جمعیت اسلامی و آزمون تاریخی صلاح‌الدین ربانی
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۰۶    ۱۳۹۹/۴/۱۴ کد خبر: 164051 منبع: پرینت

پس از قهرمان ملی و استاد برهان‌الدین ربانی، در میان اعضای رهبری جمعیت کمتر کسی یافت می‌شود که دستش به معامله‌ای آلوده نشده باشد و بر آرمان‌های جمعی مردم و اعتماد طرفداران این حزب خیانت نکرده باشد. از نشست بن‌ تا کودتای امروز جمعی از اعضای رهبری جمعیت علیه صلاح‌الدین ربانی، همه بر محور منافع گروهی و شخصی چرخیده است‌ و هیچ موردی نمی‌توان یافت که توسط همین گروه به عنوان اصل و اساس جمعیت حفظ و پاسداری شده باشد.

صلاح‌الدین ربانی اما با توجه به زمان اندکی که عضویت هیات رهبری و سرپرستی جمعیت را بر عهده گرفته، موضوعش‌ تا اندازه‌ای متفاوت است. در عین حالی که قانونی و عطا محمد نور برای معاونیت و ماموریت سیاسی پشت درهای این و آن شتاب به خرج می‌دادند، صلاح الدین اما به صراحت ماموریت سیاسی را رد کرد و بر زعامت تاکید نمود. هنگامی که دوباره موضوع از ماموریت شد، پایش را پس کشید و بر موضع خودش مقتدرانه ایستاد.

اکنون در موضوع صلح نیز دیدگاه‌ها فرق می‌کند و اختلاف به میان آمده در جمعیت اسلامی نیز از همین مساله نشات می‌گیرد. یک گروه با توجه به منافع فردی و گروهی، در پی سازش و مصالحه با طالبان بر آمده‌اند. دغدغه این گروه از مصالحه با طالبان، قطعا چیزی بیشتر از حفظ سرمایه و دارایی نیست. آنها به این پندار هستند که صلح با فشارهای آمریکا و جامعه جهانی آمدنی است، حالا که کار دیگری ساخته نیست، بار دیگر با کارت جمعیت اسلامی از تقسیم قدرت و چشمه‌های عایداتی محروم نشوند.

صلاح الدین ربانی اما می‌گوید که ما نه به عنوان جزئی از حکومت، بلکه به عنوان یک آدرس واحد، با توجه به اصول و خطوط اساسی جمعیت و آرمان جمعی، با طالبان نشست و توافق نماییم و در صورت عدم توافق بر اصول اساسی و آرمان‌های جمعی که قهرمان ملی و استاد ربانی برای آن مبارزه کردند و در همان راه قربانی شدند، باید دوباره کمر همت بست و از نو به مبارزه آغاز کرد.

این مرحله، آزمون تاریخی برای صلاح‌الدین ربانی است؛ او باید برخلاف دیگران که همیشه در میدان مذاکره و سیاست باخته‌اند، شایستگی و درایت سیاسی خود را اثبات کند. ربانی باید اصول اساسی جمعیت را حفظ و خطوط سرخ را به هیچ صورتی معامله نکند. از جایگاه مردمی‌اش به خوبی استفاده کرده و به اعتماد مردم خیانت نکند. اگر صلاح الدین ربانی در این مرحله، درایت و دور اندیشی سیاسی‌اش را اثبات کند و بر موضع خودش ایستاد بماند، صعود تاریخی خواهد داشت و یک نسل و یک‌ آرمان بزرگ که سال‌هاست فریب داده شده‌اند، پشت وی‌ خواهد ایستاد و از موضع وی حمایت خواهد نمود. اما اگر نیت وی امتیازگیری شخصی باشد، باید به یاد داشته باشد که در سیاست کسی مجنون و دلباخته صورت و سیمای دیگری نخواهد شد و اندیشه وی، مانند دیگر چهره‌های معامله‌گر محکوم به شکست خواهد بود.

حمید فرهادی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جمعیت
ربانی
نظرات بینندگان:

>>>   مرد باید که در کشاکش دهر
سنگ زیرین آسیاب باشد
فرزند استاد اگر کنگره را دایر کند وظیفه اش را انجام داده در غیر آن باخته.

