به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)مذاکرات صلح (بظاهر بین الافغانی) در قطر آغاز شد.
این دور از مذاکرات به گمان برخی تاریخ ساز و سرنوشت ساز خواهد بود زیرا نمایندگان دولت و طالبان برای اولین بار مقابل هم به گفتگو می پردازند و خوشبینان افراطی، این مذاکرات را اولین قدم ها برای آمدن امنیت و آرامش در افغانستان قلمداد می کنند.
اما واقعیت قضیه آنگونه نیست که بنظر می رسد!

در قدم اول؛ باید دید که برگزار کنندگان و تصمیم گیرندگان واقعی این مذاکرات کی ها هستند و چه اهداف و یا انتظاراتی از این مذاکرات دارند؟
آنچه بر همگان واضح است، نه دولت و نه و طالبان هیچکدام توانایی ایجاد زمینه گفتگو و مذاکره را نداشته اند زیرا هرکدام از این دو طرف، به تامین کنندگان و تجهیزکنندگان و باداران خود وابسته بوده و هستند و هرگز بدون اجازه آنان توانایی انجام کاری را نداشته و ندارند.

در طرف دیگر قضیه بازهم برهمه معلوم و هویدا است که تمویل و تجهیز کنندگان هردوطرف غربی ها و در راس آمریکایی ها بوده اند. آنان در طول جنگ ها هم طرف دولت و هم طرف طالبان را تمویل و تجهیز و تقویت کرده اند تا آتش جنگ همچنان شعله ور باشد و آنان در سایه جنگ و تشویش اذهان عامه به فعالیت های غارتگرانه خود بپردازند.

اینک نیز همین آمریکایی ها تصمیم گرفتند تا جهت تقویت روحیه کاربردی و عملی در انتخابات آمریکا، بصورت صوری دوطرف اصلی جنگ افغانستان یعنی دولت و طالبان را کنار هم بنشانند تا زمینه تبلیغاتی انتخاباتی شان فراهم آید و پس از انتخابات آمریکا، دوباره جنگ افغانستان به نام داعش و دولت و یا هر گروه دیگری ادامه یابد.

در حقیقت این مذاکرات به معنی پایان جنگ در افغانستان نیست. شاید ابتدای جنگ های خونین تری نیز باشد که از حالا جرقه های آن بنام داعش و... زده شده است.

در قدم دوم؛ تجمیع و گردآوری اکثریت فاشیست قومی از غرب برگشته و طالب و ملا است که برای بار چندم از گوشه و کنار این مملکت و حتی از پاکستانی ها کنار همدیگر قرار می گیرند تا حضور دیگر اقوام که مبین تاریخ و مفسر جغرافیای این سرزمین هستند را کمرنگ ساخته و با تکنیک های گوناگون، سران را شان ترور نموده و آنان را به مهاجرت از کشور وادار بسازند.

در قدم سوم؛ وقت کشی و ایجاد امیدواری کاذب برای هماهنگی بیشتر برنامه ها و سیاست های از پیش تعیین شده آمریکایی است که تا مدتی اذهان عامه را درگیر مذاکرات و ادغام طالبان و نحوه حکومتداری جدید و یا دولت موقت و گزینش افراد و شخصیت های حکومتی بکنند.

آغاز این بگومگوها با اولین انتظار هیات دولتی افغانستان که آتش بس است، کلید می خورد و تاکید طرف مقابل یعنی طالبان بر تطبیق توافقنامه آنان با آمریکا است که ایجاد حکومت اسلامی به شیوه طالبانی می باشد.
دو دیگاه کاملا متفاوت که تا مدتی همه را سرگرم می سازد.

از همین اول کار برخی از اختلاف نظرها تبارز کرده و به اظهار نظر انجامیده است، چنانچه ملا برادر معاون گروه طالبان و رییس دفتر سیاسی آنان در قطر از حضور حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه افغانستان در جلسات با طالبان مخالفت کرده و گفته است که در دیدارش با عبدالله، حنیف اتمر نباید حضور داشته باشد.

از جانب دیگر، برخی از سازمان ها و یا کشورهای دخیل در اوضاع فعلی افغانستان انتظار دارند تا "بقول خودشان" دستاوردهای بدست آمده جمهوریت در افغانستان حفظ شود. مانند استولتنبرگ دبیرکل ناتو که در بیانیه روز افتتاحیه این مذاکرات گفت، قربانی‌ها در افغانستان بیهوده نبوده‌اند؛ اکنون افغانستان مکان امن هراس‌افگنان نیست.
در صورتیکه طالبان بر ایجاد حکومت اسلامی طالبانی تاکید دارند و بارها اذعان داشته اند که این موضوع در موافقتنامه طالبان با آمریکایی ها ذکر شده است و باید عملی شود. در صورتیکه غنی بر ادغام طالبان به بدنه حکومت فعلی تاکید می ورزد و انتظار دارد همانگونه که حکمتیار به حکومت پیوست، طالبان نیز بپیوندند.

در هرحال، این آغازی برای یک سرگرمی دیگر برای سیاسیون افغانستان و کشورهای دخیل در امور افغانستان و همسایگان می باشد که تا مدتی همه را بخود مشغول خواهد کرد.

