مناطق فروخته شده به پاکستان را بشناسید (3)
برخلاف بسیاری از تحلیل ها که کرزی و غنی را به کج فهمی سیاسی در برخورد با پاکستان متهم می کنند، هم کرزی و هم غنی هردو در راستای سیاست های آمریکایی و دستوراتی که به آنان داده می شد عمل کردند و هیچ کج فهمی سیاسی درمیان نبوده است 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۵۲    ۱۳۹۹/۴/۴ کد خبر: 163931 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) حامد کرزی تمامی تلاش خود را به خرج داد تا در موجی از مخالفت ها بتواند از اشرف غنی برای دوره بعدی ریاست جمهوری حمایت کند و او را بجای خودش در تداوم سیاست های آمریکایی بنشاند. پس از آنکه اشرف غنی بر کرسی تقلبی ریاست جمهوری تکیه زد، توسط سرتاج عزیز مشاور امنیتی و خارجی نخست وزیر پاکستان و مولانا فضل الرحمن رهبر جمعیت علمای اسلام این کشور احضار گردید. اما اشرف غنی قبل از اینکه به پاکستان برود، به عربستان سعودی رفت و یکبار دیگر با مشاوران آمریکایی و عربی درباره معاملات حامد کرزی با پاکستانی به مشوره نشست و سپس به پاکستان رفت.
وی به تاریخ ۲۴ عقرب ۱۳۹۳ عازم پاکستان گردید.

آنچه در خبرها آمده بود، دیدارهای اشرف غنی با ممنون‌حسین رییس‌جمهور و محمد نواز شریف صدراعظم و سرتاج عزیز مشاور صدراعظم و شماری از رهبران احزاب سیاسی پاکستان را حکایت می کرد اما از دیدارهای ویژه و خصوصی اش با سران نظامی و استخباراتی پاکستان چیزی به رسانه ها نرسید. ولی آنچه از گوشه و کنار درز کرد، اشرف غنی در کنار دو سفر سمی اش در دوران ریاست جمهوری به پاکستان، پنج سفر غیر رسمی به آن کشور داشته که هیچیک از آنها رسانه ای نشده است.

علاوه بر این، ده ها سفر غیر رسمی مقام های نظامی و استخباراتی پاکستان به افغانستان و دیدارهای خصوصی صرفا با اشرف غنی از رازهای زیادی پرده بر می دارد اما متاسفانه بجز افراد محرم ارگ دیگر کسی از این سفرها و محتوای این سفرها اطلاعی ندارد.

جالب است بدانید که برای دومین سفر رسمی اشرف غنی به پاکستان در تاریخ ۴ سرطان ۱۳۹۸ رییس جدید آی اس آی یا سازمان استخباراتی پاکستان دعوت کننده و میزبان اشرف غنی بوده و رسما پیام تشریفاتی عمران خان نخست وزیر پاکستان را به اشرف غنی داده است.
این سفر اشرف غنی به پاکستان درست زمانی انجام پذیرفت که وزیر خارجه آمریکا به کابل آمده و با اشرف غنی دیدار خصوصی داشت.

همه انتظارها بر این بود که اشرف غنی در سفر به پاکستان روی موضوع های جنگ و صلح و دخالت های علنی پاکستان در افغانستان و پیشروی نظامیان پاکستانی به خاک افغانستان و راکت پرانی های این کشور در طول سال های متمادی بحث کند اما با کمال تعجب در دیدارهای رسمی وی هیچ بحثی از جنگ و دخالت های جنگی پاکستان به میان نیامد و جناب اشرف غنی در اولویت اول به مسایل تجاری میان دو کشور پرداخت.