>>>   تنظیم های بنام اسلامی ساخت پیشاور هیچکدام از ازمون تاریخ نتوانست موفق بدراید ازین احزاب که بعض شان در داخل تشکیل گردیده بود وبعدا به هجرت مجبور شدند اکثریت قریب به اتفاق ان در خارج کشور از اثر برنامه ریزی ها وتوطیه های دشمنان مردم افغانستان تاسیس گردیده ورشد وتقویت یافته اند تا جای که ما میدانیم اولین هسته گذاری نهضت اسلامی در کابل وبه اشتراک افراد محدود از جوانها تحت رهبری استاد غلام محمد نیازی واشخاصی اندکی از جوانهای فعال چون استاد ربانی وعبدالرسول سیاف وربانی عطیش وانجنیر حبیب الرحمن شهید وسیف الدین نصرتیار وتعداد دیگری از مبارزین ان زمان تحت نام جوانان مسلمان وبعدا زیر اسم جمعیت اسلامی بمیان امد چون بسیاری از اعضای این نهضت دستگیر ومحبوس وبعدا شهید گردیدند ودوسه نفر محدود که در پیشاور پناه بردند چندی بعد شاخه ای حکمتیار به دام ای اس ای افتیده خودرا از بدنه ای جمعیت جدا وسازمان حزب اسلامی را بنا نهادند که در ابتدا مولوی محمد یونس خالص <رح>نیز با حکمتیار درین حزب شمولیت داشتند وبعدا جناب خالص هم از گروهی حمتیار جدا وبه عین اسم<حزب اسلامی> تنظیمی دیگری ساخت وقابل یاد اوری میدانم که باید گفت منظم ترین تنظیم در پیشاور هم همین حزب اسلامی بخش حکمتیار بود زیرا کنترول واداره ای ان را جماعت اسلامی پاکستان وای اس ای بعهده داشتند ازین رو هرکه درین حزب می رفت دیگر خارج شدن ازان مساوی با مرگ .مستوجب اعدام بود ودر ظاهر متدین ترین ومتعهد ترین شان هم حزبی ها بودند که بعدها این حدس وگمانها درست از اب در نیامد وبسیاری ها شان به غرب پناهنده شدند ویا باحکومت های مزدورکرزی وغنی همکاری های تنگاتنگ داشتند وتنها حکمتیار باقی مانده بود که اورا نیز سی ای ای == وای اس ای ارایش داده داخل اوردند وافراد این حزب بسیاری جدال ومبارزه ای شان با تنظیم های جهادی بود تا روسها وحکومت های کمونیستی وچندین بار در ایتلاف های با امین وتنی ونجیب بهداعتراف خود جناب حکمتیار داخل گردیدند که هربار ناکام ونامراد گردیدند وخوابهای کانفدریشن اسلامی وتاج وتخت کابل واسیای میانه را هم که ای اس ای وحکمتیار دیده بودند تعبیر غلط شد وتلاشهای شان برای سقوط دولت ربانی بی نتیجه ماند باز میگردیم به اصل قصه عده ای از مصلحین واز سیاست بی خبران ولی مخلص ودلسوز به جهاد ومقاومت جمع شده میان ربانی وحکمتیار ومولوی خالص ایتلافی را تشکیل دادند ودر راس ان مولوی محمد نبی محمدی را از کویته ای پاکستان اوردند وامیر ایتلاف بنام حرکت انقلاب اسلامی ساختند ودیری نگذشت که این ظاهرا اتحاد هم بی نتیجه ماندوچون از حکمتیارجماعت اسلامی پاکستان حمایت مینمود ومولوی محمد نبی را هم جماعت علمای مفتی محمود در دام اورد واین دو گروه پاکستانی باهم در تضاد بودند بلاخره حزب دیگری را بنام حرکت انقلاب اسلامی سازمان دادند ودو ایتلاف دیگر هم بنامهای جبه ای نجات ملی ومحاذ ملی تشکیل دادند که انها نیز دوام نیاورده هرکدام به حزبی مبدل گردیدند دیری نگذشت که استاد سیاف پس ازین که همه اعضای نهضت در بند کمونیست ها به شهادت رسید ویگانه فرد باقی مانده ازان جمع خود را به پیشاور میرساند وباز سیاه وسفید باهم جمع گردیده ایتلافی را تحت نام اتحاد اسلامی تشکیل میدهند که پس از چند ماه این اتحاد هم دوام نمی اوردوسایر احزاب خودرا از تشکیل اتحاد جدا میکنند اما این اتحاد با بسیاری از اعضای نخبه ای برادران پشتون جمعیت به کارزار وکشمکش های سیاسی ادامه میدهند وامدن جناب سیاف باعث میشود که بسیاری از برادران پشتون جمعیت ازان جدا شده با استاد سیاف یکجا میگردند حال در پیشاور هفت حزب عمده اتحاد اسلامی سیاف وحرکت اسلامی محمدی وجبه ای نجات صبغت الله ومحاذ ملی گیلانی وجمعیت اسلامی ربانی وحزب اسلامی حکمتیار وحزب اسلامی مولوی خالص هرکدام تشکیل واداره های مستقل دارند که سه ای اول غرب گراومعتدل وچهار اخیر در ظاهر اسلامگرا وافراطی تا بلاخره قصه کوتاه همه داخل می ایند وپس از بدست گرفتن ربانی قدرت کابل را همه علیه او قرار گرفته کشمکش ها ادامه می یابد وقتی غرب وایادی ان نمیتوانند دولت ربانی را سقوط دهند طالب را ایجاد می نمایند ودر کویته ای پاکستان ان را تاسیس واداره ای نظامیش را به پاکستان وتمویل مالی انها را بعهده ای خلیجی ها میگذارند وتربیت نظامی شان را هم امریکا وانگلیس انجام میدهد این پروژه هم نمیتواند غربی ها را به تطبیق برنامه های شان نزدیک سازد به ترور احمد شاه مسعود می پردازند وتعداد از گروه مقاومت مانند قانونی وعبدالله واحمد ضیا وخورد وکوچک دیگر را به سازمانها استخباراتی جذب وازان طریق کرزی را اوردند وبعدا سیل از تکنوکراتها راسرازیر نمودند همه بخاطر این که جمعیت که مانع رسیدن غربی ها به اسیای میانه واداره وکنترول کشور های بلوک روسی گردیده بود مجازات نمایند وانشعاب اخیر هم بخشی از همان سناریوی انتقام است
تبنگچی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است