دور جدید مسابقات تسلیحاتی هسته ای جهان
قدرت های هسته ای با مدرن سازی زرادخانه های هسته ای و ناوگان های هواپیما بر پیشرفته به صورت جنون آسایی جهان بشر را بسوی خطریک جنگ هسته ای آخرالزمانی می برند 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۸    ۱۳۹۹/۳/۳۱ کد خبر: 163889 منبع: پرینت

دور جدید مسابقات تسلیحاتی هسته ای جهان بشر را به کجا خواهد برد؟
پیش درآمد:
در جهان جنگ سردی {1948-1992}، رقابت تسلیحاتی میان دو ابرقدرت بزرک {امریکا و شوروی}، در یک سطح برقراری تعادل قوای جهانی، ادامه داشت.
این تنش رقابتی، با اشغال افغانستان بوسلیه لشکر چهلم شوروی در 27 دسامبر 1979{6 جدی 1358 شمسی} و نزدیک شدن شوروی به آب های ممنوعه {بحر هند، خلیج فارس}، به یک جنگ تسلیحاتی جنون آمیزی تبدیل شد؛ رییس جمهور ریگان {1981-1988}،با اعلام استراتژی جنک ستلایتی هسته ای موسوم به «جنگ ستارگان»، {ساخت شاتل های شناور قابل توانانی پرتاب موشک های بالستیک هسته ای از فراز آسمان بر مواضع نظامی دشمن در داخل خاک آن کشور}، شوروی را در جنگ پرمصرف ستلایتی و خرج جنگ پُرمصرف سرنوشت ساز ژیوپلیتیک-استراتژیک در جنوب آسیا-افغانستان، گیر انداخته بود که چرخه ی گردش اقتصاد سوسیالیتی اتحاد جماهیر شوروی بار پرمصرف این دوجنگ تحمیل شده را نتوانست بردوش حمل کند که بحران اقتصادی سال 1988، را در زمان گورباچف رقم زد که در یک چپه گرمک سیاسی و زدوبند میان جرج بوش {پدر} و بوریس یلتسین دموکرات {از اعضای ارشد کمیته بیروی سیاسی حزب کمونیست شوروی سابق که یکباره عاشق دموکراسی رقص و آواز شد}، پارلمان شوروی به توپ بسته شد؛ گورباچف عزل گردید.

درخت 75 سال عمر کرده شوروی سوسیالیستی انتخاب دیالیک تیک تاریخ، دریک تکان شوخی سیاست توطئه جنک ستلایتی و جنگ پُر مصرف افغانستان، در سال 1992، در سرزمین مادر خشکید رسم کاشتن درخت تولید سرمایه داری خصوصی وح کومت های دموکراسی بر ویرانه های نظام شوروی سوسیالیستی جاری کردید. جای شیوه تولید سوسیالیستی، شیوه تولید سرمایه داری خصوصی رقم خورد که مارکس، انگلس و لنین و ماتسه دون در قبر از تعجب برخود بلرزیدند.

در هرصورت، در دهه هفتاد، موافقتنامه منع تولید موشک های ضدبالیستیک هسته ای میان ریچاد نیکسون رییس وقت امریکا و لیونید برژنیف رهبر شوروی در سال 1973، در هلسنکی امضا شد. هردو قدرت بزرک هسته ای بر منع مسابقات تسلیحاتی برای تولید نسل جدید موشک های ضدبالیستیک هسته ای توافق کردند. با فروپاشی شوروی {1992} تعادل قوای جهانی و سیمای اقتصادی قسمی تغییر کرد که سرمایداری عظیم الجثه امریکا، که تاریخ نظیرش را ندیده است به داور مطلق جهان تک حکومتی تبدیل شد: حوزه های تحت نفوذ شوروی سابق از جمله اروپای شرقی، جورجیا {در منطقه ای داغستان}، یمن جنوبی {جمهوری دموکراتیک یمن}، الجزایر، شاخ افریقا {جمهوری کانگو} و همچنان افغانستان آسیای جنوبی، به حوزه های نفود حکومت تک جهانی آیالات متخده تیدیل شد.

با سقوط یوگوسلاوی سیوسیالیستی یادگار جنرال تی تو، در سال 1999، که با بمباران هوایی امریکا و ناتو بر مواضع نظامی نیروهای صرب طرفدار حکومت بلکراد، همراه بود که مقاومت نیروهای صرب را شکست، حوزه بالکان به دامن نظم نوین جهانی به حوزه نفوذ امریکا و اتحادیه اروپا، تبدیل گردید.

