غنی به قطر احضار شده بود
اینبار اشرف غنی به دوحه قطر احضار شد و دو اخطار جدی از جانب کارگردان نمایشنامه (زلمی خلیلزاد) و دستیار نظامی کارگردان (جنرال میلر) دریافت کرد 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۵    ۱۳۹۹/۷/۱۵ کد خبر: 165066 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)نمایشنامه گفتگوهای صلح افغانستان در قطر در کنار اینکه به نتیجه نمیرسد، زمینه اغتشاش بیشتر در کشور را فراهم خواهد آورد.
این نمایشنامه که از قبل نوشته شده و بطور دقیق تمامی اجزای آن اجرایی می شود، بر مبنای منافع آمریکا و متحدان اش در منطقه تنظیم شده است.

در حین اجرای این نمایشنامه، گاها اشتباهات ناشیانه ای از بازیگران آن سر می زند که با تذکر کارگردان آن (زلمی خلیلزاد) دوباره به روال عادی بازگشته و بازیگران خاطی، با دریافت اخطارهای جدی دوباره به روند عادی بازی باز می گردند.

یکی از این بازیگران خاطی که همواره دچار اشتباه شده و جملات نمایشنامه را بصورت دقیق حفظ نکرده و بارها با تذکر کارگردان بخود آمده، اشرف غنی احمدزی می باشد.

اینبار نیز اشرف غنی به دوحه قطر احضار شد و دو اخطار جدی از جانب کارگردان نمایشنامه (زلمی خلیلزاد) و دستیار نظامی کارگردان (جنرال میلر) دریافت کرد.
اینکه دستیار نظامی کارگردان خود وارد میدان شده و مستقیم به اشرف غنی تذکر داده است، جای بحث دارد اما بنظر می رسد که جناب غنی از جنرال میلر پیام واضحی را به نمایندگی از ارتش و قوای نظامی آمریکا گرفته باشد.

پس از آنکه اشرف در دیدار با دیبورا لاینس نمایندۀ خاص سرمنشی سازمان ملل متحد، اندریاس وان برنت سفیر اتحادیه اروپا و خانم الیسون ماری بلیک سفیر بریتانیا، متوجه اشتباهاتش نشد، به قطر احضار گردید.
اما به جهت اینکه کسی متوجه وخامت اشتباهات اشرف غنی و احضار وی به قطر نشود، بسوی کویت رهنمون گردید و سپس عازم قطر شد.

اشرف غنی در نخست، با هیات مذاکره کنندۀ صلح دولت دیدار کرد تا با اطلاع از روند مذاکرات هیات دولت در قطر بتواند در جلسه مواخذه با اربابان مواجه شود.
در این دیدار، معصوم استانکزی رییس هیات مذاکره کننده صلح دولت، گزارش کارکردهای خویش را ارایه نمود. بعداً غنی صحبت کرده گفت که شما تیمی وصل هستید، نه تیم فصل و مردم می خواهند شما به بحران چهل سال گذشته بگونه اساسی نقطه پایان بگذارید و ملت راه حل اساسی این بحران را در نظام جمهوریت می بیند.
غنی در عین خالی که می دانست دروغ می گوید افزود: مردم افغانستان و حتی جنگجویان طالب دیگر از جنگ خسته شده اند و این خستگی باید بگونۀ اساسی درک شود.

سپس اشرف غنی با مسوولین رسانه های کشور که در سفر به قطر وی را همراهی می کنند، در خصوص پروسۀ صلح، آیندۀ افغانستان و ختم جنگ، صحبت کرد.
ابتدا مسوولین رسانه ها سوالات شان را در رابطه به آتش بس، انعطاف پذیری گروه طالبان که متاسفانه مشاهده نشده است، اصلاحات در دولت، دیدار با امیر قطر و موضوعاتی که با وی بحث خواهد شد و اینکه سفر غنی و هیات همراه اش در پیوند به پروسۀ صلح انجام شده، مطرح کردند.
اشرف غنی مانند گذشته با لحنی شعارگونه گفت که صلح یکی از موضوعات مهم برای ما است و ما در چارچوب ارزش های ملی و منافع ملی خود، صلاحیت و حدود را به تیم مذاکره کنندۀ افغانستان واگذار کرده ایم و آنان عملاً کار میکنند.