کد (4)

>>>   مذاکرات جدیداً آغاز شده است و در کشور های مختلف دوره های بعدی مذاکرات ادامه پیدا خواهد کرد و طالبان درین کشور ها مثل قطر دفاتر هماهنگی مذاکرات بین الافغانی ایجاد خواهند کرد.
طالبان درین کشور ها دفتر های آمارسنجی ایجاد خواهند کرد تا نظریات مردم این کشور ها را در مورد مذاکرات بین الافغانی بدانند.
آنها در میان مردم میروند و وقتاً فوقتاً این نظر خواهی ها را انجام میدهند.
مردم این کشور ها از طالبان خواهند خواست که آنها چه میخواهند؟
طالبان میگویند که ما نظام اسلامی در افغانستان میخواهیم.
مردم میپرسند که نظام اسلامی چیست؟
آنها برایشان نظام اسلامی را تشریح میکنند.
بعدآ میپرسند که نظام اسلامی چگونه تطبیق میشود؟
اینجاست که طالبان به ضرورت به مولوی قلم الدین رییس امر بالمعروف و نهی عن المنکر پیدا میکنند تا تطبیق نظام اسلامی را برایشان نشان بدهند.
اما چون مولوی قلم الدین یک نفر است و نمیتواند به تمام کشور ها رسیدگی کند،بنأ باید کورس آموزش پیشبرد امور مربوط به امر بالمعروف و نهی عن المنکر ایجاد کند تا فارغان این کورس ها به تمام کشور ها رسیدگی کنند.
البته مدرسه یی که این شاگردان در آن درس میخوانند،بنام مدرسه مارشال فهیم بنامند.زیرا مارشال فهیم موسس بنیاد فتوای (اسلام سرحد ندارد)،بود.

>>>   هر مذاکره صلحی باید به نیت پایان خشونت و جنگ باشد وگرنه مذاکره صلح بی معناست تا کی مردم افغانستان تاوان جنگ را پس دهند ؟

>>>   دیګر مفسدین مجال ندارد جنګ کند! این حاکمان ما غیرت و درایت جنګ را ندارند! دزد اند و دزد بجز راه فرار ندارند!

>>>   آرامش و امنیت خواهد آمد ولی چند بیناموس که بخاطر بقایی خود و چور وچپاول که کرده قبول نخواهد کرد اگر یک دولت اسلامی واقعی به میان بیاید این چند بیناموس و وطن فروش را یک درس خوب خواهد داد به امید اینکه طالبان صلح کند واین دولت فاسد و نماینده فاحشه ها و بی دین‌ها از بین برود

>>>   به نظر من افغانستان یک کشور اشغال شده است و در جال دجال (غرب) گیر مانده است. آنچه را که مردم از طریق رسانه ها میبینند و میشنوند، از حقیقت فاصله ای زیادی دارد و مقصد آن فقط اغوای افکار عامه و جهت دادن آن به طرف دلخواه استعمار غرب است. حقیقت و نیت اصلی غرب در پشت پرده پنهان بوده و افغانستان را به یک جهت نا معلوم از نظر ما افغانها و به جهت از پیش تعین شده از طرف غرب در حال بردن استند.
حرف دوم اینکه به نظر بنده طالب و دیگر گروها پروژه های ساخته و بافته شده غرب استند و هدف آن در سردرگمی قرار دادن مردم است. استعمار گران از گروهک های مثل طالب و ... نمیترسند، بلکه از خشم یک ملت متدین میترسند که اگر همه از نیت امریکا بدانند و متحد شوند، امریکا هم دچار سرنوشت روسیه خواهد شد.
در آخر اینکه افغاسنتان یک کشور مسلمان است و اسلامی باقی خواهد ماند. البته اسلام که خدا میخواهد نه امریکا و در نتیجه جنگ ادامه خواهد داشت تا زمانیکه حق بر باطل پیروز گردد.
با احترام
شاگرد

>>>   پاکستان بالاخره توانست توسط دو مزدور سرسپرده به نام عباس ستانکزی و معصوم سانکزی به آرزوی دیرین خویش نایل آمده و مهر تاییدی جامعه بین الملل را در پیاده ساختن ستراتیژی دراز مدت افغانی خویش بگیرد.

تاییدی که تمام نهادهای معتبر بین الملی در حضور وزرای خارجه قدرت های بزرگ و نمایندگان جامعه اروپایی و ملل متحدآخرین میخ را بر تابوت کشوری که غرور کاذب وطنپرستی و استقلال و آزادی خواهی ساکنانش گوش جهانیان را کر کرده بود کوبید.

کار قهرمانانه وطنفروشی ستانکزی ها دست تمامی اجداد وطنفروش دوصد سال گذشته شانرا از پشت بست؛ باید برای این دوتن آفرین گفت. آنچه را که این دوتن قادر به انجام آن شدند٬ شاه شجاع ها و امیر محمد یعقوب ها و دوست محمد ها و عبدالرحمان ها و یحیی خیلی ها با همه مزدوری و سرسپردگی در دوصد سال اخیر نتوانسته بودندانجام دهند.