"محور اصلی بحث غنی را در سخنرانی ها و ابرازنظرهایش توسعۀ اقتصادی و تجارتی و انگشت گذاشتن به نقش مهم افغانستان به عنوان نقطۀ اتصال این توسعه برای پاکستان و منطقه، تشکیل می داد، نه موضوع جنگ و صلح افغانستان که پاکستان نقش بسیار تعیین کننده در آن دارد. هرچند به موضوع صلح و امنیت نیز پرداخت که جایگاه ثانوی را در مذاکراتش داشت. اشرف غنی در واقع به پاکستانی ها در نقش یک مدرس و واعظ درس داد و توصیه کرد که اهمیت افغانستان را برای انکشاف اقتصادی و تجارتی خودشان درک کنند و فرصت استفاده از آن را ازدست ندهند. لحن غنی در این درس و توصیه برای پاکستان، لحن تهدید و هشدار نیز بود. وقتی او گفت که افغان را با زور نمی توان به بهشت برد، اما با رضا می توان او را به دوزخ برد، به همین لحن بر می گشت.
این تفکر و تصور غنی که توسعۀ تجارتی و اقتصادی با پاکستان می تواند به تحول و تغییر سیاست و استراتژی پاکستانی ها از جنگ به صلح بینجامد نکتۀ جدیدی نیست که او برای بار نخست از آن سخن گفته باشد. در آستانۀ انتخابات 1393 ریاست جمهوری نیز این نکته را به عنوان طرح متفکرانه و مبتکرانه، عنوان و ارایه کرد. اما این طرح در گذشته کارآیی نداشت. پاکستانی ها به آن توجه نکردند و بر عکس فشار اقتصادی را بر افغانستان بیشتر ساختند و راه کراچی و حتی آسمان خود را نیز بروی افغانستان بستند. در کنار آن، جنگ را در افغانستان تشدید کردند و تا کناره های دریای آمو و سرحدات ازبکستان و ترکمنستان گسترش دادند.
در مذاکرات عقب درهای بسته نمیدانم که چه گذشت، اما در مذاکرات بدون درهای بسته، نگرانی های افغانستان و پاکستان و منافع و اهداف دو طرف نه فهرست شد و نه روی میز مذاکره قرار گرفت که بدون بحث بر سر این نگرانی ها و اهداف و توافق برای حل آن، آیندۀ صلح و ثبات در افغانستان هم چنان در هاله ای از ابهام و تاریکی باقی می ماند.
پاکستانی ها با تمدید انسداد فضای خود بروی هواپیماهای افغانستان نشان دادند که درس ها و توصیه های اشرف غنی را در مورد توسعۀ تجارت و اقتصاد جدی نمی گیرند. بازتاب اندک از دو روز سفر غنی به پاکستان در مطبوعات دولتی و غیر دولتی نیز حکایت از آن دارد که زمام داران پاکستانی همچنان به تداوم استراتژی افغانی خود که استراتژی جنگ و بی ثباتی در افغانستان است، می اندیشند."

اما واقعیت قضیه است که همه اینها بازی و فریبی بیش نبود، اول این که اشرف غنی جرات مقابله و رویارویی با پاکستانی ها را نداشت و دوم اینکه آمریکایی ها این اجازه را به وی نمیدادند. اما لازم بود وی در انظار عمومی بخوبی در دفاع از افغانستان برآید که با هماهنگی سیاستمداران پاکستانی چنین شد ولی در عمل دقیقا عکس آن به منصه ظهور رسید. لازم بود اشرف غنی از مقام قدرت نظامی و استخباراتی و تقویت آنها سخن بگوید و از مقابله افغانستان با دخالت های نظامی و استخباراتی پاکستان مانور بدهد اما او دستور داشت تمامی بحث ها را روی مسایل تجاری و اقتصادی بچرخاند و از دخالت ها و راکت پرانی های پاکستان چیزی نگوید.

برخلاف بسیاری از تحلیل ها که کرزی و غنی را به کج فهمی سیاسی در برخورد با پاکستان متهم می کنند، هم کرزی و هم غنی هردو در راستای سیاست های آمریکایی و دستوراتی که به آنان داده می شد عمل کردند و هیچ کج فهمی سیاسی درمیان نبوده است.

در قسمت های بعدی مناطقی که به پاکستانی ها فروخته شده نام برده خواهد شد.
کد (4)


کرزی غنی پاکستان

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کرزی
غنی
پاکستان
مناطق فروخته شده
نظرات بینندگان:

>>>   وقتی اینان به کرسی کماشته میشوند و هیچ صلاحیت از خود ندارند چطور میتوان گفت دچار کچ روی شده اند در حالیکه فقد دستورات را عملی میکنند پس اگر شده اند کسانی شده اند که با اینها دستور میدهند که امکان آن خیلی کم است

>>>   سری غنی کل کجا بلند بوده که پیش پاکستانی بلند باشد
از بچه ... یا از دختر لوتی بازش
یا از زنی مسیحی اش
یا از حالت روانی خودش
از کدام توقع دارید که سربلند باشد

>>>   بايد از مناطق و معادن فروخته شده به جهل كشور در بدل دالر هم ياد اورى مى كرديد .