جالب اینجا است که حمدالله محب مشاور امنیت ملی در برنامه تلویزیونی «مناظره کابل» این قسمت از صحبت های غنی را نقض کرده گفت که تیم مذاکره‌کننده دولت هیچ صلاحیتی ندارد و برای تصمیم‌گیری باید به شورای مصالحه و رییس جمهور مراجعه شود.

اشرف غنی قبل از رفتن به جلسه ای که احضار شده بود، با شیخ خالد بن خلیفه بن عبدالعزیز ال ثانی صدراعظم قطر دیدار نمود و پس از تمدید اعتماد به نفسش به جلسه احضاریه خویش رفت.
اشرف غنی در نخست با هیات همراهش به جلسه احضاریه خویش شرکت کرد. در ابتدای این حلسه، امرالله صالح، حنیف اتمر و حمدالله محب همراه اشرف غنی بودند ولی پس از گذشت دقایقی از همراهان غنی خواسته شد تا جلسه را ترک کرده اشرف غنی را با کارگردان و دستیار نظامی کارگردان نمایشنامه قطر تنها بگذارند.
افراد همراه غنی از جلسه به بیرون هدایت شدند و در جلسه، نماینده شورای امنیت ملی امریکا، قوماندان عمومی نیروهای حمایت قاطع و نماینده وزارت دفاع ملی آن کشور در مقابل اشرف غنی قرار گرفتند که از محتوا و تذکرات هیات آمریکایی هیچ گزارشی به بیرون درز نکرده است.

در این جلسه محرمانه شاید به غنی پیرامون علت اصلی راه اندازی گفتگوهای قطر که درک تقویم انتخاباتی آمریکا است، تذکر داده شده باشد. زیرا اشرف غنی احمدزی با رد نتیجه مذاکرات صلح در قطر گفته بود که: ایجاد حکومت مؤقت تنها با بیرون کردن جنازه‌ام از ارگ، ممکن است.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
احضار غنی
قطر
آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   مقصد سفر اشرف غنی اصلاً قطر نبود،بلکه کویت بود.
زیرا پادشاه کویت فوت کرده است و او بخاطر اشتراک در مراسم به خاک سپاری او شرکت میکرد.
بخاطر این که نشان دهد که مسایل مذاکرات بین الافغانی نیز برایش مهم است،یک سفر کوتاه به قطر و بازدید از جریان مذاکرات کرد.
او میداند که طالبان او و دولت او را برسمیت نمی شناسند و با او ملاقات نمی کنند،از همین خاطر با هیأت افغانی و زلمی خلیل زاد و جنرال مولر خود شان یک جلسه تشکیل کردند و ملاقات کرد.
اشرف غنی بار ها هم با جنرال مولر و هم با زلمی خلیل زاد و هم با هیأت اشتراک کننده صلح در افغانستان ملاقات کرده است.
کرزی که عضویت هیأت صلح را قبول نکرد،نیز بخاطری که از جریانات سیاسی افغانستان گوشه نماند،دیروز باز نفر های چوب خطی خویش را جمع کرده بود و چند زورنالست را خواست و حملات انتحاری ننگرهار و لغمام را تقبیخ کرد.

>>>   آسانترين راه حل اين مسأله همانا مرده غني را از ارگ كشيدن است، و جسدش را هم به امريكا ببرند كه دختر و پسرش و هم يك پاپي او در آنجا است.

>>>   دنیا و طالب حالا به موافقه رسیده اند که دور بعدی عبدالله برای سه سال به گونه موقت به قدرت برسد و ظرف این سه سال انتخابات را ملل متحد راه اندازی کند و شرط اساسی این است که مناطق تحت نفوذ طالبان باید به شیوه طالبی اداره شود و معاش رهبران طالب تا پایان عمر تادیه شود.
دیده شود چه میشود.

