تاریخ انتشار: ۰۹:۰۴ ۱۳۹۹/۴/۱ | کد خبر: 163896 | منبع: | پرینت |
اگر نگاهمان را برگردانیم، کمی چشممان را تیز کنیم، آنها را میبینیم. سر هر چهارراه و میان دستفروشها، در حال ساختوساز ساختمانها و در حال نظافت و باربری. کارگران مهاجری که برای کار به ایران آمدهاند و هنوز هویت آنها نه ایرانی است و نه افغانستانی. آنهایی که بدون پاسپورت هستند در صورت شناسایی رد مرز میشوند و آنهایی هم که پاسپورت دارند برای کارکردن باید مجوز و پروانه کار داشته باشند.
تازهترین آمار وزارت کار تصویر اشتغال همین افراد را ترسیم کرده، مهاجرانی که عمدتا در بخش ساختمان و با فرمان پیمانکاران به کار گرفته میشوند، ولایاتی مانند کردستان کمتر میزبان آنهاست و تراکم جمعیت آنها در خراسان بیشتر از هر ولایتی است.
وزارت کار همچنین از روند نزولی ارایه روادید به این افراد حکایت میکند و گزارش کرده در سال ۹۸ صدور روادید نیروی کار خارجی حدود ۶۱درصد کاهش پیدا کرده است.
مدیر اتباع وزارت کار ایران در گفتگو با روزنامه «شرق»، علت این کاهش را شناسایی دقیق وزارت کار از «اتباع بیگانه غیرمجاز» میداند و میگوید از همین محل و جریمههای حاصل از آن دولت توانست درآمد افزایشی داشته باشد. سال گذشته مجموع درآمد دولت از محل وصول پروانه کار، کارت کار موقت و جریمه کارفرمایان متخلف ۴۰ هزار و ۹۳۵ میلیون تومان است،
در حالی که در سال قبل از آن (۱۳۹۷) ۲۶ هزار میلیون تومان بود. میثم هاشمخانی، کارشناس اقتصادی اما در گفتوگو با «شرق»، میزان کاهش روادید نیروی کار خارجی را نشانهای از قوانین سختگیرانه برای رسمیتیافتن کارگران افغانستانی میداند و معتقد است با همین روند حجم اشتغال غیررسمی بزرگتر از قبل خواهد شد و دست کارفرمایان برای فرار از قانون کار بازتر خواهد شد.
بررسی آمارهای مرکز آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان میدهد که حضور مهاجران برای کار در کشور کاهش یافته بهگونهای که سال گذشته چهار هزار و ۸۰۹ روادید ورود اتباع خارجی صادر شده که نسبت به سال ۹۷ (با صدور ۷۷۴۱ روادید) ۶۰.۹۶ درصد کاهش یافته است.
اما کاهش روادید کار آیا نشان از کمشدن جمعیت مهاجر خصوصا افغانستانی در ایران است یا نشان از تغییر سازوکارهای عملیاتی برخورد با نیروی کار افغانستانی؟ همین آمارها میگویند سال گذشته چهار هزار و ۸۰۹ نفر تبعه خارجی با حق کار مشخص اجازه ورود به کشور داشتند که چهار هزار و ۵۵۹ نفر آنها مهارت داشتند. مقایسه روادید در سالهای ۹۸ و ۹۷ نشان از کاهش چشمگیر اقبال کسانی که وزارت کار آنها را «بیگانگان» مینامد، برای ورود به کشور یا قوانین سختگیرانه برای حضور آنهاست. به گونهای که در سال ۱۳۹۷، هفت هزار و ۷۴۱ روادید صادر و یک هزار و ۱۱۲ روادید نیز باطل شده است.
خراسان رضوی با جذب ۷۶۶ تبعه خارجی رتبه نخست جذب نیروی خارجی جویای کار در سال ۹۸ را دارد و کردستان تنها استانی است که اتباع خارجی با حق کار مشخص وارد این استان نشدند. سال گذشته پنج هزار و ۸۵۲ پروانه کار برای اتباع بیگانه ماهر صادر شد، همچنین برای این قشر شش هزار و ۳۶ پروانه تمدید و ۳۴۱ پروانه تجدید شد و در مقابل در این دوره پنج هزار و ۳۸۴ پروانه کار نیز باطل شده است. یکی از مجوزهای اشتغال فوری مهاجران، پروانه کار موقت است که «بنا به مصحلت کشور در حوزههای استخراج معادن، تولید صنعتی، تأمین برق و گاز، آبرسانی و ساختمان و به درخواست وزیر مربوطه از وزیر کار و حداکثر سه ماه با کار مشخص صادر میشود و در این مدت باید پروانه کار اخذ شود».
