نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری امریکا
بایدن: رییس جمهور بودن شخص را تغییر نمی دهد بلکه شخصیت واقعی او را هویدا می کند. ترامپ گزینه اشتباهی برای کشور است. او به اندازه کافی فرصت داشت که ثابت کند می تواند از عهده این کار بربیاید 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۱۷    ۱۳۹۹/۶/۲ کد خبر: 164575 منبع: پرینت

انتخابات ریاست جمهوری 13 نوامبر 2020، به یقین نسبت به انتخابات ریاست جمهوری اکتوبر 2016، بسیار پرتنش تر و هیجانی تر پیچیده در یک جنگ لفظی سیاسی میان دونالد ترامپ و جو بایدن نامزد حزب دموکرات خواهد بود.

قسمی که از شروع کمپین مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری آشکارشده است: ستادتیم انتخاباتی تبلیغاتی هواداران دونالد ترامپ، وستادتیم انتخاباتی که برای جوبایدن کازارهای تبلیغاتی می کند، درورکمپین مقدماتی ریاست جمهوری که در تعداد از آیالات ها از جمله آیالت ویسگاسین وایالت منی سوتو که به آیالات چرخشی در تاریخ مبارزات انتخابات ریاست جمهوری مسما هستند، به راه افتاده است، در برابر هم قرار گرفته اند.

ستادتیم انتخاباتی تبلیغاتی نرامپ، با شعار سیاسی تبلیغاتی -جوبایدن و دموکرات ها را هدف تیر سیاسی ایدیولوژیک قرار داده و از آنها به عنوان دیکتاتورهای دارای رگه های کمونیستی و سوسیالیستی توصیف می کنند که برای پیاده کردن دیکتاتوری سیوسیالیستی کمپین انتخابات در پرده دموکراسی بر انداخته اند. و درصدد تقلب و فریب مردم هستند تا با دروغ هایی که سپر شعارها ساخته اند با تقلب و فریب به پیروزی برسند و در فرادی پیروزی همه وعده ها را از یاد ببرند و دیکتاتوری سوسالیستی را قایم کنند و آزادی بیان را محدود و رسانه ها را مجازات و مردم امریکا را در چرخه مالیات جدید پیچ در پیچ سازند.

ستادتیم هواداران دونالد ترامپ، همچنان بر جوبایدن نامزد حزب دموکرات حمله می کنند و وی را متهم می سازند که در طول دو دوره 8 سال ریاست جمهوری بارک اوباما، نه تنها هیچ کار مفید به نفع مردم امریکا انجام نداده و هم اکنون چیزی برای عرضه کردن ندارد، بلکه جوبایدن را به تیر نقد سخریه می زنند که وی در هنگام سخنرانی رشته کلام موضوع از حافظه ای ضعیف اش به سبب کهولت سن {نزدیک به هشتاد سال} گم می شود و شروع می کند گفتارهای اسراییلیات چتیات که هیچ به موضوع اصلی ربطی ندارد و با این کار خودش را مسخره می سازد و نشان می دهد که لیاقت رهبری جامعه و رییس جمهور شدن امریکا را ندارد و این که متن سخنرانی جوبایدن را معلمان او دیکته و به او می سپارند که ملا نطقی های طوطی به رسم طوطی کند. ترامپ، در حمله به، جوبایدن، او را مرد خواب آلود می نامد.

ستاد تیم انتخاباتی دموکرات ها {حزب دموکرات مجمع از اقلیت های سیاهپوستان 12 درصد، اسپانیایی ها 12 درصد، 2 درصد یهودی و 2 درصد از همجنس گرایان که 35 درصد جمعیت کشور را در خود دارد} تبلیغات گسترده ای را علیه ترامپ، به راه انداخته اند و سیاست های تعبیضی ترامپ، در قبال اقلیت های نژادی امریکا و جدا سازی کودکان و نوجوانان مهاجرین امریکای لاتین {کلمبیایی، مکسیکویی، پیرویی برازیلی و بولیووی و پاراگوایی} با سیاست تعبیضی از پدان و مادران فامیل ها مورد تعبیض و ظلم واقع شده را محکوم می کنند و ترامپ و تیم او را فاشیست می نامند که نه تنها جامعه امریکا را دو نصف کرده بلکه تظاهرات مسلمت آمیز سیاهپوستان و اقلیت های نژادی در اعتراض به قتل یک سیاهپوست جوان امریکایی-افریقایی بنام جرج فلورید، زیر پای یک افسر پلیس سفید پوست نژاد پرست امریکایی، را با سیاست تعبیضی فاشیستی نژاد پرستانه آماج حملات اسپ سواران پلیس قرار داد که با شلیک مرمی هایی را بری و گاز اشک آور بسوی جمعیت تظاهر کننده گان، مردم امریکا را تروریست نامید و خشونت و بی رحمی را بر سیاهپوستان و اقلیت های مدافع حقوق بشری تحمیل کرد که لکه ننگین است در تاریخ ریاست جموری امریکا، که جمعیت معترض به قتل جرج فلورید که خواهان خون خواهی و گرفتاری و محاکمه افسر پلیس سفید پوست نژاد پرست بودند تا عدالت اجرا شود، چنان خشمگین و آتشین در جنگ با ترامپ، شدند که در یک اعتراض مدنی برای نشان دادن نفرت شان از ترامپ، نژادپرست عاشق جزب سفید پوستان نژادپرست دارای رگه های ناسیونالیسم قومی، که با برابری سفید و سیاه مشکل دارند، بیرق ملی امریکا-کشورشان را به آتش کشیدند که لکه ننگ است در تاریخ سیاسی امریکا بردامن نژاد پرستانه ترامپیسم.