>>>   امرالله "ايشجي" ثاني
ايشجي ازبيك با حراج گذاشتن ...خود در برابر نيروهاي اشغالگر، سياسيون، قشر تحصیل کرده و عام مردم خواست، بزعم خود خواست حریفش دوستم را از صحنه سیاسی نظامی حذف وخود را جایگزین رهبری قوم باعزت ازبک اعلام نماید، اما او نمیدانست با پرداخت چه قیمت و تاوانی؟
بدون شک این به حراج گذاشتن تصمیم شخص «ایشجی» نبود، اراده سیاست گذاران داخلی و حامیان اشغالگر شان بود که از موجودیت جنرال دوستم در نظام بعنوان معاون اول حراس و دلهره داشتند و خواستند با این نقشه کشی اورا در میان مردم افغانستان بخصوص قوم با عزت ازبیک شخصیت کشی نمایند در حالیکه شمشیر اورا بران تر در برابر ایشجی نسبت به گذشته ساختند بدون اینکه ایشجی جزیی ترین نفعی را جز سرافگندگی کسب کرده باشد.
نتیجه این سناریو به نفع دولتمردان پشتون تمام شد، جنرال دوستم را به زور باداران خارجی شان برای مدتی به ترکیه تبعید نمودند و پست معاونیت اول را بحالت تعلیق در آوردند و خود به عملی ساختن پلان های قومی و شئونیستی شان با قوت تمام ادامه دادند. سرانجام جنرال دوستم پیروز میدان شد و نقشه پردازانیکه او را میخواستند محاکمه کنند به او رتبه «مارشالی» دادند و چندین وزارت و پست های بلند دولتی را در اختیار طرفدارانش سپردند که متاسفاسانه «ایشجی» را غرض مداوا حتی به خارج از کشور نفرستادند! این است استفاده جویی قومی سیاست گذاران پشتون افغانستان و در راس اشغالگران حامی آنها!!!
موضوع محوری بحث اینجا، امرالله صالح یا «ایشجی ثانی» قوم سرافراز تاجیک است. پشتونها در افغانستان در پهنای تاریخ بیشتر از دو سده شان که زمام افغانستان را به حمایت استعمار گران معین در اختیار دارند با عملی نمودن این قبیل شیوه ها حکمروایی خودرو درین قلمرو و جغرافیای فعلی بنام افغانستان به پیش میبرند.
انتساب امرالله صالح به اشاره مستقیم خارجیها بالای غنی احمد زی تحمیل شده ورنه صالح قبل از آن یکی از منتقدین سرسخت و بلامنازعه اشرف غنی و تیمش بشمار میرفت و اصطلاح «نکتایی داران باد اورده و بدون ریشه» از حرفهای بجامانده اوست که علیه غنی و دارو دسته آش در تظاهرات استفاده میبرد.
سیاست گذاران پشتون و حامیان برونمرزی شان، در عملی سازی پروژه های قومی و ضدملی در افغانستان نیاز به کسانی از اقوام دیگر کشور دارند که نه تنها بلی گو باشند بلکه، آنچه میخواهند را توسط اینگونه اشخاص در ساحات تحت نفوذ قومی و تباری شان عملی نمایند.
نیرو های جهاد و مقاومت مرتبط به هر قوم و قبیله بزرگترین سد در برابر بیعدالتی های سیاست گذاران دولتی محسوس می‌شوند و حضور فعال دارند و به نحوی از انحاء مانع عملی سازی پلان های شان میشوند. استعمارگران خارجی و گردانندگان نظام قومی «پشتونیزم» با راه اندازی نقشه هایی چون تطمیع، حذف فزیکی، آوردن فشار و دستگیری سران آنها، خواستند تا این صداهای رسای عدالت خواهی را خاموش کنند و در خاموشی آنها از نیروی خودی شان با اجیر سازی بعضی از شخصیت ها استفاده برند.
همه میدانند که شخصیت های بزرگ جهاد و مقامت چون استاد ربانی شهید، احمد شاه مسعود شهید وصدها و هزاران چهره های تابناک دیگر را با این پروژه های بزدلانه از سر راه خود برداشتند. بی خبر از اینکه آنها هرکدام شان صاحب یک مکتب فکری بودند و امروز پیروانشان چند برابر نیرومندتر از دیروز شده است.
صالح«ایشجی ثانی» با انتسابش در پست معاونیت اول به خارجیها و گماشته های داخلی شان وعده سپرده که پلان های آنهارا مطابق میل و دلخواه شان عملی خواهد کرد.
در اولین پلان «ایشجی ثانی» به دستگیری عبدالحمید خراسانی اقدام و با استفاده از صلاحیت دولتی اش او را به حبس کشاند که سر انجام با فشار های پیهم مردم رها گردید.
پلان دوم آن دستگیری جنرال دین محمد جرئت بود که چندین بار اقدامش برای دستگیری او بی نتیجه و به موفقیت نه انجامید.
اقدام دیگر آن بالای کرام الدین کرام بود که با استفاده از نیروی کماندو و نیروهای زمینی نیمه شب هنگام خواست اورا دستگیر و کام باداران داخلی و خارجی اش را شیرین نماید که خوشبختانه موفق نشد. ناکامی او در پنجشیر سبب شده است که خارجی‌های حامی تیم پشتونیزم دولتی همگام با زمامداران دولتی پنجشیر هراس،
پلان خطرناک دیگری را طراحی کرده اند تا با نا امن سازی پنجشیر اقدام به استقرار نیروی نظامی در آنجا نمایند. که اقداماتاخیر دو بار حمله طالبان به این دره شامل همین همین پروژه «برهم زنی امنیت پنجشیر» است که قصدا از طریق دولت و حامیان خارجی شان به راه افتاده است. ممکن است این حملات تا زمانی ادامه یابد که مردم پنجشیر از مقامات دولتی بخواهند تا نیروهای حافظ به آن دره گسیل شود. من مطمئن هستم که احمد جوان و تحصیل یافته «مسعود ثانی» از همچو پلان های شوم مطلع خواهند بود و آنها را به همیاری قوماندانها و مجاهدین کاملا تحت نظر و خنثی خواهند نمود ولکه ننگین وشرم آور را بر جبین صالح «غلام بچه دربار» و «ایشجی ثانی» حک خواهند ساخت. انشاءالله.
امرالله صالح«ایشجی ثانی» میخواهد در قدم اول از کسانی چون عبدالحمید خراسانی، جنرال دین محمد جرئت ، کرام الدین کرام و ... عقده گشایی کند که از آنها در آوان بی سرسرنوشتی درد کشیده بود، دردی به بسان« ایشجی» از جنرال دوستم، اما سنگین تر و عمیقتراز آن.
سروش