جریمه روزانه ۳۰۹ هزارتومانی برای کارفرما
محسن ابراهیمی، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار در اینباره در گفتوگو با «شرق»، توضیح میدهد: ما دو دسته اتباع داریم، یکسری از این افراد در حوزه ماده ۲۱ قانون میگنجند و در بخشهای تخصصی اقتصاد فعالیت میکنند. اینها عموما از کشورهای اروپایی، آمریکای لاتین و کشورهای آسیای شرق مانند چین به ایران آمدهاند. تعداد آنها زیاد هم نیست. اما بخش کثیری از اتباع که ما در سال گذشته برای ۲۰۰هزار نفر آنها پروانه کار صادر کردیم، عمدتا از کشور افغانستان به ایران مهاجرت کرده یا بهعنوان پناهنده در ایران حضور دارند. تقریبا صددرصد این افراد در حوزه ساختمان مشغول به فعالیت هستند.
او ادامه میدهد: حالا ما هر فردی از اتباع خارجی را که در ایران حضور دارد، چه پاسپورت گرفته باشد چه نه، اگر پروانه کار دریافت نکرده باشد، بهعنوان کارگر غیرمجاز میشناسیم. وزارت کار وظیفه دارد در صورت شناسایی به دادگاه معرفی کند. ابراهیمی وضعیت پروانه کارها را اینطور توضیح میدهد: پروانه کار براساس مواد ۱۲۱ و ۱۲۲ قانون پروانه کار صادر میشود. کسانی که با روادید وارد کشور شده، هیئت فنی برای آنها پروانه کار صادر میکند.
دسته دیگر ماده ۱۲۲ هستند که همسر خارجی دارند یا پناهندگانی که وزارت کشور برای آنها مجوز صادر کرده است. برای این افراد خارج از هیئت فنی پروانه کار صادر میشود. براساس ماده ۱۸۱ اگر کارفرمایی از نیروی کار غیرمجاز استفاده کرده باشد، به پنج برابر حداقل دستمزد برای هر روز کاری جریمه میشود. یعنی امسال جریمه هر یک روز بهکارگیری نیروی کار غیرمجاز که شامل اتباع بیگانه میشود، برای کارفرما مبلغ ۳۰۹هزار تومان است.
اگر تکرار شود این مبلغ دو برابر میشود و در صورت عدم تمکین به مراجع قضائی معرفی میشوند. البته این را هم توجه کنیم که حقوق این کارگران خیلی کمتر از این میزان جریمه نیست، کارگر غیرمزد غیرماهر اکنون برای ساختمان روزی ۱۵۰هزارتومان دریافت میکند. کارفرما مانند پیمانکاران باید آگاه شود که در درازمدت وقتی هزینههای سربار مثل جریمه یا حوادث حین کار پیش میآید، برایش بهتر است بیاید پروانه کار بگیرد. اصلا وظیفه کارفرماست که بیاید و پروانه کار بگیرد. رویکرد ما هم تسهیلگری است و میخواهیم به سمت ساماندهی و مجازشدن کارگران افغانستانی برویم. درمورد کودکان فقط ما مخالفیم و به لحاظ بشردوستانه خلاف است و هرجا ببینیم به شدت با کارفرما برخورد میکنیم. به گفته مدیر اتباع وزارت کار گزارشهای مردمی در شناسایی کارگران «غیرمجاز» بسیار متداول است. او توضیح میدهد: شناسایی هم از طریق اطلاعات به دستآمده بازرسان کار است و گزارشهای مردمی.
با این نرخ ارز، مهاجرت نمیصرفد؛
اما میثم هاشمخانی، کارشناس اقتصاد اجتماعی وضعیت اشتغال مهاجران را به گونهای دیگر ترسیم میکند. او توضیح میدهد: دریافت خیلی از مجوزها بوروکراسی پیچیدهای دارد و نیازمند هزینههای قانونی و غیرقانونی است. برای همین از این منظر نمیتوانیم بگوییم دریافت پروانه کار برای همه در دسترس است ضمن اینکه بسیاری از این مهاجران افغانستانی که در کارگاهها و ساختمانها به کار گرفته میشوند، موفق به دریافت پاسپورت نشدهاند.