بعد از حکومت بیل کلینتون {1992-جنوری 2001}، جرج دبلیو بوش {جنوری 2001 تا23 جنوری 2009، پدر و پسر در خدمت شورای روابط خارجی خانواده راکفلرها و مورگان ها و شرکای باند محارم}، در جلوه امپراطوری عظیم الجثه تک جهانی، ماهده هلسنگی سال1973 {میان نیکسون و بریژنف}، را در ماه مه 2001، ملغا اعلام کرد و از مجهز شدن ارتش امریکا به نسل جدید موشک های بالیستیک هسته ای تند پرواز ضدموشک های بالیستیک هسته ای کلاسیک، خبر داد.

یکه تازی ارتش حکومت تک جهانی؛
مجهزشدن ارتش درجه اول دنیا با بودجه سنگین نظامی 730 میلیارد دالر با نسل جدید موشک های ضدبالیستیک، فصل جدید جنگ تسلیحاتی میان قدرت های بزرگ هسته ای {امریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه، چین، اسراییل} رقم خورد که با وارد شدن کوریای شمالی، هند و پاکستان به جرگه قدرت های هسته ای در سال های اخیر، کشورهای بزرگ و قدرت های منطقه ای برای مجهز شدن به انواح سلاح های جدید مدرن الکترونیکی هسته ای و غیرهسته ای در یک رقابت تنازع بقا در جنگل بنام تمدن جدید و زندگانی مسالمت آمیز، با همدیگر شاخ به شاخ شدند که این کشمکش های تسلیحاتی در دهه ی پایانی دوم قرن بیست و یکم، بر اساس گزارش انستیوبین المللی پژوهش های صلح استکلهم در جون سال 2020، به یک جنگ تمام العیار جنون آمیز تسلیحاتی پرمصرف تبدیل شده است که ابرهسته ای ها از جمله امریکا و روسیه در حال حاضر اقدام به مدرن سازی زاردخانه هسته ای خود نموده اند تا نسل های جدید موشک های تندپرواز و بمب های هسته ای پرقدرت در آتش انفجارات هسته ای را جانشین نسل های پیشین سازند و با ساز و برگ نظامی پیشرفته تر و برق آسا کشنده تر و ویران کننده تر در آتش هوایی و زمینی و دریایی در برابرهم صف آرایی نمایند.

دورجدید رقابت ها برای فتح جهان؛
به گزارش انیستوت بین المللی پژوهش های صلح استکلهم در ماه جون 2020، دور جدید از رقابت بر سر تسلیحات اتمی میان امریکا و روسیه و قدرت های هسته ای جهان به هدف مدرن سازی زرادخانه هسته ای به نسل جدید سلاح های هسته و سامانه های پرتاب موشکی تند پرواز و تند کشنده و تند ویران کننده شهرها با قدرت انفجاری چند برابر قدرت انفجاری در دشت داشته اتمی، چهره 'شوده است.
سیبری اعلام کرده است که: «روسیه و امریکا به رغم افزایش تنش گسترده جهانی اقدام به نوسازی و تولید سامانه های جدید تسلیحاتی نموده اند».
این طوربه نظر می رسد که قدرت های هسته ای با مدرن سازی زرادخانه های هسته ای و ناوگان های هواپیما بر پیشرفته به صورت جنون آسایی جهان بشر را بسوی خطریک جنگ هسته ای آخرالزمانی می برند.

بر اساس صلح استکلهم، «امریکا اقدام به تولید کلاهک های هسته ای که به «مینی ناکس» شهرت یافته است نموده است. امریکا، روسیه، بریتانیا، فرانسه، چین، هند، پاکستان، اسراییل و کوریای شمالی مجموعاً در آغاز سال جاری صاحب 13 هزار و 400 کلاهک هسته ای بوده اند. 1800 کلاهک هسته ای از این مجموعه نیز برای کارگرفت در مورد اضطراری در حالت آماده باش قرار دارند، شمار کلاهک های هسته ای قدرت های اتمی در اوایل سال 2019، حدود 13 هزار نفر و 900 عدد بود. تعداد این کلاهک های اتمی در سال 2018، حدود 14 هزار و 500 عدد اعلام شده است».

بر اساس یافته های صلح استکلهم، روسیه و امریکا مجموعاً صاحب 90 درصد کل جنگ افروز های هسته ای در جهان هستند. ترامپ، در سال 2019، پیمان منع تولید موشک های هسته ای میان برد سال 1987، میان امریکا و شوروی سابق را ملغا اعلام کرد. پس از خروج امریکا از این پیمان، روسیه نیز راه اش را از امریکا جدا نمود. در ماه می 2020، ترامپ از پیمان نامه «آسمان های باز»، که امکان پرواز های تجسسی مخفی کشور ها را منتفی می کرد، نیز، خارج شد. این پیمان نامه در سال 1992 به امضای 34 کشور جهان رسیده بود.