قاطران دو طرف میز مذاکره نمیدانند چه سرنوشت شومی را به سی و سه ملیون انسان این سرزمین به ارمغان آوردند.
این قاطری که پاها را بلند کرده و بالای چوکی گذاشته و با سامان خود در حال بازی است٬ با بی تفاوتی کامل به چهانیان میگوید:
«« به پشمش به من چه٬( پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت *** ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم). »»»

>>>   ازانکه در یک مجلس سخنرانی تنبان خودرا کشیده بود کمی با نزاکت تر معلوم مبشود این شخص ملامت نیست کسیکه اورا در جلسه فرستاده بی نزاکت تر ازان است چه تحقیر یک ملت با این اسانی مبرمج وپلانیزه شده است اینها به هر شکلی که میشود افغانهارا در جهان وحشی وبی فرهنگ نشان دهند زمانی کابینه ای افغانی وهیات های افغانی از اتوریته ای عالی برخوردار بود پس ازین که خارجی ها اوضاع واحوال مارا اشفته واسف بار ساختند وکسانی فاقد ادب وفرهنگ را بر گرده های ملت سوار نمودند ازین بیش تر توقع نیست خدا میدانمد پس ازین چه برنامه های مغرضانه وناپاک در مورد کشور وملت افغان در چانته دارند خداوند رحم نماید
قاضی فضل الله تا شقرغانی

>>>   مگر طالبان مسلمان هستند؟؟؟؟

>>>   در کجای شریعت قتل عام مردم بیگناه و وطن فروشی ونوکری آمریکا توجیح میشود؟؟؟؟

>>>   طالبان نوکر آمریکا وبالخصوص ترامپ هستند.

>>>   طالبان برای بردن تراکم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در این زمان دست به مذاکره زده اند.

>>>   کدام نظام اسلامی؟
عربستان
کویت
بحرین
امارات
قطر
ایران
پاکستان
مالیزیا
اندونیزیا
مصر
عراق
کدام یک؟

>>>   معنی نظام اسلامی ازدید طالبان
هرکسی طالب شود مسلمان است حتی اگر قاتل باشد اگرتروریست باشد اگر نجست باشد
وهرکسی طالب شود حکم صادر میکند برای دیگران و حتی اگرسواد نداشته باشد چون طالب است خود را قاضی میداند و طالب هرچه قدر آدم بکشد و جنایت کند کسی حق ندارد اورا مجازات کند

>>>   ایا پنجاه هزار طالب اکثریت مردم افغانستان است؟؟؟؟؟
ایا سی ملیون افغانستانی حق انتخاب ندارن ؟؟؟؟
ایا تنها چهارتا طالب بی سرو پا روستای حق حکومت کردن دارد؟؟؟؟
چند درصد خاک افغانستان از طالبان است ؟؟؟؟
طالبان واقعا اگر جهاد میکنن برون به چین و روسیه وهند حمله کنن وانها را مسلمان کنن
ایا اگر مردم افغانستان مسلمان نبودن سرنوشتشان با این پنجاه هزار طالب چه بود یا چه میشد ؟؟؟؟

>>>   اګر این نظام موجود ما اسلامی باشد خدا این اسلام را ګم کند! هیچګا از دولت دزدان مشهور تاریخ چون ربانی حکمتیار>مسعود خالص، مزاری خلیلی محقق سیاف مخمدی و دزدان مشهور دیګر در هیت دولت است که شرم است چنین انسانهای پلید بر ما حکومت کند! طالب از هر راه کامیاب است زیرا این دزدان عاید ملت بدون ګریز چاره ندارد! بګزارید شریعت جاری شود! ازین نظام یودیت بهتر است!
خلقی

>>>   نظام اسلامی طالبان همان نظام گذشته انها بدون جرم و گناه وهیچ حقی در راه عام در محضر مردم و شوهر زن با کوبیدن شلاق از جانب پولیس مذهبی طالبان با ریش دراز و چرک و قیافه نفرت انگیز و خفه کردن مردم از بلند کردن صدای شان در حق خواهی انتقعاد خو اصلا از کار کرد خلاف اسلام و اسلامیت و انسانیت این گروه وجود ندارد و جرم بزرگ پنداشته میشود و نماز خواندن در یک زمان به زور شلاق و تهدید طالبان در چندین مسجد اما همین شلاق بدستان پولیس نظامی طالبان بدون یونیفورم معلوم نیست که خود شان چهوقت نماز را می خوانند نظامی اسلامی خالص طالبان یعنی تهدیدمسلمانان بی حیثیت و بی ابرو ساختن مردم در محضر عام خاموشی مردم از عمل کرد نادرست خلاف شریعت ناب محمدی و زن ستیزی و تهدید انها به عناوین گناه نظر سنجی خود طالبان که اصلا مخالف شریعت است و ریش ماندن اجباری بشکلی که طالبان میخواهند و ده ها عملکرد نادرست خلاف اصل اسلام و اسلامیت وگرفتن خوشی های مردم به هر مناسبتی که باشد یعنی انسان زنده مرده و امارت طالبانی ساخته و بافته پاکستانی که نه مطابقت بقران دارد و نه در سنت و نه در زمان ایجاد اسلام و نه پس از ان این چنین امارت به اصطلاح خود شان اسلامی بکار گرفته نه شده است اینگونه خواست ونظر طالبان زیر چتر امارت شان.

