پایان یک پروژه ناکام و سنگینی توافقنامه دوحه
آیا نمایندگان کابل، قدرت و مهارت آن را دارند که طالبان را از تاکید بر تطبیق این توافقنامه باز دارند و بدون توجه به آن، وادار به گفتگوی شان کنند؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۹    ۱۳۹۹/۶/۲۳ کد خبر: 164789 منبع: پرینت

سر انجام، گفتگوهای صلح آغاز شد و با شروع این گفتگوها، پروژه ای را که دو دهه قبل با کنفرانس بن آغاز شد می توان پایان یافته و ناکام خواند.
پایان یافتن آن پروژه، بستگی به موفقیت و یا شکست این گفتگوها ندارد، چون در هر دو صورت، افغانستان وارد مرحله ای کاملا متفاوتی خواهد شد.

موفقیت گفتگوها، حیات جمعی ما، نظام سیاسی و روابط ما با جهان را دچار تغییرات اساسی خواهد کرد و شکست گفتگوها، پیامدهای بسیار وحشتناک و احتمالا فروپاشی و گسترش جنگ داخلی را در پی خواهد داشت. ما همین حالا، شاهد حرکت نه چندان آرام افغانستان به مرحله ای دیگری هستیم.

تفاوت ها در دیدگاه و خواست های نمایندگان کابل و طالبان را به خوبی می شد دید و شنید، در بیانیه نسبتا بلند داکتر عبدالله و بیانیه کوتاه اما گویای ملا برادر. داکتر عبدالله همان خواست هایی را بیان کردند که معمولا در طرف دولت می شنویم و با آن ها آشنایی داریم. ملابرادر اما تاکید واضح بر تطبیق توافقنامه طالبان با امریکایی ها داشت، و گفت که "روند جاری صلح با عملی شدن کامل پیمان دوحه می‌تواند کامیاب شود".

اما تاکید ملا برادر بر توافقنامه دوحه و آن هم در سه خط اول بیانیه به چه معنی است؟ به نظر من، این تاکید نشان می دهد که خواست های کلی و اساسی طالبان چیست. تاکید بر این توافقنامه و اجرای آن، به خواست های طالبان مشروعیت نسبی هم می بخشد.

در توافقنامه دوحه آمده است که با آغاز گفتگوهای بین الافغانی، آتش بس دایمی و همه جانبه یکی از مواد اجندا خواهد بود و تاریخ، روش و مکانیزم تطبیق آن مورد بحث قرار خواهد گرفت، اما اعلان آن، همراه با توافق کامل بر "نقشه راه سیاسی آینده افغانستان" صورت خواهد گرفت. منظور از نقشه راه به صورت کوتاه، همان "یک حکومت اسلامی پسا توافق که در مذاکرات و دیالوگ بین الافغانی مشخص شود" است، که در این توافقنامه آمده است. یعنی، گذار از حکومت و یا حتی نظام سیاسی فعلی، و توافق بر سر یک پدیده بدیل.

دلیل دیگر تاکید طالبان بر توافقنامه دوحه، اهمیت بند D و E بخش اول آن است. در این دو بند آمده است که امریکا، پس از آغاز گفتگوهای بین الافغانی، تحریم ها بر طالبان و پاداش ها بر سر اعضای طالبان را مورد بازبینی قرار می دهد و با رایزنی با اعضای شورای امنیت ملل متحد و افغانستان، اعضای طالبان را از لیست سیاه ملل متحد بیرون می کند.

