تاریخ انتشار: ۲۱:۱۴ ۱۳۹۹/۵/۱۵ | کد خبر: 164430 | منبع: | پرینت |
وقتی مردم احساس کنند که نمیتوانند بر اتفاقاتی که زندگی روزمرهی آنها را تهدید میکند تأثیر بگذارند، ممکن است با شور و شوق فراوان به دنبال توضیحاتی بگردند تا خیال کنند که دوباره کنترل امور را در دست گرفتهاند. اتفاقات غیرعادی محتاج تفسیرهای خارقالعادهای فراتر از روایتهای سنتی و رسمی است. افزون بر این، در زمانهای آکنده از یأس و تردید، نیاز شدیدی به شناسایی دشمن یا مقصر وجود دارد. نظریههای توطئه مفرّی برای گرایشهای ستیزهجویانه فراهم میکنند و مشکلات غیرشخصیِ انتزاعی یا فرایندهای پیچیدهی اجتماعی را به گردن دشمنان خاصی میاندازند، مشکلات و فرایندهایی که در غیر این صورت ممکن است نافهمیدنی به نظر برسند. «شیوع اطلاعات» در پی بیماریِ عالمگیر ویروس کرونا نمونهی بارزی از همهی این گرایشها است.
بر اساس بعضی تفسیرهای خوشبینانه، شایعه و زیرگروه متمایزش، نظریهی توطئه، سازوکارهای مشکلگشاییِ جمعیاند و در فرایند سازگاری اجتماعی نقش دارند. شایعات وقتی پدید میآیند که نظم جهانیِ قبلی زیر و رو میشود و مراجع پیشین اعتبار یا استحکام خود را از دست میدهند و در نتیجه توضیحات جمعیِ جدیدی به وجود میآید. اتفاقات غیرمنتظرهی ناگهانی، که تأثیر اجتماعیِ شدیدی دارند که محتاج توجیه است، معمولاً به روایتهای مبتنی بر نظریهی توطئه دامن میزنند. کسی که بر اساس این داستانها استدلال میکند لزومی ندارد که خودش متأثر از این اتفاق باشد. لئون فستینگر (Leon Festinger)، نظریهپرداز روانشناسی شناختی، گفته است که پس از وقوع زلزله روایتهای هولناک از آیندهای آخرالزمانی اغلب در جوامعی رواج مییابد که خودشان مستقیماً متأثر از این فاجعه نیستند زیرا مردم میخواهند اضطرابهای شدید بیپایهواساس خود را توجیه کنند.
اهمیت واقعیِ اخبار و روایتهای جعلیِ مبتنی بر نظریههای توطئه بیش از آن که ناشی از خود این داستانها باشد ناشی از تأثیر اجتماعی آنهاست. نظریههای توطئه قصههایی حاکی از بیاعتمادی مطلق به قدرت و اقتدارِ حاکماند. همهی افراد و نهادهای مرتبط با «نظام» مشکوک هستند: سیاستمداران، رسانهها، متخصصان، دانشمندان، نهادهای درمانی و بهداشتی، شرکتهای داروسازی و پزشکان. در سالهای اخیر، نظریههای توطئهی علمستیزانه به میزان حیرتآوری رواج یافته، و دانشمندان و تصمیمگیرندگان را با مشکلات عمدهای مواجه کردهاند. نظریههای توطئه دربارهی مراقبت بهداشتی و درمانی میتوانند فوقالعاده خطرناک باشند. آنها معتقدان به این نظریهها، خانوادههای آنها و محیط اجتماعیشان را به خطر میاندازند. ویروس کرونا به واکنشهای ضد و نقیض عجیبی انجامیده، آن هم وقتی پای اعتماد به علم و دانشمندان در میان است. هر چند دانشمندان را اغلب معتبرترین منبع اطلاعات مربوط به کووید-۱۹ میدانند، اما در عین حال انبوهی از اخبار جعلی و نظریههای توطئهی علمستیزانه، آن هم گاهی به شکلی عجیب و غریب، منتشر شده است.
برشی از مقالهی پیتر کرکو( 22 جولای 2020)
برگردان: عرفان ثابتی
>>> وزارت صحت عامه افغانستان نظر به ارقام جدیدی که ارایه داشته است،سی فیصد نفوس افغانستان،یعنی حدود ده میلیون نفر در افغانستان مصاب به ویروی کرونا شدند.
در حالی که در تمام کشور های دیگر نیز مجموع مبتلایان به ده میلیون نفر اعلان شده است.
فکر نمی کنید که این ارقام خیلی مبالغه آمیز باشد؟
اگر قرار باشد که سی فیصد مردم مصاب به کرونا شده باشند پس قرنطین بخاطر چی؟
باقی مانده ظصت فیصد دیگر مردم نیز در میان همین فامیل ها زندگی میکنند که حتماً یک نفر و یا دو نفر اًن به کرونا مبتلا هستند.
اگر شما آنها را از گشت و گزار در شهر مانع شوید،در داخل خانه از دیگر اعضای فامیل له ویروس کرونا مبتلا خواهند شد.
این ارقام شان نیز مانند ارقام مبتلایان به مواد مخدره است که چند میلیون ارقام میدهند.
اصلاً در افغانستان هیچ اداره احصاییه ضرورت نیست.زیرا تمام ارقام شان غلط است.
ارقام صادرات شان غلط،واردات شان غلط،پناهندگان شاندغلط،عودت کنندگان شان غلط.توزیع کمک هایشان غلط.بودجه و تخصیص شان غلط.تعداد قوای مسلح غلط.تعداد مکاتب و شاگردان غلط.
خلص هیچ احصاییه یی در افغانستان دقیق نیست و همه غلط هستند.
بخاط بدست آوردن کمک جهانی.
اگر همین حالا جامعه جهانی اعلان کند که به هر فامیلی که در افغانستان از دو طفل زیاده نداشته باشند به مقدار ...دالر کمک میشود.
دولت عاجل اعلان خواهد کرد که امسال پنجاه فیصد فامیل های افغانستان که زیاد تر از دو طفل داشتند، اطفاا شان به خارج مهاجر شدند و یا فوت کردند و حالا مستحق این کمک ها هستند.
بنأ شما هیچ وقتی به ارقام و احصاییع افغانستان باور نداشته باشید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است