>>>   انچه شنیدم ،جالب وناراحت کننده،امامتاسفانه دقیق.
(عقل ودین درتضاداند یعنی اگرعقل داری پس دین نداری واگردین داری پس عقل نداری)
مثال:کوبیدن یک دیوارکانکریتی باهفت سنگچل وذبح کردن گوسفند.
تعبیردینی: حصول رضای خداوند وبخشش گناهان.
تعبیرعقلی:عمل اول احماقت ودومی جنایت.
بی صبرانه منتظرنظر شما خواننده ارجمند هستم.
عاقل

>>>   در كتاب اسماني امده. اهدنا. نگفته اضربنا
همه جيز بايد هدايت وبنتحمل بردهباري باشد. نه تظلم واجباري
خداوند همه را ازاد خلق كرده وهم جنان امر لالمعروف ونهي بالمنكر. از راه ( اهدنا) حل شود
براي اين منظور بايد جامعه را. روشن فكر. ساخت وانچه افكار. طالباني. به زور اجرا ميكنند اسلام و روش شرعي نيست

>>>   اگرچیزی نخوانی احمق میمانی وگرچیزی خواندی عقیده ات خراب میشود.چقدرسخته خدایا،چقدرسخته خدایا.
یک دانشمندارجمندایرانی به نام صادق (هدایت ) میفرماید.
(گناه دوزخیان سکس وشراب،پاداش بهشتیان هم سکس وشراب،ایندگان براحماقت ما میخندند.)
خیالم راست خو گفته.
عباد

>>>   هم امارت و هم جمهوریت
در مناطق مربوط طالب امارت
در مناطق غیر طالب جمهوریت
بعد دو سال انتخابات سراسری
هر سیستمی که مردم را راضی نگهداشت همان سیستم حاکم شود
یکی و خلاص

>>>   آفرين بر اوغان كه با لباس خواب ، يك ملت و يك مملكت را رهبرى ميكند !
واى به حال تو كه با كرتى و پطلون و نكتايى ، از اداره كردن خانه خودت هم ، عاجز و ناتوان هستى !
صد افسوس و هزار نفرين بر ما زنان كه گهواره را چنان محكم و با خشم و نفرت ، شور داديم كه مغز هاى هر دوى تان تكان خورده است.
( زن با يك دست گهواره و با دست ديگر جهان را تكان ميدهد. )

>>>   خوامخواه منظورت از "سلطنت اسلامی ظاهر بچه نادر" همان رژیم سفاکی است که فابریکه هایی تولیداتی، زمین ها و فارم هایی مدرنیزه شده، شفاخانه هایی مجهز در همه ولسوالی هاو قریه جات با داکتران متخصص ومجرب و وسایل مجهز، مراکز استخراجی با متخصصین مجرب استخراج معادن، نل های نوشابه هایی سالم بجای آب های آلوده و..........که کشور را خود کفاف ساخته بود از خود بمیراث گذاشته است. و این بیچاره مجبور شده بود که از شیشه های شکسته برای خود سرپناه در ایتالیا بسازد زیرا منرال هایی قیمتی را برای پشتوانه در بانک ذخیره کرده بود. اوکام مردم را با تطبیق دموکراسی توسط سفاکان خود همچو "هاشم ها" شیرین ساخته بود. برای پایان داستان تلخ او شاید به چندین دهه ضرورت باشد.
این خلقی، پرچمی و اخوانی تولیدات جیب های چپ و راست خود او اند، یعنی میراث شوم دیگر.
آزاده

>>>   یک متل است که میگویند به مرگ بگیر که به تب راضی شود.
حالا مذاکرات با طالبان را براه انداخته اند که مردم بگویند که ما با همین نظام میسازیم، مگر طالبان را دوباره به افغانستان نیاورید.

>>>   مشکل در جمهوریت اسلامی افغانستان از نگاه محتوا و معنی نیست مشکل در رهری دولت است که راه اسان و رفع مشکل از ان بهترین گزینه انتخابات سرتا سری همه شمول بدون تقلب و دست اندازی در ان تحت نظر نماینده گان طالبان و سایر اقشار از جامعه بشمول از نماینده همین دولت غنی زیر نظر سازمان ملل متحد و کشور های بزرگ جهان و امریکا است در غیر ان به هیچ وجه امارت خودساخته و خود بافته شلاق بدست افراد طالبان که یکبار تجربه شده با تمام خلاف رفتاری های شان از قانون اسلامی و انسانی طالبان دیگر قابل قبول ملت نبوده ونیست .

>>>   ( افغانستان قديم ، كشورى كه حياى مردانش ، زنان را از داشتن چادر بى نياز ميساخت.)
تو اگه از راستى حيا دَشتى مو رَه از داشتن چادير ( چادر ) كه هيچ از داشتن تنبو ( تنبان ) هم بى نياز ميساختى. اوغو اگه طالب دَرَه تو هم سيما سمر دَرى.
( بويژه براى زنان ، فقط چشم هايشان ميماند ، تا گريه كنند.)
هيچ تو كُوتَوْ بارى نكو موم خدا درى !
آجه از دايرنگى