واضح است که تاکید بر تطبیق توافقنامه دوحه و عمل بر اساس آن تا چه حد می تواند به نفع طالبان باشد و چقدر کار نمایندگان کابل را می تواند مشکل کند، چون این توافقنامه و تطبیق آن، تعهد و حمایت امریکایی ها را با خود دارد. تاکید بر تطبیق این توافقنامه تا کنون کاملا و به صورت یک طرفه به نفع طالبان بوده است و آنها را در موضع برتر و بهتری قرار داده است.
آیا نمایندگان کابل، قدرت و مهارت آن را دارند که طالبان را از تاکید بر تطبیق این توافقنامه باز دارند و بدون توجه به آن، وادار به گفتگوی شان کنند؟

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
توافقنامه
قطر
نظرات بینندگان:

>>>   با تآسف نی ، چون هیئت اوغانستان از دَر عُجز و نا توانی داخل گفتگو شد، با بشر میتوان از بشر دوستی صحبت کرد، اینها از بشریت آگاهی ندارند این ها ابلیسانی اند و خود را فرشته جلوه میدهند، برای کسانی که به مادر و خواهر خود احترام ندارند از عاطفه و بشر دوستی نزدشان نباید صحبت کرد چون برای شان ارزش ندارد برای آنکه با عاطفه ئی بشری زندگی نکرده اند.
خارکش

>>>   حکومت کابل هیچگونه توانمندی قبولاندن حد اقل شرایط خویش بر طالبان را ندارد. ولی مذاکره و گفتگو ضروری و لازمی است اینکه چه وقت به نتیجه ای نهایی و مثبت به نفع مرد م میرسد قضیه ای اصلی میباشد.
سی سال قبل با تاسیس حکومت اسلامی در افغانستان که از ارزو های دیرینه ای سران تنظیمها از احمد شاه مسعود تا گلبدین و ربانی و سیاف و غیره بود حکم بربادی کشور امضا شد. سیاست عملا با مذهب عجین شد و ریشو های بی فرهنگ و دور از علم و دانش سرنوشت مردم و کشور ما را بدست گرفتند و بعدا طالبان بر این نیرو های اهریمنی مضاعف گردید. اگر در افغانستان حکومت طالبانی با تغییرات کمی بوجود اید برای حاکمان فعلی فرقی نمیکند و حتی شاید بهتر باشد ولی بازنده ای اصلی مردم مستضعف به خصوص بازنده ای اصلی این بازی های سیاسی زنان افغانستان است که یکیار دگر در شرایط بد ناگوار زندگی قرار خواهند گرفت و از حقوق راستین شان محروم خواهند شد و انهم در کشوریکه هزاران بیوه و هزاران مادر بی فرزند بوده و نان اوزر ندارند و حکومات نیز هیچ نوع پلان حمایت از فامیل های غریب و مستحق امداد نداشته و ندارند و نه خواهند داشت.
جهادی های افغاستان بدون شبهه با طالبان کنار خواهند امد و با سازش ها هر دو طرف بر مردم حکومت خواهند کرد.
تا زمانیکه سیاست از دولت جدا نه گرد رنج و درد مردم هیچگاهی پایان نه خواهد یاقت .
حنظله

>>>   مردم افغانستان مسلمان و حکومت شریعت اسلامی میخواهند.
دولت فعلی و لشکر زمینی امریکا(ایتلاف شمال)که نه به دین خدا خدمت کردند و نه به مردم باید هرچه زودتر توبه وقدرت را به حلال زاده گان بسپارند.
چونکه هلال و حرام باهم تعامل کرده نمی تواند.
اردوی مزدور منافق پیپسی خور که نه قادر به تامین امنیت اند و نه از مال و نه از سر مردم محافظت کرده میتواند- باید منحل شوند.
مردم افغانستان تنها در چوکات کلمه لاالله و شریعت اسلام باهم تعامل کرده میتواند و بس.

>>>   سام و علیکم بروبچ گل افغان
داداش میخواستم بگم اگه مذاکره کننده میخواید در ایران موجود هست تخفیف خوبم میدیم
بعدش یهو سر یه داستان به تفاهم نرسیدن طالبان یکیشون هم خودش رو با الله اکبر زارت منفجر کنه
به نظرم سریع به توافق میرسند
ولی این خط این نشون طالبان تا اونیکه خودشون میخوان رو اجرا نکنند دست بردار نیستند
همون اسلامی که باعث عقب موندگی افغانستان شده

>>>   حنظله،
معنی جدایی سیاست از مذهب چیست؟
سیاست علم اداره جامعه است و جامعه میتواند دیانت داشته باشد یا نداشته باشد.
تقریبا" هشتاد فیصد جوامع به شکلی از اشکال معتقد به یک باور دینی هستند.
خود بی دینی یا خدا ناباوری هم یک دین است.
هر فرد یک مفکوره دارد و همان مفکوره اش دین اش است.
پس جامعه بدون دین نیست.

