بلندترین سطوح نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در اختیار این برنامه ریزان برونمرزی و درونمرزی قرار دارد. برادر خواندن آدمکشان، عمق جبهه ترور و آدمکشی را تقویت می بخشد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۸ ۱۳۹۹/۸/۱۸ | کد خبر: 165448 | منبع: |
پرینت
![]() |
چند نکته پیرامون حوادث اخیر:
1- یورش بر دانشگاه کابل و هدف قرار دادن یما جان سیاوش را در چهارچوب جنگ روانی باید مطالعه نمود. از نظر من آنکه در پشت این دو حادثه قرار داشته خواسته است تا بر عمیق ترین لایه های احساس و عواطف ما خنجر زده و ما را بشوراند تا نهاد دولت را از ریشه برکنیم، هدفی که طالبان از آن حرف می زنند.
2- چنین معلوم می شود که این جنگ از نزدیک مدیریت می شود و بلندترین سطوح نهاد های امنیتی و اطلاعاتی کشور در اختیار این برنامه ریزان برونمرزی و درونمرزی قرار داشته است. برادر خواندن آدمکشان و ایستادن در کنار این همه جنایت و بلند نمودن شعار "جنگ راه حل نیست"؛ سخن حقی که هدف باطل در پشت آن نهفته است، عمق جبهه ترور و آدمکشی را تقویت می بخشد.
3- اگر این همه تشکیلات پر طول و عرض امنیتی و اطلاعاتی تنظیم دوباره و کارشناسانه نگردد و از کوادر سابقه دار و با تجربه استفاده صورت نگیرد، رشته مدیریت دولتی به زودی گسسته و شاهد انارشی خونبارتر از دهه هفتاد خواهیم بود.
4- آنچه در این میان خیلی مسخره بوده تسلیتنامه نویسی مسوولان دولتی و سیاسی است. آن ها بجای آنکه وظایف خویش را انجام دهند مصروف تسلیت نویسی اند تو گویی مسوولیت اعلانات فوتی رادیو افغانستان را به دوش گرفته اند. سنت خدا و قوانین اجتماعی این عناصر عاطل و باطل و طفیلی را به زودی روانه زباله دانی تاریخ خواهد نمود.
5- در میان این همه انارشی و در این فضای یأس بار، اقداماتی را که آقای صالح در این چند هفته روی دست گرفته اند، قابل تأیید است. به باور من، افروختن یک شمع کوچک بهتر از فرستادن هزار لعنت به تاریکی است. اما بهتر است این تلاش ها تنها در جهت امنیت استقامت داده شده و مسایلی از قبیل برگرداندن ملکیت های عامه و برداشتن موانع از راه ها به مسئولان دیگر گذاشته شود. در غیر آن، در کشوری که هر مسئول آن، نهادی را که در رأس آن قرار داشته مال پدری خویش می داند، این تلاش ها را با موانع بزرگی روبرو نموده و بجای پشتیبانی از آن، دست به احضار خواهند یازید. به هر حال، تداوم این تلاش ها مرهون پشتیبانی تمامی دستگاه دولت می باشد.
6- سخن مهم اینکه، آنچه یک دولت را در علوم سیاسی و در فقه اسلامی مشروعیت می بخشد، تحقق امنیت است. اگر می خواهید جمهوریت تان بر امارت طالبی پیروز گردد، امنیت این مردم را در رأس اولویت های تان قرار دهید. باید در نظر داشت که این امنیت به دست چند نوجوان بی تجربه و با رویکرد قومی تحقق نخواهد یافت.
7- سخن اخیر اینکه هیچ دولتی نمی تواند امنیت وجب وجب خاک خویش را تأمین نماید. در قلب نیرومندترین قدرت عصر، امریکا، مردم خود متوجه امنیت محله های خویش می باشند. شریک ساختن مردم در امر امنیت شان، نیازمند استراتژی بزرگ، هماهنگی میان نهاد های مختلف، تدوین و تعدیل قوانین مربوطه و تبلیغ و روشنگری در سطح گسترده ای می باشد.
خداوند سرزمین درد کشیده و ملت مظلوم و بی پناه ما را حفظ فرماید.