ستاد تبلیغاتی دموکرات ها در حملات لفظی متقابل بر ترامپ، رییس جمهور ترامپ، را جدا شده از مردم تعریف می کنند که تنها در طول چهار سال زمامداری که بسوی پایانی خود در شکست در انتخابات که در پیش رو است کشیده می شود به استناد روزنامه های نیویارک تامیز و پُست واشنگتن 14000، بار به مردم امریکا دروغ گفته است و دروغ های ترامپ را در متن کازارها برجسته تر ساخته اند تا انتقام افشاگری های جنگ سایبریایی انترنیتی روسیه به نفع ترامپ، در انتخابات اکتوبر 2016، را از ترامپ، بگیرند که روسها فایل های اسناد را افشا کردند که نشان می داد که خانم کلینون با چه دروغ های سر مردم امریکا را شیره مالیده است که همین افشاگری روسها به نفع کمپاین ترامپ، که از هیلاری بر اساس آمارها عقب افتاده بود، شد که در دل هیلاری داغ پر سوز مانده است.

از سوی دیگر، ستاد تبلیغاتی جوبایدن در مبارزه با ترامپ، مساله کرونا که 700 میلیون نفر از شهروندان امریکایی را آلوده کرده و جان بیش از 270 هزار نفر را تاکنون در امریکا گرفته است و 50 میلیون بیکار را بر اقتصاد امریکا تحمیل کرده که اُفت ده درصدی اقتصاد و کاهش 33 درصدی عواید ناحالص را رقم زده، را بر جسته نموده اند و رییس جمهور را در خم پیچ اقتصاد کرونایی پیچیده اند و متهم می کنند که نه تنها در مبارزه با کرونا هیچ کاری به نفع مردم انجام نداده بلکه با بی تفاوتی شانه ها را بالا انداخته و می گوید که کرونا به خودی خود گم می شود. و با این بی تفاوتی مردم امریکا را در جنگ با کرونا در میدان زمین کرونایی تنها و در مانده رها کرده است.

در این کازارهای کمپین تبلیغاتی که هر دو تیم در یک جنگ سرنوشت ساز تاریخی برای رسیدن به کرسی آقای جهان و استفاده از امتیازات مادی و صلاحیت های جهانی گیر افتاده و چهره تاب داده اند تا چهار سال دیگر مالیه دهندگان امریکا را بچاپند و مردم مناطق پیرامونی را مجازات های آنچنانی به باح دهی سازند و آتش جنگ های غارتگرانه را در افغانستان، سوریه، عراق، لیبی، یمن، فلسطین، سومالی و نیجریه از نو مشتعل دارند و ایران را در وصلت نا مشروع اعراب و اسراییل {امارات واسراییل} در حویلی سرحدی با امارات با ایجاد پایگاه های استخباراتی و نظامی در ابوذبی و مناطق هم سر حد با مرز ایران، تهدید کنند و امنیت ملی آنگشور را در عمق خاکش هدف قرار داده بسوی بی ثباتی بکشانند و فشار حداکثری را به هدف تسلیم شدن رژیم جمهوری اسلامی افزایش بدهند و قمچین طالبان را بالای سر مردم و حکومت افغانستان استوار سازند، خانم مشل اوباوما روز 19 اگوست 2020، در تلویزیون امریکا ظاهر شد و گفت که: «من از محدود افراد هستم که وزنه سنگین و قدرت خارق العاده نهاد ریاست جمهوری را از نزدیک لمس کرده ام. این شغلی نیست که یک نفر با تظاهر بتواند از عهده اش براید.»

«همانطور که قبلاً گفتم رییس جمهور بودن شخص را تغییر نمی دهد بلکه شخصیت واقعی او را هویدا می کند. دونالد ترامپ، گزینه اشتباهی برای کشور ما است. او به اندازه کافی فرصت داشت که ثابت کند می تواند از عهده این کار بربیاید.»