>>>   افغانستان و نظام فعلی را نباید به اشرف غنی ختم کرد. نظام جمهوری و دمکراسی نیم بند بهتر از امارت شلاق زن طالبی است.

>>>   Hasan Ali Adalat
احضار اشرف غنی احمدزی در دوحه ، ناگهانی و شاید به دستور سناریو نویسان پشت پرده صورت گرفته باشد !
حلقه تنگ ارگی ها با شعار یا ( ارگ و یا مرگ ) پلان پشت پرده قطر را شوخی فکر می کردند و یکسره صدای مخالفت را سرمیدادند ، ارگی ها فکر می کردند که با طالبان مواجه هستند بی خبر از اینکه طالبان مانند ارگی ها دانه برای بازی شطرنج هستند و اختیار اصلی افغانستان در دست کسانی است که هم نان می دهند و هم فرمان می دهند ، بدون شک اشرف غنی احمدزی آخرین سناریو را از زبان امیر قطر دریافت می کند .

>>>   Arif Akhlaqi
دقیقا، ولی اگر ارگی ها هنوز درک نکرده اند واقعا که قدرت اینها را کر و کور کرده بوده ، برای همه واضح است که ارگی ها به خواست خود ۵۰۰۰ هزار زندانی رها نکرده بود پس باید منتظیر هر دستوری هر لحظه باشد