بشیر انصاری
>>> انصاری صاحب عزیز نکات عمده وبارز معضله نا امنی و جلوگیری از نا امنی فعلی را بطور فشرده ارزیابی نموده است.
تروریستان دست به اعمال کشتار قبیحانه ای خود ۴ هدف را دنبال دارند،۱-ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه،۲-مصروف سازی نیروهای امنیتی افغانستان در عرصه های مختلف تا باعث کاهش فشارهای از طرف نیروهای امنیتی درمیدانهای جنگ اصلی که تروریستان انجام میدهند وارد سازند،۳-دامن زدن نفاقها و یاوه گویی های که قبلا دامن زده شده است در سطوح مختلف جامعه،۴-تشدید انتقاد ها برعلیه دولت بخصوص نیروهای امنیتی و کاهش اعتماد و وقار نیروهای امنیتی.
بااحترام
لقمان
>>> خالی کردن عقده ها، تحقیر مردمان این دیار و یا هم یک حقیقت تلخ انکار ناپزیر؟
صادقانه منحیث یک انسان و زاده این دیار وقتی این خبر تلخ و غیر قابل باور را در مطبوعات و رسانه اجتماعی خواندم؛ واقعآ تحمل اش برایم نهایت وزنینی میکرد و فکر میکردم که استخوان های وجودم از درد انفجار میکند. ولی تآکید میکنم "اگر" این خبر صحت و سقم اش درست بوده باشد. یعنی ریگی بر کفش کسی و یا گروهی نبوده باشد و بر واقعیت استوار بوده باشد.
با اینکه مسوولیت فردی است؛ اما من به مثابه یک پنجشیری از همه مادران؛ خواهران، برادران، پدران داغدیده و بالاخره کسانیکه فرزندان و دلبندان خویش را در این روز خونین و ننگین تاریخ از دست داده اند و یا زخمی برداشته اند قلبآ معذرت میخواهم و شرمسارم و مطمینآ این لکه ننگین از دامان این حیوان صفتان نمک حرام این دیار صلح دوست که مردمان اش جز عشق بر خدا و قرآن که معرفت انسانی، هویت و مدنیت شان را شهنامه تشکیل میدهد هرگز پاک نخواهد شد. زیرا اینچنین افراد نمک حرام شایسته این دیار و کوه پایه های هندو کش نخواهد بود. شیر مادر و نان و نمک حرامش باد.
گرچه زبانه افراطیت از انتحار و انفجار گرفته تا قتل و بیرحمی ها وابسته به دین؛ مذهب؛ منطقه... نبوده و نیست؛ با اینکه یک مقدار معلومات کافی دارم که در دون پنجشیر دیری است به همکاری و هوشیاری همین نظام خونین و ضمنآ به برکت توافقنامه ننگین "بن" پول های زیادی در این منطقه سرازیر شد و تخمی بنام تاسیس مدارس دینی نوع دیوبندی افراطیت کاشتند و چوچه داد و اسمش را "حزب التحریر" نامیدند که عملا در حال ریشه دواندن و بزرگ شدن شاخچه های خود دارد؛ اما در چه حدی هنوز پاسخ دقیقی برایش نداریم.
ولی جان سخن من چیز دیگری است؛ یعنی آنچه که توجه مرا جلب نموده و اذیتم میکند نوع خبر است؛ زیرا برای من این اولین باری است که میشنوم مظنون و طراح تروریستی را با تمام کیف و کان از مادر و پدرش گرفته تا منطقه اش به رسانه ها معرفی و افشا کنند.
چرا نام "پنجشیر" سرخط خبر ها؟
کجا شد نام مادر و پدر و خاله... طراحان ترور مکتب کوثر در غرب کابل؟
کجا است افشای نام خانواده و منطقه طراحان ترور یما سیاوش؟
بالاخره کجا شد طراحان این همه قتل های زنجیره ای، انتهار و انفجار با تذکره اسم و نسب با درنظر گرفتن منطقه شان که در طول بیست سال اخیر صورت گرفته است؟
امید است ریگی در کفش نباشد!
عطا صفوی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است