«اما کاملاً واضح است که مسوولیت های این شغل کاملاً خارج از درک و توان او است. من جو {جوبایدن نامزاد حزب دموکرات} را خوب می شناسیم. او مرد عمیقاَ صادق و با اخلاق و با ایمان است. او معاون رییس جمهور فوق العاده ی {بارک اوباما شوهرمشل اوباما} بود. جو را به خوبی می دانم برای نجات یک اقتصاد آسیب دیده چه کار می کند. بحران کرونا را عقب بزند و کشورمان را به جلو ببرد.»

فضای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری امریکا، عمیقاً پرتنش بسوی التهابی شدن است: هم اکنون دونالد ترامپ در مبارزات مقدماتی به آیالت ویسگاسین وایالت منی سوتو که به ایالات چرخشی مشهور هستند {یعنی می توانند در یک چپه گرمک سیاسی به سوی جمهوری خواه و یا دموکرات در فراز و نشیب داستان ها به نفع خودی چرخش کنند چرخش کردنی، که بانکداران درجه اول و دوم و سوم در عقب این چرخش ها نقش های در برد و باخت قصر سفید که نقش بین المللی در جهان دارد، بازی می کنند. بازی کردنی} در شهر آشکاکاش آیالت ویسگایس در فرودگاه در مقابل شمار از هوادارانش صحبت کرد و هشدار داد که «انتخاب جوبایدن در این روزهای تاریکی پیش پای شما خواهد بود. هفتاد هشت روز دیگر م اچپ رادیکال {دموکراتها} را منوقف خواهیم کرد. ما انتخابات را درآیالت ویسگاسین می بریم و نهایتاً تا چهار سال دیگر قدرت را در دست داریم و بعد از آن برای مدت چهار سال دیگر هم کار خواهیم کرد. چرا که آنها از کارزار انتخاباتی من جاسوسی کرده اند. ما باید در انتخابات پیروز شویم. این یک بازی نیست.»

«پس برویدورای دهید حالا چه از راه دور و چه حضوری فقط مطمین شوید که رای تان شمرده می شود. تنها راه شکست ما تقلب است. این را بدانید و بنابراین، بسیار مراقب باشید.»

«توجه کنید که بیشتر از یک انتخابات است. این جمله را باز می گویم خیلی مهم است. آنها تنها از راه تقلب می توانند پیروز شوند. و ما نمی توانیم اجازه دهیم چنین اتفاق بیفتد.»

این بیانات نشان دهنده عمق پرتنش مبارزات سیاسی سرنوشت سازترامپ، با جوبایدن که متهم به رهبری «چپ رادیکال و کمونسیت» است را می نماید که در سر آغاز کارزار با حملات سیاسی آنچنانی در جنگ لفظی با دروغ های تبلیغاتی عجین شده است که در این داستان ترامپ، نه تنها جوبایدن را از سر سخریه سیاسی مردی خواب آلود خطاب کرده که به سبب کهولت سن نقص عقلی پیدا کرده که رشته سخن کلام و موضوع از کله اش ناپدید در نقص حافظه می شود و از شاخه می پرد به شاخه سخن دیگر که هیج به اصل موضوع مفقوده ربط ندارد واسراییلیات قصص چتیات پراگتده پراگنده در حال و هوای اقلیم دنیای خواب آلوده می آورد، بلکه دموکرات ها به رهبری جورا به تارسیاسی اتهام تقلب بسته و سرنوشت برد و باخت انتخاب را به تقلب گره زده که همین نقطه آخر سخنان ترامپ همه را شوکه کرده که ممکن نتیجه انتخابات را در اثر شکست نپذیرد.

ترامپ، پیشگویی ناپذیر ویکه تاز میدان و سخنور به مراتب نسبت به جوبایدن خواب آلود، صاحب فصاحت بیان در بیان مطالب و پیچ و خم دادن سخن بسوی اهداف اصلی به سود خویش است که با بیان از واقعیت ها و دروغها برضد حریفان عچین شده است، شکست خود را فقط در مقوله تقلب تعریف کرده که در پیکارهای مقدماتی، جوبایدن که سخنران ماهر کار یزماتیک نیست ئرعین سخن گفتن موضوع بحث از کله اش گم می شود، در برابر کشش جذبه سخن ترامپ که با حملات ناگهانی شخصی و کشیدن نقاط ضعف جو و کارنامه 8 ساله معاونیت ریاست جمهوری وی درزمان اوباما همراه است چندان تاب ماندگاری ندارد.