>>>   شاه قربان سرشار
چیزی کی آمریکا و طالبان در قرار داد نامه
ذکر کرده باشد همو تطبیق میشود.
این قرار داد فقط و فقط به نفع طالبان است . و به همین دلیل هم طالبان بسیار مغرورانه و کاملا خاطرجمع وارد مذاکرات بین الافعانی شده اند .
و در ضمن آمریکا و طالبان باید بدانند کی مجاهدین و احزاب سیاسی و مردم افغانستان اصلا این توافق نامه طالبان و آمریکا را قبول ندارند احزاب سیاسی و مردم افغانستان حاضر هستند کی افغانستان وارد بحران شود ولی حاضر نیستند زیر بار ظلم حکومت طالبانی بروند . و افغانستان به زودترین وقت وارد بحران میشود اگر همان توافق نامه طالبان و آمریکا تطبیق شود . اگر بین خود ساخت و باخت کنند افغانستان وارد بحران نمیشود ‌. زیرا طرف های جهادی مثل حزب جمعیت حزب وحدت حزب حرکت حزب جنبش به رهبری مارشال دوستم و خود مردم افغانستان اصلا امارات اسلامی را نمی خواهند . زیرا اینها کاملا با طالبان موافق نیستند از هر نگاه و خلاف طالبان هستند و سال های سال با طالبان جنگیدند . طالبان مزدوران پاکستان و ایران و کشور های اجنبی دیگر و آمریکا باید بدانند اگر قرار باشد همه چیز به نفع طالبان شود افغانستان وارد بحران و جنگ های داخلی شروع میشود زیرا چشم پاره ای کی مردم افغانستان دارد شجاعت و دلاوری کی مردم افغانستان دارد اصلا زیر بار ظلم حکومت طالبانی نمی روند زیرا ۴۰ سال است مردم افغانستان در جنگ بودند و هیچ ترسی از جنگ ندارند.

>>>   Mojtaba Karemi
دقیقا امریکا بازی را به نفع خویش تغیر میدهد،دراین مرحله که کدام مردم را هدف قرار خواهد داد ، پیش خودشان هست .عجب بازی با طالبا ن

>>>   Esmatullah Raghib
به باور من سفر اشرف غنی به دوحه از دو احتمال خالی نیست:
۱- ملاقات با اعضای هیئت مذاکره کننده و تعیین نقش راه جدید برای حل ادامه گفتگوها. به نظر می‌رسد از چند روز بدینسو گفتگوها متوقف می‌باشد و ممکن است هیئت حکومت برای ادامه این روند نیازمند هدایات جدید باشند.
۲- مطالبه استعفای غنی از سوی امریکایی‌ها و فراهم‌سازی تشکیل حکومت موقت یا همان اداره عبوری به رهبری یک شخص سوم بی‌طرف. زیرا فکر نمی‌کنم طالبان به هیچ‌چیزی کمتر از اداره موقت قناعت کنند و نگرانی‌های چند روز پیش اشرف غنی که ترک ارگ را به قیمت جنازه‌اش توصیف می‌کرد نیز تصدیق از همین از ادعاست.
اگر حکومت فکر کند که طالبان نیز مثل گلبدین حکمتیار با این نظام موجود در یک گوشه کابل هضم می‌شود خواب است و خیال، زیرا شرایط طالبان تا گلبدین حکمتیار زیاد فرق می‌کند.

>>>   شوراى حراست و ثبات عضويت عمرداوودزى را در اين شورا لغو كرده است.
در اعلاميه شوراى حراست و ثبات گفته شده است كه به علت ارايه اطلاعات نادرست و غلط در باره صلح از سوى آقاى داوودزى به حكومت و رهبرى اين شورا، عضويت وى لغو شده است.
قاسانی

>>>   Wase Soroush
گفتگوهای صلح با تروریستان طالبان فقط خیمه شب بازی است. برادر تروریستان طالبان (غنی احمدزی) از مدت‌ها برای ورود مجدد تروریستان طالبان به ارگ برنامه‌ریزی کرده و خودش به همین خاطر آنجا حضور دارد.
به اندازه‌ای که این دیوث از بازگشت برادران تروریستش به قدرت خوشحال است، هیچ کس دیگری نیست!
برای ما طالبان همیشه تروریست بوده و خواهند بود و حامیان‌ آنها، چه عرب، چه آمریکایی و چه اوغان یا دیگران فرقی با آنها ندارند!

