تاریخ انتشار: ۲۰:۱۴ ۱۳۹۹/۵/۱۵ | کد خبر: 164429 | منبع: | پرینت |
آقای معصوم استانکزی دلایل تدویر لوی جرگه را چنین برشمرد:
گروهی که روی آزادیاش در لوی جرگه بحث خواهد شد از چهار دسته تشکیل یافته است:
۱. تروریستان حرفهای که موجب قتلهای جمعی شده اند.
۲. آدمکشانی که سبب قتلهای فرعی شده اند.
۳. گروهی که به قاچاق مواد مخدر محکوم به حبس طولانی هستند.
۴. گروهی که به فساد های کلان آغشته هستند.
چون رییسجمهور صلاحیت قانونی رهایی آنها را ندارد، لوی جرگه دایر میکنیم.
حالا من به عنوان یک شاگرد حقوق از شما میپرسم:
کی به شما حق داده است تا با دایر کردن لوی جرگه روی رهایی این چهار گروه جنایتکار بحث کنید؟
این کار شما هر چهار دسته جنایت را به یک جنایت بزرگ تاریخی تبدیل میکند که شما مرتکب آن میشوید.
آیا تدویر لوی جرگه میکانیزمی برای برائت جمعی از جنایت و قانون است؟
در کجای دنیا وقتی حقوق و عدالت رسمی حاکم باشد، میکانیسم عدالت غیر رسمی را بر آن تحمیل میکنند؟
بهتر بود صادقانه به مردم میگفتید که امریکا بر ما فشار آورده تا این چهار دسته از جنایتکاران را رها سازیم. در غیر آن معاش، آب، نان، پول و تجهیزات را بر ما قطع میکند. من فکر میکنم مردم شاید این بیچارگی شما را بهتر درک میکردند.
صحبت آقای استانکزی برخلاف تمام موازین حقوقی است.
شما نمیتوانید بر اصول حقوقی تصمیم سیاسی اتخاذ کنید. دیگر اینکه سیاستمداری که حقوق نداند، ارزشهای دولت را که حاکمیت قانون چتر آن است، زیر پای جنایتکاران خورد و خمیر میسازد.
با تاسف من در رهبری دولت افغانستان هیچ شخصیتی را نمیشناسم که ارزشها، فلسفه، روانشناسی و انسانشناسی حقوق را بداند. چنین است نتیجهاش که بر ارزشهای قانون تصامیم سادهلوحانهی سیاسی توسط سیاستمداران کمسواد اتخاذ میشود.
ملک ستیز
>>> یکی حق الله است و یکی حق العبد(حق الویه جرگه).
حق الله بحشیده میشود،اما حق العبد یا توسط خود صاحب حق العبد بخشیده میشود و یا نمیشود و یا هم توسط لویه جرگه بخشیده میشود.
اعضای لویه جرگه باید درین مورد خیلی دقیق باشند.
بوت های خود را بکشند و پای خود را بالای چوکی پیش روی خود بگذارند و یک چرم خواب کنند و در خواب هرچیزی که دیدند،نتیجه استخاره شان است و باید با دیگر اعضای لویه جرگه در میان بگذارند و فیصله کنند که این بندیان بحشیده شوند و یا نه؟
>>> اگر مسأله حق الله و حق العبد است، پس بايد هيچ طالب رها نشودو نميشد. حق الله مسأله جهاد در راه حق است كه فعلن در افغانستان مردود است. اگر مسأله قوت هاي خارجي بهانه است، فعلن طالبان به انها ضرر نميرسانند. انها تنها افغانهاي ملكي و نظامي را ميكشند. وقتي جهاد در أفغا نستان روا نيست و طالبها به فرمان ملاهاي ديوبندي كه خود جاسوسهاي اي آس اي هستند، مردم را ميكشند و وطن را ويران ميكنند، اين ديگر حق العبد است. بايد فاميل هاي قربانيان انهارا عفو كنند نه چند پلو خور اجير. اما در مورد اين چهار گروه ياد شده ، ضرورت به بحث نيست. اينها به طالب ارتباط ندارند. اگر در ليست طالبان هستند، مسأله يا خويشخوري است و ياهم رشوت. طالبان كرام هم نميخواهند در رشوت، خويشخوري، اختلاس وغيره دست كم از حكومتيها داشته باشند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است