در هر صورت، از مجموعه بر آمد های انتخاباتی پر تنش چنین می نماید که ترامپ شکست خود را با تقلب دموکرات ها در انتخابات گره زده و از راه افتادن رای گیری از طریق پستی {به سبب اوضاع و احوال کرونایی که اجتماعات بزرگ رای دهی را مورد تهدید آلوده شدن به کرونا قرار داده} از این کارنگران است و می گوید این کار سبب تقلب خواهد شد. دو بار تقلب در انتخابات امریکا در ایالت کلیفرنیا و در هاوانی رخ داده است. در انتخابات سال 2000، الگو از حزب دموکرات در برابر جرج دبلیوبوش {خدمتگار باند محارم. پسر و پدر در خدمت خانواده را کفلرها و باند محارم بودند} قرار گرفت الگو، کمیسیون انتخابات را متهم به تقلب در آیالت فلوریدا به نفع جرج دبلیوبوش کرد و خواهان دوباره شمارش آرا شد و کار به دادگاه عالی رسید آرا شمارش و در جریان شمارش آرا که هنوز تکمیل نشده بود، دادگاه عالی به نفع جرج دبلیوبوش رای داد و برنده انتخابات ریاست جمهوری اعلان شد که الگو نپذیرفت و اعتراض داشت اما زوراش به باند کحارم که در عقب دبلیوبوش در حرکت بودند نمی رسید. میدان را آزارده خاطر در سکوت غم انگیزترک کرد که داستان اش را مابکل مور از نویسندگان نامدار امریکایی منتقد دولت نامشرع دبلیوبوش در کتاب خوداش آورده است.

البته، علی رغم ظاهر آزاد و کاملاً دموکراتیک انتخابات ریاست جمهوری امریکا، که دایم دو حزب {جمهوری خواه و محفل چپ و راست هواداران آنها و حزب دموکرات و محافل چپ و راست و سوسیال دموکرات مسیحی} بالای مردم امریکا تحمیل می شوند و حتی چپ نیز تحت پوشش ابرمالکان سرمایه بزرگ است که به قدرت سیاسی پول چرخه که سرنوشت سیاسی ریاست انتخابات ریاست جمهوری امریکا، را در یک مرتبه نهایی می چرخانند، به سبب این که امریکا در جهان پس از جنگ جهانی دوم نقش پولیس جهانی را در مجازات و یا الطفات با کشورها بازی می کند، همیشه لابی های کشورهای خارجی سعی کرده اند در انتخابات ریاست جمهور برای پیروزی کاندید مورد نظرشان که در سایه لطف آن چهره در قصر سفید، به بقا و ماندگاری ادامه بدهند، پول های گزاف خرج می کنند. مثلاً انگلستان از طریق لابی های از جمله سرهنگ هاوس همه جا حاظر در صحنه برای این که امریکا وارد جنگ جهانی دوم شود، روی روزولت در دهه ی سی قرن بیستم، در اتنخابات ریاست جمهوری سرمایه گذاری خرج کردند تا روزولت {یکی دیگراز ثناگویان بانکداران بین المللی} را به قدرت برسانند که رساندند و شعله آتش جنگ را نیز مشتعل کردند.

البته، ایرلندی ها در دهه ی 90 قرن بیستم در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال 1992، پول زیاد را روی برنده شدن بلکلینتون {1992-جنوری2001} دموکراتیک لبحندان در عمق ذهن سیاسی تشنه به خون ثروت خلق های مناطق پیرامونی از جمله جنوب آسیا افغانستان و منطقه بالکان {یوگوسلاوی سابق} در استقرار میکانیزیک کاشه شعار نظم نوین جهانی، سرمایه گذاری کردند. عربستان سعودی پس از آن دولت رونالدریگان سابق رییس جمهور امریکا {1982-1988} در قضیه واترگیت {فروش سلاح به ایران از طریق لابی های یهودی از جمله امیرخانی در جریان جنگ عراق و ایران 1981-1988} در انتخابات ریاست جمهوری امریگا در سال 1988، روی جرج بوش {پدر} سرمایه گذاری کرده بود تا در تبانی با جرج بوش صدام حسین ملی گرا دشمن آل سعود را در تلک خونین کویت بیندازند و مجازات نمایند. که چنین هم شد. صدام در کویت {جرج بوش و شاهزادگان سعودی در جریان جنگ عراق و ایران از صدام حسین حمایت می کردند} به دام افتاد. سعودی ها 500 هزار سرباز امریکابی را در سال 1991، در اماکن مقدسه مسلمین در مکه و مدینه راه دادند. قوای امریکا وارد عربستان شد. صدام تارمارو نیمه جان شد. تا دبلیوبوش، در سال 2003، در پنج دروغ و یک شاه دروغ انگلیسی تونی بلر که گفته بود اگر تا 48 ساعت جلو صدام گرفته نشود اولین بم اتم را تولید خواهد کرد، قبرصدام را کنند.