>>>   سروش نظامی
استالین در یکی از جلسات معمول خود، خواست که برای او مرغی بیاورند؛ او آن را گرفت و در حالیکه با یك دست گلوي مرغ را می فشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد...
مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راهی که شده فرار کند ولی نتوانست چون دستان استالین برای او خیلی نیرومند بود
‏خلاصه استالین بدون هیچ مشکلی توانست همه پرها را از بدن مرغ بکند و پس از پایان کار به یارانش گفت: حالا ببینیدچه اتفاقی می افتد.
او مرغ را روی زمین گذاشت و از او دور شد ، رفت تا مقداری گندم بیآورد.
‏همکارانش در کمال تعجب او را مشاهده می کردند ، درحالیکه مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی بود .
سپس استالین با دانه های گندمی که در دست داشت مرغ را به هر گوشه از اتاق به سمت خود می کشید..
در همه این مراحل مرغ پی در پی او را تعقیب می کرد و قدم به قدم دنبال او می رفت.‏در این مرحله استالین به دستیاران متعجب خود روی کرد و گفت : در یک جامعه خفته ، ساده لوحها به همین راحتی اداره می شوند.
مشاهده کردید که مرغ با وجود تحمل تمام دردهائی که من برای او ایجاد کردم باز هم مرا تعقیب کرد تا دانه ای برای زنده بودنش از من بگیرد.‏
#جامعه ی ساده لوح هم به همین راحتی اداره می شود.

>>>   محمد امین احمدی
جهاد برای نابودی جمهوریت
در حال حاضر به موجب موافقت‌نامه دوحه طالبان با نیروهای خارجی نمی‌جنگند، لذا بر اساس اعلان جانب آمریکایی بعد از موافقت‌نامه دوحه یک آمریکایی در افغانستان کشته و یا زخمی نشده است. نیروهای باقی مانده نیز مطابق اعلان ترامپ به زودی خاک افغانستان را ترک خواهند کرد. طالبان جنگ خود را تحت عنوان مبارزه با اشغال توجیه می‌کرد و آن را جهاد می‌گفت. این ادعا را اگر قبول کنیم و در آن مناقشه نکنیم، و نگوییم که به لحاظ حقوقی افغانستان هیچ وقت حاکمیت خود را از دست نداده بود ، اما می‌توانیم بگوئیم که این هدف اکنون حاصل شده است. پس ادامه جنگ برای چیست؟ اکنون جنگ با نیروهای امنیتی افغانستان و در مواردی با قریه‌ هایی که مناطق مسکونی و غیر نظامی محسوب می شوند، صورت می‌گیرد. نیروهای امنیتی، مردمی که حاکمیت طالبان را نمی‌پذیرند و نظام جمهوری اسلامی با حامیان وسیع خود یک واقعیت است. آیا این مجموعه همه کافراند و آن هم از نوع حربی آن؟ آیا این مجموعه همه جزو سپاه و لشکر آمریکا می‌باشند که طالبان با بخشی از آنها صلح کرده و با بخش دیگر صلح نکرده است؟ آیا دولت جمهوری محصول تجاوز آمریکا است که بر مردم افغانستان تحمیل شده باشد و اکنون نیز از راه زور می‌خواهد حکومت و قدرت را در دست داشته باشد و راهی جز جنگ برای اصلاح و تغییر آن وجود ندارد؟ آیا جهاد و از میان بردن نظم مستقر برای ایجاد حکومت اسلامی دلخواه و به گمان خود کامل جایز است؟ پس تداوم جنگ برای چیست؟ با کدام توجیه دینی می‌توان آن را جهاد نامید. طالبان، از استعمال کلمه جنگ و حتی منازعه ابا می‌ورزد و در مقام توصیف این جنگ جز به کلمه جهاد تن در نمی‌دهند، اما به این سوال پاسخ نمی‌دهد که چگونه این جنگ جهاد است. در واقع طالبان اکنون جنگ خود با جمهوریت و مردم قریه‌های افغانستان را جهاد می‌نامد. آیا می‌توان جنگ برای از میان بردن جمهوریت و تسلط بر قریه‌ها را جهاد نامید؟ کاش علمای دین به این پرسش پاسخ می‌دادند و راه‌ را برای صلح عادلانه باز می‌کردند.
یادداشت: هدف از این نوشته این است که این پرسش باید همگانی و عمومی شود و مردم از این طریق در ایجاد صلح سهم بگیرند.