خروج یک جانبه ترامپ، از توافقنامه نامه ها و ناندیده گرفتن قوانین بین المللی و توافقنامه های بین المللی از جمله توافقنامه «برجام» در ماهیت سیاسی یکه تازی به هدف حفظ منافع امریکا و مناسبات سرمایه داری حاکم بر نظام بین المللی و نظم به وجود آمده است تا هیج قدرت در جهان نتواند سربلند کند و یکه تازی ابرمالکان الیکارشی سوداگران پول را مورد تهدید قرار بدهد.

سیمای ترسناک جهان امروز؛
پس از جنگ ایتلاف بین المللی به شمول عربستان سعودی به رهبری امریکا، در جنوری 1991، با صدام حسین رییس جمهور عراق {1979-15 مارچ 2003} و آفتابی شدن نظم نوین جهانی بوسیله جرج بوش {پدر}، وحشت بر اندام رهبران کشورهای جهان که در لبه شمشیر نظم نوین جهانی و سیاست کلوبلایزیشن {یعنی غارت باقی مانده ثروت خلق های جهان تحت برنامه جهانی شدن} قرار گرفته بودند افتاد: عربستان سعودی 100 میلیارد، کویت 20 میلیارد، قطر 30 میلیارد، امارات متحده عربی 10 میلیارد و امیران شیوخ خلیج فارس به شمول مصر، ترکیه، هند، پاکستان و ایران و تعدادی از کشورهای افریقایی و امریکای لاتینی {از جمله افریقایی جنوبی و برازیل، ویزیویلا} با کاهش بودجه خدمات رفاه اجتماعی بخش بزرگ بودجه ناخالص ملی را صرف خرید انواع آتشپاره های آنچنانی از امریکا، روسیه ،انگلیس و فرانسه و سایر شرکت های خصوصی سلاح سازی خریداری نمودند که صاحبان سلاح فروشان جنگ افروزان خانواده های الیگارشی امریکا و اروپا و اسراییل از این تجارت سودهای هنگفت به جیب زدند.

در یک نگاهی اجمالی به تضادهای درونی اردوگاه سرمایه داری در بازار جهانی تجارت نخستین چیزی که مشاهده می کنیم تنش رقابتی است که در مرکز آن امریکا و چین گیر کرده اند. این تنش رقابتی در حوزه تجارت خواهی نخواهی امریکا و چین و در مجموع شرکت سالاران امریکایی و اروپایی و آسیایی را در مناطق ژیوپلیتیک به روی هم می زند.

از سوی دیگر، پس از جنگ اقتصادی تعرفه کمرگی 25 درصدی ترامپ بر اموال ساخت چین و آلمان و فرانسه و کانادا و تعدادی از کشورهای دیگر در سال 2019، نشان دهنده جدا شدن منافع شرکت سالاران چندملیتی و شرکت سالاران سرمایه داری جی 20، است. جنگ در درون اردوگاه سرمایه داری بر سر منافع است. ترامپ، با شعار اول منافع امریکا، منافع سرمایه بزرگ را جدا از منافع سرمایه داری اروپا یاران شرکت سالاران جستجو می کند.

این واقعیت در مورد سایر گشورهای سرمایه داری بزرگ صنعتی {روسیه، چین، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا} و همچنان کشورهای ایران، ترکیه، پاکستان، هند و سایر کشورهای آسایی و امریکای لاتین و افریقایی نیز صادق است.

در دهه های 70 و 80 و 90 قرن بیستم، شرکت سالاران چندملیتی {امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کانادا و جاپان} در یک سلسله مراتب پیچیده بانکی در بازار انحصارات مشخص شده تولیدات و باج گیری از بازارهای مناطق پیرامونی باهم سودهای به جیب می زدند. حادثه 11 ثور و پیامدهای بعدی آن که منجر به یکه تازی دبلیو بوش شد برضد منافع فرانسه و آلمان در عراق حمله کرد و چاه های نفت را اشغال نمود و سپس در زمان ترامپ، قسمی که دیده می شود، منافع شرکت سالاران در بازار جهانی تجارت و بنابر این در مناطق پیرامونی از هم جدا شده است.

این جدا شدن منافع کشورها نه تنها خشونت ناسونالیستی راست افراطی نژادپرست را در قلب معادلات سیاسی اقتصادی جنگ طبقاتی خانواده های الیگارشی امریکایی و اروپایی و روسی و چینایی و جاپانی و کادانایی و هندی و... آورده که در فصل جدید غارت های ثروت های مناطق پیرامونی در بازار تجارت جهانی روبروی هم قرار گرفته اند، بلکه قدرت های بزرک صنعتی غربی و آسیایی را در دور جدید کشمکش های تسیلحاتی مدرن ساز زرادخانه های هسته ای، در رقابت غیرقابل برگشت بسوی خطر جنگ هسته ای تباه کن آخرالزمانی می برد که سیمای ترسناک جهان را می نماید.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسابقات تسلیحاتی
هسته ای
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است