>>>   چرا صلح در افغانستان اجرا نمى شود; بخاطرکه هویت ملی (مدرن احساس اهداف مشترک شهروندى; کلمه "ملی" و ناسيونا ليسم هميش با جنگ وفاشيسم همرا ه بود ) در افغانستان شکل نه گرفت نمی گیرد و اگر بدين گونه سياست افغانپشتونى در جريان باشد تا ابد شکل نخواهد گرفت؟ در اینجا دلايل روشن وجود دارد که آنها مانع پيدايش نطفه٬ رشد و تکامل روند هویت ملی شود.
حاکمان افغانتباران پشتونيست هاى شيونيتى و افغانشده گان از زمان بقدرت گرفتن خان هاى افغان و ياپشتون در خراسان خاورى تا امروز خودشان را باداران و سرداران ملتها و مليت هاى ديگر قلمداد نمودند.
حاکمان افغانتباران پشتون حماقت را پيشه سياست حاکمانه و ظالمانه نمودند
لقب "خان" مغولى چنگيز خان را از تورکتباران تورانى به ميراث گرفتند. ارتجاعى بودن حاکمان افغانتباران پشتون در اين نهفته است که خود را يکبار "آريايى" ايرانى و يا آرينى و آريانايى و بار ديگر يهودى و بنى اسرائيلى ناميدند و پژوهشگاه که هزينه اش توسط وزارت خارجه دولت يهودى اسرائيل تمويل مى شودآب دهان پشتونان را مبنى بر خويشاوندى خونى به افغانه از خون تالوت و يا شاوول تحقيق "دن ا" مى کند و "جرگه" چنگيزخانى را يک پديده افغانيت و در سالهاى ١٩٦٠ ميلادى تغير افغانيت به پشتونوالى قلمداد مى کند. در لويه جرگه سال ۱۹۶۴ ميلادى اطلاق "افغان" را براى تمام ملت ها و مليت ها کشور تحميل نمودند.
همين چند جمله بالا را حاکمان افغانتباران پشتون مبنى بر حماقت سياست قوم و قبيله پرستى پى نه بردند نمى برند.
بدين معنى که "هويت پشتون و يا افغان" را سياست حماقانه حاکمان پشتون مغشوش ساختند و در بين خود اين قبايل و قبيله هاى چهار نامه (افغان ٬ پشتون٬ پټان و روهيله) هويت ملى شکل نگرفته است چه خاصا تشکيل روند "هويت فراملتى" يعنى "هويت شهروندى" با کلمه افغان نزد ملت هاى غير پشتون وحتى نزد پشتونان به هيچ وجه امکان پذير نيست.
پشتونان از ديگاه و بر پايه حقوق بين الملى يا حقوق مورد قبولى جامعه جهانى حق دارند تا به نام خودى خود يعنى پشتون (چون زبان پشتو نسبت هويتى به اطلاق پشتون دارد و نه افغان ٬ پټان و روهيله) بايد يک کشور مستقل داشته باشد. البته خيبرپختونخوا وجود دارد ولى اين يک صوبه ايالات کشور فدرال پاکستان ساختىگى وياقلابى است. از نام قلابى بيگانه "افغانستان" که در معاهده پاريس سال 1857 ميلادى بين امپراطورى برتانيه و ممالک شاهنشاهى ايران در پاريس از سوى همين سه کشور
اطلاق افغانستان به رسميت شناخته شد و آن در بخشهاى سلطنت درانى از دسترفته مناطق اشغالى احمدخان ازنبيره سدوخان که احمد خان اودال و يا ابدال نام کشور را خراسان و ايران ناميد است.
حاکمان افغانتباران پشتون از همان زمان تيمور شاه درانى (احمدشاه ابدال در خراسان نبود بلکه زيادتر در جنگ عليه هند بود و هميشه در غارت و ربودن زر وسيم بود و وضع اقتصادى خوبى براى صلح بين اقوام و قبايل پشتون يک اتحاد نسبى با پول قرانى و دينارى و سينارى رهبر خود نادرشاه افشار به گلوى حاکمان ملک الطوايفى به گونه خاندان ملتانى خود مى انداخت تا "سرطان" امکان دارد سالدانه یا لشمانیازس در گونه اش باعث مرگ اش شد) تا امروز قدرت سياسى را تقسيم عادلانه نکرده است.
فهرست طومارگونه مى توان بنگارم که حاکمان پشتون - توجه شما را مى خواهم حاکمان پشتون - با پندار و گفتار و کردار و رفتار بيگانه پرستى و لبيک به اشغالگران سه دوره بيگانه پرستى اول برتانيه انگليس - دوم روسيه شوروى و سوم کاکا سيم يانکى امريکه - سياسيت ملتسيتيزى٬ عليه ملتها و مليتهاى غير پشتون٬ زبانستيزى عليه زبانهاى تورانى و پارسي ستيزى و مذهب ستيزى عليه غيرحنفى و غيراخوانى غيروهابى و غير سلفى حاکمان و دودمان هاو سلطنت ها ى حاکمان افغانتباران پشتون ها با نظامهاى جمهورى ديکتاتورى سرخ و تاريک داودخان; نظام سوسياليستى احزاب خلق وپرچم شيونيتى و امارات تروريستى و دولت اشغالى امريکا با افغانتباران پشتونى بطور مهتر و افغانشده گان غير پشتونها بطور کهتر باعث عدم رشد وحدت و همبستگى و روحيه بين شهروندان و عدم اتفاق نظر به اهداف مشترک يعنى منافع همه افراد يا شهروندان باشد.
* صلح يک پديده داخلى است!
* استقلال يک پديده داخلى است!
* دولت و حکومت و پارلمان پديده هاى داخلى اند.
* وحدت ملى يک پديده داخلى است!
* هويت ملى يک پديده داخلى است!
پيگار و پيغور و رد سياست حاکمان پشتون منظورم است و نه مردم مظلوم پشتون کوچى که در شانه اش هاوان وتوپ وتفنگ است اشغاگر مثل نسل افغانه بنى اسرائيل اند. خانواده شاوول يا تالوت ملک بنى اسرائيل و شهرک سازى اين قوم اشغالگر فلسطين.
فهرست کارکرد ها ى حاکمان پشتون ادامه دارد.