>>>   اقا ویا خانم وطندار!
باگذشت زمان نمیشود واقعیت های تاریخی را تغییر دادواز بدیهیات حوادث انکار نمود انچه ثابت ومتحقق است تاسیس طالب در کویته ای پاکستان توسط امریکا وانگلیس میباشد زمانی زیادی نگذشته که این حادثه کهنه گردیده وفراموش شده باشد بی نظیر بهوتو صدر اعظم فقید پاکستان درین مورد به صراحت سخن گفت واعتراف نمود که انها با اشتراک انگلیس وامریکا طالب را ایجاد واستعمال نمودند وخانم کلینتون وزیر خارجه ای اسبق امریکا نیز طی مصاحبه ای طولانی حتی ازین هم پیش تر رفت <که همین ما بودیم که طالب وداعش ومجاهد را بمیان اوردیم >وقتی امر ازینقرار باشد که طالب و... ساخته وپرداخته ای خارجی ها اند واداره وکنترول انها مستقیم ویا غیر مستقیم از سوی انها صورت بگیرد پس به این همه نشست وبرخاست ها وجلسه ومذاکره چه ضرور است چون اختیار هردو طرف بدست خودشان است این موضوع با یک مسیچ ویا تلفون حل میگردد واین جنگی را که به راه انداخته اند خود میتوانند خاموش هم نمایند ولی اقای خلیل زاد پیش ازین که این مجلس برگذار گردد اظهار داشت صلح با طالب معنی پایان جنگ نیست !!! وهمیشه اظهار میدارند که کاهش خشونت چرا قطع خشونت را بیان نمیدارند !!!گویا به زبان حال فرمودند که ما بلاهای بسیاری تا تباهی ونابودی کامل افغانها وافغانستان در دست تهیه داریم که یکی پی دیگری ان نقشه هارا تطبیق مینمایم ومعلوم است که کشمکش های افغانستان ریشه ای استخباراتی دارد ویک جنگ منطقوی و تنازع منافع کشور های بزرگ است ودولت دست نشانده ای کابل وطالب ساخت خارجی ها صلاحیت وجرءت پایان وختم ان را ندارند وفلاسفه میگویند تا علت ازبین نرود معلول همچنان باقی می ماند وقتی مساله ای کشور بلاکشیده ای افغانها معلول ومحصول نقشه های منافع واستخباراتی باشد هنوز انها به اهداف کامل خود نرسیده اند پس توقع ختم جنگ ومنازعه وکشمکش های را که دیگران زمینه ساز ان اند نداشته باشیم وبدون موجب احساس خوشبینی وراحتی ننمایم در واقع افغانها ثمره ای مقاومتها واستقلال طلبی وازادیخواهی نیاکان خودرا می چشند ودیگران هراس دارند که این قوم را تاکاملا سرکوب ومضمحل نسازیم محصولات ومنابع زیر زمینی انها را نمیتوان چپاول نمود ونمیشود بربالای انها تسلط کامل داشت ولی باید بدانند که دیگر ان افغانهای سابق نمانده با بودن حکمتیار وکرزی وغنی وعبدالله وقانونی وصالح ومحقق وخلیلی و ملابرادر وهیبت الله وعبدالسلام ضعیف و... شما میتوانیدبه ارامی واسان حاکم مطلق افغانستان باشیداگر خواسته باشید اینها مانند قرار داد امنیتی که با شما امضا نمودند هر قرار داد وپیمان وفدریشن را امضا خواهند نمود بیهوده در پی قتل وکشتار این ملت وتخریب این کشور نباشید
حاجی ولایت خان صافی از فرانسه

>>>   بنده خدا آمده نمی‌داند حلال را با کدام ه مینویسند!
آن وقت از شریعت اسلامی گپ میزند!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است