>>>   آن ....در بالا که گفته مقصد سفر اشرف غنی اصلاً قطر نبود،بلکه کویت بود معلوم است که در عالم رویا قدم میزند و از خواسته شدن و توهین غنی کوچی به بگرام توسط ترامپ هم شاید خبر ندارد۰
مثل غلام خواسته شد و مثل موش دویده دیوده رفت۰

>>>   صلح عادلانه وپایدار خواست وآرزوی های چهل ساله مردم مومن وجنگزده افغانستان هستند.هزارها سیاست مداران مومن ووطن دوست ،کسبه کاران،علمای دینی،روحانیون،استادان پوهنتون ودانشگاه ها،محصلین ،معلمین،تجاران،دهاقین،صاحب منصبان اردو وپولیس،صدراعظمان ووزیران سابق وکارمندان دولتی،سناتوران درشب های تاریک درپولیگون ها زنده زیر خاک شدند.صدها هزارنفر معیوب ومعلول گردیدند.ملیون ها نفر درممالک همسایه ودورمهاجر شدند، .متاسفانه درزمان حکومت مجاهدین دراثر جنگ گروهی کابل باخاک یکسان شدند.هزارهانفر کشته ومعیوب گردیدند.درزمان حکومت امارت اسلامی نیزهزارها نفر کشته ومعیوب گردیدند،مسافرین وعابرین درنقاط مختلف کشور اسیر وبه قتل رسانیده شدند.الحمدالله با آمدن جامعه جهانی وتشکیل حکومت فراگیر ووسبع البنیاد حکومت داری ودیموکراسی درافغانستان شکل گرفت وصدای صلح وعدالت اجتماعی،وامنیت داییمس به شکل واقعی درافغانستان شکل گرفت درسایه صلح وآرامش میتوان تمامی اقوام برابر افغانستان به زندگی مسالمت آمیز خودها ادامه دهندوهمچنین درتمامی زمینه ها رشدوترقی نمایند.درقرآن کریم خداوند والصلح خیر فرموده اند یعنی صلح یک عمل نیکو وکارخیر است. تمامی جنگ های جهانی وداخلی وگروهی سرانجامش باصلح خاتمه یافته اند.
شاعری درباره صلح چنین شعر جالب سروده است:
در سرای زندگانی جنگ قدرت تا به کئ
این همه تعجیل کردن بهر ذلت تا به کئ
با محبت دشمنی نابود و خنثی می شود
زندگانی بهر صلح است ، جنگ و نفرت تا به کئ
ما که از اول همه اولاد آدم بوده ایم
بعد با شمشیر و ترکش ، مرگ ذلت تا به کئ
جنگ از آغاز خلقت یکه تازی کرده است
این همه فکر جدایی رو به سرعت تا به کئ
می توان در اوج قدرت یک کمی آرام شد
تا به خود آییی که دیگر هتک حرمت تا به کئ
زشت باشد هر که را در دل عداوت پرورد
مهربانی خوشتر است آزار و محنت تا به کئ
صلح را فریاد کن تا گوش هستی بشنود
زندگی معنا پذیرد روز حسرت تا به کئ
آسمانی می شوی با مهربانی خو کنی
بیش از این نامهربان ، در جنگ سبقت تا به کئ
ای وطندار این شعر هم این گونه می گردد تمام !
رشته ها را پنبه کردن فوت فرصت تا به کئ

سعدی هم راجع به پیوند و رابطه انسان ها میفرماید:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که درآفرینش زیک گوهرند
چوعضوی به درد آوردروزگار دیگر عضوهارا نماند قرار