از سوی دیگر در آیینه تاریخ انتخابات ریاست جمهوری امریکا در دهه ی چهل قرن بیستم چمین شفاف است که: خانم چیان کای چینگ، {زن جنرال شین جن کای چینگ دیکتاتور پینجینگ} اولین لابی خارجی در امریکا بود که با استخدام 300 نفر و پول زیاد خرج کردن جنرال ترومن برنده انتخابات ریاست جمهوری شود. البته، لابی های انگلیس، روسیه، برزایل، عربستان، ترکیه و یهودی و حتی لابی های ایران و چین همه و همه در یک سلسله مراتب در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا، روی رویسای مورد نظرشان سرمایه گذاری های می کنند. روسیه در انتخابات اکتوبر 2016 با افشاکردن ایمل های هیلاری کلینتون، در خم و پیچ سخنرانی های آنچنانی دونالد ترامپ، به ترامپ، یاری رساند تا برهیلاری که بروی جلو در آرای 48 درصد در مقابل 34 درصد جلوتر از ترامپ، اسب برنده شدن می تاخت، پیروز گردد و از کشدار کردن مسله کوکراین و کریمه با روسیه پرهیز نماید.

بارک اوباما دموکرات در سال 2014، ولادیمیرپوتین را در قضیه اوکراین والحاق کریمه به روسیه در مارچ 2014، در پیچا پیچ تحریمات اقتصادی و محاصره نظامی و افزایش نیروهای نظامی در دریای بالتیک در بغل گوش سرحدات آبی و زمینی روسیه اروپایی تحت فشارهای چند جانبه قرار داده بود و با صدور فرمان افتتاح دفتر سیاسی طالبان در جنوری 2012، و دست دوستی دادن با طالبان و حضور دوباره طالبان و لشکرهای بنیادگرا در کنارهای سرحدات آسیا مرکزی، ولادیمیرپوتین را در سر حدات آسیایی تهدید می کرد.

هم اکنون در انتخابات ریاست جمهورری نوامبر سال جاری که در پیش رو است که ترامپ، را به روی جوبایدن کله لرزان می زند، لابی های روسیه، ترکیه، عربستان سعودی و حتی ایران در کارزار انتخابات ریاست جمهوری امریکا، روی جوبایدن و یا ترامپ، بر اساس منافع شان سرمایه گذاری کرده اند.

روسیه، از به قدرت رسیدن دموکرات ها به رهبری جوبایدن که در عقب وی خانواده پر ثروت بلکلینتون و خانواده پر ثروت بارک اوباما و یاران آنها ناخرسند است به دلیل 8 سال جوروجفاهای اوباما که جوبایدن معاون او بود و حالا می خواهد رییس جمهور شود و باز مساله اوکراین و کریمه و آن داستان های گذشته را از نو برضد مسکو ساز کند. ترامپ و پوتین، در خفا تاردوانی های سر به مهر که کس نداند مگر تعداد انگشت شمار با هم بر سر مسایل جهانی در قسمتی توافق و ستیز و کشمکش که با سیاست مدارا دوجانبه همراه است دارند. پوتین، از جوبایدن چندان خوشش نمی آید با ترامپ، هم کاملن سازگار نیست ولی وی را بهتر از حیله گران دموکرات در نظر دارند.

ترکیه نیز از جوبایدن، خوشش نمی آید زیرا که جوبایدن در کمپین اش گفت که وی ازفتح الله گولان حمایت می کنم. فتح الله گولان که زمانی دوست و همفکر رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه بود، درخم و پیچ رقابت فراکسونی بر سر رهبری قدرت دولتی با فراکسون اردوغان در افتاد و به امریکا پناهنده سیاسی شد و تحت پوشش سی آی ای علیه حکومت اردوغان فعالیت های داشت تا این که در جولای 2016، کودتای ناکام در ترکیه علیه رجب طیب اردوغان رقم خورد که طرفداران اردوغان در یک نمایش یکپارچگی حمایت مردمی، شبانگاه به حمایت اردوغان برضد کودتا کودتاچیان برخاستند و جاده ها را بستند و ارتش و پلیس وفادار به اردوغان وارد گازار شدند و کودتاچیان ناکام ماندند که اردوغان را سرنگون کنند، رییس جمهور اردوغان فتح الله گولان و سی آی ای را متهم کرد که در عقب کودچیان در حرکت بودند. اردوغان از اوباما و جوبایدن خواست که فتح الله گولان را به انکارا تسلیم کند. اما اوباما و جوبایدن حرف اردوغان را نشنیدند.

اکنون جوبایدن {تا هنوز معلوم نیست که معاون او چه کسی تعیین خواهد شد} اسپ را در حمایت از فتح الله گولان علیه اردوغان، ذین کرده تا در صورت پیروزی، در مقام آقای بین المللی، اردوغان {که تمام احزاب اسلامی بنیادگرا مکتبی ایدیولوژیک و جهان بینی دار همفکر سید قطب طرفدار دموکراسی را همراه با احزاب ملی گرا اسلامی میانه رو دور خودش جمع نموده و قدرت کامل کنترول و نظارت همه بدنه دولت در تمام ساختارهای سیاسی را به فیصله پارلمان و قانون اساسی جدید ترکیه در دست خوداش متمرکز ساخته است} را در پیچ و خم مجازات های اقتصادی و سیاست توطئه بپیچاند. پیچاندنی.