اما موضوع مهم دیگر بحث حجم اجازه قانونی است که ما برای کار مهاجران افغانستانی ایجاد کردیم. آمارها به ما میگویند این حجم بسیار ناچیز است. طبق گزارش خود وزارت کار در سال ۹۸ کل ارائه مجوزهای کار حدود چهارهزارتا بوده است. حالا از بین همینها برخی از آنها برای زمانهای کوتاه سه ماهه یا برای یک کار مشخص مثل جوشکاری بوده است. پس خیلی دایره اجازه قانونی ما بسیار محدود است.
او ادامه میدهد: نکته مهم دیگر این است زمانی که دلار ما وارد کانال ۱۸ هزار تومان شده در مقابل واحد پول افغانستان در هشت سال اخیر در برابر دلار ثابت بوده است. در چنین نرخی اساسا اینکه یک فرد افغانستانی بیاید به ایران و کار کند و پول برای خانوادهاش بفرستد، تقریبا ارزش و صرفه آن محال است. به همان اندازهای که پول ما در برابر دلار کمارزش شده با تقریب خوبی پول ما در برابر پول افغانستان هم تضعیف شده است. بنابراین این افسانه که هر روز افغانستانیها برای کار و پولدرآوردن و فرستادن برای خانوادههایشان به ایران میآیند، با این وضعیت واحد پول ما و آنها منتفی و خارج از موضوع است.
عموما افغانستانیهایی که در ایران هستند و کار میکنند افرادی هستند که متولد یا بزرگشده ایران هستند، در ایران رگ و ریشه دارند و با استانداردهای مهاجرت در کشورهای دیگر قاعدتا در هر کشور دیگری بودند اقامت آن کشور را گرفته بودند. اینجا ما باید از جنس سیاستگذاری تابعیت فاصله بگیریم و جلوی یک فضای نامناسب را بگیریم. ما با تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی الان در یک کشور زندگی میکنیم که با اینکه سالهاست در ایران هستند، یک سیمکارت نمیتوانند بگیرند، یک حساب بانکی به نام خودشان نمیتوانند داشته باشند. خود این موارد که مجبور است پول نقد نگه دارد، پایهگذار آسیب و جرم است
پس بسیاری از این موارد باید در جریان استانداردهای مهاجرت حل شود. «اتباع» و «بیگانه» هر دو کلماتی هستند که در کشورهای پیشرفته بهکارگیری آنها مشمول نژادپرستی است و جرم تلقی میشود. هاشمخانی با تأکید بر لزوم اصلاح قوانین مهاجرت توضیح داد: یک قانون کار واحد باید بتواند تمامی افراد مشغول به کار در یک مرز را تحت شمول خود قرار دهد. ما به چنین جامعیتی در قانون کارمان نیازمند هستیم. باید قوانین ما برای افراد حاضر در مشاغل یکنواخت و یکسان باشد. ما برای یک فرد افغانستانی مقیم ایران حتی زمانی که پاسپورت هم دارد و قانونی است باز اشتغالش را محصور به دریافت پروانه کار میکنیم.
ما نیاز داریم که این افراد را به رسمیت بشناسیم و بهجای دید اتباع بیگانه با آنها در چارچوب استانداردهای مهاجرت رفتار کنیم و سیاستگذاریهایمان هم مبتنی بر این اصول باشد. در این صورت بازار کار ایران هم به جای داشتن یک بخش زیرزمینی با بازار کاری شفاف و ذیل قانون کار مواجه خواهد بود. ما نباید کاری را ممنوع کنیم که همه به شکل وسیعی آن را نقض میکنند.
قوانین فعلی در مورد مهاجران افغانستانی به گونهای است که خیلیها آن را نقض میکنند مانند همین مورد اشتغال آنها. این نشان میدهد قوانین ما نیاز به اصلاح و بازنگری جدی دارند و آنچه موجود است برای وضعیت فعلی غیرواقعبینانه است.
مرضیه امیری
روزنامه شرق
>>> این سر مقاله را آقای سفیر و نماینده فوق العاده ای ایران در افغانستان عطا جان صفوی مطالعه فرمایند. زیرا جناب عالی طی نشر سر مقاله ای «دستهای پنهان و خو نین توطیه ....!»اعتراضات علیه سیاست های تبعیضی و استثمار ظالمانه ای کار گران و پناهندگان توسط مقامات ایرانی را در کابل و سایر کشور ها توطیه ای خونین علیه نظام حاکم در ایران تلقی مینمایند.
