزدهم) نیز جزیی از خدمت گذاران این« بلک واتر افغانی» اند که در آینده نزدیک این چهره ها خود هارا به نمایش خواهند گذاشت.

>>>   زما بر صوفی وملا سلامی
که پیغام خدا گفتند مارا
ولی تاء ویلشان در حیرت انداخت
خداو جبریل ومصطفی را
دل ملا گرفتار غمی نیست
نگاهی است ودراو یک نمی نیست
ازین بگریختم من از مکتب او
که در ریگ حجازش زمزمی نیست
ملا صاحب خودم هم ملا هستم بیست سال در دین واسلام تحصیل نموده ام ودر واقع شاگرد ابتدای اسلام وشریعت میباشم وباز چند صباحی را با مجاهدین ومقاومت گران گذرانیده ام از مکتب اسلام والفبای اسلامی چیز های اندکی اندوخته ام منظورم این است که در تفسیر ایه ای کریمه ای<انه علیم خبیر> خوب دقیق شویم در ظاهر علیم به معنی دانا ودانش می اید وخبیر هم عین معنی را میدهد اما خداوند خبیر است به این معنی که خداوند به باریکی ها واسرار ورموز هر شی دانا است متاسفانه اکثر علمای ما فقط میدانند که معنی <من>از است اما نمیدانند که من غیر از از به چند معنی دیگرهم می اید فرض کنیم که شما مزدور وغلام بیرونی ها نیستید وشما را نساخته اند وتلقین نشده ایدبرای یک دقیقه قبول نمایم که شما مجاهد راستین وواقعی هستید مگر این حدیث پیامبر را نخوانده اید که پیامبر حینی که از یک غزوه ای مسلحانه باز میگشتند فرمود <رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر> یعنی از جهاد صغیر وکوچک به جهاد اکبر باز میگردیم وان جهاد با نفس واصلاح خود وما حول است صحابی سوال مینماید یا رسول الله از جهاد سیف وشمشیر هم ایا کدام جهاد بزرگ دیگر است رسول الله میفرمایند بلی جهاد اکبر عبارت ازاصلاح نفس ومبارزه با نفس وشیطان واصلاح محیط میباشد واین مسولیت بزرگتر از ان است که شما به زعم خودتان جهاد مینماید ومجاهد هستید در غیر ان کدام جهاد ؟!!!که عسکر وسرباز مسلمان افغانی را میکشی وبا کشتن هر سرباز پنج تا ده نفر در خانه ای او گرسنه وبیروز گاروبی نفقه میشوند ولی با امریکا که مشروعیت جهاد خودرا ازانها گرفته بودی صلح مینمای پس یا مسلمان نیستی ویا از اسلام چیزی را نمیدانی ویا اسلام را وسیله ای پیش برد اهداف بیگانه ها ساخته ای دلم برایت میسوزد مارا که میکشی دیر ویازود مانند ملا عمر وملا هبت الله ودیگران توهم ازین دنیا میروی در حالی که با قتل انسان وبالخاصه مسلمان روی جنت را نمی بینی ودر جهنم معذب خواهی شد
گل نبی عیدی زاده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است