اردوعان، پس از تصفیه های ارتش، پلیس، معارف و دانشگاه ها و مکاتب اسلامی و همچنان با تصفیه سازمان استخباراتی ترکیه از هواداران فتح الله گولان {جمعاً از 60 تا 80 هزار نفر از حامیان گولان زندانی و زنجیر پیچ شدند} عرصه را برمخالفان چنان تنگ و تنگتر ساخت که اتحادیه اروپا و امریکا را به فغان دفاع دروغین حقوق بشری برعلیه اردوغان آورد و مناسبات انکارا و اتحادیه اروپا تیره شد. اکنون اردوغان هر چند دل خوش از ترامپ، نیز ندارد، اما در مبارزه با جوبایدن حامی فتح الله گولان و آن رسم توطئه های داستان ناکام، به نفع ترامپ، کار می زند.

این در حالی است که ترامپ، رژیم جمهوری اسلامی ایران را در سیاست حداکثری تحت فشارهای چند جانبه گیر اندخته و صنعت نفت و تمام شبکه بانکی و شرکتهای تجاری ایران را با خروج از برجام، هدف قرار داده و تحریم نموده در 11 اگوست سال جاری طرح تمدید تحریمات تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت ملل متحدسپرد.

در 13 اگوست پانزده کشور عضو شورای امنیت 11 کشور به شمول انگلستان و فرانسه و آلمان وسوسی به آن رای ممتنع دادند و 2 کشور دومینیکن و امریکا به آن را موافق دادند و چین و روسیه طرح تمدید تحریمات تسلیحاتی ایران راویتو نمودند. هر چند تیر ترامپ، به هدف نخورد. اما ولی بی اعتنا به رای گیری شورای امنیت، از میکانیزم ماشه استفاده خواهد کرد و به صورت یکجانبه تحریمات تسلیحاتی ایران تمدید خواهد نمود. ایران در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر امریکا، روی جوبایدن سرمایه گذاری کرده است.

جوبایدن، در کمپاین مقدماتی راست جمهوری، در مورد ایران گفت که در صورت پیروزی به برجام برخواهد گشت و بخش از تحریمات را از دوش ایران برخواهد داشت. وی تصریح کرد که به ایران اجازه نخواهد داد که به سلاح هسته ای دست یابد..البته، شدیدترین تحریمات اقتصادی و نفتی در زمان بارک اوباما و جوبایدن معاون وی، در اوسط سال 2012، پس اعلان استراتیژی دفاعی امریکا در آسیا و سیاست راهبردی منطقه ای چند جانبه امریکا {طرح زیگموند برژژنینسکی یهودی الاصل لهستانی مقیم امریکا، از نخبه گان تئوریسن جنگ سردی و سیاست استراتیژی دفاعی آسیایی اوباما و نیز مولف کتاب «عصر فن سالاری الکترونیک» در خدمت کمیته 300 قسمی که جان کولمن آورده است}، بر ایران اعمال شد که صنعت نفت و تمامی شبکه بافت اقتصادی ایران را هدف قرار داد. بطوریکه کاهش فروش نفت ایران روزانه دونیم ملیون بشکه در روز به 1 ملیون شبکه نفت در روز را آورد و همزمان بود با کاهش قیمت نفت که عربستان سعودی با بالا بردن سطح تولید نفتی آن کشور به 5 میلیون بشکه نفت در روز، به کاهش قیمت نفت شدت داد تا بر اقتصاد ایران و روسیه همزمان اثرات منفی بگذارد که در این داستان چاه کن در چاه است اُفت قیمت نفت بشکه 40 دالر {از 100 دالرفی بشکه در دهه ی 90 و ده ی اول قرن بیست و یکم} دامن اقتصاد عربستان سعودی را نیز گرفت. اقتصاد سعودی از سال 2018، دچار نوسانات بحران های شده است که با کرونایی شدن اقتصاد سعودی، بحران اقتصادی در سعودی محسوس و قیمت کالاها دو چند بالا رفته است
در هر صورت، مقامات رژیم جمهوری اسلامی ایران، روی برنده شدن جوبایدن سرمایه گذاری های کرده اند تا با برگشت به برجام از فشارهای حداکثری ترامپیسم، کمر راست کند و در همان حال واقف ازچینل اندازی جوبایدن با سلطنت طالبان ایران دور رضا شاه پهلوی هستند. رضا شاه پهلوی فرزند محمدرضا شاه سابق ایران در تیوت اش در سال 2018 نوشت که: «نافرمانی های مدنی فراگیر و اعتصابات-سراسری در اعتراض به بی کفایتی و ناکار آمدی های اقتصادی سیاسی و اجتماعی حکومت ها، نه فقط یک وظیفه شهروندی بلکه یک وظیفه است مردمانی که در طول تاریخ به این وظیفه شهروندی خود عمل کرده اند. امروز از وضعیت مطلوب تری برخوردارند. با این فرخوان مردم ایران علیه رژیم حاکم را به نافرمانی مدنی و قیام علیه حکومت روحانی دعوت کرد.