>>>   ای کاش کل مناطق پشتون ها ملحق به پاکستان بود ای کاش

>>>   اوغان آنقدر جاهل و بیغیرت است هر سال در میدان آمده اتن رقص میکند که جشن استقلال را تجلیل میکنیم، در حالیکه در حال همان رقص امنیت اش را عسکر چهل کشور اشغالگر خارجی گرفته می باشند۰ شما از این غول های لافوک چه توقع دارید؟
دموکراسی را هم این طایفه جاهل با مسابقه تقلب قوم ها اشتباه گرفته اند۰ مگر به چشم خود ندید که تعلیم یافته این ها خر کوچی صاحب دست های گوسفندخیل بابای شان را در داخل پارلمان کشور بلند کرد؟ آن هم شد متفکر دوم تمام دنیا برای این گنده غر های جاهل۰ همان گوسفند خیل به زور همین متقلب حال وزیر است و کسی چیزی هم نتوانست، به حمایت همان اشغالگران امریکایی و به مشوره آن یک اوغان دیگر امریکایی شده خلیلزی۰ افتخار هم میکنند۰

>>>   این غلام های اوغان غلام های نکتاهی دار و غلام های لنگی دار امریکا از نخست همه یکدست بودند و یکدست هستند۰

>>>   تاریخ به وضاحت ثابت ساخت که افغانها مستحق وسزاوار داشتن یک دولت مستقل نیستند.
خرچه داندخوردن قند ونبات.
بهترین راه حل عقلانی ختم جنگ وتامین امنیت تجزیه این کشور است میان ممالک همجوار.
عاقل

>>>   وطن فوشی یعنی همین دیگه

>>>   "دا زمونژ بابا وطن!" کدام بابا؟ کدام وطن؟ کدام خاک؟

ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » به علت خشکسالی طولانی در اطراف کوه های سلیمان در ( سال 1018 هجری , قمری ) , به دستور شاه عباس صفویی به سیستان در اطراف تالاب هامون هرمند سرزمین آبرفتی با همرای قطار شتران و گله ها مسکن گزین شده اند و از اولاد شان در مقابل بقایای شاه طهماسب « شیعه دوازده امامی » نوکر به خدمت پاس بانی میگرفت. کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از سر زمین آبایی افغانان محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان از قبایل هندی الا صل ملتانی نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد. در یا داشتهای تاریخی بعضی از نویسنده گان انگلیسی منجمله ( جنرال ادوارد فلینستون ) مولف کتاب افغانان نماینده انگلیس در در باره شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نیشن با تفصیل آن در اطراف کوه سلیمان , خیبر پشتخوا و وپیش وژوب سرزمین آبایی افغانان می باشد و ذکر گرده است.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»
هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان امروز اینها بنام ها ی درانی و غلجائی ( غلزائی) است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان در سرزمین امروز بنا م افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.
داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .
تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است
منابع و ما خذ :
1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- میر محمدصدیق فرهنگ ، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 . 7- افغان ( گزارش سلطنت کابل ) , مونت اسوارت افنستون , ترجمه محمد آصف فکرت 1376. 8- اقوام کوچی مجموع مقالات به کوشش حسن پاپلی یزدی 1372 .
9—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات

>>>   اوغان آنقدر جاهل و بیغیرت است هر سال در میدان آمده اتن رقص میکند که جشن استقلال را تجلیل میکنیم، در حالیکه در حال همان رقص امنیت اش را عسکر چهل کشور اشغالگر خارجی گرفته می باشند۰ شما از این غول های لافوک چه توقع دارید؟
دموکراسی را هم این طایفه جاهل با مسابقه تقلب قوم ها اشتباه گرفته اند۰ مگر به چشم خود ندید که تعلیم یافته این ها خر کوچی صاحب دست های گوسفندخیل بابای شان را در داخل پارلمان کشور بلند کرد؟ آن هم شد متفکر دوم تمام دنیا برای این گنده غر های جاهل۰ همان گوسفند خیل به زور همین متقلب حال وزیر است و کسی چیزی هم نتوانست، به حمایت همان اشغالگران امریکایی و به مشوره آن یک اوغان دیگر امریکایی شده خلیلزی۰ افتخار هم میکنند۰