>>>   بازی بزرگ در راه است.
بعد از توافقات طالب و غنی مهره های درشت مزاحم هم از طالب و دولت و غیر پشتون ها حذف فزیکی میشوند.
غنی میمیرد و ملا هیبت غیب و غروب میشود.
بچه بی ریش ها بر سر کاته های خود سوار میشوند.
فرزند کرزی کشته میشود ک بچه غنی در حادثه ترافیکی به گور میرود.

>>>   طالیب اهل مذاکره ومنطق نیست باطلب نما ها بایدباملی تفنگ مذاکره کرد

>>>   این جماعت نکبت پشت میز مذاکره نشسته اما یک تعداد دیگری از این وحشی ها مثل ملاعبدال منان نیازی که خود را وارث امارات اسلامی طالبان میداند همه روزه فلم و ویدیو میگذارد در شبکه های اجتماعی و اداعا داردکه هر دو طرف مذاکره کننده بین آل افغانی کافر هستند و او فقط خود را جا نشین ملا عمر کور
میداند او همه پشتونهارا همه روزه به جهاد بر علیه ایران و روسیه دعوت میکند این طالب که به قول خودشان احلی است وحشی نیست چرا ملا منان نیازی را باخود به مذاکره نیاوردند مگر حدف این جانوران چی تفاوتی دارد چرا این نکبت ها همگیشان امارات اسلام طالبان ولی با حدف های مختلف هستند این خود نشان میدهد که اینها میخواهند نیرنگ بازی کنند..
علی جان

>>>   شاید خداوند (ج) در حال مردم رنج دیده افغانستان رحم کند که صلح بر قرار شود در غیر آن نه.

>>>   تا اين دولت دزد ها ، ناموس فروش ها ، فاحشه ها رقاصه ها ، لنده غر ها ، لچك ها ، بچه باز ها و حرامزاده ها است هرگز صلح در أفغانستان نمى ايد دلك تان جمع باشد زيرا با امدن صلح منافع انها در خطر مى افتد تا آخرين لحظه اين ها سنگ اندازى خود را مى كنند .همه اي حرامزاد ها به خاطر فريب مردم از طرف دولت به دوحه رفته اند .

>>>   از همین حالا فاصله فکری هیات دولت و هیات طالبان به وضوح دیده می شود و این باعث نگرانی از نتیجه ندادن این مذاکرات است.
شیما کابل
>>>   چرا تحلیل گران و کاربران شبکه‌های اجتماعی در پهلوی دست آورد های خیالی از دست آورد های حقیقی ارگی ها یاد نمی کنند ؟
دست آورد های حقیقی ارگی ها عبارتند از تقویت طالبان ، اضافه از سه میلیون معتاد ، هزاران هزار بیوه و یتیم ، تقلب انتخاباتی ، مرگ ده ها هزار سرباز و افسر ، گسترش فقر تا حدود ۹۰ فیصد مردم ، بیکاری غیر قابل کنترول و فرار هزار ها جوان ، حکومت انحصاری ، سهمیه بندی امتحان کانکور ، رشد تعصب ، نفاق و شقاق قومی و بالاخره نهادینه سازی فساد گسترده و فحشای لجام گسیخته .
آنچه را ارگی ها به نام دست آورد به خورد مردم می دهند متوجه یک حلقه کوچک قدرت و ثروت است که همه چیز را در اختیار دارند و میلیون ها دالر را دزدیده اند .
حسن علی عدالت

>>>   مذاکرات در قطر بین القومی است و دیگران در حد تماشاچی حضور دارند !
ریس هیات ارگی ها پشتون ، سخنگوی هیات ارگی ها پشتون ، هیأت طالبان ، ریس و سخنگو همه پشتون و بالاخره ریس عمومی و همه کاره مذاکرات نماینده آمریکا در مذاکرات هم پشتون .
در صلح بین القومی نتیجه آن نیز بین القومی است و برای مردم افغانستان که دارای تنوع قومی ، فرهنگی و مذهبی است بسیار خطرناک می باشد چون دکتاتوری ، پاکسازی قومی و انحصار را به دنبال دارد .
افغانستان برای آوردن صلح پایدار و قابل قبول برای همه به تغییر سیستم سیاسی از متمرکز به فدرالی و یا شبیه فدرالی نیاز دارد تا واقعا همه شمول باشد .
در ازدواج بین القومی دیگران را کسی در سرحد شاهد هم قبول ندارند .
حسن علی عدالت

>>>   حال که صف واضحی میان طرفداران جمهوریت و امارت کشیده است ایجاب می کند که این صف کشی در همه سطوح جلوه و نما پیدا نماید. از این رو خبرنگاران، صاحب نظران، فرهنگیان و هنرمندان، علما و دانشمندان تیم مذاکره کننده و دیپلمات های ما باید متحدانه از جمهوریت دفاع کنند. بخشی از این دفاع باید متوجه چگونگی رفتار غیر انسانی و ایدیوِلوژی قرون وسطایی باشد. رفتارهای زشت و قبیح و ضد انسانی این گروه و ایدلوژی آدمی خوار و ویرانگری که در ۳۰ سال افغانستان را به تباهی و ویرانی کشانده است!
عارف رحمانی

>>>   ‏طالبان، امارت می خواهد و دولت، جمهوریت. پیداست که امارت در تضاد با جمهوریت قرار دارد‌.‌ آیا طالبان دست از امارت برخواهد داشت یا دولت از جمهوریت؟ وجه مشترک این دو نیروی متخاصم در بحث صلح کجاست؟ اگر دو طرف موفق به تعریف "قدر جامع" و "وجه مشترک" نشوند؛ صلح یک آرزوی محال نخواهد بود؟
عارف رحمانی

>>>   عبدالله پیمان
مذاکره کنندگان جمهوریت باید حواس شان جمع باشد که طالبان به بهانه ایجاد دولت اسلامی، متافیزیک خودرا جامه نظام حقوقی نپوشانند. اگر چنین شد تمام فیزیک قدرت - نهادهای حکومتی - در اختیار آنها قرار گرفت.