وزارت اطلاعات ایران از دستگیری جمشیدی شارمه در ماه سرطان سال جاری در تهران گزارش داد. از او به عنوان رییس گروه تندز {رییس انجمن پادشاهی ایران در امریکا} یاد نمود که فیلمی از وی در تلویزیون ملی ایران پخش شد که با چشمان پوشیده به تکه اعتراف کردکه ارکلیفرنیا به ایران آمده به هدف عملیات مسلحانه و خراب کارانه و رهبری گروه تندز را لر عهده دار ایران درکشمکشهای چند جانبه داخلی و خارجی در چرخه تضادهای گیر افتاده که با نزدیک شدن اعراب و اسراییل {امارات متحده عربی بااسراییل در 14 اگوست سال جاری از طریق تماس تلفتی با همدیگر موافقت نامه صلح و آشتنی امضا کردند. رییس موساد هم اکنون درابوذهبی است}.

در فصل جدید تنشهای منطقه ای و فرا منطقه ای گیر افتاده که در این میان بحران اقتصادی چاره ناپذیر تمامیت نظام مالی ایران را تهدید می کند ولی با این وجود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هرچند ماه انواع جدید سامانه راکتی از جمله رونمایی نسل جدید راکتهای بلستیک تند پرواز با برد 1400 کیلومتر در ماه اسد 1399، زاردحانه های انواع سامانه های موشکی را در سراسر ایران پراگنده ساخته است.

البته، لابی های چینایی که در داخل امریکا فعالیت های دارند، قسمی تبانی با جوبایدن بر ضد ترامپ عمل می کنند. دولت چین به رهبری شین جین پیتگ، از دست ترامپ، عصبانی ودلخور و سرخورده شده است.

در این میان ابرمالکان پس از این همه لابی گیری ها برسر قمارانتخابات با در نظر داشت تضادها و حساسیت های جهانی و نقش امریکا در دور جدید بازی پیچیده و ارزیابی و سنجش دقیق وزیرکانه تصمیم می گیرند که کدام یک از کانداتورها در اوضاع و احوال و شرایط مشخص جهانی منطقه ای به درد کارت بازی جدید می خورند و کدام یک باید پایان کاراش معین شود.

در هر صورت، چه ترامپ، چه جوبایدن، علی رغم تفاوت های که دارند، هریک از این دو نفر که در انتخابات نهایی لطف سرمایه بزرگ شامل حال آنها شود، و پیروزی را بنام خود رقم بزنند، درپی منافع سود سرمایه بزرگ در اکناف جهان هستند و این که سیاست جهانی و منطقه ای روئسای جمهور امریکا، به وسیله ابرناکداران بین المللی در هم تنیده- تعین و طراحی و پلان می شود مستقل از این که چه کسی به عنوان رییس جمهور برکرسی قصر سفید تکیه می زند.

بنابراین، دولت امریکا، چه ترامپ، چه جوبایدن وظیفه دارند که چرخه ی مناسبات سرمایه داری حاکم برنظام بین المللی را برطبق پلان های نخبه گان وال استریت بچرخانند و وضع به وجود آمده همراه با هژمونی جهانی آیالات متحده را در مناطق پیرامونی از جمله جنوب آسیا افغانستان به خون خفته در جنگهای نحمیلی حفظ کنند. کشورهای مخالف را در چرخه ای مجازات ها اقتصادی بپیچانند. از صلح اعراب و اسراییل حمایت کنند. حقوق فلسطین را نادیده به انتقام خون «بنی قریظه» پا در هوا بگذارند. ایران را مجازات های اقتصادی و سیاسی در پیچ جدید سیاست ها نگهدارند.

چیزی که نصیب مردم افغانستان از قضیه انتخابات ریاست جمهوری امریکا، خواهد شد باز همان آش و همان کاسه سرخ تر از آش طالبان امارات است که هم رفیق صلح و دوستی با ترامپ، و هم رفیق دوست با جوبایدن یار قدیم هستند که جنرال کریستال فرمانده کل قوای امریکا در افغانستان {جنوری 2009-جولای2010}، را از میدان جنگ با طالبان، سیخ لنگ سیاسی کردن و نگذاشتند جنرال کریستال تخم طالبان را از افغانستان گم نماید. کریستال در جولای 2010، در میان جمع از افسران ارتش امریکا و ناتو، اوباما و جوبایدن را متهم به توطئه علیه خود نمود و گفت آنها ما را در این جا دست انداخته اندختند نمی خواهند طالبان شکست بخورند. ما راین جادر زمین شوره زار مامور کرده اند که در زمین شوره زار گندم بکاریم.