نوت: کنایاتا”آقای عطا صفوی را سفیر ایران در افغانستان خطاب کرده ام و دلیل آنهم این است که این آقا آفتاب را به دو انگشت پنهان میکند.
>>> اتباع افغانستان برای انکه جریمه نشوند از ورود به ایران (آن هم قاچاق) خودداری کنند.
تیموری مشهد
>>> اولا روزنامه شرق یک روزنامه دروغگو و حامی غرب و فمنیست ها و ... است که خبرش را بازنشر کردید که البته از سوی شما عجیب نیست.
دوما در متن اشاره شده که این پول از گرفتن جریمه از کارفرمایان (نه مهاجران) و صدور پروانه کار به دست می آید که تیتر عجیب «جریمه افغان های مهاجر را استفاده» کردید.
سوما ما بر عکس شما دشمن داخلی خودمان رو خوب میشناسیم که فقط با این توجیهات به دنبال زمان خریدن و ایجاد مشکل بیشتر و نابودی نسل ایرانیان وطن دوست است (حوصله توضیح بیشتر نیست).
چهارما این که چهل هزار میلیون (شاید میخواسته مخاطب چهل هزار میلیارد بخواند) یعنی چهل میلیارد تومان که این پول برابر یک بیست و پنجم تولید نقدینگی در کشور ما توسط بانک ها در یک روز است. یعنی در برابر حجم دزدی دولت از جیب ایرانیان هیچ چیزی نیست.
پنجما شما نادان تشریف دارید اگر فکر میکنید که امثال روزنامه شرق و طیف کثیف اصلاح طلبان در ایران و طیف کثیف غربزده های افغان در کشور خودتان به فکر شما هستند. این ها فقط به دنبال پر کردن جیب خودشان و پیشبرد اهداف غربی ها هستند. یکی از اهدافشان هم کاملا مشخص است یعنی از بین بردن حریم ملت ها و از بین بردن حس میهن دوستی در دل نسل جوان کشورها. انسان فراری که به جای آباد کردن خانه خود برای بردگی ثروتمندان کشور دیگر فار میکند هم ظالم در حق خود و وطنش است و هم ظالم در حق مردم مستضعف آن کشور و حتی اگر خیلی هم شعار های میهن دوستانه سر بدهد بدانید دروغ میگوید. فقط کافی است کمی فکر کنید.
ششما بیگانه و اتباع فحش نیست و چنان چه فکر میکنید ما نژادپرستیم هیچ اشکالی ندارد که ما را نژاد پرست بنامید چون مهم نیست. مگر ما در افغانستان بیگانه نیستیم؟
هفتما من هم موافقم که قوانین ایران در مورد تابعیت و حق کار و مهاجرت باید اصلاح شود. در واقع سخت تر شود. بسیاری از چیزهایی که از نام تبعیض و نژادپرستی برای آن استفاده میکنید عین عدالت است. عدالت به معنی برابری نیست. آیا مردمی که باید تمام وجودشان را اهدای کشورشان کنند (که البته بعضی ها این گونه نیستند) با مهاجری که به طور پیشفرض علاقه ای به ملت و سرزمین ما ندارد برابر هستند؟ آیا در افغانستان مردم شریف افغانستان با مهاجران پاکستانی که علاقه ای به افغانستان ندارند باید برابر باشند؟ مسلما هر مردمی باید در وطن خودشان ملت برتر باشند. این یکی از رکن های عزت ملی است. ملتی هم که عزت ندارد نزد خدا هم جایگاهی ندارد.
هشتما بهترین راه پیش روی شما بازگشت و آبادانی کشورتان است. اگر تشنه عدالت غربی هستید به غرب بروید. ایران غرب نیست. عامل اصلی آوارگی شما همان هایی هستند که دویست هزار مهاجر شما را میپذیرند ولی به اندازه حق چند میلیون نفر منابعتان را غارت میکنند. جمعیت میلیونی کشته (ان شا الله شهید) در چهل سال دادید ولی روی آرامش را ندیدید. چون هیچ گاه نه دوست را شناختید و نه دشمن را و نه فهمیدید بهترین راه روی پای خود ایستادن است نه آویزان بودن.