>>>   Jamshid Ahmadi
آگاهی بنده نشان میدهد که طالبان پرچم بدل می کنند از سفید به سیاه و نام داعش را بخود می گیرند.
یک صلح نیم بند و دروغین برای ۳ تا ۵ سالی بیآید‌ تصمیم بر این هست که استعمار لشکر مزدور و دست نشانده شان را برای لشکر کشی به قفقاز چین و روس استفاده کنند.

>>>   عبدالله پیمان
صدای پای حکومت موقت از قطر به گوش می رسد. این صدا دیریست در دهلیز وجود قوه فاهمه آگاهان امور طنین افگنده است. غنی در واکنش با آن ممکن است چند روزی بر موضع مخالفت بیستد، اما خلیلزاد از آدرس ترامپ هشدار داده است که مخالفان توافق نامه صلح را تحمل نخواهد کرد و آنهارا سر جای شان خواهد نشاند.

>>>   عبدالله پیمان
تفسیر طالبان از اسلام به همان اندازه ناموجه و غیر اسلامی است که درک آنها از نظام سیاسی و مدل حکمرانی. در جغرافیای فهم طالبان از ماهیت نظام سازی حقوقی و سیاسی هیچ جایی برای مردم وجود ندارد. نقطه عزیمت این گروه پارادایم تکلیف مدار است و از اینرو نگاه سلبی به اراده شهروندان در تعیین سرنوشت سیاسی شان و مدیریت سامانه اجتماعی جامعه دارد. اینها مولفه های جمهوریت را اعم از تفکیک قوا، آزادی مطبوعات، انتخابات، تنوع سیاسی و ... را قبول ندارند و آن را تهدیدی علیه ایدئولوژی تمامیت خواهانه خویش تلقی می کنند و قایل به مدیریت عقلانی و علمی جامعه نیستند. بنابراین، در فرآیند مذاکرات تلاش خواهند کرد تا روی ساختاری توافق کنند که ماهیتا هیچ نسبتی با جمهوریت نداشته باشد؛ حتی اگر ظاهراً اسم آن را جمهوریت بگذارند. چنین ساختاری طالبان را یک گام به جلو میآورد و آنهارا در مقام و موقعیتی قرار می دهد تا رفته رفته زمینه را برای برچیدن بساط حکومت توافقی و تاسیس امارت خویش فراهم کنند. لذا ای مذاکره کنندگان جمهوریت! از همین حالا باید گام هارا آگاهانه و سنجیده بردارید تا فردا شرمسار مردم و محکوم تاریخ نشوید.

>>>   اگر از زبان یک افغان بشنوید خدا یکیست، باور نکنید!
تا یک هفته پیش طالبان اعلام می کردند که هرگز حاضر نیستند با حکومت کابل مذاکره کنند و غنی غلزی آنقدر از روی شلیته گری چیغ می زد که با عبدالله عبدالله حکومت دو سره تشکیل نداده و کابینه را پنجاه در پنجاه نمی سازد، که چین های ....پاره می گشت
عبدالحمید

>>>   منافقت در سیاست معمول است!
ولی یک افغان غلزی منافقت را باوجش می کشاند!
پومپیو، وزیر خارجه امریکا بدون لات و منات گویی دیروز در جلسه افتتاحیه کنفرانس دوحه، قطر اعلام کرد که امریکا در نظر ندارد نظام مورد نظر خویش را که دموکراسی باشد بالای افغان ها تحمیل نماید ولی زلمی خلیلزاد چوکره وی یک روز بعد از گپ های پومپیو لات و منات ساخته، تاکید می کند که مقصد پومپیو این نبود و پومپیو می خواست بگوید که .....
وقتی یک افغان گپ بادار خویش را، که زنده تیار موجود است، در فاصله یک روز طوری منحرف می سازد که هیچ با اصل گپ ربط نمی گیرد، حال شما فکر کنید که این افغان ها از حدیث پیغمبر در غیاب وی و از قرآن چه جور می کنند؟
عبدالحمید

>>>   بنام خدا
هم وطن نازنینم!
در جهان امروز ما رقابت ها، تنش ها، تضادها، کشمکش ها و... چنان گسترده عظیم خشن و بی رحمانه میان قدرت های بزرگ است نه از انسانیت خبری است ‌‌و نه از حقوق بشر بلکه این واژه ها ابزاری در راستای منافع کشورهای بزرگ استفاده می گردد. با وجودی همه از انسانیت، حقوق بشر، آزادی، عدالت و برابری حرف میزنند اما هیچ چیز را بدن های زخمی و روح پژ مرده امان احساس نمیکند!
در علم سیاست گفته شده « فیل ها چه مستی کنند و چه جنگ علف زیر پایشان لگدمال میشود.» قدرتهای بزرگ جنگ یا مستی کنند ما لگدمال میشویم.
اینک سرزمین ‌و رهبران ما میان آمریکا، چین، هند، پاکستان، روسیه، ترکیه، عربستان، انگلیس و اروپا تقسیم شده است...
هیچ کس نمی خواهد جنگ پایان یابد و صلح برقرار شود هر یک میخواهد چیزی نصیب اش گردد پس پایانی در جنگ و آغازی برای صلح تا زمانی مانند دیگر کشورها رهبران سرزمین ما بجای مذهبی بودن و قومی بودن ملی نیندیشیده اند ‌‌و عمل نکرده اند صلحی برقرار نخواهد شد.
Gol Amiri