برای اعاده وتحقق واقعی دیموکراسی ومشارکت تمامی اقشار مختلف سیاسی عم ازذکور واناث ،رشد وترقی وهمزیستی مسالمت آمیزتمامی اقوام برابر درافغانستان به صلح پایدار وامنیت سرتاسری اشد ضرورت دارد.جای نهایت خوشحالی ومسرت است که پوهنتون ها ودانشگاهای ملکی ونظامی زمینه رشد وترقی تعلیم وتربیه افراد مسلکی وملکی ونظامی عم ازذکور واناث درافغانستان مهیا گردیده اندواکنون ذکورواناث برای تامین امنیت عملا دراردو وپولیس درحال خدمت کردند هستند.باسهم گرفتن مردم وطندوست وصلح خواه در درانتخابات برای زعیم دولت وشورای ولایتی و ولسی جرگه ومشرانو جرگه عملا انتخابات صورت گرفته است. قانون آساسی جامع توسط علمای معتبر دینی، دانشمندان، جامعه مدنی عم ازذکور واناث تدوین و به عنوان وثیقه ملی موجود است.بازسازی ونوسازی درتمامی نقاط افغانستان باسرعت ادامه دارد.باآنهم جنگ وخونریزی، انفجار وانتحارازمردم مومن افغانستان هرروز قربانی میگیرد.متاسفانه ترورهای هدف مند در مرکزو ولایات برای ازبین بردن علمای دینی،شخصیت های ملی ودانشمندان وطندوست ادامه دارد.ازطرف دیگر تلاش های صلح ازطرف گروه های سیاسی وملی درداخل وخارج از افغانستان صورت میگیرند وپروسه صلح وامنیت پایدار درحال پیشرفت است.لذالازم است که به یاری خداوند جل جلاله همه باهم به ندای صلح عادلانه وآشتی ملی صادقانه لبیک گویند ودرجهت رشد وترقی وانکشاف در افغانستان جد وجهد بنمایند ونگذارند که افغانستان بیشتر ازین درجنگ خانمانسوز وویرانی مبتلا باشد بلکه سیاست مداران مومن ووطن دوست وعلمای دینی وروحانیون محترم همه باهم عم ازذکور واناث برای اعاده دیموکراسی وحقوق بشرتلاش خستگی ناپذیر نمایند وازتبلیغات سوء وزهرآگین به هرشکل که باشد لطفا پرهیز گردد که تبلیغات سوء افغانستان را به طرف نابودی وجنگ خانمانسوز طولانی سوق میدهد.گروپ های کوچک جنگ طلب وماجراجو ونفاق افگن که مخالف صلح وامنیت پایدار است ومنفعت خوهارا درجنگ داخلی وماجراجویی میداند توسط ملت مومن وصلح جو افغانستان انشالله به مرور زمان محو ونابود میگردند.درخاتمه به پیش به سوی صلح عادلانه وامنیت پایدار، تحقق دیموکراسی وعدالت اجتماعی وحقوق بشر وامنیت دایمی ،رشد وترقی وانکشاف همه جانبه درافغانستان، محو ونابود باد گروه های هراس افگن وماجراجو وجنگ طلب درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   ارزش دارد در اين جنگل تبر بزنيم؟
====================
يك قلم و يك كاغذ در دستم هزاران مشكل در سر راهم است. انگار تبري دست شكسته در دست ضعيف خویشتن دارم و جنگلي در هم تنيده در سر راهم برای بقا و زیستن دارم. سرزمين ام همين حالت اسفبار را در برابر ديدگانم دارد؛ از كجا بايد شروع و به كجا بايد ختم كنم، از چه و کی بایستی شکایت کنم و به درگاه کی باید ببرم و تاكجا بايد پيش رفت؟!
آيا بهتر نيست این تبر را از دستان لرزانم كنار بگذارم به بريدن درختان مُضّر پايان دهم؟
گاهي مي انديشم بيشتر از آنكه اينجا چيزي بدست بياورم خيلي چيزها را از دست داده ام و در این فکر فرو می‌روم آيا ارزش دارد در اين جنگل تبر و در این سیاهی خط خطی کنم و قلم بیهوده بزنم؟!
Gol Amiri

>>>   بهترین راه بازگشت به دوران شاهی است غنی بابا باید پادشاه افغان ملت شود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است