و در آخر این که حتی اگر روزی بیدار شدید و خواستید روی پای خود بایستید مطمئن باشید از طرف همین غربزدگان داخلی افغانستان مورد تمسخر واقع خواهید شد. همین کسانی که فکر میکنید دوستتان هستند.
>>> محبت از حد بگذرد وظیفه میشه خدا بیامرزه پدرم رو میگفت تو دور دوم مهاجرت افغانها بهشون گفته شد که بابا ما خودمون هم تو ایجاد شغل مردم ایران موندیم سیاست کنترل جمعیت داریم میگفت اونا گفتن فقط میخوایم زنده بمونیم هر کاری باشه انجام میدیم واسه یه لقمه نون گفتن باشه پس تشریف بیارید ولی حالا چیز دیگه ای میگن
افغانستانی های داخل ایران یادتون نره اگه ایران پناه نمیداد معلوم نبود تو اوضاع انتحار و انفجار خودتون یا خانوادتون زنده بودید یا نه
جانم فدای ایران
>>> جنگ های خانه مان صوز ملیون ها مهاجر شهید معلول معیوب معتاد در کشور بوجود آورد 40 سال جنگ که هیج امیدی به ختم آن نیست خداوند مهاجرین افغان را به هدف های شان برساند مهاجرت در کشور هند به آن قیودات و نفوس زیادی که دارد خیلی مشکل است امید است که ملل متحد و کشور های مهاجر پذیر در زمینه توجه نمایند.
ا ع کابل
>>> باسلام خدمت دوستان عزیز تازه بنده برای تمدید کارت کار به دفتر کفالت رفتم گفتند تو 61 ساله ای باز نشصت شدی طوری باز نشصت گفتند که انگار به بنده حقوق باز نشصتگی میدن در حالی که اگر به محل کارم بیایند معلوم نیست چقدر جریمه کنن خوب اگر یک فرد بالای 60 سال بقول آنها اتبای بیگانه که حقوق باز نشصتگی نداره خرج زنگی شو ازکجابیاره یاد آور میشوم که بنده بیش از 40 ساله که در ایران زنگی میکنم
>>> هزینه میلیاردی ایران بابت حضور مهاجران افغان را هم بگویید مهاجران افغان که اکثرا قاچاقی ایرانند اگر ناراحتند به تاجیکستان بروند کمی هم به تاجیکستانیها فحش بدهند ایران خار چشم افغانهاست ایرلن دعوتنامه فرستاده برای مهاجران افغان که هنوز هم قاچاقی خود را به ایران میرسانند ؟
>>> حرف آقای هاشم خانی مانند این هست که بگوییم نباید گل نرگس و شب بو و رز و مریم داشته باشیم همه را باید قلع و قمع کنیم و فقط یک نوع گل داشته باشیم.
نباید یک عده چلوکباب بخورند یک عده نان خالی بخورند باید هر چه نان هست را امحا کرد و یا مردم چلوکباب بخورند یا از گرسنگی بمیرند.
۲۰۰ کشور در جهان داریم که هر کدام قوانین مهاجرتی متفاوتی دارند دلیلی ندارد همه یک جور باشند. الان یک مهاجر ۲۰۰ انتخاب مختلف دارد ولی ان موقع فقط یک انتخاب دارد.
مثلا این کشورهای اروپایی اگر واقعا بهشت مهاجران بودند الان می بایست حداقل کم کم ۱۰ ملیون افغانستانی یا حتی ایرانی در اروپا زندگی می کرد.
اگر ایران هم بخواهد دقیقا همان مسیر را برود شاید ۱۰ هزار خارجی هم در ایران باقی نماند
چون همین آقای هاشم خانی یکی از طرفداران حذف یارانه ی ارز است و طرفدار تک نرخی کردن ارز افزایش قیمت و شناور کردن آن که منجر به یک ابرتورم در کوتاه مدت و افزایش دستمزدها و هزینه ها خواهد شد و مهاجرت در ایران صرفه ی اقتصادی برای همه نخواهد داشت.
واژه ی سیتی زن و فورین هم در هیچ کشوری فحش نیست و دروغ دیگری از این آقا
>>> به نظر من هم کشورهای عضو اکو یا کشورهای اسلامی باید مرزهایشان را بردارند و یک سر یک کشور شوند یک ملت و بزرگ ترین قدرت اقتصادی جهان.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است