>>>   آقای Gol Amiri هموطن عزیز و ارجمند، حالا وقتی حاکمان داخل با افکار و اندیشه های عقبمانده ...، و ضعف مطلق و با عجز و ناتوانی نمی توانند روند رشد فعالیت مسالمت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ...، در کشور را جایگزین خشونت و برادر کشی و ترور و بی عدالتی سازند، این موضوع و مسئله چه ربطی به آسمان و ریسمان و کشورهای خارج دارد؟ ما عرضهً اداره کردن کشور خود را نداریم، در این شرایط طبیعی است سودجویان و فرصت طلبان داخل و خارج هم سوار شرایط بلبشور داخل شده و از آب گل الود ماهی می گیرند. هرگاه یک حکومت و یا یک جریان فکری و سیاسی نتواند خود را ملّی و مدرن و با دموکراسی منطبق سازد، حتی اگر وابستگی خارجی نیز نداشته باشد، خودبخود تبدیل به عمله و آلت دست گشته و منافع سود جویان و فرصت طلبان داخل و بیگانه را تاًمین میکند.
درود بر مردم دلیر افغانستان.

>>>   سران طالبان گفته اند که علت جنگ باید جستجو شود. علت جنگ حمایت اردوی پاکستان از طالبان بوده است.
طالبان این کشتار مردم و جنگ تحمیلی را جهاد علیه امریکا و میگویند در خالیکه از با امریکا صلح کرده اند و از امریکا میخوهند که آنها را بقدرت برساند. طالبان از مردم میترسند و به امریکا پناه برده اند. این است معنی جهاد طالبان. رسیدن بقدرت برای کشتار و ترور و شکنجه مردم بیگناه افغانستان.

>>>   عاقل بچیم !
من نمیدانم چرا باید جواب خودت را بنویسم ، مگر گاهی میگویم خوب است که این اسم یک روزی با مسما شود ، به هر حال.
در عید قربان شاید در یک روز صد ملیون حیوان سر بریده شود. و این از نظر خودت جنایت است.
اما در طرف دیگر
اگر به طور اوسط گوشت این حیوانات برای 30 فامیل توزیع شود ،یعنی 30 × 100000000 = 3 ملیارد
۱ سه ملیارد انسان زمین در یک روز گوشت میخورند
۲ در همین روز در کشور های اسلامی هیچ قصابی در دوکان خود کشتار نمیکند چون مردم گوشت نمیخرند ، پس حد اقل ۵۰ تا ۷۰ ملیون حیوان کشته نمیشود .
۳ در روز های غیر عید فربان در جهان روزانه به صد ها ملیون حیوان برای تغذیه آدم ها سر بریده میشود ، اگر مرغ را هم حساب کنیم ماشین حساب جام میماند.
پس بهتر است عاقلانه فکر کنی.

و در مورد سنگ زدن بر دیوار
بچه گک
۱ از نظر روانی وقتی سترس داری گاهی سرت را به دیوار میزنی ، گاهی مشت بر دیوار میکوبی و گاخی هم چیغ میزنی و این همه بر رسیدن به آرامش تاثیر دارد.

۲ از نظر اعتقادی ما مسلمان ها که امیدوارم خودت هم شامل باشی ، سنگ زدن بر دیوار نه گفتن به شیطان است.
و اگر خارج از اعتقاد بدان نگاه کنی نه گفتن به انرژی های منفی است .

مثل این علما حرف های زیاد دارند مگر من جاهل به حد فهم خود برایت نوشتم.
زنده باشی و پرکار

>>>   به نویسنده(عاقل بچیم)!
انچه من نوشتم نظرمن نه ،بلکه نظریک عالم است که صرف متوجه اسلام،نه بل متوجه همه ادیان است.ودلایل متعدددیگرهم دارد.عالم دیگرمیگویدتلفات جنگ بخاطردین خیلی زیادترازمجموعه تلفات انسانها ازسبب توبرکلوز،ملاریا وسرطان است.
من هم مثل میلیاردهاانسان دیگرگوشت میخورم،ولی قدرمشکل است که قبول کردکه سربریدن وهلاک ساختن یک حیوان بیزبان وبیگناه موجب رضای خداوندشود.
ممنون هستم که ازشما اموختم کسانی که شترس دارند،عوض مراجعه به روان پزشک بعدازین باید سرومشت به دیواربزنندوچیغ وفریادکنند.
عاقل

>>>   وقتی باچشم سرمیبینی انهاییکه دین ندارندنسبت به دیندارها باادب ،بااخلاق،بانزاکت،صادق وراستکاراند،پس چه بایدگفت واین مشکل راچگونه حل کرد؟
هارون

>>>   یکی ازدوستان دراخیراین صفحه به جواب عاقل مطلبی نوشته ودراخیرخودرا به معرفی گرفته است.(من جاهل).باهمین بخش نوشته شان من هم موافقم.
صدر

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است