اوباما فوراً کریستال را به قصر سفیدحضار و مجبوربه استعفا کرد. هم بلکلینتون دموکرات هم جرج دبلیوبوش و هم اوباما و جوبایدن معاون او و هم ترامپ، به صورت های متفاوت به مردم امریکا و به مردم جهان و به ویژه به مردم افغانستان قربانیان سیاست توطئه در تاریخ، به استناد افشاگری های روزنامه نیویارک و واشنگتن پست در اویل سال جاری در 2000 ورق اسناد انکار ناپذیر، دروغ سر دروغ گفته اند و مردم امریکا را گمراه ساخته و واقعیت ها را کتمان کرده اند.

سیمای اقتصادی و سیاسی جهان امروز قسمی تغییر کرده است که پس از روشن شدن برد و باخت انتخابات ریاست جمهوری امریکا و تکیه زدن ترامپ و یا جوبایدن برکرسی قصر سفید، درجتوری سال 2021، فصل جدید تضادهای چهره می کشایند که قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه ای در مناطق پیرامونی به روی هم می زند. امریکا به پایان دوران خود نزدیک و نزدیکتر می شود. خصلت ساخت اقتصاد سرمایه داری جهانی حاکم برنظام بین المللی قسمی تغییر ماهوی کرده است که قدرت صدور سرمایه از غرب به شرق منتقل شده که غول زرد با ذخیره ارزی بیش از 3 تربلیون دالر حرف اول را در اقتصاد سرمایه داری و صدور سرمایه به اکناف جهان را می زند و در پی تغییر چرخه مناسبات سرمایه داری حاکم برنظام بین المللی است که هنوز 200 بانک و شرکت غول پیکر بانکداران بین المللی در راس خداوندان بانک مرکزی امریکا، که قدرت چاپ پول و ذخایر طلا را در دست دارند، چرخه را می چرخانند.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انتخابات آمریکا
ترامپ
بایدن
نظرات بینندگان:

>>>   هموطن گرامی آقای محمد صدیقی: در دموکراسی های غربی راه چاره بسته نیست، زیرا آزادی بیان و انتقاد و اعتراض از حقوق اساسی و پایه ایی و قانونی جامعه می باشد و اصلاحات سیاسی واقتصادی در کشور بسته و مسدود نیست، این مائیم که در توهم شعارهای ضد امپریالیستی و ضد استکباری غرق شده و توان دیدن حقایق کشورهای آزاد و دموکراتیک را نداریم.دموکراسی تنها ضامن آزادی و ثبات سیاسی و صلح و دوستی و ترقی و عدالت فردی و اجتماعی است. در دموکراسی راه اصلاحات و روند رشد سیاسی و اقتصادی جامعه باز و امکان رشد و شکوفایی استعداد و خلاقیتها و نتیجتاً مدیرت اقتصاد کشور را مهیا می سازد. دموکراسی سرنوشت جامعه را بطریق انتخابات آزاد بدست خود مردم ( منتخبین واقعی) سپرده و از تاخت و تاز سوء استفاده کننده گان و فرصت طلبان و سود جویان داخلی و بیگانه مصون و محفوظ نگه میدارد. بدون استقرار دموکراسی، فقط سیستم بسته و دیکتاتوری شخصی و یا حزبی حاکم گشته و کشور را به بن بست و خشونت و ورشکستگی خواهد رساند.پیروز باد مردم افغانستان

>>>   هموطن گرامی آقای محمد صدیقی: در دموکراسی های غربی راه چاره بسته نیست، زیرا آزادی بیان و قلم و انتقاد و اعتراض از حقوق اساسی و پایه ایی و قانونی جامعه می باشد و اصلاحات سیاسی واقتصادی در کشور بسته و مسدود نیست، این مائیم که در توهم شعارهای ضد امپریالیستی و ضد استکباری غرق شده و توان دیدن حقایق کشورهای آزاد و دموکراتیک را نداریم. دموکراسی تنها ضامن آزادی و ثبات سیاسی و صلح و دوستی و ترقی و عدالت فردی و اجتماعی است. در دموکراسی راه اصلاحات و روند رشد سیاسی و اقتصادی جامعه باز و امکان رشد و شکوفایی استعداد و خلاقیتها و نتیجتاً مدیرت اقتصاد کشور را مهیا می سازد. دموکراسی سرنوشت جامعه را بطریق انتخابات آزاد بدست خود مردم ( منتخبین واقعی) سپرده و از تاخت و تاز سوء استفاده کننده گان و فرصت طلبان و سود جویان داخلی و بیگانه مصون و محفوظ نگه میدارد. بدون استقرار دموکراسی، فقط سیستم بسته و دیکتاتوری شخصی و یا حزبی حاکم گشته و کشور را به بن بست و خشونت و ورشکستگی خواهد رساند. پیروز باد مردم افغانستان


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است