>>>   اولیت استراتژی غنی اسکان کوچیان پاکستان است
غنی دست نشانده جانکری ارگ را با اطرافیان اش یک باند ما فیایی به آشیانه شیطانی و مدیریت توطیه علیه اقوام تبدیل کرده است .
غنى شووینیسم به هر چه باور داشته باشد اما به عدالت اجتماعى، برابرى اقوام و تبارها، دموكراسى، تقسيم مساويانه ثروت و ارزش هاى انسان ساز اقوام شریف افغانستان باور ندارد.
غنى از دامن فرهنگ غژدى نشينى و صحرا گردى پاکسان چكيده است و در جامعه قبيله ای جوان شده است و در كانون هاى كاپيتاليزم وحشى آمريكا شخصيت اش شكل گرفته است چنين مخلوطى نمى تواند انسانى فكر كند.
ایدیولو ژی بیمار گونه غنی نیمه قلب اش با قبیله ای کوچی یان آن سوی مرز دیورند برای اسکان آنها به وادی های شاداب و بهر برداری از چرا گاه های مراتع آبخیز دار کشور ما است:
البته باید یاد آورشویم که اکنون شرایط اقلیمی در سطح جهان تغییر یافته است و البته در کشور آفتابی و زراعتی ما این تغییرها بیشتر و قابل لمس است, بنابراین ادارات مسُول تلاش کند تا رویکردها در بهره برداری از عرصه های طبیعی و مراتع آخیز دار تغییر یابد.
بنا براین حضور بیش از حد چاروا در چراگاه مراتع آبخیز دار با بیان اینکه سالانه 15 تن خاک در هر هکتار از اثر لگد مالی چرای بی رویه رمه چرنها فرسایش پیدا می کند. همچنین، لگدمال شدن می تواند موجب آسیب دیدن گیاهان و کاهش رقابت پذیری و ظرفیت‌های باروری آنها در یک جامعه گیاهی شود.
بنا برین از دیدگاه دانش محیط زیست یکی از مخرب ترین آثار چرای چاروا لگدمال شدن، فشرده شدن خاک است که به ریشه گیاهان آسیب می رساند. این مساله تمرکز ریشه‌ها در سطح خاک را به همراه داشته و از این رو می تواند گیاه را از دسترسی به منابع کافی برای رشد باز دارد.
لازم به ذکر است که فعالیت های مخروب انبوه رمه ها در طبیعت مراتع باعث بین رفتن پوشش گیاهی در سطح مراتع آبخیز دار است که تعادل بین اجزاء زنده و غیر زنده آنرا برهم زده و موجب تغییرات در محیط آبخیز در نتیجه خشک شدن دریا ها و بروز سیلاب های مخرب می شود.
از دید دانش محیط زیست اقدام عملی افزایش نظارت بر چرای چاروا و مقابله با هر گونه ایست تخلف رمه چران ها علاوه در حفظ و حراست از منابع طبیعی می گردد و باعث پایدار حوزه آبریز در جریان آب های سطحی در آن منطقه به سمت نقطه یا محل مشخص دره بشکل در یاچه جریان می یابد.
البته ؛ کسانیکه از آمدن کله کو چی ها ی آفت آور و یرورس جنگلات و نباتات از آن سوی مرز دیورند به خاطر نابودی چراگاه های سربسز کشور عزیز ما افغانستان پشتی بانی می کند این افرد مریض واقعاَ یک شهروند اصیل بومی افغانستان نیست و اگر باشد ، دلسوزی به مادروطن و حراست ازطبیعت کشور خود می داشته باشد. شهود اولیت استراتژی غنی اسکان کوچیان پاکستان است قرار ذیل است
1- شهود برخی دست های پنهان حاکمان قدرت طلب مانند گلاب منگل برای اسکان کوچیان در دنه غوری نزدیک به چراگاه مراتع شاداب آبخیز دار تاله و برفک و اروز در جغرافیا بغلان امروز هم داشته باشیم .
2- شهود راز پنهان غنی مغز تتفکر کوچی ها تقرر انجینر کمال نظامی بحیث والی پنچشیر شهور خواهر جنرال طاقت حرامی است که از ایجا انجمن بنام انسجام کوچی ها در ولایت پنچشیر و عده خدمات عامه برای شان خبرداد که بعد کمال نظامی از مواجهه انتقادات شدید مردم صلحشور پنچشیر خبر قرار گرفت وسپس توسط همین دفتر والی دوباره آشتباه قلمی خوانده شد.
3- شهود فرمان ریس جهور به اداره اراضی تخار دستور داده شده تا زمین های دولتی برای کوچی ها شهرک ساخت شود و هم تخصیص زمین های د ولتی به حیث علفچر های بزرگ برای کوچیان که از پاکستان وارد افغانستان خواهند شد.
هموطنان آگاه قلم بدست و حراست از محیط زیست کشور اجتماعی منسوب به کوچیان بیگانه در افغانستان واقعیت قومی را در طی 17 سال کسب کرده و روان است , کوچیان رمه چران پاکستان که کاروان شان را در فصل بهار به ولایات مختلف افغانستان انتقال میدهند مطابق قوانین پذیرفته شده بین المللی اصلاْ حق ورود به افغانستان را ندارند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است